

03.05.202516:21
ترامپ نباید اشتباهات بوش در عراق را در قبال ایران تکرار کند
رهایی سیاست خارجه آمریکا از چنگال شبکه لابیهای جنگ طلب
✍ رضا نصری
🔸 ترامپ اکنون در موقعیتی تعیینکننده برای بازسازی سیاست خارجی آمریکا قرار دارد.
🔸 برای دستیابی به توافقی پایدار با ایران، باید بر سامانهای ریشهدار غلبه کند که با روایتهای ترسافزا و جنگهای ایدئولوژیک، دیپلماسی را به حاشیه رانده است.
🔸این ساختار، تصمیمگیریهای حیاتی واشنگتن درباره جنگ و صلح را برای دههها کنترل کرده و اکنون مانع تعامل راهبردی با ایران است.
🔸 مقابله با آن، اقدامی سطحی نیست، بلکه تلاشی بنیادی برای آزادسازی سیاست خارجی از نفوذ شبکههای قدرتمند و همراستا کردن آن با منافع واقعی مردم آمریکاست.
🔸اگر ترامپ بتواند چنین توافقی را محقق کند، نه تنها دستاوردی دیپلماتیک کسب کرده، بلکه نشان داده که قادر است از چارچوبهای تثبیتشده و زیانبار عبور کند.
🔸 این موفقیت میتواند نقطه عطفی در تغییر مسیر سیاست آمریکا باشد؛ مسیری که بهجای نمایشهای نمادین، بر اساس منافع ملی و عقلانیت تنظیم شده باشد.
https://avash.ir/n/3iL
@Avash_media
رهایی سیاست خارجه آمریکا از چنگال شبکه لابیهای جنگ طلب
✍ رضا نصری
🔸 ترامپ اکنون در موقعیتی تعیینکننده برای بازسازی سیاست خارجی آمریکا قرار دارد.
🔸 برای دستیابی به توافقی پایدار با ایران، باید بر سامانهای ریشهدار غلبه کند که با روایتهای ترسافزا و جنگهای ایدئولوژیک، دیپلماسی را به حاشیه رانده است.
🔸این ساختار، تصمیمگیریهای حیاتی واشنگتن درباره جنگ و صلح را برای دههها کنترل کرده و اکنون مانع تعامل راهبردی با ایران است.
🔸 مقابله با آن، اقدامی سطحی نیست، بلکه تلاشی بنیادی برای آزادسازی سیاست خارجی از نفوذ شبکههای قدرتمند و همراستا کردن آن با منافع واقعی مردم آمریکاست.
🔸اگر ترامپ بتواند چنین توافقی را محقق کند، نه تنها دستاوردی دیپلماتیک کسب کرده، بلکه نشان داده که قادر است از چارچوبهای تثبیتشده و زیانبار عبور کند.
🔸 این موفقیت میتواند نقطه عطفی در تغییر مسیر سیاست آمریکا باشد؛ مسیری که بهجای نمایشهای نمادین، بر اساس منافع ملی و عقلانیت تنظیم شده باشد.
https://avash.ir/n/3iL
@Avash_media


03.05.202500:19
سخنگوی پیشین آیپک بی پروا ادعا میکند که ایران بهعنوان یک کشور فاقد سلاح هستهای، حقغنیسازی اورانیوم ندارد؛ و به عمد تأسیسات غنیسازی JNFL در ژاپن و ذخایر بیش از ۹ تن پلوتونیوم جداشده آن را از قلم میاندازد.
او ناآگاه نیست، بلکه آگاهانه دروغپراکنی میکند تا مسیر دیپلماسی را تخریب کند.
او ناآگاه نیست، بلکه آگاهانه دروغپراکنی میکند تا مسیر دیپلماسی را تخریب کند.
27.04.202501:28
ترجمه:
نگرانی اصلی اسرائیل نه توانمندیهای هستهای ایران، بلکه این احتمال است که ایران و ایالات متحده به حل اختلافات خود از طریق دیپلماسی عادت کنند.
از نگاه اسرائیل، تهدید واقعی در تسلیحاتی که ایران ندارد نیست، بلکه در تضعیف موضع خصمانهای است که آمریکا طی دههها به نفع منافع راهبردی اسرائیل حفظ کرده است.
اسرائیل طی دههها، ایران را تهدیدی وجودی معرفی کرده و نسبت به یک «فاجعه قریبالوقوع هستهای» در صورت دستیابی تهران به توانمندیهای اتمی هشدار داده است. این روایت نقش کلیدی در تثبیت سیاست خارجی آمریکا بر مبنای بیاعتمادی، مهار و فشار علیه ایران ایفا کرده است. اسرائیل با ترسیم چهرهای یاغی از ایران، موفق شده است مزایای مادی و دیپلماتیک قابل توجهی به دست آورد: دریافت میلیاردها دلار کمک نظامی، جلب حمایت سیاسی بیقیدوشرط، و به حاشیه راندن رقبای منطقهای. تهدید ایران هستهای، بیش از آنکه بازتاب واقعیتی قریبالوقوع باشد، ابزاری برای حفظ معماری خاصی از ائتلافها و دشمنیها بوده است.
در واقع، نگرانی راهبردی اسرائیل فراتر از میزان غنیسازی یا تعداد سانتریفیوژهاست. آنچه واقعاً سیاستمداران اسرائیلی را نگران میکند، این احتمال است که واشنگتن و تهران از طریق گفتوگوهای مستمر به مزایای همزیستی پی ببرند. عادیسازی روابط میتواند نقش ویژه اسرائیل را به عنوان شریک استراتژیک بیبدیل آمریکا در خاورمیانه تضعیف کند. همچنین روایت غالب مبنی بر "تنهایی اسرائیل در برابر ایران تهدیدآمیز" را به چالش میکشد و راه را برای بازگشت تدریجی ایران به بازارها و عرصههای سیاسی بینالمللی باز میکند؛ روندی که انزوای ایران و در نتیجه اهرم فشار اسرائیل را کاهش میدهد.
دیپلماسی این تهدید را ایجاد میکند که چهره ایران از یک دشمن دائمی به کنشگری منطقی با دغدغههای مشروع امنیتی بازتعریف شود. چنین تحولی سرمایهگذاری چند دههای اسرائیل و متحدانش در واشنگتن برای تثبیت روایت تقابل با ایران را از بین میبرد. در نتیجه، اولویتهای منطقهای آمریکا بازتنظیم میشود و سیاستمداران آمریکایی را وادار میکند تا رویکردی واقعبینانهتر و کمتر تحت تأثیر برداشتهای امنیتی اسرائیل در قبال خاورمیانه اتخاذ کنند.
بنابراین، نگرانی اصلی اسرائیل نه بمب فرضی ایران است — چرا که خود اسرائیل زرادخانهای قوی اما اعلامنشده از سلاحهای هستهای دارد و سالها از بازدارندگی استراتژیک برخوردار بوده است — بلکه این است که در صورت موفقیت دیپلماسی، آمریکا ایران را به عنوان کشوری پیچیده و دارای منافع مشروع درک کند، نه دشمنی سادهانگارانه و کاریکاتوری.
این تحول جایگاه ممتاز اسرائیل در محاسبات راهبردی آمریکا را تضعیف میکند و بسیج حمایت آمریکا علیه ایران را دشوارتر خواهد ساخت.
درک این واقعیت برای کسانی که میخواهند مانعتراشی مستمر در برابر تعامل ایران و آمریکا را بفهمند ضروری است. این خصومت تنها ریشه در نگرانیهای مربوط به عدم اشاعه ندارد؛ بلکه دفاع از وضع موجودی است که اسرائیل از آن منافع زیادی برده است.
چنانچه سیاستگذاران آمریکایی این واقعیت را درک نکنند، خطر آن وجود دارد که به خصومتهای بیهوده گذشته ادامه دهند و فرصتهای ایجاد خاورمیانهای باثباتتر را از دست بدهند. فهمیدن اینکه نگرانی عمیقتر اسرائیل از خود دیپلماسی است — نه صرفاً از توانمندیهای ایران — نخستین گام به سوی تدوین سیاست خارجی مستقلتر و مبتنی بر منافع واقعی ایالات متحده است؛ سیاستی که به جای ترسهای تصنعی، بر ارزیابی واقعبینانه فرصتهای صلح استوار باشد.
نگرانی اصلی اسرائیل نه توانمندیهای هستهای ایران، بلکه این احتمال است که ایران و ایالات متحده به حل اختلافات خود از طریق دیپلماسی عادت کنند.
از نگاه اسرائیل، تهدید واقعی در تسلیحاتی که ایران ندارد نیست، بلکه در تضعیف موضع خصمانهای است که آمریکا طی دههها به نفع منافع راهبردی اسرائیل حفظ کرده است.
اسرائیل طی دههها، ایران را تهدیدی وجودی معرفی کرده و نسبت به یک «فاجعه قریبالوقوع هستهای» در صورت دستیابی تهران به توانمندیهای اتمی هشدار داده است. این روایت نقش کلیدی در تثبیت سیاست خارجی آمریکا بر مبنای بیاعتمادی، مهار و فشار علیه ایران ایفا کرده است. اسرائیل با ترسیم چهرهای یاغی از ایران، موفق شده است مزایای مادی و دیپلماتیک قابل توجهی به دست آورد: دریافت میلیاردها دلار کمک نظامی، جلب حمایت سیاسی بیقیدوشرط، و به حاشیه راندن رقبای منطقهای. تهدید ایران هستهای، بیش از آنکه بازتاب واقعیتی قریبالوقوع باشد، ابزاری برای حفظ معماری خاصی از ائتلافها و دشمنیها بوده است.
در واقع، نگرانی راهبردی اسرائیل فراتر از میزان غنیسازی یا تعداد سانتریفیوژهاست. آنچه واقعاً سیاستمداران اسرائیلی را نگران میکند، این احتمال است که واشنگتن و تهران از طریق گفتوگوهای مستمر به مزایای همزیستی پی ببرند. عادیسازی روابط میتواند نقش ویژه اسرائیل را به عنوان شریک استراتژیک بیبدیل آمریکا در خاورمیانه تضعیف کند. همچنین روایت غالب مبنی بر "تنهایی اسرائیل در برابر ایران تهدیدآمیز" را به چالش میکشد و راه را برای بازگشت تدریجی ایران به بازارها و عرصههای سیاسی بینالمللی باز میکند؛ روندی که انزوای ایران و در نتیجه اهرم فشار اسرائیل را کاهش میدهد.
دیپلماسی این تهدید را ایجاد میکند که چهره ایران از یک دشمن دائمی به کنشگری منطقی با دغدغههای مشروع امنیتی بازتعریف شود. چنین تحولی سرمایهگذاری چند دههای اسرائیل و متحدانش در واشنگتن برای تثبیت روایت تقابل با ایران را از بین میبرد. در نتیجه، اولویتهای منطقهای آمریکا بازتنظیم میشود و سیاستمداران آمریکایی را وادار میکند تا رویکردی واقعبینانهتر و کمتر تحت تأثیر برداشتهای امنیتی اسرائیل در قبال خاورمیانه اتخاذ کنند.
بنابراین، نگرانی اصلی اسرائیل نه بمب فرضی ایران است — چرا که خود اسرائیل زرادخانهای قوی اما اعلامنشده از سلاحهای هستهای دارد و سالها از بازدارندگی استراتژیک برخوردار بوده است — بلکه این است که در صورت موفقیت دیپلماسی، آمریکا ایران را به عنوان کشوری پیچیده و دارای منافع مشروع درک کند، نه دشمنی سادهانگارانه و کاریکاتوری.
این تحول جایگاه ممتاز اسرائیل در محاسبات راهبردی آمریکا را تضعیف میکند و بسیج حمایت آمریکا علیه ایران را دشوارتر خواهد ساخت.
درک این واقعیت برای کسانی که میخواهند مانعتراشی مستمر در برابر تعامل ایران و آمریکا را بفهمند ضروری است. این خصومت تنها ریشه در نگرانیهای مربوط به عدم اشاعه ندارد؛ بلکه دفاع از وضع موجودی است که اسرائیل از آن منافع زیادی برده است.
چنانچه سیاستگذاران آمریکایی این واقعیت را درک نکنند، خطر آن وجود دارد که به خصومتهای بیهوده گذشته ادامه دهند و فرصتهای ایجاد خاورمیانهای باثباتتر را از دست بدهند. فهمیدن اینکه نگرانی عمیقتر اسرائیل از خود دیپلماسی است — نه صرفاً از توانمندیهای ایران — نخستین گام به سوی تدوین سیاست خارجی مستقلتر و مبتنی بر منافع واقعی ایالات متحده است؛ سیاستی که به جای ترسهای تصنعی، بر ارزیابی واقعبینانه فرصتهای صلح استوار باشد.


24.04.202510:20
19.04.202507:32
Some tips for anyone in the United States who wants to strike a deal with Iran:
1) Speak the language of respect, and avoid threats and intimidation.
2) Don’t pursue unrealistic, illogical, or extraneous demands.
3) Don’t listen to Netanyahu. He is actively trying to drag America into another catastrophic war in the Middle East, one that serves only his malign personal interests.
4) Disregard the toxic advice of failed Democrats (John Kerry included), FDD, and UANI - who are now in a marriage of convenience with warmongering neocons and Israeli hardliners to ensure no deal emerges from the Trump administration.
5) Beware of the E3, particularly the UK. They feel humiliated and sidelined, and won’t hesitate to undermine any diplomatic overtures.
6) Focus on a fair deal - one that ensures Iran’s nuclear program remains non-militarized, in return for the blanket lifting of sanctions.
7) Devise a dynamic - based on mutual interests - to give Iran assurance that neither President Trump nor his successors would abandon the deal again.
8) Think big. Prioritize global security over domestic political pressures to ensure a stable and lasting deal.
https://x.com/RezaNasri1/status/1913474136619536482?s=19
1) Speak the language of respect, and avoid threats and intimidation.
2) Don’t pursue unrealistic, illogical, or extraneous demands.
3) Don’t listen to Netanyahu. He is actively trying to drag America into another catastrophic war in the Middle East, one that serves only his malign personal interests.
4) Disregard the toxic advice of failed Democrats (John Kerry included), FDD, and UANI - who are now in a marriage of convenience with warmongering neocons and Israeli hardliners to ensure no deal emerges from the Trump administration.
5) Beware of the E3, particularly the UK. They feel humiliated and sidelined, and won’t hesitate to undermine any diplomatic overtures.
6) Focus on a fair deal - one that ensures Iran’s nuclear program remains non-militarized, in return for the blanket lifting of sanctions.
7) Devise a dynamic - based on mutual interests - to give Iran assurance that neither President Trump nor his successors would abandon the deal again.
8) Think big. Prioritize global security over domestic political pressures to ensure a stable and lasting deal.
https://x.com/RezaNasri1/status/1913474136619536482?s=19
16.04.202503:25
ترجمه:
در پاسخ به ویتکاف:
آقای ویتکاف،
برای دستیابی به یک خاورمیانه صلحآمیز، باثبات و شکوفا، لازم است این موارد تغییر یابد:
۱) به نمایندگی از مردم آمریکا مذاکره کنید - نه منافع خاص: دیپلماسی ایالات متحده باید منعکسکننده منافع مردم این کشور باشد، نه دستورکار لابیهایی که بیش از چهار دهه از ادامه خصومت با ایران سود بردهاند. موفقیت در مذاکرات نیازمند آزادسازی سیاست خارجی آمریکا از سلطه بازیگرانی است که بهصورت سیستماتیک چهرهای اهریمنی از ایران ترسیم میکنند و مسیر تعامل عملگرایانه را مسدود سازند.
۲) اجازه ندهید فشارهای سیاسی داخلی نتیجه را تعیین کند - مخاطرات بسیار بالاست: تندروها و لابیهای ضدایرانی در واشنگتن تلاش خواهند کرد با ایجاد ترس، انتشار اطلاعات نادرست، تخریب شخصیتها و تاکتیکهای روانی، از جمله مقایسههای نادرست بین ترامپ و اوباما، مذاکرات را منحرف کنند. این حاشیهسازیها نباید سیاست آمریکا را شکل دهد. آنچه لازم است، تمرکز بر دستیابی به توافقی واقعبینانه، منصفانه، متعادل و عملی است.
۳) موضعگیری خود را بر اساس واقعیتها بنا کنید - نه افسانهها: از بازتولید روایتهای نادرست پرهیز کنید. سالهاست پیشفرضهای نادرست و تصویرسازی مخرب از ایران جای قضاوت منطقی را گرفته است. سیاست خود را بر واقعیتهای میدانی و درسهای شکستهای گذشته استوار سازید.
۴) نگرانیهای امنیتی ایران را به رسمیت بشناسید: سیاست منطقهای ایران ریشه در تاریخ جنگ، تهدید و محاصره دارد. نادیده گرفتن این زمینه منجر به مطالبات غیرواقعبینانه میشود. برای دستیابی به تفاهمی پایدار و معتبر، باید نیاز مشروع ایران به دفاع و بازدارندگی راهبردی را به رسمیت شناخت.
۵) بر منافع متقابل تمرکز کنید: بهجای طرح مطالبات حداکثری، اقدامهای متقابل پیشنهاد دهید — مانند راستیآزمایی معتبر در ازای رفع تحریمهای معتبر. این رویکرد زمینه را برای تأمین منافع اساسی هر دو طرف فراهم میکند.
۶) به ویژگیهای فرهنگی و سیاسی ایران احترام بگذارید: از زبان تهدید و اجبار پرهیز کنید. چنین زبانی منجر به مقاومت حداکثری خواهد شد و مسیر مصالحه را مسدود خواهد کرد. رفتار دیپلماتیک و احترام به فرهنگ، بیش از فشار، به ایجاد اعتماد پایدار کمک میکند.
۷) چشماندازی فراگیر برای منطقه ترسیم کنید: برای دستیابی به صلح و ثبات پایدار، نظم منطقهای باید فراگیر باشد. یک چشمانداز پایدار نمیتواند بر اساس طرد یکی از مهمترین بازیگران منطقه بنا شود. ایران باید بهعنوان یک بازیگر محوری و اجتنابناپذیر در معادلات منطقهای به رسمیت شناخته شود.
شما نمیتوانید آنچه «توافق ترامپ» میخوانید را با تکرار همان اشتباهاتی به دست آورید که موجب شکست رؤسای جمهور پیشین شد.
در پاسخ به ویتکاف:
آقای ویتکاف،
برای دستیابی به یک خاورمیانه صلحآمیز، باثبات و شکوفا، لازم است این موارد تغییر یابد:
۱) به نمایندگی از مردم آمریکا مذاکره کنید - نه منافع خاص: دیپلماسی ایالات متحده باید منعکسکننده منافع مردم این کشور باشد، نه دستورکار لابیهایی که بیش از چهار دهه از ادامه خصومت با ایران سود بردهاند. موفقیت در مذاکرات نیازمند آزادسازی سیاست خارجی آمریکا از سلطه بازیگرانی است که بهصورت سیستماتیک چهرهای اهریمنی از ایران ترسیم میکنند و مسیر تعامل عملگرایانه را مسدود سازند.
۲) اجازه ندهید فشارهای سیاسی داخلی نتیجه را تعیین کند - مخاطرات بسیار بالاست: تندروها و لابیهای ضدایرانی در واشنگتن تلاش خواهند کرد با ایجاد ترس، انتشار اطلاعات نادرست، تخریب شخصیتها و تاکتیکهای روانی، از جمله مقایسههای نادرست بین ترامپ و اوباما، مذاکرات را منحرف کنند. این حاشیهسازیها نباید سیاست آمریکا را شکل دهد. آنچه لازم است، تمرکز بر دستیابی به توافقی واقعبینانه، منصفانه، متعادل و عملی است.
۳) موضعگیری خود را بر اساس واقعیتها بنا کنید - نه افسانهها: از بازتولید روایتهای نادرست پرهیز کنید. سالهاست پیشفرضهای نادرست و تصویرسازی مخرب از ایران جای قضاوت منطقی را گرفته است. سیاست خود را بر واقعیتهای میدانی و درسهای شکستهای گذشته استوار سازید.
۴) نگرانیهای امنیتی ایران را به رسمیت بشناسید: سیاست منطقهای ایران ریشه در تاریخ جنگ، تهدید و محاصره دارد. نادیده گرفتن این زمینه منجر به مطالبات غیرواقعبینانه میشود. برای دستیابی به تفاهمی پایدار و معتبر، باید نیاز مشروع ایران به دفاع و بازدارندگی راهبردی را به رسمیت شناخت.
۵) بر منافع متقابل تمرکز کنید: بهجای طرح مطالبات حداکثری، اقدامهای متقابل پیشنهاد دهید — مانند راستیآزمایی معتبر در ازای رفع تحریمهای معتبر. این رویکرد زمینه را برای تأمین منافع اساسی هر دو طرف فراهم میکند.
۶) به ویژگیهای فرهنگی و سیاسی ایران احترام بگذارید: از زبان تهدید و اجبار پرهیز کنید. چنین زبانی منجر به مقاومت حداکثری خواهد شد و مسیر مصالحه را مسدود خواهد کرد. رفتار دیپلماتیک و احترام به فرهنگ، بیش از فشار، به ایجاد اعتماد پایدار کمک میکند.
۷) چشماندازی فراگیر برای منطقه ترسیم کنید: برای دستیابی به صلح و ثبات پایدار، نظم منطقهای باید فراگیر باشد. یک چشمانداز پایدار نمیتواند بر اساس طرد یکی از مهمترین بازیگران منطقه بنا شود. ایران باید بهعنوان یک بازیگر محوری و اجتنابناپذیر در معادلات منطقهای به رسمیت شناخته شود.
شما نمیتوانید آنچه «توافق ترامپ» میخوانید را با تکرار همان اشتباهاتی به دست آورید که موجب شکست رؤسای جمهور پیشین شد.
03.05.202515:35
ترجمه مقاله «هیل»:
رضا نصری
✅ پرونده عراق به خوبی نشان میدهد که چگونه ایدئولوژی، شتاب دستگاه بروکراتیک و دستورکارهای سیاسی در واشنگتن، نظام اطلاعاتی بستهای را پدید آورد که ترس را تشدید کرد، دیپلماسی را به حاشیه راند و نهایتاً فرضیات نادرست را به مبنایی برای جنگ تبدیل ساخت.
✅ این روایت هشداردهنده (در مورد عراق) صرفاً نگاهی به گذشته نیست، بلکه ابزاری حیاتی برای درک نحوه تداوم کوررنگی نهادی در شکلگیری سیاست خارجی آمریکا، بهویژه در قبال ایران است.
✅ تز محوری کال – مبنی بر اینکه واشنگتن میتواند اسیر روایتهای نادرست خود شود – در مورد سیاست آمریکا در قبال ایران طی چهار دهه گذشته کاملاً مصداق دارد. برداشت واشنگتن از ایران مدتهاست بر پایه چارچوبی شکل گرفته که سوءظن را بر درک، و خواستههای حداکثری را بر دیپلماسی عملگرایانه ترجیح میدهد.
✅ سیاست داخلی پیچیده ایران، ساختارهای چندلایه تصمیمگیری و پیگیری منطقی امنیت ملی، غالباً به تهدیدی تکبعدی تقلیل یافتهاند. این سادهسازی، توسط همان عواملی تقویت شده که رویکرد آمریکا در قبال عراق را در دهه ۲۰۰۰ شکل دادند: سادهسازی اطلاعاتی، فشارهای لابیها و فرهنگی در ساختار امنیت ملی که اغراق در تهدید را پاداش میدهد.
✅ اطلاعات مربوط به ایران همواره از منظر بدبینانهترین سناریوها فیلتر میشود. رفتار بازدارنده و سیاستهای منطقهای ایران نه بهعنوان محاسبات استراتژیک، بلکه بهعنوان شواهدی از خصومت ذاتی تلقی میشود. این رویکرد مبتنی بر تفسیر مغرضانه، برآوردهای تهدید را به انحراف کشانده و فرصتهای دیپلماتیک را محدود ساخته است.
✅ این مسئله بیش از هر جای دیگر در موضوع برنامه هستهای ایران مشهود است. با وجود سالها بازرسیهای شدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی و فقدان هرگونه مدرک قطعی دال بر تلاش برای تسلیحاتیسازی، برنامه هستهای ایران همچنان در گفتمان آمریکایی بهعنوان تهدیدی نظامی مخفی تصویر میشود.
✅ در واقع، این سوءبرداشتها توسط شبکهای لابیگر و عمیقاً ریشهدار ترویج میشوند؛ شبکهای متشکل از ایدئولوگهای نئومحافظهکار، مدافعان منافع صنایع اسلحهسازی و گروههای حامی اسرائیل که بهطور نظاممند ایران را بهعنوان دشمنی دائمی معرفی کردهاند. این شبکه گفتمانهای سیاسی را شکل داده، بر پوشش رسانهای مسلط شده و هزینههای سیاسی سنگینی بر مدافعان دیپلماسی در آمریکا تحمیل کرده است. مقابله با این شبکه، امروز وظیفهای حیاتی برای رهبری آمریکا به شمار میرود.
✅ اکنون، رئیسجمهور ترامپ در نقطهای تعیینکننده قرار دارد. برای دستیابی به توافقی پایدار و متوازن با ایران، باید بر این سامانه ریشهدار غلبه کند. روایتهایی که این سامانه ترویج میکند و ترسهایی که دامن میزند، باید صریحاً به چالش کشیده شوند. تعامل راهبردی باید جایگزین نمایشهای نمادین شود؛ و دیپلماسی باید در خدمت منافع ملی باشد، نه جنگهای ایدئولوژیک.
مقاله کامل:
https://avash.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C-76/12665-%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%DA%86%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%84-%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%B7%D9%84%D8%A8
رضا نصری
✅ پرونده عراق به خوبی نشان میدهد که چگونه ایدئولوژی، شتاب دستگاه بروکراتیک و دستورکارهای سیاسی در واشنگتن، نظام اطلاعاتی بستهای را پدید آورد که ترس را تشدید کرد، دیپلماسی را به حاشیه راند و نهایتاً فرضیات نادرست را به مبنایی برای جنگ تبدیل ساخت.
✅ این روایت هشداردهنده (در مورد عراق) صرفاً نگاهی به گذشته نیست، بلکه ابزاری حیاتی برای درک نحوه تداوم کوررنگی نهادی در شکلگیری سیاست خارجی آمریکا، بهویژه در قبال ایران است.
✅ تز محوری کال – مبنی بر اینکه واشنگتن میتواند اسیر روایتهای نادرست خود شود – در مورد سیاست آمریکا در قبال ایران طی چهار دهه گذشته کاملاً مصداق دارد. برداشت واشنگتن از ایران مدتهاست بر پایه چارچوبی شکل گرفته که سوءظن را بر درک، و خواستههای حداکثری را بر دیپلماسی عملگرایانه ترجیح میدهد.
✅ سیاست داخلی پیچیده ایران، ساختارهای چندلایه تصمیمگیری و پیگیری منطقی امنیت ملی، غالباً به تهدیدی تکبعدی تقلیل یافتهاند. این سادهسازی، توسط همان عواملی تقویت شده که رویکرد آمریکا در قبال عراق را در دهه ۲۰۰۰ شکل دادند: سادهسازی اطلاعاتی، فشارهای لابیها و فرهنگی در ساختار امنیت ملی که اغراق در تهدید را پاداش میدهد.
✅ اطلاعات مربوط به ایران همواره از منظر بدبینانهترین سناریوها فیلتر میشود. رفتار بازدارنده و سیاستهای منطقهای ایران نه بهعنوان محاسبات استراتژیک، بلکه بهعنوان شواهدی از خصومت ذاتی تلقی میشود. این رویکرد مبتنی بر تفسیر مغرضانه، برآوردهای تهدید را به انحراف کشانده و فرصتهای دیپلماتیک را محدود ساخته است.
✅ این مسئله بیش از هر جای دیگر در موضوع برنامه هستهای ایران مشهود است. با وجود سالها بازرسیهای شدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی و فقدان هرگونه مدرک قطعی دال بر تلاش برای تسلیحاتیسازی، برنامه هستهای ایران همچنان در گفتمان آمریکایی بهعنوان تهدیدی نظامی مخفی تصویر میشود.
✅ در واقع، این سوءبرداشتها توسط شبکهای لابیگر و عمیقاً ریشهدار ترویج میشوند؛ شبکهای متشکل از ایدئولوگهای نئومحافظهکار، مدافعان منافع صنایع اسلحهسازی و گروههای حامی اسرائیل که بهطور نظاممند ایران را بهعنوان دشمنی دائمی معرفی کردهاند. این شبکه گفتمانهای سیاسی را شکل داده، بر پوشش رسانهای مسلط شده و هزینههای سیاسی سنگینی بر مدافعان دیپلماسی در آمریکا تحمیل کرده است. مقابله با این شبکه، امروز وظیفهای حیاتی برای رهبری آمریکا به شمار میرود.
✅ اکنون، رئیسجمهور ترامپ در نقطهای تعیینکننده قرار دارد. برای دستیابی به توافقی پایدار و متوازن با ایران، باید بر این سامانه ریشهدار غلبه کند. روایتهایی که این سامانه ترویج میکند و ترسهایی که دامن میزند، باید صریحاً به چالش کشیده شوند. تعامل راهبردی باید جایگزین نمایشهای نمادین شود؛ و دیپلماسی باید در خدمت منافع ملی باشد، نه جنگهای ایدئولوژیک.
مقاله کامل:
https://avash.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C-76/12665-%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%DA%86%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%84-%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%B7%D9%84%D8%A8
27.04.202501:09
Israel’s primary concern is not Iran’s nuclear capabilities, but the prospect that Iran and the United States might become accustomed to resolving their differences through diplomacy.
For Israel, the danger lies not in the weapons Iran does not have, but in the erosion of a hostile U.S. posture that has long served Israeli strategic interests.
For decades, Israel has framed Iran as an existential threat, warning of an imminent nuclear apocalypse should Tehran ever achieve atomic capabilities. This narrative has been instrumental in anchoring U.S. foreign policy in a framework of distrust, containment, and pressure against Iran. By casting Iran as the ultimate rogue state, Israel has secured both material and diplomatic advantages: billions in military aid, unwavering political support, and the marginalization of regional competitors. The specter of a nuclear-armed Iran has been less a reflection of imminent reality than a necessary device to sustain a particular architecture of alliances and animosities.
However, Israel’s strategic anxiety runs deeper than centrifuges and enrichment levels. What truly unsettles Israeli policymakers is the idea that Washington and Tehran might, through persistent dialogue, recognize the mutual benefits of coexistence. Such normalization would weaken Israel’s role as the United States' indispensable partner in the Middle East. It would challenge the prevailing narrative that Israel stands alone against a monolithic, menacing Iran. It would also unlock diplomatic and economic opportunities for Iran, allowing it to gradually re-enter international markets and politics, reducing its isolation and, with it, Israel’s leverage.
Diplomacy threatens to reframe Iran not as an unchangeable villain, but as a rational actor with legitimate security concerns and interests. This shift would undercut decades of narrative investment by Israel and its allies in Washington. It would force a rebalancing of U.S. regional priorities, compelling policymakers to consider a more nuanced approach to Middle East security, one less centered on Israeli threat perceptions.
Israel’s concern, therefore, is not a hypothetical Iranian bomb. After all, Israel itself maintains a robust but undeclared nuclear arsenal and has long enjoyed strategic deterrence. Rather, the fear is that if dialogue succeeds, the U.S. will begin to perceive Iran as a complex state rather than a caricatured adversary. This would dilute Israel’s singular position in U.S. strategic calculations and complicate its ability to mobilize American power against Iranian influence.
Understanding this dynamic is crucial for anyone seeking to decipher the persistent resistance to U.S.-Iran engagement. The hostility is not fueled by nonproliferation concerns alone; it is a defense of a broader strategic status quo from which Israel derives considerable benefit.
If American policymakers fail to grasp this, they risk perpetuating unnecessary hostilities and forgoing opportunities for a more stable Middle East. Recognizing Israel’s deeper fears about diplomacy - and not merely about Iran’s capabilities - is the first step toward crafting a more independent, interest-driven U.S. foreign policy; One that is actually based on a clear-eyed assessment of opportunities for peace.
https://x.com/RezaNasri1/status/1916296990650208614?s=19
For Israel, the danger lies not in the weapons Iran does not have, but in the erosion of a hostile U.S. posture that has long served Israeli strategic interests.
For decades, Israel has framed Iran as an existential threat, warning of an imminent nuclear apocalypse should Tehran ever achieve atomic capabilities. This narrative has been instrumental in anchoring U.S. foreign policy in a framework of distrust, containment, and pressure against Iran. By casting Iran as the ultimate rogue state, Israel has secured both material and diplomatic advantages: billions in military aid, unwavering political support, and the marginalization of regional competitors. The specter of a nuclear-armed Iran has been less a reflection of imminent reality than a necessary device to sustain a particular architecture of alliances and animosities.
However, Israel’s strategic anxiety runs deeper than centrifuges and enrichment levels. What truly unsettles Israeli policymakers is the idea that Washington and Tehran might, through persistent dialogue, recognize the mutual benefits of coexistence. Such normalization would weaken Israel’s role as the United States' indispensable partner in the Middle East. It would challenge the prevailing narrative that Israel stands alone against a monolithic, menacing Iran. It would also unlock diplomatic and economic opportunities for Iran, allowing it to gradually re-enter international markets and politics, reducing its isolation and, with it, Israel’s leverage.
Diplomacy threatens to reframe Iran not as an unchangeable villain, but as a rational actor with legitimate security concerns and interests. This shift would undercut decades of narrative investment by Israel and its allies in Washington. It would force a rebalancing of U.S. regional priorities, compelling policymakers to consider a more nuanced approach to Middle East security, one less centered on Israeli threat perceptions.
Israel’s concern, therefore, is not a hypothetical Iranian bomb. After all, Israel itself maintains a robust but undeclared nuclear arsenal and has long enjoyed strategic deterrence. Rather, the fear is that if dialogue succeeds, the U.S. will begin to perceive Iran as a complex state rather than a caricatured adversary. This would dilute Israel’s singular position in U.S. strategic calculations and complicate its ability to mobilize American power against Iranian influence.
Understanding this dynamic is crucial for anyone seeking to decipher the persistent resistance to U.S.-Iran engagement. The hostility is not fueled by nonproliferation concerns alone; it is a defense of a broader strategic status quo from which Israel derives considerable benefit.
If American policymakers fail to grasp this, they risk perpetuating unnecessary hostilities and forgoing opportunities for a more stable Middle East. Recognizing Israel’s deeper fears about diplomacy - and not merely about Iran’s capabilities - is the first step toward crafting a more independent, interest-driven U.S. foreign policy; One that is actually based on a clear-eyed assessment of opportunities for peace.
https://x.com/RezaNasri1/status/1916296990650208614?s=19
24.04.202501:45
Secretary Rubio’s claim that Iran would be the only country enriching uranium without having nuclear weapons is simply untrue.
Countries such as Japan, Germany, the Netherlands, and Brazil maintain uranium enrichment programs for peaceful, civilian purposes. Even more interesting is the case of South Africa, which dismantled its nuclear weapons arsenal in the early 1990s yet retained its uranium enrichment program under international oversight. How is it that a former nuclear-armed state is allowed to enrich uranium, while Iran -;having never possessed nuclear weapons- is denied that same right?
The only path to an agreement is through abandoning the notion that Iran must be treated as an exception.
https://x.com/RezaNasri1/status/1915141177977999603?s=19
Countries such as Japan, Germany, the Netherlands, and Brazil maintain uranium enrichment programs for peaceful, civilian purposes. Even more interesting is the case of South Africa, which dismantled its nuclear weapons arsenal in the early 1990s yet retained its uranium enrichment program under international oversight. How is it that a former nuclear-armed state is allowed to enrich uranium, while Iran -;having never possessed nuclear weapons- is denied that same right?
The only path to an agreement is through abandoning the notion that Iran must be treated as an exception.
https://x.com/RezaNasri1/status/1915141177977999603?s=19
18.04.202515:33
ترجمه:
روبیو میگوید: «اروپاییها باید بهزودی تصمیم مهمی درباره بازگرداندن تحریمها بگیرند، زیرا عملکرد ایران بهوضوح با توافق کنونی سازگار نیست.»
اظهاراتی از این دست اعتماد را تضعیف میکند، درست زمانی که ایران در حال ارزیابی جدیت و اعتبار ایالات متحده برای دستیابی به توافقی منصفانه و متعادل است.
«توافق کنونی» که روبیو به آن اشاره میکند، برجام است که ایالات متحده بهصورت یکجانبه آن را ترک کرد و با نقض تعهدات خود، تحریمها را دوباره اعمال نمود. کشورهای اروپایی، هرچند بهصورت رسمی همچنان در توافق باقی ماندهاند، در عمل تحریمهای آمریکا را تسهیل کردند و صدها میلیارد دلار خسارت اقتصادی به ایران وارد ساختند.
کاهش تعهدات ایران واکنشی به این عدم پایبندی بود و مطابق با بند 36 برجام انجام شد که به طرفهای توافق اجازه میدهد در صورت عدم اجرای تعهدات توسط دیگر طرفها، اجرای تعهدات خود را بهصورت جزئی یا کامل متوقف کنند.
اروپاییها نمیتوانند بهصورت قانونی یا مشروع مکانیسم موسوم به «ماشه» را برای مجازات ایران به دلیل استفاده از حقوق خود در زمینه اقدامات جبرانی شناختهشدهاش تحت توافق فعال کنند.
روبیو با ترغیب اروپا به پیگیری این مسیر غیرقانونی در میانه مذاکرات فعال، در حال تضعیف شتاب دیپلماتیک و کاهش بیشتر اعتماد به فرآیند مذاکره است.
روبیو میگوید: «اروپاییها باید بهزودی تصمیم مهمی درباره بازگرداندن تحریمها بگیرند، زیرا عملکرد ایران بهوضوح با توافق کنونی سازگار نیست.»
اظهاراتی از این دست اعتماد را تضعیف میکند، درست زمانی که ایران در حال ارزیابی جدیت و اعتبار ایالات متحده برای دستیابی به توافقی منصفانه و متعادل است.
«توافق کنونی» که روبیو به آن اشاره میکند، برجام است که ایالات متحده بهصورت یکجانبه آن را ترک کرد و با نقض تعهدات خود، تحریمها را دوباره اعمال نمود. کشورهای اروپایی، هرچند بهصورت رسمی همچنان در توافق باقی ماندهاند، در عمل تحریمهای آمریکا را تسهیل کردند و صدها میلیارد دلار خسارت اقتصادی به ایران وارد ساختند.
کاهش تعهدات ایران واکنشی به این عدم پایبندی بود و مطابق با بند 36 برجام انجام شد که به طرفهای توافق اجازه میدهد در صورت عدم اجرای تعهدات توسط دیگر طرفها، اجرای تعهدات خود را بهصورت جزئی یا کامل متوقف کنند.
اروپاییها نمیتوانند بهصورت قانونی یا مشروع مکانیسم موسوم به «ماشه» را برای مجازات ایران به دلیل استفاده از حقوق خود در زمینه اقدامات جبرانی شناختهشدهاش تحت توافق فعال کنند.
روبیو با ترغیب اروپا به پیگیری این مسیر غیرقانونی در میانه مذاکرات فعال، در حال تضعیف شتاب دیپلماتیک و کاهش بیشتر اعتماد به فرآیند مذاکره است.
16.04.202503:23
Mr. @SteveWitkoff,
@SE_MiddleEast
To achieve a peaceful, stable, and prosperous Middle East, here's what needs to change:
1) Negotiate on behalf of the American people - not special interests: U.S. diplomacy should reflect your people's interests, not the agenda of lobbies that have profited for over four decades from sustained hostility toward Iran. A successful negotiation requires freeing U.S. foreign policy from the grip of actors who have systematically vilified Iran and undermined pragmatic engagement.
2) Don’t let domestic political pressures dictate the outcome - too much is on the line: Hardliners and anti-Iran lobbies in Washington will seek to derail the talks through fearmongering, disinformation, smear campaigns, and psychological tactics, including false parallels between @realDonaldTrump and Obama. These distractions must not drive U.S. policy. What’s needed is a focus on achieving a realistic, fair, balanced, and pragmatic agreement.
3) Base your stance on facts - not myths: Avoid recycling flawed narratives. For too long, flawed assumptions and a systematic vilification of Iran have replaced sound judgment. Instead, anchor your policy in on-the-ground realities and the lessons of past failures.
4) Recognize Iran’s security concerns: Iran’s regional posture is shaped by a history of war, threats, and encirclement. Ignoring this context leads to unrealistic demands. Acknowledge Iran’s legitimate need for defense and strategic deterrence to establish a credible and lasting understanding.
5) Prioritize mutual needs: Rather than making maximalist demands, offer reciprocal measures - such as credible verification in exchange for credible sanctions-lifting. This creates space for both sides to meet core interests.
6) Respect Iran’s cultural and political specificities: Avoid the language of threats and coercion. Such rhetoric fuels resistance and closes the space for compromise. Diplomatic gestures and cultural respect go farther than pressure in building durable trust.
7) Promote an inclusive regional vision: If peace and stability are to last, the regional order must be inclusive. A sustainable vision cannot rest on antagonizing one of the most pivotal actors in the region. Iran must be seen as a regional actor whose inclusion is essential to any enduring order.
You simply cannot secure a “Trump deal” by repeating the very mistakes that defined his predecessors’ failures.
https://x.com/RezaNasri1/status/1912251425427501396?s=19
@SE_MiddleEast
To achieve a peaceful, stable, and prosperous Middle East, here's what needs to change:
1) Negotiate on behalf of the American people - not special interests: U.S. diplomacy should reflect your people's interests, not the agenda of lobbies that have profited for over four decades from sustained hostility toward Iran. A successful negotiation requires freeing U.S. foreign policy from the grip of actors who have systematically vilified Iran and undermined pragmatic engagement.
2) Don’t let domestic political pressures dictate the outcome - too much is on the line: Hardliners and anti-Iran lobbies in Washington will seek to derail the talks through fearmongering, disinformation, smear campaigns, and psychological tactics, including false parallels between @realDonaldTrump and Obama. These distractions must not drive U.S. policy. What’s needed is a focus on achieving a realistic, fair, balanced, and pragmatic agreement.
3) Base your stance on facts - not myths: Avoid recycling flawed narratives. For too long, flawed assumptions and a systematic vilification of Iran have replaced sound judgment. Instead, anchor your policy in on-the-ground realities and the lessons of past failures.
4) Recognize Iran’s security concerns: Iran’s regional posture is shaped by a history of war, threats, and encirclement. Ignoring this context leads to unrealistic demands. Acknowledge Iran’s legitimate need for defense and strategic deterrence to establish a credible and lasting understanding.
5) Prioritize mutual needs: Rather than making maximalist demands, offer reciprocal measures - such as credible verification in exchange for credible sanctions-lifting. This creates space for both sides to meet core interests.
6) Respect Iran’s cultural and political specificities: Avoid the language of threats and coercion. Such rhetoric fuels resistance and closes the space for compromise. Diplomatic gestures and cultural respect go farther than pressure in building durable trust.
7) Promote an inclusive regional vision: If peace and stability are to last, the regional order must be inclusive. A sustainable vision cannot rest on antagonizing one of the most pivotal actors in the region. Iran must be seen as a regional actor whose inclusion is essential to any enduring order.
You simply cannot secure a “Trump deal” by repeating the very mistakes that defined his predecessors’ failures.
https://x.com/RezaNasri1/status/1912251425427501396?s=19


28.04.202502:30
پس از نخستین دیدار رسمی بیل کلینتون با نتانیاهو در سال ۱۹۹۶، گزارش شده که کلینتون رو به یکی از دستیارانش میکند و با انزجار میگوید: «اینجا چه کسی ابرقدرت است؟»
امروز، نتانیاهو که از دههها حمایت بیقید و شرط آمریکا سرمست شده، شمشیر برهنه در دست گرفته و به دونالد ترامپ فرمان میدهد که ایالات متحده چگونه باید مردم سیاست خود در قبال ایران را تنظیم کند. در واقع، دست مردم آمریکا را که میلیاردها دلار از مالیات خود برای حفظ او هزینه کردهاند گاز میگیرد. .
تصاحب آشکار حاکمیت ملی یک کشور همین شکلی است!
امروز، نتانیاهو که از دههها حمایت بیقید و شرط آمریکا سرمست شده، شمشیر برهنه در دست گرفته و به دونالد ترامپ فرمان میدهد که ایالات متحده چگونه باید مردم سیاست خود در قبال ایران را تنظیم کند. در واقع، دست مردم آمریکا را که میلیاردها دلار از مالیات خود برای حفظ او هزینه کردهاند گاز میگیرد. .
تصاحب آشکار حاکمیت ملی یک کشور همین شکلی است!
25.04.202513:31
ترجمه توییت:
آنچه از ایالات متحده در دوران ریاستجمهوری ترامپ انتظار میرود، نه زیادهخواهانه است و نه غیرمعقول. این انتظارات بر پایه عقل سلیم استوارند:
۱- از روایت شکستخورده و اسرائیلساختهای که از سال ۱۹۸۴ تاکنون، بارها هشدار داده ایران «تنها چند روز» با ساخت بمب اتم و نابودی جهان فاصله دارد، فاصله بگیرید. این روایت ترسمحور طی دههها بهشکلی خطرناک و تصاعدی تنشها را تشدید کرده و مانع از شکلگیری دیپلماسی مؤثر شده است.
اجازه ندهید لابیهای ذینفع و خاص، سیاست خارجی شما را تعیین کنند!
۲- ایران را بهعنوان کشوری مستقل، با قدمت و عزتمند به رسمیت بشناسید و به آن احترام بگذارید. این امر مستلزم آن است که جایگاه برابر ایران را به رسمیت بشناسید و حقوقش را طبق حقوق بینالملل بدون اعمال محدودیتهای استثنایی محترم بشمارید.
۳- روابط اقتصادی و تجاری میان ملتهای دو کشور را عادیسازی کنید. تقویت این روابط میتواند همکاری عملی، درک متقابل، و در نهایت کاهش تدریجی تنشها میان دولتها را بهدنبال داشته باشد — و موجب تقویت ثبات منطقهای و صلح و امنیت بینالمللی گردد.
در یک کلام: از روشهای شکستخورده دولتهای پیشین فاصله بگیرید. شاید اینبار نتیجه بدهد!
https://x.com/RezaNasri1/status/1915758659235447026?s=19
آنچه از ایالات متحده در دوران ریاستجمهوری ترامپ انتظار میرود، نه زیادهخواهانه است و نه غیرمعقول. این انتظارات بر پایه عقل سلیم استوارند:
۱- از روایت شکستخورده و اسرائیلساختهای که از سال ۱۹۸۴ تاکنون، بارها هشدار داده ایران «تنها چند روز» با ساخت بمب اتم و نابودی جهان فاصله دارد، فاصله بگیرید. این روایت ترسمحور طی دههها بهشکلی خطرناک و تصاعدی تنشها را تشدید کرده و مانع از شکلگیری دیپلماسی مؤثر شده است.
اجازه ندهید لابیهای ذینفع و خاص، سیاست خارجی شما را تعیین کنند!
۲- ایران را بهعنوان کشوری مستقل، با قدمت و عزتمند به رسمیت بشناسید و به آن احترام بگذارید. این امر مستلزم آن است که جایگاه برابر ایران را به رسمیت بشناسید و حقوقش را طبق حقوق بینالملل بدون اعمال محدودیتهای استثنایی محترم بشمارید.
۳- روابط اقتصادی و تجاری میان ملتهای دو کشور را عادیسازی کنید. تقویت این روابط میتواند همکاری عملی، درک متقابل، و در نهایت کاهش تدریجی تنشها میان دولتها را بهدنبال داشته باشد — و موجب تقویت ثبات منطقهای و صلح و امنیت بینالمللی گردد.
در یک کلام: از روشهای شکستخورده دولتهای پیشین فاصله بگیرید. شاید اینبار نتیجه بدهد!
https://x.com/RezaNasri1/status/1915758659235447026?s=19
19.04.202520:43
ترجمه:
نتانیاهو بیماری دروغگویی دارد. حتی بسیاری از اسرائیلیها این را میگویند. در طول سالها، رهبران غربی متعددی که در زمان تصدی خود علناً از او حمایت میکردند، در خفا او را دروغگو خواندهاند. برخی در میکروفونهای باز این را گفتند، برخی در مکالمات لو رفته، و دیگران در خاطرات خود پس از بازنشستگی. (یادتان هست وقتی سارکوزی به اوباما گفت: «نمیتوانم نتانیاهو را تحمل کنم، او دروغگوست»؟)
او کل حرفهاش را بر پایه دروغ، فریب و ترسپراکنی ساخته است. تنها در ۱۸ ماه گذشته، جهان دیده است که او با گستاخی درباره غزه دروغ میگوید—در روز روشن، جلوی دوربین، بدون شرم.
هیچ دلیلی برای باور کردن حتی یک کلمه از حرفهایش درباره ایران وجود ندارد. و مطلقاً هیچ دلیلی برای اجازه دادن به او برای شکل دادن به روایت نیست
نتانیاهو بیماری دروغگویی دارد. حتی بسیاری از اسرائیلیها این را میگویند. در طول سالها، رهبران غربی متعددی که در زمان تصدی خود علناً از او حمایت میکردند، در خفا او را دروغگو خواندهاند. برخی در میکروفونهای باز این را گفتند، برخی در مکالمات لو رفته، و دیگران در خاطرات خود پس از بازنشستگی. (یادتان هست وقتی سارکوزی به اوباما گفت: «نمیتوانم نتانیاهو را تحمل کنم، او دروغگوست»؟)
او کل حرفهاش را بر پایه دروغ، فریب و ترسپراکنی ساخته است. تنها در ۱۸ ماه گذشته، جهان دیده است که او با گستاخی درباره غزه دروغ میگوید—در روز روشن، جلوی دوربین، بدون شرم.
هیچ دلیلی برای باور کردن حتی یک کلمه از حرفهایش درباره ایران وجود ندارد. و مطلقاً هیچ دلیلی برای اجازه دادن به او برای شکل دادن به روایت نیست
18.04.202515:33
@SecRubio says: “Europeans, they have an important decision to make very soon on the snapback of sanctions because Iran is clearly out of compliance with the current deal.”
Statements like this erode trust, just as Iran is testing U.S. resolve to reach a fair and balanced new agreement.
The “current deal” Rubio references is the JCPOA, which the United States unilaterally abandoned - reimposing sanctions in violation of its commitments. European countries, though still parties to the agreement, effectively enabled U.S. sanctions, causing Iran hundreds of billions of dollars in economic losses.
Iran’s reduction of commitments came in reaction to this non-compliance and was carried out in accordance with paragraph 36 of the JCPOA, which grants participants the right to cease performance - partially or fully - when other parties fail to meet their obligations.
Europeans cannot legally or legitimately trigger the so-called snapback mechanism to penalize Iran for invoking its recognized remedial rights under the agreement.
By urging Europe to pursue this unlawful course during active talks, @SecRubio is undermining diplomatic https://x.com/RezaNasri1/status/1913227652099711417?s=19momentum and further eroding confidence in the negotiation process.
Statements like this erode trust, just as Iran is testing U.S. resolve to reach a fair and balanced new agreement.
The “current deal” Rubio references is the JCPOA, which the United States unilaterally abandoned - reimposing sanctions in violation of its commitments. European countries, though still parties to the agreement, effectively enabled U.S. sanctions, causing Iran hundreds of billions of dollars in economic losses.
Iran’s reduction of commitments came in reaction to this non-compliance and was carried out in accordance with paragraph 36 of the JCPOA, which grants participants the right to cease performance - partially or fully - when other parties fail to meet their obligations.
Europeans cannot legally or legitimately trigger the so-called snapback mechanism to penalize Iran for invoking its recognized remedial rights under the agreement.
By urging Europe to pursue this unlawful course during active talks, @SecRubio is undermining diplomatic https://x.com/RezaNasri1/status/1913227652099711417?s=19momentum and further eroding confidence in the negotiation process.


15.04.202515:40
در پاسخ به نیکی هیلی که گفته ایران تمام توافقات خود را تا کنون نقض کرده و قابل اعتماد نیست:
نیکی هیلی را به چالش میکشم که تنها یک توافق را نام ببرد که ایران آن را نقض کرده باشد — فقط یکی. این کارزار بیپایان دروغپردازی علیه ایران باید بالاخره جایی متوقف شود. سالهاست افرادی مانند نیکی هیلی با القای روایتهای نادرست، سیاست آمریکا در قبال ایران را به انحراف کشاندهاند؛ به زیان منافع ایالات متحده و امنیت بینالمللی.
نیکی هیلی را به چالش میکشم که تنها یک توافق را نام ببرد که ایران آن را نقض کرده باشد — فقط یکی. این کارزار بیپایان دروغپردازی علیه ایران باید بالاخره جایی متوقف شود. سالهاست افرادی مانند نیکی هیلی با القای روایتهای نادرست، سیاست آمریکا در قبال ایران را به انحراف کشاندهاند؛ به زیان منافع ایالات متحده و امنیت بینالمللی.
03.05.202506:33
در پاسخ به یکی از اعضای FDD که به طعنه به دکتر عراقچی گفته خوانش دقیقتری از انپیتی داشته باشد:
حتماً! بیایید خوانش دقیقتری از مفاد انپیتی داشته باشیم:
۱- بند چهارم معاهده (ماده IV) دارای زبانی گسترده و فراگیر است که «توسعه، تحقیق، تولید و استفاده» از انرژی هستهای برای اهداف صلحآمیز را در بر میگیرد. غنیسازی بخش اساسی فرآیند «تولید» محسوب میشود، چرا که اورانیوم را برای استفاده در راکتور آماده میسازد. نبود هرگونه منع صریح در مورد غنیسازی در متن معاهده، دلیلی بر شمول آن است.
۲- مقدمه معاهده هدف از آن را دسترسی همه کشورهای عضو به «منافع ناشی از کاربردهای صلحآمیز فناوری هستهای» عنوان میکند. بند دوم ماده IV کشورها را متعهد میسازد که «مبادله گستردهترین تجهیزات و فناوری ممکن» را تسهیل کنند، که منطقی است شامل ظرفیتهای غنیسازی نیز بشود، چرا که برای تولید انرژی هستهای حیاتیاند.
۳- معاهده NPT میان عدم اشاعه و ترویج فناوری صلحآمیز هستهای تعادل برقرار میکند. حذف غنیسازی این تعادل را از بین میبرد، کشورهای غیرهستهای را از یک ابزار اساسی توسعه انرژی محروم میسازد، و با اصل عدم تبعیض ماده IV در تعارض قرار میگیرد.
۴- بررسی روند نگارش معاهده نشان میدهد که تصمیمی آگاهانه برای مجاز دانستن فعالیتهای صلحآمیز هستهای تحت نظارت اتخاذ شده، نه ممنوعیت فناوریهای خاص. این مصالحه نشاندهنده تمایل به کنترل خطرات اشاعه از طریق راستیآزمایی است، نه از طریق محدودسازی فناوری.
۵- معاهده میان کشورهای دارای سلاح هستهای (آنهایی که پیش از ۱ ژانویه ۱۹۶۷ سلاح هستهای آزمایش کردهاند) و کشورهای فاقد آن، عمدتاً در حوزه تعهدات مربوط به سلاح تفاوت قائل میشود. کشورهای هستهای طبق ماده VI متعهد به خلع سلاحاند و کشورهای غیرهستهای طبق ماده II از دستیابی به سلاح منع شدهاند. با این حال، ماده IV به هر دو گروه «بدون تبعیض» حق دسترسی به فناوری صلحآمیز هستهای اعطا میکند.
۶- طبق کنوانسیون وین درباره حقوق معاهدات، تفسیر معاهدات باید با حسن نیت، بر اساس معنای عادی واژگان، در چارچوب متن و با توجه به هدف و موضوع معاهده انجام شود. بر این مبنا، غنیسازی بخش طبیعی حقوق مندرج در ماده IV است و با متن، زمینه و اهداف دوگانه معاهده NPT مطابقت دارد.
۷- ایران با وجود کاهش تعهداتش در چارچوب برجام، همچنان به معاهده NPT پایبند است. اقدامات ایران پاسخی حقوقی به نقض تعهدات سایر طرفها، بهویژه ایالات متحده، در اجرای برجام است و نقض NPT محسوب نمیشود.
معاهده انجام فعالیتهای صلحآمیز هستهای مانند غنیسازی اورانیوم را مجاز میداند، مشروط بر اینکه تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت گیرد؛ نهادی که تأیید کرده مواد هستهای ایران تحت حسابرسی باقی ماندهاند. اقداماتی مانند عبور از سقف غنیسازی، طبق ماده ۳۶ برجام، برگشتپذیر بوده و با هدف اعمال فشار بر سایر طرفها پس از خروج آمریکا و بازگرداندن تحریمها اتخاذ شدهاند. در نتیجه، ایران در حالی که به تعهدات اصلی NPT پایبند است، از مفاد برجام برای پیگیری حقوق خود بهره میبرد.
https://x.com/RezaNasri1/status/1918548895107281283?s=19
حتماً! بیایید خوانش دقیقتری از مفاد انپیتی داشته باشیم:
۱- بند چهارم معاهده (ماده IV) دارای زبانی گسترده و فراگیر است که «توسعه، تحقیق، تولید و استفاده» از انرژی هستهای برای اهداف صلحآمیز را در بر میگیرد. غنیسازی بخش اساسی فرآیند «تولید» محسوب میشود، چرا که اورانیوم را برای استفاده در راکتور آماده میسازد. نبود هرگونه منع صریح در مورد غنیسازی در متن معاهده، دلیلی بر شمول آن است.
۲- مقدمه معاهده هدف از آن را دسترسی همه کشورهای عضو به «منافع ناشی از کاربردهای صلحآمیز فناوری هستهای» عنوان میکند. بند دوم ماده IV کشورها را متعهد میسازد که «مبادله گستردهترین تجهیزات و فناوری ممکن» را تسهیل کنند، که منطقی است شامل ظرفیتهای غنیسازی نیز بشود، چرا که برای تولید انرژی هستهای حیاتیاند.
۳- معاهده NPT میان عدم اشاعه و ترویج فناوری صلحآمیز هستهای تعادل برقرار میکند. حذف غنیسازی این تعادل را از بین میبرد، کشورهای غیرهستهای را از یک ابزار اساسی توسعه انرژی محروم میسازد، و با اصل عدم تبعیض ماده IV در تعارض قرار میگیرد.
۴- بررسی روند نگارش معاهده نشان میدهد که تصمیمی آگاهانه برای مجاز دانستن فعالیتهای صلحآمیز هستهای تحت نظارت اتخاذ شده، نه ممنوعیت فناوریهای خاص. این مصالحه نشاندهنده تمایل به کنترل خطرات اشاعه از طریق راستیآزمایی است، نه از طریق محدودسازی فناوری.
۵- معاهده میان کشورهای دارای سلاح هستهای (آنهایی که پیش از ۱ ژانویه ۱۹۶۷ سلاح هستهای آزمایش کردهاند) و کشورهای فاقد آن، عمدتاً در حوزه تعهدات مربوط به سلاح تفاوت قائل میشود. کشورهای هستهای طبق ماده VI متعهد به خلع سلاحاند و کشورهای غیرهستهای طبق ماده II از دستیابی به سلاح منع شدهاند. با این حال، ماده IV به هر دو گروه «بدون تبعیض» حق دسترسی به فناوری صلحآمیز هستهای اعطا میکند.
۶- طبق کنوانسیون وین درباره حقوق معاهدات، تفسیر معاهدات باید با حسن نیت، بر اساس معنای عادی واژگان، در چارچوب متن و با توجه به هدف و موضوع معاهده انجام شود. بر این مبنا، غنیسازی بخش طبیعی حقوق مندرج در ماده IV است و با متن، زمینه و اهداف دوگانه معاهده NPT مطابقت دارد.
۷- ایران با وجود کاهش تعهداتش در چارچوب برجام، همچنان به معاهده NPT پایبند است. اقدامات ایران پاسخی حقوقی به نقض تعهدات سایر طرفها، بهویژه ایالات متحده، در اجرای برجام است و نقض NPT محسوب نمیشود.
معاهده انجام فعالیتهای صلحآمیز هستهای مانند غنیسازی اورانیوم را مجاز میداند، مشروط بر اینکه تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت گیرد؛ نهادی که تأیید کرده مواد هستهای ایران تحت حسابرسی باقی ماندهاند. اقداماتی مانند عبور از سقف غنیسازی، طبق ماده ۳۶ برجام، برگشتپذیر بوده و با هدف اعمال فشار بر سایر طرفها پس از خروج آمریکا و بازگرداندن تحریمها اتخاذ شدهاند. در نتیجه، ایران در حالی که به تعهدات اصلی NPT پایبند است، از مفاد برجام برای پیگیری حقوق خود بهره میبرد.
https://x.com/RezaNasri1/status/1918548895107281283?s=19


27.04.202517:13
Dr. Ali Akbar Salehi, head of the Iranology Foundation:
"In the wake of the tragic explosion and fire at Shahid Rajaee Port, the cherished body of Iran has been wounded, yet its spirit remains unshaken. Across the country, Iranians are expressing their solidarity and donating blood, sending new life coursing through the veins of this united nation.
This profound empathy and solidarity serve as a healing balm for the wounds of our homeland."
"In the wake of the tragic explosion and fire at Shahid Rajaee Port, the cherished body of Iran has been wounded, yet its spirit remains unshaken. Across the country, Iranians are expressing their solidarity and donating blood, sending new life coursing through the veins of this united nation.
This profound empathy and solidarity serve as a healing balm for the wounds of our homeland."
24.04.202515:23
لایک آقای دکتر عراقچی بر پاسخ به روبیو: تنها راه رسیدن به توافق، کنار گذاشتن این تصور نادرست است که با ایران میشود به عنوان یک «استثنا» رفتار کرد.
19.04.202507:33
ترجمه:
نکاتی برای افرادی در ایالات متحده که میخواهند با ایران به توافق برسند:
۱) با زبان احترام سخن بگویید و از تهدید و ارعاب پرهیز کنید.
۲) خواستههای غیرواقعی، غیرمنطقی یا غیرمرتبط را دنبال نکنید.
۳) به نتانیاهو گوش ندهید. او بهطور فعال در تلاش است تا آمریکا را به جنگ فاجعهبار دیگری در خاورمیانه بکشاند. چنین جنگی صرافا در خدمت منافع شخصی مخرب او خواهد بود.
۴) از توصیههای سمی دموکراتهای شکستخورده (از جمله جان کری)، FDD و UANI که اکنون با نومحافظهکاران جنگطلب و تندروهای اسرائیلی در یک اتحاد مصلحتی هستند تا مانع از شکلگیری هرگونه توافق در دولت ترامپ شوند، چشمپوشی کنید.
۵) مراقب E3، بهویژه بریتانیا باشید. آنها احساس تحقیر و کنار گذاشته شدن دارند و برای تضعیف هرگونه تلاش دیپلماتیک تردید نخواهند کرد.
۶) بر یک توافق عادلانه تمرکز کنید - توافقی که تضمین کند برنامه هستهای ایران غیرنظامی باقی میماند، در ازای لغو کامل تحریمها.
۷) یک تعامل مبتنی بر منافع متقابل طراحی کنید تا به ایران اطمینان دهد که نه رئیسجمهور ترامپ و نه جانشینان او بار دیگر از توافق خارج نخواهند شد.
۸) بزرگ فکر کنید. امنیت جهانی را بر فشارهای سیاسی داخلی اولویت دهید تا توافقی پایدار و باثبات حاصل شود.
نکاتی برای افرادی در ایالات متحده که میخواهند با ایران به توافق برسند:
۱) با زبان احترام سخن بگویید و از تهدید و ارعاب پرهیز کنید.
۲) خواستههای غیرواقعی، غیرمنطقی یا غیرمرتبط را دنبال نکنید.
۳) به نتانیاهو گوش ندهید. او بهطور فعال در تلاش است تا آمریکا را به جنگ فاجعهبار دیگری در خاورمیانه بکشاند. چنین جنگی صرافا در خدمت منافع شخصی مخرب او خواهد بود.
۴) از توصیههای سمی دموکراتهای شکستخورده (از جمله جان کری)، FDD و UANI که اکنون با نومحافظهکاران جنگطلب و تندروهای اسرائیلی در یک اتحاد مصلحتی هستند تا مانع از شکلگیری هرگونه توافق در دولت ترامپ شوند، چشمپوشی کنید.
۵) مراقب E3، بهویژه بریتانیا باشید. آنها احساس تحقیر و کنار گذاشته شدن دارند و برای تضعیف هرگونه تلاش دیپلماتیک تردید نخواهند کرد.
۶) بر یک توافق عادلانه تمرکز کنید - توافقی که تضمین کند برنامه هستهای ایران غیرنظامی باقی میماند، در ازای لغو کامل تحریمها.
۷) یک تعامل مبتنی بر منافع متقابل طراحی کنید تا به ایران اطمینان دهد که نه رئیسجمهور ترامپ و نه جانشینان او بار دیگر از توافق خارج نخواهند شد.
۸) بزرگ فکر کنید. امنیت جهانی را بر فشارهای سیاسی داخلی اولویت دهید تا توافقی پایدار و باثبات حاصل شود.
18.04.202515:20
پیشنهاد میکنم حتما سخنرانی زیبای دکتر صالحی عزیز - رئیس بنیاد ایرانشناسی - را بخوانید:
"اندیشه ایرانی، مجموعهای پراکنده از عناصر تصادفی نیست، بلکه نظامی هماهنگ و درهمتنیده از زیبایی و معناست. هر جزء از این فرهنگ ـ از خط نستعلیق تا معماری ایوانها و گنبدها و طاقها، از نگارگریهای ظریف تا بافت پیچیده فرش ایرانی، از نغمههای موسیقی سنتی تا غزلهای پرشور حافظ و سعدی و چینش گلها و گیاهان باغ ایرانی ـ بخشی از یک کل بزرگتر است که گویی همه این عناصر در تعاملی موزون با یکدیگرند. خط نستعلیق، با انحنای لطیف و جریان سیال خود، همان قوسی را میکشد که در طاقهای معماری سر بر آسمان میساید. هنر نگارگری، شعری بصری است که در غزلهای حافظ و مثنوی مولانا تجلی مییابد، و فرش ایرانی با تکرار موزون نقوش و اشکال هندسیاش، گویی گوشهای از دستگاههای موسیقی سنتی است که روح شنونده را به سیر آفاق معنوی به پرواز درمیآورد. این هماهنگی ظریف میان اجزای گوناگون «اندیشه ایرانی»، گواهی بر روح جستجوگر و مبتنیبر فلسفه وحدت وجود است."
https://www.isna.ir/news/1404012916119/%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%BA%D8%A7%DB%8C%D8%A8-%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85
"اندیشه ایرانی، مجموعهای پراکنده از عناصر تصادفی نیست، بلکه نظامی هماهنگ و درهمتنیده از زیبایی و معناست. هر جزء از این فرهنگ ـ از خط نستعلیق تا معماری ایوانها و گنبدها و طاقها، از نگارگریهای ظریف تا بافت پیچیده فرش ایرانی، از نغمههای موسیقی سنتی تا غزلهای پرشور حافظ و سعدی و چینش گلها و گیاهان باغ ایرانی ـ بخشی از یک کل بزرگتر است که گویی همه این عناصر در تعاملی موزون با یکدیگرند. خط نستعلیق، با انحنای لطیف و جریان سیال خود، همان قوسی را میکشد که در طاقهای معماری سر بر آسمان میساید. هنر نگارگری، شعری بصری است که در غزلهای حافظ و مثنوی مولانا تجلی مییابد، و فرش ایرانی با تکرار موزون نقوش و اشکال هندسیاش، گویی گوشهای از دستگاههای موسیقی سنتی است که روح شنونده را به سیر آفاق معنوی به پرواز درمیآورد. این هماهنگی ظریف میان اجزای گوناگون «اندیشه ایرانی»، گواهی بر روح جستجوگر و مبتنیبر فلسفه وحدت وجود است."
https://www.isna.ir/news/1404012916119/%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%BA%D8%A7%DB%8C%D8%A8-%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85


13.04.202520:50
مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، کویت و بحرین ـ که همگی عضو شورای همکاری خلیج فارس و از متحدان کلیدی عرب ایالات متحده هستند ـ از مذاکرات هستهای میان تهران و واشنگتن حمایت کردهاند. همه این کشورها چنین گفتگوهایی را به امنیت و ثبات منطقهای گره زدهاند و آن را ضروری میدانند.
اجماع بیسابقه منطقهای بر دیپلماسی، معادلات راهبردی را بازتعریف میکند. این همگرایی، پیامی قاطع به اخلالگران بالقوه ارسال میکند: عصر جدیدی فرا رسیده است؛ عصری مبتنی بر این آگاهی که امنیت منطقهای عمیقأ بههمپیوسته است و بهترین مسیر پیشبرد آن، تنشزدایی میان ایران و ایالات متحده است.
https://x.com/RezaNasri1/status/1911518247880728985?s=19
اجماع بیسابقه منطقهای بر دیپلماسی، معادلات راهبردی را بازتعریف میکند. این همگرایی، پیامی قاطع به اخلالگران بالقوه ارسال میکند: عصر جدیدی فرا رسیده است؛ عصری مبتنی بر این آگاهی که امنیت منطقهای عمیقأ بههمپیوسته است و بهترین مسیر پیشبرد آن، تنشزدایی میان ایران و ایالات متحده است.
https://x.com/RezaNasri1/status/1911518247880728985?s=19
显示 1 - 24 共 50
登录以解锁更多功能。