هوژین🌱
转发自:![[شرقی ترین الهه] avatar](/_next/image?url=https%3A%2F%2Fstatic-storm.tglist.com%2F4598fec557337ad22d3a369fa3ac3aa9%2F479bdc9b-0d42-4b65-8dc1-eca313e2b77d.jpg%3Fw%3D24%26h%3D24&w=48&q=75)
[شرقی ترین الهه]
27.04.202508:09
اگر من خانه‌ای بودم، در انتهای یک کوچه‌ی فراموش‌شده بنا میشدم،
جایی که باد، لای شیشه‌های ترک‌خورده‌ام آواز بخواند، بی‌آنکه کسی بشنود.
پنجره‌هایم رو به غروب باز می‌شدند، همیشه کمی خسته، کمی دل‌گرفته.
دیوارهایم، زخم‌خورده از روزگار، اما گرم؛ انگار هنوز دستی لای پرده‌ها نشسته باشد.
من خانه‌ای بودم که هیچ‌کس در آن نمی‌ماند،
اما هرکه گذرش می‌افتاد، چیزی از خودش جا می‌گذاشت... شعر، نگاه، یا فقط آهی آرام.
جایی که باد، لای شیشه‌های ترک‌خورده‌ام آواز بخواند، بی‌آنکه کسی بشنود.
پنجره‌هایم رو به غروب باز می‌شدند، همیشه کمی خسته، کمی دل‌گرفته.
دیوارهایم، زخم‌خورده از روزگار، اما گرم؛ انگار هنوز دستی لای پرده‌ها نشسته باشد.
من خانه‌ای بودم که هیچ‌کس در آن نمی‌ماند،
اما هرکه گذرش می‌افتاد، چیزی از خودش جا می‌گذاشت... شعر، نگاه، یا فقط آهی آرام.
16.04.202513:11
آقا کوچولو گفت «بفرمایید گل برای شما»
已删除16.04.202513:22
16.04.202512:16
اینو دیگه چرا فور کردین!!!:///
已删除16.04.202513:22
16.04.202512:00
بچه‌ها پیج یا چنلی دارین که حلقه‌های قشنگ و نازی داشته باشه؟
http://t.me/HidenChat_Bot?start=545610581
http://t.me/HidenChat_Bot?start=545610581
15.04.202516:47
آسمان بلندبلند هق‌هق میکرد...
ما اما قهقهه میزدیم...
بعد از یک تمرین سخت
بعد از جدیت
بعد از رزم
احساساتم به جریان افتادند...
هوا چندنفره بود جانِ من.
هوا، هوای تو بود
و بُعدهایی که کنارت زیست میشوند...
ما اما قهقهه میزدیم...
بعد از یک تمرین سخت
بعد از جدیت
بعد از رزم
احساساتم به جریان افتادند...
هوا چندنفره بود جانِ من.
هوا، هوای تو بود
و بُعدهایی که کنارت زیست میشوند...
14.04.202516:14
18.04.202513:03
خیلی دوست دارم محتوا و حرفی داشته باشم ولی حیف که همش درس درس درس
16.04.202512:57
شاید زندگی همین لحظه‌ست...
已删除16.04.202513:22
16.04.202512:16
کجا فور کردینش؟:///
16.04.202506:52
已删除15.04.202517:17
转发自:
•کـاژیـن🕊•
14.04.202519:52
بیا اینجا سوپرایز دارم برات، چنل همون آدمی که دنبالشی داخل همین فولدره ادش کن و حالشو ببر👇🏻
https://t.me/addlist/OatEdTi_75IwMWQ0
ادش کن ازم تشکر میکنی بابتش این یه رازه😉☝️🏻💙
https://t.me/addlist/OatEdTi_75IwMWQ0
ادش کن ازم تشکر میکنی بابتش این یه رازه😉☝️🏻💙
14.04.202515:58
نکته اینجاست که چیزی به نام فراموشی وجود ندارد. انسان میپذیرد که به یاد نیاورد. تلاش میکند که یادآوری‌اش احساساتی را در اعماقِ وجودش به تکاپو نیندازد. تلاشش نتیجه میدهد. دوباره تجربه میکند. دوباره میخندد، از آن خنده‌های احمقانه که شروعی‌ست به فنا رفتنش را. همین‌ست دیگر. اگر بخواهد میتواند دوباره داشته باشد، دوباره لذت ببرد، لذت بدهد و اما شاید از دست بدهد... شاید هم به دست بیاورد... نمیدانم.
18.04.202512:43
چنل داشتن هم خیلی باحاله ها
مثل پیج اینستا میمونه
کسی دایرکت نمیره، با پست و استوری با هم حرف میزنیم(پستای چنلمون) 😔😂
آیا از کمبود عقل رنج میبریم؟ خیر. لذت میبریم.
مثل پیج اینستا میمونه
کسی دایرکت نمیره، با پست و استوری با هم حرف میزنیم(پستای چنلمون) 😔😂
آیا از کمبود عقل رنج میبریم؟ خیر. لذت میبریم.
已删除16.04.202513:22
16.04.202512:44
چشم😔
已删除16.04.202513:22
16.04.202512:08
نخند. فقط حق پوشیدنش رو داری. تِموم.
15.04.202517:17
زندگی هموز قشنگیاشو داره
مثلا همین لبخند تو؛
مثلا همین لبخند تو؛
14.04.202516:17
گفت «اینو جدنی برای تو گرفتم»
14.04.202514:51
گفت «به نیت تو عکس گرفتم»
已删除18.04.202513:34
16.04.202513:14
و اطرافم رو کاج چید:)))
已删除16.04.202513:22
16.04.202512:18
روز به روز اینجا عجیب‌تر میشه...
已删除16.04.202513:22
16.04.202512:07
😂😂😂
已删除16.04.202512:18
15.04.202516:51
همونجور که توو پرایوتم گفتم، بارون خیلیییی نازی رو تجربه کردم😭یجوری بر تمامم بارید که انگار با لباسام رفته بودم حموم...
از اونجایی که لباس کاراته تنم/تنمون بود، چند نفر بهمون احترام رزمی میذاشتن و میخندیدم
از اونجایی که لباس کاراته تنم/تنمون بود، چند نفر بهمون احترام رزمی میذاشتن و میخندیدم
14.04.202516:17
已删除15.04.202517:17
14.04.202511:49
روزیکه بهار و هانا فعالیت کنن توو چنلشون عید منه. زیر لفظی میخواین؟ 💔
显示 1 - 24 共 179
登录以解锁更多功能。