06.05.202523:40
🔵 رهبری که نمیتوانست با مقامات فاسد حکومتش مبارزه کند.
✍بیژن اشتری
🔹هیچ رهبر دیکتاتوری را ندیدهام که اراده و توانی برای مبارزه با مقامات فاسد زیردستش داشته باشد.دلیلش هم روشن است، رهبر برای خریدن وفاداری زیردستانش هیچ ابزاری جز اعطای رانت و امتیازهای مالی مفسدانه به آنها ندارد و فساد اساسا ابزار حکمرانیاش است.
🔹نمونهاش هم لئونید برژنف رهبر اسبق شوروی که گرچه خودش دزد بیتالمال نبود اما از بیت المال مسرفانه خرج میکرد تا حمایت و وفاداری وزرا و فرمانداران و مدیران زیردستش را بخرد و چند صباحی بیشتر حکومت کند.
نظام حکومتی او مبتنی بر کادرهایی بود که جملگی فاسد بودند و امکان برکناری آنها وجود نداشت چون کل سیستمش فرومیریخت.
🔹در اواسط دهه هفتاد شایعات درباره دزدیهای یک مقام گرجی به اسم کلیموف شدت گرفت تا آنجا که کمیته مرکزی حزب کلیموف را به مسکو فراخواند تا بازخواستش کنند اما موقعی که آنها فهمیدند کلیموف مهره وفادار رهبر است از توضیحاتش «قانع »شدند و اعلام کردند این شایعات دروغ است.
🔹مورد دیگر قضیه فساد مالی خاندان علیفها در جمهوری آذربایجان بود. برژنف گزارشهای فساد این خانواده را مرتب دریافت میکرد اما چون از وفاداری آنها به خودش اطمینان داشت هیچ اقدامی علیه آنها نمیکرد و چشم بر دزدیهایشان میبست.
🔹سرگیی مدانوف، دبیر اول حزب در کراسنودار، مقام فاسد دیگری بود که عالم و آدم از مفاسد گسترده مالیاش با خبر بودند. حتی یوری آندروپف رییس کگب شخصا نزد رهبر رفت و به او گفت«رفیق برژنف این فرد به قدری دزدی کرده که حفظ او در این مقام دیگر به صلاح شما نیست. من توصیه میکنم او را برکنار کنید و تحت پیگرد قضایی قرار دهید»
اما رهبر چگونه میتوانست این مهره وفادار قدیمی را که همیشه در کراسنودار بهترین پذیراییها را از او کرده بود و مجسمههایش را در جای جای منطقه تحت فرمانش برپا کرده بود و با پرشورترین جملات مجیزش را گفته بود از کار برکنار کند؟
🔹رهبر سکوت سنگینی کرد و به آندروپف گفت«یوری،چنین کاری ناممکن است. او رهبر سازمان حزبی ما در کراسنودار است، خیلی ها به او اعتقاد دارند، کلی پیرو و هوادار دارد و حالا تو به من میگویی که بیاییم و او را محاکمه کنیم؟امکان ندارد.»
🔹محاکمه مهرههای وفادار رژیمهای دیکتاتوری، حتی اگر مرتکب قتل هم شده باشند، هیچ جایی در دستور کار رهبران این رژیمها ندارد. آنها حداکثر کاری که در این باره میکنند مقداری موعظه اخلاقی به مقامات است که بیش از حد ندزدید و به آنچه که تاکنون دزدهاید قانع باشید.
🔹آن ها دوست دارند بگویند فساد مالی مقامات رژیم صرفا یک لغزش اخلاقی است و نه عملی مجرمانه برخاسته از معایب ساختاری رژیم.
#کاظم_صدیقی
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
✍بیژن اشتری
🔹هیچ رهبر دیکتاتوری را ندیدهام که اراده و توانی برای مبارزه با مقامات فاسد زیردستش داشته باشد.دلیلش هم روشن است، رهبر برای خریدن وفاداری زیردستانش هیچ ابزاری جز اعطای رانت و امتیازهای مالی مفسدانه به آنها ندارد و فساد اساسا ابزار حکمرانیاش است.
🔹نمونهاش هم لئونید برژنف رهبر اسبق شوروی که گرچه خودش دزد بیتالمال نبود اما از بیت المال مسرفانه خرج میکرد تا حمایت و وفاداری وزرا و فرمانداران و مدیران زیردستش را بخرد و چند صباحی بیشتر حکومت کند.
نظام حکومتی او مبتنی بر کادرهایی بود که جملگی فاسد بودند و امکان برکناری آنها وجود نداشت چون کل سیستمش فرومیریخت.
🔹در اواسط دهه هفتاد شایعات درباره دزدیهای یک مقام گرجی به اسم کلیموف شدت گرفت تا آنجا که کمیته مرکزی حزب کلیموف را به مسکو فراخواند تا بازخواستش کنند اما موقعی که آنها فهمیدند کلیموف مهره وفادار رهبر است از توضیحاتش «قانع »شدند و اعلام کردند این شایعات دروغ است.
🔹مورد دیگر قضیه فساد مالی خاندان علیفها در جمهوری آذربایجان بود. برژنف گزارشهای فساد این خانواده را مرتب دریافت میکرد اما چون از وفاداری آنها به خودش اطمینان داشت هیچ اقدامی علیه آنها نمیکرد و چشم بر دزدیهایشان میبست.
🔹سرگیی مدانوف، دبیر اول حزب در کراسنودار، مقام فاسد دیگری بود که عالم و آدم از مفاسد گسترده مالیاش با خبر بودند. حتی یوری آندروپف رییس کگب شخصا نزد رهبر رفت و به او گفت«رفیق برژنف این فرد به قدری دزدی کرده که حفظ او در این مقام دیگر به صلاح شما نیست. من توصیه میکنم او را برکنار کنید و تحت پیگرد قضایی قرار دهید»
اما رهبر چگونه میتوانست این مهره وفادار قدیمی را که همیشه در کراسنودار بهترین پذیراییها را از او کرده بود و مجسمههایش را در جای جای منطقه تحت فرمانش برپا کرده بود و با پرشورترین جملات مجیزش را گفته بود از کار برکنار کند؟
🔹رهبر سکوت سنگینی کرد و به آندروپف گفت«یوری،چنین کاری ناممکن است. او رهبر سازمان حزبی ما در کراسنودار است، خیلی ها به او اعتقاد دارند، کلی پیرو و هوادار دارد و حالا تو به من میگویی که بیاییم و او را محاکمه کنیم؟امکان ندارد.»
🔹محاکمه مهرههای وفادار رژیمهای دیکتاتوری، حتی اگر مرتکب قتل هم شده باشند، هیچ جایی در دستور کار رهبران این رژیمها ندارد. آنها حداکثر کاری که در این باره میکنند مقداری موعظه اخلاقی به مقامات است که بیش از حد ندزدید و به آنچه که تاکنون دزدهاید قانع باشید.
🔹آن ها دوست دارند بگویند فساد مالی مقامات رژیم صرفا یک لغزش اخلاقی است و نه عملی مجرمانه برخاسته از معایب ساختاری رژیم.
#کاظم_صدیقی
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
06.05.202519:15
حامی پروری در شرایط تحریم
صفدر نظری
🔸تحریم ها موازنه قدرت را به نفع دولت حاکم و به زیان مردم منتقد تغییر میدهد و موجب میشود منابع قدرت اقتصادی و سیاسی به دست حکومت بیفتد. تحریم ها مردم را بیش از گذشته وابسته به جیب دولت میکند و نیروهای دموکراتیک دستشان از این منابع خالی میماند.در شرایط تحریم دولت ها منابع مالی را به سمت هواداران خود سوق میدهند تا اثرات تحریم ها را بر آنان کم کنند و حمایت ایشان را برای ادامه حکومت خود تضمین کنند. در سال ۱۹۸۵ سازمان ملل با طرح نفت در برابر غذا موجب تقویت رژیم صدام شد. زیرا این رژیم با کنترل دفترچههای توزیع مواد غذائی، خانوارهای عراقی را مطیع و وابسته به خود کرد.
🔹تحریم ها موجب فرار مغزها و استعدادهای طرفدار دموکراسی میشود و با خالی کردن میدان، زمینه را برای سلطه بر جامعه فراهم میکند.برآوردها نشان میدهند که بیش از سه میلیون نفر از نیروهای متخصص عراقی در دهه ۱۹۹۰ این کشور را ترک کردند. نیروهای متخصص باقیمانده در عراق دست از کارهای پژوهشی و صنعتی برداشتند زیرا درآمدی عایدشان نمی شد و سرمایههای انسانی عراق تلف شد و این کشور به دست اندک نیروهای بی تجربه طرفدار دولت اداره میشد.تحریم ها طبقه متوسط یعنی موتور محرکه دموکراسی را متلاشی میکند و به جمع جمعیت فقیری می افزاید که خواسته آنان فقط سیر کردن شکمشان و پرداخت اجاره خانه است نه آزادی و مشارکت سیاسی در تعیین سرنوشت.
🔸فقر و بیکاری فقط به بیماری و عدم امنیت منجر نمیشود بلکه فرهنگ و باور مردم را نیز فاسد میکند و همبستگی اجتماعی را متلاشی میسازد و زور را جانشین قانون میکند.اتحاد تحریم ها و دیکتاتوری موجب شد که مقاومت مردم در مقابل صدام متلاشی گردد.اینگونه بود که بعد از سقوط صدام افراطگرایان داعشی بر عراق حاکم شدند و سایه شوم آن ها ده ها سال دیگر ادامه یافت.ایران قابل مقایسه با عراق نیست و زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی ایران از عراق غنیتر است.اما بیش از چهل سال است که ایران نیز به نحوی با تحریم های شدید یا خفیف دست و پنجه نرم میکند. در همین سال ها ارزش پول ایران و درآمد مردم به شدت کاهش یافته است. تحریم ها موجب شده است که اقتصاد ایران به انحصار گروه های خاص درآید و فساد اقتصادی فراگیر شود.
🔹برخی از رجال سیاسی و اطرافیان آنان در فرآیند دور زدن تحریم ها درآمد سرشاری کسب کردهاند و بازار تولید و توزیع را در انحصار خود گرفتهاند و طبقه متوسط را به حاشیه راندهاند و در نتیجه جامعه مدنی ایران تضعیف گردیده است.خروج امریکا از برجام و تحریم ایران، قدم در راه نابودسازی جنبش مردمسالاری نوپای ایران گذاشت و میرود که چشمههای امید به صلح و امنیت در منطقه خاورمیانه را بخشکاند و جامعه مدنی ایران را تضعیف نماید.وقتی که مردم زیر خط فقر له می شوند تنها آرزوی آن ها لقمهای نان برای زنده ماندن خواهد بود نه اصلاحات ساختاری.تحریم های ایران طبقه متوسط را تضعیف می کند و ندای مردمسالاری را به حاشیه میراند و تنها راهی که پیش روی نخبگان میگذارد فرار مغزها و در نتیجه دور برداشتن پخمگان خواهد بود.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
صفدر نظری
🔸تحریم ها موازنه قدرت را به نفع دولت حاکم و به زیان مردم منتقد تغییر میدهد و موجب میشود منابع قدرت اقتصادی و سیاسی به دست حکومت بیفتد. تحریم ها مردم را بیش از گذشته وابسته به جیب دولت میکند و نیروهای دموکراتیک دستشان از این منابع خالی میماند.در شرایط تحریم دولت ها منابع مالی را به سمت هواداران خود سوق میدهند تا اثرات تحریم ها را بر آنان کم کنند و حمایت ایشان را برای ادامه حکومت خود تضمین کنند. در سال ۱۹۸۵ سازمان ملل با طرح نفت در برابر غذا موجب تقویت رژیم صدام شد. زیرا این رژیم با کنترل دفترچههای توزیع مواد غذائی، خانوارهای عراقی را مطیع و وابسته به خود کرد.
🔹تحریم ها موجب فرار مغزها و استعدادهای طرفدار دموکراسی میشود و با خالی کردن میدان، زمینه را برای سلطه بر جامعه فراهم میکند.برآوردها نشان میدهند که بیش از سه میلیون نفر از نیروهای متخصص عراقی در دهه ۱۹۹۰ این کشور را ترک کردند. نیروهای متخصص باقیمانده در عراق دست از کارهای پژوهشی و صنعتی برداشتند زیرا درآمدی عایدشان نمی شد و سرمایههای انسانی عراق تلف شد و این کشور به دست اندک نیروهای بی تجربه طرفدار دولت اداره میشد.تحریم ها طبقه متوسط یعنی موتور محرکه دموکراسی را متلاشی میکند و به جمع جمعیت فقیری می افزاید که خواسته آنان فقط سیر کردن شکمشان و پرداخت اجاره خانه است نه آزادی و مشارکت سیاسی در تعیین سرنوشت.
🔸فقر و بیکاری فقط به بیماری و عدم امنیت منجر نمیشود بلکه فرهنگ و باور مردم را نیز فاسد میکند و همبستگی اجتماعی را متلاشی میسازد و زور را جانشین قانون میکند.اتحاد تحریم ها و دیکتاتوری موجب شد که مقاومت مردم در مقابل صدام متلاشی گردد.اینگونه بود که بعد از سقوط صدام افراطگرایان داعشی بر عراق حاکم شدند و سایه شوم آن ها ده ها سال دیگر ادامه یافت.ایران قابل مقایسه با عراق نیست و زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی ایران از عراق غنیتر است.اما بیش از چهل سال است که ایران نیز به نحوی با تحریم های شدید یا خفیف دست و پنجه نرم میکند. در همین سال ها ارزش پول ایران و درآمد مردم به شدت کاهش یافته است. تحریم ها موجب شده است که اقتصاد ایران به انحصار گروه های خاص درآید و فساد اقتصادی فراگیر شود.
🔹برخی از رجال سیاسی و اطرافیان آنان در فرآیند دور زدن تحریم ها درآمد سرشاری کسب کردهاند و بازار تولید و توزیع را در انحصار خود گرفتهاند و طبقه متوسط را به حاشیه راندهاند و در نتیجه جامعه مدنی ایران تضعیف گردیده است.خروج امریکا از برجام و تحریم ایران، قدم در راه نابودسازی جنبش مردمسالاری نوپای ایران گذاشت و میرود که چشمههای امید به صلح و امنیت در منطقه خاورمیانه را بخشکاند و جامعه مدنی ایران را تضعیف نماید.وقتی که مردم زیر خط فقر له می شوند تنها آرزوی آن ها لقمهای نان برای زنده ماندن خواهد بود نه اصلاحات ساختاری.تحریم های ایران طبقه متوسط را تضعیف می کند و ندای مردمسالاری را به حاشیه میراند و تنها راهی که پیش روی نخبگان میگذارد فرار مغزها و در نتیجه دور برداشتن پخمگان خواهد بود.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane


05.05.202517:57
شما خیلی غلط میکنید.خیلی بیجا میکنید.
خجالت نمیکشید؟!
۱۶ هزار دانش آموز ایرانی تو مدارس سنگی درس میخوانند و دو میلیون دانش آموز ایرانی از تحصیل ماندند باید برای افغانی مدرسه بسازید؟!
با هزینه شخصی خودت میتونی تو افغانستان براشون مدرسه بسازی فقط.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
خجالت نمیکشید؟!
۱۶ هزار دانش آموز ایرانی تو مدارس سنگی درس میخوانند و دو میلیون دانش آموز ایرانی از تحصیل ماندند باید برای افغانی مدرسه بسازید؟!
با هزینه شخصی خودت میتونی تو افغانستان براشون مدرسه بسازی فقط.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane


05.05.202512:38
🎥 ببینید/ گلباران مدیر فرهنگ و ارشاد بوشهر برای حمایت از فستیوال کوچه
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
05.05.202511:55
«سازشکار»بودن هنر است
صفدر نظری
🔸نسل پدرانمان گفتمان داشتند که اصطلاح ریش سفیدان برگفته از این توانائی بود. حرمت ها حفظ می شد.عرف و هنجارهای اجتماعی قدرتی فراتر از قانون داشتند.نسل پدرانمان آرام آرام از بین رفت. گذر از سنت به مدرنیته سبب ساز درآمیختگی بی نظمی ساختارهای اجتماعی است.امروزه گفتمان در جامعه ما غریب و تنهاست و جایگاه چندانی ندارد و نیروهای اجتماعی به تکصدائی عادت کرده اند و با شنیدن اولین صدایی که کمی با گفتمان آن ها همخوان نداشته باشد یا مخالف باشد کفن پوشیده و شمشیر از نیام بر می کشند و شعار مرگ سرمیدهند.واژگان دیگر ارزش و احترام قبل را ندارند. یکی از شعارهای دم دستی در این جامعه که برای تحقیر یا تمسخر «دیگری» به کار می رود برچسب زدن سازشکاری است.
🔹اینجا به سیاستمدار کاربلدی که در پی حل بحران در روابط خارجی باشد انگ «سازشکاری»زده می شود.در حالیکه در اکثر کشورهای دنیا سازشکاری و سازش با نیروهای متخاصم به عنوان نقطه قوت و قدرت یک سیاستمدار یا جریان سیاسی به شمار می رود چرا که توانسته است با دیپلماسی مسیر سازش را برگزیند و مقابل فاجعهای به مراتب ویرانگرتر را سد نماید. وقتی سرکی به حوزه خصوصی نوع روابط بین افراد می کشیم می بینیم که باشندگان این دیار به مونولوگ هائی تک بعدی تغییر وضعیت دادهاند که توانائی برقراری دیالوگ را از دست داداه اند و زبان یکدیگر را نمیفهمند و گوئی نیازی برای فهمیدن زبان یکدیگر احساس نمیکنند.
🔸بیچاره آن فعال سیاسی،اجتماعی که نفرت پراکنی نمی کند و سعی در محوریت جامعه دارد و باشندگان را به رواداری اجتماع دعوت می کند انگ «کاسه لیس» می زنند.کسی که از خشونت بیزار است و اهل تساهل و تسامح استبرچسب«بزدلی» زده می شود.کسی که همسرش را دوست دارد و محبت و احترام متقابل می بیند بی درنگ به چنین مرد خانواده دوستی برچسب «زن ذلیلی»زده می شوددر حالیکه در اکثر نقاط دنیا به فعالان سیاسی و شهروندانی که تساهل و رواداری اجتماعی را پیشه کنند و از خشونت اجتناب ورزند از آنان به عنوان شهروند ایده آل نگریسته می شود.آمار بالای طلاق و حجم پرونده های مربوط به دعواها و درگیری های خیابانی در دادگاها نشان می دهد که اغلب افراد جامعه قدرت برقراری ارتباط کلامی درست و معقول را ندارند و مشکلات فراوانی در برقراری دیالوگ دارند.
🔹در جامعه ما اکثریت گروه های سیاسی، اجتماعی و شهروندان آشکارا و پنهان چنان به شعار مرگ بر سازشکار مسلح شده اند که نمی توانند کوچکترین ارتباط دوستانه و عاری از خشونت رفتاری و کلامی برقرارکنند. در این جامعه ممکن است کوچکترین مسئلهای مانند اختلاف بر صف نانوائی یا یک تصادف ساده به یک دعوای خونین ختم می گردد یا زن و مردی که با هزاران مشکل زندگی مشترک خود را آغاز کردهاند به علت نداشتن قدرت برقراری دیالوگ یا ترس از سازشکار نامیده شدن با مسائل و مشکلاتی بسیار ساده و سطحی از یکدیگر جدا می شوند.در جامعه امروز ما اگر یک شعار به صورت کامل در حال پیاده شدن و اجرا باشد شعار «مرگ بر مخالف و منتقد»است.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
صفدر نظری
🔸نسل پدرانمان گفتمان داشتند که اصطلاح ریش سفیدان برگفته از این توانائی بود. حرمت ها حفظ می شد.عرف و هنجارهای اجتماعی قدرتی فراتر از قانون داشتند.نسل پدرانمان آرام آرام از بین رفت. گذر از سنت به مدرنیته سبب ساز درآمیختگی بی نظمی ساختارهای اجتماعی است.امروزه گفتمان در جامعه ما غریب و تنهاست و جایگاه چندانی ندارد و نیروهای اجتماعی به تکصدائی عادت کرده اند و با شنیدن اولین صدایی که کمی با گفتمان آن ها همخوان نداشته باشد یا مخالف باشد کفن پوشیده و شمشیر از نیام بر می کشند و شعار مرگ سرمیدهند.واژگان دیگر ارزش و احترام قبل را ندارند. یکی از شعارهای دم دستی در این جامعه که برای تحقیر یا تمسخر «دیگری» به کار می رود برچسب زدن سازشکاری است.
🔹اینجا به سیاستمدار کاربلدی که در پی حل بحران در روابط خارجی باشد انگ «سازشکاری»زده می شود.در حالیکه در اکثر کشورهای دنیا سازشکاری و سازش با نیروهای متخاصم به عنوان نقطه قوت و قدرت یک سیاستمدار یا جریان سیاسی به شمار می رود چرا که توانسته است با دیپلماسی مسیر سازش را برگزیند و مقابل فاجعهای به مراتب ویرانگرتر را سد نماید. وقتی سرکی به حوزه خصوصی نوع روابط بین افراد می کشیم می بینیم که باشندگان این دیار به مونولوگ هائی تک بعدی تغییر وضعیت دادهاند که توانائی برقراری دیالوگ را از دست داداه اند و زبان یکدیگر را نمیفهمند و گوئی نیازی برای فهمیدن زبان یکدیگر احساس نمیکنند.
🔸بیچاره آن فعال سیاسی،اجتماعی که نفرت پراکنی نمی کند و سعی در محوریت جامعه دارد و باشندگان را به رواداری اجتماع دعوت می کند انگ «کاسه لیس» می زنند.کسی که از خشونت بیزار است و اهل تساهل و تسامح استبرچسب«بزدلی» زده می شود.کسی که همسرش را دوست دارد و محبت و احترام متقابل می بیند بی درنگ به چنین مرد خانواده دوستی برچسب «زن ذلیلی»زده می شوددر حالیکه در اکثر نقاط دنیا به فعالان سیاسی و شهروندانی که تساهل و رواداری اجتماعی را پیشه کنند و از خشونت اجتناب ورزند از آنان به عنوان شهروند ایده آل نگریسته می شود.آمار بالای طلاق و حجم پرونده های مربوط به دعواها و درگیری های خیابانی در دادگاها نشان می دهد که اغلب افراد جامعه قدرت برقراری ارتباط کلامی درست و معقول را ندارند و مشکلات فراوانی در برقراری دیالوگ دارند.
🔹در جامعه ما اکثریت گروه های سیاسی، اجتماعی و شهروندان آشکارا و پنهان چنان به شعار مرگ بر سازشکار مسلح شده اند که نمی توانند کوچکترین ارتباط دوستانه و عاری از خشونت رفتاری و کلامی برقرارکنند. در این جامعه ممکن است کوچکترین مسئلهای مانند اختلاف بر صف نانوائی یا یک تصادف ساده به یک دعوای خونین ختم می گردد یا زن و مردی که با هزاران مشکل زندگی مشترک خود را آغاز کردهاند به علت نداشتن قدرت برقراری دیالوگ یا ترس از سازشکار نامیده شدن با مسائل و مشکلاتی بسیار ساده و سطحی از یکدیگر جدا می شوند.در جامعه امروز ما اگر یک شعار به صورت کامل در حال پیاده شدن و اجرا باشد شعار «مرگ بر مخالف و منتقد»است.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
04.05.202519:54
«در ستایش سود»
یکی از انگارههای اصلی چپ برای تاختن به بازار مسئلۀ «سود»ـه. خیلی به سود حمله میشه. البته سعی میکنند تظاهر کنند به اینکه تمایزاتی بین انواع سود قائل میشن، اما تهش به کلیت سود حمله میکنند. حمله به سود یکی از محبوبترین حملات روشنفکریه؛ البته روشنفکران چپ و راست در این فقره خیلی همسُرایی دارند.
تلاش انسان برای کسب سود از فعالیت اقتصادیش با دست گذاشتن روی موارد مبالغهآمیز و استثنایی زیر سؤال میره. کلاً روشنفکر جماعت خیلی علاقه داره به کاسب جماعت حمله کنه؛ فقط اگر کاسبان نباشند، روشنفکران باید برگردند به دامان طبیعت و زیست اجتماعی رو از چریدن شروع کنند. ولی خب دیگه... از علایق روشنفکری، حمله به «سود»ـه.
میشه قبول کرد که تلاش برای کسب سود در جاهایی با رفتارهای نادرستی همراه میشه. اما خب میشه بفرمایید چه رفتار انسانیای رو میشه پیدا کرد که آمیخته به رذایل نباشه؟! آدمیزاد این هنر رو داره که مقدسترین چیزها رو هم به رذایل آغشته کنه؛ تازه اگر کل اون تقدس رذیلت نباشه! پس وا بدید لطفاً! کنش انسانی با رذایلی همراهه، این کنش هر جا میخواد باشه! چون عدهای استاد دانشگاه در نوشتن مقاله دزدی علمی میکنند یا درست رفرنس نمیدن یا از دانشجو بیگاری میکشند، باید نفس کار علمی رو زیر سؤال برد؟ نه طبعا!
یک پدیده رو باید بر اساس کارکرد کلانش روی زندگی بشر داوری کرد. در این میان، «سود»، دقیقاً یعنی به دست آوردن پول بیشتر از یک کار اقتصادی، یکی از حیاتیترین ویژگیهای کنش انسانی و از پایههای تمدنه. «سود» روابط انسانها رو تنظیم میکنه و اگر نباشه جایگزینش آشوب و سرکوب و زور و چماقه!
سود خودسری میان انسانها رو کاهش داده یا حتی از بین برده:
اگر سود نبود، انسانها از چه طریقی میتونستند بدهبستانشون با همدیگه رو بسنجند و یک معیار معقول برای «انصاف» داشته باشند؟
اگر سود نبود، همه حس میکردند دیگران انصاف رو در حقشون رعایت نکردند.
اگر سود نبود همه فکر میکردند دیگران حقشون رو خوردهند.
اگر سود نبود، انسانها دائم مجبور میشدند علیه همدیگه خشونت بورزند.
اگر سود نبود، سوءتفاهم کل روابط انسانی رو متلاشی میکرد.
اگر سود نبود، همه هم مقصر بودند و هم بیتقصیر.
اگر سود نبود هیچکس نمیفهمید چه کاری خوبه و چه کاری بده؛ چه تولید و چه فعالیتی مفیده و چه تولید و فعالیتی زیاندهه.
مخلص کلام: کسانی که به سود حمله میکنند و میکردند، تبهکارانی در جامۀ پیامبرانی دروغینند که اگر به آرزوشون برسند، خشونت رو جایگزین محاسبۀ منصفانه میکنند و بشر رو به بدویت برمیگردونند. البته تجربۀ سوسیالیستی نشون داد که جامعۀ بدون سود چه شکلیه: زور جایگزین سود شد؛ زور کی؟ زور دولت؛ زور حکومت؛ زور جمعی! زور اجتماع. بله مردم روی هم شمشیر نکشیدند، چون یه هیولا اون بالا گذاشتند که به همه گفت اینی که من به نام اجتماع حکم میکنم و همه خفه!
البته این فقط یکی از زوایای دیدِ این مسئلهست. کلاً آدمهایی که سود رو زیر سؤال میبرند، از جمله خطرناکترین انسانها هستند. از خطرناکترین عناصر ضداجتماع!
و در نهایت: تکامل محاسبۀ سود یکی از عوامل بسیار مهم در تمدن بشر و گذار به پیشرفت دائم بود. سود ابزاری برای مهار خودسری انسانه. و البته اگر دیدید کسی رفت روی منبر تا از دیدگاهی اخلاقی سود رو زیر سوال ببره، این توضیحات رو من رو ندید، فقط بهش بگید زر نزن! یا بگید بچه بیا پایین سرمون درد گرفت بابا. همین.
مهدی تدینی
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
یکی از انگارههای اصلی چپ برای تاختن به بازار مسئلۀ «سود»ـه. خیلی به سود حمله میشه. البته سعی میکنند تظاهر کنند به اینکه تمایزاتی بین انواع سود قائل میشن، اما تهش به کلیت سود حمله میکنند. حمله به سود یکی از محبوبترین حملات روشنفکریه؛ البته روشنفکران چپ و راست در این فقره خیلی همسُرایی دارند.
تلاش انسان برای کسب سود از فعالیت اقتصادیش با دست گذاشتن روی موارد مبالغهآمیز و استثنایی زیر سؤال میره. کلاً روشنفکر جماعت خیلی علاقه داره به کاسب جماعت حمله کنه؛ فقط اگر کاسبان نباشند، روشنفکران باید برگردند به دامان طبیعت و زیست اجتماعی رو از چریدن شروع کنند. ولی خب دیگه... از علایق روشنفکری، حمله به «سود»ـه.
میشه قبول کرد که تلاش برای کسب سود در جاهایی با رفتارهای نادرستی همراه میشه. اما خب میشه بفرمایید چه رفتار انسانیای رو میشه پیدا کرد که آمیخته به رذایل نباشه؟! آدمیزاد این هنر رو داره که مقدسترین چیزها رو هم به رذایل آغشته کنه؛ تازه اگر کل اون تقدس رذیلت نباشه! پس وا بدید لطفاً! کنش انسانی با رذایلی همراهه، این کنش هر جا میخواد باشه! چون عدهای استاد دانشگاه در نوشتن مقاله دزدی علمی میکنند یا درست رفرنس نمیدن یا از دانشجو بیگاری میکشند، باید نفس کار علمی رو زیر سؤال برد؟ نه طبعا!
یک پدیده رو باید بر اساس کارکرد کلانش روی زندگی بشر داوری کرد. در این میان، «سود»، دقیقاً یعنی به دست آوردن پول بیشتر از یک کار اقتصادی، یکی از حیاتیترین ویژگیهای کنش انسانی و از پایههای تمدنه. «سود» روابط انسانها رو تنظیم میکنه و اگر نباشه جایگزینش آشوب و سرکوب و زور و چماقه!
سود خودسری میان انسانها رو کاهش داده یا حتی از بین برده:
اگر سود نبود، انسانها از چه طریقی میتونستند بدهبستانشون با همدیگه رو بسنجند و یک معیار معقول برای «انصاف» داشته باشند؟
اگر سود نبود، همه حس میکردند دیگران انصاف رو در حقشون رعایت نکردند.
اگر سود نبود همه فکر میکردند دیگران حقشون رو خوردهند.
اگر سود نبود، انسانها دائم مجبور میشدند علیه همدیگه خشونت بورزند.
اگر سود نبود، سوءتفاهم کل روابط انسانی رو متلاشی میکرد.
اگر سود نبود، همه هم مقصر بودند و هم بیتقصیر.
اگر سود نبود هیچکس نمیفهمید چه کاری خوبه و چه کاری بده؛ چه تولید و چه فعالیتی مفیده و چه تولید و فعالیتی زیاندهه.
مخلص کلام: کسانی که به سود حمله میکنند و میکردند، تبهکارانی در جامۀ پیامبرانی دروغینند که اگر به آرزوشون برسند، خشونت رو جایگزین محاسبۀ منصفانه میکنند و بشر رو به بدویت برمیگردونند. البته تجربۀ سوسیالیستی نشون داد که جامعۀ بدون سود چه شکلیه: زور جایگزین سود شد؛ زور کی؟ زور دولت؛ زور حکومت؛ زور جمعی! زور اجتماع. بله مردم روی هم شمشیر نکشیدند، چون یه هیولا اون بالا گذاشتند که به همه گفت اینی که من به نام اجتماع حکم میکنم و همه خفه!
البته این فقط یکی از زوایای دیدِ این مسئلهست. کلاً آدمهایی که سود رو زیر سؤال میبرند، از جمله خطرناکترین انسانها هستند. از خطرناکترین عناصر ضداجتماع!
و در نهایت: تکامل محاسبۀ سود یکی از عوامل بسیار مهم در تمدن بشر و گذار به پیشرفت دائم بود. سود ابزاری برای مهار خودسری انسانه. و البته اگر دیدید کسی رفت روی منبر تا از دیدگاهی اخلاقی سود رو زیر سوال ببره، این توضیحات رو من رو ندید، فقط بهش بگید زر نزن! یا بگید بچه بیا پایین سرمون درد گرفت بابا. همین.
مهدی تدینی
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane


06.05.202522:58
.
ای خطّهٔ ایران مَهین، ای وطن من
.
🍃
🌸
🍃
🌸🍃🌸🍃
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
ای خطّهٔ ایران مَهین، ای وطن من
.
🍃
🌸
🍃
🌸🍃🌸🍃
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
06.05.202510:35
📝📝 زنکشی فاجعهای که دولت را تکان نمیدهد؟!
✍مریم رحمانی
♈️زنکشی در ایران رو به افزایش است و هرروز خبری تکان دهنده درباره آن میشنویم. آخرینش بسیار دردناک است. فاطمه دختری ۱۸ ساله که نخواست تحت خشونت پدر زندگی کند و سعی کرد سختی مستقل بودن را در سنی کم تجربه کند به شکل سبعانهای توسط پدرش به قتل رسید؛ در آرایشگاه محل کارش! در جلوی دیدگان مشتریان دیگر تا پدر قلدری اش را و وزن سنگینی که قانون به لو داده است را بار دیگر به زنان ثابت کند. قانونی که مرد را رئیس خانواده میداند و دست او را برای قتل فرزندانش یا همسرش باز گذاشته است.
♈️قتلها هرروز دلخراشتر میشوند با اره با تبر با چاقو با کلت با هر آنچه که میشود جان دیگری را ستاند و در مخیلهای انسانی سالم نگنجد.
♈️ازیاد قتلها خشم مردان را نشان میدهد از جایگاهی که سقوط کرده است یا در حال سقوط است. اصولا این شکل از خشونت عریان تقلاهای دردمندانه مردانی است که مدرنیته و تلاش زنان ایرانی برای کسب حقوق خود آنان را از جایگاه ریاست در زندگی روزمره پایین کشیده است اما هنوز خودشان به این باور نرسیدهاند که دوره سنت گذشته است و نمیتوانند از مواهب سنت و مدرنیته توامان بهرهبرند.
آنانی که نمیخواهند بپذیرند زنان حق زندگی و حیات بدون خشونت را دارند.
♈️مردان قاتل نشان میدهند چقدر از جانب زنان احساس خطر میکنند که دست به قتل آنان میزنند. جز مواردی که زنکشی به دلیل بارداری جنین دختر یا زایمان دختر بوده است، عاملیت زنان در تغییر زندگی دلیلی پررنگ در قتل آنان به دست مردان فامیل بوده است. امری که در بررسی قتلها گاه نادیده گرفته میشود. زنان ایرانی در بدترین شرایط سعی دارند افسار زندگی خود را از دست مردان خارج کنند و خود تصمیمگیرنده زندگی باشند. عاملیت زنان خشم مردان را دامن میزند و با قتل آنان سعی در مقابله با کاهش قدرت خود دارند.
♈️زنان در سراسر ایران حتی در روستای کوچک که شاید اسمشان به گوش ما نرسد در تکاپو برای بهترکردن زیست خود و استقلال مالی هستند. مردسالاری اما هم آنان و هم مردان را قربانی میکند.
♈️در دنیای مدرن در کشورهایی که به کنوانسیون استانبول پیوستهاند قوانین رنگ و بوی دیگری دارد و زنکشی قتل عمدی حساب میشود که مجازاتش آنقدر هست تا تعداد خاطیان را کمتر کند. در ایران اما دولت و نظام قضایی دخیل در خشونت ساختاری علیه زنان هستند با اهمال از وظیفهشان در پاسداشت جان هریک از شهروندان. در حقیقت از منظر دولت نیز زنان شهروندان درجه یک نیستند که جانشان مهم باشد.
♈️لایحه صیانت از زنان در روزهای اخر دولت روحانی به مجلس رسید آنهم با جرح و تعدیلهای بسیار و حذف ۴۰ ماده و تعریف خشونت علیه زنان توسط قوه قضاییه که آنهم به تصویب نرسید. دولت پزشکیان نیز لایحهای از قرار تقدیم مجلس کرده است که گرچه تعریف خشونت علیه زنان در آن نوشته شده اما بررسی شکایت را به جای دادگاه به شورای حل اختلاف سپرده که ضمانت اجرایی ندارد.
♈️دولت ایران همچنان دولتی زنستیز است گرچه زنان را در پستهایی قرارداده که پیشتر از آن مردان بودند اما ماهیتش همان دولت رئیسی و احمدینژاد و خاتمی… است.
♈️دولت به جای آنکه به زنان بال و پر دهد و تلاشهای آنان برای دسترسی به فرصتهای برابر را فراهم کند همچنان تلاش در چیدن بال های زنان دارد. از بعد قیام ژینا/مهسا امینی حاکمیت از جانب زنان احساس خطر میکند و دست مردان را در سرکوب آنان باز گذاشته است.
♈️نشستهای تخصصی گروه مطالعات زنان و با دستورهایی از بالا لغو شد تا مشت محکمی باشد بر دهان فعالان حقوق زنان که همچنان زیر سرکوبهای خفقانآور سعی میکنند خشونت علیه زنان که در حقیقت به افزایش خشونت در جامعه دامن میزند را کاهش دهند.
♈️همچنین خانههای امن غیردولتی تحت فشارهای زیادی قرار دارند و خانههای امن دولتی هم در نهایت یک ماه زن خشونت دیده را نگه می دارند. راه کاهش خشونت و زنکشی از آموزش مردان و به رسمیت شناختن حق زنان بر زندگی و بدن خود و تصویب قوانین محکومکننده خشونت و حمایت کننده از زنان خشونت دیده است.
♈️مردان باید بیاموزند که زن جزیی از آنان و فرع زندگی نیست او سهمی برابر در زندگی دارد و شانی برابر و حق زیستن هرآنگونه که خود میخواهد.در نبود قانون حمایتی فعالان زنان؛ نقش ما برای آموزش مردان پررنگتر میشود.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
✍مریم رحمانی
♈️زنکشی در ایران رو به افزایش است و هرروز خبری تکان دهنده درباره آن میشنویم. آخرینش بسیار دردناک است. فاطمه دختری ۱۸ ساله که نخواست تحت خشونت پدر زندگی کند و سعی کرد سختی مستقل بودن را در سنی کم تجربه کند به شکل سبعانهای توسط پدرش به قتل رسید؛ در آرایشگاه محل کارش! در جلوی دیدگان مشتریان دیگر تا پدر قلدری اش را و وزن سنگینی که قانون به لو داده است را بار دیگر به زنان ثابت کند. قانونی که مرد را رئیس خانواده میداند و دست او را برای قتل فرزندانش یا همسرش باز گذاشته است.
♈️قتلها هرروز دلخراشتر میشوند با اره با تبر با چاقو با کلت با هر آنچه که میشود جان دیگری را ستاند و در مخیلهای انسانی سالم نگنجد.
♈️ازیاد قتلها خشم مردان را نشان میدهد از جایگاهی که سقوط کرده است یا در حال سقوط است. اصولا این شکل از خشونت عریان تقلاهای دردمندانه مردانی است که مدرنیته و تلاش زنان ایرانی برای کسب حقوق خود آنان را از جایگاه ریاست در زندگی روزمره پایین کشیده است اما هنوز خودشان به این باور نرسیدهاند که دوره سنت گذشته است و نمیتوانند از مواهب سنت و مدرنیته توامان بهرهبرند.
آنانی که نمیخواهند بپذیرند زنان حق زندگی و حیات بدون خشونت را دارند.
♈️مردان قاتل نشان میدهند چقدر از جانب زنان احساس خطر میکنند که دست به قتل آنان میزنند. جز مواردی که زنکشی به دلیل بارداری جنین دختر یا زایمان دختر بوده است، عاملیت زنان در تغییر زندگی دلیلی پررنگ در قتل آنان به دست مردان فامیل بوده است. امری که در بررسی قتلها گاه نادیده گرفته میشود. زنان ایرانی در بدترین شرایط سعی دارند افسار زندگی خود را از دست مردان خارج کنند و خود تصمیمگیرنده زندگی باشند. عاملیت زنان خشم مردان را دامن میزند و با قتل آنان سعی در مقابله با کاهش قدرت خود دارند.
♈️زنان در سراسر ایران حتی در روستای کوچک که شاید اسمشان به گوش ما نرسد در تکاپو برای بهترکردن زیست خود و استقلال مالی هستند. مردسالاری اما هم آنان و هم مردان را قربانی میکند.
♈️در دنیای مدرن در کشورهایی که به کنوانسیون استانبول پیوستهاند قوانین رنگ و بوی دیگری دارد و زنکشی قتل عمدی حساب میشود که مجازاتش آنقدر هست تا تعداد خاطیان را کمتر کند. در ایران اما دولت و نظام قضایی دخیل در خشونت ساختاری علیه زنان هستند با اهمال از وظیفهشان در پاسداشت جان هریک از شهروندان. در حقیقت از منظر دولت نیز زنان شهروندان درجه یک نیستند که جانشان مهم باشد.
♈️لایحه صیانت از زنان در روزهای اخر دولت روحانی به مجلس رسید آنهم با جرح و تعدیلهای بسیار و حذف ۴۰ ماده و تعریف خشونت علیه زنان توسط قوه قضاییه که آنهم به تصویب نرسید. دولت پزشکیان نیز لایحهای از قرار تقدیم مجلس کرده است که گرچه تعریف خشونت علیه زنان در آن نوشته شده اما بررسی شکایت را به جای دادگاه به شورای حل اختلاف سپرده که ضمانت اجرایی ندارد.
♈️دولت ایران همچنان دولتی زنستیز است گرچه زنان را در پستهایی قرارداده که پیشتر از آن مردان بودند اما ماهیتش همان دولت رئیسی و احمدینژاد و خاتمی… است.
♈️دولت به جای آنکه به زنان بال و پر دهد و تلاشهای آنان برای دسترسی به فرصتهای برابر را فراهم کند همچنان تلاش در چیدن بال های زنان دارد. از بعد قیام ژینا/مهسا امینی حاکمیت از جانب زنان احساس خطر میکند و دست مردان را در سرکوب آنان باز گذاشته است.
♈️نشستهای تخصصی گروه مطالعات زنان و با دستورهایی از بالا لغو شد تا مشت محکمی باشد بر دهان فعالان حقوق زنان که همچنان زیر سرکوبهای خفقانآور سعی میکنند خشونت علیه زنان که در حقیقت به افزایش خشونت در جامعه دامن میزند را کاهش دهند.
♈️همچنین خانههای امن غیردولتی تحت فشارهای زیادی قرار دارند و خانههای امن دولتی هم در نهایت یک ماه زن خشونت دیده را نگه می دارند. راه کاهش خشونت و زنکشی از آموزش مردان و به رسمیت شناختن حق زنان بر زندگی و بدن خود و تصویب قوانین محکومکننده خشونت و حمایت کننده از زنان خشونت دیده است.
♈️مردان باید بیاموزند که زن جزیی از آنان و فرع زندگی نیست او سهمی برابر در زندگی دارد و شانی برابر و حق زیستن هرآنگونه که خود میخواهد.در نبود قانون حمایتی فعالان زنان؛ نقش ما برای آموزش مردان پررنگتر میشود.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane


05.05.202516:46
۵ روز قبل از طوفان الاقصی
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane


05.05.202512:36
گیلان زیبا
📸 : Mostafa asadbeigi
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
📸 : Mostafa asadbeigi
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
05.05.202511:45
🔴🔴🔴 امتیاز اقتصادی برای حجاب؟
✍احمد_زیدآبادی
همشهری سالخوردۀ ما شیخ محمدعلی موحدی کرمانی که ریاست مجلس خبرگان را به عهده دارد، در نشست بهارۀ این مجلس گفته است: " در خصوص مسئله حجاب قوانینی تصویب کنیم که برای افراد محجبه امتیار قائل شود، از جمله تخفیف مالیاتی و بخشودگی جرایمی مانند جرایم رانندگی تعلق بگیرد، این امتیاز باعث میشود افراد به سمت حجاب تشویق شوند."
به نظرم آقای موحدی با این توصیه خواسته راهی برای عبور از منازعات خیابانی بر سر حجاب بگشاید، اما این راه نیست، چاه است.
اولاً اگر حجاب "حکم شرعی" است قاعدتاً قائلان به آن، باید به قصد قربت عامل به آن باشند. حجابی که انگیزهاش تخفیف مالیاتی و بخشودگی جرائم رانندگی باشد، چه اهمیت و ارزشی دارد؟ این درست مثل این است که گفته شود برای نمازگزاران و روزهداران هم این امتیازات در نظر گرفته شود، تا دیگران هم برای انجام آن تشویق شوند!
ثانیاً، اگر در نظام فقهی"حجاب شرعی"، "معروف" به حساب میآید، تخلف رانندگی در هر نظام فکری ،به طور قطع، "منکر" تلقی میشود چون پای جان و مال مردم در میان است. حال چطور برای تشویق آنچه عدهای "معروف" تلقی میکنند، میتوان یک "منکر" مورد اجماع بشریت را از جریمه معاف کرد؟
با چنین معافیتی آیا افراد محجبه به تخلف از مقررات راهنمایی و رانندگی، مثل عبور از خطوط ویژه و چراغ قرمز و سبقت غیرمجاز و... تشویق و ترغیب نمیشوند و جان و مال مردم و کل امنیت جامعه را به خطر نمیاندازند؟
مسئلۀ حجاب فقط یک راه دارد و آن گردن نهادن به عرف جامعه است.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
✍احمد_زیدآبادی
همشهری سالخوردۀ ما شیخ محمدعلی موحدی کرمانی که ریاست مجلس خبرگان را به عهده دارد، در نشست بهارۀ این مجلس گفته است: " در خصوص مسئله حجاب قوانینی تصویب کنیم که برای افراد محجبه امتیار قائل شود، از جمله تخفیف مالیاتی و بخشودگی جرایمی مانند جرایم رانندگی تعلق بگیرد، این امتیاز باعث میشود افراد به سمت حجاب تشویق شوند."
به نظرم آقای موحدی با این توصیه خواسته راهی برای عبور از منازعات خیابانی بر سر حجاب بگشاید، اما این راه نیست، چاه است.
اولاً اگر حجاب "حکم شرعی" است قاعدتاً قائلان به آن، باید به قصد قربت عامل به آن باشند. حجابی که انگیزهاش تخفیف مالیاتی و بخشودگی جرائم رانندگی باشد، چه اهمیت و ارزشی دارد؟ این درست مثل این است که گفته شود برای نمازگزاران و روزهداران هم این امتیازات در نظر گرفته شود، تا دیگران هم برای انجام آن تشویق شوند!
ثانیاً، اگر در نظام فقهی"حجاب شرعی"، "معروف" به حساب میآید، تخلف رانندگی در هر نظام فکری ،به طور قطع، "منکر" تلقی میشود چون پای جان و مال مردم در میان است. حال چطور برای تشویق آنچه عدهای "معروف" تلقی میکنند، میتوان یک "منکر" مورد اجماع بشریت را از جریمه معاف کرد؟
با چنین معافیتی آیا افراد محجبه به تخلف از مقررات راهنمایی و رانندگی، مثل عبور از خطوط ویژه و چراغ قرمز و سبقت غیرمجاز و... تشویق و ترغیب نمیشوند و جان و مال مردم و کل امنیت جامعه را به خطر نمیاندازند؟
مسئلۀ حجاب فقط یک راه دارد و آن گردن نهادن به عرف جامعه است.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
04.05.202519:54
نقطه پایانی حقارت و فرومایگی آن جایی است که شهروند یک سرزمین چندهزارساله باشی، زادگاه بزرگترین سرداران و شاعران این سرزمین باشی، آنوقت آرزوی پیوستن به کشوری نوبنیاد و سی ساله را جار بزنی !
آن هم صرفا برای اینکه زبانش همانند توست!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
آن هم صرفا برای اینکه زبانش همانند توست!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
06.05.202521:40
🔺ترامپ و دشواری تحلیل!
یکی از اشکالات رایج در امر تحلیل تکیه صرف بر خبر است؛ بدون شک خبر نقش مهمی دارد، اما بیتوجهی به دیگر ارکان تحلیل و شناخت عمیق پیشینی -که آن هم ساز و کار اصولی و علمی خود را دارد- باعث میشود تحلیلگر هر لحظه متناسب با اخبار که بعضا هم حتی از یک منبع ضد و نقیض هستند، تحلیلی ارائه دهد و مکررا مبتلا به تناقضگویی و پیشبینیهای اشتباه شود.
مثلا بدون شناختی کلی، اگر امروز ترامپ تهدید نظامی کند، آن را حمل بر قطعیت وقوع جنگ کند و وقتی ترامپ ساعتی بعد یا چند روز بعد از توافق نزدیک سخن بگوید، آن را نویدبخش صلح و آشتی بپندارد.
در گذشته تجزیه و تحلیل مواضع و سخنان روسای پیشین آمریکا و سیاستهای آنها و پیشبینی آن بر اساس پارامترهای شناخته شده آسانتر بود. قبلا در این خصوص روانشناختی شخصیت رئیس جمهور آمریکا نقشی فرعی داشت، اما امروز عنصر شخصیتی ترامپ مهمترین پارامتر در تحلیل سیاستهای رئیس جمهور آمریکاست. علت هم این است که خلق و خوی پیچیده ترامپ مهمترین عامل جهت دهنده به سیاست و رفتارش است.
اما شناخت خلق و روان ترامپ نیز بسیار دشوار است؛ چون اساسا تیپ شخصیتی ثابتی ندارد و به تبع آن هم در موضوع واحدی موضع و رفتاری یکسان ندارد. البته جدا از این که این رفتار بخشی از ذات اوست، تا حدود زیادی هم در این کار تعمد دارد. از این رو، نباید سخنان و مواضع او را چون گزارهای قطعی پنداشت.
اگر شناختی کلی از کلیات رفتار و طرز فکر او نداشته باشیم، هر لحظه و هر روز با هر اظهارنظر جدید او درباره یک موضوع باید به شکلی متفاوت تفسیر و تحلیل کنیم و دچار تناقض شویم. تا این لحظه میتوان گفت که سه امرِ کلیِ جهت دهنده سیاست کلان ترامپ در قبال ایران تا حدودی -و نه کاملا- روشن است:
1ـ به دنبال جنگ نیست؛ اما این بدان معنا نیست که هر گونه حملهای منتفی است؛ بلکه تحت شرایطی ممکن است برای بالا بردن دز فشار به اسرائیل چراغ سبزی نشان دهد که حملات ایذایی محدودی انجام گیرد، البته اگر قبلش مطمئن باشد که منجر به جنگ نخواهد شد.
2ـ به دنبال توافق به عنوان یک اولویت است؛ این هم بدان معنا نیست که هر توافقی را میپذیرد و یا به توافق احتمالی تمام و کمال عمل خواهد کرد.
3ـ در رویکرد خود در قبال تهران چندان در گیر و دار مشکلات و مسائل تاریخی فیما بین نیست.
تا اینجا، صرف شروع دیپلماسی با ایران یک امر و پالس مثبت است و در راستای همان اولویت او برای توافق است. اما مساله کلیدی این است که چه توافقی میخواهد. این را هم باید درک کرد که تصویر و روایت برای او بسیار حائز اهمیت است و به همین خاطر میخواهد با اعمال مستمر تحریمها، تهدیدها و مواضعی حداکثری فضای بیرونی مذاکرات و نه لزوما فقط فضای میز مذاکره را تحت الشعاع قرار دهد که البته این رفتار او جدا از این که تلاشی برای به تصویر کشیدن مذاکره با ایران از موضع قدرت است، بلکه این رفتار او نوعی چانه زنی مذاکراتی نیز هست.
اما اگر او زمانی فکر کند که مذاکره با ایران به دلایلی تصویری ضعیف از او نشان میدهد، ممکن است حتی وسط راه و برای مدتی قید آن را هم بزند؛ به ویژه اگر در پروندههای مهمی چون جنگ اوکراین با برقراری صلح توفیق کلانی به دست آورد.
یا حتی ممکن است زمانی هم اگر توافقی حاصل شود و اگر او نتواند تصویری برنده از آن در مقابل مخالفان بسازد، در مسیر اجرا برای جبران تعلل کند.
اما در عین حال هم نباید فراموش کرد که ترامپ دوست دارد از کاه، کوه و از هیچ، دستاوردی بزرگ بسازد؛ نمونه آن کارنامه صد روز نخست ریاست جمهوری دوم اوست. در حالی که در هر دو عرصه اقتصادی و پروندههای سیاست خارجی دستاورد خاصی نداشته و در پسرفت هم بوده است، اما با آب و تاب تبلیغ میکند و میگوید که در این صد روز به اندازه صد سال و دهها رئیس جمهور کار کرده است.
از این رو، هم بعید نیست که فردا روزی توافقی با ایران تقریبا در سطح همان برجام با تغیراتی امضا کند و برای خلق همان تصویر برنده مانور دهد و بگوید تنها کسی بوده است که مانع دستیابی ایران به سلاح اتمی شده است و در آن هنگام هم مقصود خود از برچیدن برنامه هستهای ایران را برنامه هستهای نظامی اعلام کند.
ترامپ همین است؛ واقعا برخی اوقات خودش هم از رفتار پیچیدهای که دارد سردرگم میشود. حتی نتانیاهو را هم سرکار گذاشته است و دیروز روزنامه اسرائیل هیوم نوشت که بیبی در گفتگو با نزدیکانش نسبت به سیاست خاورمیانهای ترامپ اظهار ناخرسندی کرده و گفته است که رفتارش با حرفهایی که او در نشست خصوصی میزند، مطابقت ندارد.
#صابر_گل_عنبری
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
یکی از اشکالات رایج در امر تحلیل تکیه صرف بر خبر است؛ بدون شک خبر نقش مهمی دارد، اما بیتوجهی به دیگر ارکان تحلیل و شناخت عمیق پیشینی -که آن هم ساز و کار اصولی و علمی خود را دارد- باعث میشود تحلیلگر هر لحظه متناسب با اخبار که بعضا هم حتی از یک منبع ضد و نقیض هستند، تحلیلی ارائه دهد و مکررا مبتلا به تناقضگویی و پیشبینیهای اشتباه شود.
مثلا بدون شناختی کلی، اگر امروز ترامپ تهدید نظامی کند، آن را حمل بر قطعیت وقوع جنگ کند و وقتی ترامپ ساعتی بعد یا چند روز بعد از توافق نزدیک سخن بگوید، آن را نویدبخش صلح و آشتی بپندارد.
در گذشته تجزیه و تحلیل مواضع و سخنان روسای پیشین آمریکا و سیاستهای آنها و پیشبینی آن بر اساس پارامترهای شناخته شده آسانتر بود. قبلا در این خصوص روانشناختی شخصیت رئیس جمهور آمریکا نقشی فرعی داشت، اما امروز عنصر شخصیتی ترامپ مهمترین پارامتر در تحلیل سیاستهای رئیس جمهور آمریکاست. علت هم این است که خلق و خوی پیچیده ترامپ مهمترین عامل جهت دهنده به سیاست و رفتارش است.
اما شناخت خلق و روان ترامپ نیز بسیار دشوار است؛ چون اساسا تیپ شخصیتی ثابتی ندارد و به تبع آن هم در موضوع واحدی موضع و رفتاری یکسان ندارد. البته جدا از این که این رفتار بخشی از ذات اوست، تا حدود زیادی هم در این کار تعمد دارد. از این رو، نباید سخنان و مواضع او را چون گزارهای قطعی پنداشت.
اگر شناختی کلی از کلیات رفتار و طرز فکر او نداشته باشیم، هر لحظه و هر روز با هر اظهارنظر جدید او درباره یک موضوع باید به شکلی متفاوت تفسیر و تحلیل کنیم و دچار تناقض شویم. تا این لحظه میتوان گفت که سه امرِ کلیِ جهت دهنده سیاست کلان ترامپ در قبال ایران تا حدودی -و نه کاملا- روشن است:
1ـ به دنبال جنگ نیست؛ اما این بدان معنا نیست که هر گونه حملهای منتفی است؛ بلکه تحت شرایطی ممکن است برای بالا بردن دز فشار به اسرائیل چراغ سبزی نشان دهد که حملات ایذایی محدودی انجام گیرد، البته اگر قبلش مطمئن باشد که منجر به جنگ نخواهد شد.
2ـ به دنبال توافق به عنوان یک اولویت است؛ این هم بدان معنا نیست که هر توافقی را میپذیرد و یا به توافق احتمالی تمام و کمال عمل خواهد کرد.
3ـ در رویکرد خود در قبال تهران چندان در گیر و دار مشکلات و مسائل تاریخی فیما بین نیست.
تا اینجا، صرف شروع دیپلماسی با ایران یک امر و پالس مثبت است و در راستای همان اولویت او برای توافق است. اما مساله کلیدی این است که چه توافقی میخواهد. این را هم باید درک کرد که تصویر و روایت برای او بسیار حائز اهمیت است و به همین خاطر میخواهد با اعمال مستمر تحریمها، تهدیدها و مواضعی حداکثری فضای بیرونی مذاکرات و نه لزوما فقط فضای میز مذاکره را تحت الشعاع قرار دهد که البته این رفتار او جدا از این که تلاشی برای به تصویر کشیدن مذاکره با ایران از موضع قدرت است، بلکه این رفتار او نوعی چانه زنی مذاکراتی نیز هست.
اما اگر او زمانی فکر کند که مذاکره با ایران به دلایلی تصویری ضعیف از او نشان میدهد، ممکن است حتی وسط راه و برای مدتی قید آن را هم بزند؛ به ویژه اگر در پروندههای مهمی چون جنگ اوکراین با برقراری صلح توفیق کلانی به دست آورد.
یا حتی ممکن است زمانی هم اگر توافقی حاصل شود و اگر او نتواند تصویری برنده از آن در مقابل مخالفان بسازد، در مسیر اجرا برای جبران تعلل کند.
اما در عین حال هم نباید فراموش کرد که ترامپ دوست دارد از کاه، کوه و از هیچ، دستاوردی بزرگ بسازد؛ نمونه آن کارنامه صد روز نخست ریاست جمهوری دوم اوست. در حالی که در هر دو عرصه اقتصادی و پروندههای سیاست خارجی دستاورد خاصی نداشته و در پسرفت هم بوده است، اما با آب و تاب تبلیغ میکند و میگوید که در این صد روز به اندازه صد سال و دهها رئیس جمهور کار کرده است.
از این رو، هم بعید نیست که فردا روزی توافقی با ایران تقریبا در سطح همان برجام با تغیراتی امضا کند و برای خلق همان تصویر برنده مانور دهد و بگوید تنها کسی بوده است که مانع دستیابی ایران به سلاح اتمی شده است و در آن هنگام هم مقصود خود از برچیدن برنامه هستهای ایران را برنامه هستهای نظامی اعلام کند.
ترامپ همین است؛ واقعا برخی اوقات خودش هم از رفتار پیچیدهای که دارد سردرگم میشود. حتی نتانیاهو را هم سرکار گذاشته است و دیروز روزنامه اسرائیل هیوم نوشت که بیبی در گفتگو با نزدیکانش نسبت به سیاست خاورمیانهای ترامپ اظهار ناخرسندی کرده و گفته است که رفتارش با حرفهایی که او در نشست خصوصی میزند، مطابقت ندارد.
#صابر_گل_عنبری
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
05.05.202523:39
📝📝️ *این شِرکِ تقوا نام!!!!*
دیندارانی که به امور پوشش بانوان، رفتن بانوان به ورزشگاه، دوچرخه سواری زنان و دختران و سایر موارد مشابه چنان حساسیت دینی نشان می دهند و بر می آشوبند اما همین افراد دیندار نسبت به بسیاری از ستم ها، تبعیض ها، خشونت ها، تضییع حقوق افراد، درماندگی ها، فقر و محرومیت ها، بی پناهی ها، شکاف های طبقاتی، اختلاس ها و دزدی های کلان و سایر موارد مشابه ای که در جامعه یافت می شود هیچ گونه حساسیتی نشان نمی دهند!!
✍️محمدباقر تاج الدین
♈️این گونه به نظر می رسد که یکی از مهم ترین و پایه ای ترین اصول دینداری تولید "معنویت" و "ایمان" و "اخلاق" باشد و هر نتیجۀ دیگری غیر از این سه گویی که آدمی را به وادی های بسیار دهشتناک و خطرناک سوق داده و بدتر این که او را به موجودی بدل می سازد که وظیفه اَش دفاع کورکورانه و البته خشونت بار از مشتی باورها و اعتقادات نادرست باشد و در این مسیر غیر منطقی و غیر انسانی دست به هر کاری هم خواهد زد چرا که از نظر وی هدف وسیله را توجیه می کند!!!
♈️برخی انسان های دیندار گمان می کنند همین که دینی داشته باشند و عبادتی به پای دارند و مناسک دینی را به جای آورند کار تمام است و همه چیز روبراه است و دیگر هیچ ملال و غمی نیست و طرفه این که فقط خود را دیندار واقعی می دانند و بقیه را نه!!!!!
♈️️از سوی دیگر و با تأسف فراوان چنین دیندارانی نسبت به برخی امور مانند پوشش بانوان، رفتن بانوان به ورزشگاه، دوچرخه سواری زنان و دختران و سایر موارد مشابه چنان حساسیت دینی نشان می دهند و بر می آشوبند که تو گویی فقط اینان اَند که از ناب ترین جنبه های دینداری برخورداراَند. اما همین افراد دیندار نسبت به بسیاری از ستم ها، تبعیض ها، خشونت ها، تضییع حقوق افراد، درماندگی ها، فقر و محرومیت ها، بی پناهی ها، شکاف های طبقاتی، اختلاس ها و دزدی های کلان و سایر موارد مشابه ای که در جامعه یافت می شود هیچ گونه حساسیتی نشان نمی دهند و تو گویی که اصلا این موارد را حتی نمی بینند!!
♈️جالب این است که برخی از همین دینداران چند آتشه بارها و بارها دعاهایی چون زیارت وارث را نیز خوانده اند که در آن آمده اسـت: "وَلَعَنَ اللهُ اُمَةً سَمِعت بـِذلك فَرَضِيَت بِه" . یعنی: "اعلام برائت از آنانی که در کربلا نبودند، اما وقتی قصّۀ ظلم بر امام حسین(ع) را شنیدند قلباً راضی بودند". اما اکنون خود نیز همانند همان جماعت قصّه های ستم فراوانی را در این جامعه شنیده و می شنوند اما هیچ واکنشی نشان نمی دهند و با سکوت معنادار خویش در واقع اعلام رضایت نیز می کنند!!!!
♈️چگونه می توان چنین افرادی را دیندار واقعی نامید که این گونه فقط به ظواهر دینداری تکیه زده اند و در برابر امور بنیادین مانند عدالت و انسانیت و اخلاق ساکت و بی تفاوت مانده اند؟ به راستی کدام متن و توصیۀ دینی این چنین دینداری ای را ترویج کرده و بر آن پافشاری می کند؟ غور و بررسی حتی سطحی در متون دینی مانند قرآن کریم به خوبی نشان می دهد که دست کم یکی از اصول اساسی و بنیادین در چنین متنی رفع بی عدالتی و تبعیض و ستم از جامعه است و نه اِعمال فشار بیهوده بر شهروندان جامعه به نام دین!!! به این دسته از دینداران باید گفت که مطابق با معیارهای دینی شما دچار شرک شده اید چرا که که فقط پوستۀ ظاهری دین و دینداری را با خود دارید و از این نظر باید دست به توبه ای اساسی بزنید چرا که امور اساسی دین یعنی رفع ستم و تبعیض و تضییع حقوق را به طور کامل فراموش کرده و به کناری نهاده اید!! شما از آن جا که دچار "جهل مقدّس" شده اید توان تشخیص دینداری مطابق با ایمان و معنویت و انسانیت و اخلاق را از دینداری ظاهری، اعتقادی، مناسکی و تهی از ایمان و معنویت و اخلاق را ندارید.
♈️دین ناشناسی این دینداران و ساده اندیشی و دچار جهل مرکّب و جهل مقدّس بودن شان بلای جان خودشان و بلکه بلای جان دیگران هم شده است و می رود که که آتشی خانمان سوز بر جسم و جان زنان و مردان این دیار افکند و لهیب این آتش تمام تار و پود زندگی مردمان این سرزمین را در خود بسوزاند و تلّی از خاکستر بر جای نهد. مشفقانه به این جماعت اندک-چرا که در سال های اخیر خوشبختانه رو به اقلیت نهاده اند- باید گفت دست از این دینداری ای که بوی شرک و بی تقوایی می دهد بردارید و معنویت و اخلاق و ایمان را جستجو کنید و نه دینداری ظاهری و مناسکی که نتیجه ای به جز سخت گیری و خشونت به همراه نخواهد داشت.
♈️️از قول سعدی شیرازی به این جماعت باید چنین گفت که:
برخیز تا یک سو نهیم این دَلْقِ اَزْرَق فام را
بر باد قَلّاشی دهیم این شرکِ تقوا نام را
هر ساعت از نو قبله ای با بت پرستی می رود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اَصنام را
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
دیندارانی که به امور پوشش بانوان، رفتن بانوان به ورزشگاه، دوچرخه سواری زنان و دختران و سایر موارد مشابه چنان حساسیت دینی نشان می دهند و بر می آشوبند اما همین افراد دیندار نسبت به بسیاری از ستم ها، تبعیض ها، خشونت ها، تضییع حقوق افراد، درماندگی ها، فقر و محرومیت ها، بی پناهی ها، شکاف های طبقاتی، اختلاس ها و دزدی های کلان و سایر موارد مشابه ای که در جامعه یافت می شود هیچ گونه حساسیتی نشان نمی دهند!!
✍️محمدباقر تاج الدین
♈️این گونه به نظر می رسد که یکی از مهم ترین و پایه ای ترین اصول دینداری تولید "معنویت" و "ایمان" و "اخلاق" باشد و هر نتیجۀ دیگری غیر از این سه گویی که آدمی را به وادی های بسیار دهشتناک و خطرناک سوق داده و بدتر این که او را به موجودی بدل می سازد که وظیفه اَش دفاع کورکورانه و البته خشونت بار از مشتی باورها و اعتقادات نادرست باشد و در این مسیر غیر منطقی و غیر انسانی دست به هر کاری هم خواهد زد چرا که از نظر وی هدف وسیله را توجیه می کند!!!
♈️برخی انسان های دیندار گمان می کنند همین که دینی داشته باشند و عبادتی به پای دارند و مناسک دینی را به جای آورند کار تمام است و همه چیز روبراه است و دیگر هیچ ملال و غمی نیست و طرفه این که فقط خود را دیندار واقعی می دانند و بقیه را نه!!!!!
♈️️از سوی دیگر و با تأسف فراوان چنین دیندارانی نسبت به برخی امور مانند پوشش بانوان، رفتن بانوان به ورزشگاه، دوچرخه سواری زنان و دختران و سایر موارد مشابه چنان حساسیت دینی نشان می دهند و بر می آشوبند که تو گویی فقط اینان اَند که از ناب ترین جنبه های دینداری برخورداراَند. اما همین افراد دیندار نسبت به بسیاری از ستم ها، تبعیض ها، خشونت ها، تضییع حقوق افراد، درماندگی ها، فقر و محرومیت ها، بی پناهی ها، شکاف های طبقاتی، اختلاس ها و دزدی های کلان و سایر موارد مشابه ای که در جامعه یافت می شود هیچ گونه حساسیتی نشان نمی دهند و تو گویی که اصلا این موارد را حتی نمی بینند!!
♈️جالب این است که برخی از همین دینداران چند آتشه بارها و بارها دعاهایی چون زیارت وارث را نیز خوانده اند که در آن آمده اسـت: "وَلَعَنَ اللهُ اُمَةً سَمِعت بـِذلك فَرَضِيَت بِه" . یعنی: "اعلام برائت از آنانی که در کربلا نبودند، اما وقتی قصّۀ ظلم بر امام حسین(ع) را شنیدند قلباً راضی بودند". اما اکنون خود نیز همانند همان جماعت قصّه های ستم فراوانی را در این جامعه شنیده و می شنوند اما هیچ واکنشی نشان نمی دهند و با سکوت معنادار خویش در واقع اعلام رضایت نیز می کنند!!!!
♈️چگونه می توان چنین افرادی را دیندار واقعی نامید که این گونه فقط به ظواهر دینداری تکیه زده اند و در برابر امور بنیادین مانند عدالت و انسانیت و اخلاق ساکت و بی تفاوت مانده اند؟ به راستی کدام متن و توصیۀ دینی این چنین دینداری ای را ترویج کرده و بر آن پافشاری می کند؟ غور و بررسی حتی سطحی در متون دینی مانند قرآن کریم به خوبی نشان می دهد که دست کم یکی از اصول اساسی و بنیادین در چنین متنی رفع بی عدالتی و تبعیض و ستم از جامعه است و نه اِعمال فشار بیهوده بر شهروندان جامعه به نام دین!!! به این دسته از دینداران باید گفت که مطابق با معیارهای دینی شما دچار شرک شده اید چرا که که فقط پوستۀ ظاهری دین و دینداری را با خود دارید و از این نظر باید دست به توبه ای اساسی بزنید چرا که امور اساسی دین یعنی رفع ستم و تبعیض و تضییع حقوق را به طور کامل فراموش کرده و به کناری نهاده اید!! شما از آن جا که دچار "جهل مقدّس" شده اید توان تشخیص دینداری مطابق با ایمان و معنویت و انسانیت و اخلاق را از دینداری ظاهری، اعتقادی، مناسکی و تهی از ایمان و معنویت و اخلاق را ندارید.
♈️دین ناشناسی این دینداران و ساده اندیشی و دچار جهل مرکّب و جهل مقدّس بودن شان بلای جان خودشان و بلکه بلای جان دیگران هم شده است و می رود که که آتشی خانمان سوز بر جسم و جان زنان و مردان این دیار افکند و لهیب این آتش تمام تار و پود زندگی مردمان این سرزمین را در خود بسوزاند و تلّی از خاکستر بر جای نهد. مشفقانه به این جماعت اندک-چرا که در سال های اخیر خوشبختانه رو به اقلیت نهاده اند- باید گفت دست از این دینداری ای که بوی شرک و بی تقوایی می دهد بردارید و معنویت و اخلاق و ایمان را جستجو کنید و نه دینداری ظاهری و مناسکی که نتیجه ای به جز سخت گیری و خشونت به همراه نخواهد داشت.
♈️️از قول سعدی شیرازی به این جماعت باید چنین گفت که:
برخیز تا یک سو نهیم این دَلْقِ اَزْرَق فام را
بر باد قَلّاشی دهیم این شرکِ تقوا نام را
هر ساعت از نو قبله ای با بت پرستی می رود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اَصنام را
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
05.05.202514:59
دشمن ایران کی است
۱۳۷۹ در کتاب درسی دانشگاهی مقدمه ای بر ایران و همسایگان (منابع تنش و تهدید) و نیز در سال ۱۳۸۰، طی جلد نخست کتاب مقدمه ای بر تقسیمات کشوری(درسی- دانشگاهی) و نیز در کلاس های درسی مقاطع دکتری، به روشنی و بی پرده پوشی گفتم و نوشتم (فایل کامل کتاب ها در همینکانال باز است):
تا جایی که به بقای ملی ایران بر می گردد، دولت اسرائیل(اشغالگر) و ایالاتمتحده دشمنان ایران نیستند؛ و در همان کتاب ها باز هم به روشنی آمده است، بزرگترین خطر بقای ملی و خطر تجزیه ایران از ناحیه ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهد بود. هم چنین طی دهها یادداشت و مقاله استدلال شد که آنکارا و باکو، حتی در ضعیف ترین شرایط خود، فعالیت های سازماندهی شده خود را از طریق سازمانهای امنیتی برای ایجاد و توانمند سازی ستون پنجم رها نخواهند کرد.
هم چنین از مدت ها پیش از فروپاشی رژیم ضد مردمی سوریه و حکومت فاسد اسد، در همین جا پیش بینی شد که حکومت دمشق به زودی توسط اردوغان سوریه محو و ارتش ترکیه به یاری تکفیری ها و عناصر غیر سوری(۸ یادداشت همین کانال)، کنترل دمشق را در دست خواهند گرفت.
تا جایی که به سال ها و با اندک احتمال ماه های آینده، با فرض سخت تر شدن فضاهای درونی و پیرامونی جمهوری اسلامی و تکوین و اوجگیری تنش در فضای درونی و نیز بقای مناسبات بین الملل کنونی حکومت، محیط برای علنی شدن و بلکه اوجگیری تجزیه طلبان در استان های شمال باختری مساعد خواهد شد. در این شرایط چاره چیست؟!!
برای نزدیک به صدمین بار تاکید دارم، کوتاهترین و برنده ترین ابزار برای تقویت بقای ملی ایران و عقیم ماندن طرح های آنکارا و باکو و تقویت یکپارچگی ملی، گام استراتژیک زیر، مهم و حساس نیست، که حیاتی است:
برقراری مناسبات رسمی با ایالات متحده و قطع ابراز دشمنی با اسرائیل(اشعالگر).
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
۱۳۷۹ در کتاب درسی دانشگاهی مقدمه ای بر ایران و همسایگان (منابع تنش و تهدید) و نیز در سال ۱۳۸۰، طی جلد نخست کتاب مقدمه ای بر تقسیمات کشوری(درسی- دانشگاهی) و نیز در کلاس های درسی مقاطع دکتری، به روشنی و بی پرده پوشی گفتم و نوشتم (فایل کامل کتاب ها در همینکانال باز است):
تا جایی که به بقای ملی ایران بر می گردد، دولت اسرائیل(اشغالگر) و ایالاتمتحده دشمنان ایران نیستند؛ و در همان کتاب ها باز هم به روشنی آمده است، بزرگترین خطر بقای ملی و خطر تجزیه ایران از ناحیه ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهد بود. هم چنین طی دهها یادداشت و مقاله استدلال شد که آنکارا و باکو، حتی در ضعیف ترین شرایط خود، فعالیت های سازماندهی شده خود را از طریق سازمانهای امنیتی برای ایجاد و توانمند سازی ستون پنجم رها نخواهند کرد.
هم چنین از مدت ها پیش از فروپاشی رژیم ضد مردمی سوریه و حکومت فاسد اسد، در همین جا پیش بینی شد که حکومت دمشق به زودی توسط اردوغان سوریه محو و ارتش ترکیه به یاری تکفیری ها و عناصر غیر سوری(۸ یادداشت همین کانال)، کنترل دمشق را در دست خواهند گرفت.
تا جایی که به سال ها و با اندک احتمال ماه های آینده، با فرض سخت تر شدن فضاهای درونی و پیرامونی جمهوری اسلامی و تکوین و اوجگیری تنش در فضای درونی و نیز بقای مناسبات بین الملل کنونی حکومت، محیط برای علنی شدن و بلکه اوجگیری تجزیه طلبان در استان های شمال باختری مساعد خواهد شد. در این شرایط چاره چیست؟!!
برای نزدیک به صدمین بار تاکید دارم، کوتاهترین و برنده ترین ابزار برای تقویت بقای ملی ایران و عقیم ماندن طرح های آنکارا و باکو و تقویت یکپارچگی ملی، گام استراتژیک زیر، مهم و حساس نیست، که حیاتی است:
برقراری مناسبات رسمی با ایالات متحده و قطع ابراز دشمنی با اسرائیل(اشعالگر).
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane


05.05.202512:35
✅پز عراق به ایران!
🔷 امروز در همایش بین المللی مدیریت ایمنی و ترافیک، رییس پلیس عراق گفت: آمار تلفات جادهای این کشور خیلی پایین تر از کشته های #تصادفات در ایرانه!
علت؟ تفاوت در کیفیت خودروها.
عراق خودروهای ایمن و روز دنیا!
ما پراید و پژو!
جانباختگان تصادفات نوروز ۸۸۰ نفر در ۲۱ روز!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔷 امروز در همایش بین المللی مدیریت ایمنی و ترافیک، رییس پلیس عراق گفت: آمار تلفات جادهای این کشور خیلی پایین تر از کشته های #تصادفات در ایرانه!
علت؟ تفاوت در کیفیت خودروها.
عراق خودروهای ایمن و روز دنیا!
ما پراید و پژو!
جانباختگان تصادفات نوروز ۸۸۰ نفر در ۲۱ روز!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
04.05.202520:26
♦️ برتریجویی؛ سازنده و سوزنده!
🖊️سید محسنامامیفر
"انسان تنها آفریدهای است که نمیپذیرد آن باشد که هست."
این جملهای از آلبرکامو در کتاب عصیانگر است. این خصلت آدمی یعنی "عدم پذیرش" و "میل به برتریجویی" اما دو سویه مهم و تعیین کننده دارد.
اگر آدمی غیر از این بوده و به هر چه هست، قانع باشد، آیا میتوان پیشرفت و توسعه چه در ساحت فردی و چه جامعه را متصور بود؟
به نظر میرسد پاسخ منفی باشد. در واقع نیروی محرکه توسعه، در میل به برترشدن ریشه دارد. در واقع انسان میل دارد قدرتمندتر، داناتر و متفاوتتر از وضع موجودش باشد. انسان همواره در پی کشف خویشتن و رسیدن به کمال است. همین انگیزه بوده که بشر را به جستوجوی دانش و یافتن راهحلهای تازه واداشته است. ما بهخاطر نپذیرفتن محدودیتها، توانستهایم دستاوردهای علمی بزرگ، هنر و فناوریهای نوآورانه داشته باشیم. مثلا بسیاری از دانشمندان و مصلحان اجتماعی سرسختانه سعی کردند آنچه «هست» را بهبود بخشند و جامعه را ارتقا دهند. در زندگی فردی نیز ایدهٔ «شکوفایی خویشتن» به ما میگوید بخشی از هدف انسان این است که به نسخهٔ بهتری از خود برسد.
برترشدن نیز، خود از دو منظر قابل تحلیل است که در جای دیگری به آن خواهم پرداخت؛ "برتری نسبت به وضعیت کنونی خویش" و "برتری نسبت به دیگران".
از سوی دیگر، آیا همین خصلتِ میل به برتریِ آدمی نیست که مسبب تمام رنجها و گرفتاریهای بشر شده است؟ اینکه ما در هیچ ساحتی، قائل به "پذیرش" نیستیم و میل به برتری، سیاستگذار زندگی فردی و جمعی بشر شده است. نکته قابل تامل این است که این تمایل، وقتی سویههای افراطی میگیرد، تعارض جدی در منافع ایجاد مینماید و نتیجهای غیر از درگیری و منازعه نخواهد داشت. جنگها و خشونتهایی که در تاریخ بشر شکل گرفته، دلیلی غیر از تلاش برای برتریجویی دارد؟ حتما ندارد.
در واقع میلِ بیحدِ انسان به تغییر وضع موجود و تفوق بر دیگران میتواند پیامدهایی مصیبتبار داشته باشد. تاریخ بشر سرشار است از نمونههایی که افراد، گروهها یا حکومتها بهخاطر حس برتری، حقوق دیگران را نقض کردهاند.
نکته بسیار مهم این است که وقتی انسان در تفسیر عقلانی خویش زیادهروی میکند، میخواهد دیگران را تابع اهدافِ «خود» نمایند و این نهایتا به دعوای انسان با انسان میانجامد. حال شما فرض کنید حکومتها بخواهند دچار افراط و اشتباه در تفسیرِ عقلانی خود بشوند. در چنین حالتی، میخواهند "جهان" را تابع اهداف و آرمانهای خود کنند. قدر مسلم پیامدهای ویرانگری به دنبال خواهد داشت.
از منظر روانشناسی، آلفرد آدلر میگوید زمانی که میل به احساس برتری و غرور در فرد بیش از حد باشد، باعث میشود فرد «از تجربهٔ شادی در زندگی محروم شود و با جنبهٔ تیرهتری از زندگی روبرو گردد».
به بیان دیگر، خودخواهی و احساس برتری نهتنها دیگران را رنج میدهد، که خود فرد را هم دچار بیقراری و شکست روحی میکند.
همین تحلیل که در ساحت فرد بود را میتوان به ساحت اجتماع و البته ساحت قدرت و در سطح حکومتها تعمیم داد. در چنین مختصاتی، زندگی جمعی جامعهای که تحت اقتدار آن حکومت است، غیر از زوال و انحطاط، سرنوشت دیگری دارد؟
اما مرز بین دو سویه ذکر شده کجاست و آیا میتوان توازن ایجاد نمود؟
پاسخ در دنبال کردن راه میانه است. ما باید آرزو و تلاش برای پیشرفت را با پذیرش واقعیت و اخلاق انسانی همراه کنیم. به جای آنکه به دنبال تایید بیپایان خود و پیروزی بر دیگران باشیم، میتوانیم افتخار را با فروتنی همراه سازیم و کامیابی را در خدمت به جمع جستوجو کنیم. بسیاری از فیلسوفان پیشنهاد میدهند که برای تبدیلِ "میل به تعالی" به نیرویی سازنده، آن را با همدلی، انصاف و رعایت حقوق دیگران ترکیب کنیم. به عبارت دیگر، لازم است غرور خود را مهار کنیم و با قدردانی از داشتهها و تلاش مستمر برای بهبود، آرامش درونی و پیشرفت واقعی را با هم رقم بزنیم.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🖊️سید محسنامامیفر
"انسان تنها آفریدهای است که نمیپذیرد آن باشد که هست."
این جملهای از آلبرکامو در کتاب عصیانگر است. این خصلت آدمی یعنی "عدم پذیرش" و "میل به برتریجویی" اما دو سویه مهم و تعیین کننده دارد.
اگر آدمی غیر از این بوده و به هر چه هست، قانع باشد، آیا میتوان پیشرفت و توسعه چه در ساحت فردی و چه جامعه را متصور بود؟
به نظر میرسد پاسخ منفی باشد. در واقع نیروی محرکه توسعه، در میل به برترشدن ریشه دارد. در واقع انسان میل دارد قدرتمندتر، داناتر و متفاوتتر از وضع موجودش باشد. انسان همواره در پی کشف خویشتن و رسیدن به کمال است. همین انگیزه بوده که بشر را به جستوجوی دانش و یافتن راهحلهای تازه واداشته است. ما بهخاطر نپذیرفتن محدودیتها، توانستهایم دستاوردهای علمی بزرگ، هنر و فناوریهای نوآورانه داشته باشیم. مثلا بسیاری از دانشمندان و مصلحان اجتماعی سرسختانه سعی کردند آنچه «هست» را بهبود بخشند و جامعه را ارتقا دهند. در زندگی فردی نیز ایدهٔ «شکوفایی خویشتن» به ما میگوید بخشی از هدف انسان این است که به نسخهٔ بهتری از خود برسد.
برترشدن نیز، خود از دو منظر قابل تحلیل است که در جای دیگری به آن خواهم پرداخت؛ "برتری نسبت به وضعیت کنونی خویش" و "برتری نسبت به دیگران".
از سوی دیگر، آیا همین خصلتِ میل به برتریِ آدمی نیست که مسبب تمام رنجها و گرفتاریهای بشر شده است؟ اینکه ما در هیچ ساحتی، قائل به "پذیرش" نیستیم و میل به برتری، سیاستگذار زندگی فردی و جمعی بشر شده است. نکته قابل تامل این است که این تمایل، وقتی سویههای افراطی میگیرد، تعارض جدی در منافع ایجاد مینماید و نتیجهای غیر از درگیری و منازعه نخواهد داشت. جنگها و خشونتهایی که در تاریخ بشر شکل گرفته، دلیلی غیر از تلاش برای برتریجویی دارد؟ حتما ندارد.
در واقع میلِ بیحدِ انسان به تغییر وضع موجود و تفوق بر دیگران میتواند پیامدهایی مصیبتبار داشته باشد. تاریخ بشر سرشار است از نمونههایی که افراد، گروهها یا حکومتها بهخاطر حس برتری، حقوق دیگران را نقض کردهاند.
نکته بسیار مهم این است که وقتی انسان در تفسیر عقلانی خویش زیادهروی میکند، میخواهد دیگران را تابع اهدافِ «خود» نمایند و این نهایتا به دعوای انسان با انسان میانجامد. حال شما فرض کنید حکومتها بخواهند دچار افراط و اشتباه در تفسیرِ عقلانی خود بشوند. در چنین حالتی، میخواهند "جهان" را تابع اهداف و آرمانهای خود کنند. قدر مسلم پیامدهای ویرانگری به دنبال خواهد داشت.
از منظر روانشناسی، آلفرد آدلر میگوید زمانی که میل به احساس برتری و غرور در فرد بیش از حد باشد، باعث میشود فرد «از تجربهٔ شادی در زندگی محروم شود و با جنبهٔ تیرهتری از زندگی روبرو گردد».
به بیان دیگر، خودخواهی و احساس برتری نهتنها دیگران را رنج میدهد، که خود فرد را هم دچار بیقراری و شکست روحی میکند.
همین تحلیل که در ساحت فرد بود را میتوان به ساحت اجتماع و البته ساحت قدرت و در سطح حکومتها تعمیم داد. در چنین مختصاتی، زندگی جمعی جامعهای که تحت اقتدار آن حکومت است، غیر از زوال و انحطاط، سرنوشت دیگری دارد؟
اما مرز بین دو سویه ذکر شده کجاست و آیا میتوان توازن ایجاد نمود؟
پاسخ در دنبال کردن راه میانه است. ما باید آرزو و تلاش برای پیشرفت را با پذیرش واقعیت و اخلاق انسانی همراه کنیم. به جای آنکه به دنبال تایید بیپایان خود و پیروزی بر دیگران باشیم، میتوانیم افتخار را با فروتنی همراه سازیم و کامیابی را در خدمت به جمع جستوجو کنیم. بسیاری از فیلسوفان پیشنهاد میدهند که برای تبدیلِ "میل به تعالی" به نیرویی سازنده، آن را با همدلی، انصاف و رعایت حقوق دیگران ترکیب کنیم. به عبارت دیگر، لازم است غرور خود را مهار کنیم و با قدردانی از داشتهها و تلاش مستمر برای بهبود، آرامش درونی و پیشرفت واقعی را با هم رقم بزنیم.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
04.05.202519:49
#فرقه_شعار
🔴 از دنیا انتظار اعتماد دارند ...
سوخت جامد موشک رو توو یک اسکله تجاری دپو میکنن.
از هواپیمای مسافربری استفاده نظامی میکنن.
از جرثقیل برای اعدام استفاده میکنن.
مواد رادیواکتیو تو تهران پخش میکنن.
از ون بستنی میهن برای جابجایی سرکوبگر و تجاوز به دختران مظلوم استفاده میکنن .
از قلاب زندهگیری حیوانات برای بازداشت زنان به خاطر حجاب استفاده میکنن.
از آمبولانس برای حمل و انتقال سرکوبگران استفاده میکنن.
از پینت بال برای کور کردن مردم استفاده میکنن.
از ماشین آتشنشانی برای حمله به مردم استفاده میکنن.
از شیشه نوشابه برای شکنجه و تجاوز استفاده میکنن.
از خیریههای دولتی برای پولشویی استفاده میکنن.
با اسیدپاشی بصورت زنان بخیال خودشان با بی حجابی مبارزه می کنند
از مواد شیمیایی برای مسموم کردن دختر بچههای مدرسه استفاده میکنن.
از ورزش برای اسرائیل ستیزی استفاده میکنن.
بجای داروی شیمی درمانی آب مقطر تزریق میکنن.
از موشک برای زدن هواپیمای مسافربری استفاده میکنن.
برنج پاکستانی و هندی رو میکنن تو کیسه برنج ایرانی میفروشن به مردم .
هر نوع کثافت کاری و دروغ و دغلی میگن و میسازن...
امـــــــــــــــا
هدف از هستهای فقط دارویی و تحقیقاتیه نه ساخت بمب!
تازه فتوا هم براش دارن!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔴 از دنیا انتظار اعتماد دارند ...
سوخت جامد موشک رو توو یک اسکله تجاری دپو میکنن.
از هواپیمای مسافربری استفاده نظامی میکنن.
از جرثقیل برای اعدام استفاده میکنن.
مواد رادیواکتیو تو تهران پخش میکنن.
از ون بستنی میهن برای جابجایی سرکوبگر و تجاوز به دختران مظلوم استفاده میکنن .
از قلاب زندهگیری حیوانات برای بازداشت زنان به خاطر حجاب استفاده میکنن.
از آمبولانس برای حمل و انتقال سرکوبگران استفاده میکنن.
از پینت بال برای کور کردن مردم استفاده میکنن.
از ماشین آتشنشانی برای حمله به مردم استفاده میکنن.
از شیشه نوشابه برای شکنجه و تجاوز استفاده میکنن.
از خیریههای دولتی برای پولشویی استفاده میکنن.
با اسیدپاشی بصورت زنان بخیال خودشان با بی حجابی مبارزه می کنند
از مواد شیمیایی برای مسموم کردن دختر بچههای مدرسه استفاده میکنن.
از ورزش برای اسرائیل ستیزی استفاده میکنن.
بجای داروی شیمی درمانی آب مقطر تزریق میکنن.
از موشک برای زدن هواپیمای مسافربری استفاده میکنن.
برنج پاکستانی و هندی رو میکنن تو کیسه برنج ایرانی میفروشن به مردم .
هر نوع کثافت کاری و دروغ و دغلی میگن و میسازن...
امـــــــــــــــا
هدف از هستهای فقط دارویی و تحقیقاتیه نه ساخت بمب!
تازه فتوا هم براش دارن!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
06.05.202519:51
✍️ سمانه گلاب
🖊 جامعهی کارگری و واقعیتهای تلخ!
🔹جامعه کارگری ایران سالهاست با چالشهای متعددی از جمله تورم بالا، کاهش قدرت خرید، بیکاری فزاینده، عدم پرداخت بهموقع دستمزدها و نبود امنیت شغلی مواجه است؛ روندی که هنوز هم ادامه دارد و چشماندازی برای کاهش آن دیده نمیشود. این وضعیت و عوامل موثر بر وضعیت معیشتی، اقتصادی، و اجتماعی کارگران در ایران را می توان به شرح زیر دسته بندی کرد :
✅کاهش قدرت خرید و دستمزد ناکافی
🔸بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران و بانک مرکزی، نرخ تورم در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ بالای ۴۰ درصد بوده و این رقم آن هم طی سه سال متوالی در ۸۰ سال گذشته (از بحران ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۲ به بعد) بی سابقه بوده و اقتصاد ایران تنها در یک سال ۱۳۷۴ نرخ تورم رقم بالای ۴۰ درصد را تجربه کرده است. شدت تورم به گونهای بود که حتی افزایش۵۷ درصدی حداقل دستمزد در سال ۱۴۰۱ نیز کمکی به حل معیشت خانوارها نکرد و افزایش دستمزدها در همان ماههای اول سال ارزش خود را ازدست میداد.
🔹واقعیت مهم دیگری که در این چند سال با آن مواجه بودهایم فشار بیشتر تورم روی دهکهای فقیرتر اقتصادی بوده است به طوری که در سال ۱۴۰۱ تورم دهک اول جامعه ۵۱.۶ درصد بود که در مقابل تورم ۴۴.۱ درصدی دهک دهم، نشاندهنده فشار بیشتر تورمی روی دهک فقیرتر بوده است.
🔸هرچند سالهاست خط فقر از سوی نهادهای متولی اعلام نمیشود اما بر اساس گفتههای مسئولان نزدیک به ۳۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر هستند؛ یعنی از هر سه نفر، ۱ نفر زیر خط فقر است. بر اساس گزارش رسمی مرکز پژوهشهای مجلس ایران بیشتر از نصف جمعیت کشور، کمتر از مقدار کالری استاندارد مصرف میکنند؛ همین یک گزاره میتواند واقعیت تلخ حاکم بر زندگی روزمره مردم به ویژه جامعه کارگری را نشان دهد.
✅بیکاری، پرکاری و نایابی کار شایسته
🔹نگاهی به آمار مشارکت اقتصادی در کشور نشان میدهد کار در حال حاضر «کار» یک دارایی ارزشمند است که بخش مهمی از جامعه از آن محروم ماندهاند. بر اساس آمار مرکز آمار ایران تنها ۳۸ درصد مردان و زنان در سن کار (۱۵ سال و بیشتر) شاغل هستند. عدم ساماندهی درست بازار کار، کاهش رشد اقتصادی، تضعیف هرچه بیشتر بخشهای مولد اقتصادی در کشور و جایگزین شدن درآمدهای غیر حاصل از کار با درآمد کار عملا باعث شده است کشور در دوران طلایی پنجره جمعیتی، به جای استفاده از این ظرفیت این فرصت را به یک تهدید بالقوه تبدیل کند. تهدیدی ناشی از خیل جوانان و خانوارهایی که هیچ پیوندی با اقتصاد و تولید کشور ندارند. در این میان توجه کنیم به آمار ۲۵.۶ درصدی جمعیت NEETها یعنی جوانان ۱۵ تا ۲۴ سالهای که نه در مدارس هستند، نه کار میکنند و نه در حال مهارتاموزیاند (مرکز آمار ایران، ۱۴۰۲)
🔸اما در کنار این آمار توجه به یک داده دیگر نیز با اهمیت است: ۳۸.۵ درصد از شاغلان در ایران ۴۹ ساعت یا بیشتر در هفته کار میکنند. به عبارت دیگر نه تنها دستیابی به کار یک فرایند دشوار شده است بلکه درصورتی که افراد به کار نیز دستیابند، برای بخش مهمی از آنها کاری که انجام میدهند با ویژگیهای یک کار شایسته فاصله دارد. پرکاری نیروی کار پاسخی است برای پایین بودن دستمزد نسبت به تأمین حداقلهای زندگی. برای درک این پرکاری جالب است توجه داشته باشیم طبق آمار ILO متوسط ساعت کار برای کشورهای ژاپن، انگستان و فرانسه نزدیک به ۳۱ ساعت در هفته و برای آمریکا ۳۶ ساعت در هفته است. متوسط ساعت کار در ایران مطابق همین محاسبات ۴۳ ساعت برآورد شده است.
✅چالشهای حقوقی و قانونی
🔹هرچند قانون کار ایران را میتوان قانون کار به نسبت مترقی دانست که در مواردی مانند پرداخت بهموقع دستمزد، بیمه، و شرایط کاری مناسب ضمانتهای قانونی دارد، اما در عمل بسیاری از کارفرمایان و شرکتها این قوانین را نادیده میگیرند. در نظر گرفتن این واقعیت آماری که ۵۵.۵ درصد از شاغلان کشور، شاغلان غیررسمی هستند، مشخص میسازد عملا دولت نقش حاکمیتی خود را در بخش اصلی بازار کار از دست داده است و این بازار به دور از قوانین حاکم، مسیر خود را میرود. مسیری که عموما حقوق کارگران قربانی آن است.....
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🖊 جامعهی کارگری و واقعیتهای تلخ!
🔹جامعه کارگری ایران سالهاست با چالشهای متعددی از جمله تورم بالا، کاهش قدرت خرید، بیکاری فزاینده، عدم پرداخت بهموقع دستمزدها و نبود امنیت شغلی مواجه است؛ روندی که هنوز هم ادامه دارد و چشماندازی برای کاهش آن دیده نمیشود. این وضعیت و عوامل موثر بر وضعیت معیشتی، اقتصادی، و اجتماعی کارگران در ایران را می توان به شرح زیر دسته بندی کرد :
✅کاهش قدرت خرید و دستمزد ناکافی
🔸بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران و بانک مرکزی، نرخ تورم در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ بالای ۴۰ درصد بوده و این رقم آن هم طی سه سال متوالی در ۸۰ سال گذشته (از بحران ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۲ به بعد) بی سابقه بوده و اقتصاد ایران تنها در یک سال ۱۳۷۴ نرخ تورم رقم بالای ۴۰ درصد را تجربه کرده است. شدت تورم به گونهای بود که حتی افزایش۵۷ درصدی حداقل دستمزد در سال ۱۴۰۱ نیز کمکی به حل معیشت خانوارها نکرد و افزایش دستمزدها در همان ماههای اول سال ارزش خود را ازدست میداد.
🔹واقعیت مهم دیگری که در این چند سال با آن مواجه بودهایم فشار بیشتر تورم روی دهکهای فقیرتر اقتصادی بوده است به طوری که در سال ۱۴۰۱ تورم دهک اول جامعه ۵۱.۶ درصد بود که در مقابل تورم ۴۴.۱ درصدی دهک دهم، نشاندهنده فشار بیشتر تورمی روی دهک فقیرتر بوده است.
🔸هرچند سالهاست خط فقر از سوی نهادهای متولی اعلام نمیشود اما بر اساس گفتههای مسئولان نزدیک به ۳۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر هستند؛ یعنی از هر سه نفر، ۱ نفر زیر خط فقر است. بر اساس گزارش رسمی مرکز پژوهشهای مجلس ایران بیشتر از نصف جمعیت کشور، کمتر از مقدار کالری استاندارد مصرف میکنند؛ همین یک گزاره میتواند واقعیت تلخ حاکم بر زندگی روزمره مردم به ویژه جامعه کارگری را نشان دهد.
✅بیکاری، پرکاری و نایابی کار شایسته
🔹نگاهی به آمار مشارکت اقتصادی در کشور نشان میدهد کار در حال حاضر «کار» یک دارایی ارزشمند است که بخش مهمی از جامعه از آن محروم ماندهاند. بر اساس آمار مرکز آمار ایران تنها ۳۸ درصد مردان و زنان در سن کار (۱۵ سال و بیشتر) شاغل هستند. عدم ساماندهی درست بازار کار، کاهش رشد اقتصادی، تضعیف هرچه بیشتر بخشهای مولد اقتصادی در کشور و جایگزین شدن درآمدهای غیر حاصل از کار با درآمد کار عملا باعث شده است کشور در دوران طلایی پنجره جمعیتی، به جای استفاده از این ظرفیت این فرصت را به یک تهدید بالقوه تبدیل کند. تهدیدی ناشی از خیل جوانان و خانوارهایی که هیچ پیوندی با اقتصاد و تولید کشور ندارند. در این میان توجه کنیم به آمار ۲۵.۶ درصدی جمعیت NEETها یعنی جوانان ۱۵ تا ۲۴ سالهای که نه در مدارس هستند، نه کار میکنند و نه در حال مهارتاموزیاند (مرکز آمار ایران، ۱۴۰۲)
🔸اما در کنار این آمار توجه به یک داده دیگر نیز با اهمیت است: ۳۸.۵ درصد از شاغلان در ایران ۴۹ ساعت یا بیشتر در هفته کار میکنند. به عبارت دیگر نه تنها دستیابی به کار یک فرایند دشوار شده است بلکه درصورتی که افراد به کار نیز دستیابند، برای بخش مهمی از آنها کاری که انجام میدهند با ویژگیهای یک کار شایسته فاصله دارد. پرکاری نیروی کار پاسخی است برای پایین بودن دستمزد نسبت به تأمین حداقلهای زندگی. برای درک این پرکاری جالب است توجه داشته باشیم طبق آمار ILO متوسط ساعت کار برای کشورهای ژاپن، انگستان و فرانسه نزدیک به ۳۱ ساعت در هفته و برای آمریکا ۳۶ ساعت در هفته است. متوسط ساعت کار در ایران مطابق همین محاسبات ۴۳ ساعت برآورد شده است.
✅چالشهای حقوقی و قانونی
🔹هرچند قانون کار ایران را میتوان قانون کار به نسبت مترقی دانست که در مواردی مانند پرداخت بهموقع دستمزد، بیمه، و شرایط کاری مناسب ضمانتهای قانونی دارد، اما در عمل بسیاری از کارفرمایان و شرکتها این قوانین را نادیده میگیرند. در نظر گرفتن این واقعیت آماری که ۵۵.۵ درصد از شاغلان کشور، شاغلان غیررسمی هستند، مشخص میسازد عملا دولت نقش حاکمیتی خود را در بخش اصلی بازار کار از دست داده است و این بازار به دور از قوانین حاکم، مسیر خود را میرود. مسیری که عموما حقوق کارگران قربانی آن است.....
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
05.05.202518:35
تفاوت حکومتداری ولاییون با صهیونیست ها
✅هیات نظارت بر مطبوعات پرونده روزنامه هممیهن را به دلیل تیتر این روزنامه در مورد مذاکرات و یمن به مرجع قضایی ارجاع داد
پ.ن: تصویر بعدی گزارش فارس در مورد تظاهرات علیه بالاترین مقام اسرائیل
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
✅هیات نظارت بر مطبوعات پرونده روزنامه هممیهن را به دلیل تیتر این روزنامه در مورد مذاکرات و یمن به مرجع قضایی ارجاع داد
پ.ن: تصویر بعدی گزارش فارس در مورد تظاهرات علیه بالاترین مقام اسرائیل
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
05.05.202512:41
♦️ پیش بینی ناپذیر و متناقض
🖊️اکبر مختاری
👈درباره رفتارها و گفتارهای #دونالد_ترامپ در 100روز اول ریاست جمهوری دور دوم
اگر من رییس جمهور شوم طی ۲۴ ساعت، جنگ اکراین را پایان میدهم این سخن مهم دونالد ترامپ در کمپین انتخاباتی اش برای دومین دوره ریاست جمهوری بود.
صد روز از ریاست جمهوری ترامپ گذشته و هنوز دستاورد جدی در سیاست خارجی او مشاهده نشده است.
از آتش بس موقت غزه که توسط نتانیاهو و با تاخیر در ازادسازی گروگانهای اسراییلی به شکست انجامید تا نامه دونالد ترامپ به رهبر ایران همه به خروجی مدنظر ختم نشده است.
اگر سروصدای جی دی ونس و زلنسکی در کاخ سفید و صبر و نظاره پوتین نشان داد که توافق نهایی پایان جنگ اکراین به مانند خرید و فروش هتل در ۲۴ ساعت نیست،مذاکرات پیاپی با ج.ا.ایران و احتمال توافقی جهت جلوگیری کامل از دسترسی ایران به سلاح هسته ای شاید بتواند دستاوردی کوچک برای دونالد ترامپ ایجاد کند.
مذاکرات میان دیپلمات های ایران و نمایندگان ترامپ در مسقط و رم نشان از آن دارد که فرض شکل گیری توافقی حتی موقت، احتمالا تفاوت معنادار و بسیار متفاوتی با برجام ندارد و فروش چنین توافقی به سنای آمریکا و حامیان اسراییلی ترامپ سخت و دشوار می نماید.
در داخل آمریکا شعار مقابله جدی با مهاجران غیرقانونی تا حدودی موفق بوده است ولی گستره این مقابله تعداد بسیاری از شهروندان با اقامت قانونی در آمریکا را هم در برگرفته است.
از تصمیم برای سخت کردن ویزا برای ورود دوباره آمریکایی های دوتابعیتی تا سخت گیری جهت ورود دانشجویان خارجی همه بخشی از سیاست های ترامپ در صد روز اول دور دوم ریاست جمهوری او می باشد.
تنها جایی که رای دهندگان به ترامپ را از او راضی ساخته است شدت برخورد با مهاجرین غیرقانونی بوده است اما در برابرش تعریف بسیط از چنین قانونی به دانشحویان منتقد سیاست های اسراییل در غزه بر نگرانی ها از بسته تر شدن فضای آزاد سیاسی داخل ایالات متحده افزوده است.
در بعد اقتصادی راهبرد آمریکا را دوباره بزرگ کنیم (MAGA)و سیاست اول آمریکا سبب بستن تعرفه های پرشدت به کشورهای متعددی بوده است کشورهایی که حتی نام اسراییل هم در آن دیده می شود.
سیاست های تعرفه ای دونالد ترامپ هم فاقد پایداری لازم در صد روز اول زمامداری وی بوده است.
از یک سو رییس جمهور فعلی آمریکا از تعرفه پرشدت بر بیش از هفتاد کشور سخن می گوید و از سوی دیگر با افزایش صدای انتقادات به غیر از تعرفه بر چین، برای بقیه کشورها آنها را به مدت نود روز به تعلیق در می آورد.
سیاست تعرفه ای دونالد ترامپ چنان نقد کارشناسان را برانگیخت که حتی یکی از حامیان ثرومتند وی ایلان ماسک را بر آن داشت که در یک گفت و گوی مستقیم تلفنی از چنین سیاستی ابراز ناراحتی کند.
در بخش اقتصادی طی صد روز اخیر سه بار بورس ایالات متحده بدلیل سیاست های تعرفه ای ترامپ ریزش پرشدت را طی کرده است این در حالیست که طی دوره چهارساله اول ترامپ تنها بدلیل کرونا یک ریزش پرشدت و همه گیر در آمارهای مربوط به قیمتهای سهام دیده شد.
صد روز اول ترامپ در دور دوم را باید از صد روز دوره اول ریاست جمهوری او ضعیف تر دانست.
تصمیمات ترامپ در دور دوم با نوعی پریشانی و بی ثباتی و پیش بینی ناپذیری همراه بوده است تصمیماتی که شاید بتوان بخشی از آن را بدلیل ضعیف تر بودن کابینه دور دوم ریاست جمهوری او نسبت به دور اول دانست همان کابینه ای که زمانی ژنرال متیس با تجربه در پست وزیر دفاع بود و حالا میانسالی کم تجربه در امر مدیریت جنگ و با تک رای مداخله گرایانه و استثنایی معاون رییس جمهور ترامپ،جی دی ونس توانست وارد پنتاگون شود.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🖊️اکبر مختاری
👈درباره رفتارها و گفتارهای #دونالد_ترامپ در 100روز اول ریاست جمهوری دور دوم
اگر من رییس جمهور شوم طی ۲۴ ساعت، جنگ اکراین را پایان میدهم این سخن مهم دونالد ترامپ در کمپین انتخاباتی اش برای دومین دوره ریاست جمهوری بود.
صد روز از ریاست جمهوری ترامپ گذشته و هنوز دستاورد جدی در سیاست خارجی او مشاهده نشده است.
از آتش بس موقت غزه که توسط نتانیاهو و با تاخیر در ازادسازی گروگانهای اسراییلی به شکست انجامید تا نامه دونالد ترامپ به رهبر ایران همه به خروجی مدنظر ختم نشده است.
اگر سروصدای جی دی ونس و زلنسکی در کاخ سفید و صبر و نظاره پوتین نشان داد که توافق نهایی پایان جنگ اکراین به مانند خرید و فروش هتل در ۲۴ ساعت نیست،مذاکرات پیاپی با ج.ا.ایران و احتمال توافقی جهت جلوگیری کامل از دسترسی ایران به سلاح هسته ای شاید بتواند دستاوردی کوچک برای دونالد ترامپ ایجاد کند.
مذاکرات میان دیپلمات های ایران و نمایندگان ترامپ در مسقط و رم نشان از آن دارد که فرض شکل گیری توافقی حتی موقت، احتمالا تفاوت معنادار و بسیار متفاوتی با برجام ندارد و فروش چنین توافقی به سنای آمریکا و حامیان اسراییلی ترامپ سخت و دشوار می نماید.
در داخل آمریکا شعار مقابله جدی با مهاجران غیرقانونی تا حدودی موفق بوده است ولی گستره این مقابله تعداد بسیاری از شهروندان با اقامت قانونی در آمریکا را هم در برگرفته است.
از تصمیم برای سخت کردن ویزا برای ورود دوباره آمریکایی های دوتابعیتی تا سخت گیری جهت ورود دانشجویان خارجی همه بخشی از سیاست های ترامپ در صد روز اول دور دوم ریاست جمهوری او می باشد.
تنها جایی که رای دهندگان به ترامپ را از او راضی ساخته است شدت برخورد با مهاجرین غیرقانونی بوده است اما در برابرش تعریف بسیط از چنین قانونی به دانشحویان منتقد سیاست های اسراییل در غزه بر نگرانی ها از بسته تر شدن فضای آزاد سیاسی داخل ایالات متحده افزوده است.
در بعد اقتصادی راهبرد آمریکا را دوباره بزرگ کنیم (MAGA)و سیاست اول آمریکا سبب بستن تعرفه های پرشدت به کشورهای متعددی بوده است کشورهایی که حتی نام اسراییل هم در آن دیده می شود.
سیاست های تعرفه ای دونالد ترامپ هم فاقد پایداری لازم در صد روز اول زمامداری وی بوده است.
از یک سو رییس جمهور فعلی آمریکا از تعرفه پرشدت بر بیش از هفتاد کشور سخن می گوید و از سوی دیگر با افزایش صدای انتقادات به غیر از تعرفه بر چین، برای بقیه کشورها آنها را به مدت نود روز به تعلیق در می آورد.
سیاست تعرفه ای دونالد ترامپ چنان نقد کارشناسان را برانگیخت که حتی یکی از حامیان ثرومتند وی ایلان ماسک را بر آن داشت که در یک گفت و گوی مستقیم تلفنی از چنین سیاستی ابراز ناراحتی کند.
در بخش اقتصادی طی صد روز اخیر سه بار بورس ایالات متحده بدلیل سیاست های تعرفه ای ترامپ ریزش پرشدت را طی کرده است این در حالیست که طی دوره چهارساله اول ترامپ تنها بدلیل کرونا یک ریزش پرشدت و همه گیر در آمارهای مربوط به قیمتهای سهام دیده شد.
صد روز اول ترامپ در دور دوم را باید از صد روز دوره اول ریاست جمهوری او ضعیف تر دانست.
تصمیمات ترامپ در دور دوم با نوعی پریشانی و بی ثباتی و پیش بینی ناپذیری همراه بوده است تصمیماتی که شاید بتوان بخشی از آن را بدلیل ضعیف تر بودن کابینه دور دوم ریاست جمهوری او نسبت به دور اول دانست همان کابینه ای که زمانی ژنرال متیس با تجربه در پست وزیر دفاع بود و حالا میانسالی کم تجربه در امر مدیریت جنگ و با تک رای مداخله گرایانه و استثنایی معاون رییس جمهور ترامپ،جی دی ونس توانست وارد پنتاگون شود.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane


05.05.202512:20
🔹 جمعیت افغانها در ایران آنقدر زیاد شده که یک عروسی ساده به مجلسی با چندصد نفر تبدیل میشود؛ انگار تمام فامیل و ایل و تبارشان در ایران ساکن شدهاند.
🔴این دیگر مهاجرت نیست، بلکه اشغال تدریجی است!
🔴در حالی که جوانان ایرانی به خاطر بیکاری و تورم از تشکیل زندگی عاجزند، این حجم از ورود بیضابطه افغانها به ایران تنها بر منابع کشور فشار آورده و هیچ نظارت و رسیدگی هم وجود ندارد.
❌ما با یک تهاجم سازمانیافته مواجهایم!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔴این دیگر مهاجرت نیست، بلکه اشغال تدریجی است!
🔴در حالی که جوانان ایرانی به خاطر بیکاری و تورم از تشکیل زندگی عاجزند، این حجم از ورود بیضابطه افغانها به ایران تنها بر منابع کشور فشار آورده و هیچ نظارت و رسیدگی هم وجود ندارد.
❌ما با یک تهاجم سازمانیافته مواجهایم!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
04.05.202520:16
فقر چیز بدیه؛
فقر توی پول، آرامش رو از بین میبره
فقر توی عشق، رابطه رو از بین میبره
فقر توی تغذیه، سلامت رو از بین میبره
فقر نمیزاره آموزش ببینی، پس آگاهی رو از بین میبره
بیخود نیست علما گفتن
"فقر که از یک در بیاد، ایمان از در دیگه بیرون میره"
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
فقر توی پول، آرامش رو از بین میبره
فقر توی عشق، رابطه رو از بین میبره
فقر توی تغذیه، سلامت رو از بین میبره
فقر نمیزاره آموزش ببینی، پس آگاهی رو از بین میبره
بیخود نیست علما گفتن
"فقر که از یک در بیاد، ایمان از در دیگه بیرون میره"
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
04.05.202519:45
در سال ۱۲۸۴ کنسول ایران در باکو به دولت تهران اطلاع داد که حدود بیست هزار تبعهی ایران در باکو تهیدست و گرسنگی کشیدهاند. کنسول پیشنهاد کرد آنان را به رشت بازگردانند. وزیر خارجهی ایران نظر نمایندگی بریتانیا در تهران را جویا شد و این نمایندگی، ظاهراً از ترس پراکنده شدن تبلیغات ضد مسیحی در ایران علیه پر کردن نامطلوب شمال ایران با این آدمها نظر داد. نمایندگی بریتانیا به دولت ایران گفت که «حمایت از اتباع خارجی تهیدست در باکو و تأمین نیازهای ایشان، دستکم به طور موقت، مشکل دولت روسیه است که مسوول این وضع شهر است.
افزون بر وضعیت بسیار دشواری که کارگران مهاجر ایرانی در قفقاز در آن به سر میبردند، نمایندگان دولت ایران نیز برای آنان گرفتاری درست میکردند. روزنامهی ایران نو خبر داد که حتی حقوق بیمهی عمر که به کارگرانی که در معادن یا کارخانههای قفقاز کشته میشدند تعلق میگرفت، به بستگانشان در ایران مسترد نمیشد بلکه کارکنان کنسولگری آن را ضبط میکردند. مهاجران غیرقانونی افزون بر جریمههایی که مجبور بودند بپردازند، از طرف اعضای کنسولگری ایران نیز زندانی و تنبیه بدنی میشدند.
کارگران ایرانی در قفقاز و آسیای میانه علیرغم یا به سبب فقرشان، از سوی جمعیت محلی نیز با رفتار ناخوشایندی روبهرو میشدند. دشمنی نسبت به آنان شدید بود. کتک خوردن کارگران ایرانی از سوی کارگران دیگر اتفاق نامعمولی نبود.
این وضعیت تحملناپذیر تأثیر خود را بر دستکم آن دسته از کارگران ایرانی که از شرایط وخیم کشورشان نسبتاً آگاه بودند برجای گذاشت. میرزارضا کرمانی، قاتل ناصرالدین شاه قاجار، در شرح انگیزههای خود برای قتل شاه به بازپرسانش گفت:
«قدری پایتان را از خاک ایران بیرون بگذارید. در عراق عرب و بلاد قفقاز و عشق آباد و اوایل خاک روسیه هزار هزار رعیت بیچارهی ایرانی را ببینید که از وطن عزیز خود، از دست تعدی و ظلم فرار کرده، کثیفترین کسب و شغل را از ناچاری پیش گرفتهاند. هرچه حمال و کناس و الاغی و مزدور در آن نقاط میبینید، همه ایرانی هستند.»
خسرو شاکری «پیشینههای اقتصادی اجتماعی جنبش مشروطیت و انکشاف سوسیال دموکراسی» صفحه ۱۲۲ـ۱۲۴
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
افزون بر وضعیت بسیار دشواری که کارگران مهاجر ایرانی در قفقاز در آن به سر میبردند، نمایندگان دولت ایران نیز برای آنان گرفتاری درست میکردند. روزنامهی ایران نو خبر داد که حتی حقوق بیمهی عمر که به کارگرانی که در معادن یا کارخانههای قفقاز کشته میشدند تعلق میگرفت، به بستگانشان در ایران مسترد نمیشد بلکه کارکنان کنسولگری آن را ضبط میکردند. مهاجران غیرقانونی افزون بر جریمههایی که مجبور بودند بپردازند، از طرف اعضای کنسولگری ایران نیز زندانی و تنبیه بدنی میشدند.
کارگران ایرانی در قفقاز و آسیای میانه علیرغم یا به سبب فقرشان، از سوی جمعیت محلی نیز با رفتار ناخوشایندی روبهرو میشدند. دشمنی نسبت به آنان شدید بود. کتک خوردن کارگران ایرانی از سوی کارگران دیگر اتفاق نامعمولی نبود.
این وضعیت تحملناپذیر تأثیر خود را بر دستکم آن دسته از کارگران ایرانی که از شرایط وخیم کشورشان نسبتاً آگاه بودند برجای گذاشت. میرزارضا کرمانی، قاتل ناصرالدین شاه قاجار، در شرح انگیزههای خود برای قتل شاه به بازپرسانش گفت:
«قدری پایتان را از خاک ایران بیرون بگذارید. در عراق عرب و بلاد قفقاز و عشق آباد و اوایل خاک روسیه هزار هزار رعیت بیچارهی ایرانی را ببینید که از وطن عزیز خود، از دست تعدی و ظلم فرار کرده، کثیفترین کسب و شغل را از ناچاری پیش گرفتهاند. هرچه حمال و کناس و الاغی و مزدور در آن نقاط میبینید، همه ایرانی هستند.»
خسرو شاکری «پیشینههای اقتصادی اجتماعی جنبش مشروطیت و انکشاف سوسیال دموکراسی» صفحه ۱۲۲ـ۱۲۴
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
显示 1 - 24 共 3 637
登录以解锁更多功能。