پیام نوروزی دبیرکل اتحادیه الهیات کشور
نوروز نهتنها به مثابه یک مراسم موسممحور، بلکه بهسان یک تجلی الهیاتی از پیوند میان انسان و کائنات است. سال نوی جهان ایرانی که در آستانه اعتدال بهاری تجلی مییابد، فراتر از یک رخداد تقویمی یا تجلیل از طبیعت مادی، همچون یک نشانه متافیزیکی در گستره بیکران زمان پدیدار میشود؛ نشانهای که در دل چرخههای کیهانی، بهویژه در مواجهه با کالییوگا(عصر فروپاشی و ظلمت در سنت هندو) معنا مییابد. در گاهشماری هندو، «کالییوگا» به عنوان چهارمین دوره تاریخی، نهتنها یک بازه زمانی، بلکه یک وضعیت هستیشناختی است که در آن نسبت میان انسان و مبدا هستی گسسته میشود؛ نوروز با تاکید بر حیات مجدد زمین، در این چارچوب، فراتر از یک رخداد طبیعی، همچون یک استعاره کیهانی از پایان عصر ظلمت و خیزش نظمی نوین جلوه میکند؛ نظمی که احیاگر نظم طبیعی الهی و «بازگشت به مبدا» است.
هر نوروز گامی نمادین به سوی پایان کالی یوگا است؛ نقطهای که اعتدال بهاری، زمان را از سیطره خطی کالییوگایی خارج ساخته و به چرخهای ابدی متصل میسازد. در این لحظه، طبیعت که حامل حضور امر متعالی است، از ظلمت زمستانی برمیخیزد و انسان را به بازاندیشی در وضعیت وجودی و نور وجود فرامیخواند؛ نوری که در عمق ظلمت این عصر، همچنان نهان و منتظر است. همچنین در این تقاطع زمانی، نوروز با رمضان و شبهای قدر که ساحت تقرب به امر قدسی و تزکیه روح است، درمیآمیزد و ستیز میان نور-ظلمت و تعالی-نفس به ستیزی واحد بدل میشوند. همچنین غم شهادت امیرالمومنین(ع)، تأملی است درباب زوال حقیقت در اعصار گوناگون و چرخش تاریخ؛ دراینجا اما غم و شادی از دوگانههای متضاد به مرتبه وحدتی متعالی صعود میکنند؛ مرتبهای که در آن غم، بستری برای تعمق در معنای هستی، و شادی، جلوهای از امید به رهایی از عصر ظلمت است.
✍️محمدطاها جهاندیده
@TheJahandideh
@TheolUnion