Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
بیگانه avatar
بیگانه
بیگانه avatar
بیگانه
21.04.202500:18
احساس می‌کنم در زندگیم، دست کم برای مدتی، به فیگور پرستار نیاز دارم.
17.04.202508:33
- چشم‌ها و چیزهای دیگر
16.04.202515:59
آقا خیلی خوبه که مشخص کردم و دارم نامرتبط‌ترین دایرکت‌های عمرم رو می‌گیرم. چه لذتی در گرفتن وقت و اعصاب دیگری هست؟ واقعا دوست‌دارم بدونم.
16.04.202515:13
اگه یه روز تو زندگیم رستوران بزنم، رستورانم رو سبک ایکیا می‌زنم. یه فضای باهم بودن و همکاری اجباری در این جهان این همه تنهایی.
16.04.202512:24
درکل بخوام کاملا حسی صحبت کنم اینه که وسط یه طوفانیم، فقط انقدر شدیده که هنوز طوفان خطابش نمی‌کنیم چون توی یه شوکیم و بیشتر درتلاشیم بفهمیم این تموم شه چی می‌شه.
16.04.202508:04
من امروز قراره به عنوان یه کار پاره‌وقت توی یه رستوران غذا سرو کنم. نیاز مالی زیادی نداشتم ولی بیشتر احساس کردم هم باید تجربه بدست بیارم و هم باید فروتنی‌ای که توشه رو تجربه کنم. خوشحال می‌شم اگر نکته و توصیه‌ای دارید بهم بگید. @nnkskhnmg
17.04.202513:06
من جای ننش بودم می‌گفتم منم خیلی چیزا تو این دنیا می‌خوام. خب؟
16.04.202521:50
تجربه‌ی کار در رستوران
احساس کردم داشتن این تجربه توی زندگیم مهمه. وقتی فرصتش پیش اومد، بهش نه نگفتم. قبل از اینکه انجامش بدم از تجربه‌ی بقیه پرسیدم و یکی بهم گفت: اون‌ها برای خوش‌گذرونی و آرامش به اونجا میان، رفتار تو می‌تونه توی این مهم تاثیر بذاره. به این نکته خیلی فکر کردم چون حرف درستیه. وقتی داشتم غذا سرو می‌کردم متوجهش می‌شدم. درعوض روی دیگه‌ی سکه رو هم دیدم. درحین آرامش مشتری‌ها، توی پشت‌صحنه غوغاست. یک تلاش دسته‌جمعی برای اینکه همه‌چیز خوب، اندازه و به موقع باشه. یک هنر جمعی که درنهایت، کسی براش دست نمی‌زنه. وقتی داشتم به این جمله‌ها توی سرم فکر می‌کردم، همزمان چیزی از عمق آزارم می‌داد. این فکت که سرو کردن غذا نوعی مراسم به ارث رسیده از زمان برده‌داریه، راحتم نمی‌ذاشت. احساس کردم این چیزیه که نباید براش دست زد. احساس می‌کردم چیزیه که باید برچیده بشه. نکات زیادی از زمان برده‌داری رو می‌شد توش دید. از جای جدای کسانی که کار می‌کنن و غذا خوردن‌های جدا و یواشکیشون تا تلاش برای رضایت دیگری‌. احساس کردم تنها وقتی این از بین می‌ره که همه آدم‌ها به نوعی شراکتی با قدرتی بالانس شده در این فعل داشته باشن. احساس کردم بعضی چیزها بسیار زیبان و سایدهای زیاد احساسی‌ای با خودشون حمل می‌کنن اما در نهایت، بخش کثیفی درون خودشون به یادگار می‌برن که نمی‌شه با احساسات زیاد و سانتی‌مانتالیسم توجیهش کرد. از این همه توجه به بشقاب غذا و بی‌اهمیتی فعل تغذیه کردن و تقلیلش به صرفا خوردن و مصرف کردن، ناراحت شدم. تغذیه، یک امر پر پیچ و خمه که باید به درستی از قبل چیده بشه. باید همه رو درون خودش جا بده. باید یک همکاری مداوم باشه. یک لذت از زمانی که می‌شه در کنار هم بود. یک ساید فراموش شده.
16.04.202515:34
بچه‌هایی که توی کانتکست انسان‌شناسی/ مردم‌شناسی هستن و دوست‌دارن یه پروژه کار کنیم، من یه ایده‌ای دارم که برای انجامش نیاز دار به همکار دارم. اگر توی این حوزه هستید و روی یه ریسرچ انسان‌شناسی دیجیتال علاقه دارید، خوشحال می‌شم بهم پیام بدید. @nnkskhnmg
16.04.202514:47
ایده‌های زیادی دارم، وقت‌های‌ کمی و مشکلات دائمی‌ای.
16.04.202512:17
استفاده از واژه‌های پست نئولیبرالیسم توی گفتمان‌های علوم‌انسانی داره به طرز سرسام آوری زیاد می‌شه و همه می‌دونن این قطاریه که ترمز بریده و داره با شرعت به سمت یه جایی می‌ره منتهی هیچکس هیچ ایده‌ای نداره کجا. تموم اونچه که فکر می‌کردیم صلح و پیشرفت به زندگی انسان‌ها میارن ناکارآمدیشون اثبات شده و دیگه کسی روشون شرط نمی‌بنده. اولین کسی که بتونه ایدئولوژی جدیدی رو بنویسه، سکان رو بدست می‌گیره.
15.04.202520:09
احساس "قدیمی بودن با کسی" خیلی حس ناز و عمیقیه.
اگر دنبال یکی هستید که بهتون بگه چیکار کنید و چیکار نکنید باید دنبال روان‌شناس بگردید نه انسان‌شناس.
16.04.202521:11
تمام 🫱🏻‍🫲🏼
16.04.202515:20
Jannatkhah once said
16.04.202512:52
توی تحلیل و دید باز نسبت به شرایطی که داخلش زندگی می‌کنیم خیلی مهمه که شرایط کلی جهان رو درنظر بگیرید و خیلی کلی بدونید کی به کیه و چه اتفاقاتی داره میفته. جهان یه کلاف پیچیده‌است که اگر یه قسمتی ازش کشیده شه، کل قسمت‌هاش دچار کشیدگی می‌شن و در زمونه‌ای که اغلب جاهای این کلاف درحال کشمکشن، برای فهمیدن شرایط باید کل کلاف رو نگاه کرد نه صرفا یه ناحیه ازش رو.
16.04.202512:14
دیروز استاد آنتروپولوژی سیاسیمون توضیح داد بیش از ۴۰٪ مرزهای جهان در جنگ به سر می‌برن و این معادل میزان جنگیه که توی جنگ‌جهانی اول بوده و ما توی جنگ جهانی هستیم فقط قیافش عوض شده و ما جور دیگه‌ای روزمره داریم باهاش دیل می‌کنیم.
15.04.202518:29
برای اونی که ابر دوست‌داره
17.04.202508:44
این چشم‌ها دست نداره؟
16.04.202516:20
شروع
16.04.202515:20
16.04.202512:29
آیا خوش‌بینم؟ نمی‌دونم. فکر می‌کنم خیلی بستگی به ما داره. بستگی به کسی که شروع می‌کنه حرف‌های جدید زدن. اگر که کسی بزنه.
16.04.202512:10
حدود بیست و چهار ساعته که عمیقا و واضحا احساس می‌کنم دنیای بیرون از پنجره‌ی من داره در آتیش می‌سوزه و هرچه کنم، بیهوده‌است.
15.04.202517:15
رپ‌های خوب زنان فارسی‌زبان لطفا @nnkskhnmg
显示 1 - 24 633
登录以解锁更多功能。