ᴠɪᴄᴛᴏʀʏ(new post)
𝘛𝘶 𝘦𝘴 𝘥𝘦𝘷𝘦𝘯𝘶𝘦 𝘮𝘢 𝘴𝘦𝘶𝘭𝘦 𝘳𝘰𝘴𝘦 𝘣𝘭𝘦𝘶𝘦
à 𝘧𝘭𝘦𝘶𝘳𝘪𝘳 𝘥𝘢𝘯𝘴 𝘮𝘰𝘯 𝘤œ𝘶𝘳 𝘢𝘧𝘪𝘯 𝘲𝘶𝘦 𝘫𝘦 𝘱𝘶𝘪𝘴𝘴𝘦 𝘳𝘦𝘴𝘴𝘦𝘯𝘵𝘪𝘳 𝘭𝘢 𝘷𝘳𝘢𝘪𝘦 𝘱𝘢𝘪𝘹 𝘥𝘢𝘯𝘴 𝘮𝘰𝘯 𝘤œ𝘶𝘳~🩶
•
𝘔𝘰𝘯 𝘳𝘰𝘣𝘰𝘵:
@Victoryathv_bot
𝘔𝘰𝘯 𝘭𝘪𝘦𝘯 𝘢𝘯𝘰𝘯𝘺𝘮𝘦:
t.me/HidenChat_Bot?start=871935903
à 𝘧𝘭𝘦𝘶𝘳𝘪𝘳 𝘥𝘢𝘯𝘴 𝘮𝘰𝘯 𝘤œ𝘶𝘳 𝘢𝘧𝘪𝘯 𝘲𝘶𝘦 𝘫𝘦 𝘱𝘶𝘪𝘴𝘴𝘦 𝘳𝘦𝘴𝘴𝘦𝘯𝘵𝘪𝘳 𝘭𝘢 𝘷𝘳𝘢𝘪𝘦 𝘱𝘢𝘪𝘹 𝘥𝘢𝘯𝘴 𝘮𝘰𝘯 𝘤œ𝘶𝘳~🩶
•
𝘔𝘰𝘯 𝘳𝘰𝘣𝘰𝘵:
@Victoryathv_bot
𝘔𝘰𝘯 𝘭𝘪𝘦𝘯 𝘢𝘯𝘰𝘯𝘺𝘮𝘦:
t.me/HidenChat_Bot?start=871935903
订阅者
400
24 小时
1-0.4%一周
10-2.4%一个月
16-3.8%
引用指数
0
提及1频道上的转发0频道上的提及1
每帖平均覆盖率
10
12 小时40%24 小时10
52.4%48 小时21
84.6%
参与率 (ER)
6.67%
转发0评论0反应0
覆盖率参与率 (ERR)
5.24%
24 小时0%一周
0.68%一个月
0.37%
每则广告帖子的平均覆盖率
3
1 小时3100%1 – 4 小时6200%4 - 24 小时13433.33%
"ᴠɪᴄᴛᴏʀʏ(new post)" 群组最新帖子
19.05.202500:32
😂این چه سوالیه
19.05.202500:32
خوب بمون زیبا
18.05.202522:08
18.05.202515:35
اومدم دهن اینارو ببندم
18.05.202515:35
دیدم
18.05.202515:34
حالت چطوره؟
(فکرکنم سلام بالامو ندیدی)
(فکرکنم سلام بالامو ندیدی)
18.05.202515:31
یگانه چقدر ساده ای که معنیشو نمیدونی بچه جان.
نزار از این سادگیت سو استفاده کنن به حرفاشون گوش نده چیزه خوبی نیست.
نزار از این سادگیت سو استفاده کنن به حرفاشون گوش نده چیزه خوبی نیست.
18.05.202500:53
....
17.05.202520:43
:)
17.05.202520:43
یعنی میگی کلشو باید توضیح بدم الان ...
17.05.202520:42
ریرا وقتشه خودتو لو بدی☝🏻
16.05.202517:10
16.05.202517:10
چه قلمی داری به به
转发自:
خࢪگوش وانیلے
16.05.202517:09
عطر رویا روی لباس شب؛
صدای پیانو از دور می‌اومد، نرم و پیچیده مثل بوی ادکلنی که تازه روی یقه‌ی سفید پاشیده باشن. نور، از شیشه‌های رنگی رد می‌شد و روی زمین مرمری، لکه‌های آبی و قرمز می‌رقصیدن. جام‌ها بالا رفته بودن، صدای خنده‌ها می‌پیچید، اما اون دو نفر فقط به هم نگاه می‌کردن.
لب‌هاش سرخ، چشم‌هاش روشن، و دست‌هاش لرزونِ انتظار. اون یکی با کت تیره، نگاه خونسرد، اما انگار تمام سازهای جهان توی سینه‌ش داشتن نغمه می‌زدن. نزدیک‌تر شدن، نفس‌هاشون یکی شد، مثل شعری که شاعرش فراموش کرده بود تمومش کنه.
هیچ‌کس چیزی نگفت. هیچ صدایی نبود جز زمزمه‌ی پیانو، عطری شیرین با ته‌مایه‌ی تلخ، و طعم بوسه‌ای که میان نور و رؤیا موند، بدون وعده‌ای، بدون قسمی... فقط همون‌جا، همون لحظه، برای همیشه.
转发自:خࢪگوش وانیلے
16.05.202517:09
لب‌هاے سࢪخ، زمزمه‌ے پیانو، لبه‌ے خیس جام کࢪیستال و دو نگاه، دࢪ هم‌آغوشےِ نوࢪ و ࢪؤیا.
记录
25.03.202523:59
484订阅者10.03.202523:59
100引用指数30.01.202512:47
33每帖平均覆盖率27.03.202523:59
19广告帖子的平均覆盖率08.02.202517:04
6.67%ER30.12.202401:10
8.98%ERR转发自:
Песня дождя ֪
16.05.202500:17
𝖢𝖺𝗎𝗌𝖾 𝖭𝗈𝗐 𝖨'𝗆 𝗋𝖾𝖽 𝖺𝗇𝖽 𝗁𝗈𝗇𝖾𝗌𝗍𝗒,
𝖨 𝖼𝗁𝗈𝗈𝗌𝖾 𝗒𝗈𝗎 𝗈𝗏𝖾𝗋 𝗆𝗒 𝖻𝗅𝗎𝖾.
𝖨 𝖼𝗁𝗈𝗈𝗌𝖾 𝗒𝗈𝗎 𝗈𝗏𝖾𝗋 𝗆𝗒 𝖻𝗅𝗎𝖾.
转发自:خࢪگوش وانیلے
16.05.202517:09
عطر رویا روی لباس شب؛
صدای پیانو از دور می‌اومد، نرم و پیچیده مثل بوی ادکلنی که تازه روی یقه‌ی سفید پاشیده باشن. نور، از شیشه‌های رنگی رد می‌شد و روی زمین مرمری، لکه‌های آبی و قرمز می‌رقصیدن. جام‌ها بالا رفته بودن، صدای خنده‌ها می‌پیچید، اما اون دو نفر فقط به هم نگاه می‌کردن.
لب‌هاش سرخ، چشم‌هاش روشن، و دست‌هاش لرزونِ انتظار. اون یکی با کت تیره، نگاه خونسرد، اما انگار تمام سازهای جهان توی سینه‌ش داشتن نغمه می‌زدن. نزدیک‌تر شدن، نفس‌هاشون یکی شد، مثل شعری که شاعرش فراموش کرده بود تمومش کنه.
هیچ‌کس چیزی نگفت. هیچ صدایی نبود جز زمزمه‌ی پیانو، عطری شیرین با ته‌مایه‌ی تلخ، و طعم بوسه‌ای که میان نور و رؤیا موند، بدون وعده‌ای، بدون قسمی... فقط همون‌جا، همون لحظه، برای همیشه.
登录以解锁更多功能。