Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
ادبیات_واک avatar

ادبیات_واک

اسپاسمانتالیسم یعنی قبل از اپوخه در (یعنی)خطر می کنم!
TGlist 评分
0
0
类型公开
验证
未验证
可信度
不可靠
位置
语言其他
频道创建日期Nov 03, 2023
添加到 TGlist 的日期
Feb 12, 2025

记录

09.03.202523:59
225订阅者
16.03.202519:44
150引用指数
03.05.202523:59
186每帖平均覆盖率
16.03.202519:44
175广告帖子的平均覆盖率
30.04.202523:59
13.16%ER
20.03.202523:59
72.52%ERR
订阅者
引用指数
每篇帖子的浏览量
每个广告帖子的浏览量
ER
ERR
MAR '25APR '25

ادبیات_واک 热门帖子

27.04.202517:57
بگذار این بار من برای تو مادری کنم وطن!
تو بلد نیستی.

#سمیه_الماسی
25.04.202515:31
سرم را به دندان گرفته و می دود، عصر جمعه!

#سمیه_الماسی
16.04.202516:45
📌معرض دبي الفني
Dubie art fair
08.04.202518:09
26.04.202514:34
18.04.202507:09
نام این ناسزاها که ناگهان از دهان ناچار آسمان بیرون می ریزد؛ باران بهاری نیست!

#سمیه_الماسی
18.04.202507:05
@adabiyat_vaak
15.04.202517:43
همیشه ماه را من قسمت می کردم
تا هیچ شبی سر گرسنه بر زمین نگذارد
رویارویی ساده ایست هزارساله های من و ماه
که آتش انگشتانم را به سینه کشیده است

از قماش غم بودم
از اراذل اورادی اضافه
به اضافه ی اوباشی بی کم و کاست
که شیطان را در سی و سه درجه فراماسونری
درس می دادم!
چند جفت کفش قرمز
که هر سال به جنبش های سرخ اضافه می شدم
لبهایم را که بر لب سوزن می گداختم
فمنیست از لای درزهایم پاره می شد
و آزادی! آزاری که روی پوستم سنجاق میشد

من در بندهای بیداری خواب می دیدم
وقتی دنیا از دنده هایش روی همه رویاهای من چپ می کرد
انگشتانم را رنده می کردم
و تا آخرین حرفها زبانم روی گاز بود
سرم که از سینک سرد سر می رفت
هیچ از هیچکاکم بر نمی آمد
و نقشم در قیل و قال قالی ها گم می شد
سر این گونه های لاکی را که بگیری
به ساطور می رسی با دسته ای تیز
به صرف سیلی و سنگسار سگ

میدانی؟
آخرالزمان شده ام
دیوار می خندد
من می خندم
و در را با پاشنه های بلند آشیل زنانگی
از چهارچوب در می آورم
آنقدر وقیح شده ام
که هر چه خاک بر سرم می ریزند
دوباره جوانه می زنم
نه نور می خواهم نه آب
پروبلماتیک تر از موهای سیاهم
بلند می شوم.

می دانم!
زمان دچار دیلیریوم است
هذیان می گوید
و این اختلال مرا دوباره به دنیا می آورد

سرم همسر طنابی ست حیران
گردنم باریک تر از گردنه ها ی مه آلود
تنم طنین تنهایی
پاندول بی قرار ساعتی دیوانه
که همین حالا از خودش رفت که باز؛ بازگردد!

#سمیه_الماسی

https://t.me/adabiyat_vaak
ثمره دانش: ولوا در مقابل مرد سالاری
لیو استرومکوئیست
فانتوگرافی / انگلیسی
از آدم و حوا گرفته تا رویداد کلاه بافتنی، مردم فرج، واژن، کلیتوریس و قاعدگی را تنبیه، ستایش، آسیب شناسی و سیاسی کرده اند. دراین رمان گرافیکی فمینیستی، کاریکاتوریست سوئدی، لیو استرومکوئیست، می گوید که چگونه مردان شیفته دستگاه تناسلی به بدن زنان انگ می زنند، جنسیت آنها را انکار می کنند، یک دوتایی جنسیتی مشکوک ایجاد می کنند و خیلی چیزهای دیگر. تفسیر گزنده و آگاهانه او تاریخ و تابوها را از تاریک ترین فصل ها (محاکمات جادوگران) تا مثلا روشنترین (زمانی که خون قاعدگی به عنوان معجون عشق استفاده می شد) بررسی می کند. وی مانند طنزنویسان آلیسون بچدل و کیت بیتون  از رسانه کمیک استفاده می کند تا حقایق ناراحت کننده ای را در مورد اینکه تا کجا پیش نیامده ایم را آشکار کند.
در بخشی؛ از زبان ویرجینیا وولف درباره PMS آورده شده: عجیب ترین حس و حال را دارم انگار انگشتی در مغز جلوی نشت ایده را می‌گیرد بعد ناگهان راه باز می شود دیگر چیزی مهر و موم نیست و خون همه جا را می‌گیرد اگر دنیا زن سالار بود از این دوران به عنوان سمبل تقدس استفاده می بردیم.
#سمیه_الماسی
08.04.202521:40
و دیگر اینکه زیاد خسته و به همه چیز بی علاقه هستم فقط روزها را می گذرانم و هر شب بعد از صرف اشربه ای مفصل خود را به خاک می سپارم...اما معجز دیگرم اینست که صبح باز بلند می شوم و به راه می افتم.
صادق_ هدایت/ از نامه ای به جمالزاده
登录以解锁更多功能。