Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
بوی زلف یار avatar

بوی زلف یار

حافظ بد است حالِ پریشانِ تو، ولی
بر بویِ زلفِ یار پریشانیَت نکوست
TGlist 评分
0
0
类型公开
验证
未验证
可信度
不可靠
位置
语言其他
频道创建日期Mar 05, 2017
添加到 TGlist 的日期
Mar 28, 2025
关联群组

记录

19.05.202523:59
34订阅者
26.03.202523:59
0引用指数
02.05.202521:44
221每帖平均覆盖率
18.04.202512:21
221广告帖子的平均覆盖率
24.04.202518:11
66.67%ER
03.04.202520:10
1578.57%ERR
订阅者
引用指数
每篇帖子的浏览量
每个广告帖子的浏览量
ER
ERR
MAR '25APR '25APR '25APR '25APR '25MAY '25MAY '25MAY '25

بوی زلف یار 热门帖子

حصول ریشهٔ آمال سر به سر پوچ است
تلاش موج چه خرمن‌ کند به غیر حباب

بیدل

@booyezolfeyaar
حباب باده امشب با صراحی چشمکی دارد
که بر تشویش قلقل خندهٔ اهل فنا بنگر

بیدل

@booyezolfeyaar
زخم‌ها حافظه دارند، پس از خوب شدن هم به یاد می‌آورند.

مورات مونگان

@booyezolfeyaar
از من رمقی به سعی ساقی مانده‌است
وَزْ صحبتِ خلق، بی‌وفاقی مانده‌است

از بادهٔ دوشین قدحی بیش نماند
از عمر ندانم که چه باقی مانده‌ است

روز بزرگداشت خیام

@booyezolfeyaar
22.04.202519:48
تو آخرین طبیبی
که لحظه‌‌های آخر
به داد من رسیدی

خانم مهستی خواندند، چه خواندنی

@booyezolfeyaar
روباه بد گنده و چند داستان دیگر

انیمیشن زیبا و بسیار شیرین فرانسوی، بلژیکی محصول ۲۰۱۷
شامل سه داستان با شخصیت‌های مشترک، داستان لک و لک و نوزاد و دو داستان خیلی شیرین و تماشایی دیگر که چه نسخه زبان اصلی و چه دوبله جذاب فارسیش را ببینید، هر دو بسیار شنیدنی و دیدنی‌اند.
پیشنهادی برای بچه‌ها و بزرگترها.

@booyezolfeyaar
05.05.202519:47
در سالروز درگذشت نجف دریابندری عزیز
بخشی از کتاب «از این لحاظ» را با هم بخوانیم که مجموعه‌ای از مقدمه‌های نجف بزرگ است بر تعدادی از کتاب‌هایی که به بهترین شکل ممکن ترجمه کرده‌.

@booyezolfeyaar
به دور ما که همه خون دل به ساغرهاست
ز چشم ساقی غمگين که بوسه خواهد چيد

چه جای من که در اين روزگار بی‌فرياد
ز دست جور تو ناهيد بر فلک ناليد


ابتهاج

@booyezolfeyaar
14.05.202516:45
بعضیا با گریه کردن
دلشون وا نمیشه
بعضیا مثل تو آغوش و غزل نمی‌دونند
عشق گاهی‌ام دوای بعضی دردا نمیشه

@booyezolfeyaar
ما شعلۀ شوق تو‌ به صد حیله نشاندیم
دامن مزن این آتش پوشیدۀ ما را

وحشی‌ بافقی

@booyezolfeyaar
06.05.202515:31
------------ بوشهری‌ها -----------

بالاخره شد.
بعد از چند تلاش نافرجام طی چند سال، رفتیم بوشهر.
تقریبا مرکز همه استان‌های ایران را رفته بودم اما بوشهر طلسم شده بود. این بار دیسک کمر تمام تلاشش را کرد تا دیدار میسر نشه. اما با وجود درد کمر و‌ کمی سرفه، هشت صبح روز هشتم اردیبهشت 404 (جمعش میشه هشت☺️) از طریق آسمان بوشهر وارد شهر گرم بوشهر شدیم. اولین راننده در دقیقه اول سر صحبت را باز کرد و با لهجه‌ی گارد دفاعی باز کنِ بوشهری، گفتگو را گرم کرد؛ شنیدن داستان زندگی آقای رضائی و رد و بدل شماره برای اینکه به قول خودش: هر کاری داشتید زنگ بزنید. شروع ماجرا بود، طوری که بچه‌ها دلشون برای آقای رضائی تنگ شده بود.
خانم فلافل و سمبوسه فروش کنار ساحل ریشِهر که اهل فسا بود و به‌خاطر شغل همسرش در نیروگاه، ده سالی ساکن بوشهر شده بود، در بوشهر احساس راحتی و امنیت می‌کرد و احساس دلتنگی، اصلا. ویژگی مثبت مردم بوشهر را دخالت نکردنشون در زندگی هم دیگه می‌دونست و اما از رانندگی‌شون و رها و پارک کردن ماشین‌شون در هر جا شاکی بود.
می‌گفت من توی این ده سال دعوا کردن بوشهری‌ها را ندیدم.
همین حرف من را به فکر فرو برد که چرا؟!
میشه خیلی دلیل عنوان کرد اما چیزی که من فهمیدم، «توانش حرف زدن»،
«قدرت قصه‌گویی و روایت‌کردن» و «نداشتن گارد دفاعی» و «حریم خصوصی اندک».
حالا این توانایی و مهارت چطور حاصل شده خودش نیاز به مطالعات علمی و تاریخی داره که باید به اهلش واگذار کرد.
صاحب کافه تنگ غروب در بیست قدمی خلیج فارس که چهره‌اش مثل بازیگران نقش چندم فیلم‌های سینمایی بندرگاهی بود. بعد از یک جمله حکیمانه و بزرگوارانه‌ای که توجه من را جلب کرد، شروع کرد به روایت زندگی پر فراز و نشیبش از اعدام بی‌دلیل و ناگهانی برادرش در سال ۶۷ و از هم پاشیدن و خانواده و رفتنشون از ایران و استخدام شدنش در یک شرکت بین المللی و شهروند اروپا شدن و بعد برگشتن برای جلوگیری از مصادره اموال پدر مرحومش و افتادن در عشق و ماندن در ایران به خواست معشوق.
اما جمله حکیمانه‌اش در مورد اوضاع مملکت و در جواب دوستی بود که گفت: مملکت برای این داغونه که دزد زیاده. اما صاحب تنگ غروب می‌گفت: اتفاقا دزد کمه، اکثر مردم خوبند اگه دزد زیاد بود ایرانی باقی نمونده بود، یه عده کمی دزدند و بقیه دارند شریف زندگی می‌کنند.
بله، فکر می‌کنم درست نتیجه گرفتم، توانایی روایتگری و قدرت گفتگو، کلید صلح بین انسانهاست و درک دیگری است، همدلی را ممکن می‌کنه.
از خیام خوانی کافه ناجی بر می‌گشتیم و هنوز صدای نی‌انبون توی گوشم بود که دخترم بهانه چیزی را گرفت که اسمش را نمی‌گفت در همین حین سوار اسنپ شدیم، راننده گفت: چی می‌خوای عامو، بگو برات بگیرم؟ گفت: مثل دختر من می‌مونه، زد روی صفحه موبایلش و وقتی صفحه روشن شد عکس دخترش دنیا خانم، نمایان شد با دست بهش اشاره کرد که: ببین اینم همینطوریه.
شهری که دستفروش‌ها کنار ساحل طولانی‌اش با یک باند و صدایی نه چندان بلند و غیر‌مزاحم، آهنگ بندری پخش می‌کنند و قلیون اجاره میدند و مردمش غروب خورشید را در کنار خلیج فارس تماشا می‌کنند، باید هم حالشون متفاوت باشه.
دلوارِ تاریخی که ساحلی زیبا دارد و چند پاساژ که مملو است از جنس‌های بی‌کیفیت چینی(به گفته محلی‌ها زمانی از اجناس با کیفیت پر بود) را هم دیدیم و یادم افتاد که این خطه رئیسعلی دلواری هم داشته و دلاوری هم از خصایل مردم این استان جنوبی است.
حتی کادر پرواز هم بدعُنُقی و عصا قورت دادگی فرودگاه‌های دیگه را نداشتند و بالاخره لبخندی در هنگام تحویل بار و چک کردن مدارک دیدیم.
اما این استان با مردمان دوست داشتنیش از امکانات و زیر ساختهای کمی برخورداره، روی منابع گاز و در کنار نیروگاه اتمی جنجالی در اوج گرما روزی دو ساعت برق قطع میشه و گاز شهری در برخی شهرهای استان وجود نداره.
شهر و ساحل آلودگی محیط زیست دارد، فاضلاب شهری و دیگر آلودگی‌ها به خلیج سرازیر می‌شه و دیدن موش‌های بزرگ در شهر اتفاق عجیبی نیست...

شبه جزیره امن و آرام بوشهر با این مردم نازنین لیاقتش خیلی بیشتر از این‌هاست.

@booyezolfeyaar
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه مجنونِ به لیلی نرسیده

اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی
غزل سرای عاشقانه بی‌نظیر

@booyezolfeyaar
27.04.202506:57
کتاب کسب و کار اعجاب
از مجموعه درس‌گفتارهای دریفوس است که به همت زانیار ابراهیمی تدوین و ترجمه شده است.
کتابی بسیار خواندنی و پر مغز که افکار انتقادی و بعضا رادیکال نیچه را با جهان بینی دو وجودگرای دیگر یعنی کی‌یر کگور و داستایفسکی مقایسه و ارزیابی می‌کنه و در طی کتاب با ارجاعات بسیار به متون و آثار دیگر از جمله برادران کارامازوف و سینمای وودی آلن و ... سعی می‌کنه در کنار شفاف سازی نگاه نیچه به زندگی (به مثابه کسب و کار اعجاب) در مقابل زندگی به معنای کسب و کار معنا، موضع خودس (دریفوس) را هم تبیین کنه.

@booyezolfeyaar
سایه را در هیچ‌ صورت نسبت خورشید نیست
تا تو ما را در خیال آورده‌ای ما رفته‌ایم

بیدل

@booyezolfeyaar
الان دوست عزیز شیرازیم زنگ زد و گفت: برای کاری داشتم از جلوی حافظیه رد می‌شدم، یاد تو افتادم گفتم بهت زنگ بزنم.
صدای شهرام خان ناظری از آرامگاه به گوش می‌رسید.
آقا جلال؛ سر صبحی از کنار زیارتگه رندان جهان روز ما را ساخت.
«بی‌قضا بلا» بچه شیراز 🌺

صبا ز حالِ دلِ تنگِ ما چه شرح دهد؟
که چون شِکَنجِ ورق‌هایِ غنچه تو بر توست
حافظ عزیز

@booyezolfeyaar
登录以解锁更多功能。