
ibrahim savalan
Twitter:
https://twitter.com/ibrahimsavalan
Instagram:
https://Instagram.com/ibrahimsavalan
https://twitter.com/ibrahimsavalan
Instagram:
https://Instagram.com/ibrahimsavalan
"ibrahim savalan" 群组最新帖子
20.04.202509:38
دست به دامن عمان هستیم تا میانجی ایران و آمریکا باشد و تک تک شهروندان امیدوارند که این مذاکرات نتایج مثبتی داشته باشد و خالد بن سلمان در فاصله بین دو نیمه مذاکرات به تهران آمده و مواضع و احتمالا چراغ سبز عربستان در خصوص این مذاکرات را اعلام کند و آنگاه برخی شعار میدهند که ما آریایی هستیم، عرب نمیپرستیم.
کسی مجبورتان نمیکند که عرب بپرستید، فقط خواهش میکنیم برای یافتن علم به ثریا نروید که سنگ بزرگ نشانه نزدن است. در همین کوچه پس کوچههای اطراف بگردید و از هر کسی که در همین همسایگیها کار درستی انجام میدهد، یاد بگیرید. یاد بگیریم که عربستان و سایر کشورها چهل سال بینتیجه را صرف انرژی اتمی نمیکنند تا هم بدبینی و شک جهانیان را برانگیزند، هم فرصت به دیگران بدهند و هم خسارات زیادی به کشورشان بزنند و در آخر، دست از پا درازتر برگردند.
دیگران سراغ کارهایی میروند که جامعه جهانی مشکلی با آن نداشته و مشوق آن نیز باشد. عربستان در آن اقلیم نه چندان مساعد، بیست میلیون درخت زیتون کاشته و سال گذشته یازده هزار تن روغن تولید کرد. ابتدا تحقیق کرده و فهمیدند که آب و هوای منطقه الجوف در شمال غربی عربستان سعودی برای تولید روغن زیتون با کیفیت بالا مساعد است و حالا برای بهرهوری بیشتر در کشت زیتون در حال سرمایه گذاری در فناوری هیدروپونیک هستند. یک باغ زیتون پنج میلیون درختی با مساحت بیش از هفت هزار هکتار متعلق به یک شرکت، در سال ۲۰۱۸ به عنوان بزرگترین باغ جهان در رکوردهای گینس ثبت شد که احتمالا همان ثریا است.
در روش سنتی هر هکتار ظرفیت کاشت ۲۰۰ درخت زیتون را داشت که عربستان با اصلاح نحوه کشت توانسته در هر هکتار چند برابر روش سنتی درخت بکارد و اخیرا آن کشور در بخش روغن زیتون و روغن سفره به عضویت شورای بینالمللی زیتون (مستقر در شهر مادرید) درآمد که حتما همان ثریا است.
هنوز برخیها اصرار دارند تا به اصلاحات و اقدامات عربستان با نگاه ولخرجی و پولپاشی نگاه کنند ولی عربستان میداند که در ثریا دانشگاهی وجود ندارد که علم در آنجا باشد و آن حدیث جعلی مردان پارس را به همراه لگوی انرژی اتمی روی اسکناس بیارزش پنج هزاری نمیزند، بلکه اسکناسهایش را در امر تربیت و پرورش نسل جدید آن کشور خرج کرده و بزرگترین و مدرنترین دانشگاه زنان جهان را در سال ۲۰۱۷ ساخت. آنها با سرمایه گذاری دقیق و کلان، مشهورترین اساتید جهان را برای تدریس در آن دانشگاه دعوت کردهاند و در حال حاضر شصت هزار زن در آن دانشگاه تحصیل میکنند و نقش زنان تحصیل کرده در تربیت نسل آتی یک جامعه بر کسی پوشیده نیست.
-----------
@ibrahimsavalan
کسی مجبورتان نمیکند که عرب بپرستید، فقط خواهش میکنیم برای یافتن علم به ثریا نروید که سنگ بزرگ نشانه نزدن است. در همین کوچه پس کوچههای اطراف بگردید و از هر کسی که در همین همسایگیها کار درستی انجام میدهد، یاد بگیرید. یاد بگیریم که عربستان و سایر کشورها چهل سال بینتیجه را صرف انرژی اتمی نمیکنند تا هم بدبینی و شک جهانیان را برانگیزند، هم فرصت به دیگران بدهند و هم خسارات زیادی به کشورشان بزنند و در آخر، دست از پا درازتر برگردند.
دیگران سراغ کارهایی میروند که جامعه جهانی مشکلی با آن نداشته و مشوق آن نیز باشد. عربستان در آن اقلیم نه چندان مساعد، بیست میلیون درخت زیتون کاشته و سال گذشته یازده هزار تن روغن تولید کرد. ابتدا تحقیق کرده و فهمیدند که آب و هوای منطقه الجوف در شمال غربی عربستان سعودی برای تولید روغن زیتون با کیفیت بالا مساعد است و حالا برای بهرهوری بیشتر در کشت زیتون در حال سرمایه گذاری در فناوری هیدروپونیک هستند. یک باغ زیتون پنج میلیون درختی با مساحت بیش از هفت هزار هکتار متعلق به یک شرکت، در سال ۲۰۱۸ به عنوان بزرگترین باغ جهان در رکوردهای گینس ثبت شد که احتمالا همان ثریا است.
در روش سنتی هر هکتار ظرفیت کاشت ۲۰۰ درخت زیتون را داشت که عربستان با اصلاح نحوه کشت توانسته در هر هکتار چند برابر روش سنتی درخت بکارد و اخیرا آن کشور در بخش روغن زیتون و روغن سفره به عضویت شورای بینالمللی زیتون (مستقر در شهر مادرید) درآمد که حتما همان ثریا است.
هنوز برخیها اصرار دارند تا به اصلاحات و اقدامات عربستان با نگاه ولخرجی و پولپاشی نگاه کنند ولی عربستان میداند که در ثریا دانشگاهی وجود ندارد که علم در آنجا باشد و آن حدیث جعلی مردان پارس را به همراه لگوی انرژی اتمی روی اسکناس بیارزش پنج هزاری نمیزند، بلکه اسکناسهایش را در امر تربیت و پرورش نسل جدید آن کشور خرج کرده و بزرگترین و مدرنترین دانشگاه زنان جهان را در سال ۲۰۱۷ ساخت. آنها با سرمایه گذاری دقیق و کلان، مشهورترین اساتید جهان را برای تدریس در آن دانشگاه دعوت کردهاند و در حال حاضر شصت هزار زن در آن دانشگاه تحصیل میکنند و نقش زنان تحصیل کرده در تربیت نسل آتی یک جامعه بر کسی پوشیده نیست.
-----------
@ibrahimsavalan


10.04.202520:38
10.04.202520:37
زمان دانشجویی، بیانیههای ما ابتدا از طرف نهاد مرتبط بازبینی میشد و شخص بازبین فقط به وجود و تعداد لغت آزادی در بیانیه حساس بود و یکبار فردی که الان لندن نشین شده و گاهی نیز در بیبیسی افاضات میکند، بعد از شمارش لغت آزادی موجود در بیانیه به شدت قات زد.
تعبیر آنها از آزادی، بیبندوباری بود و هر چه میگفتیم که مقصود ما، آزادی بیان، گردش آزاد اطلاعات و مطلع شدن مردم از مسائل است، میگفتند: آزادی بیان هم در نهایت به تبلیغ بیبندوباری منجر خواهد شد. شاید هم آنها با مراجعه به دل خودشان صادقانه میگفتند که اگر آزادی باشد، همه بیبندوبار میشوند. ولی مقصود ما، همین گردش آزاد اطلاعات بود و اگر این چند شبکه محدود فعلی نبود، شاید هرگز نمیفهمیدیم که بخاطر آبادی مناطق فارس نشین چه فلاکتی بر غیر فارسهای ایران تحمیل شده و این آگاهی را مدیون گردش محدود اطلاعاتی هستیم که فلترشکنها به ما هدیه دادهاند.
سال ۸۴ اکثریت متهمان بند ما در زندان ائوین، افرادی با اتهام مکاتبه یا مکالمه با تلویزیونی به نام یور تیوی به مدیریت فرود فولادوند و توهین به اسلام بودند. هیچ اهل سنتی در میان متهمان آن پرونده نبود. از استانهای یزد، سمنان، کرمان، اصفهان و آذربایجان هم کسی نبود. بیشترین فراوانی متهمان آن پرونده مربوط به لرها، گیلان و استانهای حاشیه تهران بود.
جمعی از وابستگان یک گروه عرفانی نیز که شبکهی مالی و ارتباطی برای خود ساخته بودند، در زندان بودند. سه کرد عراقی وابسته به احزاب اسلامگرا و هوادار اسامه بن لادن نیز حضور داشتند. فردی از روستای قولنجی اورمیه به اتهام قاچاق و استاد فیزیکی به اتهام جاسوسی هستهای نیز در بند ما بود.
دین، بحث اصلی متهمان بند بود. عرفانیها مسیر دینی دیگری را تبلیغ میکردند، فولادوندیها منکر دین موجود شده و کردهای عراقی نیز نماینده اصل دین در زمین بودند. من، قولنجی و فیزیکدان که شباهت اسمی هم داشتیم (ابراهیم رشیدی، ابراهیم شیرزاد، احمد رشیدیان) چندان بحث نمیکردیم و هواداران اسامه بن لادن در موضوع آزادی زبان و اختیارات منطقهای بسیار آزاد اندیشتر از دو گروه دیگر بودند.
یک روز یک عرب و لر فولادوندی از من پرسیدند که اگر یک مناقشه اقتصادی بین ایران و جمهوری آذربایجان در میان باشد، تو طرف کدام هستی؟ گفتم اگر چنین معاملهای بین ایران و فلیپین هم باشد، شماها بهتر است طرف فلیپین باشید. چون در چنین ساختاری هر دلاری که دست اینها میرسد ابزاری برای چپاول من و شماها و فربه کردن مناطق فارس نشین و انتقال آب شما به مناطق خودشان خواهد شد.
------------
@ibrahimsavalan
تعبیر آنها از آزادی، بیبندوباری بود و هر چه میگفتیم که مقصود ما، آزادی بیان، گردش آزاد اطلاعات و مطلع شدن مردم از مسائل است، میگفتند: آزادی بیان هم در نهایت به تبلیغ بیبندوباری منجر خواهد شد. شاید هم آنها با مراجعه به دل خودشان صادقانه میگفتند که اگر آزادی باشد، همه بیبندوبار میشوند. ولی مقصود ما، همین گردش آزاد اطلاعات بود و اگر این چند شبکه محدود فعلی نبود، شاید هرگز نمیفهمیدیم که بخاطر آبادی مناطق فارس نشین چه فلاکتی بر غیر فارسهای ایران تحمیل شده و این آگاهی را مدیون گردش محدود اطلاعاتی هستیم که فلترشکنها به ما هدیه دادهاند.
سال ۸۴ اکثریت متهمان بند ما در زندان ائوین، افرادی با اتهام مکاتبه یا مکالمه با تلویزیونی به نام یور تیوی به مدیریت فرود فولادوند و توهین به اسلام بودند. هیچ اهل سنتی در میان متهمان آن پرونده نبود. از استانهای یزد، سمنان، کرمان، اصفهان و آذربایجان هم کسی نبود. بیشترین فراوانی متهمان آن پرونده مربوط به لرها، گیلان و استانهای حاشیه تهران بود.
جمعی از وابستگان یک گروه عرفانی نیز که شبکهی مالی و ارتباطی برای خود ساخته بودند، در زندان بودند. سه کرد عراقی وابسته به احزاب اسلامگرا و هوادار اسامه بن لادن نیز حضور داشتند. فردی از روستای قولنجی اورمیه به اتهام قاچاق و استاد فیزیکی به اتهام جاسوسی هستهای نیز در بند ما بود.
دین، بحث اصلی متهمان بند بود. عرفانیها مسیر دینی دیگری را تبلیغ میکردند، فولادوندیها منکر دین موجود شده و کردهای عراقی نیز نماینده اصل دین در زمین بودند. من، قولنجی و فیزیکدان که شباهت اسمی هم داشتیم (ابراهیم رشیدی، ابراهیم شیرزاد، احمد رشیدیان) چندان بحث نمیکردیم و هواداران اسامه بن لادن در موضوع آزادی زبان و اختیارات منطقهای بسیار آزاد اندیشتر از دو گروه دیگر بودند.
یک روز یک عرب و لر فولادوندی از من پرسیدند که اگر یک مناقشه اقتصادی بین ایران و جمهوری آذربایجان در میان باشد، تو طرف کدام هستی؟ گفتم اگر چنین معاملهای بین ایران و فلیپین هم باشد، شماها بهتر است طرف فلیپین باشید. چون در چنین ساختاری هر دلاری که دست اینها میرسد ابزاری برای چپاول من و شماها و فربه کردن مناطق فارس نشین و انتقال آب شما به مناطق خودشان خواهد شد.
------------
@ibrahimsavalan


09.04.202521:44
09.04.202521:44
پنج روز فوتبالی بینهایت خوبی داشتیم که امیدوارم این روند خوب تا بازی مهم شنبه هفته آینده ادامه یابد. ابتدا تراکتور و هوادارانش صدای آذربایجان را به گوش جهانیان رساندند و ۱۵ فروردین تبریز، تکمیل حماسه دوم فروردین اورمیه بود. در ادامه توقف سپاهان و پرسپولیس شیرینی شکست استقلال را دو چندان کرد و دو باخت پیاپی رئال مادرید نیز حال ما را خوب کرد. در آخر نیز نوجوانان عمان نوجوانان ایران را شکست دادند تا مقدمهای برای بازی روز شنبه عراقچی در زمین چمن عمان باشد.
اگر ایران به بازی عمان نمیرسید، جنگندههای آمریکا بالای سر ما میرسیدند و عراقچی ملتفت است که بازی چماق و هویج به مرحله چماق رسیده و بعد از دوم فروردین اورمیه، همه دست به چماق شدهاند و اگر عراقچی بدون نرمش صد درصدی وارد بازی شنبه شود، پرواز جنگندهها منتفی نیست و بهترین استراتژی برای همه ما در بازی شنبه، آوردن توپ به روی زمین است تا طرف از گزینه ارسال هوایی و ضربات سر مهاجمانش استفاده نکند.
تصویر ضمیمه، مربوط به روستای کمزار در عمان است که به شکل مثلثی در میان دو کوه و یک دریا محصور است و راه ارتباطش با سایر نقاط عمان از طریق دریاست. مدیاهای ایرانی میگویند که کمزاریها ایرانی هستند و به زبانی شبیه لری صحبت میکنند ولی خودشان، خدا را شاکرند که در عمان هستند و در آن روستای دور افتاده و لم یزرع زمین فوتبالی دارند که میتواند میزبان تیمهای دیپلماسی ایران و آمریکا باشد و همین مثال ساده کافی است تا مالکان روستاهای ما از ادعای مدیریت منطقه دست برداشته و به فکر مدیریت روستاهای خودمان باشند، که لیگ تمام نمیشود ولی عمر ما تباه میشود و بازیهای حذفی، مرحله برگشتی نیز خواهد داشت.
---------
@ibrahimsavalan
اگر ایران به بازی عمان نمیرسید، جنگندههای آمریکا بالای سر ما میرسیدند و عراقچی ملتفت است که بازی چماق و هویج به مرحله چماق رسیده و بعد از دوم فروردین اورمیه، همه دست به چماق شدهاند و اگر عراقچی بدون نرمش صد درصدی وارد بازی شنبه شود، پرواز جنگندهها منتفی نیست و بهترین استراتژی برای همه ما در بازی شنبه، آوردن توپ به روی زمین است تا طرف از گزینه ارسال هوایی و ضربات سر مهاجمانش استفاده نکند.
تصویر ضمیمه، مربوط به روستای کمزار در عمان است که به شکل مثلثی در میان دو کوه و یک دریا محصور است و راه ارتباطش با سایر نقاط عمان از طریق دریاست. مدیاهای ایرانی میگویند که کمزاریها ایرانی هستند و به زبانی شبیه لری صحبت میکنند ولی خودشان، خدا را شاکرند که در عمان هستند و در آن روستای دور افتاده و لم یزرع زمین فوتبالی دارند که میتواند میزبان تیمهای دیپلماسی ایران و آمریکا باشد و همین مثال ساده کافی است تا مالکان روستاهای ما از ادعای مدیریت منطقه دست برداشته و به فکر مدیریت روستاهای خودمان باشند، که لیگ تمام نمیشود ولی عمر ما تباه میشود و بازیهای حذفی، مرحله برگشتی نیز خواهد داشت.
---------
@ibrahimsavalan


08.04.202519:02
08.04.202519:02
در ادوار پیش از میلاد، ۳۰۰ قهرمان داوطلب شدهاند که تا زمان رسیدن قشون یونان، مانع تهاجم بربرها به تمدن یونان و گهواره فلسفه و علم شوند و حالا ۸۰۰ قهرمان بیانیه دادهاند که تا خیزش ۸۰ میلیون نفر دیگر، در برابر زبان ترکی ایستاده و بگویند که نگران ایرانند.
بیانیه با شمارش بحرانهای بزرگ کشور عزیزمان مانند چالشهای اقتصادی، گرانی، تورّم، کاهش شدید ارزش پولِ ملّی، سردرگمی سیاستِ خارجی کشور، خطرِ احتمالی بروز جنگ، مهاجرتِ نخبگان، خروج سرمایههای مادی و معنوی کشور آغاز میشود ولی درد اصلی، همان مهیا شدن شرایط کشور و منطقه، برای احقاق حقوق غیرفارسهای ایران است.
اگر با یک اسلامیست ایدیولوژیک از نزدیک آشنا باشید، میبینید که نگران هیچ یک از مشکلات این جامعه نیست و تنها قصد دارد در هر فرصتی نماز جماعت را برپا کند و در مناطق مختلف مسجد تاسیس کند.
ایرانیست ایدیولوژیک هم چنین است و مشمول الذمه هستید اگر فکر کنید که امضا کنندگان این متن دردمند وضعیت فعلی ایران، گرانی و تورم هستند. اینها فقط میخواهند «هیات عزاداران نگرانان ایران» را برپا کنند و چیزی که پشیزی برایشان ارزش ندارد وضعیت و خواستهای مردم ایران است. آیا اینها گامی برای حقوق زنان در ایران برداشتهاند؟ اصلا و ابدا. آیا خشکی دریاچه اورمیه اینها را ناراحت کرده است؟ حاشا و کللا. آیا درد هموطنان مناطق محروم را درک میکنند؟ به قول حسام بیگ، التماس نکن این یکی محاله.
برای همین مردم ایران نیز سالهاست که اینها را به زبالهدان تاریخ راهنمایی کردهاند و اگر مخالفان این بیانیه اقدام به بازنشر آن نمیکردند، حتی خواهرزادههای خود این افراد نیز از نشر چنین بیانیهای مطلع نمیشدند. حتی افراد نالایقی مانند حسین روغنی و جواد خیابانی؛ بخاطر آنکه گاهی در کنار مردم ایستاده و حرفهایی گفتهاند، بیش از همه این ۸۰۰ نفر مورد تایید و احترام جامعه هستند و اینها فقط میتوانند با خزیدن در لایههای حکومت، چوب لای چرخ دولت پزشکیان بگذارند.
عزتالله سحابی قائد اعظم «هیات عزاداران نگرانان ایران» و بخاطر این نگرانی همیشه همراه حکومت بود و در طول عمرش یکصدم گوهر عشقی اعتراض نکرده و در برابر منتقدانش میگفت که عدم اعتراض من، نه به دلیل این است که در نظام هیچ اشکالی نمیبینم. بلکه به این خاطر است که اندک فتوری در اقتدار حکومتی ایران، باعث آشوب و بلوا از اطراف و اکناف میشود و فروپاشی یا تضعیف حکومت مرکزی، مساوی است با فروپاشی ایران.
-----------
@ibrahimsavalan
بیانیه با شمارش بحرانهای بزرگ کشور عزیزمان مانند چالشهای اقتصادی، گرانی، تورّم، کاهش شدید ارزش پولِ ملّی، سردرگمی سیاستِ خارجی کشور، خطرِ احتمالی بروز جنگ، مهاجرتِ نخبگان، خروج سرمایههای مادی و معنوی کشور آغاز میشود ولی درد اصلی، همان مهیا شدن شرایط کشور و منطقه، برای احقاق حقوق غیرفارسهای ایران است.
اگر با یک اسلامیست ایدیولوژیک از نزدیک آشنا باشید، میبینید که نگران هیچ یک از مشکلات این جامعه نیست و تنها قصد دارد در هر فرصتی نماز جماعت را برپا کند و در مناطق مختلف مسجد تاسیس کند.
ایرانیست ایدیولوژیک هم چنین است و مشمول الذمه هستید اگر فکر کنید که امضا کنندگان این متن دردمند وضعیت فعلی ایران، گرانی و تورم هستند. اینها فقط میخواهند «هیات عزاداران نگرانان ایران» را برپا کنند و چیزی که پشیزی برایشان ارزش ندارد وضعیت و خواستهای مردم ایران است. آیا اینها گامی برای حقوق زنان در ایران برداشتهاند؟ اصلا و ابدا. آیا خشکی دریاچه اورمیه اینها را ناراحت کرده است؟ حاشا و کللا. آیا درد هموطنان مناطق محروم را درک میکنند؟ به قول حسام بیگ، التماس نکن این یکی محاله.
برای همین مردم ایران نیز سالهاست که اینها را به زبالهدان تاریخ راهنمایی کردهاند و اگر مخالفان این بیانیه اقدام به بازنشر آن نمیکردند، حتی خواهرزادههای خود این افراد نیز از نشر چنین بیانیهای مطلع نمیشدند. حتی افراد نالایقی مانند حسین روغنی و جواد خیابانی؛ بخاطر آنکه گاهی در کنار مردم ایستاده و حرفهایی گفتهاند، بیش از همه این ۸۰۰ نفر مورد تایید و احترام جامعه هستند و اینها فقط میتوانند با خزیدن در لایههای حکومت، چوب لای چرخ دولت پزشکیان بگذارند.
عزتالله سحابی قائد اعظم «هیات عزاداران نگرانان ایران» و بخاطر این نگرانی همیشه همراه حکومت بود و در طول عمرش یکصدم گوهر عشقی اعتراض نکرده و در برابر منتقدانش میگفت که عدم اعتراض من، نه به دلیل این است که در نظام هیچ اشکالی نمیبینم. بلکه به این خاطر است که اندک فتوری در اقتدار حکومتی ایران، باعث آشوب و بلوا از اطراف و اکناف میشود و فروپاشی یا تضعیف حکومت مرکزی، مساوی است با فروپاشی ایران.
-----------
@ibrahimsavalan


06.04.202512:58
06.04.202512:58
رمان جدید حسن کرمی قراملکی با نام «آزغین» از زبان ماهیها نقل شده که نوشتن مفصل درباره آن را به وقت دیگری حواله میکنم. فقط خوشحالم که چنین نویسندگانی داریم و خواندنش را به ادبیات دوستان توصیه میکنم و فعلا روزهایی را که این کتاب برایم زنده کرد، با شما در میان میگذارم:
خیاوچایی رود شرقی شهر خیاو و مشکینچایی رود غربی ماست که زمینهای پایین دست روستای ما نیز به مشکینچایی چسبیده است. اگر ماهی در دریا تخمگذاری کند، تخمهایش خوراک ماهیان دیگر میشود و نوزادان باید روزهای آغازین زندگی را در جایی دور از ماهیهای بزرگ و در سرچشمه رودها سپری کنند. برای همین پیش از نابودی طبیعت، ماهی تقریبا اواخر آذرماه و در فصل جفتگیری و تخمگذاری خودش را از خزر به آراز رسانده و خلاف جهت آب بالا میآمد.
مهمانان آراز در دو کیلومتری غرب آصلاندوز و در مرز منطقه مغان و قاراداغ وارد قاراسو میشدند که البته بسیاری از آنها پیشتر برای جفتگیری و تخمگذاری وارد رود کور شده بودند. نام این رود و رودهای کور دیگر گویای همه چیز است زیرا ما به هر نوع تخم و بذری کور میگوییم. به خاویار ماهی کورو، به نوعی از حبوبات کوروشنه (گاودانه)، به کره اسب در حال بلوغ کورن، به طلب نر از طرف مادیان کورهمک، به سگ ماده در فصل جفتگیری کورسک و به طلب جفتگیری از طرف گربهسانان ماده، کورسهمک میگوییم.
ماهیهایی که وارد قاراسو میشدند، یا در پایین روستای کؤجنه، با یک تغییر مسیر نود درجه در بستر قاراسو میماندند تا به ارتفاعات شرقی ساوالان و کوههای باغرو بروند، یا تغییر جهت نداده در بالای روستای کؤجنه یکی از دو رود اهرچایی یا مشکینچایی را برای ادامه مسیر انتخاب میکردند. مسافران اهرچایی به سولهجر و الهزر میرفتند و مسافران مشکینچایی از مقابل نگاه ما رد شده و به ارتفاعات غربی ساوالان و ۱۵۰۰ متر بالاتر از سطح دریا میرفتند. آنها از لحظه خروج از آراز، دویست کیلومتر راه را تا محل تخمگذاری میرفتند ولی آن روزها کسی ماهیان در حال جفتگیری و آماده تخمگذاری را صید نمیکرد و نوبت صید بعد از تخمگذاری و هنگام بازگشت به دریا بود.
در منطقه ما محل تخمگذاری، رودی به نام چکیچایی بود و این لغت چکی نیز از فعل چکدیرمک بمعنی رساندن حیوان ماده به نر برای جفتگیری مشتق شده و ما به مرحلهای از رشد ماهی که بین تخم و بچه است، چکی بالیغی میگوییم. نوزادان از اوایل اسفند یا همان بالیق آیی (حوت در تقویم قدیم) به سمت دریا حرکت میکردند، تا اینکه سدسازیها، سد راه آنها شد و چرخه هزاران ساله طبیعت را برهم زد.
------------
@ibrahimsavalan
خیاوچایی رود شرقی شهر خیاو و مشکینچایی رود غربی ماست که زمینهای پایین دست روستای ما نیز به مشکینچایی چسبیده است. اگر ماهی در دریا تخمگذاری کند، تخمهایش خوراک ماهیان دیگر میشود و نوزادان باید روزهای آغازین زندگی را در جایی دور از ماهیهای بزرگ و در سرچشمه رودها سپری کنند. برای همین پیش از نابودی طبیعت، ماهی تقریبا اواخر آذرماه و در فصل جفتگیری و تخمگذاری خودش را از خزر به آراز رسانده و خلاف جهت آب بالا میآمد.
مهمانان آراز در دو کیلومتری غرب آصلاندوز و در مرز منطقه مغان و قاراداغ وارد قاراسو میشدند که البته بسیاری از آنها پیشتر برای جفتگیری و تخمگذاری وارد رود کور شده بودند. نام این رود و رودهای کور دیگر گویای همه چیز است زیرا ما به هر نوع تخم و بذری کور میگوییم. به خاویار ماهی کورو، به نوعی از حبوبات کوروشنه (گاودانه)، به کره اسب در حال بلوغ کورن، به طلب نر از طرف مادیان کورهمک، به سگ ماده در فصل جفتگیری کورسک و به طلب جفتگیری از طرف گربهسانان ماده، کورسهمک میگوییم.
ماهیهایی که وارد قاراسو میشدند، یا در پایین روستای کؤجنه، با یک تغییر مسیر نود درجه در بستر قاراسو میماندند تا به ارتفاعات شرقی ساوالان و کوههای باغرو بروند، یا تغییر جهت نداده در بالای روستای کؤجنه یکی از دو رود اهرچایی یا مشکینچایی را برای ادامه مسیر انتخاب میکردند. مسافران اهرچایی به سولهجر و الهزر میرفتند و مسافران مشکینچایی از مقابل نگاه ما رد شده و به ارتفاعات غربی ساوالان و ۱۵۰۰ متر بالاتر از سطح دریا میرفتند. آنها از لحظه خروج از آراز، دویست کیلومتر راه را تا محل تخمگذاری میرفتند ولی آن روزها کسی ماهیان در حال جفتگیری و آماده تخمگذاری را صید نمیکرد و نوبت صید بعد از تخمگذاری و هنگام بازگشت به دریا بود.
در منطقه ما محل تخمگذاری، رودی به نام چکیچایی بود و این لغت چکی نیز از فعل چکدیرمک بمعنی رساندن حیوان ماده به نر برای جفتگیری مشتق شده و ما به مرحلهای از رشد ماهی که بین تخم و بچه است، چکی بالیغی میگوییم. نوزادان از اوایل اسفند یا همان بالیق آیی (حوت در تقویم قدیم) به سمت دریا حرکت میکردند، تا اینکه سدسازیها، سد راه آنها شد و چرخه هزاران ساله طبیعت را برهم زد.
------------
@ibrahimsavalan


05.04.202507:50
05.04.202507:50
دهباشی در میانهی دعواهای آبی یزد و اصفهان، از اقدام تجزیه طلبانه دکتر پزشکیان برای جداسازی معدن مس سونگون از شرکت مس ایران یادی کرده و برای همین ما هم از دوران ریاست آقای رئیسی یادی میکنیم که امثال دهباشی برای گفتن دو کلمه، ابتدا ده بار دم تکان داده و بعد با کلی ترس و لرز کیرکهگاردی، حرف خودشان را سربسته عرض میکردند و وقتی برخی از هواداران آقای رئیسی در پاسخ به آن توییت دهباشی نوشتند: «سربسته عرض میشود آقای دهباشی! آقای رئیسی به صبوری آقای روحانی نیست. حد خودتان را بدانید» دهباشی جلدی توییت خود را پاک کرد. آری این جماعت همیناند که اگر چماقی در دستانت ببینند، برایت دم تکان میدهند و اگر نجابت به خرج بدهی، دم در میآورند.
مثل اینکه تجزیه طلبان چنان زیاد شدهاند که رئیسجمهور مملکت نیز در دایره شمول آن لغت قرار گرفته است. براهنی میگفت زمانی که به خود من هم تجزیه طلب گفتند، تازه فهمیدم که تجزیه طلب بودن پیشهوری هم دروغ بوده و شاید حالا دکتر پزشکیان بداند که اتهام تجزیه طلبی، اسم رمزی برای عقب نشاندن ما از مطالبات و اهدافمان بوده است.
میتوان صدها ورق درباره مظالمی که تنها در موضوع مس سونگون بر آذربایجان تحمیل میشود، نوشت. اما فعلا چرایی ظهور ناگهانی مس سونگون در توییت دهباشی، آن هم در میانهی دعوای یزد و اصفهان مهمتر است. دهباشی از افراد مطلع داخل سیستم محسوب میشود که سرورانش او را در جریان برخی اخبار درز نکرده قرار میدهند تا به نفع آنها پروپاگاندا کند. احتمالا صاحبان دهباشی او را مطلع کردهاند که پزشکیان برای اتمام کار ناتمام خود درباره مس سونگون مصمم است و باید پارسی کرده او را عقب برانند که اگر استقلال مس سونگون محقق شود، چیزی شبیه قطع ید استعماری کمپانی هند شرقی و رهایی هندوستان از یوغ بردگی انگلیس خواهد بود.
حالا ما در میانهی این دعوا، یادی کنیم از سگهای قدیم که به دزد پارس میکردند و با ایستادن در کنار غارتگر، به طرف صاحبخانه و صاحب معدن، یعنی آذربایجان پارس نمیکردند و دوباره یادی کنیم از چرایی تقریر توییت سربسته دهباشی.
تابستان ۱۴۰۰ همین اصفهان و یزدی دست به یکی کرده و آب عربهای اهواز را دزدیدند و صدای عربها بجایی نرسید. آذربایجانی که امروزه مورد افترا و بهتان بوتههای بیریشه شده، به عنوان وارث آنهایی که هزار سال این مملکت را عادلانه اداره کرده و آب بر روی کسی نبسته، دوم مرداد در حمایت از عربها، قیام کرد و دهباشی این توییت را خطاب به آقای رئیسی زد و حالا ما به خودش میگوییم که هشدار...
------------
@ibrahimsavalan
مثل اینکه تجزیه طلبان چنان زیاد شدهاند که رئیسجمهور مملکت نیز در دایره شمول آن لغت قرار گرفته است. براهنی میگفت زمانی که به خود من هم تجزیه طلب گفتند، تازه فهمیدم که تجزیه طلب بودن پیشهوری هم دروغ بوده و شاید حالا دکتر پزشکیان بداند که اتهام تجزیه طلبی، اسم رمزی برای عقب نشاندن ما از مطالبات و اهدافمان بوده است.
میتوان صدها ورق درباره مظالمی که تنها در موضوع مس سونگون بر آذربایجان تحمیل میشود، نوشت. اما فعلا چرایی ظهور ناگهانی مس سونگون در توییت دهباشی، آن هم در میانهی دعوای یزد و اصفهان مهمتر است. دهباشی از افراد مطلع داخل سیستم محسوب میشود که سرورانش او را در جریان برخی اخبار درز نکرده قرار میدهند تا به نفع آنها پروپاگاندا کند. احتمالا صاحبان دهباشی او را مطلع کردهاند که پزشکیان برای اتمام کار ناتمام خود درباره مس سونگون مصمم است و باید پارسی کرده او را عقب برانند که اگر استقلال مس سونگون محقق شود، چیزی شبیه قطع ید استعماری کمپانی هند شرقی و رهایی هندوستان از یوغ بردگی انگلیس خواهد بود.
حالا ما در میانهی این دعوا، یادی کنیم از سگهای قدیم که به دزد پارس میکردند و با ایستادن در کنار غارتگر، به طرف صاحبخانه و صاحب معدن، یعنی آذربایجان پارس نمیکردند و دوباره یادی کنیم از چرایی تقریر توییت سربسته دهباشی.
تابستان ۱۴۰۰ همین اصفهان و یزدی دست به یکی کرده و آب عربهای اهواز را دزدیدند و صدای عربها بجایی نرسید. آذربایجانی که امروزه مورد افترا و بهتان بوتههای بیریشه شده، به عنوان وارث آنهایی که هزار سال این مملکت را عادلانه اداره کرده و آب بر روی کسی نبسته، دوم مرداد در حمایت از عربها، قیام کرد و دهباشی این توییت را خطاب به آقای رئیسی زد و حالا ما به خودش میگوییم که هشدار...
------------
@ibrahimsavalan
04.04.202515:34
کتاب تواریخ آل سلجوق (سلجوقیان و غز در کرمان) نهصد سال پیش توسط افضل الدین ابوحامد کرمانی نوشته شده و حدود چهارصد سال پیش توسط میرزا محمدابراهیم خبیصی تحریر و سی سال پیش، محمدابراهیم باستانی پاریزی آن را چاپ کرده است. این کتاب نشان میدهد که از هزار سال پیش ترکها سهم قابل توجهی از اهالی کرمان بوده و حکومت بر کرمان در اختیار داشتند و ترکهای کرمان حکومتی با نام سلجوقیان کرمان یا آل قاوورد برخی خود داشتهاند.
به اذعان همه منابع تاریخی ترکهای افشار به مدت چهارصد سال و در دورههای صفوی، افشاری و قاجاری حکومت بر کرمان را در اختیار داشتند و بنا به نوشته وزیری کرمانی مورخ قاجاری، چهار پنجم از قشون کرمان از ترکها و یک پنجم آن از فارسها بود و حتی در اوایل دوره پهلوی نیز قشون کرمان؛ خصوصا سواره نظام آن در اختیار ترکها بود. ولی وارثان نهصد سال حکمرانی امروزه به کارگران معادن کرمان تبدیل شدهاند.
آخرین باری که از ترکهای کرمان در صفحات تاریخ نامی به میان آمد، نبرد جانانه ترکهای کرمان به رهبری حسین خان بچاقچی با قشون انگلیس در جنگ جهانی اول بود و ستاره ترکهای کرمان نیز به مانند همه ترکهای ایران با ظهور حکومت پهلوی افول کرد و حالا بعد از صد سال در بازی تیم گل گهر سیرجان و تراکتور آذربایجان دوباره نام حسین خان بچاقچی زنده شد. برای همین است که ما از تراکتور با عنوان رستاخیز مجادله ملی ترک در ایران یاد میکنیم و امروز نیز دوباره ارتش سرخ آذربایجان به سمت قبلهگاه تبریز روان شده تا رو در روی استقلال مرکز صف آرایی کند.
----------
@ibrahimsavalan
به اذعان همه منابع تاریخی ترکهای افشار به مدت چهارصد سال و در دورههای صفوی، افشاری و قاجاری حکومت بر کرمان را در اختیار داشتند و بنا به نوشته وزیری کرمانی مورخ قاجاری، چهار پنجم از قشون کرمان از ترکها و یک پنجم آن از فارسها بود و حتی در اوایل دوره پهلوی نیز قشون کرمان؛ خصوصا سواره نظام آن در اختیار ترکها بود. ولی وارثان نهصد سال حکمرانی امروزه به کارگران معادن کرمان تبدیل شدهاند.
آخرین باری که از ترکهای کرمان در صفحات تاریخ نامی به میان آمد، نبرد جانانه ترکهای کرمان به رهبری حسین خان بچاقچی با قشون انگلیس در جنگ جهانی اول بود و ستاره ترکهای کرمان نیز به مانند همه ترکهای ایران با ظهور حکومت پهلوی افول کرد و حالا بعد از صد سال در بازی تیم گل گهر سیرجان و تراکتور آذربایجان دوباره نام حسین خان بچاقچی زنده شد. برای همین است که ما از تراکتور با عنوان رستاخیز مجادله ملی ترک در ایران یاد میکنیم و امروز نیز دوباره ارتش سرخ آذربایجان به سمت قبلهگاه تبریز روان شده تا رو در روی استقلال مرکز صف آرایی کند.
----------
@ibrahimsavalan
03.04.202513:26
03.04.202513:26
محل سکونت طایفه بایبورد در ضلع شرقی اهر، پر از محوطههای تاریخی و باستانی است و تپهای به نام قوربان تپهسی در روستای شاهوئردی قشلاقی، قلب این منطقه است. تقریبا در همه شهرهای ما محوطههایی باستانی با نام قوربان تپهسی وجود دارد که قوربان تپهسی واقع در روستای خوراموو در مشکین از معروفترین آنهاست. این نام شاید با لغات تقرب و قربانی در زبان عربی و با انجام مراسمهایی برای تقرب به خدایان و اهدای قربانی در ارتباط باشد. ولی چون قوربان تپهها (مانند تپه روستای خوراموو) مربوط به ادوار پیش از میلاد و دوره سکایی یا ایشغوز میباشند، احتمالا ریشه این اسامی به پیش از حضور فرهنگ و زبان عربی در منطقه ما برگردد.
قورماق در ترکی بمعنی ساختن و برپا کردن است و تفاوتش با تیکمک در این است که تیکمک؛ پیکنی و ساخت ریشهدار یک سازه است ولی در قورماق خبری از ریشه نیست و سازه روی زمین و اکثرا بدون ملات ساخته میشود. تیکمک در اصل جمع اکمک (کندن و کاشتن) و قورماق (برپا کردن) است. به چیزهایی که روی هم سوار شده باشند، قوراشدیرما و به چیزهایی مانند پل و ساختمان که ریشهدار هستند، تیکینتی میگوییم.
در همه قوربان تپهها به گورهایی سنگچین برخورد میکنیم و از آنجا که نام روستای خورامو/ قورامو نیز با فعل قورماق و ساختن بدون ملات و خشکچین مرتبط است، شاید نام قوربان تپهسی نیز از فعل قورماق گرفته شده باشد. از طرف دیگر لغت قوربان در ترکی بمعنی صندوق و غلافی چرمی برای اشیای قیمتی است و به تیردان تیرهای معمولی در ترکی ساداق و به تیردان تیرهای طلایی قوربان میگویند و عمادالدین نسیمی در شعری میگوید:
قاشینلا گؤزلرین یارب نه فتتان یای و اوخدور کیم
فلکدیر تیرینه ترکش، ملکدیر یایینا قوربان.
و چون در گورهای مربوط به قوربان تپه، اجساد متعلق به شاهان، شاهزادگان و فرماندهان به همراه اشیای قیمتی یافت میشود، شاید قوربان تپه بمعنی صندوق اشیای قیمتی باشد، خصوصا که ترکها بعضاً به قبرستانلیق، قارا صاندیق نیز میگویند.
سال ۷۵ دهها کتیبه باستانی در نزدیکی قوربان تپهسی در روستای شاهوئردی قشلاقی یافت شد و روزنامه کیهان و روزنامههای دیگر تصاویر و اخبار آن را منتشر کردند و دو تصویر از آن کتیبهها در ص۳۱۱ جلد اول کتاب ایران تورکلرینین اسکی تاریخی نیز درج شده است. آن کتیبههای سنگی سه سال در زیرزمین موزه تبریز ماندند و بعد ناپدید شدند. آن کتیبهها از طلا نبود که احتمال دزدی و فروش آن وجود داشته باشد و تنها فرض ممکن تلاشی سیستماتیک برای نابودی تاریخ ترکهاست.
----------
@ibrahimsavalan
قورماق در ترکی بمعنی ساختن و برپا کردن است و تفاوتش با تیکمک در این است که تیکمک؛ پیکنی و ساخت ریشهدار یک سازه است ولی در قورماق خبری از ریشه نیست و سازه روی زمین و اکثرا بدون ملات ساخته میشود. تیکمک در اصل جمع اکمک (کندن و کاشتن) و قورماق (برپا کردن) است. به چیزهایی که روی هم سوار شده باشند، قوراشدیرما و به چیزهایی مانند پل و ساختمان که ریشهدار هستند، تیکینتی میگوییم.
در همه قوربان تپهها به گورهایی سنگچین برخورد میکنیم و از آنجا که نام روستای خورامو/ قورامو نیز با فعل قورماق و ساختن بدون ملات و خشکچین مرتبط است، شاید نام قوربان تپهسی نیز از فعل قورماق گرفته شده باشد. از طرف دیگر لغت قوربان در ترکی بمعنی صندوق و غلافی چرمی برای اشیای قیمتی است و به تیردان تیرهای معمولی در ترکی ساداق و به تیردان تیرهای طلایی قوربان میگویند و عمادالدین نسیمی در شعری میگوید:
قاشینلا گؤزلرین یارب نه فتتان یای و اوخدور کیم
فلکدیر تیرینه ترکش، ملکدیر یایینا قوربان.
و چون در گورهای مربوط به قوربان تپه، اجساد متعلق به شاهان، شاهزادگان و فرماندهان به همراه اشیای قیمتی یافت میشود، شاید قوربان تپه بمعنی صندوق اشیای قیمتی باشد، خصوصا که ترکها بعضاً به قبرستانلیق، قارا صاندیق نیز میگویند.
سال ۷۵ دهها کتیبه باستانی در نزدیکی قوربان تپهسی در روستای شاهوئردی قشلاقی یافت شد و روزنامه کیهان و روزنامههای دیگر تصاویر و اخبار آن را منتشر کردند و دو تصویر از آن کتیبهها در ص۳۱۱ جلد اول کتاب ایران تورکلرینین اسکی تاریخی نیز درج شده است. آن کتیبههای سنگی سه سال در زیرزمین موزه تبریز ماندند و بعد ناپدید شدند. آن کتیبهها از طلا نبود که احتمال دزدی و فروش آن وجود داشته باشد و تنها فرض ممکن تلاشی سیستماتیک برای نابودی تاریخ ترکهاست.
----------
@ibrahimsavalan


02.04.202509:54
记录
21.04.202523:59
4.3K订阅者30.03.202523:59
200引用指数27.03.202515:36
2.6K每帖平均覆盖率24.03.202523:59
3.3K广告帖子的平均覆盖率14.12.202423:59
4.46%ER27.03.202523:59
61.71%ERR登录以解锁更多功能。