
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

دیروز همینجا @diroozhaminja
دیروز، همینجا، چه روی داد؟ که آمد؟ که رفت؟ روایتهای تاریخی - ادبی، بازخوانی متون نظم و نثر
@arashamjadi1970
@arashamjadi1970
记录
21.04.202523:59
367订阅者15.04.202511:45
100引用指数30.04.202523:59
56每帖平均覆盖率26.04.202523:59
56广告帖子的平均覆盖率15.04.202511:45
8.93%ER21.04.202511:45
15.26%ERR21.04.202503:06
🌹اول اردیبهشت ماه جلالی؛
روز سعدی
🎼موسیقی متن:
چهارمضراب سنتور
نوازنده: فرامرز پایور
🎙بازنویسی، تنظیم و اجرا: آرش امجدی
📻تهیهکنندهی رادیویی: انسیه سمیعپور
#ادبیات
#سعدی
@diroozhaminja
روز سعدی
🎼موسیقی متن:
چهارمضراب سنتور
نوازنده: فرامرز پایور
🎙بازنویسی، تنظیم و اجرا: آرش امجدی
📻تهیهکنندهی رادیویی: انسیه سمیعپور
#ادبیات
#سعدی
@diroozhaminja
14.04.202510:23
🔺روز بزرگداشت عطّار نیشابوری
🎼موسیقی متن:
قطعه: سهگاه
تنظیم برای ارکستر: فرامرز پایور
🎙بازنویسی، تنظیم و اجرا: آرش امجدی
📻تهیهکنندهی رادیویی: انسیه سمیعپور
#ادبیات
#عطار
@diroozhaminja
🎼موسیقی متن:
قطعه: سهگاه
تنظیم برای ارکستر: فرامرز پایور
🎙بازنویسی، تنظیم و اجرا: آرش امجدی
📻تهیهکنندهی رادیویی: انسیه سمیعپور
#ادبیات
#عطار
@diroozhaminja
21.04.202503:40
转发自:
نور سیاه

23.03.202509:01
در استقبال از نوروز ترکی!
برخی نگران شدهاند که چرا شخصی گفته که میخواهد در کشور خود و کشورهای همسو با خود، نوروز را تعطیل عمومی اعلام کند و جشن بگیرد.
نگرانی از چیست؟ اگر با ادعای یک نفر، این امکان هست که ماهیت ایرانی نوروز دگرگون شود و به خطر بیفتد، همان بهتر که این خانهٔ سست فرو بپاشد. اما میدانیم که چنین نیست.
بلکه در صورت تحقق این وعده، نوروز پیر، در عصر فتور و فترت دولت ایران، به دست دشمن بزرگ ایران، اقلیمهای تازهای را خواهدگشود و در رنگینکمان طیفهای فرهنگی مختلفی که زیر سایهٔ نوروز هستند، رنگ و فرهنگ جدیدی افزوده خواهد شد و این جای شادمانی است نه نگرانی. مگر با ادعای این و آن زرتشت و نظامی و مولانا ترک شدهاند که نوروز بشود.
به گمانم باید استقبال کرد از گسترش قلمرو نوروز. با بسط قلمرو نوروز، جوهرهٔ ایرانی آن هرگز تغییر نخواهد کرد اما بر تنوع رنگهای بومی و محلی آن افزوده خواهد شد و بر غنای رسوم و طراوت آیینهای آن. به گفتهٔ مولانا:
شاخ گل هر جا که میروید گل است
خمّ می هر جا که میجوشد مل است
گر ز مغرب برزند خورشید سر
عین خورشید است نه چیز دگر
نفس طرح این موضوع، از سویههای غلیظ سیاسی آن اگر بگذریم، دلیلی دیگر است بر حقانیت نوروز و فرهنگ ایران؛ نوروز آنقدر زیبا و رازناک و ژرف است که بالقوه هر کس و کشوری میخواهد و میتواند آن را از خود بداند و دوست بدارد و با آن زندگی کند و در آیینهٔ آن خویش را بنگرد و از آن کانونی بسازد برای تقویت انسجام ملی و تحکیم هویت ملی و ترویج نشاط و آشتی و شادی و دوستی. حقاً که از این نظرگاه، نوروز آیینی بیمرز و جشنی جهانشمول است.
شاهنامهٔ فردوسی هم مثل نوروز چنین قابلیتی دارد و امیدوارم مثل نوروز مورد اهتمام آن دشمن بزرگ ایران قرار بگیرد. در نگارههای کهن شاهنامه که به خواستاری و پشتیبانی ایلخانان و تیموریان تهیه شده، تصویر شاهان و پهلوانان ایرانی را در شمایل ترکان کشیدهاند. محققان نوشتهاند که معنایش این است که فرزندان چنگیز و تیمور هم میخواستند شبیه کاووس و توس باشند و از این تشبه مشروعیت کسب کنند. چیزی در موازات نسبهای ایرانی و شاهنامهای که برخی امیران ترک برای خود جستهاند.
اقتضای قدرت و اعتبار فرهنگی ایران همین است. به گواهی تاریخ، فرهنگ ایران، از ترکان غزنوی و سلجوقی و فرزندان چنگیز و تیمور، حامیان ثابتقدم برای فرهنگ و هنر ایرانی و زبان فارسی و شعر و ادبیات فارسی ساخته است و ما از این بابت سپاسدار اینانیم.
ایران اسکندر و بنی امیه و چنگیز و تیمور و عثمانی را از سر گذرانده و در هاضمهٔ فراخ خود گوارده است. کاریکاتورها که جای خود دارند.
https://t.me/n00re30yah
برخی نگران شدهاند که چرا شخصی گفته که میخواهد در کشور خود و کشورهای همسو با خود، نوروز را تعطیل عمومی اعلام کند و جشن بگیرد.
نگرانی از چیست؟ اگر با ادعای یک نفر، این امکان هست که ماهیت ایرانی نوروز دگرگون شود و به خطر بیفتد، همان بهتر که این خانهٔ سست فرو بپاشد. اما میدانیم که چنین نیست.
بلکه در صورت تحقق این وعده، نوروز پیر، در عصر فتور و فترت دولت ایران، به دست دشمن بزرگ ایران، اقلیمهای تازهای را خواهدگشود و در رنگینکمان طیفهای فرهنگی مختلفی که زیر سایهٔ نوروز هستند، رنگ و فرهنگ جدیدی افزوده خواهد شد و این جای شادمانی است نه نگرانی. مگر با ادعای این و آن زرتشت و نظامی و مولانا ترک شدهاند که نوروز بشود.
به گمانم باید استقبال کرد از گسترش قلمرو نوروز. با بسط قلمرو نوروز، جوهرهٔ ایرانی آن هرگز تغییر نخواهد کرد اما بر تنوع رنگهای بومی و محلی آن افزوده خواهد شد و بر غنای رسوم و طراوت آیینهای آن. به گفتهٔ مولانا:
شاخ گل هر جا که میروید گل است
خمّ می هر جا که میجوشد مل است
گر ز مغرب برزند خورشید سر
عین خورشید است نه چیز دگر
نفس طرح این موضوع، از سویههای غلیظ سیاسی آن اگر بگذریم، دلیلی دیگر است بر حقانیت نوروز و فرهنگ ایران؛ نوروز آنقدر زیبا و رازناک و ژرف است که بالقوه هر کس و کشوری میخواهد و میتواند آن را از خود بداند و دوست بدارد و با آن زندگی کند و در آیینهٔ آن خویش را بنگرد و از آن کانونی بسازد برای تقویت انسجام ملی و تحکیم هویت ملی و ترویج نشاط و آشتی و شادی و دوستی. حقاً که از این نظرگاه، نوروز آیینی بیمرز و جشنی جهانشمول است.
شاهنامهٔ فردوسی هم مثل نوروز چنین قابلیتی دارد و امیدوارم مثل نوروز مورد اهتمام آن دشمن بزرگ ایران قرار بگیرد. در نگارههای کهن شاهنامه که به خواستاری و پشتیبانی ایلخانان و تیموریان تهیه شده، تصویر شاهان و پهلوانان ایرانی را در شمایل ترکان کشیدهاند. محققان نوشتهاند که معنایش این است که فرزندان چنگیز و تیمور هم میخواستند شبیه کاووس و توس باشند و از این تشبه مشروعیت کسب کنند. چیزی در موازات نسبهای ایرانی و شاهنامهای که برخی امیران ترک برای خود جستهاند.
اقتضای قدرت و اعتبار فرهنگی ایران همین است. به گواهی تاریخ، فرهنگ ایران، از ترکان غزنوی و سلجوقی و فرزندان چنگیز و تیمور، حامیان ثابتقدم برای فرهنگ و هنر ایرانی و زبان فارسی و شعر و ادبیات فارسی ساخته است و ما از این بابت سپاسدار اینانیم.
ایران اسکندر و بنی امیه و چنگیز و تیمور و عثمانی را از سر گذرانده و در هاضمهٔ فراخ خود گوارده است. کاریکاتورها که جای خود دارند.
https://t.me/n00re30yah


21.04.202503:17
مرد خردمند هنرپیشه را
عمر دو بایست درین روزگار
تا بیکی تجربه آموختی
با دگری تجربه بردی بکار
[سعدی]
خوشنویس: فقیر علی [میرعلی هروی]
عمر دو بایست درین روزگار
تا بیکی تجربه آموختی
با دگری تجربه بردی بکار
[سعدی]
خوشنویس: فقیر علی [میرعلی هروی]
23.03.202506:22
نوروز ترکی
فضای مجازی پر شده است از ادعای جدید رئیس جمهور ترکیه در مورد نوروز. جهت اول این مسأله معلوم است که قدرت سیاسی است. اما فارغ از این مسأله که اصل است، یک ایرانی اگر بخواهد بداند نوروز چیست باید چه کند؟ آیا در این مملکت که میگوید دو هزار و پانصد سال است نوروز را در آغاز بهار جشن میگیرد یک کتاب نوشته شده که با خیال راحت به مخاطب خود بگویید آن کتاب را بخواند؟ اصلاً کدام محققان را پروردهاید که بتوانند چنین چیزی بنویسند؟ فلان استاد سلیمدل که هیچ گاه نتوانست از چنگال فکر حزب توده رها شود منتهای هنرش این بود که همهٔ مواریث این مملکت، و از جمله نوروز، را در عراق سه هزار قبل بجوید. فلان استاد علوم سیاسی دانشگاه نوشته که عجب است که هیچ یک از محققان ایراندوست دوران پهلوی هم اعتراف به این نکرده که نوروز در واقع عید کردی است و طرفه آنکه این مهمل بی حجت و دلیل را در دفاع از ایران نوشته. فلان استاد معروف ادبیات در سلسلهای از مقالات مغلوط که در دفاع از زبان فارسی نوشته خاقانی را بی هیچ سند و مدرکی ترکزاده خوانده و در جواب منتقد که میگوید سندت کو، میگوید که تو از کجا میگویی که ترکزاده نبوده؟ فلان استاد دیگر که از مسببان وضع امروز دانشگاه است و در نودسالگی دانشگاه پشت بلندگو میرود و مزورانه از جفای این سالها به دانشگاه میگوید، هم او که این اواخر خود را از صدیقون مانوی توهم کرده، منتهای سلوک علمی و معنویش این است که برای نجات ایران باید از گوشتخواری پرهیز کرد. فیالجمله ایران در میان محققان نیز مدافع خوب کم دارد.
بازگردیم به نوروز. کدام گروه عربی یک رسالهٔ قابل چاپ به اسم نوروز یا مهرجان نوشته؟ کدام دائرةالمعارف ما یک مدخل نوروز نوشته که به کار آید؟ بلی، در امریکا نوشتهاند و یک انتشارات بی در و پیکر زیر نظر کسی که نه انگلیسی میدانسته نه فارسی مبلغی از آنها را چاپ کرده. همین فرد چند سال در یک دائرةالمعارف مملکت پول مفت گرفته و هیچ به دست مردم داده. همان دائرةالمعارف به جای آنکه روزی یک دانشنامهٔ جدید باز کند و مدخل آبگوشت بنویسد، بهتر میبود مدخل نوروز را مینوشت (ترتیب الفبا را بلدم، ولی چیزی هم به اسم اینترنت وجود دارد). بنیاد ایرانشناسی با آن عرض و طولش در آن سالها بهتر میبود یک کتاب که به خواندن بیرزد دربارهٔ نوروز مینوشت. ولی چگونه بنویسد، وقتی از همان آغاز کارها را در آن به دست پیادگان دادند که دنبال بستن بار خود بودند؟
به طور کلی آن استادی که گفته همه چیز در این مملکت متولی دارد جز ایران راست گفته. ولی از آن جا که طبیعت و ذات ایرانی است، شمار زیادی از همین مدعیان نوظهور ایراندوستی نیز به دنبال آنند که از این نمد کلاهی برای خود بسازند. گروهی نیز که ممکن است در نیت خود صادق باشد و بالاتر از آن استعدادی داشته باشد و کاری از دستش برآید، برای نمردن و ادامهٔ زندگی میجنگد. شماری از همین گروهند که از ناچاری در فضای مجازی به عزم دفاع از ایران برخاستهاند و در آن میانه هم پیداست که گروهی در پی همان کلاهند. دفاع از مواریث یک مملکت جز قدرت سیاسی و اجتماعی و جز هیجانِ احساسات میراثبران، به پشتوانهای علمی نیز نیازمند است و آن کار دانشگاه و بنیادهای پژوهشی آن مملکت است. ولی در مملکتی که نتوانسته چنانکه باید افرادی قابل برای ساختن این پشتوانه آماده کند و آن چند نفری را هم که آماده کرده به قوت لایموت سر پا نگه داشته، چگونه انتظار دارد برای او به تعبیر مبتذل جدید "تولید علم کنند"؟
این نوشتهٔ ناپخته نتیجهٔ یک کابوس بود.
فضای مجازی پر شده است از ادعای جدید رئیس جمهور ترکیه در مورد نوروز. جهت اول این مسأله معلوم است که قدرت سیاسی است. اما فارغ از این مسأله که اصل است، یک ایرانی اگر بخواهد بداند نوروز چیست باید چه کند؟ آیا در این مملکت که میگوید دو هزار و پانصد سال است نوروز را در آغاز بهار جشن میگیرد یک کتاب نوشته شده که با خیال راحت به مخاطب خود بگویید آن کتاب را بخواند؟ اصلاً کدام محققان را پروردهاید که بتوانند چنین چیزی بنویسند؟ فلان استاد سلیمدل که هیچ گاه نتوانست از چنگال فکر حزب توده رها شود منتهای هنرش این بود که همهٔ مواریث این مملکت، و از جمله نوروز، را در عراق سه هزار قبل بجوید. فلان استاد علوم سیاسی دانشگاه نوشته که عجب است که هیچ یک از محققان ایراندوست دوران پهلوی هم اعتراف به این نکرده که نوروز در واقع عید کردی است و طرفه آنکه این مهمل بی حجت و دلیل را در دفاع از ایران نوشته. فلان استاد معروف ادبیات در سلسلهای از مقالات مغلوط که در دفاع از زبان فارسی نوشته خاقانی را بی هیچ سند و مدرکی ترکزاده خوانده و در جواب منتقد که میگوید سندت کو، میگوید که تو از کجا میگویی که ترکزاده نبوده؟ فلان استاد دیگر که از مسببان وضع امروز دانشگاه است و در نودسالگی دانشگاه پشت بلندگو میرود و مزورانه از جفای این سالها به دانشگاه میگوید، هم او که این اواخر خود را از صدیقون مانوی توهم کرده، منتهای سلوک علمی و معنویش این است که برای نجات ایران باید از گوشتخواری پرهیز کرد. فیالجمله ایران در میان محققان نیز مدافع خوب کم دارد.
بازگردیم به نوروز. کدام گروه عربی یک رسالهٔ قابل چاپ به اسم نوروز یا مهرجان نوشته؟ کدام دائرةالمعارف ما یک مدخل نوروز نوشته که به کار آید؟ بلی، در امریکا نوشتهاند و یک انتشارات بی در و پیکر زیر نظر کسی که نه انگلیسی میدانسته نه فارسی مبلغی از آنها را چاپ کرده. همین فرد چند سال در یک دائرةالمعارف مملکت پول مفت گرفته و هیچ به دست مردم داده. همان دائرةالمعارف به جای آنکه روزی یک دانشنامهٔ جدید باز کند و مدخل آبگوشت بنویسد، بهتر میبود مدخل نوروز را مینوشت (ترتیب الفبا را بلدم، ولی چیزی هم به اسم اینترنت وجود دارد). بنیاد ایرانشناسی با آن عرض و طولش در آن سالها بهتر میبود یک کتاب که به خواندن بیرزد دربارهٔ نوروز مینوشت. ولی چگونه بنویسد، وقتی از همان آغاز کارها را در آن به دست پیادگان دادند که دنبال بستن بار خود بودند؟
به طور کلی آن استادی که گفته همه چیز در این مملکت متولی دارد جز ایران راست گفته. ولی از آن جا که طبیعت و ذات ایرانی است، شمار زیادی از همین مدعیان نوظهور ایراندوستی نیز به دنبال آنند که از این نمد کلاهی برای خود بسازند. گروهی نیز که ممکن است در نیت خود صادق باشد و بالاتر از آن استعدادی داشته باشد و کاری از دستش برآید، برای نمردن و ادامهٔ زندگی میجنگد. شماری از همین گروهند که از ناچاری در فضای مجازی به عزم دفاع از ایران برخاستهاند و در آن میانه هم پیداست که گروهی در پی همان کلاهند. دفاع از مواریث یک مملکت جز قدرت سیاسی و اجتماعی و جز هیجانِ احساسات میراثبران، به پشتوانهای علمی نیز نیازمند است و آن کار دانشگاه و بنیادهای پژوهشی آن مملکت است. ولی در مملکتی که نتوانسته چنانکه باید افرادی قابل برای ساختن این پشتوانه آماده کند و آن چند نفری را هم که آماده کرده به قوت لایموت سر پا نگه داشته، چگونه انتظار دارد برای او به تعبیر مبتذل جدید "تولید علم کنند"؟
این نوشتهٔ ناپخته نتیجهٔ یک کابوس بود.
登录以解锁更多功能。