Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
ساراباند avatar
ساراباند
ساراباند avatar
ساراباند
时间范围
浏览量

引用

帖子
隐藏转发
18.04.202521:03
‏مشکل من اینه که زیادی روی لحظه‌های مشترک حساب باز می‌کنم. به وقتش هیچکس تو رو در کنار خودش به یاد نمیاره.
06.04.202521:44
ترانه‌ای که نیک کیو درباره‌ی اعتیادش به هروئین نوشته. آشفته و فروبرنده.
25.03.202510:16
بهمن کیارستمی هم پرتره‌ای که از پروانه اعتمادی ساخته و تا به حال اکران‌های محدودی داشته رو امروز به صورت عمومی و رایگان منتشر کرده:

https://mega.nz/file/tr1Ulaba?s=09#G-7HjqcOAYYQcPSnW3yheQAl3p6ohVrSoII_Pv1ppFc
22.03.202511:00
صدای بارون بهاری🌦
15.03.202517:20
#American #Funk #AmericanFunk #ElectroFunk #FunkRock #SynthFunk #SynthPop #IndustrialPop #DarkTechno #2020s (2025)

Featuring a sample from David Bowie's Fame (1975).


@sarahband
08.04.202522:04
‏صمیمیت ازدست‌رفته واسه‌م نوعی معصومیت ازدست‌رفته‌ست. به همین دلیل هم معمولا کند و دشوار ازش عبور می‌کنم. خوشایند نیست که خشم رو روی صندلی‌ای ببینی که تا دیروز متعلق به محبت بوده. که هر چیز سابقا مشترکی بشه یک هیچ دور و متراکم. که در حضور رو برای همیشه ببندی و سر از اتاق غیاب دربیاری.
06.04.202521:36
Where's my nurse
I need some healing
I've been paralysed
By a lack of feeling
I can't even find
Anything worth stealing
Under fifteen feet of pure white snow.

#Australian #AlternativeRock #ArtRock #PostPunk #SingerSongwriter #2000s (2001)

@sarahband
24.03.202519:34
فیلم مستند «ماندن» اولین فیلمی است که ساختم. فیلم‌برداری آن چند روز بعد از پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۷۶ با همکاری کاوه گلستان انجام شد. نوارهای فیلم در کشوی میز کارم دست‌نخورده باقی ماندند تا چهار سال بعد که به پیشنهاد بهمن کیارستمی تدوین شدند. من در دوران موشک‌باران تهران، در روزهای پایانی جنگ، خارج از ایران بودم و این را فقدان بزرگی در تجربه‌ی زندگی‌ام می‌دانستم. فکر کردم با تعدادی نقاش برجسته‌ی ایرانی که تصمیم گرفته بودند آن مدت در تهران بمانند گفتگو‌ کنم تا شاید از خلال حرف‌های‌شان به درک بهتری از آن تجربه‌ی شدید و منحصر به فرد برسم. نتیجه‌اش شد این فیلم که بعد از حدود ۳۰ سال برای اولین بار در اختیار عموم‌ قرار می‌گیرد، به یاد پروانه اعتمادی.

ماندن
کارگردان: مانی حقیقی
تصویربردار: کاوه گلستان
تدوین‌گر: بهمن کیارستمی
۴۴ دقیقه

#ماندن
#مانی_حقیقی
22.03.202511:00
They'll stone you when you're at the breakfast table
They'll stone you when you are young and able
They'll stone you when you're tryin' to make a buck
Then they'll stone you and then they'll say "good luck"
Tell ya what, I would not feel so all alone
Everybody must get stoned.

#American #FolkRock #AmericanFolkRock #BluesRock #DixielandJazz #SingerSongwriter #60s (1966)

@sarahband
Joan Baez, 1968.
08.04.202521:55
‏فکر کنم بزرگترین ترسم اینه که زمان واقعیه.
29.03.202513:11
Every word I utter is a mortifying plea for intimacy.
24.03.202519:34
21.03.202508:58
روز اول بهار شما عزیزان نادیده‌م مبارک🌱
امیدوارم امسال سال عشق باشه و رسیدن♥️
08.03.202516:25
Just got a wall mount for my plants
And hoping that they'll thrive around the madness
Won't you step inside my lovely cottage?
Feels so green, it feels like fucking magic.

#American #Electronic #AlternativeRnB #NeoSoul #AvantPop #ArtPop #NuDisco #2020s (2022)

@sarahband
06.04.202523:49
Sometimes I need you naked
Sometimes I need you wild
I need you to carry my children in
And I need you to kill a child.

#Canadian #Folk #CanadianFolk #FolkRock #ContemporaryFolk #SingerSongwriter #60s (1969)

@sarahband
29.03.202511:45
My beauty is fading into my sadness.
23.03.202520:59
There's a man who sends her medals
He is bleeding from the war
There's a jouster and a jester and a man who owns a store
There's a drummer and a dreamer
And you know there may be more.

#Canadian #Folk #CanadianFolk #FolkPop #SingerSongwriter #60s (1968)

@sarahband
19.03.202522:14
امسال بالاخره به هدف دیرینه‌ای که سال‌های سال به دلایل غیرمنصفانه و خارج‌ازکنترل ازش دور افتاده بودم رسیدم و به واسطه‌ی این رسیدن دیرهنگام از سکون چسبناک و کشنده‌ای که دیگه داشت عصاره‌ی استخون‌هام رو هم می‌گرفت تا حد خوبی خلاص شدم.
دوتا از ریشه‌دارترین، صمیمانه‌ترین و پررنگ‌ترین ارتباط‌های زندگیم رو به غیرانسانی‌ترین شکل ممکن، با فاصله‌ی زمانی خیلی کم، طبق الگویی مشابه و در حساس‌ترین و شکننده‌ترین دوره‌ی زندگیم به طرز غیرقابل‌بازگشتی از دست دادم.
خانه‌به‌دوشی، سرباربودگی، گرسنگی و در نهایت زندگی دور از خانواده رو تجربه کردم. راه بردن خونه و زندگی در تنهایی، ضعف روانی و جسمانی و در نتیجه‌ بیماری در تنهایی، گم شدن زیر بار مسئولیت‌های جدید در تنهایی، لحظه به لحظه بزرگ شدن در تنهایی. البته که دست‌های عزیزی هم به سمتم دراز شدن، درهای امنی به روم باز شدن و چهره‌های آشنا اما تازه‌دیده‌ای بهم لبخند زدن؛ اما وزن جاخالی دادن‌ها و واگذاشتن‌ها خیلی بیشتر بود. راه می‌رفتم و حباب ‌می‌شکستم، به سراب می‌رسیدم، امیدم ناامید می‌شد و اشک می‌ریختم.
باورم نسبت به انسان و انسانیت بیشتر از هر وقت دیگه‌ای فروریخت و تنهاییم از همیشه عمیق‌تر شد. نسبت به واقعیت بیناتر شدم و خودم رو از احساس مسمومی که تازه‌ترین سال‌های عمرم و همه‌ی وجودم رو آلوده و فاسد کرده بود و آورده‌ای جز درد و عذاب بی‌پایان نداشت رها کردم.
گیج‌تر، بی‌تاب‌تر، زودرنج‌تر و به طرز عجیبی محکم‌تر و سرسخت‌تر از قبل شدم و با دست خودم ترس‌هام رو یکی‌یکی از تنم رد کردم و عجله‌ و ولعم برای زندگی کردن بیشتر شد. هنوز خیلی کارها نکردم، خیلی راه‌ها نرفتم ‌و خیلی چیزها ندارم ولی حداقل سرم از باتلاق بیرونه. سال خوبی نبود اما سال مهمی بود. منتظرش بودم و باید می‌گذروندمش، با همه‌ی دشواری‌ها و بی‌رحمی‌هاش‌.
显示 1 - 19 19
登录以解锁更多功能。