Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
𝐒𝐠𝐡. avatar

𝐒𝐠𝐡.

@Gojosensisghbot
Talk to me☝🏻✨
.
.
.
.
TGlist 评分
0
0
类型公开
验证
未验证
可信度
不可靠
位置
语言其他
频道创建日期Лют 14, 2025
添加到 TGlist 的日期
Лют 14, 2025

记录

04.04.202523:59
565订阅者
03.04.202523:59
100引用指数
19.02.202523:59
108每帖平均覆盖率
28.02.202522:59
70广告帖子的平均覆盖率
20.03.202515:41
12.50%ER
19.02.202523:59
20.93%ERR

𝐒𝐠𝐡. 热门帖子

已删除05.04.202509:17
03.04.202521:07
ֺ ָ ֙⋆- کامل ترین لیست چنل های هنری تلگرام با یه عالمه سبک مختلف که با دیدنشون چشماتون اکلیلی میشه✨
حتما هر دوتا فولدرو اد کنین و از هنر های مختلف آرتیستا لذت ببرین
🌱

☆Art folder 1☆


☆Art folder 2☆
已删除05.04.202509:17
01.04.202512:28
JAMIE PETER BALLARD in strange things
(Digital Art)
#ART

#DIGITAL_ART
已删除05.04.202509:17
01.04.202512:28
این پیام +این پستی که ریپلای کردم رو فور کنید چنلتون و یکی از آرت هاتونو مشخص کنید تا تمامی نقطه قوت هاشو بگم و از ۱ تا ۱۰ بهش نمره بدم
تا آخر چالش پیامو نگه دارید

جوین شدن اجبار نیست

تا وقتی خط بزنم فرصت هست
27.03.202521:55
سبز تا ابد رنگ مورد علاقم باقی میمونه
已删除24.03.202500:00
18.03.202520:39
این پیام + این پست رو فور کنید.
پست انتخابیتون رو فور کنم + وایبی که از چنلتون میگیرم رو در قالب pov توصیف کنم.
已删除24.03.202500:00
18.03.202520:39
اگر روحیه‌ی حساسی دارید، تکست رو باز نکنید!
دستش رو سمت یقش برد تا کمی اون رو پایین بکشه و راه نفسش باز بشه، اما با لمس ترقوش فهمید خیلی وقته اون تیکه پارچه رو از تنش بیرون کشیده.
هنوز هم راه نفسش گرفته‌بود، انگار سراغ صندوقچه‌ی قدیمی رفته بود و تیشرت دوازده سالگیش رو پوشیده بود درحالی که چیزی تنش نبود.
جلوی آینه ایستاد، بنظر میومد مشکل از پوست تنش باشه.
انگار کالبد جسمیش خیلی وقت بود که دیگه اندازش نبود؛ می‌تونست قسم بخوره بارها توی اینترنت تعویض بدن رو سرچ کرده بود تا یه بدن دو سایز بزرگتر بخره، شاید اونموقع راحت‌تر نفس می‌کشید اما هیچی، هیچی توی عصر تکنولوژی نبود تا به کمکش بیاد.
شاید باید خودش دست به کار می‌شد؟
در اتاق رو بست و به‌سمت خنجر مورد علاقش رفت، توی دستش گرفت و با عشق بهش نگاه کرد؛ نگین قرمز روی دسته‌ی خنجر توی گرگ و میش هوای اتاق می‌درخشید.
دوباره به آینه نگاه کرد؛ خنجر رو محکم‌تر دست گرفت و به سمت قفسه‌ی سینش برد، باید چند تا چاک به لباس چسبیده به استخون‌هاش اضافه می‌کرد؛ الان دیگه لباسای گشاد ترند بود‌ نه انقدر جذب!
نوک خنجر رو درست وسط سینش فشار داد و اون رو تا پایین کشید، قطرات خون با سوزش به بیرون ریختن اما برای اولین بار حس کرد که داره نفس می‌کشه، حجم عظیمی از هوا از خطی که با مداد رنگی قرمزش روی سینش کشیده بود به داخل کشیده شد و خنکی رو توی تک تک عضلات بدنش حس کرد.
داشت کار می‌کرد! مامان اگه می‌فهمید حالا فهمیده چطوری پارچه هارو ببره بهش افتخار می‌کرد نه؟
سراغ دست‌هاش رفت بعد نوبت پاهاش بود، حالا روی تک تک قسمت های بدنش خطوط عمیق و خونی دیده می‌شد و پوستش چند سایز گشادتر شده بود.
اما صورتش هنوز همون بود.
با ظرافت تمام خنجر رو دور تا دور لبش کشید و خون قرمز رو روی لب‌هاش پخش کرد، این باکیفیت ترین رژ قرمزی بود که تا به حال دیده.
گوشه ی چشم‌هاش خطوط مثلثی رو کشید تا آرایش چشم‌هاش رو از یاد نبره.
درد بدنش هر لحظه بیشتر میشد اما هیچوقت قرار نبود توی مسابقه با دردی که روی قلبش سنگینی می‌کرد برنده بشه.
هنوز هم احساس خفگی وجود داشت.
-دوباره!
سراغ قفسه‌ی سینش رفت و خطوط بیشتری روش نقاشی کرد، موازی، عمود، اریب، هر لحظه آروم‌تر می‌شد.
داشت نفس می‌کشید، از تک تک خطوط قرمز و دردناک تنش ممنون بود.
دوباره به آرایش صورتش که قطرات قرمز از هر گوشش به پایین می‌ریخت نگاه کرد که در اتاقش با شدت باز شد.
مامانش با ترس بهش خیره شده بود.
بعد از ماه‌ها عمیق ترین لبخند روی لب‌هاش نقش بست و گفت:
-خوشگل شدم مامان؟ حالا دیگه دوسم داری؟!
26.03.202521:59
New Sketch ⭑⭑⭑⭑
23.03.202507:10
03.04.202523:05
已删除05.04.202509:17
30.03.202500:17
هی، می‌دونی چی داره اونجا می‌درخشه؟ دقت کن، می‌بینی. درواقع پلانکتونه… اون‌ها پرتوهای خورشید رو جذب می‌کنن و نور می‌دن. پس چیزی که می‌بینی، پلانکتون های درخشانه.
تمامی ماهی‌ها از پلانکتون تغذیه می‌کنن و پایین‌ترین سطح زنجیره غذایی و کم ارزش ترین موجودات توی دریا ان. این موجودات کوچولو از خودشون نور میدن، تازه کلی اکسیژن هم تولید می‌کنن، که تو و من برای زندگی بهش نیاز داریم… وگرنه زمین خراب میشد. باور نکردنی نیست؟ که همچین موجودات کوچیکی، در واقع اینقدر با ارزشن؟
امیدوارم بعد از مرگم جای پلانکتون باشم…

- Hae Jo, Mr. Plankton
Episode: 9

#Dialogue
已删除05.04.202509:17
29.03.202515:57
فوق العاده اسس😭✨
04.04.202523:11
خفن ترین کاسپیلری که تو عمرتون میتونید ببینید 🤲🏻
26.03.202521:59
حنا خانوم 🌚✨
转发自:
zoe avatar
zoe
已删除05.04.202509:17
04.04.202520:11
登录以解锁更多功能。