دو تا چایی ریخت، گفت: بیا بشین اینجا باهم غصه تو رو بخوریم؛ نگفت ناراحت نباش! نگفت حالا دیگه پیش اومده چیکار میشه کرد نگفت اینم میگذره، کلیشه تحویلم نداد. آدم باید یکیو داشته باشه بشینه باهاش غصه بخوره :)
21.04.202515:52
ویران شدن، تنها برای خانه اتفاق نمیافتد؛ من فروریختن یک نفر، آن هم با یک جمله را به چشم دیدهام.
21.04.202513:42
متاسفم برای نسخههای قبلی خودم که زیادی موندن، بیش از حد بخشیدن و فکر میکردن برای اینکه دوستداشتنی باشن باید از خودشون بگذرن...
21.04.202511:48
دیگر از «میگذرد» خبری نبود؛ هر غمی که میآمد، کماکان میماند.
21.04.202509:21
ولی باور کنید غم وزن داره! وقتی غمگینی کندتر میشی، اگر دراز کشیده باشی نمیتونی بلند شی، راه رفتنی دوست داری پخش زمین شی. اصلا انگار دستگاه پرس داره بهت فشار وارد میکنه.
21.04.202506:57
گاه اگر از دست ندهی، از دست میروی... #𝐒𝐓𝐎𝐑𝐘🤌🏼 𖦼siaho sefide