
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران
کانال رسمی کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران،
کانون ایرانشناسی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی،
کانون ایرانشناسی دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی
@as_aghamirzaei :دبیر کانون کل
کانون ایرانشناسی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی،
کانون ایرانشناسی دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی
@as_aghamirzaei :دبیر کانون کل
记录
22.04.202523:59
2.2K订阅者28.02.202516:43
1500引用指数04.01.202523:59
1.9K每帖平均覆盖率04.01.202523:59
1.9K广告帖子的平均覆盖率18.03.202521:47
17.83%ER16.02.202523:59
99.63%ERR27.03.202511:41
🔻«با خیام هم شوخی؟»
✍️دکتر نعمتالله فاضلی
انسانشناس و استاد بازنشسته
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
در روزهای نوروزی علاوه بر اردوغان، شیخی در نیشابور شوخی نابجایی با فرهنگ ایرانی کرد که استاندار خراسان فورا اعلام کرد آرامگاه حکیم عمر خیام و قصهای که آن جناب شیخ در بابش گفته فاقد اس اساس است. بنابراین ماجرای شیخ ختم به خیر شد.
اما جناب شیخ و همفکرانش خوب است به گفتار و رفتار فرهنگستیزانهشان و واکنش نوروزیان و ایرانیان تأمل کنند و ببینند که با حکیم خیام نیشابوری نمیشود شوخی کرد.
خیام و آرامگاهش از ستونهای فرهنگ ایرانی است. یک آجرش را بردارید همان نیشابوریها بهتنهایی خانهخرابتان میکنند و نمیگذارند کار به جاهای باریکتر برسد.
نیازی نیست تحقیق کنید با اندکی درنگ درمییابید آرامگاه واقعی حکیم عمر خیام در ذهن، ضمیر و زبان تکتک ایرانیان و نوروزیان است. بگذریم که خیام جهان را فتح کرده و در هر جای جهان حضوری زنده و ماندگار دارد. گیرم که توانستید آرامگاهش در نیشابور را تخلیه کنید با دلهای مردمان چه میکنید؟
مقصودم نیش و کنایهزدن به ایرانستیزان نیست؛ باور کنید. مقصودم پایانبخشیدن به این شوخیهای نابجا و نادرست است که عدهای به هر دلیلی گاه و بیگاه میکنند. تاریخ مصرف این شوخیها سالهاست منقضی شده و این افکار فاسد دیگر جایی در ایران ندارد.
برای اطلاع جناب شیخ و همفکرانش عرض میکنم. داریوش شایگان در «زیر آسمانهای جهان» در باب حکیم عمر خیام مینویسد علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی یکی از بزرگترین استادان حکمت و فیلسوفی اشراقی از جنم علامه طباطبایی بود، درباره خیام به شایگان میگوید:«خیام آزادترین، آزادهترین، و والاقدرترین کس در تمام تاریخ تفکر اسلامی است»(شایگان ۱۳۷۶: ۷۲).
جدای از عظمت و جایگاه خیام در ایران و فرهنگ آن، پیشنهاد میکنم کتاب «فیلسوف تودار و رباعیات بودار» که به اهتمام علی اصغر سیدغراب تدوین شده بخوانید تا ببینید چگونه خیام جهان عرب، ترکیه، هلند، بریتانیا، روسیه، هندوستان و کل جهان را با رباعیاتش فتح کرده است.
با این حساب هنوز کسی هست که هوس تخلیه آرامگاه خیام به سرش بزند؟!
خیام حتی اگر ریاضیدان، منجم، فیلسوف و شاعر بزرگی هم نبود، و فقط همان رساله کوچک «نوروزنامه» را نوشته بود آرامگاهش در قلب همه نوروزیان بود.
@iranshenasi_ut
@drnematallahfazeli
✍️دکتر نعمتالله فاضلی
انسانشناس و استاد بازنشسته
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
در روزهای نوروزی علاوه بر اردوغان، شیخی در نیشابور شوخی نابجایی با فرهنگ ایرانی کرد که استاندار خراسان فورا اعلام کرد آرامگاه حکیم عمر خیام و قصهای که آن جناب شیخ در بابش گفته فاقد اس اساس است. بنابراین ماجرای شیخ ختم به خیر شد.
اما جناب شیخ و همفکرانش خوب است به گفتار و رفتار فرهنگستیزانهشان و واکنش نوروزیان و ایرانیان تأمل کنند و ببینند که با حکیم خیام نیشابوری نمیشود شوخی کرد.
خیام و آرامگاهش از ستونهای فرهنگ ایرانی است. یک آجرش را بردارید همان نیشابوریها بهتنهایی خانهخرابتان میکنند و نمیگذارند کار به جاهای باریکتر برسد.
نیازی نیست تحقیق کنید با اندکی درنگ درمییابید آرامگاه واقعی حکیم عمر خیام در ذهن، ضمیر و زبان تکتک ایرانیان و نوروزیان است. بگذریم که خیام جهان را فتح کرده و در هر جای جهان حضوری زنده و ماندگار دارد. گیرم که توانستید آرامگاهش در نیشابور را تخلیه کنید با دلهای مردمان چه میکنید؟
مقصودم نیش و کنایهزدن به ایرانستیزان نیست؛ باور کنید. مقصودم پایانبخشیدن به این شوخیهای نابجا و نادرست است که عدهای به هر دلیلی گاه و بیگاه میکنند. تاریخ مصرف این شوخیها سالهاست منقضی شده و این افکار فاسد دیگر جایی در ایران ندارد.
برای اطلاع جناب شیخ و همفکرانش عرض میکنم. داریوش شایگان در «زیر آسمانهای جهان» در باب حکیم عمر خیام مینویسد علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی یکی از بزرگترین استادان حکمت و فیلسوفی اشراقی از جنم علامه طباطبایی بود، درباره خیام به شایگان میگوید:«خیام آزادترین، آزادهترین، و والاقدرترین کس در تمام تاریخ تفکر اسلامی است»(شایگان ۱۳۷۶: ۷۲).
جدای از عظمت و جایگاه خیام در ایران و فرهنگ آن، پیشنهاد میکنم کتاب «فیلسوف تودار و رباعیات بودار» که به اهتمام علی اصغر سیدغراب تدوین شده بخوانید تا ببینید چگونه خیام جهان عرب، ترکیه، هلند، بریتانیا، روسیه، هندوستان و کل جهان را با رباعیاتش فتح کرده است.
با این حساب هنوز کسی هست که هوس تخلیه آرامگاه خیام به سرش بزند؟!
خیام حتی اگر ریاضیدان، منجم، فیلسوف و شاعر بزرگی هم نبود، و فقط همان رساله کوچک «نوروزنامه» را نوشته بود آرامگاهش در قلب همه نوروزیان بود.
@iranshenasi_ut
@drnematallahfazeli
04.04.202509:27
🔸پوشه شنیداری «نوروز و دگردیسیهای آن در طول تاریخ»
مصاحبه با:
دکتر نازنین خلیلیپور
عضو مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
۱۴ فروردینماه ۱۴۰۴
🖇️کانون ایرانشناسی دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
@iranshenasi_ut
مصاحبه با:
دکتر نازنین خلیلیپور
عضو مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
۱۴ فروردینماه ۱۴۰۴
🖇️کانون ایرانشناسی دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
@iranshenasi_ut


22.04.202518:24
🔻توسعه سیاسی یا اقتصادی؛ کدام یک در اولویت است؟
به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ در ابتدای این نشست، مسعود نیلی با تاکید بر اینکه موضوع رابطه بین توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی، موضوع سرراستی نبوده و به دلایل مختلف هنوز به لحاظ آکادمیک بلاتکلیف است، گفت: «مشاهدات قوی در تایید گزارههایی مانند اینکه توسعه اقتصادی از دل توسعه سیاسی بیرون میآید یا برعکس، یا اینکه این دو ارتباطی به یکدیگر ندارند وجود ندارد.»
🖇️گزارش کامل روزنامه دنیای اقتصاد را در «اینجا» بخوانید.
@iranshenasi_ut
به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ در ابتدای این نشست، مسعود نیلی با تاکید بر اینکه موضوع رابطه بین توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی، موضوع سرراستی نبوده و به دلایل مختلف هنوز به لحاظ آکادمیک بلاتکلیف است، گفت: «مشاهدات قوی در تایید گزارههایی مانند اینکه توسعه اقتصادی از دل توسعه سیاسی بیرون میآید یا برعکس، یا اینکه این دو ارتباطی به یکدیگر ندارند وجود ندارد.»
🖇️گزارش کامل روزنامه دنیای اقتصاد را در «اینجا» بخوانید.
@iranshenasi_ut


17.04.202516:43
🔹کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران با همکاری کانون ایرانشناسی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار میکند:
🔻«تقدم و تأخر توسعهٔ اقتصادی یا سیاسی در ایران»
🔸سخنرانان:
دکتر مسعود نیلی
عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف
دکتر حجت کاظمی
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران
دکتر ابوالفضل دلاوری
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
دکتر فرزاد کلبعلی
دانشآموخته دکتری علوم سیاسی و استاد مدعو سابق دانشگاه تهران
🔹دبیر نشست:
آقای حسین جلالی
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران
▪️مکان: دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، سالن دکتر درودیان
▫️زمان: دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۶
@iranshenasi_ut
🔻«تقدم و تأخر توسعهٔ اقتصادی یا سیاسی در ایران»
🔸سخنرانان:
دکتر مسعود نیلی
عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف
دکتر حجت کاظمی
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران
دکتر ابوالفضل دلاوری
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
دکتر فرزاد کلبعلی
دانشآموخته دکتری علوم سیاسی و استاد مدعو سابق دانشگاه تهران
🔹دبیر نشست:
آقای حسین جلالی
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران
▪️مکان: دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، سالن دکتر درودیان
▫️زمان: دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۶
@iranshenasi_ut
10.04.202515:50
💢سکوت در برابر تهدید تمامیت ایران، خیانت به آیندهٔ ایران است!
🔻هشدار صدها متخصص، استاد دانشگاه، پژوهشگر و هنرمند برجسته در خصوص سیاستهای ضدملّی دولت چهاردهم.
این بیانیه تاکنون به بیش از ۹۰۰ امضا توسط اشخاص برجسته و دغدغهمندان ایرانزمین رسیده است.
@iranshenasi_ut
🔻هشدار صدها متخصص، استاد دانشگاه، پژوهشگر و هنرمند برجسته در خصوص سیاستهای ضدملّی دولت چهاردهم.
این بیانیه تاکنون به بیش از ۹۰۰ امضا توسط اشخاص برجسته و دغدغهمندان ایرانزمین رسیده است.
@iranshenasi_ut


25.03.202515:32
🔹 ۵ فروردین، سالگرد درگذشت
استاد محمدابراهیم باستانی پاریزی
محمدابراهیم باستانی پاریزی، تاریخدان، پژوهشگر و استاد دانشگاه تهران، یکی از شخصیتهای برجسته در زمین سترگ تاریخ است که بیش از هرچیزی با قلم شیرین و ویژهٔ خویش شناخته میشود. قلمی که برای تاریخ، هویت و ادبیات ایران صرف شد و نامش را در میان اساتید والامرتبه ماندگار کرد.
باستانی پاریزی با قلم شیوا و رسایی که داشت چندین کتاب و مقاله برجای گذاشت که مطالعهٔ آنها نشان خواهد داد که بیدلیل نیست او را وارث والاتبار بیهقی و نقال تاریخ ایرانزمین میدانند.
@iranshenasi_ut
استاد محمدابراهیم باستانی پاریزی
محمدابراهیم باستانی پاریزی، تاریخدان، پژوهشگر و استاد دانشگاه تهران، یکی از شخصیتهای برجسته در زمین سترگ تاریخ است که بیش از هرچیزی با قلم شیرین و ویژهٔ خویش شناخته میشود. قلمی که برای تاریخ، هویت و ادبیات ایران صرف شد و نامش را در میان اساتید والامرتبه ماندگار کرد.
باستانی پاریزی با قلم شیوا و رسایی که داشت چندین کتاب و مقاله برجای گذاشت که مطالعهٔ آنها نشان خواهد داد که بیدلیل نیست او را وارث والاتبار بیهقی و نقال تاریخ ایرانزمین میدانند.
@iranshenasi_ut
25.03.202507:58
🔹نمایش «جانا و بلادور» اثر استاد بهرام بیضایی
مرکز ایرانشناسی دانشگاه استنفورد
مرکز ایرانشناسی دانشگاه استنفورد به پاسداشت نوروز ۱۴۰۴ برای نخستینبار نسخهٔ ضبطشدهٔ نمایش «جانا و بلادور» را منتشر کرد.
نمایش جانا و بلادور نوشتهٔ بهرام بیضایی، به کارگردانی خود او و بازی و صدای محسن نامجو و مژده شمسایی برای اولینبار تیرماه ۱۳۹۱ در تالار کابرلی پالوآلتو ایالت کالیفرنیا به اجرا درآمد. جانا و بلادور بهواقع سایهبازی است و بیضایی با این نمایش سر آن داشت تا شیوهای کهن و باستانی از نمایش ایرانی را احیا کرده و به بازسازی آن همت گمارد. میدانیم که سایهبازی ایران قدمتی بسیار کهن دارد و در زمان ساسانیان به آن «سایَگ واچیک» میگفتند. این شیوهٔ باستانی بعدها ممنوع شد و به گفتهٔ بیضایی در پسِ کوششهای هنرستیزانهٔ قشریان محو گردید. بیضایی با جانا و بلادور پس از سدهها این سنت کهن ایرانی را از دل تاریخ مکتوم درآورده، آهنگ برکشیدن آن کرد و آن را به سایهبازان رانده و گمنام تاریخ ایران پیشکش کرد. با این حال و بهرغم کهنبودن سایهبازی، بیضایی در جانا و بلادور نمیخواست تا آن را کاملا به شیوهٔ سنتی به اجرا درآورد و از اینروی مایههایی به آن افزود تا بهقول خودش با معیارهای تجدد نیز سازگار باشد و بتوان آن را بهرغم کهن بودنش متجدد نیز خواند.
در اساطیر، دیو خشکسالی زنان را میرباید و پهلوان به رهایش آنها میرود؛ در جانا و بلادور پهلواناناند که دیو خشکسالی را ربوده و زنی به رهایش ایشان میرود.
این نمایش به تهیهکنندگی و کوشش مرکز ایرانشناسی دانشگاه استنفورد به اجرا درآمده و تمامی حقوق انتشار آن در اختیار این مرکز است.
🖇️نسخهٔ ضبطشدهٔ جانا و بلادور
🖇️پسپردهٔ نمایش بههمراه توضیحات بهرام بیضایی
@iranshenasi_ut
مرکز ایرانشناسی دانشگاه استنفورد
مرکز ایرانشناسی دانشگاه استنفورد به پاسداشت نوروز ۱۴۰۴ برای نخستینبار نسخهٔ ضبطشدهٔ نمایش «جانا و بلادور» را منتشر کرد.
نمایش جانا و بلادور نوشتهٔ بهرام بیضایی، به کارگردانی خود او و بازی و صدای محسن نامجو و مژده شمسایی برای اولینبار تیرماه ۱۳۹۱ در تالار کابرلی پالوآلتو ایالت کالیفرنیا به اجرا درآمد. جانا و بلادور بهواقع سایهبازی است و بیضایی با این نمایش سر آن داشت تا شیوهای کهن و باستانی از نمایش ایرانی را احیا کرده و به بازسازی آن همت گمارد. میدانیم که سایهبازی ایران قدمتی بسیار کهن دارد و در زمان ساسانیان به آن «سایَگ واچیک» میگفتند. این شیوهٔ باستانی بعدها ممنوع شد و به گفتهٔ بیضایی در پسِ کوششهای هنرستیزانهٔ قشریان محو گردید. بیضایی با جانا و بلادور پس از سدهها این سنت کهن ایرانی را از دل تاریخ مکتوم درآورده، آهنگ برکشیدن آن کرد و آن را به سایهبازان رانده و گمنام تاریخ ایران پیشکش کرد. با این حال و بهرغم کهنبودن سایهبازی، بیضایی در جانا و بلادور نمیخواست تا آن را کاملا به شیوهٔ سنتی به اجرا درآورد و از اینروی مایههایی به آن افزود تا بهقول خودش با معیارهای تجدد نیز سازگار باشد و بتوان آن را بهرغم کهن بودنش متجدد نیز خواند.
در اساطیر، دیو خشکسالی زنان را میرباید و پهلوان به رهایش آنها میرود؛ در جانا و بلادور پهلواناناند که دیو خشکسالی را ربوده و زنی به رهایش ایشان میرود.
این نمایش به تهیهکنندگی و کوشش مرکز ایرانشناسی دانشگاه استنفورد به اجرا درآمده و تمامی حقوق انتشار آن در اختیار این مرکز است.
🖇️نسخهٔ ضبطشدهٔ جانا و بلادور
🖇️پسپردهٔ نمایش بههمراه توضیحات بهرام بیضایی
@iranshenasi_ut


06.04.202508:34
🔹تختجمشید، رتبهٔ اول بازدید ایرانیان در نوروز ۱۴۰۴
🔻به گزارش میراثآریا، در مجموع تعطیلات نوروزی، از ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ تا ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، اماکن فرهنگیتاریخی تحت مدیریت وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی میزبان ۴ میلیون و ۸۳۳ هزار و ۸۳۸ بازدیدکننده بودند.
تختجمشید با ۴۸۹ هزار و ۲۴ بازدید در صدر اماکن پربازدید نوروز ۱۴۰۴ قرار گرفت. پس از آن، حافظیه با ۴۸۲ هزار و ۶۷ بازدید و سعدیه با ۳۱۶ هزار و ۱۴۳ بازدید بیشترین تعداد گردشگران را به خود اختصاص دادند. پاسارگاد نیز با ۲۱۳ هزار و ۴۴ بازدید در رتبه چهارم پربازدیدترین اماکن تاریخی کشور قرار گرفتند.
/میراثآریا
🔻این در حالی است که آمار سال گذشته، از ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ تا ۱۲ فروردین ۱۴۰۳، بازدید ۶ میلیون و ۲۷۴ هزار و ۸۲۴ نفر به ثبت رسید که از لحاظ بیشترین تعداد بازدیدکننده حافظیه با ۳۷۸ هزار و ۱۵۱ نفر، رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. پس از آن تختجمشید با ۳۱۱ هزار و ۵۱۴ نفر، سعدیه با ۲۲۳ هزار و ۳۱۴ نفر، مجموعه فرهنگیتاریخی سعدآباد با ۱۴۹ هزار و ۴۹۸ نفر قرار دارند.
/میراثآریا
🖇️نماهنگ: خشایار لهراسبی
@iranshenasi_ut
🔻به گزارش میراثآریا، در مجموع تعطیلات نوروزی، از ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ تا ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، اماکن فرهنگیتاریخی تحت مدیریت وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی میزبان ۴ میلیون و ۸۳۳ هزار و ۸۳۸ بازدیدکننده بودند.
تختجمشید با ۴۸۹ هزار و ۲۴ بازدید در صدر اماکن پربازدید نوروز ۱۴۰۴ قرار گرفت. پس از آن، حافظیه با ۴۸۲ هزار و ۶۷ بازدید و سعدیه با ۳۱۶ هزار و ۱۴۳ بازدید بیشترین تعداد گردشگران را به خود اختصاص دادند. پاسارگاد نیز با ۲۱۳ هزار و ۴۴ بازدید در رتبه چهارم پربازدیدترین اماکن تاریخی کشور قرار گرفتند.
/میراثآریا
🔻این در حالی است که آمار سال گذشته، از ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ تا ۱۲ فروردین ۱۴۰۳، بازدید ۶ میلیون و ۲۷۴ هزار و ۸۲۴ نفر به ثبت رسید که از لحاظ بیشترین تعداد بازدیدکننده حافظیه با ۳۷۸ هزار و ۱۵۱ نفر، رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. پس از آن تختجمشید با ۳۱۱ هزار و ۵۱۴ نفر، سعدیه با ۲۲۳ هزار و ۳۱۴ نفر، مجموعه فرهنگیتاریخی سعدآباد با ۱۴۹ هزار و ۴۹۸ نفر قرار دارند.
/میراثآریا
🖇️نماهنگ: خشایار لهراسبی
@iranshenasi_ut
10.04.202515:50
🖇️بخشی از امضاکنندگان برجسته
🔹مطالعه کامل بیانیهٔ هشدارآمیزِ گروهی از متخصصان، هنرمندان و کارشناسان دربارۀ برخی سیاستهای فرهنگی و پیامدهای مخاطرهآمیز آن برای کشور
@iranshenasi_ut
هممیهنان پاکنهاد
ملّتِ تاریخی و بزرگِ ایران
ضمن ابراز شادباشِ جشنِ ملّی نوروز و سالِ نو ایرانی خدمتِ شما هموطنانِ گرامی، همانگونه که مستحضرید کشورِ عزیزمان ایران در شرایط بسیار حساسی است و بحرانهای بزرگی چون چالشهای اقتصادی، گرانی، تورّم و بیارزشی پولِ ملّی تا سردرگمی سیاستِ خارجی کشور و خطرِ احتمالی بروز جنگ، مهاجرتِ نخبگان و خروج سرمایههای مادی و معنوی کشور و ناتوانیِ دولتمردان در استیفای کاملِ حقوقِ شهروندانِ ایرانی، کشور را با مخاطراتِ بزرگی مواجه کرده است. ورود غیرکارشناسی بخشهایی از حاکمیّت از جمله قوۀ مجریه به «مباحثِ قومی» به جای تمرکز و توجه به ابرچالشهای پیشروی کشور و ملّتِ ایران، خود زمینهسازِ چالشهای بزرگتری شده است.
🔹مطالعه کامل بیانیهٔ هشدارآمیزِ گروهی از متخصصان، هنرمندان و کارشناسان دربارۀ برخی سیاستهای فرهنگی و پیامدهای مخاطرهآمیز آن برای کشور
@iranshenasi_ut
31.03.202520:24
🔹۱۲ فروردین، سالروز گشایش آرامگاه نادرشاه افشار
آرامگاه نادرشاه افشار در ۱۲ فروردین ۱۳۴۲ خورشیدی گشایش یافت. طراح آرامگاه نادرشاه استاد هوشنگ سیحون و تندیس برنزی نادرشاه سوار بر اسب توسط استاد ابوالحسن صدیقی ساخته شده است.
استاد هوشنگ سیحون در معماری بنا عناصر سنتی و مدرن را با یکدیگر تلفیق کرد و نمادسازی پررنگی در این بنا دیده میشود. ساختمان آرامگاه بر پایه دو شکل مثلث و مربع است که نمادی از صلابت و انضباط نظامی نادرشاه است. همچنین پوشش مقبره به شکل خیمه عشایری طراحی شده است که به زندگی عشایری نادرشاه اشاره دارد.
سنگ مزار نادرشاه افشار به شکل الماس تراشیده شده است که یادآور الماس مشهور «کوه نور» است.
مجموعهٔ آرامگاه نادرشاه افشار یادآور زندگی، فتوحات گسترده، نظامیگری و سرنوشت اوست.
@iranshenasi_ut
آرامگاه نادرشاه افشار در ۱۲ فروردین ۱۳۴۲ خورشیدی گشایش یافت. طراح آرامگاه نادرشاه استاد هوشنگ سیحون و تندیس برنزی نادرشاه سوار بر اسب توسط استاد ابوالحسن صدیقی ساخته شده است.
استاد هوشنگ سیحون در معماری بنا عناصر سنتی و مدرن را با یکدیگر تلفیق کرد و نمادسازی پررنگی در این بنا دیده میشود. ساختمان آرامگاه بر پایه دو شکل مثلث و مربع است که نمادی از صلابت و انضباط نظامی نادرشاه است. همچنین پوشش مقبره به شکل خیمه عشایری طراحی شده است که به زندگی عشایری نادرشاه اشاره دارد.
سنگ مزار نادرشاه افشار به شکل الماس تراشیده شده است که یادآور الماس مشهور «کوه نور» است.
مجموعهٔ آرامگاه نادرشاه افشار یادآور زندگی، فتوحات گسترده، نظامیگری و سرنوشت اوست.
@iranshenasi_ut
23.03.202516:20
🔹فعالیت قومگرایی افراطی بیشتر از آنکه پا در بیرون داشته باشد، پایی در درون دارد؛ به ویژه در بین نهادهای وابسته به دولت و حاکمیت
🔻مصاحبهٔ احسان هوشمند، پژوهشگر حوزهٔ اقوام ایرانی، درباره رخدادهای قومگرایانه در ارومیه
🔸امروز بسیاری از ایرانیان از غیبت جشنها و شادیهای جمعی دلشان پر است و اگر این مجوزها در کل کشور داده میشد، رنگ و بوی قومگرایانهای پیدا نمیکرد. اگر چند هزار نفر در ارومیه یا دیگر نقاط در شادی استقبال نوروزی شرکت کردند، موضوع عجیب یا قومگرایانهای نیست. اگر مجوز ملی صادر میشد، همه جای ایران شاهد شور و هیجان و پایکوبی بود. اما گویا مسئولین این امر را فقط برای استانهای غربی روا دانستند. اگر این مجوزها به صورت سرتاسری داده میشد، کمتر شاهد آن خواهیم بود که هر ساله هزاران ایرانی برای شرکت در یک کنسرت موسیقی عازم کشورهای همسایه شوند!
🔸این نکته بدیهی است که دولتها در دنیای جدید برایند اراده تکتک شهروندان هستند، نه فعل و انفعال مناسبات قومی و مذهبی و زبانی و مانند آن. دولت در دنیای جدید و البته در تمام تاریخ ایران نماینده هیچ قوم و زبانی نبوده و معرف همه شهروندان ایرانی است. یعنی حتی دولتهای بدنام تاریخ ایران نیز بنا به نظم طبیعی جامعه ایران هیچگاه خود را معرف قوم و زبان خاصی ندانستهاند. این نکته هم بدیهی است که هر ایرانی دارای حقوق اساسی مسلمی است فارغ از اینکه به چه زبانی صحبت میکند یا پیرو چه دین و مذهبی است. از این منظر با حفظ کرامت و رعایت حقوق شهروندی تکتک ایرانیان میتوان از گرداب افراطیگری قومی رهایی یافت. ضمن آنکه ورود به فاز قومگرایی در مناسبات سیاسی میتواند مبین این نکته مخاطرهآمیز باشد که ملت ایران به سوی رقابتهای زبانی و قومی و مذهبی و طایفهای و تیرهای و قبیلهای کشانده میشوند. اردوکشیهای نوروزی چه این سوی ماجرا و چه آن سوی ماجرا با رنگ و بوی قومی، نشانه آشکاری است که مرز میان شهروندمحوری و قومگرایی چقدر باریک و چقدر حساس است. برخی نویسندگان کرد در فرصتی که دستگاههای مربوطه کشور فراهم کردند دچار هیجانزدگی شدند و حتی به ابراز هیجانات دور از واقعبینی پرداختند. تاج پادشاهی نوروز نه از آن کردهای ارومیه، نه از آن آذریهای ارومیه، بلکه میراثی تمدنی است که میراثدار آن همه شهروندان ایرانی از هر قوم و تبار و قبیله و زبانی و شهر و روستایی است که به ایران و ایرانیت عشق میورزند. اینکه با اراده یک یا چند دستگاه سیاسی و به دنبال سیاستی غیرشفاف مجوز داده میشود تا نوروز به آوردگاه قومگرایی و در نهایت رودررویی ایرانیان مبدل شود، پدیدهای نیست که هیچ ایرانی وطنپرستی از آن نگران نباشد. این نوع سیاستگذاری قومگرایانه البته راه را بر نفوذ بیشتر رقبای منطقهای کشور هم باز میکند، هرچند خود سیاستگذاران قصد استفاده و بهرهبرداری از آن در ورای مرزهای کشور را داشته باشند.
🖇️مشاهده کامل مصاحبه احسان هوشمند با موضوع «سیاستهای قومگرایانه و پیامدهای آن در روابط داخلی و خارجی»
@iranshenasi_ut
🔻مصاحبهٔ احسان هوشمند، پژوهشگر حوزهٔ اقوام ایرانی، درباره رخدادهای قومگرایانه در ارومیه
🔸امروز بسیاری از ایرانیان از غیبت جشنها و شادیهای جمعی دلشان پر است و اگر این مجوزها در کل کشور داده میشد، رنگ و بوی قومگرایانهای پیدا نمیکرد. اگر چند هزار نفر در ارومیه یا دیگر نقاط در شادی استقبال نوروزی شرکت کردند، موضوع عجیب یا قومگرایانهای نیست. اگر مجوز ملی صادر میشد، همه جای ایران شاهد شور و هیجان و پایکوبی بود. اما گویا مسئولین این امر را فقط برای استانهای غربی روا دانستند. اگر این مجوزها به صورت سرتاسری داده میشد، کمتر شاهد آن خواهیم بود که هر ساله هزاران ایرانی برای شرکت در یک کنسرت موسیقی عازم کشورهای همسایه شوند!
🔸این نکته بدیهی است که دولتها در دنیای جدید برایند اراده تکتک شهروندان هستند، نه فعل و انفعال مناسبات قومی و مذهبی و زبانی و مانند آن. دولت در دنیای جدید و البته در تمام تاریخ ایران نماینده هیچ قوم و زبانی نبوده و معرف همه شهروندان ایرانی است. یعنی حتی دولتهای بدنام تاریخ ایران نیز بنا به نظم طبیعی جامعه ایران هیچگاه خود را معرف قوم و زبان خاصی ندانستهاند. این نکته هم بدیهی است که هر ایرانی دارای حقوق اساسی مسلمی است فارغ از اینکه به چه زبانی صحبت میکند یا پیرو چه دین و مذهبی است. از این منظر با حفظ کرامت و رعایت حقوق شهروندی تکتک ایرانیان میتوان از گرداب افراطیگری قومی رهایی یافت. ضمن آنکه ورود به فاز قومگرایی در مناسبات سیاسی میتواند مبین این نکته مخاطرهآمیز باشد که ملت ایران به سوی رقابتهای زبانی و قومی و مذهبی و طایفهای و تیرهای و قبیلهای کشانده میشوند. اردوکشیهای نوروزی چه این سوی ماجرا و چه آن سوی ماجرا با رنگ و بوی قومی، نشانه آشکاری است که مرز میان شهروندمحوری و قومگرایی چقدر باریک و چقدر حساس است. برخی نویسندگان کرد در فرصتی که دستگاههای مربوطه کشور فراهم کردند دچار هیجانزدگی شدند و حتی به ابراز هیجانات دور از واقعبینی پرداختند. تاج پادشاهی نوروز نه از آن کردهای ارومیه، نه از آن آذریهای ارومیه، بلکه میراثی تمدنی است که میراثدار آن همه شهروندان ایرانی از هر قوم و تبار و قبیله و زبانی و شهر و روستایی است که به ایران و ایرانیت عشق میورزند. اینکه با اراده یک یا چند دستگاه سیاسی و به دنبال سیاستی غیرشفاف مجوز داده میشود تا نوروز به آوردگاه قومگرایی و در نهایت رودررویی ایرانیان مبدل شود، پدیدهای نیست که هیچ ایرانی وطنپرستی از آن نگران نباشد. این نوع سیاستگذاری قومگرایانه البته راه را بر نفوذ بیشتر رقبای منطقهای کشور هم باز میکند، هرچند خود سیاستگذاران قصد استفاده و بهرهبرداری از آن در ورای مرزهای کشور را داشته باشند.
🖇️مشاهده کامل مصاحبه احسان هوشمند با موضوع «سیاستهای قومگرایانه و پیامدهای آن در روابط داخلی و خارجی»
@iranshenasi_ut
01.04.202518:45
دوازدهم فروردینماه زادروز دکتر احسان یارشاطر، بنیانگذار و سرویراستار دانشنامۀ ایرانیکا و استاد پیشین مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیای نیویورک
هویت ملّی
هویت ملّی از احساسی درونی میزاید. چنانکه از مقالات دانشمندان برمیآید عواملی چند مثل زبان و مذهب و نژاد و وطن و از همه مهمتر اشتراک در تجارب تاریخی در تکوین آن مؤثر است.
بحران هویت هنگامی روی میدهد که یکی یا بیشتر از این عوامل در خطر بیفتد یا در اثر رویدادها و دگرگونیها پریشان شود. ایران در طی تاریخ پر فراز و نشیب خود چند بار با چنین بحرانی روبهرو شده است. سرزمینِ آن گاه به تصرف بیگانگان (آسوریان، مقدونیان، تازیان، ترکان و مغولان) درآمده، مذهب ملّی آن به مذهبی دیگر جای سپرده، اقوام دیگر در آن سکنی گرفته و نژادی آمیخته در آن ساختهاند، خط آن دیگرگون شده و زبان آن پاکی خود را از دست داده است. با این همه، ایران به پای خود ایستاده و هویت خود را از معرکه به در برده است.
باید گفت ایران برای حفظ خودی خود و پرهیز از گمنامی وسیلهای در اختیار دارد که از دیرباز وی را در پاسداری هویت ملّی یاری کرده و از بر افتادن هخامنشیان تا کنون پیوسته دستگیر و مددکار ما بوده است و آن تجارب مشترک تاریخی و حاصل آنهاست که به صورت میراث ملّی به ما رسیده است. ظرف این میراث و پاسبان قوام آن زبان فارسی است که صرف نظر از زبانهای محلّی از روزگار ساسانیان زبان رسمی و ادبی ایران بوده است. زبان فارسی بستر فرهنگ و تمدن و تاریخ ما، گنجینۀ افکار ما و دستمایۀ شاعران و نویسندگان ماست. تنها با گرامی داشتن زبان فارسی و آموختن و آموزاندن آن و مهر ورزیدن به آن و بارورتر کردن آن است که میتوانیم امیدوار باشیم که از تنگنای بحران کنونی نیز برهیم و خطر را از سر بگذرانیم و از زوال هویت دیرپای خود مصون بمانیم.
[«هویت ملّی»، احسان یارشاطر، ایراننامه، سال ۱۲، شمارۀ ۳، تابستان ۱۳۷۳، ۴۲۳-۴۳۰]
عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار و عکاس ایرج افشار
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
هویت ملّی
هویت ملّی از احساسی درونی میزاید. چنانکه از مقالات دانشمندان برمیآید عواملی چند مثل زبان و مذهب و نژاد و وطن و از همه مهمتر اشتراک در تجارب تاریخی در تکوین آن مؤثر است.
بحران هویت هنگامی روی میدهد که یکی یا بیشتر از این عوامل در خطر بیفتد یا در اثر رویدادها و دگرگونیها پریشان شود. ایران در طی تاریخ پر فراز و نشیب خود چند بار با چنین بحرانی روبهرو شده است. سرزمینِ آن گاه به تصرف بیگانگان (آسوریان، مقدونیان، تازیان، ترکان و مغولان) درآمده، مذهب ملّی آن به مذهبی دیگر جای سپرده، اقوام دیگر در آن سکنی گرفته و نژادی آمیخته در آن ساختهاند، خط آن دیگرگون شده و زبان آن پاکی خود را از دست داده است. با این همه، ایران به پای خود ایستاده و هویت خود را از معرکه به در برده است.
باید گفت ایران برای حفظ خودی خود و پرهیز از گمنامی وسیلهای در اختیار دارد که از دیرباز وی را در پاسداری هویت ملّی یاری کرده و از بر افتادن هخامنشیان تا کنون پیوسته دستگیر و مددکار ما بوده است و آن تجارب مشترک تاریخی و حاصل آنهاست که به صورت میراث ملّی به ما رسیده است. ظرف این میراث و پاسبان قوام آن زبان فارسی است که صرف نظر از زبانهای محلّی از روزگار ساسانیان زبان رسمی و ادبی ایران بوده است. زبان فارسی بستر فرهنگ و تمدن و تاریخ ما، گنجینۀ افکار ما و دستمایۀ شاعران و نویسندگان ماست. تنها با گرامی داشتن زبان فارسی و آموختن و آموزاندن آن و مهر ورزیدن به آن و بارورتر کردن آن است که میتوانیم امیدوار باشیم که از تنگنای بحران کنونی نیز برهیم و خطر را از سر بگذرانیم و از زوال هویت دیرپای خود مصون بمانیم.
[«هویت ملّی»، احسان یارشاطر، ایراننامه، سال ۱۲، شمارۀ ۳، تابستان ۱۳۷۳، ۴۲۳-۴۳۰]
عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار و عکاس ایرج افشار
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
24.03.202518:17
🔻دکتر علی بهرامیان، عضو شورای عالی علمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، از خلیج فارس و رابطه دانش و ایران میگوید:
«اصولا بالارفتن فضل و دانش یعنی شناخت هرچه بیشتر ایران و هرچقدر یکنفر از نظر سواد سطح پایینتر باشد کمتر به ایران اهمیت میدهد.
یک نسبت کاملا منطقی وجود دارد، یعنی خواندن و مطالعه بیشتر، باعث علاقهمندی بیشتر به ایران میشود و هر چقدر کمتر بخوانید اعتقاداتتان را از دست میدهید.»
🖇️مصاحبهٔ کامل دکتر علی بهرامیان در یوتیوب در دسترس است.
@iranshenasi_ut
«اصولا بالارفتن فضل و دانش یعنی شناخت هرچه بیشتر ایران و هرچقدر یکنفر از نظر سواد سطح پایینتر باشد کمتر به ایران اهمیت میدهد.
یک نسبت کاملا منطقی وجود دارد، یعنی خواندن و مطالعه بیشتر، باعث علاقهمندی بیشتر به ایران میشود و هر چقدر کمتر بخوانید اعتقاداتتان را از دست میدهید.»
🖇️مصاحبهٔ کامل دکتر علی بهرامیان در یوتیوب در دسترس است.
@iranshenasi_ut
26.03.202509:19
🔹«بهرهبرداری جناحی زیادی از پدیده جنگ ایران و عراق شده است.»
«جنگ عراق و ایران یک پدیده میهنی بود، اما آنقدر جنبه اسلامی آن پررنگ و بزرگ شد که مردم از این نگاه به جنگ خسته شدند.»
🔻دکتر حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در گفتگو با خبرگزاری ایبنا به موانع اصلی پژوهش دانشگاهی حول جنگ ایران و عراق پرداخت:
«درباره جنگ عراق و ایران متصدیان رسمی به شکلی تبلیغات کردند که جنبه اغراقآمیز به خود بگیرد و حتی برخی نیروها را پررنگ کنند و دیگری را کمرنگ. به طوری که مردم هم گلایهمندند که در جنگ سپاه بیشتر از ارتش پررنگ شد و نقش ارتش به حاشیه رفت در حالی که در آزادی خرمشهر ارتش نقش پررنگی داشت، اما در تبلیغات سپاه و بسیج پررنگ شد.»
🔻دکتر احمدی در بررسی پیامدهای نگاه غیردانشگاهی به جنگ ایران و عراق، مسئله عدم تئوریپردازی صحیح دربارهٔ جنگ را مطرح کردند:
«البته در خارج از کشور یکی دو کتاب خوب منتشر شده است و در داخل هم برخی از استادان دانشگاه سراغ نظریهپردازی درباره جنگ رفتند. بعضی دانشجویان هم به جنگ توجه نشان دادند و تلاش کردند آن را تئوریزه کنند که چرا عراق به جنگ با ایران پرداخت. برخی هم آن را در قالب نظریه توطئه بررسی کردند به این شکل که عراق به عنوان دست نشانده آمریکا به ایران حمله کرد و هشت سال جنگ را رقم زد.»
🖇️مشاهده کامل گفتگوی دکتر حمید احمدی با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)
@iranshenasi_ut
@ibna_official
«جنگ عراق و ایران یک پدیده میهنی بود، اما آنقدر جنبه اسلامی آن پررنگ و بزرگ شد که مردم از این نگاه به جنگ خسته شدند.»
🔻دکتر حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در گفتگو با خبرگزاری ایبنا به موانع اصلی پژوهش دانشگاهی حول جنگ ایران و عراق پرداخت:
«درباره جنگ عراق و ایران متصدیان رسمی به شکلی تبلیغات کردند که جنبه اغراقآمیز به خود بگیرد و حتی برخی نیروها را پررنگ کنند و دیگری را کمرنگ. به طوری که مردم هم گلایهمندند که در جنگ سپاه بیشتر از ارتش پررنگ شد و نقش ارتش به حاشیه رفت در حالی که در آزادی خرمشهر ارتش نقش پررنگی داشت، اما در تبلیغات سپاه و بسیج پررنگ شد.»
🔻دکتر احمدی در بررسی پیامدهای نگاه غیردانشگاهی به جنگ ایران و عراق، مسئله عدم تئوریپردازی صحیح دربارهٔ جنگ را مطرح کردند:
«البته در خارج از کشور یکی دو کتاب خوب منتشر شده است و در داخل هم برخی از استادان دانشگاه سراغ نظریهپردازی درباره جنگ رفتند. بعضی دانشجویان هم به جنگ توجه نشان دادند و تلاش کردند آن را تئوریزه کنند که چرا عراق به جنگ با ایران پرداخت. برخی هم آن را در قالب نظریه توطئه بررسی کردند به این شکل که عراق به عنوان دست نشانده آمریکا به ایران حمله کرد و هشت سال جنگ را رقم زد.»
🖇️مشاهده کامل گفتگوی دکتر حمید احمدی با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)
@iranshenasi_ut
@ibna_official
02.04.202509:01
🔹سیزدهبدر، روزِ شومِ خجسته
✍️امیر اکبرزاده، دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران
سیزدهبدر، واپسین جشن از جشنهای نوروزی است که در روز سیزدهم فروردینماه، برگزار میشود.
آنگونه که دریافت میشود، واژۀ «سیزدهبدر» یک واژۀ نو است و در نوشتههای کهن اشارۀ مستقیمی به آن نشده است. کهنترین اشارۀ آشکار به سیزدهبدر که تا کنون یافت شده، مربوط به دوران فتحعلیشاه قاجار در کتاب تاریخ عضدی است. اما این موضوع بدین معنی نیست که این جشن، از پایه و اساس، نو و امروزین باشد. در نوشتههای کهن اشاراتی به «روز سیزدهم فروردین» شده است که نشان از دیرینگی این جشن دارد.
دربارۀ شوم بودن یا نبودن این روز دیدگاههای گوناگونی وجود دارد.
در نگاه ایرانیان باستان، عمر جهان دوازده هزار سال بوده و هزارۀ سیزدهم، آغاز رهایی از جهان مادی و درآمدن به دنیای مینوی بوده است. روزی که سوشیانت ظهور میکند، اهورامزدا بر اهریمن پیروز میشود و سیاهی و پلیدی ریشهکن میشود. بر اساس این باور، روز سیزدهم فروردینماه -بهعنوان نمادی از هزارۀ سیزدهم- نزد ایرانیان باستان، خجسته بوده و مردم در این روز، به جشن و پایکوبی میپرداختند.
با این رو، باورها و شواهدی نیز به شوم بودن روز سیزدهم اشاره دارند و گویی با آمدن اسلام به ایران در فرهنگ ایرانی جای گرفتهاند.
ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیة، جدولی از روزهای گوناگون گاهشماری ایران کهن به دست داده که در آن، روزهای شوم و روزهای خجسته را نشان داده است. بنا بر این جدول، روز سیزدهم هر ماه که تیرروز نامیده میشده، شوم انگاشته میشده است.
باورهای دیگری نیز برای شومی روز سیزدهم هست از جمله:
۱. باور به اینکه هزارۀ سیزدهم پایان دنیا و آغاز دوران آشفتگی و ویرانی است.
۲. باور به اینکه در روز سیزدهم سال نو ستارۀ دنبالهداری به زمین برخورد کرده و زمینلرزهها و آتشفشانها را در زمین پدید آورده است.
۳. گرفتاری حضرت عیسی در روز سیزدهم ماه.
۴. شمار برجهای آسمان که دوازده است نه سیزده.
۵. شمار امامان که دوازده است نه سیزده.
اگرچه هرکدام از موارد گفتهشده و دیگر چیزها نیاز به روشنسازی بیشتر دارد اما در گنجایش اندک این یادداشت نمیگنجد.
اینگونه دریافت میشود که واژۀ «سیزدهبدر» بر پایۀ دیدگاه شومانگارانِ این روز ساخته شده
باشد. زیرا مردم در این روز به دشت و دمن میرفتند تا از شومی رهایی یابند و سیزدهبدر هم به معنای «به در کردن (بیرون راندن) شومیِ روز سیزده» است. اگرچه «در» به معنای «دشت و دمن» نیز دور از ذهن نیست.
بسیاری از آیینهایی که امروزه در روز سیزدهبدر برگزار میشود میتواند معنای اساطیری و نمادین داشته باشد. شادی و خنده در این روز، به معنی فروریختن اندیشههای تیره و پلیدی است. روبوسی، نماد آشتی است. بهآبافکندن سبزههای تازهرسته، نشانۀ دادن بلاگردان به ایزد آب یا ناهید است. گرهزدن سبزه برای باز شدن بخت، نمادی از پیوند زن و مرد برای پیوستگی نژادهاست. آیین مسابقات برد و باختی، بهویژه اسبدوانی، یادآور کشمکش ایزد باران و خشکسالی است. هر یک از این آیینها چه در سیزدهبدر و چه در جشنهای دیگر ایرانی فلسفه و معنایی دارند که باید آنها را در فرهنگ پربار ایران جستجو کرد.
@iranshenasi_ut
✍️امیر اکبرزاده، دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران
سیزدهبدر، واپسین جشن از جشنهای نوروزی است که در روز سیزدهم فروردینماه، برگزار میشود.
آنگونه که دریافت میشود، واژۀ «سیزدهبدر» یک واژۀ نو است و در نوشتههای کهن اشارۀ مستقیمی به آن نشده است. کهنترین اشارۀ آشکار به سیزدهبدر که تا کنون یافت شده، مربوط به دوران فتحعلیشاه قاجار در کتاب تاریخ عضدی است. اما این موضوع بدین معنی نیست که این جشن، از پایه و اساس، نو و امروزین باشد. در نوشتههای کهن اشاراتی به «روز سیزدهم فروردین» شده است که نشان از دیرینگی این جشن دارد.
دربارۀ شوم بودن یا نبودن این روز دیدگاههای گوناگونی وجود دارد.
در نگاه ایرانیان باستان، عمر جهان دوازده هزار سال بوده و هزارۀ سیزدهم، آغاز رهایی از جهان مادی و درآمدن به دنیای مینوی بوده است. روزی که سوشیانت ظهور میکند، اهورامزدا بر اهریمن پیروز میشود و سیاهی و پلیدی ریشهکن میشود. بر اساس این باور، روز سیزدهم فروردینماه -بهعنوان نمادی از هزارۀ سیزدهم- نزد ایرانیان باستان، خجسته بوده و مردم در این روز، به جشن و پایکوبی میپرداختند.
با این رو، باورها و شواهدی نیز به شوم بودن روز سیزدهم اشاره دارند و گویی با آمدن اسلام به ایران در فرهنگ ایرانی جای گرفتهاند.
ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیة، جدولی از روزهای گوناگون گاهشماری ایران کهن به دست داده که در آن، روزهای شوم و روزهای خجسته را نشان داده است. بنا بر این جدول، روز سیزدهم هر ماه که تیرروز نامیده میشده، شوم انگاشته میشده است.
باورهای دیگری نیز برای شومی روز سیزدهم هست از جمله:
۱. باور به اینکه هزارۀ سیزدهم پایان دنیا و آغاز دوران آشفتگی و ویرانی است.
۲. باور به اینکه در روز سیزدهم سال نو ستارۀ دنبالهداری به زمین برخورد کرده و زمینلرزهها و آتشفشانها را در زمین پدید آورده است.
۳. گرفتاری حضرت عیسی در روز سیزدهم ماه.
۴. شمار برجهای آسمان که دوازده است نه سیزده.
۵. شمار امامان که دوازده است نه سیزده.
اگرچه هرکدام از موارد گفتهشده و دیگر چیزها نیاز به روشنسازی بیشتر دارد اما در گنجایش اندک این یادداشت نمیگنجد.
اینگونه دریافت میشود که واژۀ «سیزدهبدر» بر پایۀ دیدگاه شومانگارانِ این روز ساخته شده
باشد. زیرا مردم در این روز به دشت و دمن میرفتند تا از شومی رهایی یابند و سیزدهبدر هم به معنای «به در کردن (بیرون راندن) شومیِ روز سیزده» است. اگرچه «در» به معنای «دشت و دمن» نیز دور از ذهن نیست.
بسیاری از آیینهایی که امروزه در روز سیزدهبدر برگزار میشود میتواند معنای اساطیری و نمادین داشته باشد. شادی و خنده در این روز، به معنی فروریختن اندیشههای تیره و پلیدی است. روبوسی، نماد آشتی است. بهآبافکندن سبزههای تازهرسته، نشانۀ دادن بلاگردان به ایزد آب یا ناهید است. گرهزدن سبزه برای باز شدن بخت، نمادی از پیوند زن و مرد برای پیوستگی نژادهاست. آیین مسابقات برد و باختی، بهویژه اسبدوانی، یادآور کشمکش ایزد باران و خشکسالی است. هر یک از این آیینها چه در سیزدهبدر و چه در جشنهای دیگر ایرانی فلسفه و معنایی دارند که باید آنها را در فرهنگ پربار ایران جستجو کرد.
@iranshenasi_ut
登录以解锁更多功能。