جلسات مثنوی خوانی استادان دانشگاه سمنان از دوشنبه ۲۵ فروردین از سرگرفته خواهد شد.
دانشگاه سمنان؛ دانشکده علوم انسانی؛ طبقهی اول؛ اتاق ۱۰۸؛ دوشنبهها ساعت ۱۷.
این درسگفتارها را با داستان توبه نصوح از دفتر پنجم آغاز میکنیم.
ورود دانشجویان و علاقمندان آزاد است.
@hamidrezatavakoli_literature
28.03.202513:08
"سنجش ساختار قصه در قصه در منطقالطیر عطار و مثنوی مولانا"
- بخش سوم و پایانی؛ - درسگفتار در شهر کتاب بخارست؛ - عصر چهارشنبه ۵ بهمنماه ۱۳۹۰؛
@hamidrezatavakoli_literature
28.03.202513:08
- منتخب منطق الطیر؛ - شیخ فریدالدین عطار نیشابوری؛ - دستنویس شمارهٔ ۳۶۷۸؛ - متعلق به کتابخانهٔ فاتح استانبول؛ - انتخابکننده و کاتب: محمد البدخشانی؛ - مکتوب به سال ۸۹۸.
این دستنویس انتخابی از منطق الطیر است که در شانزده مقاله و به رسم تحفه برای مجلس سلطان بایزید تنظیم شده است.
- جلسهی پنجم مثنویخوانی استادان دانشگاه سمنان؛ - دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴؛ - دانشکدهی علوم انسانی؛
-حکایت «توبهٔ نصوح»؛ دفتر پنجم؛ - بخش نخست.
@hamidrezatavakoli_literature
09.04.202518:01
"مدتی این مثنوی تاخیر شد"
جلسات مثنوی خوانی استادان دانشگاه سمنان از دوشنبه ۲۵ فروردین از سرگرفته خواهد شد.
دانشگاه سمنان؛ دانشکده علوم انسانی؛ طبقهی اول؛ اتاق ۱۰۸؛ دوشنبهها ساعت ۱۷.
این درسگفتارها را با داستان توبه نصوح از دفتر پنجم آغاز میکنیم.
ورود دانشجویان و علاقمندان آزاد است.
@hamidrezatavakoli_literature
28.03.202513:08
"سنجش ساختار قصه در قصه در منطقالطیر عطار و مثنوی مولانا"
- بخش سوم و پایانی؛ - درسگفتار در شهر کتاب بخارست؛ - عصر چهارشنبه ۵ بهمنماه ۱۳۹۰؛
@hamidrezatavakoli_literature
28.03.202513:08
- منتخب منطق الطیر؛ - شیخ فریدالدین عطار نیشابوری؛ - دستنویس شمارهٔ ۳۶۷۸؛ - متعلق به کتابخانهٔ فاتح استانبول؛ - انتخابکننده و کاتب: محمد البدخشانی؛ - مکتوب به سال ۸۹۸.
این دستنویس انتخابی از منطق الطیر است که در شانزده مقاله و به رسم تحفه برای مجلس سلطان بایزید تنظیم شده است.
@hamidrezatavakoli_literature
20.03.202508:53
میانهی نوروز و شب قدر از زبان مولانا در هوای شمس تبریز
صبحست و صبوحست بر این بام برآییم از ثور گریزیم و به برج قمر آییم
پیکار نجوییم و ز اغیار نگوییم هنگام وصال است بدآن خوشصُوَر آییم
روی تو گلستان و لب تو شکرستان در سایهی این هر دو همه گلشکر آییم
خورشید رخ خوب تو چون تیغ کشیدهست شاید که به پیش تو چو مه شب سپر آییم
زلف تو شب قدر و رخ تو همه نوروز ما واسطهی روز و شبش چون سحر آییم
این شکل ندانیم که آن شکل نمودی ور زآنکه دگرگونه نمایی دگر آییم
خورشید جهانی تو و ما ذرّهی پنهان درتاب در این روزن تا در نظر آییم
خورشید چو از روی تو سرگشته و خیرهست ما ذرّه عجب نیست که خیرهنگر آییم
گفتم چو بیایید دو صد در بگشایید گفتند که این هست ولیکن اگر آییم
گفتم که چو دریا به سوی جوی نیاید چون آب روان جانب او در سفر آییم
ای ناطقهی غیب تو برگوی که تا ما از مخبر و اخبار خوشت خوشخبر آییم
@hamidrezatavakoli_literature
20.03.202508:53
- نگارههایی از دیوان حافظ؛ - دستنویس شمارهٔ ۹۲۶؛ - متعلق به کتابخانهٔ دانشگاه پرینستون؛ - مکتوب به سال ۹۲۶.