روز ششم
سلام نارنگی جانم
امروز عطر خوش زندگی رو بو کردم ، تو بارونی که بعد باشگاه گونه هام بوسید و به این فکر کردم چقدر زندگی سرد و داغه .
نبودن تو سردی رو به یادم میاره ولی خب زندگی هنوز زیبا است
دقیقا تو همون روز بارونی بعد باشگاه زیبا است
دقیقا تو همون بستنی غروب تابستون زیبا است
دقیقا به اندازه دست پری زیبا است
به اندازه چشم های اون
به اندازه مزه زندگی
درسته غم نبودنت چشم هام رو تر میکنه
ولی هنوز زندگی زیبا است
بدون هر روز در این زندگی زیبا منتظر بودنت تو قلبمم
و بدون
دوست دار تو :
دختری در قصر الماسی