رفتنش، رها كردنش چيزی نبود كه باعث درد بشه. اين يه واقعيته كه ترک كردن چيزی كه برای وجودت مثل سم كار ميكنه عاقلانست و حتی ازش دور شدن تورو سرپا ميكنه و حالت خوب ميشه. چيزی كه درد داره و دردناكه اينه كه بعد از اون، همهی آدما نه حرفاشون راست به نظر مياد نه قابل باور. اینه که ديگه خوش باوری حماقتی بيشتر نيست و شنيدن دوست دارم از زبون كسی اون جملهای نيست كه قلبتو بلرزونه و دردناک تر اينه كه مقصر همش خودتی.