من عاشق این زنانگی و حس قشنگم خیلی اوقات میتونم ولی ترجیحم اینه اون برام انجام بده و منم با ذوق نگاه کنم.. واقعا همین چیز های کوچیک یه زن رو خوشحال تر و آسوده تر نگه میداره..
13.04.202520:50
گاهی میتونم، از پسش برمیام، تنهایی انجامش میدم، ولی از اون پوستهای که از دقیقا ۷ سالگی هی دورم پیچیده و پیچیده و سفت و سخت شده درمیام و میگم: من تنهایی نمیتونم میشه باهم انجامش بدیم؟
13.04.202520:48
من گاهی آگاهانه خودمو میشکونم که خم بشم رو شونهی تو.
13.04.202517:54
راستی، بوس❤️
13.04.202514:18
مشکل واکنشهای فکر نشده
13.04.202509:16
این عکسه رو میخوام قاب کنم.😭🤍 البته تو اون عکسه که میگم بابا داره پیر میشه، خسته بوده اونجوری افتاده. اینجا هنوز جوونه بزنم به تخته.
13.04.202509:11
یه عکس تو عروسی با بابام گرفتم، هربار نگاهش میکنم گریهم میگیره. چون تازه فهمیدم که بابام داره پیر میشه 😞
12.04.202519:29
من هزار ساله وقتایی که تنهام، دارم سریال بریجرتون رو میبینم هنوز تمومش نکردم. بععععد دلم میخواد الان حشاشین رو ببینم ولی حس میکنم یه جور خیانت سریالیه اگه بدون حسن ببینمش :))
پس اینو ببینید تا اون فیلم فیلمبردار دستم برسه دوباره بذارمش 😌✨ اینقدر بهم خوش گذشته که هنوز تو حال و هوای اون شبم.
12.04.202518:57
آاااااا بیا وسط 💃🏻
@gherbedebaba
12.04.202518:56
به به تو پایتخت ترانه مورد علاقهم رو گذاشتن و باهاش رقصیدن 💃🏻
12.04.202512:28
در شرکت 🦦
12.04.202512:25
امروز مدیر شرکتمون گفت اگه بیکارید و کاری ندارید بیاید بشینید تو سالن رو مبل. منم اومدم لم دادم، چیزی بگه خرخرهشو میجوم (دروغ گفتم نیاز به حقوق دارم، تو دلم فحش میدم).
12.04.202504:48
من واقعاً عمیقاً شدیداً در مقیاس عظیم، شوهریام. تمام تصمیماتم یه سرش به شوهرم و نظر اون برمیگرده. از اینکه بگم «شوهرم اومده دنبالم» کیف میکنم. از اینکه اسمشو رو گوشیم ببینم ذوق میکنم. وقتی پیام میده ذوق میکنم. کار امروز دیروزم نیست، ۶ ساله اوضاع همینه. :))
شاید شانسیه که آوردم، این که همراه خوبی دارم. کسی که تو هر شرایطی پشتمو خالی نکرده، کسی که گذشته تا من برسم، بیشتر دویده تا من داشته باشم، آشوب بودم آرامشم شده. غم بودم لبخندم شده. اشک بودم، مرهمم شده. نذاشته آب تو دلم تکون بخوره. تو ماشین گریه کردم، زده بغل، بغلم کرده تا آروم شم. بهم «حق» داده، درکم کرده، شده منطقم، احساسم و هرچیزی که نیاز داشتم.❤️
12.04.202518:57
آاااااا بیا وسط 💃🏻
@gherbedebaba
18.04.202514:55
مشغول تولید محتوا بودم تا الان. ادیت کنم پست رو بذارم. بعدش برم برنج بذارم شب مهمون دارم 🦦
06.04.202505:28
لوسی.
13.04.202520:48
من گاهی آگاهانه خودمو میشکونم که خم بشم رو شونهی تو.
12.04.202504:48
من واقعاً عمیقاً شدیداً در مقیاس عظیم، شوهریام. تمام تصمیماتم یه سرش به شوهرم و نظر اون برمیگرده. از اینکه بگم «شوهرم اومده دنبالم» کیف میکنم. از اینکه اسمشو رو گوشیم ببینم ذوق میکنم. وقتی پیام میده ذوق میکنم. کار امروز دیروزم نیست، ۶ ساله اوضاع همینه. :))
من عاشق این زنانگی و حس قشنگم خیلی اوقات میتونم ولی ترجیحم اینه اون برام انجام بده و منم با ذوق نگاه کنم.. واقعا همین چیز های کوچیک یه زن رو خوشحال تر و آسوده تر نگه میداره..
پس اینو ببینید تا اون فیلم فیلمبردار دستم برسه دوباره بذارمش 😌✨ اینقدر بهم خوش گذشته که هنوز تو حال و هوای اون شبم.
13.04.202520:50
گاهی میتونم، از پسش برمیام، تنهایی انجامش میدم، ولی از اون پوستهای که از دقیقا ۷ سالگی هی دورم پیچیده و پیچیده و سفت و سخت شده درمیام و میگم: من تنهایی نمیتونم میشه باهم انجامش بدیم؟
این عکسه رو میخوام قاب کنم.😭🤍 البته تو اون عکسه که میگم بابا داره پیر میشه، خسته بوده اونجوری افتاده. اینجا هنوز جوونه بزنم به تخته.
12.04.202519:29
من هزار ساله وقتایی که تنهام، دارم سریال بریجرتون رو میبینم هنوز تمومش نکردم. بععععد دلم میخواد الان حشاشین رو ببینم ولی حس میکنم یه جور خیانت سریالیه اگه بدون حسن ببینمش :))
11.04.202510:59
تمومش کردم و خدایا 😭 یه درصد هم فکر نمیکردم عاشق حماسه بشم!