18.04.202516:24
ترکیب آموزههای تصوف با هنر خوشنویسی
رسالهای منسوب به خواجه عبدالله انصاری قدَّس سرّه در تصوف و موعظه.
بخط بینظیر استاد عماد الحسنی، نوشته شده بهسال ۱۰۲۳ ه.ق.
نگاهداری شده در کتابخانهی حمیدیه ترکیه.
محمد رضیپور
#انجامه
#خوشنویسی
#نستعلیق
#تصوف
#خواجه_عبدالله_انصاری
#عماد_الحسنی
#Anjaame
رسالهای منسوب به خواجه عبدالله انصاری قدَّس سرّه در تصوف و موعظه.
بخط بینظیر استاد عماد الحسنی، نوشته شده بهسال ۱۰۲۳ ه.ق.
نگاهداری شده در کتابخانهی حمیدیه ترکیه.
محمد رضیپور
#انجامه
#خوشنویسی
#نستعلیق
#تصوف
#خواجه_عبدالله_انصاری
#عماد_الحسنی
#Anjaame
01.04.202505:26
دوستان و سروران،
در آغاز این سال نو به همهی فرزانگان و استادان و پارسیدوستان و حاضران در این کانال درود میفرستم.
مایهی نازش و مباهات این کهتر است که استادانی گرانمایه و عالیجاه بر این بندهی ناچیز و کمدان منّت نهادهاند و به این کانال پیوستهاند و به سخن این بنده گوش میدهند. هریک از این بزرگان خود چونان هزاران عضواند و این رهی اگر چیزی مینویسد همانا چنان است که در محضر ایشان درس پس میدهد.
ایزد دانا و توانا همهی شما و بویژه این بزرگان را نگاه داراد تا ما به امید التفات ایشان به کار خویش گستاختر شویم و بیشتر بکوشیم.
آمین.
محمد رضیپور، فروردین ۱۴۰۴.
#سپاسداری
@Anjaame
در آغاز این سال نو به همهی فرزانگان و استادان و پارسیدوستان و حاضران در این کانال درود میفرستم.
مایهی نازش و مباهات این کهتر است که استادانی گرانمایه و عالیجاه بر این بندهی ناچیز و کمدان منّت نهادهاند و به این کانال پیوستهاند و به سخن این بنده گوش میدهند. هریک از این بزرگان خود چونان هزاران عضواند و این رهی اگر چیزی مینویسد همانا چنان است که در محضر ایشان درس پس میدهد.
ایزد دانا و توانا همهی شما و بویژه این بزرگان را نگاه داراد تا ما به امید التفات ایشان به کار خویش گستاختر شویم و بیشتر بکوشیم.
آمین.
محمد رضیپور، فروردین ۱۴۰۴.
#سپاسداری
@Anjaame
19.03.202518:03
جستار: کلمهای چند در بارهی نوروز و جشنهای ایرانی.
این مطالب تازه است و از کتاب تعلیم در معرفت تقویم ، نوشتهی محمد بن ایوب الحاسب الطبری که به تازگی یافتهایم نقل میکنیم.
توقیعات پارسیان چندست و هر یک چونست؟
جشنها[ی] پارسیان بسیارست و جمله سه نوع گردد:
نوعی آنست که هم خاص و هم عامشان بهکار دارند و آن سه جشن بزرگست:
نوروز و مهرگان و سده.
دوم، آنست که خواصِ ایشان بهکار دارند و آن، آنست که در هر ماهی جشنی است که نام آن ماه دارد.
و سیوم، جمله عامشان بهکار دارند و آن جهنبارات[۱] (= گاهنبارها = گاه بههم انباریم) و فَروَردجانات[۲] و گاگیل[۳] است.
جشن نوروز چیست؟
نزدیک پارسیان نوروز را حرمتی بزرگست که ابتداهای بسیار در آن روز بود؛ و گویند ایشان که خدای - تعالی - در ابتدا این عالم را آن روز آفرید و ستارگان از این روز اندر بهحرکت ایستادند و کیومرث این روز بهپادشاهی بنشست؛ و جمشید این روز به تخت شاهنشاهی بنشست و رسم و آیین داد و عدل بنهاد؛ و نیز گویند که این روزِ نو است از ماه فروردینماه و نزدیک پارسیان هرگز این روز بِنَگردد.
نوروز بزرگ چیست؟
این جشن مادام ششم فروردینماه باشد و روزِ خردادست؛ و سبب این جشن آن بوده که خسروان اندر قدیم چون جشن نوروز اندر آمدی و آن جشن بکردندی، بعد از آن تا پنج روز در شغل آن نوروز بودندی و چاکران خویش را و کسانی را که خدمت کرده بودند حقها[ی] ایشان بشناختندی و خلعت دادندی. و چون روز ششم بودی، از آن کار پرداخته بودندی. پس، به مَیخوردن و شادی بنشستندی و گفتندی که از نیکویی کردن فارغ شدیم، این روز شادی باید کردن بر آن که کرده شد.
و این جشن را نوروز خاص یا نوروز ملوک گویند و آن روز نخستن را نوروز عام گویند.
[۱] جهنبارات چندست و هر یک چونست؟
جهنبارات جشنهای پارسیان است ، یعنی: "گاه همی انباریم".
اندرین جشن خرّمی کنند و طعامها [ی] گوناگون سازند و خورند و دو به یکدیگر فرستند و آن در سالی شش نوبه متفرق باشد و گویند که این روزها مبارکست و عدد آن شش روزست که خدای عز و جل جهان را به شش قسمت آفرید. هر قسمی را جهنباری خوانند که اندر هر یک آفرینشی دیگر بودهاست:
گهنبار نخستین: آفرینش آسمانها و هر چه دروست.
گهنبار دوم: آفرینش زمین و هر چه دروست.
گهنبار سیوم: آفرینش آب
گهنبار چهارم: آفرینش نباتات و درختان و آنچه بدین تعلق دارد.
گهنبار پنجم: آفرینش جانوران.
گهنبار ششم: پایان آفرینش، و آفرینش آدم.
[۲] فروردجان چیست؟
این جشن مادام پنج روز آخرین ماه آبان بودهاست در قدیم و چون به روزگار زردهشت رسید، زردهشت ایام دزدیده (= خمسه مسترقه) اندر آخر آبان فرمود داشتن. بعضی پارسیان گفتند که این پنج روزست، پس، جمله ایشان احتیاط کردند و هر دو پنج را بهکار داشتند تا ده روز شود و جشن فرود[ر]جان ده روز باشد و سبب فروردین آنست که پارسیان گویند که روان مردگان اندرین پنج روز جمله باز آیند. پس، ایشان آن ده روز را خورش و شراب به مردم دهند از بهر روانها[ی] مردگان، و گویند آن جانها که آیند، اندرین پنج روز غذا گیرند از آن طعامها و شرابها که به مردم دهند.
[۳] کاکیل/گاگیل چیست؟
پارسیان گویند که این آن روزست که فریدون را از شیر باز کردند و آن روزست که افریدون ابتدا کرد و بر گاه نشست و پارسیان درین روز نیز ابتدا کنند به شیرِ گاو خوردن و شادی کردن. و معنی "گاگیل" به زبان پهلوی گاوست؛ و این روز مادام بهمهر بود از ماه دی.
#انجامه
#نوروز
#جمشید
#کیومرث
#نوروز_عام
#نوروز_خاص
#گهنبار
#گاگیل
@Anjaame
این مطالب تازه است و از کتاب تعلیم در معرفت تقویم ، نوشتهی محمد بن ایوب الحاسب الطبری که به تازگی یافتهایم نقل میکنیم.
توقیعات پارسیان چندست و هر یک چونست؟
جشنها[ی] پارسیان بسیارست و جمله سه نوع گردد:
نوعی آنست که هم خاص و هم عامشان بهکار دارند و آن سه جشن بزرگست:
نوروز و مهرگان و سده.
دوم، آنست که خواصِ ایشان بهکار دارند و آن، آنست که در هر ماهی جشنی است که نام آن ماه دارد.
و سیوم، جمله عامشان بهکار دارند و آن جهنبارات[۱] (= گاهنبارها = گاه بههم انباریم) و فَروَردجانات[۲] و گاگیل[۳] است.
جشن نوروز چیست؟
نزدیک پارسیان نوروز را حرمتی بزرگست که ابتداهای بسیار در آن روز بود؛ و گویند ایشان که خدای - تعالی - در ابتدا این عالم را آن روز آفرید و ستارگان از این روز اندر بهحرکت ایستادند و کیومرث این روز بهپادشاهی بنشست؛ و جمشید این روز به تخت شاهنشاهی بنشست و رسم و آیین داد و عدل بنهاد؛ و نیز گویند که این روزِ نو است از ماه فروردینماه و نزدیک پارسیان هرگز این روز بِنَگردد.
نوروز بزرگ چیست؟
این جشن مادام ششم فروردینماه باشد و روزِ خردادست؛ و سبب این جشن آن بوده که خسروان اندر قدیم چون جشن نوروز اندر آمدی و آن جشن بکردندی، بعد از آن تا پنج روز در شغل آن نوروز بودندی و چاکران خویش را و کسانی را که خدمت کرده بودند حقها[ی] ایشان بشناختندی و خلعت دادندی. و چون روز ششم بودی، از آن کار پرداخته بودندی. پس، به مَیخوردن و شادی بنشستندی و گفتندی که از نیکویی کردن فارغ شدیم، این روز شادی باید کردن بر آن که کرده شد.
و این جشن را نوروز خاص یا نوروز ملوک گویند و آن روز نخستن را نوروز عام گویند.
[۱] جهنبارات چندست و هر یک چونست؟
جهنبارات جشنهای پارسیان است ، یعنی: "گاه همی انباریم".
اندرین جشن خرّمی کنند و طعامها [ی] گوناگون سازند و خورند و دو به یکدیگر فرستند و آن در سالی شش نوبه متفرق باشد و گویند که این روزها مبارکست و عدد آن شش روزست که خدای عز و جل جهان را به شش قسمت آفرید. هر قسمی را جهنباری خوانند که اندر هر یک آفرینشی دیگر بودهاست:
گهنبار نخستین: آفرینش آسمانها و هر چه دروست.
گهنبار دوم: آفرینش زمین و هر چه دروست.
گهنبار سیوم: آفرینش آب
گهنبار چهارم: آفرینش نباتات و درختان و آنچه بدین تعلق دارد.
گهنبار پنجم: آفرینش جانوران.
گهنبار ششم: پایان آفرینش، و آفرینش آدم.
[۲] فروردجان چیست؟
این جشن مادام پنج روز آخرین ماه آبان بودهاست در قدیم و چون به روزگار زردهشت رسید، زردهشت ایام دزدیده (= خمسه مسترقه) اندر آخر آبان فرمود داشتن. بعضی پارسیان گفتند که این پنج روزست، پس، جمله ایشان احتیاط کردند و هر دو پنج را بهکار داشتند تا ده روز شود و جشن فرود[ر]جان ده روز باشد و سبب فروردین آنست که پارسیان گویند که روان مردگان اندرین پنج روز جمله باز آیند. پس، ایشان آن ده روز را خورش و شراب به مردم دهند از بهر روانها[ی] مردگان، و گویند آن جانها که آیند، اندرین پنج روز غذا گیرند از آن طعامها و شرابها که به مردم دهند.
[۳] کاکیل/گاگیل چیست؟
پارسیان گویند که این آن روزست که فریدون را از شیر باز کردند و آن روزست که افریدون ابتدا کرد و بر گاه نشست و پارسیان درین روز نیز ابتدا کنند به شیرِ گاو خوردن و شادی کردن. و معنی "گاگیل" به زبان پهلوی گاوست؛ و این روز مادام بهمهر بود از ماه دی.
#انجامه
#نوروز
#جمشید
#کیومرث
#نوروز_عام
#نوروز_خاص
#گهنبار
#گاگیل
@Anjaame
18.01.202504:55
جستار لغوی: بعض ، بعضی، برخی.
مدخل "بعض" در مقدمه الادب- دستنویس لالااسماعیل.
@Anjaame
مدخل "بعض" در مقدمه الادب- دستنویس لالااسماعیل.
@Anjaame
16.01.202508:49
دوستان!
متاسفانه این گلستان کمبریج که روی تهیه و آماده کردنش زحمت زیادی کشیده شده و من برای اولین بار در اینجا انتشارش دادم و در بعضی صفحات از جمله صفحهی انجامه، امضا و لینک کانال انجامه را دارد، الان ویرال شده و عدهای ناجوانمرد بدون ذکر نام کانال انجامه، در حال پخش آن هستند.
بسیار باعث تاسف است که در دنیای ادب و هنر با چنین آدمهایی روبهرو هستیم.
@Anjaame
متاسفانه این گلستان کمبریج که روی تهیه و آماده کردنش زحمت زیادی کشیده شده و من برای اولین بار در اینجا انتشارش دادم و در بعضی صفحات از جمله صفحهی انجامه، امضا و لینک کانال انجامه را دارد، الان ویرال شده و عدهای ناجوانمرد بدون ذکر نام کانال انجامه، در حال پخش آن هستند.
بسیار باعث تاسف است که در دنیای ادب و هنر با چنین آدمهایی روبهرو هستیم.
@Anjaame
10.04.202514:05
جستار لغوی.
دَم کردن در معنی پُر کردن، پُر شدن، بالا آمدن.
اجاب: بُوَد
فتاوی کبیری، دستنویس.
دَم کردن در این معنی در لغتنامه نیامدهاست.
فتاوی کبیری در سمرقند نوشته شده و حاوی واژگانیست که ویژۀ
این دیار است؛ مانند:
خارغان = دیگ (مِسی) بزرگ
فراخشاخ = گاو نر
و...
مطالعات ما در دستنویسهای گوناگون نشان میدهد که کاربرد "نی" در جای "نه" در سمرقند غلبه داشتهاست.
محمد رضیپور
#انجامه
#لغت
@Anjaame
دَم کردن در معنی پُر کردن، پُر شدن، بالا آمدن.
سِئُل: یکی [از] جوی حقآبۀ (در دادگان دو شاهد دارد از قرن ۱۴) دیگری به کشت خود آب بُرد و مرین جوی را آب دَم کرد و بهسبب دم کردن وَی، جوی ویران شد و گندمهای سرکشیدۀ (جوانهزده) مردی را آب بُرد، ضَمان این گندمها برين دمکنندۀ آببَرَنده بُوَد یا نی؟
اجاب: بُوَد
فتاوی کبیری، دستنویس.
دَم کردن در این معنی در لغتنامه نیامدهاست.
فتاوی کبیری در سمرقند نوشته شده و حاوی واژگانیست که ویژۀ
این دیار است؛ مانند:
خارغان = دیگ (مِسی) بزرگ
فراخشاخ = گاو نر
و...
مطالعات ما در دستنویسهای گوناگون نشان میدهد که کاربرد "نی" در جای "نه" در سمرقند غلبه داشتهاست.
محمد رضیپور
#انجامه
#لغت
@Anjaame
25.03.202523:15
برخی میهنپرستان از گفتار اردوغان بیریشه در بارهی نوروز بهتنگ آمدهاند. از آنها میپرسم شما از بیگانه چه انتظار دارید وقتی که نظر یک بهاصطلاح ایرانی حرامزاده چون امام محمد غزالی، در بارهی نوروز چنین است:
نظر یکی از همشهریهای فردوسی در بارهی نوروز:
لعنت همهی ایرانیان بر او باد.
از این پس ما ایرانیان نام این ایرانی خائن را بر زبان نمیبریم. نام اوست که "مندرس" خواهد شد.
#نوروز
#فردوسی
#امام_محمد_غزالی
#حرام_زاده
@Anjaame
نظر یکی از همشهریهای فردوسی در بارهی نوروز:
نوروز و سده باید که مندرس شود و کسی نام آن نَبَرَد.ای عجب! و باز، ای عجب!
( امام محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج ۱، ص ۵۲۲)
لعنت همهی ایرانیان بر او باد.
از این پس ما ایرانیان نام این ایرانی خائن را بر زبان نمیبریم. نام اوست که "مندرس" خواهد شد.
#نوروز
#فردوسی
#امام_محمد_غزالی
#حرام_زاده
@Anjaame
19.01.202508:13
خوشنویسی بهشیوهای بدیع - برجسته و ظاهراً بر روی کاغذ.
#خوشنویسی
@Anjaame
#خوشنویسی
@Anjaame
18.01.202504:18
شاهد دیگری برای جستار لغوی بعض، بعضی، برخی؛ و کاربرد درست "بعض" از دستنویس نثارالمَلِک ( کتابخانهی برلن).
این دسنویس کتابی بسیار مهم و ارزشمند است زیرا برای سلطان بایزید نوشته شده است، یعنی سندی است بر اهمیتی که سلاطین عثمانی به زبان پارسی میدادهاند.
@Anjaame
این دسنویس کتابی بسیار مهم و ارزشمند است زیرا برای سلطان بایزید نوشته شده است، یعنی سندی است بر اهمیتی که سلاطین عثمانی به زبان پارسی میدادهاند.
@Anjaame
16.01.202503:13
نسخهی کمحجم گلستان کمبریج.
#گلستان
#سعدی
#هنر
#تذهیب
#نقاشی
#خوشنویسی
@Anjaame
#گلستان
#سعدی
#هنر
#تذهیب
#نقاشی
#خوشنویسی
@Anjaame
05.04.202513:53
جستار : تفسیر کمبریج - ۵
نویسنده: ناشناخته
مصحح: شادروان استاد جلال متینی.
موضوع: خطاهای مصحح
این واپسین جستار ما در بارهی تفسیر موسوم به "کمبریج" است. پس از این جستار سخن را در این مقام میبُریم و قلم را از نوشتن نگاه میداریم. این کتاب ایرادهای دیگر هم دارد، اما چون متولیای ندارد، ما بیش از این به آن نمیپردازیم.
متن چاپی: ج۱/ص۲۰۴:
اصلاح متن:
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
روش ما در بازنگریهایمان به متون تصحیحشده فروگذاشتن و نپرداختن به خطاهای "چاپی" است، اما اینجا چون با متن قرآن روبهروایم - و خطا در متن قرآن را جایز نمیدانیم - نمونه را، یادآوری این اشتباه چاپی را ضروری دانستیم.
ج۱/ص۲۱۱:
در پانوشت آورده:
جمله درست است و ایرادی ندارد و ابهامی در آن نیست. اگر برای مصحح ابهامی در متن بوده شاید از قبل کلمهی "کرد" بودهاست. ظاهراً مصحح "کرد" را "فعل" پنداشته. "کرد" در اینجا اسم است نه فعل و به معنی عمل است و "اضافه" است به "او": "کردِ او"، یعنی: "عملِ او"... یعنی خداوند بزرگتر از آنست که کار او بیهوده و از روی بازی و سرگرمی باشد. پس، عبارت را باید چنین نوشت و خواند:
بزرگ است خدای و برتر است آن خدای که پادشاه بهحق است - و سزاوار است به پادشاهی (= تاکید سخن پیشین) - از آنچه کردِ او بازی باشد.
ج۱/ص۲۱۵:
در اینجا کاتب کلمهای را از قلم انداخته و مصحح بدان اشاره نکرده است. مراد، "عذاب" و "عقوبت" زن زانیه است که باید بیش از آنِ مرد باشد. بنابراین، متن تقدیر شده باید چنین باشد:
"و زن زانیه را بیش از مرد "عذاب" (عقوبت) باید کرد.
ج۱/ ۲۷۶، پانوشت:
"در نسخهی اصل: "تناسانیتر"
در نسخهی اصل هم "تناسانتر" است. وجود لکهی مرکب بر بخش بالای "ن" باعث بدخوانی مصحح شدهاست.
ج۱/ ۲۸۱:
خوانش درست:
و باشدکه دیهی را چُست بیران کند.
کاتب "چست" را در انتهای سطر، کج و نزدیک به شیرازه نوشته، شاید در نسخهی مصحح پیدا نبودهاست.
ج۱ / ۳۳۶:
پس، بگوی من بیزارم بدانچه شما میکنید از کفر.
کاتب نخست عبارت "از کفر" را از قلم انداخته، سپس بر بالای "دالِ" "میکنید"، رادّهای گذاشته و بهخط خود و با همان مرکب، "از کفر" را در حاشیه افزودهاست، اما مصحح متوجه "رادّه" نشده و درنیافته که این عبارت "از کفر" که در حاشیه افزوده شده به کجای متن مربوط میشود. مصحح در پانوشت ۲ همین صفحه حیرانی خود را نشان داده و برای تعیین محل "از کفر" حدسهایی زده که همه نادرست است.
محمد رضیپور
#انجامه
#نقد
#تفسیر_کمبریج
#ادوارد_براون
#جلال_متینی
@Anjaame
نویسنده: ناشناخته
مصحح: شادروان استاد جلال متینی.
موضوع: خطاهای مصحح
این واپسین جستار ما در بارهی تفسیر موسوم به "کمبریج" است. پس از این جستار سخن را در این مقام میبُریم و قلم را از نوشتن نگاه میداریم. این کتاب ایرادهای دیگر هم دارد، اما چون متولیای ندارد، ما بیش از این به آن نمیپردازیم.
متن چاپی: ج۱/ص۲۰۴:
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْ الظَّالِمِينَ ﴿٩٤﴾
اصلاح متن:
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
روش ما در بازنگریهایمان به متون تصحیحشده فروگذاشتن و نپرداختن به خطاهای "چاپی" است، اما اینجا چون با متن قرآن روبهروایم - و خطا در متن قرآن را جایز نمیدانیم - نمونه را، یادآوری این اشتباه چاپی را ضروری دانستیم.
ج۱/ص۲۱۱:
"فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۖ بزرگ است خدای و برتر است آن خدای که پادشاه بهحق است و سزاوار است به پادشاهی از آنچه کرد او بازی باشد."یادداشت مصحح در پانوشت نشان از آن دارد که در متن گمانمند گشته و آن را استوار نمیدارد و برای ایضاح به تفاسیر دیگر رجوع میکند.
در پانوشت آورده:
"این قسمت در تفاسیر ذیل بدین شرح ترجمه شده است: در تفسیر سورآبادی: بزرگوار است آن خدایی که پادشاه بهسزاست از آنکه کاری کند ببازی..." ص۱۵؛ در کشفالاسرار میبدی: "فتعالی الله الملک الحق" من یخلق الخلق للعبث و الباطل." ج۶ /۴۷۳.ظاهرا متن درست قرائت نشده و همین باعث شک مصحح شده و او لازم دیده که به تفاسیر دیگر مراجعه کند.
جمله درست است و ایرادی ندارد و ابهامی در آن نیست. اگر برای مصحح ابهامی در متن بوده شاید از قبل کلمهی "کرد" بودهاست. ظاهراً مصحح "کرد" را "فعل" پنداشته. "کرد" در اینجا اسم است نه فعل و به معنی عمل است و "اضافه" است به "او": "کردِ او"، یعنی: "عملِ او"... یعنی خداوند بزرگتر از آنست که کار او بیهوده و از روی بازی و سرگرمی باشد. پس، عبارت را باید چنین نوشت و خواند:
بزرگ است خدای و برتر است آن خدای که پادشاه بهحق است - و سزاوار است به پادشاهی (= تاکید سخن پیشین) - از آنچه کردِ او بازی باشد.
ج۱/ص۲۱۵:
متن چاپی:
و زن زانیه را بیش از مرد باید کرد.
در اینجا کاتب کلمهای را از قلم انداخته و مصحح بدان اشاره نکرده است. مراد، "عذاب" و "عقوبت" زن زانیه است که باید بیش از آنِ مرد باشد. بنابراین، متن تقدیر شده باید چنین باشد:
"و زن زانیه را بیش از مرد "عذاب" (عقوبت) باید کرد.
ج۱/ ۲۷۶، پانوشت:
"در نسخهی اصل: "تناسانیتر"
در نسخهی اصل هم "تناسانتر" است. وجود لکهی مرکب بر بخش بالای "ن" باعث بدخوانی مصحح شدهاست.
ج۱/ ۲۸۱:
وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ...و نیز گفتهاند "رس" پارسی است. و آن برفهایی باشد در درها بسیار گرد آمده. چون آفتاب گردد، از جای خویش برود چون کوهها و پشتها و باشد که دیهی را بیران کند.
خوانش درست:
و باشدکه دیهی را چُست بیران کند.
کاتب "چست" را در انتهای سطر، کج و نزدیک به شیرازه نوشته، شاید در نسخهی مصحح پیدا نبودهاست.
ج۱ / ۳۳۶:
اصلاح:
فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ﴿الشّعرا:٢١٦﴾
پس، بگوی من بیزارم بدانچه شما میکنید.
پس، بگوی من بیزارم بدانچه شما میکنید از کفر.
کاتب نخست عبارت "از کفر" را از قلم انداخته، سپس بر بالای "دالِ" "میکنید"، رادّهای گذاشته و بهخط خود و با همان مرکب، "از کفر" را در حاشیه افزودهاست، اما مصحح متوجه "رادّه" نشده و درنیافته که این عبارت "از کفر" که در حاشیه افزوده شده به کجای متن مربوط میشود. مصحح در پانوشت ۲ همین صفحه حیرانی خود را نشان داده و برای تعیین محل "از کفر" حدسهایی زده که همه نادرست است.
محمد رضیپور
#انجامه
#نقد
#تفسیر_کمبریج
#ادوارد_براون
#جلال_متینی
@Anjaame
24.03.202503:48
جستار: تذکرة الاولیاء عطار.
مصحح: استاد شفیعی کدکنی
ناشر : سخن، ۱۳۹۸
موضوع: اصلاح یک تصحیف و پیشنهاد صورت درست یک واژه پس از هشتصد سال.
این جستار تخصصی است و بسیار مهم، زیرا برای نخستینبار، و پس از هشتصد سال، یکی از گرههای تذکرةالاولیا را میگشاید.
و در این سال نو دوست داریم این جستار را به محضر استاد بزرگ، دکتر شفیعی کدکنی تقدیم کنیم.
امیدوارست به دست ایشان برسانند.
در ذکر شیخ پنجاهوهشتم تذکرة الاولیا، یعنی محّمد بن علی التّرمذی،
آوردهاست:
با توجه به سیاق سخن و مقام کلام نیک آشکار است که این واژه با علم پزشکی پیوند دارد؛ مطالعات گستردۀ ما در متون کهن پزشکی میگوید واژۀ معناداری که سازگار با این متن باشد و در این مضمون بگنجد چیزی نیست جز "بثری" (= بثر + یای نکره؛ جمع: بثور. در کتب پزشکی کهن بهکار رفتهاست).
لغتنامه این واژه را به نقل از تاجالمصادر بیهقی و زمخشری، چنين تعریف کردهاست:
"بثر"، چیزی از تن بر جسته؛
هر چه از تن و اندام مردم بیرون آید.
گذشته از فرهنگها، این واژه در کتب پزشکی کهن مانند ذخیرۀ
خوارزمشاهی و دانشنامۀ
حکیم میسری بهکار رفتهاست.
شاید نتوان این مورد را بهحقیقت تصحیف خواند. نوشتن "بثری" به صورت "بسری" حکایت از آن دارد که کاتبان نسخههای دستنویس مادر تذکرة الاولیا متن را از راه گوش میشنیدهاند و سوادشان در آن حد نبوده که املای درست کلمات نامأنوس را تشخیص دهند. بقیۀ کاتبان هم همه رونویسی کردهاند و هیچکس، حتی شیخعلی بن دوستخدا که خود عالِم بوده، به صرافت آن نیفتاده که در حقیقتِ واژه تحقیقی بکند.
#انجامه
#تذکرةالاولیا
#عطار
#کدکنی
#بثر
#بسری
@Anjaame
مصحح: استاد شفیعی کدکنی
ناشر : سخن، ۱۳۹۸
موضوع: اصلاح یک تصحیف و پیشنهاد صورت درست یک واژه پس از هشتصد سال.
این جستار تخصصی است و بسیار مهم، زیرا برای نخستینبار، و پس از هشتصد سال، یکی از گرههای تذکرةالاولیا را میگشاید.
و در این سال نو دوست داریم این جستار را به محضر استاد بزرگ، دکتر شفیعی کدکنی تقدیم کنیم.
امیدوارست به دست ایشان برسانند.
در ذکر شیخ پنجاهوهشتم تذکرة الاولیا، یعنی محّمد بن علی التّرمذی،
آوردهاست:
و سخن اوست که گفت: «بعد از آنکه مرد بسی ریاضت کشیده باشد و بسی ادبِ ظاهر بهجای آورده و تهذیبِ اخلاق کرده، انوارِ عطاهای خدای تعالی در دلِ خود باز یابد و دلِ او بدان سبب وسعتی گیرد و سینۀ او منشرح شود و نَفسِ او به فضای توحید درآید و بدان شاد شود لاجرم اینجا ترکِ عُزلت گیرد و در سخن آید. و شرح دهد فتوحی که او را درین راه روی نموده است تا خلقی او را به سببِ سخن و به سببِ فتوحِ او از غیب، گرامی دارند و اعزاز کنند و بزرگ شمرند. تا نَفس اینجا فریفته گردد و همچون بسری از درونِ او بجهد و بر گردن او نشیند...»(ج۱ /۵۶۵)استاد در شرح کلمهی "بسری" میفرماید:
«همچون بسری: نسخه بدلها دیده شود. هیج حدسی که همراه با استدلال باشد در باب این کلمه ندارم و این که احتمالا تصحیف چه کلمه است.» (ج۲، تعلیقات،ص ۱۳۴۵)همچنانکه استاد میفرماید هیچیک از دستنویس های تذکرةالاولیا، و از جمله دو نسخۀ بسیار کهن و معتبری که ما به تازگی یافتهایم و برخی مشکلات را به کمک این دو نسخه حل کردهایم، صورت معناداری را از این واژه - آنچنانکه در سیاق کلام بگنجد - بهدست ندادهاند، اما
با توجه به سیاق سخن و مقام کلام نیک آشکار است که این واژه با علم پزشکی پیوند دارد؛ مطالعات گستردۀ ما در متون کهن پزشکی میگوید واژۀ معناداری که سازگار با این متن باشد و در این مضمون بگنجد چیزی نیست جز "بثری" (= بثر + یای نکره؛ جمع: بثور. در کتب پزشکی کهن بهکار رفتهاست).
لغتنامه این واژه را به نقل از تاجالمصادر بیهقی و زمخشری، چنين تعریف کردهاست:
"بثر"، چیزی از تن بر جسته؛
هر چه از تن و اندام مردم بیرون آید.
گذشته از فرهنگها، این واژه در کتب پزشکی کهن مانند ذخیرۀ
خوارزمشاهی و دانشنامۀ
حکیم میسری بهکار رفتهاست.
شاید نتوان این مورد را بهحقیقت تصحیف خواند. نوشتن "بثری" به صورت "بسری" حکایت از آن دارد که کاتبان نسخههای دستنویس مادر تذکرة الاولیا متن را از راه گوش میشنیدهاند و سوادشان در آن حد نبوده که املای درست کلمات نامأنوس را تشخیص دهند. بقیۀ کاتبان هم همه رونویسی کردهاند و هیچکس، حتی شیخعلی بن دوستخدا که خود عالِم بوده، به صرافت آن نیفتاده که در حقیقتِ واژه تحقیقی بکند.
#انجامه
#تذکرةالاولیا
#عطار
#کدکنی
#بثر
#بسری
@Anjaame
18.01.202519:04
یک توضیح ضروری.
مخاطبین گرامی کانال "انجامه":
آگاه باشید و بدانید که این رهی برای قرار دادن مطلب یا مدرکی در کانال پیوسته باید میان ابزار کار خویش، یعنی لپتاپ و گوشی موبایل و پیکرهی دادگان خویش - که در تلگرام نگهداری میشود، آمدشد کند.
صاحب کانال و ادمین که همانا منم، تنهاست و هر نوشته را یکانگشتی مینویساند.
گاهی ترتیب و سامان کار مختل میشود که باعث میشود چیزی که به اشتراک گذاشته شدهاست موقتاً حذف شود. لطفا شکیبا باشید و این گسیختگی گاهگاهی را حمل بر چیزی نفرمایید.
قصد ما رسانیدن به شماست آنچه میدانیم - اگر قابل باشد - پیش از آنکه فرصت رسانیدن از دست برود و همه چیز محو گردد.
لطفا کانال را به دوستان و کسانی که اهل اینگونه سخنان استند، بشناسانید.
مخاطبین گرامی کانال "انجامه":
آگاه باشید و بدانید که این رهی برای قرار دادن مطلب یا مدرکی در کانال پیوسته باید میان ابزار کار خویش، یعنی لپتاپ و گوشی موبایل و پیکرهی دادگان خویش - که در تلگرام نگهداری میشود، آمدشد کند.
صاحب کانال و ادمین که همانا منم، تنهاست و هر نوشته را یکانگشتی مینویساند.
گاهی ترتیب و سامان کار مختل میشود که باعث میشود چیزی که به اشتراک گذاشته شدهاست موقتاً حذف شود. لطفا شکیبا باشید و این گسیختگی گاهگاهی را حمل بر چیزی نفرمایید.
قصد ما رسانیدن به شماست آنچه میدانیم - اگر قابل باشد - پیش از آنکه فرصت رسانیدن از دست برود و همه چیز محو گردد.
لطفا کانال را به دوستان و کسانی که اهل اینگونه سخنان استند، بشناسانید.
17.01.202519:51
عکس مربوط به جستار لغوی "بعض"، "بعضی" ، برخی
@Anjaame
@Anjaame
03.04.202504:47
خوشنویسی، نستعلیق.
این اثر هنرمندانه و بسیار زیبا بیرقم است، اما سبک کار و قلم ماننده است به شیوهی کارهای ابوالفضل ساوجی.
الله اعلم.
محل نگهداری: کتابخانهی برلین.
#انجامه
#خوشنویسی
#نستعلیق
#ابوالفضل_ساوجی
@Anjaame
این اثر هنرمندانه و بسیار زیبا بیرقم است، اما سبک کار و قلم ماننده است به شیوهی کارهای ابوالفضل ساوجی.
الله اعلم.
محل نگهداری: کتابخانهی برلین.
#انجامه
#خوشنویسی
#نستعلیق
#ابوالفضل_ساوجی
@Anjaame
22.03.202503:10
عیدی ما به مخاطبین محترم کانال "انجامه"
نسخهی شاهانه و بسیار نفیس عجایب المخلوقات
تصنیف: محمد زکریای قزوینی
سال کتابت: ۹۷۴ ه.ق.
با تذهیب و نگارههای بسیار زیبا
کاتب، مُذَهِب، نگارگر: ناشناخته
محل نگهداری: کتابخانهی دانشگاه کمبریج
این نسخه نخستین بار است که به صورت pdf نشر داده میشود.
اصل این نسخه به صورت jpeg بوده و دانلود آن تنها بهصورت صفحهبهصفحه ممکن است.
زحمت زیادی در آن رفته تا همهی اوراق کتاب دانلود شوند و آنگاه به صورت pdf در آیند.
لطفا با نام کانال "انجامه" بازنشر دهید.
#انجامه
#عجایب_المخلوقات
#محمد_زکریای_قزوینی
#کمبریج
#قزوین
@Anjaame
نسخهی شاهانه و بسیار نفیس عجایب المخلوقات
تصنیف: محمد زکریای قزوینی
سال کتابت: ۹۷۴ ه.ق.
با تذهیب و نگارههای بسیار زیبا
کاتب، مُذَهِب، نگارگر: ناشناخته
محل نگهداری: کتابخانهی دانشگاه کمبریج
این نسخه نخستین بار است که به صورت pdf نشر داده میشود.
اصل این نسخه به صورت jpeg بوده و دانلود آن تنها بهصورت صفحهبهصفحه ممکن است.
زحمت زیادی در آن رفته تا همهی اوراق کتاب دانلود شوند و آنگاه به صورت pdf در آیند.
لطفا با نام کانال "انجامه" بازنشر دهید.
#انجامه
#عجایب_المخلوقات
#محمد_زکریای_قزوینی
#کمبریج
#قزوین
@Anjaame
18.01.202517:06
دستور نادرشاه بزرگ برای تهیهی این قرآن پارسی به مترجم چنین بوده:
《بهالفاظ ظاهره و عبارات واضحه - به همان ترتیب اصل - بی زیاده و نقصان، محترز از اطناب و تطویل و شرح و تفصیل، نقل نماید.》
بهفرمودهی آن پادشاه جهانگیر، آن "سلطان بینظیرِ عالمگیر و خاقان بیعدیلِ جهانتسخیر... خسروِ خسروانِ گیتیستان... شهنشاهِ شاهان صاحبقران، ظل سبحان و نادر دوران"، مترجم غایت کوشش خویش را مصروف داشته تا ترجمه صددرصد موافق خواستهی پادشاه و مطابق متن تازی باشد.
مترجم گوید:《چنان که حسبالامر الاعلی مقرّر شده، بهقدر وسع و امکان، بی زیاده و نقصان، بلکه لفظبهلفظ مطابق و سیّان و کلمهبهکلمه موافق و یکسان، از لغت عربی به زبان فارسی ترجمه و نقل نمود و مقطعات حروف نورانیه را که در اوایل بعضی از سور مبارکه بهعنوان رمز و اشاره نازل شده، و از اسرار الهیه است، بههمان نحو نقل نمود...》
پس، این قرآن صحیحترین ترجمهی فارسی است که وفاداری آن به متن عربی صددرصد است.
از غایت تعهد به وفاداری به نصّ عربی، مترجم هرجا که پنداشته که ترجمه ممکن باعث کژفهمی شود، توضیحی کوتاه در زیر واژه یا عبارت مربوط داده و یا در حاشیه چیزی نویسانیده است.
این قرآن نیز شاهکاری از هنر خوشنویسی خط نسخ است.
این ترجمه میتواند راهنمایی باشد برای مترجمین پارسی قرآن و شاید روا باشد که بهعنوان ترجمهی پارسی استاندارد و رسمی قرآن برگزیده شود.
درود بر مترجم و خوشنویس این دستنویس شریف و ممتاز که خود را مخمول و ناشناخته باقی گذاشتهاند.
ترجمه در اصفهان پرداخته شدهاست؛ و به نظر میرسد نسخهی مصنّف باشد.
#قرآن_تمام_پارسی
#نادر_شاه
#تذهیب
#خوشنویی
#نسخ
#ترجمه
#اصفهان
@Anjaame
《بهالفاظ ظاهره و عبارات واضحه - به همان ترتیب اصل - بی زیاده و نقصان، محترز از اطناب و تطویل و شرح و تفصیل، نقل نماید.》
بهفرمودهی آن پادشاه جهانگیر، آن "سلطان بینظیرِ عالمگیر و خاقان بیعدیلِ جهانتسخیر... خسروِ خسروانِ گیتیستان... شهنشاهِ شاهان صاحبقران، ظل سبحان و نادر دوران"، مترجم غایت کوشش خویش را مصروف داشته تا ترجمه صددرصد موافق خواستهی پادشاه و مطابق متن تازی باشد.
مترجم گوید:《چنان که حسبالامر الاعلی مقرّر شده، بهقدر وسع و امکان، بی زیاده و نقصان، بلکه لفظبهلفظ مطابق و سیّان و کلمهبهکلمه موافق و یکسان، از لغت عربی به زبان فارسی ترجمه و نقل نمود و مقطعات حروف نورانیه را که در اوایل بعضی از سور مبارکه بهعنوان رمز و اشاره نازل شده، و از اسرار الهیه است، بههمان نحو نقل نمود...》
پس، این قرآن صحیحترین ترجمهی فارسی است که وفاداری آن به متن عربی صددرصد است.
از غایت تعهد به وفاداری به نصّ عربی، مترجم هرجا که پنداشته که ترجمه ممکن باعث کژفهمی شود، توضیحی کوتاه در زیر واژه یا عبارت مربوط داده و یا در حاشیه چیزی نویسانیده است.
این قرآن نیز شاهکاری از هنر خوشنویسی خط نسخ است.
این ترجمه میتواند راهنمایی باشد برای مترجمین پارسی قرآن و شاید روا باشد که بهعنوان ترجمهی پارسی استاندارد و رسمی قرآن برگزیده شود.
درود بر مترجم و خوشنویس این دستنویس شریف و ممتاز که خود را مخمول و ناشناخته باقی گذاشتهاند.
ترجمه در اصفهان پرداخته شدهاست؛ و به نظر میرسد نسخهی مصنّف باشد.
#قرآن_تمام_پارسی
#نادر_شاه
#تذهیب
#خوشنویی
#نسخ
#ترجمه
#اصفهان
@Anjaame
16.01.202519:18
ادامهی جستار نهم : جمعبندی- بخش دوم.
باز، مصحح تنبیه الغافلین در کار خود فلسفه و ساختاری یکنواخت برای پرداختن متن در پیش نگرفتهاست. او، در حالیکه بهناروا کلمات مخفّف را بهصورت کامل نوشته، اما در رویارویی با موضوع املای کلمات - جایی که حق تصرف دارد - از متن پیروی کردهاست. مثلا یک جا واژهی پارسی "تلخ" را "طلخ" مینویسد، جای دیگر، "تلخ"!
۳- سجاوندی و ویراستاری متن
چاپ تنبیهالغافلین پر است از اشکالات سجاوندی و ویراستاری، بهگونهای که هیچ صفحهای از این کتاب نیست که چندین مورد اشتباه در جاگذاری ویرگولها یا رعایت نکردن نیم فاصله در ترکیبات وصفی/ اضافی در آن نباشد. گاهی نادرستی در جای "ویرگول" یا حذف ویرگول، خوانش درست متن را دشوار کردهاست.
اگر میخواستیم این موارد را یاد کنیم، دهها صفحه میشد.
به نظر میرسد مصحح از "ویرگول" بهعنوان ابزاری برای مکث و درنگ در خوانش - و آن هم خوانش خودش - بهره برده است نه وسیلهای که باید در خدمت نحو کلام و سخن باشد.
این مقدار گفته آمد، اما نه همهی آنچه که باید گفته میشد، بلکه اندکی بود از بسیار که برای پنج باب اول کتاب یاد کرده شد. در پایان، آمادگی خود را برای اصلاح اساسی این کتاب و همکاری با مصحح و ناشر محترم اعلام میکنم.
در پناه حق.
محمد رضیپور.
در جستارهای بعدی به بررسی کتاب مهم مصیبتنامهی عطار، تصحیح استاد شفیعی کدکنی خواهیم پرداخت؛ و آن جستارها بسی شیرین و نمکین خواهند بود - انشاءالله.
#نقد_متون
#تنبیهالغافلین
#ابواللیث_سمرقندی
@Anjaame
باز، مصحح تنبیه الغافلین در کار خود فلسفه و ساختاری یکنواخت برای پرداختن متن در پیش نگرفتهاست. او، در حالیکه بهناروا کلمات مخفّف را بهصورت کامل نوشته، اما در رویارویی با موضوع املای کلمات - جایی که حق تصرف دارد - از متن پیروی کردهاست. مثلا یک جا واژهی پارسی "تلخ" را "طلخ" مینویسد، جای دیگر، "تلخ"!
۳- سجاوندی و ویراستاری متن
چاپ تنبیهالغافلین پر است از اشکالات سجاوندی و ویراستاری، بهگونهای که هیچ صفحهای از این کتاب نیست که چندین مورد اشتباه در جاگذاری ویرگولها یا رعایت نکردن نیم فاصله در ترکیبات وصفی/ اضافی در آن نباشد. گاهی نادرستی در جای "ویرگول" یا حذف ویرگول، خوانش درست متن را دشوار کردهاست.
اگر میخواستیم این موارد را یاد کنیم، دهها صفحه میشد.
به نظر میرسد مصحح از "ویرگول" بهعنوان ابزاری برای مکث و درنگ در خوانش - و آن هم خوانش خودش - بهره برده است نه وسیلهای که باید در خدمت نحو کلام و سخن باشد.
این مقدار گفته آمد، اما نه همهی آنچه که باید گفته میشد، بلکه اندکی بود از بسیار که برای پنج باب اول کتاب یاد کرده شد. در پایان، آمادگی خود را برای اصلاح اساسی این کتاب و همکاری با مصحح و ناشر محترم اعلام میکنم.
در پناه حق.
محمد رضیپور.
در جستارهای بعدی به بررسی کتاب مهم مصیبتنامهی عطار، تصحیح استاد شفیعی کدکنی خواهیم پرداخت؛ و آن جستارها بسی شیرین و نمکین خواهند بود - انشاءالله.
#نقد_متون
#تنبیهالغافلین
#ابواللیث_سمرقندی
@Anjaame
显示 1 - 18 共 18
登录以解锁更多功能。