16.04.202520:13
#دلنوشته
_فقط حس حاله هما وقتی میگفت من همیشه کنارشون بودم اما اونا.....حس میکنم خانوادمو از دست دادم
_بابا رضا منم مثل نقی وقتی میام نمیتونم حرف بزنم همش میگم خودت میفهمی
_خواستم بگم
هم قصه نانموده دانی/هم نامه نانوشته خوانی.
پایتخت با تمومه حاشیه هاش تموم شد اما چه صحنه هایی رو نشونمون داد از آدم های کاغذی 👏🏻🤍🌱
_فقط حس حاله هما وقتی میگفت من همیشه کنارشون بودم اما اونا.....حس میکنم خانوادمو از دست دادم
_بابا رضا منم مثل نقی وقتی میام نمیتونم حرف بزنم همش میگم خودت میفهمی
_خواستم بگم
هم قصه نانموده دانی/هم نامه نانوشته خوانی.
پایتخت با تمومه حاشیه هاش تموم شد اما چه صحنه هایی رو نشونمون داد از آدم های کاغذی 👏🏻🤍🌱


10.04.202518:42
#روزمرگی
امروز من از صبح تا شب دانشگاه داشتم .
اما یکی از دوستام از سبزوار اومده بود مشهد و یه تایم از کلاس هامو خالی کردم و رفتم حرم دیدنش وای چقدر حرف زدیم ،خندیدیم، وسط حرف هامون اسم یکی از رفیق هامون که تهرانه رو میآوردیم و من بغضی میشدم ولی میگفتم نباید گریه کنم اونم که همش حرف های خنده دار میزد که من بغضی نشم .
انتهای دیدارمون هم که نگم براتون یهو کادو 😳
گفتم آخه نه تولدمه نه مناسبتی آخه چرا مرسی مرسی مرسی 🥰
وای مخصوصا اون شیر کاکائو ی کنار جعبه که دلمو برد
خلاصه خوش گذشت بمونه به یادگار از امروز ۲۱/فرودین/۰۴
_نرگس
امروز من از صبح تا شب دانشگاه داشتم .
اما یکی از دوستام از سبزوار اومده بود مشهد و یه تایم از کلاس هامو خالی کردم و رفتم حرم دیدنش وای چقدر حرف زدیم ،خندیدیم، وسط حرف هامون اسم یکی از رفیق هامون که تهرانه رو میآوردیم و من بغضی میشدم ولی میگفتم نباید گریه کنم اونم که همش حرف های خنده دار میزد که من بغضی نشم .
انتهای دیدارمون هم که نگم براتون یهو کادو 😳
گفتم آخه نه تولدمه نه مناسبتی آخه چرا مرسی مرسی مرسی 🥰
وای مخصوصا اون شیر کاکائو ی کنار جعبه که دلمو برد
خلاصه خوش گذشت بمونه به یادگار از امروز ۲۱/فرودین/۰۴
_نرگس
08.04.202521:00
جنگ با خودم انقدر به درازا کشیده که فرصتی برای صحبت کردن
فکر کردن و حوصله داشتن ندارم.
فکر کردن و حوصله داشتن ندارم.
07.04.202521:04
ما فقط مجبور بودیم اجبار آدمها را قوی و شجاع میکند!
07.04.202502:33
این نوع خوابیدن که با ناراحتی خیلی زیاد میخوابی و بعدش با غم و دلشوره ی فراوان بدون اینکه بخوای بیدار میشی، تقریبا مثل مرگ میمونه.
已删除06.04.202511:18
06.04.202508:47
میدونین چقدر خوبه وسط کلاس استاد درس بده تو به جای جزوه شعر و متن های قشنگ بنویسی
خیلی وقت بود دست به قلم نشده بودم بیشتر تایپ میکردم
خیلی وقت بود دست به قلم نشده بودم بیشتر تایپ میکردم
11.04.202519:38
باید بروم...
دلتنگ که شدی
گلدان کوچک پشت پنجره را ببوس!
من،یک روز که خیلی دلتنگت بودم،دلم را همانجا خاک کردم...
دلتنگ که شدی
گلدان کوچک پشت پنجره را ببوس!
من،یک روز که خیلی دلتنگت بودم،دلم را همانجا خاک کردم...
10.04.202513:08
نیاز دارم به ماشین و موزیک و یه جاده بی پایان


08.04.202520:35
07.04.202516:46
گفتم که عشق چیست؟ تهی کرد جام و گفت:
بر هر کس به شیوهای این داستان گذشت
- نصرت رحمانی
بر هر کس به شیوهای این داستان گذشت
- نصرت رحمانی
06.04.202522:10
#دلنوشته
وقتی زبان خاموش است
قلب زار میزد
وقتی زبان خاموش است
قلب زار میزد
已删除06.04.202511:18
06.04.202508:36
و اما کلاس بعد


11.04.202505:32
#روزمرگی
من هر وقت کم آوردم به خونت پناه آوردم.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِصَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
من هر وقت کم آوردم به خونت پناه آوردم.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِصَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
09.04.202518:40
میدونِستی؟!
که روانشناسی میگه کسی که زود عصبانی میشه قلب مهربونی داره چون بیشتر محبت کرده ، کمتر محبت دیده و به جزئیات بسیار دقت میکنه با کمترین ناهماهنگی بهم میریزه..
#ارسالی
پن:اره اره من
که روانشناسی میگه کسی که زود عصبانی میشه قلب مهربونی داره چون بیشتر محبت کرده ، کمتر محبت دیده و به جزئیات بسیار دقت میکنه با کمترین ناهماهنگی بهم میریزه..
#ارسالی
پن:اره اره من
08.04.202519:54
#دلنوشته
دوباره هوای دستانت به سرم زد
به خاطر داری آغوش بازت را
به خاطر داری نصیحت هایت را
حالا من غریب ترین آدم این شهرم و به جای آغوش سنگ مزارت را به سینه میکشم .
اما این دل آرام نمیگرد .
دوباره برای هزارمین بار تنهام و تو تنها پناه نداشته ی منی .
_نرگس
دوباره هوای دستانت به سرم زد
به خاطر داری آغوش بازت را
به خاطر داری نصیحت هایت را
حالا من غریب ترین آدم این شهرم و به جای آغوش سنگ مزارت را به سینه میکشم .
اما این دل آرام نمیگرد .
دوباره برای هزارمین بار تنهام و تو تنها پناه نداشته ی منی .
_نرگس
07.04.202513:13
حس و حال همهی ثانیهها ریخت بهم
شوق یک رابطه با حاشیهها، ریخت بهم
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همهی فرضیهها ریخت بهم
- امید صباغ
شوق یک رابطه با حاشیهها، ریخت بهم
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همهی فرضیهها ریخت بهم
- امید صباغ
06.04.202516:30
یک کلام:
وسیع ترین شکل تنهایی
دور ماندن از کسی است که دوستش داری
حالا هی جهانت را با غریبه ها پر کن!
وسیع ترین شکل تنهایی
دور ماندن از کسی است که دوستش داری
حالا هی جهانت را با غریبه ها پر کن!
已删除06.04.202511:18
06.04.202503:49
فکر کنم قشنگ معلومه امروز عصبی ام و رو مود نیستم
10.04.202519:45
من به بند تو اسیرم تو زِ من بیخبری؟
آفرین... معرفت این است که زِ من میگذری.
- شهریار
آفرین... معرفت این است که زِ من میگذری.
- شهریار
09.04.202516:22
میشد که بماند چه کنم زود، نگفتم
تا جانِ منِ خسته نفرسود نگفتم
- احمد جم
تا جانِ منِ خسته نفرسود نگفتم
- احمد جم
08.04.202517:32
#دلنوشته
#پادکست
(پادکست هفدهم)
(زخم های سینه ها از جانب همدم نبود..)🌒🖤
🎙:#نرگس_زارع
@Mantegh_ne
#پادکست
(پادکست هفدهم)
(زخم های سینه ها از جانب همدم نبود..)🌒🖤
🎙:#نرگس_زارع
@Mantegh_ne
07.04.202510:31
گویی مقدر شده اینگونه زندگی کنیم،
بلاتکلیف در میان همه چیز...
آنچه پیش می آید را دوست نداریم
و هر آنچه را دوست داریم پیش نمی آید.
- احمد خالق توفیق
بلاتکلیف در میان همه چیز...
آنچه پیش می آید را دوست نداریم
و هر آنچه را دوست داریم پیش نمی آید.
- احمد خالق توفیق


06.04.202511:17
#روزمرگی
📍حرم بابا رضا
📍حرم بابا رضا
已删除06.04.202511:18
06.04.202503:44
یعنی مسیر اشباه رفتن دوباره برگشتن
显示 1 - 24 共 238
登录以解锁更多功能。