03.05.202517:01


03.05.202516:51
۱۳ بدری.
02.05.202518:55
من معلمی را با دل پذیرفتم. نه برای نان و نه برای نام. که برای روشن کردن چراغی در دل کودکی که شاید فردا، جهان را روشن کند.
01.05.202513:46
01.05.202507:41
11:11
30.04.202521:52
دلم میخواد بخوابم و وقتی بیدار شدم چیزی یادم نمونده باشه.
03.05.202516:59
من شیفتهی اون لحظاتم که ناتیفیکیشن پیام بابا میاد و «سلام عزیزم»ش رو میبینم و وقتی پیامو باز میکنم میبینم عکس ماری که دیده رو گرفته فرستاده. میزان آگاهی از علاقهمندیهای فرزند ده از ده.
02.05.202519:51
01.05.202518:28
01.05.202513:34
01.05.202507:25
30.04.202517:40
03.05.202516:57
02.05.202519:47


01.05.202518:03


01.05.202513:19
گلستان 🌱
01.05.202505:48
30.04.202516:22
مادرم به پرستارهایی که در بیمارستانهای مختلف از پدرم مراقبت کرده بودند حسادت میکرد. دلش میخواست پدرم سلامتیاش را فقط مدیون او بداند. میخواست پدرم به وفاداری خستگیناپذیر او اهمیت دهد. دیکتاتوری روی دیگر فداکاری است.
مارگارت اتوود | آدمکش کور
03.05.202516:54
02.05.202519:41
11:11
01.05.202516:21
یک چایی بهارخوابی میخوام با بابا و مامان در حالیکه مه کوههای بالاسر «تویْ» رو پوشونده.
01.05.202513:15
don't waste your time stressing about things you can't change.
30.04.202521:54
30.04.202514:26
مرگ در ذهن اقاقی جاریست.
显示 1 - 24 共 96
登录以解锁更多功能。