Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
عزیز قاسم زاده لیاسی avatar

عزیز قاسم زاده لیاسی

TGlist 评分
0
0
类型公开
验证
未验证
可信度
不可靠
位置
语言其他
频道创建日期Лют 10, 2022
添加到 TGlist 的日期
Квіт 01, 2025

记录

11.04.202523:59
822订阅者
01.04.202523:59
100引用指数
01.04.202523:59
1.3K每帖平均覆盖率
02.03.202512:40
1.3K广告帖子的平均覆盖率
01.04.202523:59
2.38%ER
01.04.202523:59
159.95%ERR
订阅者
引用指数
每篇帖子的浏览量
每个广告帖子的浏览量
ER
ERR
ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

عزیز قاسم زاده لیاسی 热门帖子

10.04.202518:01
🔴 تنهاترین سرو
شعری تقدیم به استاد آزاده، #عزیز_قاسم_زاده

✍️ مهران اکبری قاضی چاکی اشکوری

سرو را دیدم شکسته پشت طوفان‌های سخت
در میان بادهای سهمگین روزگار

می بلرزد پشت صد طوفان ازین آزاده سرو
تا چنین اِستاده چون کوهش به صدها اقتدار

آفتاب از مطلع پیشانیش، مست طلوع!
ماهتاب از شام موهایش به تابش، بی قرار!

گر که جنگل را بریده سر چه باک؟ تا سرو هست
زنده گردد گه ز یک گل در زمستان هم بهار!

بیشه‌ها تاریک و خون آلوده هر سوی چمن
جوی خون جاری ز رگ‌های گُل از بیداد خار

در میان این درختستان پست گوژپشت
غیر سرو باشد تبر را هر درختی، سازگار!

اندرین میدان تماماً یاوران دشمنند،
لشگری دیگر نمانده گر که بنشیند غبار

با اسارت کِی رسد آزادگی را پیک مرگ؟
گرچه آزادی اسیر بند گردد یا حصار

هیچ کس بر پشت زین باقی نمی ماند، اگر
باز آید از افق‌های اَمل، آن شهسوار

سرو ما تنهاترین سرو از تبار عاشقی
گشته محصور تبرهایی حسود و بی تبار

آنکه حالا سرو من! پشت تو را خالی کند،
پشت او را بشکند فردا چماق کردگار

آن درختانی که گشته با تبر هم داستان
باش تا فردا برآرد آسمان زانها، دمار!

آفتاب اُستوا هستی پُر از گرما و نور
روز ما چون شام قطبی، بی تو تاریک‌ست و تار

همچو بید لرزان تمام کاخ‌های تیرگی
سرو را «مهران» بدیدم چون «سماموس»، استوار

📎متن کامل این غزل را همراه یاداشت و توضیحات شاعر در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/ioEj2

https://t.me/azizghasemzademusic
استاد محمد رضا شجریان در این فایل از نقش رادیو و استاد اکبر گلپایگانی در علاقه مند کردن جوانان به آواز می گوید و تاکید می کند:« آن موقع که من نوجوان بودم آقای گلپایگانی نقشی که داشت که جوان ها به آواز توجه کردند، نقش خیلی موثری داشت و جوان ها خیلی به دنبال آقای گلپایگانی به آواز روی آوردند‌. این نقش را نمی شود فراموش کرد.»


@avahayeirani
26.03.202510:41
ششم فروردین زاد روز بلبل خوش الحان گیلان استاد ناصر مسعودی گرامی باد!

الا تی تی

آهنگ: استاد
#ناصر_مسعودی

شعر:
#سروش_گیلانی

خواننده:
#عزیز_قاسم_زاده_لیاسی

گیتار :
#میثم_روشندل_لنگرودی

میکس و مسترینگ:
#حمید_رضا_فرجی_لنگرودی

ضبط: استودیوی آوای موج

تصویر و تدوین:
#مهدی_قاسم_زاده

تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۴۰۴

https://t.me/azizghasemzademusic
29.03.202518:11
بامداد هشتم فروردین ۱۴۰۴ در بازار سر پوشیده اراک وقتی مخالف سه گاهی خواندم کمی آن سوتر جوانی پاکبان از زحمت کشان جامعه پرسید،بیات اصفهان خواندید؟گفتم: مخالف سه گاه بود اما فواصل سه گاه در مخالف و مقلوب به بیات اصفهان نزدیک می شود.قطعه ای در بیات اصفهان خواند،ترانه ایران من را هم برایمان خواند و گفت: کاری از استاد شاهزیدی می خواهید برایتان بخوانم؟ خیلی خوشحال شدم او با نام استاد شاهزیدی آشنا است.بخش هایی از ترانه باغ مست و باغبان مست را برایمان خواند.
نام این جوان مهدی صوفی است.او تحصیل کرده دانشگاه هم هست اما برای امرار معاش به پاکبانی مشغول است.خطاب به او گفتم بیکاری عار نیست.بیکار کردن سیستماتیک جوانان عار است برای آنانی که کشور را به این روز انداخته اند.
افسوس که شرایط محیطی و معیشتی برای جوانانی چون مهدی صوفی مهیا نیست که بتوانند با طیب خاطر به فراگیری موسیقی مشغول باشند.آنان برای لقمه نانی باید نیمه شب ها که وقت خواب و استراحت است، لقمه حلال به زور جبین و بازو و شرف خود برای خانواده ببرند.در تصویر فعال شناخته شده معلمان مسعود فرهیخته نیز همراه ماست.


عزیز قاسم زاده


https://t.me/azizghasemzademusic
29.03.202503:54
#مثنوی_افشاری

#عزیز_قاسم_زاده

بازار قدیمی و سرپوشیده اراک

۲ بامداد ۸ فروردین ۱۴۰۴


https://t.me/azizghasemzademusic
31.03.202522:15
رنج های حق طلبی...

#عزیز_قاسم_زاده

حق طلب کسی است که به تمام حقیقت پایبند است او آن قدر در جستجوی حق می کوشد تا به صلح برسد. صلحی با خویش و غیر  هم زمان و  در بستر عریانی حقیقت. تفاوت حق طلب و صلح طلبی که شفافیت در برابر حقیقت را بر نمی تابد، همین است.این نوع صلح طلبی مبتنی بر فرو گذاردن حقی است که ضایع می شود.گاهی آب در شیر کردن است و هرچیز را مطابق تمایل خود چیدمان کردن است تا حقایق اصلی، پنهان بماند و شبهی از حق ،تمام حقیقت نمایانده شود.
حق طلب اما شفاف است.حتی اگر این حقیقت طلبی، علیه منافع  او و یا بینش او باشد.شرط حقیقت طلبی آن است که به هر دیدگاه و نظری و عملی،چه خود و چه دیگری تا زمانی اعتبار قائل باشد که شواهدی علیه آنها اقامه نشده باشد.از همین رو هرکس که رو به سوی حقیقت دارد، فرقی نمی کند چه کسی در مقابل این حقیقت ایستاده باشد، حق طلب اما مصلحتی را والاتر از دفاع از حقیقت نمی داند. تمام سعی او عریانی تمام عیار حق است.از همین رو حقیقت طلبی در این اندازه،کاری است سترگ و سخت و به صخره های مهیب و نهیب می رسد و در این معنا بیشتر امری فردی است تا جمعی. چرا که امکان تحقق حقیقت در یک جمع متکثر و متعارض تا حدودی سخت و شاید ناممکن باشد .آن هم زمانی که مصلحت اندیشی (بماند اینکه چه چیز را مصلحت می دانیم) تقدم بر حق طلبی پیدا کند.اعتبار حقیقت نزد کسانی که شفافیت را مغایر مصالح خویش نظیر اعتبار جمعی،محبوبیت،عدم قضاوت منفی دیگران و  برهم خوردن اتوریتگی و یا برملاشدن ناتوانی و ضعف خود می یابند،خریداری ندارد. آنان از همین رو «زندگی عاریتی» را بر «زندگی اصیل» ترجیح می دهند.حق طلبان در مقابل چنین کسانی چاره ای جز رنج کشیدن ندارند. مصلحت اندیشان صحنه ها را چنان طراحی می کنند که تمام حقیقت را نزد خود به تصویر بکشند. هر حیلی را به کار می برند تا شیوه و منش خود را عاری از هر نقص و نقدی بدانند برای بیان واقعه ای نه با علت کار دارند و نه دلیل. قصه را مطابق میل خود و ناقص تشریح و تبیین می کنند.از همین رو حق طلبان که در پیش روی خود، آرمان هایی بزرگ را به پیش چشم، به تصویر کشیده اند، باید در پی انواع این حقه ها و حیله ها، یکی از پس دیگری، رنج بکشند.یکی از این رنج ها پسینی ناشی از حق طلبی پیشینی، تنهایی است.
تنهایی مصاحبتی شریف و نجیب برای حق طلبان است.اما نشانه اینکه حق چیست و  کدام است را چگونه باید دریافت؟ یکی از مهم ترین علائم حق طلبی و یا به تعبیری پیامد حق طلبی آرمانی، تنهایی است و یکی دیگر  ریاضت بردن و زندگی معنوی و دیگری فرو گذاردن منفعت و موقعیت در برابر حقیقت، بدون کمترین درنگی است. اغلب آدمیان چه روشنفکر باشند چه عامی، چه پیشرو باشند و چه پسرو،ترجیح می دهند برای یارگیری حتی گاهی خلاف باور و عقیده خود رفتار کنند و به قول ضرب المثل معروف همرنگ جماعت شوند.حق طلبان آرمانی اما نقطه مقابل این رفتار قرار می گیرند. مدام می کوشند که ذهن و ضمیر خود و درون و بیرون خود را یکی کنند و از تعارض عین و ذهن بکاهند به من واقعی خود نزدیک تر شوند و تمام همت خود را صادقانه و شرافتمندانه  معطوف به آرمانی کنند که حق می پندارند. از همین رو در تعارض میان منفعت و موقعیت شخصی با آرمان اخلاقی و انسانی هر چقدر که برایشان تضرر خلق کند،لحظه ای در فرو گذاشتن آن تردیدی نمی کنند. انسان حق طلب معنوی گرا به تعبیر استاد مصطفی ملکیان «مطلقاً به تصویری که از او در ذهن دیگران باشد توجهی ندارد.» بودا می گفت که انسان فرزانه نسبت به ستایش و نکوهش دیگران چنان است که صخره‎ی سینه‎ی کوه وزش نسیم را حس می‎کند اما همچنان سر جایش می ایستد و کار خودش را می کند.

مراد از حقیقت طلب در اینجا کسی است که به تعبیر استاد ملکیان وقتی نوبت به عمل می رسد می گوید:«آن کاری را می کنم که عقل و وجدان اخلاقی خودم آن را می‎گوید. استاد ملکیان می گوید:
«منظور از حقيقت‌طلبي اين است كه انسان
با صداقت (يعني بدون قصد خودفريبي و ديگرفريبي)
و جديت (يعني در باب هر موضوعي به سراغ همة آرا و نظرات مطرح رفتن)
به مجموعة قواي ادراكي خود، نه ديگري، رجوع كند (بدون تقليد، تعبد، تلقين‌پذيري، القاپذيري، تبعيت از مدها و، به تعبير هگليان، روح زمانه)
تا به این وسیله واقعيتي بر او مكشوف شود (یا به واقعیتی نزدیک شود).»

https://t.me/azizghasemzademusic
登录以解锁更多功能。