

11.04.202500:02
19.03.202507:48
16.03.202509:56
✝️☦️ چرا ادعای تقلید مسیحیت از میترائیسم نادرست است؟
تصور کنید کسی به شما بگوید خانهتان تقلیدی از خانه همسایه است، تنها به این دلیل که هر دو در و پنجره دارند! این همان اشتباهی است که در مقایسه سطحی مسیحیت و میترائیسم رخ میدهد.
نخست باید بدانیم که مسیحیت ریشه در نبوتهای عهد عتیق دارد. صدها سال پیش از ظهور میترائیسم در روم، انبیای بنیاسرائیل از آمدن مسیح خبر داده بودند. این نبوتها در کتاب مقدس ثبت شدهاند. چطور میتوان گفت دینی از آیینی دیگر تقلید کرده، وقتی اساس آن قرنها پیش پایهگذاری شده بود؟
برخی به تاریخ ۲۵ دسامبر اشاره میکنند. اما باید دانست که کلیسای اولیه اصلاً این تاریخ را جشن نمیگرفت! این تاریخ بعدها انتخاب شد تا مسیحیان بتوانند در جامعه رومی حضور معنادار داشته باشند. این نشاندهنده حکمت کلیسا در هدایت مردم به سوی حقیقت است، نه تقلید.
به مراسم عشای ربانی نگاه کنید. ریشه آن به شام آخر مسیح با حواریون برمیگردد. این آیین مقدس، یادآور قربانی مسیح است که در عهد عتیق پیشگویی شده بود. چه ارتباطی با آیینهای میترایی دارد؟
عزیزان من، مسیحیت پیامی یگانه دارد نجات از طریق فیض الهی و قربانی مسیح. این با هیچ آیین دیگری قابل مقایسه نیست. در میترائیسم، نجات از طریق آیینهای رازآمیز و مراتب مختلف حاصل میشود، اما در مسیحیت، نجات هدیهای رایگان است که از طریق ایمان به مسیح به دست میآید.
به تعلیم محبت بیقید و شرط در مسیحیت نگاه کنید. عیسی فرمود دشمنان خود را دوست بدارید. کجای میترائیسم چنین تعلیمی وجود دارد؟ مسیحیت دینی است که در آن خدا خود را در قالب انسان متجلی کرد تا رنج بکشد و برای گناهان ما بمیرد. این مفهوم عمیق الهیاتی در هیچ آیین دیگری یافت نمیشود.
وقتی میگویند مسیحیت تقلید کرده مثل این است که بگویند خورشید نورش را از ماه گرفته است! مسیحیت نور خود را از منبع الهی میگیرد از کلام خدا که از ابتدا بود.
تصور کنید کسی به شما بگوید خانهتان تقلیدی از خانه همسایه است، تنها به این دلیل که هر دو در و پنجره دارند! این همان اشتباهی است که در مقایسه سطحی مسیحیت و میترائیسم رخ میدهد.
نخست باید بدانیم که مسیحیت ریشه در نبوتهای عهد عتیق دارد. صدها سال پیش از ظهور میترائیسم در روم، انبیای بنیاسرائیل از آمدن مسیح خبر داده بودند. این نبوتها در کتاب مقدس ثبت شدهاند. چطور میتوان گفت دینی از آیینی دیگر تقلید کرده، وقتی اساس آن قرنها پیش پایهگذاری شده بود؟
برخی به تاریخ ۲۵ دسامبر اشاره میکنند. اما باید دانست که کلیسای اولیه اصلاً این تاریخ را جشن نمیگرفت! این تاریخ بعدها انتخاب شد تا مسیحیان بتوانند در جامعه رومی حضور معنادار داشته باشند. این نشاندهنده حکمت کلیسا در هدایت مردم به سوی حقیقت است، نه تقلید.
به مراسم عشای ربانی نگاه کنید. ریشه آن به شام آخر مسیح با حواریون برمیگردد. این آیین مقدس، یادآور قربانی مسیح است که در عهد عتیق پیشگویی شده بود. چه ارتباطی با آیینهای میترایی دارد؟
عزیزان من، مسیحیت پیامی یگانه دارد نجات از طریق فیض الهی و قربانی مسیح. این با هیچ آیین دیگری قابل مقایسه نیست. در میترائیسم، نجات از طریق آیینهای رازآمیز و مراتب مختلف حاصل میشود، اما در مسیحیت، نجات هدیهای رایگان است که از طریق ایمان به مسیح به دست میآید.
به تعلیم محبت بیقید و شرط در مسیحیت نگاه کنید. عیسی فرمود دشمنان خود را دوست بدارید. کجای میترائیسم چنین تعلیمی وجود دارد؟ مسیحیت دینی است که در آن خدا خود را در قالب انسان متجلی کرد تا رنج بکشد و برای گناهان ما بمیرد. این مفهوم عمیق الهیاتی در هیچ آیین دیگری یافت نمیشود.
وقتی میگویند مسیحیت تقلید کرده مثل این است که بگویند خورشید نورش را از ماه گرفته است! مسیحیت نور خود را از منبع الهی میگیرد از کلام خدا که از ابتدا بود.
14.03.202507:38


10.03.202514:02
09.03.202504:52
اگه شما به عنوان یه آتئیست معتقدید که همه چیز باید با علم و منطق قابل اثبات باشه
پس چطور میتونید با قطعیت بگید خدا وجود نداره؟ چون برای اثبات عدم وجود چیزی، باید همه جهان هستی و همه ابعاد ممکن را در همه زمانها بررسی کنید که این خودش از نظر علمی غیرممکنه پس آیا این باور قطعی به عدم وجود خدا
خودش یه نوع ایمان بدون دلیل علمی نیست؟
پس چطور میتونید با قطعیت بگید خدا وجود نداره؟ چون برای اثبات عدم وجود چیزی، باید همه جهان هستی و همه ابعاد ممکن را در همه زمانها بررسی کنید که این خودش از نظر علمی غیرممکنه پس آیا این باور قطعی به عدم وجود خدا
خودش یه نوع ایمان بدون دلیل علمی نیست؟


28.03.202518:21
18.03.202517:35


15.03.202513:18
13.03.202515:55
10.03.202504:48
✝️☦️ چرا نمیشه به خدا اعتقاد داشت ولی به دین نه؟
دوستان عزیز بیاید یه مثال ساده بزنم فرض کنید شما یه گوشی موبایل دارید. حالا میگید من به سازنده این گوشی اعتقاد دارم، ولی دفترچه راهنماش رو نمیخونم و به هیچ کدوم از دستورالعملهاش عمل نمیکنم! خب نتیجه چی میشه؟ احتمالاً گوشیتون خراب میشه، درست کار نمیکنه، یا حداقل از همه قابلیتهاش نمیتونید استفاده کنید.
دین دقیقاً مثل همون دفترچه راهنماست. خدا ما رو آفریده و از طریق دین بهمون میگه چطور زندگی کنیم تا بهترین نتیجه رو بگیریم. وقتی میگیم به خدا اعتقاد داریم ولی به دین نه، یعنی داریم میگیم: "آره، من قبول دارم یکی این دنیا رو ساخته، ولی نمیخوام بدونم چه برنامهای برام داره!"
یه نکته دیگه اینکه، مگه میشه به کسی اعتقاد داشت ولی نخواست باهاش ارتباط برقرار کرد؟ مثل اینه که بگی من به مادرم اعتقاد دارم ولی هیچوقت باهاش حرف نمیزنم، بغلش نمیکنم، محبتش رو نمیخوام! این چه جور اعتقادیه؟
خدا از طریق دین با ما حرف میزنه. کتاب مقدس پر از پیامهای خداست برای ما. عیسی مسیح اومد تا راه درست زندگی رو نشون بده. وقتی میگیم به دین اعتقاد نداریم، یعنی داریم گوشهامون رو میگیریم تا صدای خدا رو نشنویم!
یه چیز دیگه هم هست. وقتی میگیم به خدا اعتقاد داریم ولی به دین نه، در واقع داریم یه خدای ذهنی برای خودمون میسازیم. یه خدایی که هر جور ما دوست داریم باشه، نه اونجوری که واقعاً هست. این دیگه خدای واقعی نیست، بتپرستی مدرنه!
فکر کنید یه معلم دلسوز دارید که میخواد بهتون درس یاد بده. شما میگید من به این معلم اعتقاد دارم ولی نمیخوام به کلاسش برم و به حرفاش گوش بدم! خب این چه فایدهای داره؟
دین مثل یه پل ارتباطی بین ما و خداست. وقتی این پل رو خراب میکنیم، چطور میخوایم به خدا برسیم؟ مثل اینه که بگیم من به اون طرف رودخونه اعتقاد دارم، ولی از پل رد نمیشم!
عیسی مسیح گفت: "من راه و راستی و حیات هستم." یعنی اگه میخوای به خدا برسی، باید از این راه بری. نمیشه گفت من به مقصد اعتقاد دارم ولی راه رسیدن بهش رو قبول ندارم!
و یه نکته آخر: دین فقط یه سری قانون و مقررات نیست. دین یعنی رابطه عاشقانه با خدا. یعنی شناخت عمیق خالق هستی. یعنی درک معنای زندگی. وقتی میگیم به دین اعتقاد نداریم، در واقع داریم خودمون رو از این عشق و شناخت محروم میکنیم.
پس بیاید به جای اینکه بگیم "به خدا اعتقاد داریم ولی به دین نه"، بگیم "میخوام خدا رو بهتر بشناسم و راهی رو که برام در نظر گرفته پیدا کنم." این شروع یه سفر زیبا و پر از معناست. 🙏✨
خدا همیشه منتظره که ما قدم اول رو برداریم. مثل پدری که با آغوش باز منتظر برگشتن فرزندشه. دین همون نقشه راهیه که نشون میده چطور به این آغوش گرم برگردیم. پس چرا خودمون رو از این محبت بیپایان محروم کنیم؟ 💫
دوستان عزیز بیاید یه مثال ساده بزنم فرض کنید شما یه گوشی موبایل دارید. حالا میگید من به سازنده این گوشی اعتقاد دارم، ولی دفترچه راهنماش رو نمیخونم و به هیچ کدوم از دستورالعملهاش عمل نمیکنم! خب نتیجه چی میشه؟ احتمالاً گوشیتون خراب میشه، درست کار نمیکنه، یا حداقل از همه قابلیتهاش نمیتونید استفاده کنید.
دین دقیقاً مثل همون دفترچه راهنماست. خدا ما رو آفریده و از طریق دین بهمون میگه چطور زندگی کنیم تا بهترین نتیجه رو بگیریم. وقتی میگیم به خدا اعتقاد داریم ولی به دین نه، یعنی داریم میگیم: "آره، من قبول دارم یکی این دنیا رو ساخته، ولی نمیخوام بدونم چه برنامهای برام داره!"
یه نکته دیگه اینکه، مگه میشه به کسی اعتقاد داشت ولی نخواست باهاش ارتباط برقرار کرد؟ مثل اینه که بگی من به مادرم اعتقاد دارم ولی هیچوقت باهاش حرف نمیزنم، بغلش نمیکنم، محبتش رو نمیخوام! این چه جور اعتقادیه؟
خدا از طریق دین با ما حرف میزنه. کتاب مقدس پر از پیامهای خداست برای ما. عیسی مسیح اومد تا راه درست زندگی رو نشون بده. وقتی میگیم به دین اعتقاد نداریم، یعنی داریم گوشهامون رو میگیریم تا صدای خدا رو نشنویم!
یه چیز دیگه هم هست. وقتی میگیم به خدا اعتقاد داریم ولی به دین نه، در واقع داریم یه خدای ذهنی برای خودمون میسازیم. یه خدایی که هر جور ما دوست داریم باشه، نه اونجوری که واقعاً هست. این دیگه خدای واقعی نیست، بتپرستی مدرنه!
فکر کنید یه معلم دلسوز دارید که میخواد بهتون درس یاد بده. شما میگید من به این معلم اعتقاد دارم ولی نمیخوام به کلاسش برم و به حرفاش گوش بدم! خب این چه فایدهای داره؟
دین مثل یه پل ارتباطی بین ما و خداست. وقتی این پل رو خراب میکنیم، چطور میخوایم به خدا برسیم؟ مثل اینه که بگیم من به اون طرف رودخونه اعتقاد دارم، ولی از پل رد نمیشم!
عیسی مسیح گفت: "من راه و راستی و حیات هستم." یعنی اگه میخوای به خدا برسی، باید از این راه بری. نمیشه گفت من به مقصد اعتقاد دارم ولی راه رسیدن بهش رو قبول ندارم!
و یه نکته آخر: دین فقط یه سری قانون و مقررات نیست. دین یعنی رابطه عاشقانه با خدا. یعنی شناخت عمیق خالق هستی. یعنی درک معنای زندگی. وقتی میگیم به دین اعتقاد نداریم، در واقع داریم خودمون رو از این عشق و شناخت محروم میکنیم.
پس بیاید به جای اینکه بگیم "به خدا اعتقاد داریم ولی به دین نه"، بگیم "میخوام خدا رو بهتر بشناسم و راهی رو که برام در نظر گرفته پیدا کنم." این شروع یه سفر زیبا و پر از معناست. 🙏✨
خدا همیشه منتظره که ما قدم اول رو برداریم. مثل پدری که با آغوش باز منتظر برگشتن فرزندشه. دین همون نقشه راهیه که نشون میده چطور به این آغوش گرم برگردیم. پس چرا خودمون رو از این محبت بیپایان محروم کنیم؟ 💫
09.03.202504:49
یک آتئیست یه سوال چالشی پرسید گفت:
اگه خدا خیلی قدرتمنده
آیا میتونه سنگی رو بوجود بیاره که خودش نتونه بلندش کنه؟
در جواب باید بگم این پارادوکس منطقی نیست چون دو فرض متناقض داره
قدرت مطلق خدا به معنی توانایی انجام امور منطقی هست
نه امور متناقض
این سوال مثل اینه که بگیم "آیا میشه جملهای درست کرد که هم درست باشه هم غلط؟" - که از نظر منطقی محال هست
پس این سوال اساسا معتبر نیست و نمیتونه محدودیتی برای قدرت خدا محسوب بشه.
اگه خدا خیلی قدرتمنده
آیا میتونه سنگی رو بوجود بیاره که خودش نتونه بلندش کنه؟
در جواب باید بگم این پارادوکس منطقی نیست چون دو فرض متناقض داره
قدرت مطلق خدا به معنی توانایی انجام امور منطقی هست
نه امور متناقض
مثل اینکه بپرسیم آیا خدا میتونه مربع مثلثی یا دایره مربعی خلق کنه.
این سوال مثل اینه که بگیم "آیا میشه جملهای درست کرد که هم درست باشه هم غلط؟" - که از نظر منطقی محال هست
پس این سوال اساسا معتبر نیست و نمیتونه محدودیتی برای قدرت خدا محسوب بشه.
20.03.202509:06
ای پروردگار مهربان
در این روز نو و آغاز بهار طبیعت ،تو را شکر میگوییم.
همچون که مسیح از مرگ برخاست و زندگی نو را به ما بخشید،
این نوروز را برکت ده تا آغازی تازه در مسیر ایمان باشد.
باشد که فیض تو بر خانوادهها و عزیزان ما جاری گردد،
و روحالقدس قلبهای ما را با محبت و شادی تو پر سازد.
به نام پدر، پسر و روحالقدس،
آمین.
در این روز نو و آغاز بهار طبیعت ،تو را شکر میگوییم.
همچون که مسیح از مرگ برخاست و زندگی نو را به ما بخشید،
این نوروز را برکت ده تا آغازی تازه در مسیر ایمان باشد.
باشد که فیض تو بر خانوادهها و عزیزان ما جاری گردد،
و روحالقدس قلبهای ما را با محبت و شادی تو پر سازد.
به نام پدر، پسر و روحالقدس،
آمین.
18.03.202512:48
15.03.202511:37


13.03.202510:04
09.03.202520:46
فیلم سینمایی عیسی مسیح به روایت انجيل يوحنا


08.03.202518:38
19.03.202507:58
✝️☦️ گناهانی که خدا نمیبخشد
خیلیها فکر میکنن خدا همه گناهها رو میبخشه درسته که خداوند بخشندهست و رحمتش بینهایته، ولی دو گناه هست که بخشیده نمیشن. این موضوع خیلی مهمیه که باید دربارهش صحبت کنیم.
گناه اول اینه که از خدا طلب بخشش نکنیم. شاید بگید این که گناه نیست! ولی دقت کنید؛ وقتی کسی میره گناه میکنه و بعد اصلاً براش مهم نیست اصلاً نمیاد پیش خدا که بگه پشیمونم خب چطور میخواد بخشیده بشه؟ مثل اینه که یه نفر مریض باشه ولی نره دکتر. خب معلومه که خوب نمیشه! خدا دستاشو باز کرده و منتظره که ما بریم پیشش و بگیم پشیمونیم. اما اگه غرورمون اجازه نده یا فکر کنیم نیازی به بخشش نداریم، یا اصلاً برامون مهم نباشه این خودش یه گناه نابخشودنیه.
گناه دوم که خیلی جدیتره توهین به روحالقدسه.
این گناهی هست که خود عیسی مسیح دربارهش هشدار داده. توی انجیل متی فصل ۱۲ آیههای ۳۱ و ۳۲ میخونیم که عیسی میگه: "هر نوع گناه و کفر آدمیان آمرزیده خواهد شد، اما کفر به روحالقدس آمرزیده نخواهد شد." حالا این یعنی چی؟ یعنی وقتی کسی با چشم باز و آگاهانه کار روحالقدس رو میبینه ولی اونو به شیطان نسبت میده. یا وقتی حقیقت کاملا براش روشن شده ولی عمدا انکارش میکنه. این دیگه یه گناه معمولی نیست
این یعنی طرف داره مستقیما با خدا میجنگه
یه مثال ساده بزنم فرض کنید یکی داره معجزه خدا رو با چشم خودش میبینه ولی میگه این کار شیطانه. یا وقتی روحالقدس داره توی قلبش کار میکنه که به سمت خدا برگرده ولی عمدا و با لجبازی مقاومت میکنه. این همون گناه نابخشودنیه که عیسی ازش حرف زده.
نکته مهم اینه که اگه کسی نگرانه که نکنه این گناه رو مرتکب شده باشه همین نگرانیش نشون میده که مرتکب نشده چون کسی که به روحالقدس کفر میگه، اصلاً براش مهم نیست و وجدانش هم ناراحت نمیشه.
خدا همیشه آمادست که ما رو ببخشه. رحمتش اونقدر زیاده که حتی بزرگترین گناهکارها هم میتونن بخشیده بشن
به شرطی که با قلبی پشیمون و صادق پیشش برن. مهم اینه که تا وقتی زندهایم و فرصت داریم، از این فرصت استفاده کنیم و به سمت خدا برگردیم.
یادمون باشه که در رحمت خدا همیشه به روی همه بازه. این ماییم که گاهی با لجبازی و غرور این در رو به روی خودمون میبندیم. پس تا دیر نشده اگه گناهی کردیم با توبه واقعی برگردیم پیش خدا. چون اون همیشه منتظره که ما رو در آغوش بگیره و ببخشه.
خیلیها فکر میکنن خدا همه گناهها رو میبخشه درسته که خداوند بخشندهست و رحمتش بینهایته، ولی دو گناه هست که بخشیده نمیشن. این موضوع خیلی مهمیه که باید دربارهش صحبت کنیم.
گناه اول اینه که از خدا طلب بخشش نکنیم. شاید بگید این که گناه نیست! ولی دقت کنید؛ وقتی کسی میره گناه میکنه و بعد اصلاً براش مهم نیست اصلاً نمیاد پیش خدا که بگه پشیمونم خب چطور میخواد بخشیده بشه؟ مثل اینه که یه نفر مریض باشه ولی نره دکتر. خب معلومه که خوب نمیشه! خدا دستاشو باز کرده و منتظره که ما بریم پیشش و بگیم پشیمونیم. اما اگه غرورمون اجازه نده یا فکر کنیم نیازی به بخشش نداریم، یا اصلاً برامون مهم نباشه این خودش یه گناه نابخشودنیه.
گناه دوم که خیلی جدیتره توهین به روحالقدسه.
این گناهی هست که خود عیسی مسیح دربارهش هشدار داده. توی انجیل متی فصل ۱۲ آیههای ۳۱ و ۳۲ میخونیم که عیسی میگه: "هر نوع گناه و کفر آدمیان آمرزیده خواهد شد، اما کفر به روحالقدس آمرزیده نخواهد شد." حالا این یعنی چی؟ یعنی وقتی کسی با چشم باز و آگاهانه کار روحالقدس رو میبینه ولی اونو به شیطان نسبت میده. یا وقتی حقیقت کاملا براش روشن شده ولی عمدا انکارش میکنه. این دیگه یه گناه معمولی نیست
این یعنی طرف داره مستقیما با خدا میجنگه
یه مثال ساده بزنم فرض کنید یکی داره معجزه خدا رو با چشم خودش میبینه ولی میگه این کار شیطانه. یا وقتی روحالقدس داره توی قلبش کار میکنه که به سمت خدا برگرده ولی عمدا و با لجبازی مقاومت میکنه. این همون گناه نابخشودنیه که عیسی ازش حرف زده.
نکته مهم اینه که اگه کسی نگرانه که نکنه این گناه رو مرتکب شده باشه همین نگرانیش نشون میده که مرتکب نشده چون کسی که به روحالقدس کفر میگه، اصلاً براش مهم نیست و وجدانش هم ناراحت نمیشه.
خدا همیشه آمادست که ما رو ببخشه. رحمتش اونقدر زیاده که حتی بزرگترین گناهکارها هم میتونن بخشیده بشن
به شرطی که با قلبی پشیمون و صادق پیشش برن. مهم اینه که تا وقتی زندهایم و فرصت داریم، از این فرصت استفاده کنیم و به سمت خدا برگردیم.
یادمون باشه که در رحمت خدا همیشه به روی همه بازه. این ماییم که گاهی با لجبازی و غرور این در رو به روی خودمون میبندیم. پس تا دیر نشده اگه گناهی کردیم با توبه واقعی برگردیم پیش خدا. چون اون همیشه منتظره که ما رو در آغوش بگیره و ببخشه.
16.03.202513:14
14.03.202507:46
✝️☦️چرا وقتی مسیحی میشیم باید گذشته رو رها کنیم؟
دوستان عزیز بیاید یه مثال ساده بزنم. فرض کنید شما تو یه خانواده زندگی میکردید که همه معتاد بودن. حالا که ترک کردید و زندگی سالمی دارید، آیا منطقیه به اون گذشته افتخار کنید؟
خب حالا همین مسئله درباره گذشته تاریخی ما هم صدق میکنه. وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، میبینیم پادشاهان و حکومتهای قدیمی چقدر ظلم کردن، چقدر خون ریختن، چقدر بت پرستیدن و حتی قربانی انسانی میکردن! حالا که مسیح رو شناختیم، چطور میتونیم به این چیزها افتخار کنیم؟
یه نکته جالب: وقتی عیسی مسیح میگه "کسی که خانوادهاش رو بیشتر از من دوست داشته باشه لایق من نیست"، داره یه حقیقت مهم رو میگه. یعنی حتی اگه کل خانوادهت میگن "به بتهای اجدادمون افتخار کن"، تو باید بگی "نه، من فقط به مسیح افتخار میکنم!"
فکر کنید یه نفر از یه گروه خلافکار اومده بیرون و زندگی درستی شروع کرده. آیا منطقیه هنوز به دوران خلافکاریش افتخار کنه و بگه "آره، اون موقع چه آدمایی میکشتیم!" خب معلومه که نه! ما هم وقتی مسیحی میشیم، نباید به دورانی که نیاکانمون بت میپرستیدن و ظلم میکردن افتخار کنیم.
یه چیز دیگه هم هست. وقتی مسیحی میشیم، یه هویت جدید میگیریم. دیگه مهم نیست از کدوم نژاد و قومی، مهم اینه که الان فرزند خدا هستی! پولس رسول میگه "در مسیح، نه یهودی معنی داره نه یونانی". یعنی همه این مرزها و افتخارات قومی بیمعنی میشه.
حالا شاید بگید "خب پس تاریخ رو چیکار کنیم؟" تاریخ رو میخونیم که درس بگیریم، نه که بهش افتخار کنیم! مثل یه معتاد که میره تو جلسات NA و از گذشتهش درس میگیره، نه اینکه بهش ببالهه!
یه نکته آخر وقتی به گذشته بتپرست افتخار میکنیم، انگار داریم میگیم "آره، اون موقع که خدای واقعی رو نمیشناختیم بهتر بود!" این توهین به خداست! مثل اینه که به پدر آسمانی بگی "من به اون موقع که تو رو نمیشناختم بیشتر افتخار میکنم!"
پس بیاید به جای افتخار به گذشته تاریک، به آینده روشن فکر کنیم. به جای اینکه به تخت جمشید و کوروش ببالیم(کوروش از نظر من آدم بزرگی بود و قابل احترام)، به صلیب مسیح و نجاتی که بهمون داده افتخار کنیم. چون اونجاست که هویت واقعی ما شکل میگیره. 🙏✨
یادمون باشه "اگر کسی در مسیح باشد، خلقتی تازه است. چیزهای کهنه درگذشت، اینک همه چیز تازه شده است!" این یعنی وقتشه گذشته رو رها کنیم و به سمت آیندهای که خدا برامون در نظر گرفته حرکت کنیم. 💫
دوستان عزیز بیاید یه مثال ساده بزنم. فرض کنید شما تو یه خانواده زندگی میکردید که همه معتاد بودن. حالا که ترک کردید و زندگی سالمی دارید، آیا منطقیه به اون گذشته افتخار کنید؟
خب حالا همین مسئله درباره گذشته تاریخی ما هم صدق میکنه. وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، میبینیم پادشاهان و حکومتهای قدیمی چقدر ظلم کردن، چقدر خون ریختن، چقدر بت پرستیدن و حتی قربانی انسانی میکردن! حالا که مسیح رو شناختیم، چطور میتونیم به این چیزها افتخار کنیم؟
یه نکته جالب: وقتی عیسی مسیح میگه "کسی که خانوادهاش رو بیشتر از من دوست داشته باشه لایق من نیست"، داره یه حقیقت مهم رو میگه. یعنی حتی اگه کل خانوادهت میگن "به بتهای اجدادمون افتخار کن"، تو باید بگی "نه، من فقط به مسیح افتخار میکنم!"
فکر کنید یه نفر از یه گروه خلافکار اومده بیرون و زندگی درستی شروع کرده. آیا منطقیه هنوز به دوران خلافکاریش افتخار کنه و بگه "آره، اون موقع چه آدمایی میکشتیم!" خب معلومه که نه! ما هم وقتی مسیحی میشیم، نباید به دورانی که نیاکانمون بت میپرستیدن و ظلم میکردن افتخار کنیم.
یه چیز دیگه هم هست. وقتی مسیحی میشیم، یه هویت جدید میگیریم. دیگه مهم نیست از کدوم نژاد و قومی، مهم اینه که الان فرزند خدا هستی! پولس رسول میگه "در مسیح، نه یهودی معنی داره نه یونانی". یعنی همه این مرزها و افتخارات قومی بیمعنی میشه.
حالا شاید بگید "خب پس تاریخ رو چیکار کنیم؟" تاریخ رو میخونیم که درس بگیریم، نه که بهش افتخار کنیم! مثل یه معتاد که میره تو جلسات NA و از گذشتهش درس میگیره، نه اینکه بهش ببالهه!
یه نکته آخر وقتی به گذشته بتپرست افتخار میکنیم، انگار داریم میگیم "آره، اون موقع که خدای واقعی رو نمیشناختیم بهتر بود!" این توهین به خداست! مثل اینه که به پدر آسمانی بگی "من به اون موقع که تو رو نمیشناختم بیشتر افتخار میکنم!"
پس بیاید به جای افتخار به گذشته تاریک، به آینده روشن فکر کنیم. به جای اینکه به تخت جمشید و کوروش ببالیم(کوروش از نظر من آدم بزرگی بود و قابل احترام)، به صلیب مسیح و نجاتی که بهمون داده افتخار کنیم. چون اونجاست که هویت واقعی ما شکل میگیره. 🙏✨
یادمون باشه "اگر کسی در مسیح باشد، خلقتی تازه است. چیزهای کهنه درگذشت، اینک همه چیز تازه شده است!" این یعنی وقتشه گذشته رو رها کنیم و به سمت آیندهای که خدا برامون در نظر گرفته حرکت کنیم. 💫
12.03.202513:24
09.03.202505:05
علم و ایمان دو بال یک پرنده ۲
08.03.202509:30
چرا خدا اجازه میده سختی بکشیم؟
显示 1 - 24 共 30
登录以解锁更多功能。