Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
Codeine avatar

Codeine

@Butterfly_123_bot
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
Tekshirilmagan
Ishonchnoma
Shubhali
Joylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaNov 09, 2024
TGlist-ga qo'shildi
Dec 07, 2024

"Codeine" guruhidagi so'nggi postlar

-
-
-
-
-
-
-
⠀ ⠀
؋ـریادنـزده خاموش می‌شـد زیر وزن نـگاهش. دسـت‌هایش،کـہ زاده‌ے طو؋ـان بودند،آرام‌ترین شکنجه‌ها را برایش‌ می‌با؋ـتنـد.
رد نـ؋ـس‌هاے داغ روے ‌شریانهاے پسرک، قصاص همه‌ے آن دلبری هاے بی‌محابات بود.نـہ عقب می‌ر؋ـت، نـہ جلو می‌آمـد؛ ؋ـقط میان بودن و سوختن معلق مانـده بود.
مرد٫عاشقے شـده بود کـہ میان خون و لبخنـد، پسرکش را بی‌دریـغ می‌پرستیـد.
گناهے نـداشت جز آن‌کـہ خواستنش، شبیـہ نوشیـدن آتش بود. نزدیکش کـہ می‌شـدی، زمان از کار می‌ا؋ـتاد؛
انگار دنیا نـ؋ـس را حبس می‌کرد تا تماشایش کنـد. صـداے قلبش، ضرباهنگ سقوط بود آرام، اما بی‌رحم.

دست کشیـدن از او، حکم بریـدن نبض خودش را داشت.
و من، هر شب کنار خیال تب‌دارش، می‌مردم و صبح، با همان گناهِ شیرین زنـده می‌شـدم.

او یک اتـ؋ـاق بود مثل رعـد ے کـہ نمی‌بارد، اما آسمان را از یاد نمی‌بری.تمام نشانه‌ها بـہ سویش اشارـہ داشت و من، ماه ها در یک صحنه‌ے جرم ایستاده‌ام، بی‌آن‌کـہ چیزے بگویم، بی‌آن‌کـہ بخواهم تبرئـہ شوم.

چون اگر این عشق، جنایت است من همان لحظه‌اے مجرم شـدم کـہ بـہ لبخنـدش ؋ـکر کردم.
-
-
-
-
-

Rekordlar

02.03.202523:59
979Obunachilar
26.11.202423:59
0Iqtiboslar indeksi
11.02.202508:28
23Bitta post qamrovi
12.02.202523:59
17Reklama posti qamrovi
08.02.202523:59
5.88%ER
14.12.202423:59
5.12%ERR

Rivojlanish

Obunachilar
Iqtibos indeksi
1 ta post qamrovi
Reklama posti qamrovi
ER
ERR
DEC '24JAN '25FEB '25MAR '25APR '25MAY '25

Codeine mashhur postlari

12.05.202521:03
⠀ ⠀
؋ـریادنـزده خاموش می‌شـد زیر وزن نـگاهش. دسـت‌هایش،کـہ زاده‌ے طو؋ـان بودند،آرام‌ترین شکنجه‌ها را برایش‌ می‌با؋ـتنـد.
رد نـ؋ـس‌هاے داغ روے ‌شریانهاے پسرک، قصاص همه‌ے آن دلبری هاے بی‌محابات بود.نـہ عقب می‌ر؋ـت، نـہ جلو می‌آمـد؛ ؋ـقط میان بودن و سوختن معلق مانـده بود.
مرد٫عاشقے شـده بود کـہ میان خون و لبخنـد، پسرکش را بی‌دریـغ می‌پرستیـد.
گناهے نـداشت جز آن‌کـہ خواستنش، شبیـہ نوشیـدن آتش بود. نزدیکش کـہ می‌شـدی، زمان از کار می‌ا؋ـتاد؛
انگار دنیا نـ؋ـس را حبس می‌کرد تا تماشایش کنـد. صـداے قلبش، ضرباهنگ سقوط بود آرام، اما بی‌رحم.

دست کشیـدن از او، حکم بریـدن نبض خودش را داشت.
و من، هر شب کنار خیال تب‌دارش، می‌مردم و صبح، با همان گناهِ شیرین زنـده می‌شـدم.

او یک اتـ؋ـاق بود مثل رعـد ے کـہ نمی‌بارد، اما آسمان را از یاد نمی‌بری.تمام نشانه‌ها بـہ سویش اشارـہ داشت و من، ماه ها در یک صحنه‌ے جرم ایستاده‌ام، بی‌آن‌کـہ چیزے بگویم، بی‌آن‌کـہ بخواهم تبرئـہ شوم.

چون اگر این عشق، جنایت است من همان لحظه‌اے مجرم شـدم کـہ بـہ لبخنـدش ؋ـکر کردم.
19.05.202518:35
-
12.05.202522:44
-
12.05.202522:42
-
12.05.202522:40
-
12.05.202521:05
-
12.05.202521:05
-
12.05.202521:04
-
12.05.202521:02
-
12.05.202521:02
-
12.05.202521:01
-
12.05.202521:01
-
12.05.202520:58
-
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.