𝐆𝐫𝐚𝐲🪻
01.04.202514:06
خسته نمیشم از تو نه وقتی یادم میاد ترقوه ات..
14.02.202521:10
فیلمش خیلی افسرده ام کرد
14.02.202520:30
ابر ها قلب شده اند.
میتپند؛ به شکلِ قطره قطره.
میتپند؛ به شکلِ قطره قطره.
14.02.202519:15
چطوری نفرینت کنم ولی یه تار مو از سرت کم نشه؟
14.02.202518:47
خودم اجازه میدادم چشمات حریف من بشه.
10.02.202508:46
+طوری محکم گرفتیم که انگار می‌خوان ازت بدزدنم.
- چون تمام چشم‌ها روی تواَن.
+ و چشم‌های من روی تو.
- چون تمام چشم‌ها روی تواَن.
+ و چشم‌های من روی تو.
14.02.202521:22
تنها وسط دریا داشتم برای چیزی دست و پا میزدم ک مدت ها پیش از دست رفته بود.
14.02.202520:54
13 reasons...
14.02.202520:08
من درون تو زندگی میکنم،
درون تو شبیه به دریایی است که دلم میخواد با قایقم درون آن غرق شوم .
کاش میشد تو را هم همانگونه درون خودم غرق کنم.
بمانی همانجا.
نروی!
نمیخواهم گم شوم.
گم شویم.
همه چیز دردناک میشود.
درون تو شبیه به دریایی است که دلم میخواد با قایقم درون آن غرق شوم .
کاش میشد تو را هم همانگونه درون خودم غرق کنم.
بمانی همانجا.
نروی!
نمیخواهم گم شوم.
گم شویم.
همه چیز دردناک میشود.
14.02.202519:08
حس میکند همه چیز،همه کس،جداگانه،چکش در دست گرفتند و بر سرش میکوبند.
کاش بخوابد و بیدار نشود،هیچ چیزی نمیخواهد بشنود.
" او گفت: شب از من متنفر است اما نمیدانم چرا اینگونه دوستش دارم."
او مرا غمگین میکند.
کاش بخوابد و بیدار نشود،هیچ چیزی نمیخواهد بشنود.
" او گفت: شب از من متنفر است اما نمیدانم چرا اینگونه دوستش دارم."
او مرا غمگین میکند.
12.02.202521:25
زیر درخت بلوط در اغوشش بگیر.
14.02.202521:13
شایدم مرگ.
14.02.202520:35
زمانی که سردرگم است دلش میخواهد به یک گردن و سینه روی بیاورد و تمام افکارش را بر روی آن ها خالی کند،تا آرام شود.
اما نمیشود.
شاید زمانی که خون روی پوستش غوطه ور شد،آرام گرفت.
شاید.
اما نمیشود.
شاید زمانی که خون روی پوستش غوطه ور شد،آرام گرفت.
شاید.
14.02.202520:03
به یک چیزی فکر میکرد،همزمان که سیگارش در حال خاکستر شدن بود،به ماه نگاه کرد.
+ فراموش نمیکنی،نه؟ ...
+ حرف نمیزنی؟...اوکی .
گوش کن...
اگر فراموشش کردی واقعا ناراحت میشم.
میدونی، من قول دادم! قرار نبود قول بدم،اما دادم.
یک قولِ واقعی...
توهم شنیدی !..
الان از تو انتظار دارم،اگر یک نفر خواست این قولو بشکنه،نورتو ازش بگیری باش؟..
البته نورتو از اون نگیر ...دوسش دارم .
میدونی، گاهی دلم میخواد روی هلالت رها بشم...ماه...اگر نشد، تو بغلم کن ! چون...اونلحظه،از بغل آدما،متنفرم.
احساساتی شدم ماه! باید برگردم به آری که بودم.
برای امشب حس ها،کافیه،نه؟...
دوست دارم .
دوسش دارم .
و دارم سعی میکنم که خودمُ هم دوست داشته باشم.
+ فراموش نمیکنی،نه؟ ...
+ حرف نمیزنی؟...اوکی .
گوش کن...
اگر فراموشش کردی واقعا ناراحت میشم.
میدونی، من قول دادم! قرار نبود قول بدم،اما دادم.
یک قولِ واقعی...
توهم شنیدی !..
الان از تو انتظار دارم،اگر یک نفر خواست این قولو بشکنه،نورتو ازش بگیری باش؟..
البته نورتو از اون نگیر ...دوسش دارم .
میدونی، گاهی دلم میخواد روی هلالت رها بشم...ماه...اگر نشد، تو بغلم کن ! چون...اونلحظه،از بغل آدما،متنفرم.
احساساتی شدم ماه! باید برگردم به آری که بودم.
برای امشب حس ها،کافیه،نه؟...
دوست دارم .
دوسش دارم .
و دارم سعی میکنم که خودمُ هم دوست داشته باشم.
11.02.202516:46
چشمات زیباترین استان منطقست.
14.02.202521:12
باید بخوابم وگرنه عر میزدم باهاش
14.02.202520:31
احساساتم مانند چوبی خیس هستند که هرچه آن را آتش میزنی،شعله ور نمیشود و خاموش میشود.
14.02.202519:40
به قول چهیرو ، شبتون بخیر چون هیچکس نباید بدون شب بخیر بخوابه.
14.02.202518:50
اگه سراغ من نیای یا که منو دیگه نخوای
من نمیام تا تو نیای؛ چقدر دلم برات تنگ شده
من نمیام تا تو نیای؛ چقدر دلم برات تنگ شده
11.02.202516:44
显示 1 - 21 共 21
登录以解锁更多功能。