
Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

|ستیهنده|
记录
11.03.202523:59
19订阅者07.03.202523:59
0引用指数10.02.202513:03
1.1K每帖平均覆盖率30.04.202523:59
8广告帖子的平均覆盖率12.02.202509:26
5.09%ER08.03.202510:32
6272.22%ERR03.05.202518:35
یکی از لذتهای زندگیم دیدن موفقیت و پیشرفت دوستان و آشنایان است.
تبریک به آقای طالقانی
به امید موفقیتهای بیشتر
بخرید و بخونید از الآن مطمئنم با کتاب بسیار خوبی مواجه خواهید شد.
تبریک به آقای طالقانی
به امید موفقیتهای بیشتر
بخرید و بخونید از الآن مطمئنم با کتاب بسیار خوبی مواجه خواهید شد.
17.04.202513:20
اراده به ماندن چهبسا ارادهای فاسد و وهمآلود باشد. هر چیز رو به تباهی و نیستی دارد، مگر که رنگی از بقای حق گرفته باشد. «کلّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» سرّ ماندگاری چیزها در وجاهت حق است. هر چه رنگ ما است و ما را وجاهت میکند -بهقول آن متفکر غربی- دود میشود و بههوا میرود و هر آنچه رنگِ بیرنگیِ حق است و حق را وجاهت میکند، ماندگار است «مَا عِندَكُمۡ يَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقࣲۗ».
برای ماندن باید بهنزد او بود و بهنزد خود نبود. آنچه اهل معرفت از فناء و اِفناء مراد کردهاند، همین است. بهعبارت دیگر سرّ ماندن در اراده به نماندن است نه اراده به ماندن.
کناش|حمیدرضا میررکنی
برای ماندن باید بهنزد او بود و بهنزد خود نبود. آنچه اهل معرفت از فناء و اِفناء مراد کردهاند، همین است. بهعبارت دیگر سرّ ماندن در اراده به نماندن است نه اراده به ماندن.
کناش|حمیدرضا میررکنی
12.04.202518:24
من هم خیلی وقتها دقیقا همین کار را کردم.
转发自:
تـحریرِ خیـــال

12.04.202518:23
یک تجربه شخصی درمورد کتابهای خوانده نشدهی کتابخانه
حتما شماهم وقتی به کتابخانهتان نگاه میکنید، با حس تأسفباری کتبی را میبینید که هنوز که هنوز است نخواندید و بعد از سالها ورقشان تا نخورده است. یحتمل بعد هم خودتان را سرزنش میکنید که: واقعا اوف بر من که فلان کتاب و فلان کتاب را هنوز مطالعه نکردهام و قول میدهم تا این کتب را نخواندم دیگر از کتابفروشی چیزی نخرم(قولی که همیشه شکسته میشود). فارغ از اینکه معمولا از سوی خانواده هم مورد اعتراض قرار میگیرید که فضای زیادی از خانه را با کتب اشغال میکنید.
شاید مطالعه نکردن این کتب دلایل زیادی داشته باشد. شاید میدانید این کتاب دارای نثر سنگینی است و نیاز به پیشمطالعه دارد، یا مثلا باید این کتاب را سر فرصت و در حال آرامش خواند، یا باید گذاشت و پس از گذران ایام امتحان و سختیهای روزمره سراغش رفت یا...
اما برای من دلیل دیگری هم هست که به شخصه تجربه جالبی از ناخوانده ماندن کتبِ مهجور و تنهای کتابخانهام به حساب میآید؛ یک دلیل اقتصادی!
در کتابخانه من چندین جلد کتاب است که خریداریشان به این دلیل بوده که احتمال دادهام در چاپهای بعدی حتما بسیارگران می شوند و باید الآن که پول و پلهای در حساب مانده خریداری شوند!
من آگاهانه دست به خرید کتبی میزنم که میدانم حالاحالاها قرار نیست به سراغش بروم و یحتمل چندسال دیگر هم همچنان ناخوانده در کتابخانهام باقی بمانند؛ خدا چه داند شاید تا زمان مرگ(مزاح بود؛ خدا به همه ما عمر با عزت دهد).
مثلا سال 1401 کتاب عصر سکولار چارلز تیلور را خریدم، هنوز هم نخواندمش، فقط چون میدانستم که قرار است بعدها بسی گرانتر شود و الآن که قیمتش کمی مناسبتر است باید خریداریاش کنم. یا همان سال کتاب مرحوم غنی درمورد حافظ را خریدم، چون دیدم چاپ قدیم است و بنا به چاپ خوبی که نشر هرمس داشته قیمتش خیلی کم است. خریدمش چون در قیمتگذاریهای بعدی میدانستم خیلی افزایش پیدا میکند. کتاب نخستین بهار از وضاح خنفر هم چنین حکایتی داشت. هنوز که هنوز است این کتب را نخواندم و احتمال میدهم تا آخر امسال هم ناخوانده باقی بمانند.
الغرض وقتی به دنیای کتابخوانی و کتاببازی نگاه میکنیم چیزهای شگفتانگیز و جالبی را مییابیم که بیانگر بسیاری از خصوصیات روانی و شخصیتیمان هستند. من روانشناس نیستم، اما این موضوع چند روزی است که مرا به فکر وا داشته است که من واقعا چرا دست به این کار میزنم؟
محمد مهدی
حتما شماهم وقتی به کتابخانهتان نگاه میکنید، با حس تأسفباری کتبی را میبینید که هنوز که هنوز است نخواندید و بعد از سالها ورقشان تا نخورده است. یحتمل بعد هم خودتان را سرزنش میکنید که: واقعا اوف بر من که فلان کتاب و فلان کتاب را هنوز مطالعه نکردهام و قول میدهم تا این کتب را نخواندم دیگر از کتابفروشی چیزی نخرم(قولی که همیشه شکسته میشود). فارغ از اینکه معمولا از سوی خانواده هم مورد اعتراض قرار میگیرید که فضای زیادی از خانه را با کتب اشغال میکنید.
شاید مطالعه نکردن این کتب دلایل زیادی داشته باشد. شاید میدانید این کتاب دارای نثر سنگینی است و نیاز به پیشمطالعه دارد، یا مثلا باید این کتاب را سر فرصت و در حال آرامش خواند، یا باید گذاشت و پس از گذران ایام امتحان و سختیهای روزمره سراغش رفت یا...
اما برای من دلیل دیگری هم هست که به شخصه تجربه جالبی از ناخوانده ماندن کتبِ مهجور و تنهای کتابخانهام به حساب میآید؛ یک دلیل اقتصادی!
در کتابخانه من چندین جلد کتاب است که خریداریشان به این دلیل بوده که احتمال دادهام در چاپهای بعدی حتما بسیارگران می شوند و باید الآن که پول و پلهای در حساب مانده خریداری شوند!
من آگاهانه دست به خرید کتبی میزنم که میدانم حالاحالاها قرار نیست به سراغش بروم و یحتمل چندسال دیگر هم همچنان ناخوانده در کتابخانهام باقی بمانند؛ خدا چه داند شاید تا زمان مرگ(مزاح بود؛ خدا به همه ما عمر با عزت دهد).
مثلا سال 1401 کتاب عصر سکولار چارلز تیلور را خریدم، هنوز هم نخواندمش، فقط چون میدانستم که قرار است بعدها بسی گرانتر شود و الآن که قیمتش کمی مناسبتر است باید خریداریاش کنم. یا همان سال کتاب مرحوم غنی درمورد حافظ را خریدم، چون دیدم چاپ قدیم است و بنا به چاپ خوبی که نشر هرمس داشته قیمتش خیلی کم است. خریدمش چون در قیمتگذاریهای بعدی میدانستم خیلی افزایش پیدا میکند. کتاب نخستین بهار از وضاح خنفر هم چنین حکایتی داشت. هنوز که هنوز است این کتب را نخواندم و احتمال میدهم تا آخر امسال هم ناخوانده باقی بمانند.
الغرض وقتی به دنیای کتابخوانی و کتاببازی نگاه میکنیم چیزهای شگفتانگیز و جالبی را مییابیم که بیانگر بسیاری از خصوصیات روانی و شخصیتیمان هستند. من روانشناس نیستم، اما این موضوع چند روزی است که مرا به فکر وا داشته است که من واقعا چرا دست به این کار میزنم؟
محمد مهدی
登录以解锁更多功能。