
Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Лёха в Short’ах Long’ует

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Инсайдер UA

Реальна Війна | Україна | Новини

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Лёха в Short’ах Long’ует

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Инсайдер UA

Реальна Війна | Україна | Новини

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Лёха в Short’ах Long’ует

پویش فکری توسعه
پویش فکری توسعه یک نهاد فکری، مردمی، مدنی و پویشگر با هدف تمرین، تولید و ارتقاء گفتوگو درباره توسعه ایران است.
این حرکت با پیشنهاد دکتر محسن رنانی و همکاری داوطلبانه صاحبنظران و علاقمندان به توسعه ملی شکل گرفته است.
این حرکت با پیشنهاد دکتر محسن رنانی و همکاری داوطلبانه صاحبنظران و علاقمندان به توسعه ملی شکل گرفته است.
记录
07.02.202507:46
14.7K订阅者28.03.202520:46
500引用指数08.03.202517:15
10.9K每帖平均覆盖率10.02.202500:27
10.9K广告帖子的平均覆盖率11.03.202523:41
4.61%ER08.03.202517:15
74.91%ERR10.05.202513:51
🕊برای آنان که میخواهند آزاد باشند!
⚪️ برخی واژهها با تکرار زیاد، از معنای اصلی خود تهی شده و تبدیل به شعاری سیاسی و ایدئولوژیک میشوند، به طوریکه حتی طرفداران آن ایدئولوژی هم، تعریف دقیقی از واژه مربوطه ندارد! «آزادی» یکی از همین واژههاست.
⚪️ اما آنان که میخواهند آزاد باشند باید بدانند آزادی چه چیز نیست، و چه چیزهایی را شامل میشود. آنان که میخواهند آزاد باشند باید بتوانند فارغ از فلسفههای چند هزار ساله و با مثالهایی از همین امروز، معنای دقیق آزادی را تصویر کنند. رویایی که شاید مقصدی برای سفر توسعه باشد. تصویری که شاید فانوسی برای برداشتن گامهایمان باشد.
📖 کتاب «در باب آزادی» نوشته تیموتی اسنایدر یکی از بهترین و به روزترین کتابهائیست که میتواند معنای «آزادی» را برای شما تفسیر کند. این کتاب به ترجمه اصلان قودجانی به طور رایگان در اختیار علاقمندان و همراهان پویش فکری توسعه قرار گرفت تا در ایام تعطیلات نوروز ۱۴۰۴ آن را بخوانید و از آن استفاده کنید.
🔊 اما اینک شلوغیهای کاری سال جدید آغاز شده و ممکن است حتی شما توسعهخواه عزیز هم فرصت کافی برای مطالعه این کتاب را نداشته باشید. بنابر این دوستان ما در پویش فکری توسعه، فایل صوتی این کتاب را هم آماده انتشار کردهاند. پس اگر میخواهید آزاد باشید، دیگر بهانهای برای گوش ندادن به آن ندارید.
📖 ارزش این کتاب را خواهید فهمید ...
🕊 به همراه یکدیگر آزادی را تصویر خواهیم کرد.
🌐 برای دسترسی به فایلهای صوتی کتاب «در باب آزادی» کلیک کنید.
@pooyeshfekri
⚪️ برخی واژهها با تکرار زیاد، از معنای اصلی خود تهی شده و تبدیل به شعاری سیاسی و ایدئولوژیک میشوند، به طوریکه حتی طرفداران آن ایدئولوژی هم، تعریف دقیقی از واژه مربوطه ندارد! «آزادی» یکی از همین واژههاست.
⚪️ اما آنان که میخواهند آزاد باشند باید بدانند آزادی چه چیز نیست، و چه چیزهایی را شامل میشود. آنان که میخواهند آزاد باشند باید بتوانند فارغ از فلسفههای چند هزار ساله و با مثالهایی از همین امروز، معنای دقیق آزادی را تصویر کنند. رویایی که شاید مقصدی برای سفر توسعه باشد. تصویری که شاید فانوسی برای برداشتن گامهایمان باشد.
📖 کتاب «در باب آزادی» نوشته تیموتی اسنایدر یکی از بهترین و به روزترین کتابهائیست که میتواند معنای «آزادی» را برای شما تفسیر کند. این کتاب به ترجمه اصلان قودجانی به طور رایگان در اختیار علاقمندان و همراهان پویش فکری توسعه قرار گرفت تا در ایام تعطیلات نوروز ۱۴۰۴ آن را بخوانید و از آن استفاده کنید.
🔊 اما اینک شلوغیهای کاری سال جدید آغاز شده و ممکن است حتی شما توسعهخواه عزیز هم فرصت کافی برای مطالعه این کتاب را نداشته باشید. بنابر این دوستان ما در پویش فکری توسعه، فایل صوتی این کتاب را هم آماده انتشار کردهاند. پس اگر میخواهید آزاد باشید، دیگر بهانهای برای گوش ندادن به آن ندارید.
📖 ارزش این کتاب را خواهید فهمید ...
🕊 به همراه یکدیگر آزادی را تصویر خواهیم کرد.
🌐 برای دسترسی به فایلهای صوتی کتاب «در باب آزادی» کلیک کنید.
@pooyeshfekri
01.05.202513:31
🔵 مسئولین بیاختیار و مختارین بیمسئولیت؛ مسئله اصلی حکمرانی توسعه در ایران
✅ نکات کلیدی مصاحبه با دکتر محمد نهاوندیان در باب مسئله توسعه در ایران
🗓 این مصاحبه در تیرماه ۱۴۰۱ انجام شده است
@pooyeshfekri
🔹 جامعه توسعهیافته عبارت است از جامعهای که اولاً اختیارمندیاش رشدیافته باشد و مرتباً الزامات جای خودش را به اختیارات تبدیل کرده باشد. البته در آن اختیارمندی آزادی سیاسی هم هست، رقابت اقتصادی هم هست، شکوفایی فرهنگی-هنری هم هست. ذات توسعه با ذات اختیار عجین است.
🔹 بعد از پیروزی انقلاب در سال ۵۷ میرسد، قانون اساسیای که نوشته میشود، در مفهومش مفهوم انتخاب مردم ریشه دارد و همه چیز بر اساس انتخاب است. اما از این مجموعهٔ مدون، چه چیزهایی در اجرا تحقق پیدا میکند؟
🔹 در مواردی که بین اقتضائات امنیت و اقتضائات توسعه تعارض پیشآمده است، همیشه امنیت اولویت اول بوده است. بهعلاوه از امنیت هم، تعریف مُوسّعی شده است به طوری که خودش را جلوی هر چیزی قرار میدهد و اقتضائات توسعه به حاشیه رانده میشود.
🔹 یک موقع شما امنیت را وجودی تعریف میکنید و هر چیزی که موجودیت کشور را به خطر بیندازد، امنیتی میشود؛ اما یک موقع هست که اگر فلان فاکتور سیاسی هم مورد تهدید قرار گرفت، این هم امنیتی میشود؛ یعنی مسائل را فوراً امنیتی تلقی میکنید. آنوقت این امنیت خیلی فربه میشود و خودش را جلوی هر چیزی قرار میدهد و اقتضائات توسعه به حاشیه رانده میشود.
🔹 در حالی که مفهوم توسعه دو چیز میخواهد؛ یکی جامعنگری و دیگری بلندمدت نگری است و این دو لازمههای قطعی توسعه است. اما معمولاً حاضر به گرفتن تصمیمات سخت بلندمدت که نوعی التزام رفتاری از آن در بیاید نبودهایم و یک عملگرایی لحظهپردازانه حاکم بوده است.
🔹 یکی از اصلیترین مسائل حکمرانی ما ایجاد مسئولین بیاختیار یا کم اختیار و مختارین بیمسئولیت یا کم مسئولیت است. یعنی ما مسئولیت توسعه را از یک جایی میخواهیم که لزوماً همه اختیارات تصمیمگیری برای توسعه را ندارد و ما در سازمان اجرا - مخصوصاً در بیست سال اخیر - شاهد روند مستمر کاهش اختیارات دولت بودهایم؛ یعنی به ضرر دولت و به نفع نهادهای مختار و غیرمسئول.
🔹 دستگاههای موازی با همان ذهنیت امنیت شکلگرفته است که این موازیهای مستمر بسیار هم پرهزینه است و اولین صدمهاش به تمرکز سیاستگذاری است. روندی که بازرسیها و تقویت دستگاههای نظارتی را افزایش داده است. حاصلش چیست؟ حاصلش بیجرئتی مدیر است و دیگر کسی جرئت تصمیمات اساسی به خودش نمیدهد.
🔹 یک نگاه غیرفنی نسبت به برنامه توسعه وجود دارد که به جمعبندی یک سری آرمانها در سند برنامه بسنده میکند و در نتیجه یک انسجام فرابخشی و جامعنگر در برنامهها وجود نداشته است که کشور را در یک حرکت بلندمدت ببیند.
🔹 برنامههای توسعه برنامههای بخشی – یا حتی زیربخشی – است که آنها ناظر به اجرا است و از آن لزوماً تغییر وضع موجود برنمیآید. تغییر زیاد مدیریتها هم به تصمیمات بلندمدت و توسعهای لطمه میزند.
🔹 یک بحث بسیار مهم که پیش از همه باید به آن توجه شود، جایگاه برنامهریز و بحث سرمایه اجتماعی است. ما مرتباً سرمایه اجتماعیمان را به تحلیل بردیم. کسی میتواند برنامهریز باشد که جامعه او را قبول داشته باشد و به او اعتماد کند. اگر این سرمایه اجتماعی مرتباً رو به تحلیل باشد، مثل یک ستونی است که از زیر موریانه آن را ویران میکند.
🔹 واقعاً میبایست روی عواطف و احساسات و ارزشهای مردم صداقت نشان دهیم و سرمایه اجتماعی را بازیافت کنیم، بعد میشود برنامهریزی کرد. این شاید مقدمهای بر همه آن مواردی که عرض کردم، باشد. همه چیز از آن مشارکت اجتماعی شروع میشود، یعنی کارهای بزرگ را با مردم میتوان شروع کرد.
🔹 برای بهبود مسیر کشور، به نظر من اولین کاری که یک رئیسجمهور باید بکند، مهندسی استمرار مشارکت اجتماعی است. دوم این است که ساختار قدرت را بشناسد. با ساختار قدرت نباید در افتاد؛ باید اثبات کرد که اصلاح امور به نفع سیستم و تداوم قدرت است. سوم این است که بخش خصوصی و حوزه اجتماعی را به طور اساسی به کمک بطلبد.
🔹 دولت باید به تداوم مسیر هم فکر کند؛ برای تداوم هم باید یک نهاد سیاسی و یک مرکب سیاسی شکل گیرد که تداوم و ارتقای مسیر را عهدهدار باشد. نمیگویم حتماً حزب، اما بههرحال یک جریان اجتماعی-سیاسی حامی تحول باید شکل گیرد.
📃 برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید.
🤝 برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.
✅ نکات کلیدی مصاحبه با دکتر محمد نهاوندیان در باب مسئله توسعه در ایران
🗓 این مصاحبه در تیرماه ۱۴۰۱ انجام شده است
@pooyeshfekri
🔹 جامعه توسعهیافته عبارت است از جامعهای که اولاً اختیارمندیاش رشدیافته باشد و مرتباً الزامات جای خودش را به اختیارات تبدیل کرده باشد. البته در آن اختیارمندی آزادی سیاسی هم هست، رقابت اقتصادی هم هست، شکوفایی فرهنگی-هنری هم هست. ذات توسعه با ذات اختیار عجین است.
🔹 بعد از پیروزی انقلاب در سال ۵۷ میرسد، قانون اساسیای که نوشته میشود، در مفهومش مفهوم انتخاب مردم ریشه دارد و همه چیز بر اساس انتخاب است. اما از این مجموعهٔ مدون، چه چیزهایی در اجرا تحقق پیدا میکند؟
🔹 در مواردی که بین اقتضائات امنیت و اقتضائات توسعه تعارض پیشآمده است، همیشه امنیت اولویت اول بوده است. بهعلاوه از امنیت هم، تعریف مُوسّعی شده است به طوری که خودش را جلوی هر چیزی قرار میدهد و اقتضائات توسعه به حاشیه رانده میشود.
🔹 یک موقع شما امنیت را وجودی تعریف میکنید و هر چیزی که موجودیت کشور را به خطر بیندازد، امنیتی میشود؛ اما یک موقع هست که اگر فلان فاکتور سیاسی هم مورد تهدید قرار گرفت، این هم امنیتی میشود؛ یعنی مسائل را فوراً امنیتی تلقی میکنید. آنوقت این امنیت خیلی فربه میشود و خودش را جلوی هر چیزی قرار میدهد و اقتضائات توسعه به حاشیه رانده میشود.
🔹 در حالی که مفهوم توسعه دو چیز میخواهد؛ یکی جامعنگری و دیگری بلندمدت نگری است و این دو لازمههای قطعی توسعه است. اما معمولاً حاضر به گرفتن تصمیمات سخت بلندمدت که نوعی التزام رفتاری از آن در بیاید نبودهایم و یک عملگرایی لحظهپردازانه حاکم بوده است.
🔹 یکی از اصلیترین مسائل حکمرانی ما ایجاد مسئولین بیاختیار یا کم اختیار و مختارین بیمسئولیت یا کم مسئولیت است. یعنی ما مسئولیت توسعه را از یک جایی میخواهیم که لزوماً همه اختیارات تصمیمگیری برای توسعه را ندارد و ما در سازمان اجرا - مخصوصاً در بیست سال اخیر - شاهد روند مستمر کاهش اختیارات دولت بودهایم؛ یعنی به ضرر دولت و به نفع نهادهای مختار و غیرمسئول.
🔹 دستگاههای موازی با همان ذهنیت امنیت شکلگرفته است که این موازیهای مستمر بسیار هم پرهزینه است و اولین صدمهاش به تمرکز سیاستگذاری است. روندی که بازرسیها و تقویت دستگاههای نظارتی را افزایش داده است. حاصلش چیست؟ حاصلش بیجرئتی مدیر است و دیگر کسی جرئت تصمیمات اساسی به خودش نمیدهد.
🔹 یک نگاه غیرفنی نسبت به برنامه توسعه وجود دارد که به جمعبندی یک سری آرمانها در سند برنامه بسنده میکند و در نتیجه یک انسجام فرابخشی و جامعنگر در برنامهها وجود نداشته است که کشور را در یک حرکت بلندمدت ببیند.
🔹 برنامههای توسعه برنامههای بخشی – یا حتی زیربخشی – است که آنها ناظر به اجرا است و از آن لزوماً تغییر وضع موجود برنمیآید. تغییر زیاد مدیریتها هم به تصمیمات بلندمدت و توسعهای لطمه میزند.
🔹 یک بحث بسیار مهم که پیش از همه باید به آن توجه شود، جایگاه برنامهریز و بحث سرمایه اجتماعی است. ما مرتباً سرمایه اجتماعیمان را به تحلیل بردیم. کسی میتواند برنامهریز باشد که جامعه او را قبول داشته باشد و به او اعتماد کند. اگر این سرمایه اجتماعی مرتباً رو به تحلیل باشد، مثل یک ستونی است که از زیر موریانه آن را ویران میکند.
🔹 واقعاً میبایست روی عواطف و احساسات و ارزشهای مردم صداقت نشان دهیم و سرمایه اجتماعی را بازیافت کنیم، بعد میشود برنامهریزی کرد. این شاید مقدمهای بر همه آن مواردی که عرض کردم، باشد. همه چیز از آن مشارکت اجتماعی شروع میشود، یعنی کارهای بزرگ را با مردم میتوان شروع کرد.
🔹 برای بهبود مسیر کشور، به نظر من اولین کاری که یک رئیسجمهور باید بکند، مهندسی استمرار مشارکت اجتماعی است. دوم این است که ساختار قدرت را بشناسد. با ساختار قدرت نباید در افتاد؛ باید اثبات کرد که اصلاح امور به نفع سیستم و تداوم قدرت است. سوم این است که بخش خصوصی و حوزه اجتماعی را به طور اساسی به کمک بطلبد.
🔹 دولت باید به تداوم مسیر هم فکر کند؛ برای تداوم هم باید یک نهاد سیاسی و یک مرکب سیاسی شکل گیرد که تداوم و ارتقای مسیر را عهدهدار باشد. نمیگویم حتماً حزب، اما بههرحال یک جریان اجتماعی-سیاسی حامی تحول باید شکل گیرد.
📃 برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید.
🤝 برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.
12.04.202513:31
⭕️ تحلیلی بر شورشهای آب و خیزشهای دهقانی در شرق اصفهان
✍️ دکتر عباس حاتمی
عضو هیئت موسس پویش فکری توسعه و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان
@pooyeshfekri
🔹 ایران دوره مدرن عموماً با وقوع انواع شورش ها و خیزش های اجتماعی شناخته می شود. چنانکه خیزش های کارگری، دانشجویی، زنان، طبقات متوسط سنتی و طبقات متوسط جدید را می توان در تاریخ یکصد ساله اخیر به وفور یافت.
🔹 اما دیدگاه رایجی بین محققان علوم اجتماعی در این خصوص وجود دارد که برخلاف سایر جنبش های طبقاتی، جنبش های دهقانی تا حد زیادی در ایران غایب بوده است. با این وجود، به نظر میرسد در دو دهه اخیر، پدیدهای تقریباً استثنایی در فلات مرکزی ایران در حال وقوع بوده است.
🔹 این پدیده استثنایی، پیدایش شورش های مداوم آب در بستر یک جنبش کمابیش دهقانی است که کشاورزان شرق اصفهان در مرکز ثقل آن قرار داشته اند. این خیزش که از سالهای ۱۳۷۸ به شکل نامنسجم و محدود از شرق اصفهان آغاز گردید، اکنون به یک خیزش دهقانی تقریباً منسجم و تا حدی گسترده تبدیل شده است.
🔹 این یاداشت می کوشد به این سوال پاسخ دهد که چرا و چگونه جنبش و خیزش های دهقانی مزبور در دهه های اخیر در این بخش از ایران سربرآورده و گسترش یافته اند و در پاره ای از موارد مسیر خشونت در پیش گرفته اند؟
🛑 احساس محرومیت و طردشدگی
🔹 اولین عامل مهم در پیدایش خیزش دهقانی مزبور، احساس محرومیت، ناعدالتی و طرد شدگی است. پیدایش احساس محرومیت مزبور، از یک سو این به دلیل تخصیص حجم قابل توجهی از آب برای بالا دست و تخصیص ناچیز و یا عدم تخصیص آب به پایین دست بوده است.
🔹 مساله دوم احساس حاشیه نشینی و طردشدگی کشاورزان در نظام حکمرانی آب و مناسبات قدرت حاکم بر آن است. کشاورزان به این درک رسیده اند که آنها درحاشیه مناسبات آب قرار گرفته یا حتی کنار گذاشته شده اند و لاجرم آنها خود را فراموش شدگان حوزه حکمرانی آب دیده اند.
🛑 پیدایش آگاهی طبقاتی
🔹 دومین عامل، پیدایش آگاهی طبقاتی بوده است. کشاورزان از طریق فضای مجازی، اطلاعات قابل توجهی در خصوص وضعیت تخصیص ناعادلانه آب به دست آورده اند و احساس محرومیت آنها از این طریق برانگیخته شده و بروز اجتماعی یافته است.
🔹 فضای مجازی همین طور امکان یارگیری، شبکه سازی، فراخوان برای تجمعات و در کل امکان بسیج منابع بیشتر را برای آنها فراهم ساخته است. به همین دلیل شاید مشخص ترین وجه تمایز کشاورزان قبل و بعد از انقلاب پیدایش این شکل از آگاهی و بسیج گسترده منابع از طریق فضای مجازی بوده است.
🛑 انفعال و بی عملی دولت
🔹 گرچه در ۲۵ سال گذشته، واکنش نظام سیاسی به اعتراضات کشاورزان ترکیبی از انفعال، سرکوب و سازش بوده است، اما انفعال دولت در حل بحران آب همواره در این بیست و پنج سال دست بالا را داشته است.
🔹به عبارتی، مسیر توسل به خشونت، سراسر از سوی کشاورزان شرق انتخاب نشده است، بلکه این مسیر برای آنها انتخاب شده است. گرچه این تحلیل در هر حال موافق اقدامات خشونت آمیزکشاورزان نیست، اما نمیتوان تنها اقدام کشاورزان را دید و عامل پیدایش این اقدامات را نادیده گرفت.
❗️نکته پایانی
🔹 به نظر می رسد چیزی که در شرق اصفهان در حال روی دادن است را نمی توان به چرخاندن بیل در هوا یا شکستن لوله انتقال آب تقلیل داد. برعکس به نظر می رسد یک خیزش دهقانی در شرق اصفهان در حال شکل گیری و گسترش است.
🔹 چنانکه این خیزش به تدریج نه تنها در حال گسترش بنیانهای اجتماعی خود در میان کشاورزان است، بلکه تلاش می کند از میان سایر طبقات اجتماعی نیز یارگیری کند. برای نمونه اکنون این خیزش از میان طبقات متوسط مانند طرفداران و کنشگران محیط زیست و حوزه سلامت نیز در حال عضوگیری است.
🔹 این موضوع نشان می دهد خیزش مزبور تا چه اندازه پتانسیل های تبدیل شدن به یک خیزش اجتماعی گسترده را در درون خود دارد و تقلیل آن به کشاورزانی که لوله می شکنند یا بیل در هوا می چرخانند تا چه اندازه دور از واقعیت است.
🔹 به همین دلیل به احتمال زیاد تا زمانیکه رودخانه زاینده رود حیات نیابد، این خیزش دهقانی به تدریج می تواند حتی بنیانهای اجتماعی گسترده تری پیدا کند. به بیانی دیگر تا زمانیکه زاینده رود حیات نیابد، نمی توان از مرگ و خاموشی این خیزش دهقانی صحبت کرد.
🔹 این یعنی اکنون در شرق، میان احیای جریان طبیعی رودخانه و مرگ جریان اجتماعی خیزش دهقانی پیوند مستحکمی برقرار شده است. این شیوه از پیوند میان مرگ و زندگی در شرق اصفهان، مبین یک شیوه پیوند استثنایی است. درست مانند پیدایش خود خیزش دهقانی در شرق اصفهان که در تاریخ مدرن ایران یک استثناء است.
🔹 توصیه این یادداشت به حاکمیت این است که این استثناگرایی در فلات مرکزی و ضرورت احیای زاینده رود را دست کم نگیرند.
📃 متن تفصیلی یادداشت را اینجا بخوانید.
✍️ دکتر عباس حاتمی
عضو هیئت موسس پویش فکری توسعه و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان
@pooyeshfekri
🔹 ایران دوره مدرن عموماً با وقوع انواع شورش ها و خیزش های اجتماعی شناخته می شود. چنانکه خیزش های کارگری، دانشجویی، زنان، طبقات متوسط سنتی و طبقات متوسط جدید را می توان در تاریخ یکصد ساله اخیر به وفور یافت.
🔹 اما دیدگاه رایجی بین محققان علوم اجتماعی در این خصوص وجود دارد که برخلاف سایر جنبش های طبقاتی، جنبش های دهقانی تا حد زیادی در ایران غایب بوده است. با این وجود، به نظر میرسد در دو دهه اخیر، پدیدهای تقریباً استثنایی در فلات مرکزی ایران در حال وقوع بوده است.
🔹 این پدیده استثنایی، پیدایش شورش های مداوم آب در بستر یک جنبش کمابیش دهقانی است که کشاورزان شرق اصفهان در مرکز ثقل آن قرار داشته اند. این خیزش که از سالهای ۱۳۷۸ به شکل نامنسجم و محدود از شرق اصفهان آغاز گردید، اکنون به یک خیزش دهقانی تقریباً منسجم و تا حدی گسترده تبدیل شده است.
🔹 این یاداشت می کوشد به این سوال پاسخ دهد که چرا و چگونه جنبش و خیزش های دهقانی مزبور در دهه های اخیر در این بخش از ایران سربرآورده و گسترش یافته اند و در پاره ای از موارد مسیر خشونت در پیش گرفته اند؟
🛑 احساس محرومیت و طردشدگی
🔹 اولین عامل مهم در پیدایش خیزش دهقانی مزبور، احساس محرومیت، ناعدالتی و طرد شدگی است. پیدایش احساس محرومیت مزبور، از یک سو این به دلیل تخصیص حجم قابل توجهی از آب برای بالا دست و تخصیص ناچیز و یا عدم تخصیص آب به پایین دست بوده است.
🔹 مساله دوم احساس حاشیه نشینی و طردشدگی کشاورزان در نظام حکمرانی آب و مناسبات قدرت حاکم بر آن است. کشاورزان به این درک رسیده اند که آنها درحاشیه مناسبات آب قرار گرفته یا حتی کنار گذاشته شده اند و لاجرم آنها خود را فراموش شدگان حوزه حکمرانی آب دیده اند.
🛑 پیدایش آگاهی طبقاتی
🔹 دومین عامل، پیدایش آگاهی طبقاتی بوده است. کشاورزان از طریق فضای مجازی، اطلاعات قابل توجهی در خصوص وضعیت تخصیص ناعادلانه آب به دست آورده اند و احساس محرومیت آنها از این طریق برانگیخته شده و بروز اجتماعی یافته است.
🔹 فضای مجازی همین طور امکان یارگیری، شبکه سازی، فراخوان برای تجمعات و در کل امکان بسیج منابع بیشتر را برای آنها فراهم ساخته است. به همین دلیل شاید مشخص ترین وجه تمایز کشاورزان قبل و بعد از انقلاب پیدایش این شکل از آگاهی و بسیج گسترده منابع از طریق فضای مجازی بوده است.
🛑 انفعال و بی عملی دولت
🔹 گرچه در ۲۵ سال گذشته، واکنش نظام سیاسی به اعتراضات کشاورزان ترکیبی از انفعال، سرکوب و سازش بوده است، اما انفعال دولت در حل بحران آب همواره در این بیست و پنج سال دست بالا را داشته است.
🔹به عبارتی، مسیر توسل به خشونت، سراسر از سوی کشاورزان شرق انتخاب نشده است، بلکه این مسیر برای آنها انتخاب شده است. گرچه این تحلیل در هر حال موافق اقدامات خشونت آمیزکشاورزان نیست، اما نمیتوان تنها اقدام کشاورزان را دید و عامل پیدایش این اقدامات را نادیده گرفت.
❗️نکته پایانی
🔹 به نظر می رسد چیزی که در شرق اصفهان در حال روی دادن است را نمی توان به چرخاندن بیل در هوا یا شکستن لوله انتقال آب تقلیل داد. برعکس به نظر می رسد یک خیزش دهقانی در شرق اصفهان در حال شکل گیری و گسترش است.
🔹 چنانکه این خیزش به تدریج نه تنها در حال گسترش بنیانهای اجتماعی خود در میان کشاورزان است، بلکه تلاش می کند از میان سایر طبقات اجتماعی نیز یارگیری کند. برای نمونه اکنون این خیزش از میان طبقات متوسط مانند طرفداران و کنشگران محیط زیست و حوزه سلامت نیز در حال عضوگیری است.
🔹 این موضوع نشان می دهد خیزش مزبور تا چه اندازه پتانسیل های تبدیل شدن به یک خیزش اجتماعی گسترده را در درون خود دارد و تقلیل آن به کشاورزانی که لوله می شکنند یا بیل در هوا می چرخانند تا چه اندازه دور از واقعیت است.
🔹 به همین دلیل به احتمال زیاد تا زمانیکه رودخانه زاینده رود حیات نیابد، این خیزش دهقانی به تدریج می تواند حتی بنیانهای اجتماعی گسترده تری پیدا کند. به بیانی دیگر تا زمانیکه زاینده رود حیات نیابد، نمی توان از مرگ و خاموشی این خیزش دهقانی صحبت کرد.
🔹 این یعنی اکنون در شرق، میان احیای جریان طبیعی رودخانه و مرگ جریان اجتماعی خیزش دهقانی پیوند مستحکمی برقرار شده است. این شیوه از پیوند میان مرگ و زندگی در شرق اصفهان، مبین یک شیوه پیوند استثنایی است. درست مانند پیدایش خود خیزش دهقانی در شرق اصفهان که در تاریخ مدرن ایران یک استثناء است.
🔹 توصیه این یادداشت به حاکمیت این است که این استثناگرایی در فلات مرکزی و ضرورت احیای زاینده رود را دست کم نگیرند.
📃 متن تفصیلی یادداشت را اینجا بخوانید.


08.05.202513:21
📚 به مناسبت نمایشگاه کتاب تهران، تا ۲۷ اردیبهشت ماه، کتابها و محصولات پویش فکری توسعه را با ۱۵ درصد تخفیف خریداری کنید.
✅ برای اعمال تخفیف روی سبد خرید خود، از کد ketab1404 استفاده کنید. این تخفیف برای خریدهای بیشتر (یا برابر با) ۵۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است.
🛒 برای دیدن و سفارش اینترنتی کتابها و محصولات کلیک کنید.
@pooyeshfekri
✅ برای اعمال تخفیف روی سبد خرید خود، از کد ketab1404 استفاده کنید. این تخفیف برای خریدهای بیشتر (یا برابر با) ۵۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است.
🛒 برای دیدن و سفارش اینترنتی کتابها و محصولات کلیک کنید.
@pooyeshfekri
17.04.202513:34
🔵 باور کنید قانون اساسی ما به اکثریت اعتقاد دارد. تحمیل نظر اقلیت، حاصل فرهنگ ماست!
✅ نکات کلیدی مصاحبه با دکتر محمدباقر نوبخت در باب مسئله توسعه در ایران
🗓 این مصاحبه در دی ماه ۱۴۰۰ انجام شده است.
@pooyeshfekri
🔹 واژه توسعه که ما از آن صحبت میکنیم، از نظر من پاسخی به آلام ناشی از جنگ جهانی دوم و حتی جنگ جهانی اول بود؛ همچنین کشورهایی که از بند استعمار رها شده بودند نیز به دنبال چنین چیزی بودند و این فصل مشترک «توسعه» نام گرفت.
🔹 اما با کدام استراتژی ما به آن توسعهای که جمهوری اسلامی از بین انواع تفکرها و مفاهیم توسعه پذیرفته است، میتوانیم برسیم؟ بالاخره از این ۱۲-۱۳ مکتب اقتصادی و از سه نظام اقتصادی موجود، ما بالاخره کدام هستیم و اسناد فرادست ما در این مسئله چه میگوید؟
🔹 به نظر میرسد با محدودیتهایی که جمهوری اسلامی ایران دارد، باید توسعهٔ خاص خودش را تعریف کند. بنابراین امروز باید واقعبینانهتر عمل کنیم و به دنبال یک توسعه اقتضایی باشیم که در این فرهنگ و با این قانون اساسی عملیاتی باشد که ممکن است با نگاه نظریای که ما نسبت به توسعه داریم، متفاوت باشد.
🔹 من فکر میکنم الگوی بومیای که در تاریخ و جغرافیای جمهوری اسلامی ایران قابل تعبیه، بروز و تعیّن باشد، شدنی است. اما این الگوی بومی از یک طرف با تعارضهای بیرونی مواجه است و از طرفی به همان میزان با تعارضهای درونی هم مواجه است.
🔹 تعارض درونی کجاست؟ آن گروههایی هستند که منبعث از فرهنگ هستند که خیال میکند که اگر اقلیت هم هستند، ولی چون او به گونهای دیگر فکر میکند، اکثریت باطل است.
🔹 جوامع لیبرال دموکراسی حق را آن چیزی میدانند که اکثریت در آن مقطع گفته است و بنابراین میتواند متنوع باشد و بعد همه مقید میشوند. اما ما فراتر از اکثریت، به یک حق اصالتی برای باور و تفکرمان قائل هستیم؛ طوری که حتی اگر تمام خلق عالم هم به مسیر دیگری برود، ما فکر میکنیم که در همین مسیر باید باقی بمانیم و یکتنه هم در برابر همه بایستیم.
🔹 حتی وقتی شما یک دولت حداکثریای میشوید و اکثر مردم به شما رأی میدهند، ولی یک گروه کوچکی به خودشان حق میدهند (این حق البته یک حق قانونی نیست؛ بلکه یک حق ایدئولوژیک است) که در تعارض با دولت قرار بگیرند. این حاصل قانون اساسی نیست، قانون اساسی ما به اکثریت اعتقاد دارد؛ اینها حاصل فرهنگ ما است.
🔹 بنابراین آنچه امروز بهعنوان موانع توسعه با ابتناء به اسناد فرادست است، بیش از اینکه مشکل خود اسناد فرادست – قانون اساسی – باشد، عدم اجرای آن موارد است؛ پس مشکل الگویی نیست که در قانون اساسی مطرح شد. و این به فرهنگ برمیگردد؛ چون در این فرهنگ بالاخره نظارتپذیری همیشه با یک تعارضهایی مواجه است.
🔹 من توسعه را یک تحولی در چند محور میدانم و اعتقاد دارم که حتماً باید اولاً یک تغییراتی در بحث اقتصادمان داشته باشیم. دوم، بعد تحولاتی در عرصه علم و فناوری است. سوم، نوع نگرشهای سیاسی است و قطعاً یک بعد از توسعه در عرصههای سیاسی تعریف میشود.
🔹 بحث بعدی بحث فرهنگی است؛ حتماً باید تحولاتی از جنس فرهنگ در کشورمان رخ دهد که ما بتوانیم بگوییم که ما از یک جامعهٔ قبل از توسعهیافتگی به مرحلهٔ توسعهیافتگی رسیدهایم.
🔹 همچنین به لحاظ مباحث دفاعی و امنیتی، اساساً هنوز در جامعهٔ جهانی جذب نشدیم که در اینجا نیز باید یک سلسله تغییراتی اتفاق بیفتد. بالطبع اگر این تحولات در عرصههای اقتصادی تا عرصهٔ امنیتی در کشور ما اتفاق نیفتد، اینکه بگوییم ما توسعهیافته شدیم و کشوری توسعهیافته هستیم، امکانپذیر نیست.
🔹 اگر این ابعاد جمع شود، میتوانیم در یک جمعبندی کلی، یک حس رضایت از خودمان، از ایرانی بودنمان، از زندگیمان داشته باشیم و عرصه برای افراد جامعه فراهم میشود که بتوانند استعدادهای خود را شکوفا کنند.
🔹 در واقع توسعه یک شرایط و یک کیفیتی است که امکان بروز استعدادهای درونی هرکسی، تا آنجایی که ظرفیت دارد، فراهم میشود و با فراهم شدن اینها هست که آن جامعه به حد کافی منبسط خواهد شد و به آن انبساط موثق و به آن کیفیت و شرایط میتوانیم توسعه بگوییم.
☑️ نظرات تفصیلی محمد باقر نوبخت در باب الگوی مطلوب توسعه در ایران را میتوانید در کتاب تالیفی ایشان با عنوان «پژوهشی پیرامون الگوهای توسعه (مقدمه ای بر الگوی مطلوب توسعه ایرانی – اسلامی)» بخوانید.
📃 برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید.
🤝 برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.
✅ نکات کلیدی مصاحبه با دکتر محمدباقر نوبخت در باب مسئله توسعه در ایران
🗓 این مصاحبه در دی ماه ۱۴۰۰ انجام شده است.
@pooyeshfekri
🔹 واژه توسعه که ما از آن صحبت میکنیم، از نظر من پاسخی به آلام ناشی از جنگ جهانی دوم و حتی جنگ جهانی اول بود؛ همچنین کشورهایی که از بند استعمار رها شده بودند نیز به دنبال چنین چیزی بودند و این فصل مشترک «توسعه» نام گرفت.
🔹 اما با کدام استراتژی ما به آن توسعهای که جمهوری اسلامی از بین انواع تفکرها و مفاهیم توسعه پذیرفته است، میتوانیم برسیم؟ بالاخره از این ۱۲-۱۳ مکتب اقتصادی و از سه نظام اقتصادی موجود، ما بالاخره کدام هستیم و اسناد فرادست ما در این مسئله چه میگوید؟
🔹 به نظر میرسد با محدودیتهایی که جمهوری اسلامی ایران دارد، باید توسعهٔ خاص خودش را تعریف کند. بنابراین امروز باید واقعبینانهتر عمل کنیم و به دنبال یک توسعه اقتضایی باشیم که در این فرهنگ و با این قانون اساسی عملیاتی باشد که ممکن است با نگاه نظریای که ما نسبت به توسعه داریم، متفاوت باشد.
🔹 من فکر میکنم الگوی بومیای که در تاریخ و جغرافیای جمهوری اسلامی ایران قابل تعبیه، بروز و تعیّن باشد، شدنی است. اما این الگوی بومی از یک طرف با تعارضهای بیرونی مواجه است و از طرفی به همان میزان با تعارضهای درونی هم مواجه است.
🔹 تعارض درونی کجاست؟ آن گروههایی هستند که منبعث از فرهنگ هستند که خیال میکند که اگر اقلیت هم هستند، ولی چون او به گونهای دیگر فکر میکند، اکثریت باطل است.
🔹 جوامع لیبرال دموکراسی حق را آن چیزی میدانند که اکثریت در آن مقطع گفته است و بنابراین میتواند متنوع باشد و بعد همه مقید میشوند. اما ما فراتر از اکثریت، به یک حق اصالتی برای باور و تفکرمان قائل هستیم؛ طوری که حتی اگر تمام خلق عالم هم به مسیر دیگری برود، ما فکر میکنیم که در همین مسیر باید باقی بمانیم و یکتنه هم در برابر همه بایستیم.
🔹 حتی وقتی شما یک دولت حداکثریای میشوید و اکثر مردم به شما رأی میدهند، ولی یک گروه کوچکی به خودشان حق میدهند (این حق البته یک حق قانونی نیست؛ بلکه یک حق ایدئولوژیک است) که در تعارض با دولت قرار بگیرند. این حاصل قانون اساسی نیست، قانون اساسی ما به اکثریت اعتقاد دارد؛ اینها حاصل فرهنگ ما است.
🔹 بنابراین آنچه امروز بهعنوان موانع توسعه با ابتناء به اسناد فرادست است، بیش از اینکه مشکل خود اسناد فرادست – قانون اساسی – باشد، عدم اجرای آن موارد است؛ پس مشکل الگویی نیست که در قانون اساسی مطرح شد. و این به فرهنگ برمیگردد؛ چون در این فرهنگ بالاخره نظارتپذیری همیشه با یک تعارضهایی مواجه است.
🔹 من توسعه را یک تحولی در چند محور میدانم و اعتقاد دارم که حتماً باید اولاً یک تغییراتی در بحث اقتصادمان داشته باشیم. دوم، بعد تحولاتی در عرصه علم و فناوری است. سوم، نوع نگرشهای سیاسی است و قطعاً یک بعد از توسعه در عرصههای سیاسی تعریف میشود.
🔹 بحث بعدی بحث فرهنگی است؛ حتماً باید تحولاتی از جنس فرهنگ در کشورمان رخ دهد که ما بتوانیم بگوییم که ما از یک جامعهٔ قبل از توسعهیافتگی به مرحلهٔ توسعهیافتگی رسیدهایم.
🔹 همچنین به لحاظ مباحث دفاعی و امنیتی، اساساً هنوز در جامعهٔ جهانی جذب نشدیم که در اینجا نیز باید یک سلسله تغییراتی اتفاق بیفتد. بالطبع اگر این تحولات در عرصههای اقتصادی تا عرصهٔ امنیتی در کشور ما اتفاق نیفتد، اینکه بگوییم ما توسعهیافته شدیم و کشوری توسعهیافته هستیم، امکانپذیر نیست.
🔹 اگر این ابعاد جمع شود، میتوانیم در یک جمعبندی کلی، یک حس رضایت از خودمان، از ایرانی بودنمان، از زندگیمان داشته باشیم و عرصه برای افراد جامعه فراهم میشود که بتوانند استعدادهای خود را شکوفا کنند.
🔹 در واقع توسعه یک شرایط و یک کیفیتی است که امکان بروز استعدادهای درونی هرکسی، تا آنجایی که ظرفیت دارد، فراهم میشود و با فراهم شدن اینها هست که آن جامعه به حد کافی منبسط خواهد شد و به آن انبساط موثق و به آن کیفیت و شرایط میتوانیم توسعه بگوییم.
☑️ نظرات تفصیلی محمد باقر نوبخت در باب الگوی مطلوب توسعه در ایران را میتوانید در کتاب تالیفی ایشان با عنوان «پژوهشی پیرامون الگوهای توسعه (مقدمه ای بر الگوی مطلوب توسعه ایرانی – اسلامی)» بخوانید.
📃 برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید.
🤝 برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.
04.05.202510:24
📚🖋 آخرالزمانها: نخبگان و ضدنخبگان، و مسیر گسست سیاسی
❓آیا کارکرد تاریخ به عبرتآموزی و پند گرفتن از سرگذشت پیشینیان محدود میشود؟ آیا امروزه با پیشرفت در گردآوری و رمزگذاری دادهها و با مدلهای پیچیدۀ ریاضیاتی میتوانیم قدری پا را فراتر بگذاریم و تاریخ را برای پیشبینی بحرانها و فروپاشیها در جوامع مختلف به کار بگیریم؟
🔹 پیتر تورچین در کتاب ارزشمند آخرالزمانها محصول پژوهشهای بیستوچندسالۀ خود و همکارانش در گردآوری پایگاه دادههای بزرگ تاریخی و ساخت و بهبود مدلهای پیشبینی تقریبی رخدادهای بزرگ در جوامع را به خواننده عرضه کرده است.
🔹 این مدلها که گاهی با بیش از صد متغیر اجرا میشوند، امتحان خود را پس از سالها اصلاح پس دادهاند، روزبهروز بهتر شدهاند و همچنان به همراه پایگاه دادههایشان در حال بهبود و تکمیل هستند.
🔹 تورچین و همکارانش نشان میدهند که اکنون با این دادهها و مدلها میتوان با دقتی زیاد، چرخههای گسست و فروپاشی سیاسی کشورها را پیشبینی کرد.
🔹 تورچین در این کتاب فقط دربارۀ سه متغیر بسیار مهم بحث میکند که تأثیر آنها در وقوع بحرانها و فروپاشیها بسیار بیشتر از متغیرهای دیگر است:
▪️تولید افراطی نخبگان (که بارزترین مصداق آن در جوامع امروزی، تولید تعداد کثیر و اضافیِ تحصیلکردههای دانشگاهی است)؛
▪️ سپس افزایش نزاع بین نخبگان بر سر منابع محدود؛ و
▪️مفلوکسازی عموم (گسترش فقر و افزایش نابرابری در ثروت و درآمد).
🔹 تورچین جایجای کتاب را به بررسی مصادیق این مفاهیم در تاریخ جهان، از اروپا تا آمریکا و آسیا اختصاص داده است. او مصادیق پرشمار از پیشبینی صحیح مدلها نیز ارائه میکند و رابطۀ تولید افراطی نخبگان و مفلوکسازی عموم با وقوع بحرانها در آن جوامع را آشکار میکند.
📘 آخرالزمانها: نخبگان و ضدنخبگان و مسیر گسست سیاسی؛ پیتر تورچین، ترجمه: اصلان قودجانی، انتشارات آموخته، ۱۴۰۳.
@pooyeshfekri
❓آیا کارکرد تاریخ به عبرتآموزی و پند گرفتن از سرگذشت پیشینیان محدود میشود؟ آیا امروزه با پیشرفت در گردآوری و رمزگذاری دادهها و با مدلهای پیچیدۀ ریاضیاتی میتوانیم قدری پا را فراتر بگذاریم و تاریخ را برای پیشبینی بحرانها و فروپاشیها در جوامع مختلف به کار بگیریم؟
🔹 پیتر تورچین در کتاب ارزشمند آخرالزمانها محصول پژوهشهای بیستوچندسالۀ خود و همکارانش در گردآوری پایگاه دادههای بزرگ تاریخی و ساخت و بهبود مدلهای پیشبینی تقریبی رخدادهای بزرگ در جوامع را به خواننده عرضه کرده است.
🔹 این مدلها که گاهی با بیش از صد متغیر اجرا میشوند، امتحان خود را پس از سالها اصلاح پس دادهاند، روزبهروز بهتر شدهاند و همچنان به همراه پایگاه دادههایشان در حال بهبود و تکمیل هستند.
🔹 تورچین و همکارانش نشان میدهند که اکنون با این دادهها و مدلها میتوان با دقتی زیاد، چرخههای گسست و فروپاشی سیاسی کشورها را پیشبینی کرد.
🔹 تورچین در این کتاب فقط دربارۀ سه متغیر بسیار مهم بحث میکند که تأثیر آنها در وقوع بحرانها و فروپاشیها بسیار بیشتر از متغیرهای دیگر است:
▪️تولید افراطی نخبگان (که بارزترین مصداق آن در جوامع امروزی، تولید تعداد کثیر و اضافیِ تحصیلکردههای دانشگاهی است)؛
▪️ سپس افزایش نزاع بین نخبگان بر سر منابع محدود؛ و
▪️مفلوکسازی عموم (گسترش فقر و افزایش نابرابری در ثروت و درآمد).
🔹 تورچین جایجای کتاب را به بررسی مصادیق این مفاهیم در تاریخ جهان، از اروپا تا آمریکا و آسیا اختصاص داده است. او مصادیق پرشمار از پیشبینی صحیح مدلها نیز ارائه میکند و رابطۀ تولید افراطی نخبگان و مفلوکسازی عموم با وقوع بحرانها در آن جوامع را آشکار میکند.
📘 آخرالزمانها: نخبگان و ضدنخبگان و مسیر گسست سیاسی؛ پیتر تورچین، ترجمه: اصلان قودجانی، انتشارات آموخته، ۱۴۰۳.
@pooyeshfekri
03.05.202509:19
🟡 سرگشتگی میان آسمان و زمین
✍️ بهمن ذکیپور
مدرس دانشگاه میجی
@pooyeshfekri
🔸 چندی پیش کتاب روایت محمد-سان، روایت محمدرضا سرکارآرانی از مسئله توسعه در ایران، به دستم رسید. از آنجایی که طی هفت سال گذشته با جناب سرکارآرانی مرتب مراوده و مصاحبت داشتهام و برای تهیه و تدوین کتاب در دست چاپ در راه آموختن آثار ایشان را بررسی کرده بودم، مباحث مطرحشده در این کتاب برایم تازگی چندانی نداشت.
🔸 با این حال، اگر بپذیریم که هر صاحب اندیشهای چارچوبی ثابت و مشخص از پرسشها، دغدغهها و مفاهیم بنیادین دارد که در گذر زمان آنها را صیقل و پرورش میدهد و در قالبهای نو بیان میکند، میتوان گفت که این کتاب نیز شکل جدیدی از تبیین همان اندیشههاست؛ اما با این تفاوت که این بار جناب حسین قربانی نقش راوی را بر عهده گرفته و کوشش کرده است که از لابهلای بخشی از آثار فارسی سرکارآرانی، روایتی را از دیدگاهها و باورهای او درباره مسئله توسعه در ایران ارائه بدهد.
🔸 اگر از سابقه آشنایی با چارچوب فکری جناب سرکارآرانی صرفنظر کنم و مانند خوانندهای ناآشنا با صبغه و سابقه اندیشه او (چنانکه روایت جناب قربانی هم در ابتدا چنین بوده است) به سراغ روایت محمد-سان بروم، از همان ابتدای کار با تناقضی عجیب میان عنوان کتاب، بافتار اصلی آن (روایت دیدگاههای سرکارآرانی)، «پیشگفتار دبیر علمی» به قلم جناب محسن رنانی و «دیدگاه یا نقد نویسنده راجع به روایت» به قلم جناب حسین قربانی روبهرو میشوم.
🔸 ارائه تعریفی دقیق از معنا و مفهوم «توسعه» امری بهغایت دشوار و پیچیده است؛ چراکه این واژه به خودی خود طیف وسیعی از مفاهیم، کارکردها و علوم را دربر میگیرد.
🔸 معمولا در باور عمومی «توسعه» قرین است با مدرنیته و پیامدهای صنعتی و فناورانه و دیجیتال آن. بر اساس این هم روابط و سازوکارهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی نیز بهعنوان یکی از ارکان اصلی «توسعه»یافتگی به حساب میآید.
🔸 از اینرو ما در اکثر اوقات، جوامعی را که با مفهوم و کارکردهای مدرنیته عجین شدهاند، جوامع «توسعهیافته» و جوامعی را که به نوعی هنوز درگیر جهانبینی ماقبل دکارتی هستند و برای شکوفایی صنعتی و اقتصادی در تلاشاند، «جوامع توسعهنیافته» یا «جوامع عقبمانده» مینامیم.
🔸 بر همین روال هم تصوری که عموما از جامعه ایران به دست میدهیم، جامعهای «در حال توسعه» یا به تعبیر دیگر «جامعهای در تمنای توسعه» است (چنانکه در روایت محمد-سان هم مرتب به آن اشاره شده است).
🔸 باوجوداین، وقتی پای نسبتها، جایگاه تاریخی و به یک معنا جایگاهیابی در سیطره مدرنیته و جهان جدید به میان میآید، گویی فهم از «توسعه» معنا و مفهوم دیگری به خود میگیرد.
🔸 برای نمونه بارها در برخورد با ایرانیانی که به ژاپن سفر داشتهاند (اعم از عامی و فرهیخته) از آنان شنیدهام که ژاپن با وجود داشتن توانمندی در عرصه فناوری، در زمینه روابط اجتماعی کشوری «عقبمانده» و با کاستیهای فراوان است.
🔸 به نظرم چنین ارزیابیای، فارغ از درستی یا نادرستی آن، بهخوبی توصیفکننده این نکته است که چگونه معنا و مفهوم «توسعه» میتواند امری سیال، نسبی، تعریفگریز و مبتنی بر جایگاه و زاویه دید ما باشد.
🔸 با این حال بیاییم به سراغ حداقلها و «توسعه» را فرایندی در پیشرفت صنعتی و اقتصادی در نظر بگیریم؛ زیرا بهطور عمومی فرض بر این است که تولید و عرضه محصول (خواه فیزیکی و خواه دیجیتال) به همراه الزامات اجتماعی و فرهنگی آن (مانند آموزش، مدیریت، ارزیابی و تحلیل بازار، فرهنگ استفاده، مبانی حقوقی و...) نشانگر رشد و توانمندی یک کشور یا جامعه است.
🔸 بهعنوان مثال، یکی از عوامل و عناصری که «توسعه» ژاپن را در اذهان تداعی میکند، محصولات شرکت تویوتا و الزامات مدیریتی آن نظیر «کایزن» است که مباحث زیادی را در رشتههایی نظیر اقتصاد، مدیریت، بازاریابی، آموزش و... پدید آورده است.
🔸 حال، اگر با تعریف فوق موافق باشیم و الزامات اجتماعی و فرهنگی یک محصول را بهعنوان حداقلی از مفهوم «توسعه» در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم که «برندسازی» نیز یکی از اجزای اصلی این الزامات است.
🔸 بنابراین آنچه در نخستین مواجهه با کتاب روایت محمد-سان (بهعنوان محصولی فرهنگی) به چشم میخورد، خود واژه «محمد-سان» بهعنوان انتخابی ظریف برای برندسازی فرهنگی و مفهومی است.
🔸 عنوان «محمد-سان» از همان نخستین صفحات کتاب به چشم میخورد. اما نخستین بار در صفحه ۳۹ است که علت این نامگذاری مشخص و تعریفی از «سان» ارائه میشود: «... دیدگاه و روش پژوهشی که برخی از استادان ژاپنی و استاد راهنمایش که او را به نام «محمد-سان» خطاب میکرد- بر آن تأکید داشت». این عبارت بیان میکند که استاد راهنمای سرکارآرانی و دیگر ژاپنیها او را «محمد-سان» صدا میکردند.
🌐 ادامه یادداشت را در شرق بخوانید.
📙 تهیه کتاب روایت محمد-سان
✍️ بهمن ذکیپور
مدرس دانشگاه میجی
@pooyeshfekri
🔸 چندی پیش کتاب روایت محمد-سان، روایت محمدرضا سرکارآرانی از مسئله توسعه در ایران، به دستم رسید. از آنجایی که طی هفت سال گذشته با جناب سرکارآرانی مرتب مراوده و مصاحبت داشتهام و برای تهیه و تدوین کتاب در دست چاپ در راه آموختن آثار ایشان را بررسی کرده بودم، مباحث مطرحشده در این کتاب برایم تازگی چندانی نداشت.
🔸 با این حال، اگر بپذیریم که هر صاحب اندیشهای چارچوبی ثابت و مشخص از پرسشها، دغدغهها و مفاهیم بنیادین دارد که در گذر زمان آنها را صیقل و پرورش میدهد و در قالبهای نو بیان میکند، میتوان گفت که این کتاب نیز شکل جدیدی از تبیین همان اندیشههاست؛ اما با این تفاوت که این بار جناب حسین قربانی نقش راوی را بر عهده گرفته و کوشش کرده است که از لابهلای بخشی از آثار فارسی سرکارآرانی، روایتی را از دیدگاهها و باورهای او درباره مسئله توسعه در ایران ارائه بدهد.
🔸 اگر از سابقه آشنایی با چارچوب فکری جناب سرکارآرانی صرفنظر کنم و مانند خوانندهای ناآشنا با صبغه و سابقه اندیشه او (چنانکه روایت جناب قربانی هم در ابتدا چنین بوده است) به سراغ روایت محمد-سان بروم، از همان ابتدای کار با تناقضی عجیب میان عنوان کتاب، بافتار اصلی آن (روایت دیدگاههای سرکارآرانی)، «پیشگفتار دبیر علمی» به قلم جناب محسن رنانی و «دیدگاه یا نقد نویسنده راجع به روایت» به قلم جناب حسین قربانی روبهرو میشوم.
🔸 ارائه تعریفی دقیق از معنا و مفهوم «توسعه» امری بهغایت دشوار و پیچیده است؛ چراکه این واژه به خودی خود طیف وسیعی از مفاهیم، کارکردها و علوم را دربر میگیرد.
🔸 معمولا در باور عمومی «توسعه» قرین است با مدرنیته و پیامدهای صنعتی و فناورانه و دیجیتال آن. بر اساس این هم روابط و سازوکارهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی نیز بهعنوان یکی از ارکان اصلی «توسعه»یافتگی به حساب میآید.
🔸 از اینرو ما در اکثر اوقات، جوامعی را که با مفهوم و کارکردهای مدرنیته عجین شدهاند، جوامع «توسعهیافته» و جوامعی را که به نوعی هنوز درگیر جهانبینی ماقبل دکارتی هستند و برای شکوفایی صنعتی و اقتصادی در تلاشاند، «جوامع توسعهنیافته» یا «جوامع عقبمانده» مینامیم.
🔸 بر همین روال هم تصوری که عموما از جامعه ایران به دست میدهیم، جامعهای «در حال توسعه» یا به تعبیر دیگر «جامعهای در تمنای توسعه» است (چنانکه در روایت محمد-سان هم مرتب به آن اشاره شده است).
🔸 باوجوداین، وقتی پای نسبتها، جایگاه تاریخی و به یک معنا جایگاهیابی در سیطره مدرنیته و جهان جدید به میان میآید، گویی فهم از «توسعه» معنا و مفهوم دیگری به خود میگیرد.
🔸 برای نمونه بارها در برخورد با ایرانیانی که به ژاپن سفر داشتهاند (اعم از عامی و فرهیخته) از آنان شنیدهام که ژاپن با وجود داشتن توانمندی در عرصه فناوری، در زمینه روابط اجتماعی کشوری «عقبمانده» و با کاستیهای فراوان است.
🔸 به نظرم چنین ارزیابیای، فارغ از درستی یا نادرستی آن، بهخوبی توصیفکننده این نکته است که چگونه معنا و مفهوم «توسعه» میتواند امری سیال، نسبی، تعریفگریز و مبتنی بر جایگاه و زاویه دید ما باشد.
🔸 با این حال بیاییم به سراغ حداقلها و «توسعه» را فرایندی در پیشرفت صنعتی و اقتصادی در نظر بگیریم؛ زیرا بهطور عمومی فرض بر این است که تولید و عرضه محصول (خواه فیزیکی و خواه دیجیتال) به همراه الزامات اجتماعی و فرهنگی آن (مانند آموزش، مدیریت، ارزیابی و تحلیل بازار، فرهنگ استفاده، مبانی حقوقی و...) نشانگر رشد و توانمندی یک کشور یا جامعه است.
🔸 بهعنوان مثال، یکی از عوامل و عناصری که «توسعه» ژاپن را در اذهان تداعی میکند، محصولات شرکت تویوتا و الزامات مدیریتی آن نظیر «کایزن» است که مباحث زیادی را در رشتههایی نظیر اقتصاد، مدیریت، بازاریابی، آموزش و... پدید آورده است.
🔸 حال، اگر با تعریف فوق موافق باشیم و الزامات اجتماعی و فرهنگی یک محصول را بهعنوان حداقلی از مفهوم «توسعه» در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم که «برندسازی» نیز یکی از اجزای اصلی این الزامات است.
🔸 بنابراین آنچه در نخستین مواجهه با کتاب روایت محمد-سان (بهعنوان محصولی فرهنگی) به چشم میخورد، خود واژه «محمد-سان» بهعنوان انتخابی ظریف برای برندسازی فرهنگی و مفهومی است.
🔸 عنوان «محمد-سان» از همان نخستین صفحات کتاب به چشم میخورد. اما نخستین بار در صفحه ۳۹ است که علت این نامگذاری مشخص و تعریفی از «سان» ارائه میشود: «... دیدگاه و روش پژوهشی که برخی از استادان ژاپنی و استاد راهنمایش که او را به نام «محمد-سان» خطاب میکرد- بر آن تأکید داشت». این عبارت بیان میکند که استاد راهنمای سرکارآرانی و دیگر ژاپنیها او را «محمد-سان» صدا میکردند.
🌐 ادامه یادداشت را در شرق بخوانید.
📙 تهیه کتاب روایت محمد-سان




04.05.202510:24
📘 آخرالزمانها: نخبگان و ضدنخبگان و مسیر گسست سیاسی
✍️ پیتر تورچین، ترجمه: اصلان قودجانی
📚 انتشارات آموخته، ۱۴۰۳
https://t.me/PooyeshFekri/1350
✍️ پیتر تورچین، ترجمه: اصلان قودجانی
📚 انتشارات آموخته، ۱۴۰۳
https://t.me/PooyeshFekri/1350


21.04.202508:33
⁉️ اشتغال غیر رسمی یا اقتصاد غیررسمی؟!
🔸 در سال ۱۳۹۹ در برآوردی، آمار اشتغال غیررسمی کشور را ۵۵ درصد گزارش کردیم و در یادداشتی با عنوان «حداقل دستمزد ملی؛ توسعه دهنده عدالت یا توسعه دهنده فقر» به نقد سیاستهای حداقل دستمزد در کشور پرداختیم. یعنی ۵۵ درصد از نیروی کار در کشور به صورت غیررسمی یا به عبارتی غیر قانونی مشغول به فعالیت بودند.
🔸 اخیراً پژوهشی در اتاق بازرگانی تهران انجام شده که آمار اشتغال و اقتصاد غیر رسمی در ایران را گزارش و تحلیل کرده است. دیدن این گزارش و آمارهای آن خالی از لطف نیست.
🔸 اما به طور خلاصه در این گزارش اشتغال غیررسمی را حدود ۶۰ درصد از کل اشتغال تخمین زده است (به استناد دادههای بانک جهانی) که اشتغال غیر رسمی زنان بیشتر از مردان است (۶۳ به ۵۸ درصد).
🔸 این آمار در مقایسه با دادههای سال ۱۳۹۹ نشان میدهد در طول چند سال گذشته میزان اشتغال غیررسمی پنج درصد افزایش یافته است!
🔸 همچنین بر اساس دادههای مرکز آمار ۲۵ درصد از تولید بخش کشاورزی، ۳۸ درصد از صنعت و ۳۷ درصد از خدمات به صورت غیررسمی صورت میگیرد.
❓شما بگویید چرا؟ 👇
https://t.me/PooyeshFekri/1342
🔸 در سال ۱۳۹۹ در برآوردی، آمار اشتغال غیررسمی کشور را ۵۵ درصد گزارش کردیم و در یادداشتی با عنوان «حداقل دستمزد ملی؛ توسعه دهنده عدالت یا توسعه دهنده فقر» به نقد سیاستهای حداقل دستمزد در کشور پرداختیم. یعنی ۵۵ درصد از نیروی کار در کشور به صورت غیررسمی یا به عبارتی غیر قانونی مشغول به فعالیت بودند.
🔸 اخیراً پژوهشی در اتاق بازرگانی تهران انجام شده که آمار اشتغال و اقتصاد غیر رسمی در ایران را گزارش و تحلیل کرده است. دیدن این گزارش و آمارهای آن خالی از لطف نیست.
🔸 اما به طور خلاصه در این گزارش اشتغال غیررسمی را حدود ۶۰ درصد از کل اشتغال تخمین زده است (به استناد دادههای بانک جهانی) که اشتغال غیر رسمی زنان بیشتر از مردان است (۶۳ به ۵۸ درصد).
🔸 این آمار در مقایسه با دادههای سال ۱۳۹۹ نشان میدهد در طول چند سال گذشته میزان اشتغال غیررسمی پنج درصد افزایش یافته است!
🔸 همچنین بر اساس دادههای مرکز آمار ۲۵ درصد از تولید بخش کشاورزی، ۳۸ درصد از صنعت و ۳۷ درصد از خدمات به صورت غیررسمی صورت میگیرد.
❓شما بگویید چرا؟ 👇
https://t.me/PooyeshFekri/1342
登录以解锁更多功能。