转发自:
انتشارات روزنه

09.05.202513:44
کسی تنهاست که کتاب نمیخواند...
ما آمدهایم تا در شلوغترین روزهای سال، برایت پناهی بسازیم از جنس کلمات.
کتابهایی که فکر میکنند، احساس دارند و گاهی به جای تو فریاد میزنند.
این ویدیو کوتاه ببینید! جاییست میان تصویر و واژه، روزنهای باز میشود به دنیایی دیگر.
اگر هنوز دنبال کتابی میگردی که تکانات بدهد، جایت اینجاست:
📍 نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
سالن شبستان، انتهای راهرو ۱۱/۱، غرفه ۷ — انتشارات روزنه
منتظرتان هستیم.
http://www.rowzanehnashr.com
ما آمدهایم تا در شلوغترین روزهای سال، برایت پناهی بسازیم از جنس کلمات.
کتابهایی که فکر میکنند، احساس دارند و گاهی به جای تو فریاد میزنند.
این ویدیو کوتاه ببینید! جاییست میان تصویر و واژه، روزنهای باز میشود به دنیایی دیگر.
اگر هنوز دنبال کتابی میگردی که تکانات بدهد، جایت اینجاست:
📍 نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
سالن شبستان، انتهای راهرو ۱۱/۱، غرفه ۷ — انتشارات روزنه
منتظرتان هستیم.
http://www.rowzanehnashr.com
05.05.202509:19
بیانیه آغاز اعتصاب غذای مطلب احمدیان
زندان اوین – اردیبهشت ۱۴۰۴
من، مطلب احمدیان، زندانی سیاسی کُرد، اکنون در چهلودو سالگی و در شانزدهمین سال حبس خود، تصمیم گرفتهام از دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، در اعتراض به نقض فاحش حق درمان و بیعدالتی مستمر دستگاه قضایی، دست به اعتصاب غذا بزنم.
من به جرم ایستادگی در برابر تبعیض، به ۳۰ سال حبس محکوم شدهام؛ نیمی از آن را تاکنون گذراندهام. در این سالها، از شکنجههای طاقتفرسا در سلول انفرادی و شکستن سه مهره از ستون فقراتم تا محرومیت از ابتداییترین حقوق انسانی، بارها مرز مرگ و زندگی را لمس کردهام. اما اکنون، وضعیت سلامت جسمیام به مرحله بحران رسیده است.
بر اساس نظر صریح پزشکان زندان، بهداری اوین، پزشکی قانونی و پزشکان معتمد دستگاه قضایی، به دلیل توده مشکوک در اثنیعشر، فتق شکمی، پارگی دیافراگم، شکستگی مهرههای کمر و نارسایی نخاعی، باید هرچه سریعتر تحت چندین عمل جراحی سنگین و پیدرپی قرار گیرم و دوران نقاهت را در شرایطی خارج از زندان سپری کنم.
علیرغم وثیقه ۵۰ میلیارد ریالی که تمامی توان خانوادهام را شامل میشود و کفالت هفت وکیل و کارمند رسمی دولت، دادستان تهران، بیهیچ توجیه قانونی و تنها با لجاجت سیاسی، با توقف حکم و اعزام من به بیرون از زندان برای درمان مخالفت کرده است.
من با آگاهی کامل از پیامدهای این تصمیم اعلام میکنم که این اعتصاب غذا صرفاً برای خودم نیست. این فریاد اعتراض علیه نظامی است که در ۴۶ سال گذشته حقوق و کرامت هزاران زندانی، بهویژه حق درمان را لگدمال کرده است.
مسئولیت هرگونه آسیبی که در پی این اعتصاب متوجه من شود، بر عهدهی قوه قضائیه، دادستان تهران و نهادهای امنیتی است. آنان باید پاسخگوی این بیعدالتی و پیامدهای آن باشند.
امروز از من تنها جان رنجورم باقی مانده؛ اما همین جان را به سلاحی برای افشاگری و اعتراض بدل میکنم. در برابر ظلم سکوت نخواهم کرد، حتی اگر بهایش جانم باشد.
مطلب احمدیان
زندان اوین – ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
@MahmoudianMeh
زندان اوین – اردیبهشت ۱۴۰۴
من، مطلب احمدیان، زندانی سیاسی کُرد، اکنون در چهلودو سالگی و در شانزدهمین سال حبس خود، تصمیم گرفتهام از دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، در اعتراض به نقض فاحش حق درمان و بیعدالتی مستمر دستگاه قضایی، دست به اعتصاب غذا بزنم.
من به جرم ایستادگی در برابر تبعیض، به ۳۰ سال حبس محکوم شدهام؛ نیمی از آن را تاکنون گذراندهام. در این سالها، از شکنجههای طاقتفرسا در سلول انفرادی و شکستن سه مهره از ستون فقراتم تا محرومیت از ابتداییترین حقوق انسانی، بارها مرز مرگ و زندگی را لمس کردهام. اما اکنون، وضعیت سلامت جسمیام به مرحله بحران رسیده است.
بر اساس نظر صریح پزشکان زندان، بهداری اوین، پزشکی قانونی و پزشکان معتمد دستگاه قضایی، به دلیل توده مشکوک در اثنیعشر، فتق شکمی، پارگی دیافراگم، شکستگی مهرههای کمر و نارسایی نخاعی، باید هرچه سریعتر تحت چندین عمل جراحی سنگین و پیدرپی قرار گیرم و دوران نقاهت را در شرایطی خارج از زندان سپری کنم.
علیرغم وثیقه ۵۰ میلیارد ریالی که تمامی توان خانوادهام را شامل میشود و کفالت هفت وکیل و کارمند رسمی دولت، دادستان تهران، بیهیچ توجیه قانونی و تنها با لجاجت سیاسی، با توقف حکم و اعزام من به بیرون از زندان برای درمان مخالفت کرده است.
من با آگاهی کامل از پیامدهای این تصمیم اعلام میکنم که این اعتصاب غذا صرفاً برای خودم نیست. این فریاد اعتراض علیه نظامی است که در ۴۶ سال گذشته حقوق و کرامت هزاران زندانی، بهویژه حق درمان را لگدمال کرده است.
مسئولیت هرگونه آسیبی که در پی این اعتصاب متوجه من شود، بر عهدهی قوه قضائیه، دادستان تهران و نهادهای امنیتی است. آنان باید پاسخگوی این بیعدالتی و پیامدهای آن باشند.
امروز از من تنها جان رنجورم باقی مانده؛ اما همین جان را به سلاحی برای افشاگری و اعتراض بدل میکنم. در برابر ظلم سکوت نخواهم کرد، حتی اگر بهایش جانم باشد.
مطلب احمدیان
زندان اوین – ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
@MahmoudianMeh
转发自:
استودیو پات

03.05.202513:36
🔴 تصمیمی برای مرگ...
📌 فیلمی از مهدی محمودیان/ به زودی در استودیو پات...
#استودیو_پات
#تصمیمی_برای_مرگ
#مهدی_محمودیان
#کرونادرایران
#کرونا
#واکسن_آمریکایی
#واکسن
@studio_patt
📌 فیلمی از مهدی محمودیان/ به زودی در استودیو پات...
#استودیو_پات
#تصمیمی_برای_مرگ
#مهدی_محمودیان
#کرونادرایران
#کرونا
#واکسن_آمریکایی
#واکسن
@studio_patt
27.04.202517:39
🔷زندان، جای ناقضان حقوق بشر است نه مدافعان آن
🔻بیانیهای از زندان اوین در اعتراض به ابطال پروانه وکالت محمد نجفی، وکیل زندانی
🔹تصمیم به ابطال پروانهی وکالت محمد نجفی، نه یک حادثهی حقوقی، که حلقهای از زنجیرهی سرکوب مدافعان آزادی و عدالت است. در کشوری که ناقضان حقوق بشر مصوناند و مدافعانش باید هزینه بدهند، ما زندانیان سیاسی زندان اوین، سکوت در برابر این بیعدالتی را خیانتی به آرمان عدالت میدانیم.
🔹اقدام اخیر در ابطال پروانهی وکالت آقای محمد نجفی، بیسابقه در یکی دو دههی اخیر و بهوضوح غیرقانونی و با انگیزههای سیاسی است؛ اقدامی که نه تنها ضربهای به حقوق قانونی جامعهی وکالت وارد میآورد، بلکه سرآغاز روندی خطرناک است که میتواند به سایر وکلا و مدافعان حقوق بشر نیز تسری یابد.
🔹در حالیکه این تصمیم در ظاهر آسیبی به صنف وکالت تلقی میشود، در واقع، تلاشی است برای محدود کردن وکلای مستقل و حقوقبشری و سلب حق دفاع آزادانه از شهروندان و متهمین؛ حقی که در هر نظام عدالتمحور، پایهایترین اصل محسوب میشود.
🔹محمد نجفی، وکیل شجاع و مدافع حقوق بشر، در سالهای فعالیت حقوقی خود، نه تنها در کنار زندانیان سیاسی و اجتماعی ایستاده، بلکه بهعنوان شخصیتی اخلاقی و متعهد، در دفاع از حقوق متهمان و قربانیان ظلم نقش برجستهای ایفا کرده است. او بارها به دلیل ایستادگی در برابر نهادهای امنیتی و دفاع از کسانی که صدایشان شنیده نمیشود، با تهدید، محاکمه و زندان روبهرو شده است.
🔹 ابطال پروانهی وکالت او، امتداد همان مسیر سرکوب و حذف وکلای مستقل است، و پیامی واضح دارد: دفاع از حقوق بشر در این کشور، هزینه دارد.
🔹این تصمیم ناعادلانه در حالی اتخاذ میشود که افرادی چون سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، که در پروندههای متعدد نقض فاحش حقوق بشر دست داشتهاند، نه تنها از حق وکالت محروم نشدهاند، بلکه در مواردی حتی مورد حمایت رسمی قرار گرفتهاند. مرتضوی با کارنامهای سنگین از سرکوب و شکنجه، نماد کامل تضاد ارزشها و تبعیض نهادینه در ساختار قضایی کشور است. در مقابل، محمد نجفی، با شجاعت و وجدان حرفهای، همواره در کنار مظلومان ایستاده و بیچشمداشت از آنان دفاع کرده است.
🔹این وارونگی آشکار در نظام ارزشگذاری، یعنی حمایت از ناقضان حقوق بشر و مجازات مدافعان آن، لکهای ننگین بر پیشانی نظام قضایی کشور است. البته باید یادآور شد که در دههی شصت، پروانهی وکالت دهها وکیل مستقل با بهانههای واهی و بهشیوهای ظالمانه باطل شده بود، اما در یکی دو دههی اخیر، چنین اقدامی بیسابقه بوده است. آنچه این رخداد را تلختر میکند، همراهی یک نهاد مدنی چون کانون وکلای دادگستری با این ظلم آشکار است؛ نهادی که باید مدافع حقوق صنفی و حرفهای اعضای خود باشد، اما در این مورد نه تنها سکوت کرده، بلکه در عمل با آن همراه شده است.
محمد نجفی، علاوه بر تعهد حرفهای، در زندان نیز چهرهای مهربان، همراه و انسانی بوده است. او با همدلی و دلسوزی، فضای سرد و بیروح زندان را انسانیتر کرده و همواره پشتیبان روحیهی همبندیهایش بوده است.
🔹ما پنج نفر، از تمامی وکلا، نهادهای حقوق بشری، و تمامی کسانی که به عدالت و اصول حقوق بشر باور دارند، میخواهیم که به این اقدام ظالمانه اعتراض کنند و با صدایی متحد، از حقوق حرفهای و قانونی محمد نجفی دفاع نمایند. اگر این ظلم آشکار، بدون واکنشی گسترده و پیگیرانه مواجه شود، بدون شک در آینده شاهد گسترش چنین روندهایی علیه دیگر وکلای مستقل خواهیم بود.
🔹این بیانیه، نه فقط در دفاع از محمد نجفی، بلکه فریادی است علیه تمام تلاشها برای خاموشکردن صدای عدالت، قانون، و حقوق بشر در این سرزمین.
ابوالفضل قدیانی – مصطفی تاجزاده – علیرضا بهشتی – سیامک ابراهیمی – مهدی محمودیان
زندان اوین – اردیبهشت ۱۴۰۴
@MahmoudianMeh
🔻بیانیهای از زندان اوین در اعتراض به ابطال پروانه وکالت محمد نجفی، وکیل زندانی
🔹تصمیم به ابطال پروانهی وکالت محمد نجفی، نه یک حادثهی حقوقی، که حلقهای از زنجیرهی سرکوب مدافعان آزادی و عدالت است. در کشوری که ناقضان حقوق بشر مصوناند و مدافعانش باید هزینه بدهند، ما زندانیان سیاسی زندان اوین، سکوت در برابر این بیعدالتی را خیانتی به آرمان عدالت میدانیم.
🔹اقدام اخیر در ابطال پروانهی وکالت آقای محمد نجفی، بیسابقه در یکی دو دههی اخیر و بهوضوح غیرقانونی و با انگیزههای سیاسی است؛ اقدامی که نه تنها ضربهای به حقوق قانونی جامعهی وکالت وارد میآورد، بلکه سرآغاز روندی خطرناک است که میتواند به سایر وکلا و مدافعان حقوق بشر نیز تسری یابد.
🔹در حالیکه این تصمیم در ظاهر آسیبی به صنف وکالت تلقی میشود، در واقع، تلاشی است برای محدود کردن وکلای مستقل و حقوقبشری و سلب حق دفاع آزادانه از شهروندان و متهمین؛ حقی که در هر نظام عدالتمحور، پایهایترین اصل محسوب میشود.
🔹محمد نجفی، وکیل شجاع و مدافع حقوق بشر، در سالهای فعالیت حقوقی خود، نه تنها در کنار زندانیان سیاسی و اجتماعی ایستاده، بلکه بهعنوان شخصیتی اخلاقی و متعهد، در دفاع از حقوق متهمان و قربانیان ظلم نقش برجستهای ایفا کرده است. او بارها به دلیل ایستادگی در برابر نهادهای امنیتی و دفاع از کسانی که صدایشان شنیده نمیشود، با تهدید، محاکمه و زندان روبهرو شده است.
🔹 ابطال پروانهی وکالت او، امتداد همان مسیر سرکوب و حذف وکلای مستقل است، و پیامی واضح دارد: دفاع از حقوق بشر در این کشور، هزینه دارد.
🔹این تصمیم ناعادلانه در حالی اتخاذ میشود که افرادی چون سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، که در پروندههای متعدد نقض فاحش حقوق بشر دست داشتهاند، نه تنها از حق وکالت محروم نشدهاند، بلکه در مواردی حتی مورد حمایت رسمی قرار گرفتهاند. مرتضوی با کارنامهای سنگین از سرکوب و شکنجه، نماد کامل تضاد ارزشها و تبعیض نهادینه در ساختار قضایی کشور است. در مقابل، محمد نجفی، با شجاعت و وجدان حرفهای، همواره در کنار مظلومان ایستاده و بیچشمداشت از آنان دفاع کرده است.
🔹این وارونگی آشکار در نظام ارزشگذاری، یعنی حمایت از ناقضان حقوق بشر و مجازات مدافعان آن، لکهای ننگین بر پیشانی نظام قضایی کشور است. البته باید یادآور شد که در دههی شصت، پروانهی وکالت دهها وکیل مستقل با بهانههای واهی و بهشیوهای ظالمانه باطل شده بود، اما در یکی دو دههی اخیر، چنین اقدامی بیسابقه بوده است. آنچه این رخداد را تلختر میکند، همراهی یک نهاد مدنی چون کانون وکلای دادگستری با این ظلم آشکار است؛ نهادی که باید مدافع حقوق صنفی و حرفهای اعضای خود باشد، اما در این مورد نه تنها سکوت کرده، بلکه در عمل با آن همراه شده است.
محمد نجفی، علاوه بر تعهد حرفهای، در زندان نیز چهرهای مهربان، همراه و انسانی بوده است. او با همدلی و دلسوزی، فضای سرد و بیروح زندان را انسانیتر کرده و همواره پشتیبان روحیهی همبندیهایش بوده است.
🔹ما پنج نفر، از تمامی وکلا، نهادهای حقوق بشری، و تمامی کسانی که به عدالت و اصول حقوق بشر باور دارند، میخواهیم که به این اقدام ظالمانه اعتراض کنند و با صدایی متحد، از حقوق حرفهای و قانونی محمد نجفی دفاع نمایند. اگر این ظلم آشکار، بدون واکنشی گسترده و پیگیرانه مواجه شود، بدون شک در آینده شاهد گسترش چنین روندهایی علیه دیگر وکلای مستقل خواهیم بود.
🔹این بیانیه، نه فقط در دفاع از محمد نجفی، بلکه فریادی است علیه تمام تلاشها برای خاموشکردن صدای عدالت، قانون، و حقوق بشر در این سرزمین.
ابوالفضل قدیانی – مصطفی تاجزاده – علیرضا بهشتی – سیامک ابراهیمی – مهدی محمودیان
زندان اوین – اردیبهشت ۱۴۰۴
@MahmoudianMeh


26.04.202517:41
🔷 افراد دارای گروه خونی +O در گیلان، تهران، یزد، همدان، کرمان، خراسان شمالی و اصفهان خون بدهند
سخنگوی سازمان انتقال خون ایران:
🔹شبکه ملی خونرسانی با استفاده از ذخایر استانهای همجوار استان هرمزگان به سرعت برای تامین خون مورد نیاز حادثه دیدگان بندر شهید رجایی اقدام کرده است.
🔹در پی وقوع حادثه، سازمان انتقال خون ایران با فعال کردن شبکه ملی خونرسانی، ارسال خون و فراورده های آن را از استانهای مختلف شروع کرد.
@MahmoudianMeh
سخنگوی سازمان انتقال خون ایران:
🔹شبکه ملی خونرسانی با استفاده از ذخایر استانهای همجوار استان هرمزگان به سرعت برای تامین خون مورد نیاز حادثه دیدگان بندر شهید رجایی اقدام کرده است.
🔹در پی وقوع حادثه، سازمان انتقال خون ایران با فعال کردن شبکه ملی خونرسانی، ارسال خون و فراورده های آن را از استانهای مختلف شروع کرد.
@MahmoudianMeh


24.04.202509:04
🔷 وزیر آموزش و پرورش باید سرباز آزادی و آگاهی باشد و نه مجیزه گو و سرباز نظامی ها
🔹وقتی وزیری با پیشینه نظامی بر مسند آموزش مینشیند، شگفت آور نیست که خود را «سرباز رادان» بخواند، نه پاسدار آگاهی و دانایی!
تفاهمنامه وزیر آموزش و پرورش با پلیس، سایه سنگین فضای امنیتی را بر سر مدارس و دانشآموزان میگسترد.
🔹دولت کنونی با این اقدامات خود را در جایگاهی قرار داده که حتی از سلف بیادعایش، که هیچ ادعایی در مخالفت با امنیتیسازی نداشت، در امنیتی و پادگانیکردن آموزش سبقت گرفته!
چند روز از موضع گیری و رویکرد تحقیرآمیز و سخیف وزیر آموزش و پرورش گذشته، و سکوت دولت، جز همنوایی و همدستی یا ناتوانی چه معنایی دارد؟
معلمان سرباز آزادی و آگاهی اند!
آموزش و پرورش بایستی چراغ اندیشه باشد و نه سنگری برای امنیتی سازی و خفقان و سرکوب.
#علیرضا_کاظمی
#آموزش_و_پرورش
@MahmoudianMeh
🔹وقتی وزیری با پیشینه نظامی بر مسند آموزش مینشیند، شگفت آور نیست که خود را «سرباز رادان» بخواند، نه پاسدار آگاهی و دانایی!
تفاهمنامه وزیر آموزش و پرورش با پلیس، سایه سنگین فضای امنیتی را بر سر مدارس و دانشآموزان میگسترد.
🔹دولت کنونی با این اقدامات خود را در جایگاهی قرار داده که حتی از سلف بیادعایش، که هیچ ادعایی در مخالفت با امنیتیسازی نداشت، در امنیتی و پادگانیکردن آموزش سبقت گرفته!
چند روز از موضع گیری و رویکرد تحقیرآمیز و سخیف وزیر آموزش و پرورش گذشته، و سکوت دولت، جز همنوایی و همدستی یا ناتوانی چه معنایی دارد؟
معلمان سرباز آزادی و آگاهی اند!
آموزش و پرورش بایستی چراغ اندیشه باشد و نه سنگری برای امنیتی سازی و خفقان و سرکوب.
#علیرضا_کاظمی
#آموزش_و_پرورش
@MahmoudianMeh
09.05.202512:44
🔷 شارلاتانهای فرهنگی، دهانهای اجارهای
✍مصطفا آلاحمد
🔹در دیکتاتوریهای تمامیتخواه به واسطهی دخالت ایدئولوژیِ طبقهی حاکم در گسترهی فرهنگ و هنر، طبقهای شکل میگیرد که میتوان آنها را شارلاتان charlatan فرهنگی نامید.
این شارلاتانها در نظامهای ناشایستسالار عرصه پیدا میکنند تا برای بهدست آوردن ثروت، شهرت یا قدرت با تظاهر به دانش، هنر یا مهارتهایی با نظامهای فاسد و دیکتاتوری همکاریهای پنهانی داشته باشند. شارلاتان فرهنگی به طور دائمی و با ماسک فرهنگ خود را مدافع آزادیخواهی جلوه میدهد. شارلاتان فرهنگی، گاه شهرت خود را از مخالفت با حکومتی که منفور شده به دست میآورد تا در بزنگاهی در جایگاه اپوزیسیون از همان ایدههای نظام دفاع کند و مردم را فریب دهد.
نظام به این افراد قلابی که سواد کافی ندارند، اما استعدادهایی در فریب دادن مردم دارند، اعتبار میدهد و ممکن است آن ها را به عنوان مخالفان خود نیز معرفی کند، سپس ایدههای خود را از زبان آنها بیان میکند و در واقع این شارلاتانها دهانهای اجارهای طبقهی حاکم میشوند. به این ترتیب حکومت در موقعیتهایی که میخواهد از خود ردپای تبلیغاتی به جا نگذارد از این دهانهای اجارهای که قبلا به عنوان مخالف خود به آنها اعتبار بخشیده استفاده میکند. شارلاتان فرهنگی حتی گاه اجازه دارد برخی جنایات رژیم را که بر همگان آشکار شده است، با پز مخالف بازگو کند و به این ترتیب جایگاه محکمی به عنوان اپوزیسیون پیدا کند. اما در موقعیتهایی که حکومت در مخمصههایی قرار میگیرد یا با اهداف تبلیغاتی، این چهرههای قلابی را خرج میکند و از آن جا که رژیم هرگاه اراده کند، میتواند این شارلاتانها را لو بدهد، شارلاتان فرهنگی نیز مجبور است در بزنگاه از ایدههای طبقهی حاکم، تمام قد دفاع کند و اینجاست که شارلاتان افشا میشود. واتسلاف هاول در این باره مینویسد:
افراد هر جایگاهی هم که در سلسله مراتب قدرت داشته باشند، نظام، فینفسه هیچ ارزشی برای آنها قائل نیست و آنها را صرفا به چشم سوخترسان و راهاندازهی اتوماتیسم مینگرد. از همین جاست که قدرتطلبی افراد، فقط تا جایی مجاز است که همسو و منطبق با اتوماتیسم نظام باشد.*
*واتسلاف هاول، قدرت بیقدرتان، ترجمه احسان کیانیخواه، نشر نو، صفحه ۳۳
@MahmoudianMeh
✍مصطفا آلاحمد
🔹در دیکتاتوریهای تمامیتخواه به واسطهی دخالت ایدئولوژیِ طبقهی حاکم در گسترهی فرهنگ و هنر، طبقهای شکل میگیرد که میتوان آنها را شارلاتان charlatan فرهنگی نامید.
این شارلاتانها در نظامهای ناشایستسالار عرصه پیدا میکنند تا برای بهدست آوردن ثروت، شهرت یا قدرت با تظاهر به دانش، هنر یا مهارتهایی با نظامهای فاسد و دیکتاتوری همکاریهای پنهانی داشته باشند. شارلاتان فرهنگی به طور دائمی و با ماسک فرهنگ خود را مدافع آزادیخواهی جلوه میدهد. شارلاتان فرهنگی، گاه شهرت خود را از مخالفت با حکومتی که منفور شده به دست میآورد تا در بزنگاهی در جایگاه اپوزیسیون از همان ایدههای نظام دفاع کند و مردم را فریب دهد.
نظام به این افراد قلابی که سواد کافی ندارند، اما استعدادهایی در فریب دادن مردم دارند، اعتبار میدهد و ممکن است آن ها را به عنوان مخالفان خود نیز معرفی کند، سپس ایدههای خود را از زبان آنها بیان میکند و در واقع این شارلاتانها دهانهای اجارهای طبقهی حاکم میشوند. به این ترتیب حکومت در موقعیتهایی که میخواهد از خود ردپای تبلیغاتی به جا نگذارد از این دهانهای اجارهای که قبلا به عنوان مخالف خود به آنها اعتبار بخشیده استفاده میکند. شارلاتان فرهنگی حتی گاه اجازه دارد برخی جنایات رژیم را که بر همگان آشکار شده است، با پز مخالف بازگو کند و به این ترتیب جایگاه محکمی به عنوان اپوزیسیون پیدا کند. اما در موقعیتهایی که حکومت در مخمصههایی قرار میگیرد یا با اهداف تبلیغاتی، این چهرههای قلابی را خرج میکند و از آن جا که رژیم هرگاه اراده کند، میتواند این شارلاتانها را لو بدهد، شارلاتان فرهنگی نیز مجبور است در بزنگاه از ایدههای طبقهی حاکم، تمام قد دفاع کند و اینجاست که شارلاتان افشا میشود. واتسلاف هاول در این باره مینویسد:
افراد هر جایگاهی هم که در سلسله مراتب قدرت داشته باشند، نظام، فینفسه هیچ ارزشی برای آنها قائل نیست و آنها را صرفا به چشم سوخترسان و راهاندازهی اتوماتیسم مینگرد. از همین جاست که قدرتطلبی افراد، فقط تا جایی مجاز است که همسو و منطبق با اتوماتیسم نظام باشد.*
*واتسلاف هاول، قدرت بیقدرتان، ترجمه احسان کیانیخواه، نشر نو، صفحه ۳۳
@MahmoudianMeh
04.05.202519:53
🔷«چرا بجای زندانی کردن منتقدین، به اصلاح رفتارهای نادرست مبادرت نمیکنید؟»
✍ اکبر دانش سرارودی
🔹هفته جاری را در حالی آغاز کردیم که در اولین روز آن دو تَن از غیورمردان سرزمین مان آقایان محمدباقر بختیار و محسن قشقایی را به جرم دفاع از قانون و قانونمداری راهی زندان نمودند!
🔹آقای محمدباقر بختیار که جوانیاش را در جنگ و دفاع از میهن گذرانده در حالی به زندان میرود تا سنین بازنشستگیاش را نیز در زندان بگذراند که جرم و خلافی جز تعهد و دلسوزی نسبت به کشورمان نداشته و ندارد
🔹همچنانکه آقای محسن قشقایی مظلومی که برای استفاده از حق اعتراض ۲۵ بهمنی به میدان آمده بود که تمام هماهنگیهای قانونیاش انجام گرفته بود و بدون اینکه هیچ جرمی مرتکب شده باشد در نهایت مظلومیت گرفتار قانون ستیزان شده است
🔹بله! تمام ابزار سلطه در اختیار شماست از ثروت و قدرت نظامی گرفته تا حُکم و دستگاه قضاء جهت مجازات و به زندان انداختن منتقدین! تا رسانههای فراگیر برای قلب واقعیات و وارونهسازی حقایق جهت مهندسی افکار عمومی!
🔹اینکه به جای توقف قانون ستیزی و پاسخگویی نسبت به یک حصر ۱۵ ساله ای که با هیچیک از قوانین همین نظام نیز سازگاری ندارد اقدام به دستگیری و مجازات کنشگران متدین و دلسوزی نمایید که عمدتاً از پیشکسوتان جهاد و شهادتند ثمری جز آسیب بیشتر به حیثیت همین نظامی ندارد که داعیه عدالت خواهی اش گوش فلک را نیز کر نموده است
🔹مگر هشدار قرآن نمیگوید: «مبادا دشمنی با برخی افراد شما را از مرز عدالت خارج کند!» (۸ مائده)
مگر صراحتاً از ما نمیخواهد تا «بر پاکنندهٔ عدل و داد بوده و گواهی دهنده به صدق باشیم، ولو اینکه به زیان خود یا والدین و نزدیکانمان باشد» (۱۳۵نساء)
🔹اگر اینگونه است چگونه میشود پرونده سازیهای صورت گرفته برای چنین دلسوزانِ خیرخواهی را با اینگونه تأکیدات خداوندی در راستی آزمایی ایمانِ مدعیانِ تقوا جمع بست؟!
🔹مگر خدا حتی سفارشِ سَدکنندگانِ راه مسجدالحرام (دشمنان مِیدانی پیامبر را) نمیکند تا مبادا در شرایط پیروزی و غلبه بر اوضاع، کوچکترین تعدّی و اجحاف و بیعدالتی در حقشان صورت گیرد؟! (۲مائده)
اگر یکی از مباحث مهم علماء بزرگ در قرون مختلف پرداختن به مبحث اصولی «مقاصد الشریعه» بوده تا قصد شارع در ابلاغ هر یک از احکام الهی جهت اجابت و نشستن به جان مخاطبین مورد توجه و عنایت همگان قرار گیرد؟
🔹آیا حال که «حُکم» (قضاء) و «اجرا» در اختیار فقهاء قرار گرفته نباید شاهد عملیاتی شدن نتایج آن مباحثی باشیم که بخشی از اوقات علماء اعصار مختلف را به خود اختصاص داده تا اگر مثلاً در بحث پوشش (حجاب) مرادِ شارع نمایش مرزبندی مشخصی جهت صیانت اهل ایمان از تعرض چشم و زبان هرزه گان بوده! به این نکته هم فکر کنیم که آیا قانون بدعت آمیز حجاب اجباری میتواند «مقصد شارع» از تشریع این مرزبندی را تأمین کند یا بالعکس؟! اینگونه تحقیر و تحمیلها موجب ایجاد دو قطبیهای زیان بار شده و کثیری را به لجاجت میکشاند؟
🔹در مسئله «مجازات» نیز اگر هدف «بازدارندگی» است
جدای از اینکه در برخوردهای متحکمانهٔ معطوف به فراخوان ۲۵ بهمن چیزی جز آسیب بیشتر به نظام مشاهده نمیشود! باید دید؛
اولاً آیا چنین احکامی موافق با تقوا و عدالتِ مورد تاکید خداوندی است یا نه؟
ثانیاً باید دید آیا به زندان انداختن و ایذاء این مجاهدان دلسوز و خیرخواه منجر به سکوت و مماشات شان میشود یا چون شیشهای شکسته آنان را تیزتر و با انگیزهتر میکند؟
🔹مگر خود رهبری بعد از آزادی از زندان شاه نگفته: «اگر فکر کنند میتوانند با زندان و زد وبند کسی را از هدف و فکرش باز دارند اشتباه است بلکه افراد هدفدار را در مسیرشان مصممتر میسازد، راه اصلاح این است که خودشان را اصلاح کنند و ظلم و ستم را رفع نمایند وگرنه سختگیریها نتیجه معکوس میدهد»
پس زندانی شدن این همه احرار و آزادگانی که دغدغهای جز سربلندی ایران و رفعت اسلام ندارند برای چیست و با کدام منطق قابل توجیه است؟
آیا این پرونده سازیها و برخوردهای غیر حقوقی ظالمانهٔ قُضات ذوب در حاکمیت، اَمثال آقایان بختیار و قشقایی را تبدیل به دوست میکند یا...؟
مگر قرآن نمیگوید «اگر بدی را به نیکی دفع کنید (محبت و اخلاق) بناگاه خواهید دید همان که بین تو و او دشمنی بود نیز گویی تبدیل به دوستی صمیمی شده است» (۳۵فصلت)
🔹لذا سؤال میکنم آیا نمیشد نحوهٔ برخورد با خانمها و آقایانی که در این دهه ها! تحت عناوین سیاسی عقیدتی زندانی شدهاند به گونهای باشد که اگر حرف حسابی دارند شنیده شود و اگر ناحساب بود با روشنگری و هدایت به حقیقت آنان را تبدیل به سربازانِ فداکاری برای قرار گرفتن در کنار خود کنید، نه اینکه رزمندگان و مدافعان سالهای سخت نظام را نیز به زندان انداخته و آنان را تبدیل به مخالفانی کنید که مظلومیت شان نیز رهایتان نخواهد کرد؟!
@MahmoudianMeh
✍ اکبر دانش سرارودی
🔹هفته جاری را در حالی آغاز کردیم که در اولین روز آن دو تَن از غیورمردان سرزمین مان آقایان محمدباقر بختیار و محسن قشقایی را به جرم دفاع از قانون و قانونمداری راهی زندان نمودند!
🔹آقای محمدباقر بختیار که جوانیاش را در جنگ و دفاع از میهن گذرانده در حالی به زندان میرود تا سنین بازنشستگیاش را نیز در زندان بگذراند که جرم و خلافی جز تعهد و دلسوزی نسبت به کشورمان نداشته و ندارد
🔹همچنانکه آقای محسن قشقایی مظلومی که برای استفاده از حق اعتراض ۲۵ بهمنی به میدان آمده بود که تمام هماهنگیهای قانونیاش انجام گرفته بود و بدون اینکه هیچ جرمی مرتکب شده باشد در نهایت مظلومیت گرفتار قانون ستیزان شده است
🔹بله! تمام ابزار سلطه در اختیار شماست از ثروت و قدرت نظامی گرفته تا حُکم و دستگاه قضاء جهت مجازات و به زندان انداختن منتقدین! تا رسانههای فراگیر برای قلب واقعیات و وارونهسازی حقایق جهت مهندسی افکار عمومی!
🔹اینکه به جای توقف قانون ستیزی و پاسخگویی نسبت به یک حصر ۱۵ ساله ای که با هیچیک از قوانین همین نظام نیز سازگاری ندارد اقدام به دستگیری و مجازات کنشگران متدین و دلسوزی نمایید که عمدتاً از پیشکسوتان جهاد و شهادتند ثمری جز آسیب بیشتر به حیثیت همین نظامی ندارد که داعیه عدالت خواهی اش گوش فلک را نیز کر نموده است
🔹مگر هشدار قرآن نمیگوید: «مبادا دشمنی با برخی افراد شما را از مرز عدالت خارج کند!» (۸ مائده)
مگر صراحتاً از ما نمیخواهد تا «بر پاکنندهٔ عدل و داد بوده و گواهی دهنده به صدق باشیم، ولو اینکه به زیان خود یا والدین و نزدیکانمان باشد» (۱۳۵نساء)
🔹اگر اینگونه است چگونه میشود پرونده سازیهای صورت گرفته برای چنین دلسوزانِ خیرخواهی را با اینگونه تأکیدات خداوندی در راستی آزمایی ایمانِ مدعیانِ تقوا جمع بست؟!
🔹مگر خدا حتی سفارشِ سَدکنندگانِ راه مسجدالحرام (دشمنان مِیدانی پیامبر را) نمیکند تا مبادا در شرایط پیروزی و غلبه بر اوضاع، کوچکترین تعدّی و اجحاف و بیعدالتی در حقشان صورت گیرد؟! (۲مائده)
اگر یکی از مباحث مهم علماء بزرگ در قرون مختلف پرداختن به مبحث اصولی «مقاصد الشریعه» بوده تا قصد شارع در ابلاغ هر یک از احکام الهی جهت اجابت و نشستن به جان مخاطبین مورد توجه و عنایت همگان قرار گیرد؟
🔹آیا حال که «حُکم» (قضاء) و «اجرا» در اختیار فقهاء قرار گرفته نباید شاهد عملیاتی شدن نتایج آن مباحثی باشیم که بخشی از اوقات علماء اعصار مختلف را به خود اختصاص داده تا اگر مثلاً در بحث پوشش (حجاب) مرادِ شارع نمایش مرزبندی مشخصی جهت صیانت اهل ایمان از تعرض چشم و زبان هرزه گان بوده! به این نکته هم فکر کنیم که آیا قانون بدعت آمیز حجاب اجباری میتواند «مقصد شارع» از تشریع این مرزبندی را تأمین کند یا بالعکس؟! اینگونه تحقیر و تحمیلها موجب ایجاد دو قطبیهای زیان بار شده و کثیری را به لجاجت میکشاند؟
🔹در مسئله «مجازات» نیز اگر هدف «بازدارندگی» است
جدای از اینکه در برخوردهای متحکمانهٔ معطوف به فراخوان ۲۵ بهمن چیزی جز آسیب بیشتر به نظام مشاهده نمیشود! باید دید؛
اولاً آیا چنین احکامی موافق با تقوا و عدالتِ مورد تاکید خداوندی است یا نه؟
ثانیاً باید دید آیا به زندان انداختن و ایذاء این مجاهدان دلسوز و خیرخواه منجر به سکوت و مماشات شان میشود یا چون شیشهای شکسته آنان را تیزتر و با انگیزهتر میکند؟
🔹مگر خود رهبری بعد از آزادی از زندان شاه نگفته: «اگر فکر کنند میتوانند با زندان و زد وبند کسی را از هدف و فکرش باز دارند اشتباه است بلکه افراد هدفدار را در مسیرشان مصممتر میسازد، راه اصلاح این است که خودشان را اصلاح کنند و ظلم و ستم را رفع نمایند وگرنه سختگیریها نتیجه معکوس میدهد»
پس زندانی شدن این همه احرار و آزادگانی که دغدغهای جز سربلندی ایران و رفعت اسلام ندارند برای چیست و با کدام منطق قابل توجیه است؟
آیا این پرونده سازیها و برخوردهای غیر حقوقی ظالمانهٔ قُضات ذوب در حاکمیت، اَمثال آقایان بختیار و قشقایی را تبدیل به دوست میکند یا...؟
مگر قرآن نمیگوید «اگر بدی را به نیکی دفع کنید (محبت و اخلاق) بناگاه خواهید دید همان که بین تو و او دشمنی بود نیز گویی تبدیل به دوستی صمیمی شده است» (۳۵فصلت)
🔹لذا سؤال میکنم آیا نمیشد نحوهٔ برخورد با خانمها و آقایانی که در این دهه ها! تحت عناوین سیاسی عقیدتی زندانی شدهاند به گونهای باشد که اگر حرف حسابی دارند شنیده شود و اگر ناحساب بود با روشنگری و هدایت به حقیقت آنان را تبدیل به سربازانِ فداکاری برای قرار گرفتن در کنار خود کنید، نه اینکه رزمندگان و مدافعان سالهای سخت نظام را نیز به زندان انداخته و آنان را تبدیل به مخالفانی کنید که مظلومیت شان نیز رهایتان نخواهد کرد؟!
@MahmoudianMeh
02.05.202518:33
🔹مهدی محمودیان : سرداران دزد کجایند؟!
«مهدی محمودیان» می گوید با وجود محکومیت قضائی «عیسی شریفی» و «اسماعیل احمدی مقدم»، دو دزد نجومی دارایی های عمومی کشور، کجا هستند چون اثری از این دو سردار در زندان های کشور نیست!
🔹سردار پاسدار «عیسی شریفی»، معاون شهرداری تهران در زمان شهرداری «محمدباقر قالیباف» که صد هزار میلیارد تومان گردش فساد مالی داشته و سردار پاسدار «اسماعیل احمدی مقدم»، فرمانده پیشین نیروی انتظامی، که در زمان او بیش از ۲ میلیارد یورو پول نقد گم شده و فقط به ۳ سال زندان محکومشده اما ۳ دقیقه هم زندان نبوده و از آنطرف در تبریز و ارومیه ۴ انگشت دزد یک روستایی را قطع می کنند
«مهدی محمودیان» پس از این افشاگری ها در زندان اوین به سر می برد۱
@MahmoudianMeh
«مهدی محمودیان» می گوید با وجود محکومیت قضائی «عیسی شریفی» و «اسماعیل احمدی مقدم»، دو دزد نجومی دارایی های عمومی کشور، کجا هستند چون اثری از این دو سردار در زندان های کشور نیست!
🔹سردار پاسدار «عیسی شریفی»، معاون شهرداری تهران در زمان شهرداری «محمدباقر قالیباف» که صد هزار میلیارد تومان گردش فساد مالی داشته و سردار پاسدار «اسماعیل احمدی مقدم»، فرمانده پیشین نیروی انتظامی، که در زمان او بیش از ۲ میلیارد یورو پول نقد گم شده و فقط به ۳ سال زندان محکومشده اما ۳ دقیقه هم زندان نبوده و از آنطرف در تبریز و ارومیه ۴ انگشت دزد یک روستایی را قطع می کنند
«مهدی محمودیان» پس از این افشاگری ها در زندان اوین به سر می برد۱
@MahmoudianMeh


27.04.202515:16
ایرانِ من تسلیت…
زهرا رهنورد
زندان اختر
شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
@MahmoudianMeh
زهرا رهنورد
زندان اختر
شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
@MahmoudianMeh


26.04.202515:40
🔷 هستی امیری، فعال سیاسی، به دلیل زمانبر بودن تودیع وثیقه بازداشت شد
🔹به گزارش امتداد، هستی امیری، فعال سیاسی امروز ششم اردیبهشت برای تفهیم اتهام به دادسرای مقدسی اوین مراجعه کرد. در پی این حضور، برای او قرار وثیقه تعیین شد و با توجه به زمانبر بودن تودیع وثیقه او بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
🔹بر اساس گزارشهای دریافتی، روز ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۳ مأموران وزارت اطلاعات با حضور در منزل خانم امیری در تهران، اقدام به بازرسی منزل و ضبط وسایل شخصی از جمله تلفن همراه او کردند. در این زمان، به وی اطلاع داده شد که پرونده قضایی جدیدی علیه او تشکیل شده است.
🔹خانم امیری که پیشتر در اعتراض به صدور احکام اعدام در مقابل زندان اوین حضور یافته بود، پس از احضار، روز شنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در دادسرای امنیت شهید مقدس حاضر و تفهیم اتهام شد. با وجود صدور قرار وثیقه ۱.۵ میلیارد تومانی و اما به دلیل زمانبر بودن روند تودیع وثیقه، او به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
🔹هستی امیری پیشتر نیز در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۳، در جریان اعتراضها به مسمومیت سریالی دانشآموزان، پس از مراجعه به شعبه اول اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و برای گذراندن دوره محکومیت قبلی به زندان منتقل شده بود. او در ۱۴ مرداد ماه ۱۴۰۳ آزاد شد. در زمان آزادی، تصویری از «پخشان عزیزی»، همبندی محکوم به اعدام خود، در دست داشت.
🔹ایشان پیش از این، در سال ۱۴۰۱ به دلیل فعالیتهای مدنی خود در دفاع از حق حیات و حقوق زنان، با اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم شده و شش ماه از این محکومیت را در زندان اوین سپری کرده بود.
@MahmoudianMeh
🔹به گزارش امتداد، هستی امیری، فعال سیاسی امروز ششم اردیبهشت برای تفهیم اتهام به دادسرای مقدسی اوین مراجعه کرد. در پی این حضور، برای او قرار وثیقه تعیین شد و با توجه به زمانبر بودن تودیع وثیقه او بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
🔹بر اساس گزارشهای دریافتی، روز ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۳ مأموران وزارت اطلاعات با حضور در منزل خانم امیری در تهران، اقدام به بازرسی منزل و ضبط وسایل شخصی از جمله تلفن همراه او کردند. در این زمان، به وی اطلاع داده شد که پرونده قضایی جدیدی علیه او تشکیل شده است.
🔹خانم امیری که پیشتر در اعتراض به صدور احکام اعدام در مقابل زندان اوین حضور یافته بود، پس از احضار، روز شنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در دادسرای امنیت شهید مقدس حاضر و تفهیم اتهام شد. با وجود صدور قرار وثیقه ۱.۵ میلیارد تومانی و اما به دلیل زمانبر بودن روند تودیع وثیقه، او به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
🔹هستی امیری پیشتر نیز در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۳، در جریان اعتراضها به مسمومیت سریالی دانشآموزان، پس از مراجعه به شعبه اول اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و برای گذراندن دوره محکومیت قبلی به زندان منتقل شده بود. او در ۱۴ مرداد ماه ۱۴۰۳ آزاد شد. در زمان آزادی، تصویری از «پخشان عزیزی»، همبندی محکوم به اعدام خود، در دست داشت.
🔹ایشان پیش از این، در سال ۱۴۰۱ به دلیل فعالیتهای مدنی خود در دفاع از حق حیات و حقوق زنان، با اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم شده و شش ماه از این محکومیت را در زندان اوین سپری کرده بود.
@MahmoudianMeh
转发自:
استودیو پات

21.04.202518:29
🔴 محیط غیرقابل زیست!
🎙️ معصومه ابتکار در گفتوگو با مهدی محمودیان
❎ در برنامه #سهراه_جمهوری
✅ #استودیو_پات
🔗فیلم کامل این برنامه را اینجا ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
🎙️ معصومه ابتکار در گفتوگو با مهدی محمودیان
❎ در برنامه #سهراه_جمهوری
✅ #استودیو_پات
🔗فیلم کامل این برنامه را اینجا ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
07.05.202517:43
نامه مصطفی تاج زاده برای همسرش
🔷فخری بسیار عزیزم
✍🏻سید مصطفی تاجزاده
🔹این چهلوپنجمین بار و سال است که با کمال مسرت، تولدت را تبریک میگویم و سلامتی، سربلندی و سعادت تو را از درگاه خداوند مهربان میخواهم. حضور گرم و حمایتگر تو در همه این سالها برایم مبارک بوده است، بهویژه در ایام ابتلا و سختی که به یاریام شتافتی، دستم را گرفتی و تنهایم نگذاشتی. شهادت میدهم که تو حق همسری را درباره من بهجا آوردی و مرا شرمنده محبتهای بیپایان خود کردی.
🔹قبل از جنبش سبز نیز تکیهگاهم بودی، اما بعد از کودتای انتخاباتی ۸۸ چه خوش درخشیدی؛ به من روحیه دادی؛ به زندگانیمان سامان بخشیدی؛ خانوادههای زندانیان سیاسی را با کمک یکیدو شیرزن دیگر گردهمآوردی؛ استبداد به اسم اسلام را پس زدی و سرکوبگران را رسوا ساختی.
🔹ایستادگی ۴۵ روزهات در انفرادی ۲الف اوین و بیاعتنائیات به محکومیت ۵ساله تعلیقیات، نمایانگر ایمان راسخ تو به راهی بود که انتخاب کرده بودی و بودیم؛ مسیر سبز آزادی.
🔹در همان سالها یکی از نگهبانان ۲الف، هنگام آوردن من به اتاق ملاقات، از سرسختی تو تعریف کرد و اینکه: "به خانم محتشمی گفتم صد رحمت به شوهرت! او با ما بهتر کنار میآمد و شما هیچرقم راه نمیآييد!"
🔹همین روحیه و عزت نفس موجب شد سربازان گمراه امام زمان از ساکت و منفعلکردن تو برای همیشه مأیوس شوند و چه خوب!
متن کامل را اینجا بخوانید
@MahmoudianMeh
🔷فخری بسیار عزیزم
✍🏻سید مصطفی تاجزاده
🔹این چهلوپنجمین بار و سال است که با کمال مسرت، تولدت را تبریک میگویم و سلامتی، سربلندی و سعادت تو را از درگاه خداوند مهربان میخواهم. حضور گرم و حمایتگر تو در همه این سالها برایم مبارک بوده است، بهویژه در ایام ابتلا و سختی که به یاریام شتافتی، دستم را گرفتی و تنهایم نگذاشتی. شهادت میدهم که تو حق همسری را درباره من بهجا آوردی و مرا شرمنده محبتهای بیپایان خود کردی.
🔹قبل از جنبش سبز نیز تکیهگاهم بودی، اما بعد از کودتای انتخاباتی ۸۸ چه خوش درخشیدی؛ به من روحیه دادی؛ به زندگانیمان سامان بخشیدی؛ خانوادههای زندانیان سیاسی را با کمک یکیدو شیرزن دیگر گردهمآوردی؛ استبداد به اسم اسلام را پس زدی و سرکوبگران را رسوا ساختی.
🔹ایستادگی ۴۵ روزهات در انفرادی ۲الف اوین و بیاعتنائیات به محکومیت ۵ساله تعلیقیات، نمایانگر ایمان راسخ تو به راهی بود که انتخاب کرده بودی و بودیم؛ مسیر سبز آزادی.
🔹در همان سالها یکی از نگهبانان ۲الف، هنگام آوردن من به اتاق ملاقات، از سرسختی تو تعریف کرد و اینکه: "به خانم محتشمی گفتم صد رحمت به شوهرت! او با ما بهتر کنار میآمد و شما هیچرقم راه نمیآييد!"
🔹همین روحیه و عزت نفس موجب شد سربازان گمراه امام زمان از ساکت و منفعلکردن تو برای همیشه مأیوس شوند و چه خوب!
متن کامل را اینجا بخوانید
@MahmoudianMeh
04.05.202511:29
🔷روایت« امتداد» از تشکیل پرونده علیه 17 وکیل دادگستری در مشهد:نقد حقوقی ممنوع/ اعلام جرم علیه پرسش/ اعلام جرم علیه پرسش انتقاد
✍🏻شادی مکی:
🔹سال 1402 بود که برای 17 وکیل دادگستری در مشهد پروندهای به شکایت اداره اطلاعات مشهد تشکیل و منجر به صدور قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست برای 15 نفر از آنها شد. در نهایت هم در دادگاه بدوی برای 12 نفر از وکلای مذکور حکم محکومیت صادر شد.
🔹این وکلا به امتداد توضیح میدهند که اگرچه پرونده مذکور به بهانه نقدهای حقوقی آنها درباره اعدام محمد قبادلو یکی از محکومان اعتراضات 1401 تشکیل شد اما این تازه آغاز ماجرا بوده و تمام اظهارنظرهای منتشر شده توسط آنها در فضای مجازی درباره مسائل روز جامعه و حتی در مواردی مسائل غیر مرتبط با مسائل جامعه نیز به عنوان سند در پرونده آنها قرار گرفته است.
🔹شکایت علیه این وکلا د ر حالی صورت گرفته است که در هیچیک از قوانین کشور اظهارنظر درباره مسائل مختلف جامعه، طرح سوال و بهویژه نقدها و تحلیلهای تخصصی و حرفهای و در یک کلام آزادی بیان جرم انگاری نشده است. حالا باید این سوال را پرسید که آیا وکلای مورد شکایت در این پرونده دست به نقض قوانین زدهاند یا طرف دیگر این پرونده؟
🔹امین شهلا یکی از وکلا با اشاره به صدور کیفر خواست برای 4 نفر از 17 وکیل دادگستری، در مرحله مقدماتی، عنوان میکند:ـ« بهواسطه اینکه بازپرس رسیدگیکننده، قائل به وقوع جرم نبود برای سایر همکاران از جمله بنده در سال 1403 قرار منع تعقیب صادر شد. اما به لحاظ سلسله مراتب قانون آیین دادرسی کیفری لازم بود نماینده دادستان با این قرار موافقت کند اما نماینده دادستان با قرار صادر شده مخالفت کرد . با توجه به وقوع اختلاف میان بازپرس و نماینده دادستان، پرونده برای حل اختلاف به «شعبه ۵ دادگاه انقلاب مشهد» ارجاع شد و قاضی شعبه هم نظر نماینده دادستان را تایید و اعلام کرد که باید قرار منع تعقیب نقض شده و برای همه وکلا طرف شکایت در این پرونده، قرار جلب به دادرسی صادر شود.»
🔹بعد از این اعلام نظر همه وکلا توسط بازپرس احضار و تحت عنوان «تبلیغ علیه نظام» موضوع ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی ، تفهیم اتهام میشوند. شهلا اضافه میکند:«در آنجا ما دفاعیاتمان را ارائه دادیم اما جالب بود که پرونده ما برای رسیدگی به همان شعبه 5 دادگاه انقلاب که پیشتر قرار منع تعقیب ما را نپذیرفته بود ارجاع شد. فرایند رسیدگی طی دو روز انجام شد. و نهایتاً ، در تاریخ ۲۵ و ۲۶ فروردینماه 1404 رأی شعبه ۵ دادگاه انقلاب صادر شد. »
🔹شهلا درباه پرونده خودش میگوید:« اتهام من هم تبلیغ علیه نظام، است. زمان قرائت رای متوجه شدم که حمایت من از افرادی که دادگاه آنها را محکومین امنیتی خوانده بود، مانند آقای موسوی، خانم رهنورد، آقایان علیکردی و حکمآبادی در پستهای اینستاگرامیام از جمله مواردی بوده است که اتهام تبلیغ علیه نظام را متوجه من کرده است.»
🔹فرزانه صفری یکی دیگر از این وکلا به احضار خود و همکارانش به شعبه مربوطه د ر تابستان 1403 اشاره میکند: « در پرونده من تنها سند مرتبط با موضوع اعدام محمد قبادلو در این پرونده اسکرینشاتی است که از توییت دکتر برهانی تهیه و استوری کرده بودم. در این توییت، برهانی با اشاره به پذیرش اعاده دادرسی پرونده قبادلو در دیوان عالی کشور، تاکید کرده بود که این اعدام نباید انجام میشد . بخش عمدهای از پروندهام اما ارتباطی با این موضوع نداشت. به عنوان مثال از تصاویر طبیعتگردیام ، اظهار نظرهای شخصی من در خصوص مسائل سیاسی و اجتماعی و حتی موضوعاتی کاملاً بیارتباط با اینگونه مسائل اسکرینشات تهیه و در پرونده ثبت کرده بودند.»
متن کامل
@MahmoudianMeh
✍🏻شادی مکی:
🔹سال 1402 بود که برای 17 وکیل دادگستری در مشهد پروندهای به شکایت اداره اطلاعات مشهد تشکیل و منجر به صدور قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست برای 15 نفر از آنها شد. در نهایت هم در دادگاه بدوی برای 12 نفر از وکلای مذکور حکم محکومیت صادر شد.
🔹این وکلا به امتداد توضیح میدهند که اگرچه پرونده مذکور به بهانه نقدهای حقوقی آنها درباره اعدام محمد قبادلو یکی از محکومان اعتراضات 1401 تشکیل شد اما این تازه آغاز ماجرا بوده و تمام اظهارنظرهای منتشر شده توسط آنها در فضای مجازی درباره مسائل روز جامعه و حتی در مواردی مسائل غیر مرتبط با مسائل جامعه نیز به عنوان سند در پرونده آنها قرار گرفته است.
🔹شکایت علیه این وکلا د ر حالی صورت گرفته است که در هیچیک از قوانین کشور اظهارنظر درباره مسائل مختلف جامعه، طرح سوال و بهویژه نقدها و تحلیلهای تخصصی و حرفهای و در یک کلام آزادی بیان جرم انگاری نشده است. حالا باید این سوال را پرسید که آیا وکلای مورد شکایت در این پرونده دست به نقض قوانین زدهاند یا طرف دیگر این پرونده؟
🔹امین شهلا یکی از وکلا با اشاره به صدور کیفر خواست برای 4 نفر از 17 وکیل دادگستری، در مرحله مقدماتی، عنوان میکند:ـ« بهواسطه اینکه بازپرس رسیدگیکننده، قائل به وقوع جرم نبود برای سایر همکاران از جمله بنده در سال 1403 قرار منع تعقیب صادر شد. اما به لحاظ سلسله مراتب قانون آیین دادرسی کیفری لازم بود نماینده دادستان با این قرار موافقت کند اما نماینده دادستان با قرار صادر شده مخالفت کرد . با توجه به وقوع اختلاف میان بازپرس و نماینده دادستان، پرونده برای حل اختلاف به «شعبه ۵ دادگاه انقلاب مشهد» ارجاع شد و قاضی شعبه هم نظر نماینده دادستان را تایید و اعلام کرد که باید قرار منع تعقیب نقض شده و برای همه وکلا طرف شکایت در این پرونده، قرار جلب به دادرسی صادر شود.»
🔹بعد از این اعلام نظر همه وکلا توسط بازپرس احضار و تحت عنوان «تبلیغ علیه نظام» موضوع ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی ، تفهیم اتهام میشوند. شهلا اضافه میکند:«در آنجا ما دفاعیاتمان را ارائه دادیم اما جالب بود که پرونده ما برای رسیدگی به همان شعبه 5 دادگاه انقلاب که پیشتر قرار منع تعقیب ما را نپذیرفته بود ارجاع شد. فرایند رسیدگی طی دو روز انجام شد. و نهایتاً ، در تاریخ ۲۵ و ۲۶ فروردینماه 1404 رأی شعبه ۵ دادگاه انقلاب صادر شد. »
🔹شهلا درباه پرونده خودش میگوید:« اتهام من هم تبلیغ علیه نظام، است. زمان قرائت رای متوجه شدم که حمایت من از افرادی که دادگاه آنها را محکومین امنیتی خوانده بود، مانند آقای موسوی، خانم رهنورد، آقایان علیکردی و حکمآبادی در پستهای اینستاگرامیام از جمله مواردی بوده است که اتهام تبلیغ علیه نظام را متوجه من کرده است.»
🔹فرزانه صفری یکی دیگر از این وکلا به احضار خود و همکارانش به شعبه مربوطه د ر تابستان 1403 اشاره میکند: « در پرونده من تنها سند مرتبط با موضوع اعدام محمد قبادلو در این پرونده اسکرینشاتی است که از توییت دکتر برهانی تهیه و استوری کرده بودم. در این توییت، برهانی با اشاره به پذیرش اعاده دادرسی پرونده قبادلو در دیوان عالی کشور، تاکید کرده بود که این اعدام نباید انجام میشد . بخش عمدهای از پروندهام اما ارتباطی با این موضوع نداشت. به عنوان مثال از تصاویر طبیعتگردیام ، اظهار نظرهای شخصی من در خصوص مسائل سیاسی و اجتماعی و حتی موضوعاتی کاملاً بیارتباط با اینگونه مسائل اسکرینشات تهیه و در پرونده ثبت کرده بودند.»
متن کامل
@MahmoudianMeh
30.04.202518:20
🔷نام او «مطلب» است؛ اما هزاران فریاد ناگفته را در دل دارد.
✍مهدی محمودیان
🔹در اتاقی از زندان اوین، کنار من جوانی زندگی میکند که هر روز مقابل چشمانم آب میشود. نامش «مطلب احمدیان» است. ۱۶ سال است که در زندان بهسر میبرد. وقتی بازداشت شد، بیش از ۲۵ سال نداشت؛ حالا ۴۲ ساله است. تمام جوانیاش را میان دیوارهای بلند و سلولهای سرد گذرانده. هیچ قتل و جنایتی در پروندهاش نیست. هیچ خونی بر زمین نریخته. اما چنان تاوانی میپردازد که گویی دستگاه امنیتی و قضایی تصمیم گرفتهاند انتقام همهی اعتراضات و تمام نافرمانیها را یکجا از او بگیرند.
🔹مطلب، فرزند روستاست؛ زادهی کوه و دشت. از کودکی کار کرده و نگذاشته سختیها زندگیاش را بشکنند، زندان هم او را نشکسته است اما شکنجهگران استخوانبندیاش را، سلامتیاش را، شکستهاند و امروز، او با بدنی پر از زخم و درد ــ حاصل دو سال سلول انفرادی، تودهای در اثنیعشر، دستگاه گوارشی ویران، فتق پارهشده و کمری که در همان سلولها شکست ــ در میانهی بحرانی حیاتی قرار دارد.
🔹پزشکی قانونی به صراحت اعلام کرده که ادامه حبس برای او ممکن نیست و باید برای درمان فورا از زندان مرخص شود؛ حتی پزشکان معتمد دستگاه قضایی نیز همین را تأیید کردهاند. اما دادستان، با لجاجتی دونِ شأن انسان، همچنان با توقف موقت حکم مطلب مخالفت میکند.
🔹آیا عدالت چنین است؟
آیا آنانی که میلیاردها تومان از بیتالمال دزدیدند، جان و مال مردم را به یغما بردند و با وثیقههای سنگین، مرخصیهای متعدد و «عفوهای ویژه» آزاد شدند، از مطلب بیگناهتر بودند؟
آیا جرم مطلب، تنها روستازاده بودن است؟
اینکه خانوادهاش برای تأمین وثیقهی ۵ میلیارد تومانی، تمام خانههای سادهی خواهر، برادر و مادرش را رهن گذاشتهاند اما هنوز کافی نیست، چون دادستان میگوید: «پول بیشتری بیاورید»؟
🔹چرا دستگاه قضا فقط با فقرا قاطع است، و فقط با بیقدرتان قانونمدار؟
در این سالها، دهها مفسد با سلام و صلوات و تبریک عید، از زندان آزاد شدند. اما مطلب، با بدنی که زیر شکنجه خم شده، با آنکه همهی دارایی خانوادهاش را وثیقه گذاشتهاند و هفت نفر از وکلا و کارمندان دولت را به عنوان کفیل معرفی کرده، و با وجود هشدارهای پزشکان مورد اعتماد قوه قضاییه، همچنان در زندان است و حکمش حتی موقتا متوقف نمیشود.
🔹حالا که آخرین روزنهها نیز بسته شده، تصمیم گرفته از شنبه دست به اعتصاب غذا بزند؛ اعتصاب تر. یعنی فقط آب، نمک و چند حبه قند؛ و نه چیز دیگر. این تصمیم کسی است که هر آنچه داشته از او گرفتهاند، و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.
🔹ما را ببخشید اگر فریادمان تلخ است.
ما را ببخشید اگر زبانمان آغشته به خشم شده است.
اما دستگاه قضایی و امنیتی، دیگر نه قانون اجرا میکند و نه عدالت. فقط انتقام میگیرد؛ انتقام از صداهایی که باید خاموش میشدند، اما هنوز حرف میزنند؛ از انسانهایی که باید له میشدند، اما هنوز نفس میکشند.
این انتقام، رسم جمهوری اسلامیست. اگر نیست، پس بگویید: چرا مطلب احمدیان هنوز در زندان است؟
🔹نام او «مطلب» است، اما هزاران فریاد ناگفته را در دل دارد.
من اینجا هستم، در همان اتاق، و هر روز میبینم که چگونه دارد آب میشود.
بدانید که اینبار نیز، نه فقط یک «خطا»، بلکه در حال ارتکاب «جنایتی» دیگر هستید.
جناب دادستان این جنایت را متوقف کنید و اجازه بدهید درمان مطلب احمدیان که به گفته پزشکی قانونی، پزشکان زندان و پزشکان معتمدتان در زندان امکان پذیر نیست در بیرون زندان ادامه پیدا کند، دست از لجاجت بردارید؛ جان یک انسان در خطر است.
@MahmoudianMeh
✍مهدی محمودیان
🔹در اتاقی از زندان اوین، کنار من جوانی زندگی میکند که هر روز مقابل چشمانم آب میشود. نامش «مطلب احمدیان» است. ۱۶ سال است که در زندان بهسر میبرد. وقتی بازداشت شد، بیش از ۲۵ سال نداشت؛ حالا ۴۲ ساله است. تمام جوانیاش را میان دیوارهای بلند و سلولهای سرد گذرانده. هیچ قتل و جنایتی در پروندهاش نیست. هیچ خونی بر زمین نریخته. اما چنان تاوانی میپردازد که گویی دستگاه امنیتی و قضایی تصمیم گرفتهاند انتقام همهی اعتراضات و تمام نافرمانیها را یکجا از او بگیرند.
🔹مطلب، فرزند روستاست؛ زادهی کوه و دشت. از کودکی کار کرده و نگذاشته سختیها زندگیاش را بشکنند، زندان هم او را نشکسته است اما شکنجهگران استخوانبندیاش را، سلامتیاش را، شکستهاند و امروز، او با بدنی پر از زخم و درد ــ حاصل دو سال سلول انفرادی، تودهای در اثنیعشر، دستگاه گوارشی ویران، فتق پارهشده و کمری که در همان سلولها شکست ــ در میانهی بحرانی حیاتی قرار دارد.
🔹پزشکی قانونی به صراحت اعلام کرده که ادامه حبس برای او ممکن نیست و باید برای درمان فورا از زندان مرخص شود؛ حتی پزشکان معتمد دستگاه قضایی نیز همین را تأیید کردهاند. اما دادستان، با لجاجتی دونِ شأن انسان، همچنان با توقف موقت حکم مطلب مخالفت میکند.
🔹آیا عدالت چنین است؟
آیا آنانی که میلیاردها تومان از بیتالمال دزدیدند، جان و مال مردم را به یغما بردند و با وثیقههای سنگین، مرخصیهای متعدد و «عفوهای ویژه» آزاد شدند، از مطلب بیگناهتر بودند؟
آیا جرم مطلب، تنها روستازاده بودن است؟
اینکه خانوادهاش برای تأمین وثیقهی ۵ میلیارد تومانی، تمام خانههای سادهی خواهر، برادر و مادرش را رهن گذاشتهاند اما هنوز کافی نیست، چون دادستان میگوید: «پول بیشتری بیاورید»؟
🔹چرا دستگاه قضا فقط با فقرا قاطع است، و فقط با بیقدرتان قانونمدار؟
در این سالها، دهها مفسد با سلام و صلوات و تبریک عید، از زندان آزاد شدند. اما مطلب، با بدنی که زیر شکنجه خم شده، با آنکه همهی دارایی خانوادهاش را وثیقه گذاشتهاند و هفت نفر از وکلا و کارمندان دولت را به عنوان کفیل معرفی کرده، و با وجود هشدارهای پزشکان مورد اعتماد قوه قضاییه، همچنان در زندان است و حکمش حتی موقتا متوقف نمیشود.
🔹حالا که آخرین روزنهها نیز بسته شده، تصمیم گرفته از شنبه دست به اعتصاب غذا بزند؛ اعتصاب تر. یعنی فقط آب، نمک و چند حبه قند؛ و نه چیز دیگر. این تصمیم کسی است که هر آنچه داشته از او گرفتهاند، و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.
🔹ما را ببخشید اگر فریادمان تلخ است.
ما را ببخشید اگر زبانمان آغشته به خشم شده است.
اما دستگاه قضایی و امنیتی، دیگر نه قانون اجرا میکند و نه عدالت. فقط انتقام میگیرد؛ انتقام از صداهایی که باید خاموش میشدند، اما هنوز حرف میزنند؛ از انسانهایی که باید له میشدند، اما هنوز نفس میکشند.
این انتقام، رسم جمهوری اسلامیست. اگر نیست، پس بگویید: چرا مطلب احمدیان هنوز در زندان است؟
🔹نام او «مطلب» است، اما هزاران فریاد ناگفته را در دل دارد.
من اینجا هستم، در همان اتاق، و هر روز میبینم که چگونه دارد آب میشود.
بدانید که اینبار نیز، نه فقط یک «خطا»، بلکه در حال ارتکاب «جنایتی» دیگر هستید.
جناب دادستان این جنایت را متوقف کنید و اجازه بدهید درمان مطلب احمدیان که به گفته پزشکی قانونی، پزشکان زندان و پزشکان معتمدتان در زندان امکان پذیر نیست در بیرون زندان ادامه پیدا کند، دست از لجاجت بردارید؛ جان یک انسان در خطر است.
@MahmoudianMeh
27.04.202512:20
🔷 تماس تلفنی مهدی کروبی با سعید مدنی در زندان دماوند
🔹مهدی کروبی که اخیراً پس از ۱۵ سال از حصر خانگی آزاد شده، در تماسی تلفنی با سعید مدنی، پژوهشگر اجتماعی و زندانی سیاسی محبوس در زندان دماوند، ضمن ابراز خوشحالی از برقراری این ارتباط، پیگیر آخرین وضعیت وی شد.
🔹کروبی با ابراز تأسف از زندانی بودن برخی از افراد متخصص، متعهد و دلسوز کشور، بهویژه مدنی که از زندان اوین به دماوند تبعید شده، شرایط دشوار او و خانوادهاش را مورد توجه قرار داد.
🔹او گفت: «کاش امکانش فراهم میشد تا به ملاقات شما در زندان بیایم.»
🔹سعید مدنی نیز در این گفتوگو، با ابراز خوشحالی از رفع حصر کروبی این را نتیجه مقاومت او و میرحسین موسوی دانست و از استقامت او در مدت حصر تقدیر کرد.
🔹کروبی در این تماس بر تعهد خود به پیگیری آزادی زندانیان سیاسی تأکید کرد و خواستار پایان یافتن محدودیتهایی علیه فعالان سیاسی شد که آنها را غیرقانونی خوانده است.
@MahmoudianMeh
🔹مهدی کروبی که اخیراً پس از ۱۵ سال از حصر خانگی آزاد شده، در تماسی تلفنی با سعید مدنی، پژوهشگر اجتماعی و زندانی سیاسی محبوس در زندان دماوند، ضمن ابراز خوشحالی از برقراری این ارتباط، پیگیر آخرین وضعیت وی شد.
🔹کروبی با ابراز تأسف از زندانی بودن برخی از افراد متخصص، متعهد و دلسوز کشور، بهویژه مدنی که از زندان اوین به دماوند تبعید شده، شرایط دشوار او و خانوادهاش را مورد توجه قرار داد.
🔹او گفت: «کاش امکانش فراهم میشد تا به ملاقات شما در زندان بیایم.»
🔹سعید مدنی نیز در این گفتوگو، با ابراز خوشحالی از رفع حصر کروبی این را نتیجه مقاومت او و میرحسین موسوی دانست و از استقامت او در مدت حصر تقدیر کرد.
🔹کروبی در این تماس بر تعهد خود به پیگیری آزادی زندانیان سیاسی تأکید کرد و خواستار پایان یافتن محدودیتهایی علیه فعالان سیاسی شد که آنها را غیرقانونی خوانده است.
@MahmoudianMeh
25.04.202516:42
🔷 انجمن قلم آمریکا: ایران دومین زندان بزرگ نویسندگان و «بزرگترین» زندان زنان نویسنده است
🔹انجمن قلم آمریکا در تازهترین گزارش «شاخص آزادی نوشتن» اعلام کرد شمار نویسندگان زندانی در سراسر جهان برای ششمین سال پیاپی افزایش یافته و چین، ایران، عربستان سعودی، ویتنام و اسرائیل از این نظر بهترتیب در صدر ناقضان آزادی بیان قرار دارند.
🔹براساس این گزارش که روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت منتشر شد، در سال ۲۰۲۴، در مجموع ۳۷۵ نویسنده در ۴۰ کشور در زندان بودهاند، درحالیکه این عدد در سال قبل میلادی ۳۳۹ نویسنده در ۳۳ کشور بود.
🔹در رتبهبندی جدید «شاخص آزادی نوشتن»، چین با ۱۱۸ نویسندۀ زندانی همچنان بزرگترین زندان نویسندگان در جهان است و ایران با ۴۳ نویسندۀ زندانی در رتبۀ دوم قرار دارد، با این حال از مجموع نویسندگان زندانی در ایران ۱۳ نفر زن هستند که این کشور را به بزرگترین زندان زنان نویسنده در جهان تبدیل کرده است.
🔹در سال گذشتۀ میلادی نیز ایران در همین رتبه قرار داشت با این تفاوت که شمار نویسندگان زندانی ۴۹ نفر بود.
@MahmoudianMeh
🔹انجمن قلم آمریکا در تازهترین گزارش «شاخص آزادی نوشتن» اعلام کرد شمار نویسندگان زندانی در سراسر جهان برای ششمین سال پیاپی افزایش یافته و چین، ایران، عربستان سعودی، ویتنام و اسرائیل از این نظر بهترتیب در صدر ناقضان آزادی بیان قرار دارند.
🔹براساس این گزارش که روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت منتشر شد، در سال ۲۰۲۴، در مجموع ۳۷۵ نویسنده در ۴۰ کشور در زندان بودهاند، درحالیکه این عدد در سال قبل میلادی ۳۳۹ نویسنده در ۳۳ کشور بود.
🔹در رتبهبندی جدید «شاخص آزادی نوشتن»، چین با ۱۱۸ نویسندۀ زندانی همچنان بزرگترین زندان نویسندگان در جهان است و ایران با ۴۳ نویسندۀ زندانی در رتبۀ دوم قرار دارد، با این حال از مجموع نویسندگان زندانی در ایران ۱۳ نفر زن هستند که این کشور را به بزرگترین زندان زنان نویسنده در جهان تبدیل کرده است.
🔹در سال گذشتۀ میلادی نیز ایران در همین رتبه قرار داشت با این تفاوت که شمار نویسندگان زندانی ۴۹ نفر بود.
@MahmoudianMeh


21.04.202506:01
🔷 چرا باید سعید مدنی، پس از سالها حبس و رنج، همچنان در بند بماند؟
✍🏻 عبدالله مومنی:
🔹چرا باید #سعید_مدنی، جامعهشناسی شریف و اندیشمندی دغدغهمند، پس از سالها حبس و رنج، همچنان در بند بماند؟
🔹 دکتر مدنی نه سلاح برداشت، نه نفرت پراکند؛ تنها با قلم و گفتار علمیاش از دردهای جامعه نوشت و از رؤیای ایرانی آزاد، عادل و انسانی سخن گفت. مردی که زندگیاش را وقف فهم ریشههای فقر، اعتیاد و تبعیض کرد، امروز به جای آنکه کرسی دانشگاهی داشته باشد، در دل زندان است. با آنکه دیوان عالی کشور حکم او را شکست، اما همچنان از رهاییاش دریغ میشود. چرا؟ مگر آزاداندیشی، جرم است؟ مگر نوشتن و اندیشیدن، تهدید است؟ بهراستی، با نگهداشتن او در بند، به دنبال چه هستید؟ ایرانِ امروز بیش از هر زمان، به فرزانگانی چون سعید مدنی نیاز دارد؛ با آزادی سعید مدنی ،مصطفی تاجزاده ،ابوالفضل قدیانی،مهدی محمودیان،ضیا نبوی و علی رضا بهشتی شیرازی و همه زندانیان سیاسی اجازه دهید صداهای همه طیف های دغدغه مند به ایرانی آزاد و دموکراتیک در جامعه شنیده شود.
🔹زندان، جای دغدغه مندان به ایران آزاد و دموکراتیک و جای اندیشمندان نیست.
تاریخ نشان داده که دیوارهای بلند زندان ها ، نه مانع اندیشهاند و نه سد راه رسیدن به آرمان آزادی ،اما چه ظلمی بالاتر از آنکه فرزندان این سرزمین، به جرم دوست داشتن وطن و آزادیخواهی، در بند بمانند؟ چه رنجی سنگینتر از آنکه آزاداندیشی، با زندان و زنجیر پاسخ گیرد؟
سعید مدنی، یکی از بسیارانیست که درد مردم را فهمید و زبان گفتوگو و تحقیق را برگزید، نه هیاهو و خشونت را.
🔹امید آن است که در این روزهای دشوار، صدای انسانیت ،عقل و انصاف بلندتر از همیشه شنیده شود، قفسها گشوده شود، و دلهایی که تنها برای بهروزی و آزادی ایران میتپند، از بند رهایی یابند. آزادی، حق کسانیست که برایش ایستادهاند، نه پاداشی برای سکوت.
#سعید_مدنی
#زندانیان_سیاسی
#گذار_دموکراتیک
@MahmoudianMeh
✍🏻 عبدالله مومنی:
🔹چرا باید #سعید_مدنی، جامعهشناسی شریف و اندیشمندی دغدغهمند، پس از سالها حبس و رنج، همچنان در بند بماند؟
🔹 دکتر مدنی نه سلاح برداشت، نه نفرت پراکند؛ تنها با قلم و گفتار علمیاش از دردهای جامعه نوشت و از رؤیای ایرانی آزاد، عادل و انسانی سخن گفت. مردی که زندگیاش را وقف فهم ریشههای فقر، اعتیاد و تبعیض کرد، امروز به جای آنکه کرسی دانشگاهی داشته باشد، در دل زندان است. با آنکه دیوان عالی کشور حکم او را شکست، اما همچنان از رهاییاش دریغ میشود. چرا؟ مگر آزاداندیشی، جرم است؟ مگر نوشتن و اندیشیدن، تهدید است؟ بهراستی، با نگهداشتن او در بند، به دنبال چه هستید؟ ایرانِ امروز بیش از هر زمان، به فرزانگانی چون سعید مدنی نیاز دارد؛ با آزادی سعید مدنی ،مصطفی تاجزاده ،ابوالفضل قدیانی،مهدی محمودیان،ضیا نبوی و علی رضا بهشتی شیرازی و همه زندانیان سیاسی اجازه دهید صداهای همه طیف های دغدغه مند به ایرانی آزاد و دموکراتیک در جامعه شنیده شود.
🔹زندان، جای دغدغه مندان به ایران آزاد و دموکراتیک و جای اندیشمندان نیست.
تاریخ نشان داده که دیوارهای بلند زندان ها ، نه مانع اندیشهاند و نه سد راه رسیدن به آرمان آزادی ،اما چه ظلمی بالاتر از آنکه فرزندان این سرزمین، به جرم دوست داشتن وطن و آزادیخواهی، در بند بمانند؟ چه رنجی سنگینتر از آنکه آزاداندیشی، با زندان و زنجیر پاسخ گیرد؟
سعید مدنی، یکی از بسیارانیست که درد مردم را فهمید و زبان گفتوگو و تحقیق را برگزید، نه هیاهو و خشونت را.
🔹امید آن است که در این روزهای دشوار، صدای انسانیت ،عقل و انصاف بلندتر از همیشه شنیده شود، قفسها گشوده شود، و دلهایی که تنها برای بهروزی و آزادی ایران میتپند، از بند رهایی یابند. آزادی، حق کسانیست که برایش ایستادهاند، نه پاداشی برای سکوت.
#سعید_مدنی
#زندانیان_سیاسی
#گذار_دموکراتیک
@MahmoudianMeh
05.05.202514:08
🔷 عبدالله مومنی در شبکه ایکس:
🔹مطلب احمدیان،۱۶ سال بدون حتی یک روز مرخصی در زندان اوین است؛با جسم رنجور و بیماریهای طاقتفرسا.
🔹پارسال هماتاقیاش بودم و از نزدیک شاهد درد و رنجش بودم.
🔹مطلب حالا در اعتراض به محرومیت از درمان، اعتصاب غذا کرده.
🔹صدای این زندانی مظلوم و رنجدیده و مقاوم باشیم!
#مطلب_احمدیان
@MahmoudianMeh
🔹مطلب احمدیان،۱۶ سال بدون حتی یک روز مرخصی در زندان اوین است؛با جسم رنجور و بیماریهای طاقتفرسا.
🔹پارسال هماتاقیاش بودم و از نزدیک شاهد درد و رنجش بودم.
🔹مطلب حالا در اعتراض به محرومیت از درمان، اعتصاب غذا کرده.
🔹صدای این زندانی مظلوم و رنجدیده و مقاوم باشیم!
#مطلب_احمدیان
@MahmoudianMeh
03.05.202519:04
🔷هشدار ۷ زندانی سیاسی درباره "وضعیت خطیر" مطلّب احمدیان
✍️ ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، علیرضا بهشتی، سیامک ابراهیمی، مهدی محمودیان، سعید احمدیان، خشایار سفیدی
بنام خدا
🔹همبندی و هماتاقی ما، جناب آقای مطلب احمدیان، که بیش از پانزده سال حبس را تحمل کرده است، در حال حاضر بنا بر گواهی پزشکان متخصص پزشکی قانونی و بهداری زندان اوین به دلیل بیماریهای گوناگون ـ بهویژه ناراحتی وخیم گوارشی و ایجاد توده در اثنیعشر، پارگی فتق شکمی و همینطور نارسایی ستون فقرات باید هرچه سریعتر تحت چندین عمل جراحی قرار گیرد. در صورت اهمال در درمان، وی در معرض خطر ابتلا به سرطان قرار دارد.
🔹علاوه بر این، پس از انجام این جراحیهای سنگین، نیاز است که برای مدت نقاهت تحت مراقبت خاص قرار گیرد؛ امری که بهداری زندان ناتوانی خود را در تأمین آن اعلام کرده است. همچنین با توجه به خطر بالای عفونتهای بیمارستانی، امکان تأمین این مراقبت در مراکز درمانی عمومی وجود ندارد. بر این اساس پزشکی قانونی ضرورت توقف اجرای حکم او را برای گذراندن این دوره تحت نظر خانواده تأیید کرده است.
🔹با اینحال، علیرغم پیگیریهای مکرر، سپردن وثیقه ۵۰ میلیارد ریالی ـ که نهایت توان خانواده است ـ و علاوه بر آن، کفالت هفت وکیل و یا کارمند رسمی دولت، این درخواست با مخالفت صالحی دادستان تهران مواجه شده است.
🔹ما که از مدتها پیش شاهد شب بیداریهای ناشی از درد و محدودیتهای شدید غذایی آقای احمدیان بودهایم، بنا بر وظیفه الهی و انسانی خود، با یادآوری وضعیت خطیر او خواستار رسیدگی فوری به این موضوع هستیم.
@MahmoudianMeh
✍️ ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، علیرضا بهشتی، سیامک ابراهیمی، مهدی محمودیان، سعید احمدیان، خشایار سفیدی
بنام خدا
🔹همبندی و هماتاقی ما، جناب آقای مطلب احمدیان، که بیش از پانزده سال حبس را تحمل کرده است، در حال حاضر بنا بر گواهی پزشکان متخصص پزشکی قانونی و بهداری زندان اوین به دلیل بیماریهای گوناگون ـ بهویژه ناراحتی وخیم گوارشی و ایجاد توده در اثنیعشر، پارگی فتق شکمی و همینطور نارسایی ستون فقرات باید هرچه سریعتر تحت چندین عمل جراحی قرار گیرد. در صورت اهمال در درمان، وی در معرض خطر ابتلا به سرطان قرار دارد.
🔹علاوه بر این، پس از انجام این جراحیهای سنگین، نیاز است که برای مدت نقاهت تحت مراقبت خاص قرار گیرد؛ امری که بهداری زندان ناتوانی خود را در تأمین آن اعلام کرده است. همچنین با توجه به خطر بالای عفونتهای بیمارستانی، امکان تأمین این مراقبت در مراکز درمانی عمومی وجود ندارد. بر این اساس پزشکی قانونی ضرورت توقف اجرای حکم او را برای گذراندن این دوره تحت نظر خانواده تأیید کرده است.
🔹با اینحال، علیرغم پیگیریهای مکرر، سپردن وثیقه ۵۰ میلیارد ریالی ـ که نهایت توان خانواده است ـ و علاوه بر آن، کفالت هفت وکیل و یا کارمند رسمی دولت، این درخواست با مخالفت صالحی دادستان تهران مواجه شده است.
🔹ما که از مدتها پیش شاهد شب بیداریهای ناشی از درد و محدودیتهای شدید غذایی آقای احمدیان بودهایم، بنا بر وظیفه الهی و انسانی خود، با یادآوری وضعیت خطیر او خواستار رسیدگی فوری به این موضوع هستیم.
@MahmoudianMeh


28.04.202511:36
🔷عبدالله مومنی با اشاره به تحمل ده سال زندان مصطفی تاجزاده در شبکه ایکس:
🔺تاجزاده کنشگری بی پروا که دلش برای آزادی ایران می تپد.
🔹مصطفی تاجزاده، کنشگری بی پروا نامیست که این روزها در پس میلههای زندان مانده است ، اما صدای وجدان بیدار جامعه است.
آقا مصطفی در این یک دهه گذشته نه بهدنبال قدرت بود و نه در پی ثروت؛ دلسوزی و دغدغه تاجزاده جز برای جلوگیری از روند های مملکت بر باد ده نبوده و نیست .
🔹دل آقا مصطفی برای ایران میتپید،
با وجود اینکه اختلافات راهبردی و تاکتیکی در میان نسل ما در نوع کنشگری سیاسی با آقا مصطفی وجود دارد اما نمی توان کنشگری و مقاومت آقا مصطفی را که تمام وجودش را برای آزادی و برای مردم وقف کرده را نادیده گرفت .
وقتی خیلیها ترجیح دادند سکوت کنند، آقای تاجزاده بلند ایستاد،حرف زد، نقد کرد، حتی به قیمت از دست دادن همه چیز.
🔹چه کسی میتواند شجاعت آقا مصطفی را انکار کند که میدانست عاقبت راهش زندان است و در زندان ذره ای از آرمان و مقاومتی در برابر جریان حاکم کوتاه نیامد،و با تجربه هفت سال زندان ،اینبار با احکام سنگین زندان که تا کنون سه سال را در دوره جدید سپری کرده ، در این مسیر دشوار و سخت مقابله با استبداد هم قدم گذاشت و نهراسید و نترسید؟ و همچنان احکام طولانی مدت زندان را برای ایستادن بر سر آرمانش به سخره میگیرد.
🔹آقای تاجزاده نه در کنش گری سیاسی اش اقدامی خلاف منافع جامعه و نه تحرکی در جهت اقدام علیه امنیت کشور انجام داده است.
آقای تاجزاده بجای حضور در فضایی آزاد برای فعالیت منتقدانه و آزاد در جامعه ؛الان نزدیک به ده سال را در زندان بوده و آنهم به جرم نقد ساختار قدرت و بیان انحرافات و کزکارکردی ها و ناکارآمدی های ساختار قدرت و تن ندادن حاکمیت به خواست مردم.
🔹مصطفی تاجزاده یک منتقد شریف است که دغدغه اش ایرانی آزاد و دموکراتیک که تامین کننده زیست انسانی و شرافتمندانه برای همه شهروندان فارغ از گرایشات فکری و عقیدتی و سیاسی و …. است.
🔹تاجزاده یک ایرانی دلسوز، که دلش برای آینده این سرزمین میسوزد. زندان جای آقا مصطفی و جای هیچ نیروی سیاسی منتقد و مخالف با هر گرایش سیاسی نیست .
🔹زندان اگر قراره جای کسی باشد ،جای کسانیست که به مردم دروغ گفتهاند، کشور را به بنبست کشاندهاند و با حکمرانی ضد مردمی خود ،منافع عمومی جامعه را در جهت گسترش اقتدارگرایی خود قربانی کردند.
زندان جای آنهایی که برای آزادی و نجات ایران فریاد زدند نیست .
🔹این چه انصاف و انسانیت و عدالتی است که مردی که جز بیان صادقانه و جسورانه و قلم، صداقت و اندیشه سلاحی نداشت، پشت میلهها زندان باشد؟ تاریخ در خصوص این همه ناعدالتی و بی انصافی قضاوت خواهد کرد.
🔹اما ما امروز تک تک شهروندان مسئولایم.
مسول بیتفاوتی در برابر زندانی شدن همه زندانیان سیاسی و انسداد حاکم و تداوم بازداشت امثال تاجزاده و قدیانی و سعید مدنی ،بهشتی شیرازی و مهدی محمودیان،فاطمه سپهری ،ناهید شیرپیشه ،بختیاری ،منوچهر بختیاری ،محمد نجفی و صدها زندانی سیاسی… و همه زنان و مردان آزادیخواه کشوریم .
🔹تداوم زندان برای زندانیان سیاسی و حل نشدن موضوع زندان و ضجرها و ظلم هایی که در حق همه زندانیان روا داشته می شود یکی از نقاط تاریک عاملان انسداد و خفقان است و بی توجهی نیروهای سیاسی که ادعا و شعار دفاع از حقوق شهروندان و زندانیان را دارند اما در عمل هیچ اقدام موثری برای پایان بخشیدن به این ظلم روشن و مخالفت با استمرار حبس و زندان نمیکنند نیز نمی تواند تحت هیچ منطقی توجیه شود.
🔹فعالین و کنشگران سیاسی مسئولند در برابر بیتفاوتی که منجر به تداوم حصر و زندان و محدودیت و اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی میشوند.
🔹ما همگی مسولیم در برابر به مسلخ بردن آزادی. مسولیم در مقابل بی تفاوتی در برابر حقیقت و در برابر انسانیت.
🔹امروز بیش از هر زمان دیگری کنشگران مدنی و سیاسی و فعالین منتقد و مخالف برغم همه اختلافات باید صدای آقا مصطفی و همه زندانیان سیاسی و عقیدتی باشیم، تا نگویند وجدان این ملت هم خاموش شده بود.
به امید ایرانی آزاد و دموکراتیک.
#مصطفی_تاجزاده
#زندانیان_سیاسی
@MahmoudianMeh
🔺تاجزاده کنشگری بی پروا که دلش برای آزادی ایران می تپد.
🔹مصطفی تاجزاده، کنشگری بی پروا نامیست که این روزها در پس میلههای زندان مانده است ، اما صدای وجدان بیدار جامعه است.
آقا مصطفی در این یک دهه گذشته نه بهدنبال قدرت بود و نه در پی ثروت؛ دلسوزی و دغدغه تاجزاده جز برای جلوگیری از روند های مملکت بر باد ده نبوده و نیست .
🔹دل آقا مصطفی برای ایران میتپید،
با وجود اینکه اختلافات راهبردی و تاکتیکی در میان نسل ما در نوع کنشگری سیاسی با آقا مصطفی وجود دارد اما نمی توان کنشگری و مقاومت آقا مصطفی را که تمام وجودش را برای آزادی و برای مردم وقف کرده را نادیده گرفت .
وقتی خیلیها ترجیح دادند سکوت کنند، آقای تاجزاده بلند ایستاد،حرف زد، نقد کرد، حتی به قیمت از دست دادن همه چیز.
🔹چه کسی میتواند شجاعت آقا مصطفی را انکار کند که میدانست عاقبت راهش زندان است و در زندان ذره ای از آرمان و مقاومتی در برابر جریان حاکم کوتاه نیامد،و با تجربه هفت سال زندان ،اینبار با احکام سنگین زندان که تا کنون سه سال را در دوره جدید سپری کرده ، در این مسیر دشوار و سخت مقابله با استبداد هم قدم گذاشت و نهراسید و نترسید؟ و همچنان احکام طولانی مدت زندان را برای ایستادن بر سر آرمانش به سخره میگیرد.
🔹آقای تاجزاده نه در کنش گری سیاسی اش اقدامی خلاف منافع جامعه و نه تحرکی در جهت اقدام علیه امنیت کشور انجام داده است.
آقای تاجزاده بجای حضور در فضایی آزاد برای فعالیت منتقدانه و آزاد در جامعه ؛الان نزدیک به ده سال را در زندان بوده و آنهم به جرم نقد ساختار قدرت و بیان انحرافات و کزکارکردی ها و ناکارآمدی های ساختار قدرت و تن ندادن حاکمیت به خواست مردم.
🔹مصطفی تاجزاده یک منتقد شریف است که دغدغه اش ایرانی آزاد و دموکراتیک که تامین کننده زیست انسانی و شرافتمندانه برای همه شهروندان فارغ از گرایشات فکری و عقیدتی و سیاسی و …. است.
🔹تاجزاده یک ایرانی دلسوز، که دلش برای آینده این سرزمین میسوزد. زندان جای آقا مصطفی و جای هیچ نیروی سیاسی منتقد و مخالف با هر گرایش سیاسی نیست .
🔹زندان اگر قراره جای کسی باشد ،جای کسانیست که به مردم دروغ گفتهاند، کشور را به بنبست کشاندهاند و با حکمرانی ضد مردمی خود ،منافع عمومی جامعه را در جهت گسترش اقتدارگرایی خود قربانی کردند.
زندان جای آنهایی که برای آزادی و نجات ایران فریاد زدند نیست .
🔹این چه انصاف و انسانیت و عدالتی است که مردی که جز بیان صادقانه و جسورانه و قلم، صداقت و اندیشه سلاحی نداشت، پشت میلهها زندان باشد؟ تاریخ در خصوص این همه ناعدالتی و بی انصافی قضاوت خواهد کرد.
🔹اما ما امروز تک تک شهروندان مسئولایم.
مسول بیتفاوتی در برابر زندانی شدن همه زندانیان سیاسی و انسداد حاکم و تداوم بازداشت امثال تاجزاده و قدیانی و سعید مدنی ،بهشتی شیرازی و مهدی محمودیان،فاطمه سپهری ،ناهید شیرپیشه ،بختیاری ،منوچهر بختیاری ،محمد نجفی و صدها زندانی سیاسی… و همه زنان و مردان آزادیخواه کشوریم .
🔹تداوم زندان برای زندانیان سیاسی و حل نشدن موضوع زندان و ضجرها و ظلم هایی که در حق همه زندانیان روا داشته می شود یکی از نقاط تاریک عاملان انسداد و خفقان است و بی توجهی نیروهای سیاسی که ادعا و شعار دفاع از حقوق شهروندان و زندانیان را دارند اما در عمل هیچ اقدام موثری برای پایان بخشیدن به این ظلم روشن و مخالفت با استمرار حبس و زندان نمیکنند نیز نمی تواند تحت هیچ منطقی توجیه شود.
🔹فعالین و کنشگران سیاسی مسئولند در برابر بیتفاوتی که منجر به تداوم حصر و زندان و محدودیت و اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی میشوند.
🔹ما همگی مسولیم در برابر به مسلخ بردن آزادی. مسولیم در مقابل بی تفاوتی در برابر حقیقت و در برابر انسانیت.
🔹امروز بیش از هر زمان دیگری کنشگران مدنی و سیاسی و فعالین منتقد و مخالف برغم همه اختلافات باید صدای آقا مصطفی و همه زندانیان سیاسی و عقیدتی باشیم، تا نگویند وجدان این ملت هم خاموش شده بود.
به امید ایرانی آزاد و دموکراتیک.
#مصطفی_تاجزاده
#زندانیان_سیاسی
@MahmoudianMeh
26.04.202523:52
🔷محمد نوری زاد و سالها هزینه حریت...
🖊️ عزیز قاسم زاده
🔹محمد نوری زاد از زمانی که به نقد پیشین خود نشست، تنها به تغییر رویکرد ذهنی بسنده نکرد.تغییر رویکرد ذهنی ممکن است در پیوند با اراده معطوف به این تغییر نباشد و یا ممکن است کسانی تصور کنند تاریخ مصرف عقیده ای و ایده ای تمام شده و تغییر ایدئولوژی را راهی و فرصتی برای فرار از گذشته ی خود بیابند.
🔹اما محمد نوری زاد در مسیر تغییر بنیش سیاسی خود، همه زندگیش را وقف این تغییر نمود.او هنرمند، فیلمساز و نقاش است و تمام خلاقیت های هنری خود را در مسیر این تغییر خواهی گرفت و از سوی دیگر همه درآمدهای حاصل از فروش تابلوهایش را به بی پناهان و مظلومان و آسیب دیدگان سیاسی اختصاص داد.بعد از درگذشت پدرم در سال ۹۶ ایشان بزرگواری کردند و به منزل ما تشریف آوردند و سپس نزد خانواده ای رفتند تا بتوانند رضایتی برای قصاص بگیرند.خانواده از اقشار فرودست جامعه بود.آقای نوری زاد برایشان یک کولر خریده بود. خیلی با آنها صحبت کرد و خوشبختانه رضایتشان را توانست بگیرد وقتی از آنجا برگشتیم به ناگاه گفت ای داد من یک امانتی هم از جامعه پزشکان داشتم باید به آنها می دادم پاکتی پر از تراول بود دوباره خدمت این خانواده رسیدیم و این مبلغ هم در اختیار آنها قرار گرفت.
🔹نوری زاد تا قبل از زندان و دستگیری، درآمد حاصل از چندین نمایشگاه آثار نقاشیش را برای خانواده های آسیب دیده در اقصی نقاط کشور اختصاص می داد او حتی با این درآمد برای خود، خودروی مدل بالاتری هم نخرید که در مسافت های طولانی راحت تر سفر کند.
🔹هفت سال اخیر را محمد نوری زاد در زندان بوده.مشقت های بسیاری طی این مدت بر او تحمیل شده و بیماری های زیادی بر جسم او عارض شده است. شرافت و صداقت نوری زاد و شجاعت اینکه توانست ایدئولوژی و باورهای خود را کنار بگذارد،نشانه ی بارزی از وجدان و اراده معطوف به زیست اخلاقی اوست.
🔹هرچند به رغم این همه هزینه های گزاف نوری زاد، برخی به بهانه باورهای گذشته ی او نه تنها دفاع از نوری زاد را از وظایف اخلاقی خود نمی دانند، بلکه متوهمانه درباره چرخش مواضع او سخن می گویند تغییر مواضعی که از لحظه شروع تا امروز برای نوری زاد هزینه ای به مراتب بیشتر از اغلب زندانیان سیاسی و محذوفان جامعه داشته است.
🔹محمد نوری زاد شرایط جسمیش بر حسب گزارش های منتشر شده حاد است.او باید در بیمارستان بستری شود این کمترین حقوق شهروندی را از یک شهروند منتقد دریغ نکنید.
@MahmoudianMeh
🖊️ عزیز قاسم زاده
🔹محمد نوری زاد از زمانی که به نقد پیشین خود نشست، تنها به تغییر رویکرد ذهنی بسنده نکرد.تغییر رویکرد ذهنی ممکن است در پیوند با اراده معطوف به این تغییر نباشد و یا ممکن است کسانی تصور کنند تاریخ مصرف عقیده ای و ایده ای تمام شده و تغییر ایدئولوژی را راهی و فرصتی برای فرار از گذشته ی خود بیابند.
🔹اما محمد نوری زاد در مسیر تغییر بنیش سیاسی خود، همه زندگیش را وقف این تغییر نمود.او هنرمند، فیلمساز و نقاش است و تمام خلاقیت های هنری خود را در مسیر این تغییر خواهی گرفت و از سوی دیگر همه درآمدهای حاصل از فروش تابلوهایش را به بی پناهان و مظلومان و آسیب دیدگان سیاسی اختصاص داد.بعد از درگذشت پدرم در سال ۹۶ ایشان بزرگواری کردند و به منزل ما تشریف آوردند و سپس نزد خانواده ای رفتند تا بتوانند رضایتی برای قصاص بگیرند.خانواده از اقشار فرودست جامعه بود.آقای نوری زاد برایشان یک کولر خریده بود. خیلی با آنها صحبت کرد و خوشبختانه رضایتشان را توانست بگیرد وقتی از آنجا برگشتیم به ناگاه گفت ای داد من یک امانتی هم از جامعه پزشکان داشتم باید به آنها می دادم پاکتی پر از تراول بود دوباره خدمت این خانواده رسیدیم و این مبلغ هم در اختیار آنها قرار گرفت.
🔹نوری زاد تا قبل از زندان و دستگیری، درآمد حاصل از چندین نمایشگاه آثار نقاشیش را برای خانواده های آسیب دیده در اقصی نقاط کشور اختصاص می داد او حتی با این درآمد برای خود، خودروی مدل بالاتری هم نخرید که در مسافت های طولانی راحت تر سفر کند.
🔹هفت سال اخیر را محمد نوری زاد در زندان بوده.مشقت های بسیاری طی این مدت بر او تحمیل شده و بیماری های زیادی بر جسم او عارض شده است. شرافت و صداقت نوری زاد و شجاعت اینکه توانست ایدئولوژی و باورهای خود را کنار بگذارد،نشانه ی بارزی از وجدان و اراده معطوف به زیست اخلاقی اوست.
🔹هرچند به رغم این همه هزینه های گزاف نوری زاد، برخی به بهانه باورهای گذشته ی او نه تنها دفاع از نوری زاد را از وظایف اخلاقی خود نمی دانند، بلکه متوهمانه درباره چرخش مواضع او سخن می گویند تغییر مواضعی که از لحظه شروع تا امروز برای نوری زاد هزینه ای به مراتب بیشتر از اغلب زندانیان سیاسی و محذوفان جامعه داشته است.
🔹محمد نوری زاد شرایط جسمیش بر حسب گزارش های منتشر شده حاد است.او باید در بیمارستان بستری شود این کمترین حقوق شهروندی را از یک شهروند منتقد دریغ نکنید.
@MahmoudianMeh


25.04.202516:42
🔷 عدم تغییر در وضعیت حصر و زندانیان سیاسی: تداوم انسداد در برابر خواست مردم
عبدالله مومنی:
🔹 #مهندس_موسوی، #زهرا_رهنورد، بیش از پانزده سال است که در حصر خانگی به سر میبرند، تنها به جرم ایستادگی در برابر قدرت یکهسالار و افشای ساختار تقلب و فساد.
🔹این چهرههای سیاسی، با پایداری در برابر ساختار غیرپاسخگو، نهتنها زیر بازی طراحیشدهی حذف و تحقیر ملی نرفتند، بلکه به نمادی از سیاستورزی مردممحور و تسلیمناپذیر بدل شدند.
🔹این ایستادگی، اگرچه برای آنان حصر و محرومیت به همراه داشت، اما بهواسطه پیوند مردم با اعتراض خیابانی، بذر آگاهی و مقاومت را در دل جامعه کاشت. جنبشهای اعتراضی آبان ۹۸ و خیزش ۱۴۰۱، که خیابان را به صحنهی سیاست اعتراضی بدل کرد، میوهی ایستادگی مردم و همین دست پایداریها در برابر دروغ و فساد بود.
🔹 #موسوی، #رهنورد و #کروبی، با تحمل حصر، راهی را گشودند که مردم در آن، برای گسستن از ساختارهای ناکارآمد و ضد مردمی، قدمهای استواری برداشتند.
🔹تداوم حصر این چهرهها و زندانی نگاه داشتن شریفترین فرزندان این سرزمین، نشانهای روشن از بنبست سیاستهای حاکمیت در ادارهی کشور است.
🔹انسداد سیاسی، فقدان آزادیهای بنیادین و تسخیر ساختارهای اداره کشور با کمترین پشتوانهی مردمی، نهتنها شکاف عمیق ملت و دولت را پر نمیکند.بلکه آن را ژرفتر میسازد.
🔹تداوم حصر، زندان مخالفان و انسداد سیاسی، نشانهای روشن از ناتوانی حاکمیت در عبور از بنبستهای خودساخته است.
🔹پرسشی که بخش عمدهای از دغدغهمندان این مرز و بوم دارند این است: چرا نمیخواهید پا را از گلوی شریفترین و دغدغهمندترین افراد جامعه، نظیر محصوران و زندانیان سیاسی، بردارید؟ این پافشاری بر تداوم سیاست حذف، طرد، محرومیت، سرکوب، زندان و اعدام، جز تعمیق بحران و خشم مردم، چه سودی برای آیندهی این سرزمین دارد؟
🔹در برابر بحرانها و مصائب پیش روی ملت، حل مسئله حصر و آزادی زندانیان سیاسی، اگرچه گامی کوچک اما اقدامی معنادار در مسیر تغییر رویکردهای کنونی است. اما گام بزرگ، تن دادن به خواست محصوران، منتقدان و مخالفان حکومت است: پذیرش تغییرات بنیادین برای گذار به دموکراسی، حاکمیت قانون و تضمین حق فعالیت آزاد تشکلهای مدنی و صنفی. سازماندهی و ایجاد نهادهای مدنی مستقل، ضرورتی حیاتی برای جامعه ایران است تا از پراکندگی و انسداد کنونی به سوی همبستگی و توانمندی جمعی برای تحقق دموکراسی و آزادی حرکت کند.
#حصر
#زندانیان_سیاسی
#انسداد_سیاسی
#گذار_دموکراتیک
@MahmoudianMeh
عبدالله مومنی:
🔹 #مهندس_موسوی، #زهرا_رهنورد، بیش از پانزده سال است که در حصر خانگی به سر میبرند، تنها به جرم ایستادگی در برابر قدرت یکهسالار و افشای ساختار تقلب و فساد.
🔹این چهرههای سیاسی، با پایداری در برابر ساختار غیرپاسخگو، نهتنها زیر بازی طراحیشدهی حذف و تحقیر ملی نرفتند، بلکه به نمادی از سیاستورزی مردممحور و تسلیمناپذیر بدل شدند.
🔹این ایستادگی، اگرچه برای آنان حصر و محرومیت به همراه داشت، اما بهواسطه پیوند مردم با اعتراض خیابانی، بذر آگاهی و مقاومت را در دل جامعه کاشت. جنبشهای اعتراضی آبان ۹۸ و خیزش ۱۴۰۱، که خیابان را به صحنهی سیاست اعتراضی بدل کرد، میوهی ایستادگی مردم و همین دست پایداریها در برابر دروغ و فساد بود.
🔹 #موسوی، #رهنورد و #کروبی، با تحمل حصر، راهی را گشودند که مردم در آن، برای گسستن از ساختارهای ناکارآمد و ضد مردمی، قدمهای استواری برداشتند.
🔹تداوم حصر این چهرهها و زندانی نگاه داشتن شریفترین فرزندان این سرزمین، نشانهای روشن از بنبست سیاستهای حاکمیت در ادارهی کشور است.
🔹انسداد سیاسی، فقدان آزادیهای بنیادین و تسخیر ساختارهای اداره کشور با کمترین پشتوانهی مردمی، نهتنها شکاف عمیق ملت و دولت را پر نمیکند.بلکه آن را ژرفتر میسازد.
🔹تداوم حصر، زندان مخالفان و انسداد سیاسی، نشانهای روشن از ناتوانی حاکمیت در عبور از بنبستهای خودساخته است.
🔹پرسشی که بخش عمدهای از دغدغهمندان این مرز و بوم دارند این است: چرا نمیخواهید پا را از گلوی شریفترین و دغدغهمندترین افراد جامعه، نظیر محصوران و زندانیان سیاسی، بردارید؟ این پافشاری بر تداوم سیاست حذف، طرد، محرومیت، سرکوب، زندان و اعدام، جز تعمیق بحران و خشم مردم، چه سودی برای آیندهی این سرزمین دارد؟
🔹در برابر بحرانها و مصائب پیش روی ملت، حل مسئله حصر و آزادی زندانیان سیاسی، اگرچه گامی کوچک اما اقدامی معنادار در مسیر تغییر رویکردهای کنونی است. اما گام بزرگ، تن دادن به خواست محصوران، منتقدان و مخالفان حکومت است: پذیرش تغییرات بنیادین برای گذار به دموکراسی، حاکمیت قانون و تضمین حق فعالیت آزاد تشکلهای مدنی و صنفی. سازماندهی و ایجاد نهادهای مدنی مستقل، ضرورتی حیاتی برای جامعه ایران است تا از پراکندگی و انسداد کنونی به سوی همبستگی و توانمندی جمعی برای تحقق دموکراسی و آزادی حرکت کند.
#حصر
#زندانیان_سیاسی
#انسداد_سیاسی
#گذار_دموکراتیک
@MahmoudianMeh
20.04.202511:41
🔷نه ثبات، که انسداد در تلاطم
نقدی بر یادداشت علیاصغر شفیعیان دربارهی آقای خامنهای
✍امید سجنی
🔹علیاصغر شفیعیان در یادداشتی با عنوان «ثبات در تلاطم»، آقای خامنهای را چهرهی سال ۱۴۰۳ معرفی کرده و او را عامل عبور کشور از مجموعهای از بحرانها دانسته است.
او مینویسد: «با مدیریت و تدبیر آقای خامنهای، انتخاباتی بهنسبت رقابتی، آنهم در ظرف ۵۰ روز و در همین میانه برگزار شد که دولت میانهرو دکتر پزشکیان از آن بیرون آمد.»
اما پرسش بنیادین اینجاست: اگر انتخاباتی که در آن مردم، بدون امکان حضور آزاد کاندیداهای واقعیشان، و تحت نظارت شورای نگهبانی که زیرنظر رهبری عمل میکند، برگزار میشود را «نسبتاً رقابتی» بدانیم، دیگر مرز میان رقابت و انتصاب کجاست؟
🔹شفیعیان در دفاعی دیگر مینویسد: «آقای خامنهای در چهار دهه رهبری، در بزنگاههای تاریخی نشان دادهاند که حاضرند تصمیمهای راهبردی برای عبور کشور از تنگناها اتخاذ کنند؛ از پذیرش نرمش قهرمانانه تا تن دادن به دولتهای ناهمسو با جریان غالب قدرت.»
اما اغلب این تصمیمها، نه محصول دوراندیشی، بلکه واکنش به فشارهای فزاینده داخلی و خارجی بودهاند.
پذیرش برجام پس از سالها تحریم، یا تن دادن به دولتهایی چون خاتمی و روحانی در بزنگاه اعتراضها، بیش از آنکه نشاندهندهی تدبیر باشد، نشانهی اضطرار است.
🔹او مینویسد: «شاید دو نقطهی درخشان ثبات رهبری... سخنرانی پس از سقوط بالگرد در اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ و ایجاد زمینهی لازم برای مذاکرات شرافتمندانه با آمریکا در فروردین ماه ۱۴۰۴ بوده است.»
اما اگر ثبات را در سخنرانی بعد از یک حادثه یا انعطاف پس از سالها بنبست تعریف کنیم، این نه هنر رهبری، بلکه نشانهی انسدادیست که کشور را بارها به پرتگاه کشانده و دوباره از سقوط نجات داده؛ بیآنکه راهی به آینده بگشاید.
🔹شفیعیان مینویسد: «این معادلهی برد – برد تحت هدایت رهبری و با بازخوانی انتقادی تجربههای گذشته در دستور کار همه قرار گرفته.»
اما آنچه در عمل دیدهایم، تداوم حذف نهادهای واسط، تضعیف رسانهها، امنیتی کردن سیاست، و حذف جامعه مدنی بوده.
رهبری که همهی قدرت را در دست دارد، نمیتواند تنها در موفقیتها شریک باشد و در ناکامیها از صحنه غایب.
🔹این نخستین بار نیست که شفیعیان تلاش میکند چهرهای معتدل و «اصلاحپذیر» از رهبری بسازد. از روزهایی که خواست وارد حزب اتحاد ملت شود و رد شد، تا امروز که در حمایت از پزشکیان، اصلاحطلبان مستقل را کنار زده، او همیشه به دنبال نقشی در حاشیهی قدرت بوده است.
او رسانهای ساخته که گاهی صدای حذفشدگان شده، اما همزمان در بزنگاهها، با حمله به زندانیان یا محصورین، زبان نهادهای اطلاعاتی را بازتولید کرده است.
🔹تحلیلهایی از این دست، که تلاش میکنند وجههای اصلاحطلبانه برای رهبری یکدستساز بسازند، نه تنها به پایداری وضعیت موجود کمک میکنند، بلکه کاملا آگاهانه و بعضا خواسته یا ناخواسته در راستای خطوط طراحی شده توسط نهادهای امنیتی مسیرهای گذار دموکراتیک را به حاشیه میرانند. گذار به نظمی مبتنی بر حقوق، آزادی و مشارکت واقعی، از بزنگاههایی چون امروز میگذرد: جایی که باید بهجای ستایش «ثبات»، به نقد «انسداد» پرداخت.
@MahmoudianMeh
نقدی بر یادداشت علیاصغر شفیعیان دربارهی آقای خامنهای
✍امید سجنی
🔹علیاصغر شفیعیان در یادداشتی با عنوان «ثبات در تلاطم»، آقای خامنهای را چهرهی سال ۱۴۰۳ معرفی کرده و او را عامل عبور کشور از مجموعهای از بحرانها دانسته است.
او مینویسد: «با مدیریت و تدبیر آقای خامنهای، انتخاباتی بهنسبت رقابتی، آنهم در ظرف ۵۰ روز و در همین میانه برگزار شد که دولت میانهرو دکتر پزشکیان از آن بیرون آمد.»
اما پرسش بنیادین اینجاست: اگر انتخاباتی که در آن مردم، بدون امکان حضور آزاد کاندیداهای واقعیشان، و تحت نظارت شورای نگهبانی که زیرنظر رهبری عمل میکند، برگزار میشود را «نسبتاً رقابتی» بدانیم، دیگر مرز میان رقابت و انتصاب کجاست؟
🔹شفیعیان در دفاعی دیگر مینویسد: «آقای خامنهای در چهار دهه رهبری، در بزنگاههای تاریخی نشان دادهاند که حاضرند تصمیمهای راهبردی برای عبور کشور از تنگناها اتخاذ کنند؛ از پذیرش نرمش قهرمانانه تا تن دادن به دولتهای ناهمسو با جریان غالب قدرت.»
اما اغلب این تصمیمها، نه محصول دوراندیشی، بلکه واکنش به فشارهای فزاینده داخلی و خارجی بودهاند.
پذیرش برجام پس از سالها تحریم، یا تن دادن به دولتهایی چون خاتمی و روحانی در بزنگاه اعتراضها، بیش از آنکه نشاندهندهی تدبیر باشد، نشانهی اضطرار است.
🔹او مینویسد: «شاید دو نقطهی درخشان ثبات رهبری... سخنرانی پس از سقوط بالگرد در اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ و ایجاد زمینهی لازم برای مذاکرات شرافتمندانه با آمریکا در فروردین ماه ۱۴۰۴ بوده است.»
اما اگر ثبات را در سخنرانی بعد از یک حادثه یا انعطاف پس از سالها بنبست تعریف کنیم، این نه هنر رهبری، بلکه نشانهی انسدادیست که کشور را بارها به پرتگاه کشانده و دوباره از سقوط نجات داده؛ بیآنکه راهی به آینده بگشاید.
🔹شفیعیان مینویسد: «این معادلهی برد – برد تحت هدایت رهبری و با بازخوانی انتقادی تجربههای گذشته در دستور کار همه قرار گرفته.»
اما آنچه در عمل دیدهایم، تداوم حذف نهادهای واسط، تضعیف رسانهها، امنیتی کردن سیاست، و حذف جامعه مدنی بوده.
رهبری که همهی قدرت را در دست دارد، نمیتواند تنها در موفقیتها شریک باشد و در ناکامیها از صحنه غایب.
🔹این نخستین بار نیست که شفیعیان تلاش میکند چهرهای معتدل و «اصلاحپذیر» از رهبری بسازد. از روزهایی که خواست وارد حزب اتحاد ملت شود و رد شد، تا امروز که در حمایت از پزشکیان، اصلاحطلبان مستقل را کنار زده، او همیشه به دنبال نقشی در حاشیهی قدرت بوده است.
او رسانهای ساخته که گاهی صدای حذفشدگان شده، اما همزمان در بزنگاهها، با حمله به زندانیان یا محصورین، زبان نهادهای اطلاعاتی را بازتولید کرده است.
🔹تحلیلهایی از این دست، که تلاش میکنند وجههای اصلاحطلبانه برای رهبری یکدستساز بسازند، نه تنها به پایداری وضعیت موجود کمک میکنند، بلکه کاملا آگاهانه و بعضا خواسته یا ناخواسته در راستای خطوط طراحی شده توسط نهادهای امنیتی مسیرهای گذار دموکراتیک را به حاشیه میرانند. گذار به نظمی مبتنی بر حقوق، آزادی و مشارکت واقعی، از بزنگاههایی چون امروز میگذرد: جایی که باید بهجای ستایش «ثبات»، به نقد «انسداد» پرداخت.
@MahmoudianMeh
显示 1 - 24 共 85
登录以解锁更多功能。