
ریو ایران (پژوهش ساسانیان و پساساسانی)
"ریو ایران (پژوهش ساسانیان و پساساسانی)" 群组最新帖子
27.03.202516:52
🔶 بهرام چوبین: منجی آخرالزمانی دین زرتشتی
استیون شومِیکر از اسلام شناسان و قرآن پژوهان برجستۀ تجدیدنظرطلب و استاد دانشگاه ارگن با توجه ویژه به مقاله قدیمی Czeglédy¹ چنین میگوید:
شکی نیست که در شاهنشاهی ساسانیان به مانند دیگر سرزمینها، همچون روم، دیدگاهها و فضای آخرالزمانی وجود داشت. آنها اقتدار سیاسی خود را عمیقاً با جهانبینی مزدیسنا و نقش کیهانشناسی ایرانشهر پیوند زده بودند.
طبق گاهشماری ساسانی، پایان هزاره زرتشت در قرن هفتم میلادی نزدیک بود و در قرن ششم و هفتم میلادی انتظار شدیدی میرفت که پیشگامانی همچون کی بهرام و پشوتن برای شکست دشمنان و آمادهسازی ظهور منجی بعدی، اوشیدر، قیام کنند.
در همین دوره که بهرام چوبین بر علیه هرمز چهارم شورید، با ادعای احیای شاهنشاهی اشکانیان و ادعای تبار کیانی، خود را با کی بهرام ورجاوند یکی دانست، زیرا ویژگیهای شخصیتی او؛ مانند نامش، زمان قیامش، موقعیت سیاسی و پیروزیهایش، و حتی منطقه نفوذ اولیهاش، با پیشگوییهای مربوط به این شخصیت آخرالزمانی همخوانی داشت. بهرام چوبین برای مدت کوتاهی تاج و تخت را غصب کرد و گویا طرفدارانش او را همان «مسیح موعود زرتشتی» میپنداشتند.
متون زرتشتی مانند «زند بهمن یسن»، «بندهشن» و «جاماسپ نامه» هم دیدگاههای نشأت گرفته از تبلیغات بهرام چوبین، که خود را پیروز و منجی واقعی میداند، و هم دیدگاههای متأثر از تبلیغات سیاسی ساسانی، که او را «مدعی دروغین» میخوانند را ثبت کردهاند. پیروزیهای بعدی خسرو پرویز بر روم پس از شکست بهرام چوبین، به عنوان تحقق پیشگویی زرتشتی «پادشاه پیروز» تفسیر شد و توانست که دوباره الوهیت ساسانیان را بازگرداند.
در نهایت، با توجه به فضای آخرالزمانی مسیحیت، یهودیت و زرتشتیت در آستانه ظهور اسلام، انتظار میرود که این فضا، تاثیر قابل توجهی بر باورهای آخرالزمانی حضرت محمد (ص) و پیروان اولیهاش و همچنین درک آنها از اهمیت مذهبی امپراتوری و پیشبرد فتوحاتشان داشته باشد.²
📍 پیوست:
≠ @Rew_Iran | ریو ایران ≠
≠@Rew_Iran | ریو ایران ≠
استیون شومِیکر از اسلام شناسان و قرآن پژوهان برجستۀ تجدیدنظرطلب و استاد دانشگاه ارگن با توجه ویژه به مقاله قدیمی Czeglédy¹ چنین میگوید:
شکی نیست که در شاهنشاهی ساسانیان به مانند دیگر سرزمینها، همچون روم، دیدگاهها و فضای آخرالزمانی وجود داشت. آنها اقتدار سیاسی خود را عمیقاً با جهانبینی مزدیسنا و نقش کیهانشناسی ایرانشهر پیوند زده بودند.
طبق گاهشماری ساسانی، پایان هزاره زرتشت در قرن هفتم میلادی نزدیک بود و در قرن ششم و هفتم میلادی انتظار شدیدی میرفت که پیشگامانی همچون کی بهرام و پشوتن برای شکست دشمنان و آمادهسازی ظهور منجی بعدی، اوشیدر، قیام کنند.
در همین دوره که بهرام چوبین بر علیه هرمز چهارم شورید، با ادعای احیای شاهنشاهی اشکانیان و ادعای تبار کیانی، خود را با کی بهرام ورجاوند یکی دانست، زیرا ویژگیهای شخصیتی او؛ مانند نامش، زمان قیامش، موقعیت سیاسی و پیروزیهایش، و حتی منطقه نفوذ اولیهاش، با پیشگوییهای مربوط به این شخصیت آخرالزمانی همخوانی داشت. بهرام چوبین برای مدت کوتاهی تاج و تخت را غصب کرد و گویا طرفدارانش او را همان «مسیح موعود زرتشتی» میپنداشتند.
متون زرتشتی مانند «زند بهمن یسن»، «بندهشن» و «جاماسپ نامه» هم دیدگاههای نشأت گرفته از تبلیغات بهرام چوبین، که خود را پیروز و منجی واقعی میداند، و هم دیدگاههای متأثر از تبلیغات سیاسی ساسانی، که او را «مدعی دروغین» میخوانند را ثبت کردهاند. پیروزیهای بعدی خسرو پرویز بر روم پس از شکست بهرام چوبین، به عنوان تحقق پیشگویی زرتشتی «پادشاه پیروز» تفسیر شد و توانست که دوباره الوهیت ساسانیان را بازگرداند.
در نهایت، با توجه به فضای آخرالزمانی مسیحیت، یهودیت و زرتشتیت در آستانه ظهور اسلام، انتظار میرود که این فضا، تاثیر قابل توجهی بر باورهای آخرالزمانی حضرت محمد (ص) و پیروان اولیهاش و همچنین درک آنها از اهمیت مذهبی امپراتوری و پیشبرد فتوحاتشان داشته باشد.²
📍 پیوست:
¹- Bahrām Čōbīn and the Persian Apocalyptic Literature, K. Czeglédy (بارگیری)
²- برای آشنایی دقیق با فضای آخرالزمانی ادیان در دوران باستان پسین مطالعه کامل این کتاب الزامی است (بارگیری)، همچنین میتوانید به مرور فارسی این کتاب مراجعه کنید (بارگیری).
📚| The apocalypse of empire: imperial eschatology in late antiquity and early Islam
✍| Stephen J. Shoemaker
🏛| University of Pennsylvania Press
📅| 2018
📖| 105_115
≠ @Rew_Iran | ریو ایران ≠
登录以解锁更多功能。