16.04.202512:44
▪︎جهان بینی علمی
نظریه زیست شناسان قبل از داروین حاکی از این بود که در ازل نمونه کامل و آرمانی گربه و سگ و سایر گونه ها در بهشت طرح شده و همه گربه ها و سگهای واقعی بدلهای کمابیش کامل آسمانی می باشند. هر کدام از گونه ها در ذهن خدا به منظور خاصی از غایت گونه های دیگر متفاوت است تطبیق میکند و چون هرگونه، از خلقت مستقلی پدید آمده است لذا هیچ انتقال از گونه ای به گونه دیگر امکان پذیر نیست لیکن شواهد جغرافیایی قبول این نظر را به تدریج مشکلتر می کرد؛ چه دیده شده که اجداد گونه های بسیار پراکنده و متنوع امروزی در گذشته نسبت به هم بسیار شبیه تر از امروز بوده اند مثلاً زمانی اسب انگشتان کاملی داشت و مرغهای اولیه به سختی از خزندگان قابل تشخیص بوده اند و نظایر آن از اینرو در حالیکه امروز مکانیسم خاص انتخاب طبیعی به نظر زیست شناسان رسا و کافی نیست حقیقت کلی تکامل مورد قبول همه تحصیل کردگان جهان است. نظریه تکامل در مورد هر حیوانی غیر انسان بدون گفتگوی زیاد مقبولیت می یافت ولی داروینیسم در افکار عامه با برچسب ارتقاء انسان از میمون شناخته شد و این امر برای غرور انسان به همان اندازه خلع زمین از مرکزیت جهان هستی توسط اصول کپرنیک دردناک بود. حکمت الهی چنانکه مرسوم و طبیعی است همواره مدیحه سرای انواع بشر بوده است. بدون تردید اگر میمونها یا مثلاً ساکنان کره زهره حکمتی میساختند این خصوصیات را دارا نمی شد.
...کار داروین حتی اگر از لحاظ بسیاری نیازمند اصلاحاتی باشد باز نمونه ای از اساس روش علمی را به دست می دهد و آن ""نهادن قانون های کلی بر مبنای مدارک است"" به جای افسانه های پریان که زمینه "پندارهای آرزومندانه" است.
برای انسان مشکل است که در تمام زمینه ها به جای آنکه اعتقادات خود را بر امید بنا کند آنها را بر شواهد متکی سازد.
... روش علمی "آرزوها" را از حوزه عمل خود بیرون میراند و میکوشد به افکاری دست یابد که آرزوها را در آن نقشی نباشد. البته روش علمی در عمل مزایایی دارد و اگر چنین نبود هرگز نمی توانست علیه جهان پندارها راهی بگشاید.
...داروین در مورد قوانین وراثت که به وسیله نظریه مندل کاملاً تغییر یافت دچار اشتباه بود. او همچنین در مورد منشأ تغییرات نظریه خاصی نداشت و آنها را خیلی کوچکتر و تدریجی تر از آنچه که در بعضی از احوال دیده شده اند تصور می کرد زیست شناسان کنونی در این نکات پا را بسیار فراتر از داروین گذاشته اند ولی اگر نیروی محرکه ای نظیر کار داروین وجود نمی داشت اینان هرگز به پایگاهی که دست یافته اند نمی رسیدند و انبوهی تحقیقات او نیز برای اینکه مردم را تحت تأثیر اهمیت و احتراز ناپذیری نظریه تکامل قرار دهد ضروری بود.
📖جهان بینی علمی | برتراند راسل ص۲۳
asre_roshangaryمنبع
https://t.me/andishevasedayiranian
نظریه زیست شناسان قبل از داروین حاکی از این بود که در ازل نمونه کامل و آرمانی گربه و سگ و سایر گونه ها در بهشت طرح شده و همه گربه ها و سگهای واقعی بدلهای کمابیش کامل آسمانی می باشند. هر کدام از گونه ها در ذهن خدا به منظور خاصی از غایت گونه های دیگر متفاوت است تطبیق میکند و چون هرگونه، از خلقت مستقلی پدید آمده است لذا هیچ انتقال از گونه ای به گونه دیگر امکان پذیر نیست لیکن شواهد جغرافیایی قبول این نظر را به تدریج مشکلتر می کرد؛ چه دیده شده که اجداد گونه های بسیار پراکنده و متنوع امروزی در گذشته نسبت به هم بسیار شبیه تر از امروز بوده اند مثلاً زمانی اسب انگشتان کاملی داشت و مرغهای اولیه به سختی از خزندگان قابل تشخیص بوده اند و نظایر آن از اینرو در حالیکه امروز مکانیسم خاص انتخاب طبیعی به نظر زیست شناسان رسا و کافی نیست حقیقت کلی تکامل مورد قبول همه تحصیل کردگان جهان است. نظریه تکامل در مورد هر حیوانی غیر انسان بدون گفتگوی زیاد مقبولیت می یافت ولی داروینیسم در افکار عامه با برچسب ارتقاء انسان از میمون شناخته شد و این امر برای غرور انسان به همان اندازه خلع زمین از مرکزیت جهان هستی توسط اصول کپرنیک دردناک بود. حکمت الهی چنانکه مرسوم و طبیعی است همواره مدیحه سرای انواع بشر بوده است. بدون تردید اگر میمونها یا مثلاً ساکنان کره زهره حکمتی میساختند این خصوصیات را دارا نمی شد.
...کار داروین حتی اگر از لحاظ بسیاری نیازمند اصلاحاتی باشد باز نمونه ای از اساس روش علمی را به دست می دهد و آن ""نهادن قانون های کلی بر مبنای مدارک است"" به جای افسانه های پریان که زمینه "پندارهای آرزومندانه" است.
برای انسان مشکل است که در تمام زمینه ها به جای آنکه اعتقادات خود را بر امید بنا کند آنها را بر شواهد متکی سازد.
... روش علمی "آرزوها" را از حوزه عمل خود بیرون میراند و میکوشد به افکاری دست یابد که آرزوها را در آن نقشی نباشد. البته روش علمی در عمل مزایایی دارد و اگر چنین نبود هرگز نمی توانست علیه جهان پندارها راهی بگشاید.
...داروین در مورد قوانین وراثت که به وسیله نظریه مندل کاملاً تغییر یافت دچار اشتباه بود. او همچنین در مورد منشأ تغییرات نظریه خاصی نداشت و آنها را خیلی کوچکتر و تدریجی تر از آنچه که در بعضی از احوال دیده شده اند تصور می کرد زیست شناسان کنونی در این نکات پا را بسیار فراتر از داروین گذاشته اند ولی اگر نیروی محرکه ای نظیر کار داروین وجود نمی داشت اینان هرگز به پایگاهی که دست یافته اند نمی رسیدند و انبوهی تحقیقات او نیز برای اینکه مردم را تحت تأثیر اهمیت و احتراز ناپذیری نظریه تکامل قرار دهد ضروری بود.
📖جهان بینی علمی | برتراند راسل ص۲۳
asre_roshangaryمنبع
https://t.me/andishevasedayiranian
Repost qilingan:
نقد

06.04.202516:03
▫️ درکِ نقد مارکس بر فلسفهی حق هگل
6 آوریل 2025
لینوس رشت
ترجمهی: حسن مرتضوی
🔸 بازخوانی نقد مارکس جوان از «فلسفهی حق» هگل در پرتو دامنهی گستردهتری از پژوهشها، درکی دقیقتر از اهمیت تاریخی و فکری این اثر را ممکن میسازد. بررسی پیشگامانهی شلومو آوینری از این اثر از جنبههای مهمی ناقص است. بازگشت به متنهای مارکس و هگل میتواند دقیقتر تعیین کند که مارکس از خلال هگل در پی چه بود و چرا برای تحقق آنْ گذر از هگل را ضروری میدانست. در آثار بالیدهی مارکس، چنانکه موستون نشان داده است، مفهوم «سرمایه» نزد مارکس در پی آن است که بنیاد واقعی گایست (Geist) هگلی را آشکار سازد. این درکْ امکانی برای تحلیلی فراهم میآورد که تصویری جامعتر از ارتباط مارکس جوان و بالیده با هگل و با یکدیگر نسبت به پژوهشهای رایج ارائه میدهد. در این پژوهشها غالباً یا تمایزی قاطع میان مارکس جوانِ انسانباور و مارکس متأخرِ اقتصاددان گذاشته میشود، یا آنکه این دو بیش از حد در یکدیگر ادغام میشوند.
🔸 از نظر مارکسِ بالیده، متفکری که حتی در دورانِ سرمایهداریِ نوظهور زندگی میکند، اگر بهقدر کافی تیزبین باشد، میتواند با مشاهدهی منطقِ مبادلهی عامِ کالایی، قانونِ حرکتِ حاکم بر توسعهی کلِ جامعه را درک کند و هگل در مرحلهای بهمراتب پیشرفتهتر از سرمایهداریِ نوظهور میزیست. سادگیِ منطقیِ شکلِ ساختاریِ بنیادینِ جامعهی مدرن امکانِ آگاهیِ اجتماعیِ پیشبینانه و گذشتهنگر را، مستقل از انگیزههای طبقاتی، فراهم میکند. با این حال، در اینجا یک حدّ مهم وجود دارد: هرگونه گذشتهنگریْ بهدرستی فقط میتواند از شکلهای جامعهای سخن بگوید که پس از نخستین جوانههای توسعهی سرمایهداری پدید آمدهاند، زیرا تنها این شکلهای اجتماعیاند که در فرآیندِ توسعه و گسترشِ خود از یک ساختارِ منطقی تبعیت میکنند. تعمیمِ این منطق به صورتبندیهای اقتصادیِ پیشاسرمایهداری وسوسهای نابهجا است، هرچند کاملاً بیبهره از روشنگری نیست: تا حدی، فرآیندِ تجرید واقعیای که نظامِ سرمایهداری پدید میآورد، به این معناست که مفاهیمِ مجرد متناظر با آن را میتوان با احتیاط و البته بهطور یکسویه بر گذشته نیز اعمال کرد...
🔹 متن کامل نخستین مقاله از سلسله مقالات دولت را در لینک زیر در نقد بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4Ii
#دولت #لینوس_رشت #حسن_مرتضوی
#مارکس #هگل #نقد_فلسفهی_حق
👇🏽
🖋@naghd_com
6 آوریل 2025
لینوس رشت
ترجمهی: حسن مرتضوی
📝 توضیح نقد: بررسی دولت از منظر مارکسیستی، نه صرفاً کاوش در سازوکارهای حکمرانی، بلکه تلاشی است برای پردهبرداری از ژرفترین گرههای سلطه و استثمار. آنجا که نظریههای لیبرالی، دولت را حَکَمی بیطرف در میدان منافع عمومی میپندارند، سنت مارکسیستی آن را پیکریابی تاریخیِ قدرتِ طبقاتی میشناسد؛ ابزاری که در دستانِ صاحبانِ ثروت، خشونت را به قانون و سلطه را به عقلانیت بدل میکند و مشروعیت میبخشد.
سلسله مقالاتِ پروژهی تازه «نقد» پیرامون «دولت»، از نقدِ مارکس بر فلسفهی حق هگل آغاز میشود؛ نقدی که دولت مدرن را نه تجسدِ عقل، که تجلی ازخودبیگانگی اجتماعی میداند. در ادامه، آثار تاریخیِ مارکس و انگلس کاویده میشود، آنجا که دولت بهمثابهی زرهِ سختِ منافعِ بورژوازی رخ مینماید. سپس، نگاهِ لنین به دولت در دولت و انقلاب بررسی میشود. در جستارهای بعد، گرامشی از هژمونیِ خزندهی دولتِ مدنی سخن میگوید، در حالی که پولانزاس و میلیباند در جدالِ نظری، دولت مدرن را میانِ وابستگی به سرمایه و خودمختاریِ نسبی، معلق میبینند. آلتوسر با طرحِ سازوبرگهای ایدئولوژیک دولت، سلطه را به عرصهی ناخودآگاهِ سوژهها میکشاند. سرانجام، نظریهی مشتقِ دولت و آرای اندیشمندانِ معاصر، این جستار را به روزگارِ سرمایهداری متأخر پیوند میزند. ما در پروژهی حاضر تلاش خواهیم کرد که عمده تغییرات نظری مرتبط با این تحولات را در اختیار خوانندگان بگذاریم.
این مجموعهی تازه را با شناسهی #دولت در «نقد» آغاز میکنیم.
🔸 بازخوانی نقد مارکس جوان از «فلسفهی حق» هگل در پرتو دامنهی گستردهتری از پژوهشها، درکی دقیقتر از اهمیت تاریخی و فکری این اثر را ممکن میسازد. بررسی پیشگامانهی شلومو آوینری از این اثر از جنبههای مهمی ناقص است. بازگشت به متنهای مارکس و هگل میتواند دقیقتر تعیین کند که مارکس از خلال هگل در پی چه بود و چرا برای تحقق آنْ گذر از هگل را ضروری میدانست. در آثار بالیدهی مارکس، چنانکه موستون نشان داده است، مفهوم «سرمایه» نزد مارکس در پی آن است که بنیاد واقعی گایست (Geist) هگلی را آشکار سازد. این درکْ امکانی برای تحلیلی فراهم میآورد که تصویری جامعتر از ارتباط مارکس جوان و بالیده با هگل و با یکدیگر نسبت به پژوهشهای رایج ارائه میدهد. در این پژوهشها غالباً یا تمایزی قاطع میان مارکس جوانِ انسانباور و مارکس متأخرِ اقتصاددان گذاشته میشود، یا آنکه این دو بیش از حد در یکدیگر ادغام میشوند.
🔸 از نظر مارکسِ بالیده، متفکری که حتی در دورانِ سرمایهداریِ نوظهور زندگی میکند، اگر بهقدر کافی تیزبین باشد، میتواند با مشاهدهی منطقِ مبادلهی عامِ کالایی، قانونِ حرکتِ حاکم بر توسعهی کلِ جامعه را درک کند و هگل در مرحلهای بهمراتب پیشرفتهتر از سرمایهداریِ نوظهور میزیست. سادگیِ منطقیِ شکلِ ساختاریِ بنیادینِ جامعهی مدرن امکانِ آگاهیِ اجتماعیِ پیشبینانه و گذشتهنگر را، مستقل از انگیزههای طبقاتی، فراهم میکند. با این حال، در اینجا یک حدّ مهم وجود دارد: هرگونه گذشتهنگریْ بهدرستی فقط میتواند از شکلهای جامعهای سخن بگوید که پس از نخستین جوانههای توسعهی سرمایهداری پدید آمدهاند، زیرا تنها این شکلهای اجتماعیاند که در فرآیندِ توسعه و گسترشِ خود از یک ساختارِ منطقی تبعیت میکنند. تعمیمِ این منطق به صورتبندیهای اقتصادیِ پیشاسرمایهداری وسوسهای نابهجا است، هرچند کاملاً بیبهره از روشنگری نیست: تا حدی، فرآیندِ تجرید واقعیای که نظامِ سرمایهداری پدید میآورد، به این معناست که مفاهیمِ مجرد متناظر با آن را میتوان با احتیاط و البته بهطور یکسویه بر گذشته نیز اعمال کرد...
🔹 متن کامل نخستین مقاله از سلسله مقالات دولت را در لینک زیر در نقد بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4Ii
#دولت #لینوس_رشت #حسن_مرتضوی
#مارکس #هگل #نقد_فلسفهی_حق
👇🏽
🖋@naghd_com
06.04.202512:16
https://t.me/sayyedaliaبازجستی در داستان سببیت
نگارش سلسله مطالب عالمانه برادرخوبم دوست نادیده ی بردیده ام جناب آقای محسن رضایی باعث شد پرونده سببیت دوباره بعد از بیست سال در مقابلم گشوده شود. پیش از چاپ ترجمه کتاب رابطه سببیت در حقوق کیفری اثر مرحوم دکتر نجیب حسنی، آقای دکتر قیاسی کتابی در این زمینه چاپ کرده بودند که گویا پایان نامه تحصیلی ایشان بود. بعد از آن هم آقای دکتر یزدالله طاهری رابطه علیت در حقوق ایران و انگلستان را که پایان نامه دکترای ایشان با راهنمایی استاد دکتر میر محمد صادقی نوشته بودند را چاپ کردند و بعدتر کتابی در رابطه سببیت توسط آقای دکتر آقایی نیا استاد دانشگاه تهران چاپ شد که مجموعه مقالاتی بود که عده ای از دانشجویان دوره دکتری من جمله دوست عزیزم آقای علی صابری در ترجمه آن مشارکت داشتند. پس از آن جناب آقای دکتر شیری جزوه ای از تدریس خود را آماده کردند که هنوز چاپ نشده و بزرگوارانه برای اینجانب فرستادند. آخرین این تلاش ها کوشش در خور تحسین آقای محسن رضایی عزیز ماست که حاصل تحقیقات ایشان ان شاء الله چاپ شده به نظر دوستان علاقمند حقوق برسد. پیش از عید چند صفحه از ماجرای ترجمه کتاب رابطه سببیت را نوشتم ولی بنا به دلایلی منتشر نکردم.
با اینحال داستان سببیت هنوز تمام نشده است.
پرسش اصلی در ماجرای سببیت این است ما در داستان سببیت دنبال چه هستیم؟
توضیح این که گاه یک فعل به طور مستقیم موجب نتیجه ای می شود. مثل این که شخصی سنگی برداشته به سر دیگری می کوبد و موجب شکستگی جمجمه او می شود. در اینجا نتیجه یعنی شکستگی جمجمه حاصل فعل مستقیم است .از این حالت به مباشرت یاد می شود. گاه بین فعل و نتیجه این رابطه مستقیم نیست مثل این که شخصی چاهی حفر می کند. نتیجه مستقیم فعل او ،وجود گودالی در جاده ای است. اما بی نوایی از آن مسیر می گذشته در تاریکی شب درون چاه می افتد و جمجمه اش می شکند. در اینجا سبب شکستگی جمجه سقوط در چاه است و عامل حفرچاه مسبب است.
در این که کجا واسطه مستقیم است و کجا غیر مستقیم طبیعتاً در مصادیق متفاوت اختلاف نظر وجود دارد. گو این که فقیهان شیعه نیز در خصوص مصادیق اختلاف کرده اند .مثل این که در جایی که شخص غذای مسموم به دیگری می دهد دسته ای آن را تسبیب و عده ای مباشرت دانسته اند. به باور فقیهان تشخیص این موضوع عرفی است.
اما به طور کلی فهرست مهمترین موضوعات بحث سببیت اینهاست
1-سبب به عنوان عامل ایجاد و نتیجه
2- تعدد اسباب
3- قابلیت ایجاد نتیجه با فعل منفی
البته بر این فهرست سه گانه موارد بسیاری نیز می توان افزود.ولی در این سه موضوع بسیاری از موارد قابل تحلیل و بررسی است. به نظر می رسد بیشترین دشواری در بحث تعدد اسباب باشد. زیرا امروز در اصل مسئولیت ناشی از سببیت اختلافی نیست. در پرونده اسباب متعدد دو حالت مشارکت وجود دارد.گاه مباشرو سبب در ایجاد نتیجه مشارکت دارند. گاه مشارکت اسباب متعدد نتیجه را ایجاد نموده است. این موارد ،مباحث چالش برانگیز است و به باور من دومی از اولی سخت تر .
در یک تقسیم بندی از اسباب متعددی که در ایجاد نتیجه مشارکت داشته اند آن را به اسباب عرضی و طولی تقسیم کرده اند.
منظور از اسباب عرضی آن است که بر آیند همه اسباب با یکدیگر موجب ایجاد نتیجه شده باشد. در این فرض اختلاف نظر چندانی در مسئولیت همه اسباب وجود ندارد.
بحث بر سر اسباب طولی است. یعنی جایی که تاثیر یک سبب منوط به اثر بخشی سبب دیگری است. مثال سنتی و معروف آن همان حفر چاه، گذاردن سنگ و نهادن شمشیر در ته چاه توسط سه عامل جداگانه است.
افتادن در چاه منوط به برخورد با سنگ و مرگ بر اثر اصابت جسم سخت و بران به بدن مجنی علیه و ناشی از سقوط در چاه است. اگر سنگ نبود افتادنی نبود. اگر شمشیر نبود مرگ بر اثر پارگی شریانهای حیاتی نبود. و اگر چاه نبود دو عامل دیگر منتهی به نتیجه نمی شد.
در این حالت در مواجهه با اسباب متعدد دو رویکرد کلی وجود دارد. یک _توجه به تمام اسباب دو _گزینش سبب خاص . معرکه آراء و دیدگاها اینجاست.
در نوشتاری دیگری فهرستی از دیدگاهها را خواهم نوشت. بمنه و توفیقه
رشت ۱۴۰۴/۱/۱۷ سید علی عباس نیا – وکیل پایه یک دادگستری
https://t.me/sayyedalia
نگارش سلسله مطالب عالمانه برادرخوبم دوست نادیده ی بردیده ام جناب آقای محسن رضایی باعث شد پرونده سببیت دوباره بعد از بیست سال در مقابلم گشوده شود. پیش از چاپ ترجمه کتاب رابطه سببیت در حقوق کیفری اثر مرحوم دکتر نجیب حسنی، آقای دکتر قیاسی کتابی در این زمینه چاپ کرده بودند که گویا پایان نامه تحصیلی ایشان بود. بعد از آن هم آقای دکتر یزدالله طاهری رابطه علیت در حقوق ایران و انگلستان را که پایان نامه دکترای ایشان با راهنمایی استاد دکتر میر محمد صادقی نوشته بودند را چاپ کردند و بعدتر کتابی در رابطه سببیت توسط آقای دکتر آقایی نیا استاد دانشگاه تهران چاپ شد که مجموعه مقالاتی بود که عده ای از دانشجویان دوره دکتری من جمله دوست عزیزم آقای علی صابری در ترجمه آن مشارکت داشتند. پس از آن جناب آقای دکتر شیری جزوه ای از تدریس خود را آماده کردند که هنوز چاپ نشده و بزرگوارانه برای اینجانب فرستادند. آخرین این تلاش ها کوشش در خور تحسین آقای محسن رضایی عزیز ماست که حاصل تحقیقات ایشان ان شاء الله چاپ شده به نظر دوستان علاقمند حقوق برسد. پیش از عید چند صفحه از ماجرای ترجمه کتاب رابطه سببیت را نوشتم ولی بنا به دلایلی منتشر نکردم.
با اینحال داستان سببیت هنوز تمام نشده است.
پرسش اصلی در ماجرای سببیت این است ما در داستان سببیت دنبال چه هستیم؟
توضیح این که گاه یک فعل به طور مستقیم موجب نتیجه ای می شود. مثل این که شخصی سنگی برداشته به سر دیگری می کوبد و موجب شکستگی جمجمه او می شود. در اینجا نتیجه یعنی شکستگی جمجمه حاصل فعل مستقیم است .از این حالت به مباشرت یاد می شود. گاه بین فعل و نتیجه این رابطه مستقیم نیست مثل این که شخصی چاهی حفر می کند. نتیجه مستقیم فعل او ،وجود گودالی در جاده ای است. اما بی نوایی از آن مسیر می گذشته در تاریکی شب درون چاه می افتد و جمجمه اش می شکند. در اینجا سبب شکستگی جمجه سقوط در چاه است و عامل حفرچاه مسبب است.
در این که کجا واسطه مستقیم است و کجا غیر مستقیم طبیعتاً در مصادیق متفاوت اختلاف نظر وجود دارد. گو این که فقیهان شیعه نیز در خصوص مصادیق اختلاف کرده اند .مثل این که در جایی که شخص غذای مسموم به دیگری می دهد دسته ای آن را تسبیب و عده ای مباشرت دانسته اند. به باور فقیهان تشخیص این موضوع عرفی است.
اما به طور کلی فهرست مهمترین موضوعات بحث سببیت اینهاست
1-سبب به عنوان عامل ایجاد و نتیجه
2- تعدد اسباب
3- قابلیت ایجاد نتیجه با فعل منفی
البته بر این فهرست سه گانه موارد بسیاری نیز می توان افزود.ولی در این سه موضوع بسیاری از موارد قابل تحلیل و بررسی است. به نظر می رسد بیشترین دشواری در بحث تعدد اسباب باشد. زیرا امروز در اصل مسئولیت ناشی از سببیت اختلافی نیست. در پرونده اسباب متعدد دو حالت مشارکت وجود دارد.گاه مباشرو سبب در ایجاد نتیجه مشارکت دارند. گاه مشارکت اسباب متعدد نتیجه را ایجاد نموده است. این موارد ،مباحث چالش برانگیز است و به باور من دومی از اولی سخت تر .
در یک تقسیم بندی از اسباب متعددی که در ایجاد نتیجه مشارکت داشته اند آن را به اسباب عرضی و طولی تقسیم کرده اند.
منظور از اسباب عرضی آن است که بر آیند همه اسباب با یکدیگر موجب ایجاد نتیجه شده باشد. در این فرض اختلاف نظر چندانی در مسئولیت همه اسباب وجود ندارد.
بحث بر سر اسباب طولی است. یعنی جایی که تاثیر یک سبب منوط به اثر بخشی سبب دیگری است. مثال سنتی و معروف آن همان حفر چاه، گذاردن سنگ و نهادن شمشیر در ته چاه توسط سه عامل جداگانه است.
افتادن در چاه منوط به برخورد با سنگ و مرگ بر اثر اصابت جسم سخت و بران به بدن مجنی علیه و ناشی از سقوط در چاه است. اگر سنگ نبود افتادنی نبود. اگر شمشیر نبود مرگ بر اثر پارگی شریانهای حیاتی نبود. و اگر چاه نبود دو عامل دیگر منتهی به نتیجه نمی شد.
در این حالت در مواجهه با اسباب متعدد دو رویکرد کلی وجود دارد. یک _توجه به تمام اسباب دو _گزینش سبب خاص . معرکه آراء و دیدگاها اینجاست.
در نوشتاری دیگری فهرستی از دیدگاهها را خواهم نوشت. بمنه و توفیقه
رشت ۱۴۰۴/۱/۱۷ سید علی عباس نیا – وکیل پایه یک دادگستری
https://t.me/sayyedalia
Repost qilingan:
راهبرد

06.04.202509:26
☘ نگاه اهل فرهنگ: چرا عزای عمومی اعلام نمیکنیم؟
👈 مالک رضایی، از همراهان #راهبرد در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ تعطیلات نوروزی تمام شد و در انتهای آن ثبت ۷۴۷فوتی و بیش از ۱۶هزار مصدوم در تصادفات جادهای تعطیلات نوروزی۱۴۰۴، بار دیگر ابعاد مرگبار سوانح رانندگی، ناشی از بیاحتیاطیها در رانندگی، ناایمنیها در جادهها و کیفیتهای پایین در خودروها را برجسته کرد.
✍ علت هرچه باشد، در هر تعطیلات نوروزی صدها نفر در جادههای ایران جان خود را از دست میدهند و از گلوی جادهها خون میبارد. واقعا اگر کمپین "نه به تصادف" نداشتیم؛ این آمار چه اعدادی را نشان میداد؟
✍ عجیب است که برای چنین مرگهای خاموش و ساقط شدن هزاران نفر از زندگی، چرا عزای عمومی اعلام نمیکنیم؟! عزا از این مرز و بوم دور باد.
✍ اما از متولیان دولتی تا آحاد مردم، از رانندگان عزیز تا متولیان راه و جاده، استمداد و التماس میکنیم که:
تو مگو همه به جنگند و زِ صلح من چه آید
تو یکی نِهای، هزاری تو چراغِ خود برافروز
✍ گاهی هیچکدام از ما دراین مقوله به حقوق همدیگر پایبند نیستیم. نه خودروسازان به حقوق مردم، نه متولیان راه به حقوق رانندگان، نه رانندگان به قوانین راه و جاده و نه رانندگان و مردم به حقوق همدیگر.
✍ بارها دیده شده است که دستاندرکاران راه، چالهای را در وسط لاین پرسرعت جادهای به امان خدا رها کرده و رفتهاند و حوادثی در پی آن پیش آمده است. و یا میلگرد بتنی را در وسط جاده رها کردهاند که خدا میداند در صورت اصابت خودرو به آن از کجای ماشین و سرنشینان آن فرو میرود و از کجایشان در میآید. دیدیم که میگوییم.
✍ راننده، اگر از آن جان سالم به در برده و در مقام اعتراض بر آمده، پاسخ متولیان مربوطه این بوده است که
✍ نیسان باری، ۱۲متر طولی تیرآهن و میلگرد را در سیاهی شب و در جاده با خود حمل میکند بدون اینکه علائمی از چراغ و... بر آن نصب کرده باشد و یا پلیسی باشد که جلویش را بگیرد.
✍ فردا فصل برداشت محصولات کشاورزی از راه میرسد. تراکتورهای تریلیکش بدون چراغ عقبی و کمباینهای کشاورزی را در جادهها ملاحظه خواهید کرد که با پلتفرم دروگر خود به عرض ۶متر در جادههای اصلی تردد میکنند بدون اینکه کسی بگوید:
صاحب ساختمان در کنار دیوار خود، خودسرانه با تابلویی فلزی روی دیوار اعلام میکند:
پنچر هم میکند البته. هیچکسی از شهرداری و... هم نیست که از موضع قانون بیاید بگوید این تابلو را با کدام مجوز، اینجا نصب کردهای؟ مگر معبر عمومی کنار دیوار در مالکیت توست؟
✍ صاحب مغازه، با گذاشتن چند حلبی، جلوی مغازه اعلام میکند برو جای دیگری پارک کن. مزاحم کسب من نشو.
فکر میکند کناره خیابان هم از آن اوست. پیادهرو که در مالکیت جداندرجد اوست. عابران پیاده، تردد در هر لاینی را حق خود می دانند، چه چراغی برای آنها سبز باشد یا نباشد.
✍ ای کاش از برخی شهرهای هوشمند دیگران خبر داشتیم که وقتی چراغ عبور عابر پیاده از خطوط خطکشی قرمز میشود. ضمن اینکه عابران میایستند، حتی گربهها هم میایستند. از بس که برای رعایت آن شرطی شدهاند.
✍ ضمن اینکه نابینایان عزیز هم میایستند؛ چراکه از اسپیکر پشت چراغ، به صورت هوشمند به آنها ابلاغ میشود که لطفا منتظر بمانید، فعلا چراغ برای عبور شما قرمز است. و زمانی که چراغ سبز شد از طریق همان اسپیکر اعلام میشود که حالا میتوانید با خیال آسوده رد شوید. چراغ، برایتان سبز شد. نه بوق زدنی در کار است و نه هیاهویی و نه لایی کشیدنی...
✍ رانندهای میگفت آنجا امکان ندارد ماشینی پشت سر ماشینی قرار بگیرد و بوق بزند ولو اینکه ماشین جلویی بیدلیل ایستاده باشد. چرا؟ چون این فرهنگ رانندگی را در آنجا نهادینه کردهاند که اگر عجله داری با وسایل عمومی سفر کن. وقتی سوار ماشین شخصی شدهای نباید عجله کنی.
درست، بر عکس ما که میگوییم اگر عجله داری با ماشین شخصی خود سفر کن.
✍ خدا میداند زیرساختهای عمومی ما در خطوط ریلی و هوایی و زمینی، کی و چه موقع بهروز و فراگیر خواهد شد؟ اما همین اندازه می دانیم که فعلا مردم ترجیح می دهند با دو سرنشین، هزاران کیلومتر رابا ماشین شخصی سفر کنند، اما متوسل به وسایل و وسایط عمومی نشوند از بس که آنها را بی در و پیکر و نامنظم میبینند.
✍ با این تصور که شاید کشورهای دیگری هم هستند که وضعیت رانندگی در خیابانها و جادههای آنها از ما بدتر است، از کابل و شهرهای دیگر افعانستان و... خبر نداریم.
@javadrooh
👈 مالک رضایی، از همراهان #راهبرد در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ تعطیلات نوروزی تمام شد و در انتهای آن ثبت ۷۴۷فوتی و بیش از ۱۶هزار مصدوم در تصادفات جادهای تعطیلات نوروزی۱۴۰۴، بار دیگر ابعاد مرگبار سوانح رانندگی، ناشی از بیاحتیاطیها در رانندگی، ناایمنیها در جادهها و کیفیتهای پایین در خودروها را برجسته کرد.
✍ علت هرچه باشد، در هر تعطیلات نوروزی صدها نفر در جادههای ایران جان خود را از دست میدهند و از گلوی جادهها خون میبارد. واقعا اگر کمپین "نه به تصادف" نداشتیم؛ این آمار چه اعدادی را نشان میداد؟
✍ عجیب است که برای چنین مرگهای خاموش و ساقط شدن هزاران نفر از زندگی، چرا عزای عمومی اعلام نمیکنیم؟! عزا از این مرز و بوم دور باد.
✍ اما از متولیان دولتی تا آحاد مردم، از رانندگان عزیز تا متولیان راه و جاده، استمداد و التماس میکنیم که:
تو مگو همه به جنگند و زِ صلح من چه آید
تو یکی نِهای، هزاری تو چراغِ خود برافروز
✍ گاهی هیچکدام از ما دراین مقوله به حقوق همدیگر پایبند نیستیم. نه خودروسازان به حقوق مردم، نه متولیان راه به حقوق رانندگان، نه رانندگان به قوانین راه و جاده و نه رانندگان و مردم به حقوق همدیگر.
✍ بارها دیده شده است که دستاندرکاران راه، چالهای را در وسط لاین پرسرعت جادهای به امان خدا رها کرده و رفتهاند و حوادثی در پی آن پیش آمده است. و یا میلگرد بتنی را در وسط جاده رها کردهاند که خدا میداند در صورت اصابت خودرو به آن از کجای ماشین و سرنشینان آن فرو میرود و از کجایشان در میآید. دیدیم که میگوییم.
✍ راننده، اگر از آن جان سالم به در برده و در مقام اعتراض بر آمده، پاسخ متولیان مربوطه این بوده است که
چاله و مانع به آن بزرگی را جلوی چشم خود نمی بینی؟
✍ نیسان باری، ۱۲متر طولی تیرآهن و میلگرد را در سیاهی شب و در جاده با خود حمل میکند بدون اینکه علائمی از چراغ و... بر آن نصب کرده باشد و یا پلیسی باشد که جلویش را بگیرد.
✍ فردا فصل برداشت محصولات کشاورزی از راه میرسد. تراکتورهای تریلیکش بدون چراغ عقبی و کمباینهای کشاورزی را در جادهها ملاحظه خواهید کرد که با پلتفرم دروگر خود به عرض ۶متر در جادههای اصلی تردد میکنند بدون اینکه کسی بگوید:
آقا؛ پلتفرم دروگر در جاده باید به صورت طولی و با یدککش پشت کمباین حمل شود، نه به صورت عرضی که تمام عرض جاده را در برگیرد و موجب حوادث تلخ شود....مگر تردد شهری بهتر از جاده است؟
صاحب ساختمان در کنار دیوار خود، خودسرانه با تابلویی فلزی روی دیوار اعلام میکند:
اینجا پارک نکنید و گرنه پنچر میکنیم
پنچر هم میکند البته. هیچکسی از شهرداری و... هم نیست که از موضع قانون بیاید بگوید این تابلو را با کدام مجوز، اینجا نصب کردهای؟ مگر معبر عمومی کنار دیوار در مالکیت توست؟
✍ صاحب مغازه، با گذاشتن چند حلبی، جلوی مغازه اعلام میکند برو جای دیگری پارک کن. مزاحم کسب من نشو.
فکر میکند کناره خیابان هم از آن اوست. پیادهرو که در مالکیت جداندرجد اوست. عابران پیاده، تردد در هر لاینی را حق خود می دانند، چه چراغی برای آنها سبز باشد یا نباشد.
✍ ای کاش از برخی شهرهای هوشمند دیگران خبر داشتیم که وقتی چراغ عبور عابر پیاده از خطوط خطکشی قرمز میشود. ضمن اینکه عابران میایستند، حتی گربهها هم میایستند. از بس که برای رعایت آن شرطی شدهاند.
✍ ضمن اینکه نابینایان عزیز هم میایستند؛ چراکه از اسپیکر پشت چراغ، به صورت هوشمند به آنها ابلاغ میشود که لطفا منتظر بمانید، فعلا چراغ برای عبور شما قرمز است. و زمانی که چراغ سبز شد از طریق همان اسپیکر اعلام میشود که حالا میتوانید با خیال آسوده رد شوید. چراغ، برایتان سبز شد. نه بوق زدنی در کار است و نه هیاهویی و نه لایی کشیدنی...
✍ رانندهای میگفت آنجا امکان ندارد ماشینی پشت سر ماشینی قرار بگیرد و بوق بزند ولو اینکه ماشین جلویی بیدلیل ایستاده باشد. چرا؟ چون این فرهنگ رانندگی را در آنجا نهادینه کردهاند که اگر عجله داری با وسایل عمومی سفر کن. وقتی سوار ماشین شخصی شدهای نباید عجله کنی.
درست، بر عکس ما که میگوییم اگر عجله داری با ماشین شخصی خود سفر کن.
✍ خدا میداند زیرساختهای عمومی ما در خطوط ریلی و هوایی و زمینی، کی و چه موقع بهروز و فراگیر خواهد شد؟ اما همین اندازه می دانیم که فعلا مردم ترجیح می دهند با دو سرنشین، هزاران کیلومتر رابا ماشین شخصی سفر کنند، اما متوسل به وسایل و وسایط عمومی نشوند از بس که آنها را بی در و پیکر و نامنظم میبینند.
✍ با این تصور که شاید کشورهای دیگری هم هستند که وضعیت رانندگی در خیابانها و جادههای آنها از ما بدتر است، از کابل و شهرهای دیگر افعانستان و... خبر نداریم.
@javadrooh
Repost qilingan:
هممیهن



06.04.202507:07
داستان دو معاون
🔻ظریفها و دبیریها دو نحله در دولتاند
🔹دیروز دومین معاون رئیسجمهور نیز با گذشت حدود هشتماه از عمر دولت چهاردهم برکنار شد. برکناری اول، مربوط به محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور بود و برکناری دوم، به نام شهرام دبیری، معاون پارلمانی رئیسجمهور، رقم خورد.
🔹اما میان این دو معاون رئیسجمهور و آنچه از سر گذراندند، فاصلهای است در حد فرش و عرش. تفاوت رفتار و پایگاه و کنش ظریف و دبیری چنان است که آنها را میتوان نمادها و نمایندگان دو نحله و گرایش متمایز و متعارض درون دولت چهاردهم تصویر و تفسیر کرد و از «ظریفها» و «دبیریها» سخن گفت.
🔹اینکه رئیسجمهور و فراتر از آن کلیت نظام، در ادامه به سمت تقویت و تثبیت کدام گرایش حرکت کنند؛ آینده این دولت را رقم خواهد زد و بهتبع، شکاف میان ساختار سیاسی (حاکمیت) و نیروهای اجتماعی (ملت) را متاثر خواهد کرد.
🔹شکافی که با تقویت دبیریها، گویی تا قطب جنوب گسترش خواهد یافت. امیدها منجمد میشود و کلیت کشور را به ورطه آتش خواهد انداخت.
🔹اما وجوه تمایز و تفاوت این دو معاون محذوف و این دو نحله دولتمردان کدام است؟ برخی از آنها را میتوان چنین برشمرد:
۱- بارزترین تمایز ظریفها و دبیریها آن است که نحله نخست برای دولت سرمایهاندوزند و نحله دوم، سرمایهسوز. درحالیکه چهرهای چون ظریف با سخنرانیها و رویکردها و ایدهپردازیها و رایزنیهای خود برای دولت روحانی سرمایه اندوخت و حتی در دوره کوتاه مسئولیت در دولت پزشکیان و پیش از آن در ایام انتخابات تا شورای راهبری تشکیل کابینه بر اعتبار و وزانت دولت افزود؛ اما دبیری نهفقط کارکردی سرمایهاندوز برای دولت نداشت که آن را به دمی بسوخت. ازآنسو، حذف ظریف سرمایه دولت را بهشدت کاست و حامیان آن را به تردید جدی انداخت؛ اما حذف و برکناری دبیری، با اقبال عمومی همراه شد و سرمایه دولت را افزود.
۲- ظریفها بر پایگاه دولت میافزایند؛ چون خود نیز سرمایهای هستند. دبیریها البته ممکن است از بُعد اقتصادی سرمایهدار باشند و چند میلیارد تومان برای سفری هزینه کنند؛ اما از بُعد اجتماعی، سرمایهای ندارند که حتی اگر بخواهند، به دولت بیافزایند. بیمایه فطیرند و مصداق آن سخن شاعر که فرمود:
ذات نایافته از هستیبخش/ کی تواند که شود هستیبخش
۳- برکناری دو معاون برکنارشده رئیسجمهور تحتتاثیر دو سفر رخ داد. آتش حملات چندماهه مخالفان به ظریف که داشت فروکش میکرد، با سفر او به داووس و گفتوگویش با فرید زکریا و کنایهاش به سعید جلیلی، تبدیل به موجی خروشان شد که بالاخره معاون راهبردی پزشکیان را برانداخت. سفر ظریف اما خروجی جدی در جهت گفتمانسازی و اصلاح تصویر ایران در شرایط بحرانی سیاست خارجی داشت و حتی از بُعد رسانهای، با اقبال گسترده و رکوردزنی بازدیدکنندگان یک خروجی داووس در فضای مجازی همراه بود. مقصد سفر دبیری اما قطب جنوب بود و خروجی آن، نمایش تجمل و شکاف باورنکردنی میان نگاه دولتمردان و وضعیت مردمان. پیامی تلخ و تند و کمرشکن که گرچه تصویر این سفر هم با اقبال بازدیدکنندگان فضای مجازی همراه شد؛ اما این اقبال، فقط میوه تلخی چون تنفر از دولت به بار آورد.
۴- از منظر نسبت دو معاون با رئیسجمهور نیز، ظریفها و دبیریها از دو جنس متفاوتاند. ظریف چه در دوران انتخابات و چه مقطع حضور در دولت، نماد و نماینده جریانی سیاسی-فکری بود که پیوستن و همراهی آن با پزشکیان، بر مبنای «شراکت» و «اشتراک» بود. شراکت در دولت بر مبنای اشتراک در سیاست. حال آنکه پیوستن دبیریها به پزشکیان، بر مبنای «رفاقت» بود که چون ربطی به سیاست و گفتمان و راهبرد نداشت، حتی رفاقت قدیمی را هم خراب کرد. اغلب اعضای «حلقه دانشگاه تبریز» و وابستگان اقتصادی و قومیتی آن در دولت، نهفقط اشتراک سیاسی با راه و رای برگزیده انتخابات اخیر ندارند؛ بلکه با ندانمکاری (در نگاه خوشبینانه) و یا طرح و برنامهریزی (در نگاه بدبینانه)، از پشت به دولت خنجر میزنند و خواسته یا ناخواسته پرده رفاقت پزشکیان را میدرند.
۵- ظریفها از منظر توان و ظرفیت کارشناسی نیز قابلقیاس با دبیریها نیستند. منظور از تخصص طبعاً در اینجا، ورود و فهم از عالم سیاست و نیز داشتن دانش و تجربه در حوزه مسئولیت است.
🖌محمدجواد روح | سردبیر
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
🤩 را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
🔻ظریفها و دبیریها دو نحله در دولتاند
🔹دیروز دومین معاون رئیسجمهور نیز با گذشت حدود هشتماه از عمر دولت چهاردهم برکنار شد. برکناری اول، مربوط به محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور بود و برکناری دوم، به نام شهرام دبیری، معاون پارلمانی رئیسجمهور، رقم خورد.
🔹اما میان این دو معاون رئیسجمهور و آنچه از سر گذراندند، فاصلهای است در حد فرش و عرش. تفاوت رفتار و پایگاه و کنش ظریف و دبیری چنان است که آنها را میتوان نمادها و نمایندگان دو نحله و گرایش متمایز و متعارض درون دولت چهاردهم تصویر و تفسیر کرد و از «ظریفها» و «دبیریها» سخن گفت.
🔹اینکه رئیسجمهور و فراتر از آن کلیت نظام، در ادامه به سمت تقویت و تثبیت کدام گرایش حرکت کنند؛ آینده این دولت را رقم خواهد زد و بهتبع، شکاف میان ساختار سیاسی (حاکمیت) و نیروهای اجتماعی (ملت) را متاثر خواهد کرد.
🔹شکافی که با تقویت دبیریها، گویی تا قطب جنوب گسترش خواهد یافت. امیدها منجمد میشود و کلیت کشور را به ورطه آتش خواهد انداخت.
🔹اما وجوه تمایز و تفاوت این دو معاون محذوف و این دو نحله دولتمردان کدام است؟ برخی از آنها را میتوان چنین برشمرد:
۱- بارزترین تمایز ظریفها و دبیریها آن است که نحله نخست برای دولت سرمایهاندوزند و نحله دوم، سرمایهسوز. درحالیکه چهرهای چون ظریف با سخنرانیها و رویکردها و ایدهپردازیها و رایزنیهای خود برای دولت روحانی سرمایه اندوخت و حتی در دوره کوتاه مسئولیت در دولت پزشکیان و پیش از آن در ایام انتخابات تا شورای راهبری تشکیل کابینه بر اعتبار و وزانت دولت افزود؛ اما دبیری نهفقط کارکردی سرمایهاندوز برای دولت نداشت که آن را به دمی بسوخت. ازآنسو، حذف ظریف سرمایه دولت را بهشدت کاست و حامیان آن را به تردید جدی انداخت؛ اما حذف و برکناری دبیری، با اقبال عمومی همراه شد و سرمایه دولت را افزود.
۲- ظریفها بر پایگاه دولت میافزایند؛ چون خود نیز سرمایهای هستند. دبیریها البته ممکن است از بُعد اقتصادی سرمایهدار باشند و چند میلیارد تومان برای سفری هزینه کنند؛ اما از بُعد اجتماعی، سرمایهای ندارند که حتی اگر بخواهند، به دولت بیافزایند. بیمایه فطیرند و مصداق آن سخن شاعر که فرمود:
ذات نایافته از هستیبخش/ کی تواند که شود هستیبخش
۳- برکناری دو معاون برکنارشده رئیسجمهور تحتتاثیر دو سفر رخ داد. آتش حملات چندماهه مخالفان به ظریف که داشت فروکش میکرد، با سفر او به داووس و گفتوگویش با فرید زکریا و کنایهاش به سعید جلیلی، تبدیل به موجی خروشان شد که بالاخره معاون راهبردی پزشکیان را برانداخت. سفر ظریف اما خروجی جدی در جهت گفتمانسازی و اصلاح تصویر ایران در شرایط بحرانی سیاست خارجی داشت و حتی از بُعد رسانهای، با اقبال گسترده و رکوردزنی بازدیدکنندگان یک خروجی داووس در فضای مجازی همراه بود. مقصد سفر دبیری اما قطب جنوب بود و خروجی آن، نمایش تجمل و شکاف باورنکردنی میان نگاه دولتمردان و وضعیت مردمان. پیامی تلخ و تند و کمرشکن که گرچه تصویر این سفر هم با اقبال بازدیدکنندگان فضای مجازی همراه شد؛ اما این اقبال، فقط میوه تلخی چون تنفر از دولت به بار آورد.
۴- از منظر نسبت دو معاون با رئیسجمهور نیز، ظریفها و دبیریها از دو جنس متفاوتاند. ظریف چه در دوران انتخابات و چه مقطع حضور در دولت، نماد و نماینده جریانی سیاسی-فکری بود که پیوستن و همراهی آن با پزشکیان، بر مبنای «شراکت» و «اشتراک» بود. شراکت در دولت بر مبنای اشتراک در سیاست. حال آنکه پیوستن دبیریها به پزشکیان، بر مبنای «رفاقت» بود که چون ربطی به سیاست و گفتمان و راهبرد نداشت، حتی رفاقت قدیمی را هم خراب کرد. اغلب اعضای «حلقه دانشگاه تبریز» و وابستگان اقتصادی و قومیتی آن در دولت، نهفقط اشتراک سیاسی با راه و رای برگزیده انتخابات اخیر ندارند؛ بلکه با ندانمکاری (در نگاه خوشبینانه) و یا طرح و برنامهریزی (در نگاه بدبینانه)، از پشت به دولت خنجر میزنند و خواسته یا ناخواسته پرده رفاقت پزشکیان را میدرند.
۵- ظریفها از منظر توان و ظرفیت کارشناسی نیز قابلقیاس با دبیریها نیستند. منظور از تخصص طبعاً در اینجا، ورود و فهم از عالم سیاست و نیز داشتن دانش و تجربه در حوزه مسئولیت است.
🖌محمدجواد روح | سردبیر
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
🤩 را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام


10.04.202520:10
Repost qilingan:
دلنوشتههای تاریخیِ علی مرادی مراغهای

06.04.202516:00
💥فحاشی در میان ایرانیان مخصوصا طرفداران رضاشاه بیداد می کند!
✍️علی مرادی مراغه ای
✅ما ایرانیان در فحاشی استادیم! تاورنيه که در زمان صفویه به ایران آمده می نويسد:
«ايرانيها در اداء الفاظ ركيك و فحشهاى قبيح مهارت دارند...»
قبلا در اینجا و اینجا به فحاشی ایرانیان پرداخته ام اما امروزه این فحاشی در بین طیفهای سیاسی بیداد میکند!
مخصوصا حوزه تاریخ و سیاست، آکنده از فحاشی است چون اینجا همه متخصص اند!
بارها بخش کامنتهای کانال را بخاطر فحاشی بستیم سپس بخواهش دوستان باز کردیم اما سرانجام از خیرش گذشتیم تا کمتر به همدیگر فحش بدهند! و اینها تازه قشر تحصیلکرده هستند!
♦️محال است مطلبی نقادانه بنویسید و گروهی به شما فحش ندهند دریغ از دو کلمه نقد حسابی!
اما در میان گروههای قومی یا چپی یا اسلامی، طرفداران پهلوی گوی سبقت را از همگان ربوده اند! آنها در فحاشی شبیه ترین فرد به رضاشاه هستند! چون کمتر شاهی به اندازه او فحاش بوده! او به همه فحش میداد حتی فحش ناموسی مادر قح...!
تلگرافی است که او به سرلشکر ایرج مطبوعی گفته «زن قح..!
♦️طرفدارانش شبیه او هستند.
رضاشاه، کودکی و نوجوانی سختی داشته و این خشونت، فحاشی و زمینخواری او محصول عقده های گذشته اش بوده.
زمانی او در مقام نخست وزیری به میهمانی سفارت بلژیک دعوت شده در تمام مدت چشم به آن اتاقک چوبی دمِ در دوخته بود، وزیر مختار بلژیک با تعجب، علت آنرا می پرسد و او می گوید زمانی سه سال در آن اتاقک چوبی نگهبان بوده ام!
♦️قبل از کودتای سوم اسفند بقول حسین مکی در هفت آسمان یک ستاره نداشت در محله سنگلج در کوچه نباتی مستاجر بود و دخترش شمس در اینجا متولد شد سپس در دروازه قزوین مستاجر بود و اینجا محمدرضا و اشرف متولد شدند، این زمان پولی جمع کرده کاروانسرایی خرید و خانه ای در آنجا ساخت اما پس از کودتا بلافاصله شروع کرد به تصاحب زمین!
نخست بومهن و سپس رودهن را تصرف کرد، نخست وزیر که شد زمینهای مازندران بلعید و شاه که شد به طرف گرگان و گیلان و سپس نقاط دیگر ایران سرازیر شد!
در اوج زمینخواری اش یکی از روزنامه های فرانسوی، کاریکاتوری شبیه به یک غده سرطانی چاپ کرده نوشت که «در ایران جانوری پیدا شده که در روز چند کیلومتر زمین میخورد»!
ژنرالها و فرماندهانش که علاقه او را به زمین فهمیده بودند برای تقرب و ترفیع گرفتن مسابقه گذاشتند برای پیدا کردن بهترین زمینها و تصاحب آنها برای رضاشاه!
معلوم است که اداره ثبت که جزو افتخارات اوست در برباد دادن هست و نیستِ مردم شب و روز کار میکرده و آن جلدهای مخملی بی شمار یادگار آن دوران است! چون زمانیکه متفقین آمدند و او سقوط کرد ۴۴هزار سند مالکیت بنام او زده بودند!
او ۲۱۶۷ روستا داشت که ۲۵۴۵۸۵رعیت بر روی آنها کار می کردند و ۶۸ میلیون تومان در حساب بانکی داشت یعنی ۴۶ درصد نقدینگی کشور!
بیخود نبوده که بقول بهبودی وقتی از بانک گزارش میخواسته می گفت بانک من!
بقول دشتی که ابتدا ستایشگرِ او بوده در زمان تبعیدش میگفت اگر کمی دیر سقوط می کرد دیگر ملکی برای کسی باقی نمیگذاشت!
عجیب اینکه در زمان هجوم متفقین که از قدرت کنار رفت در آن زمان نیز او مشغول تصاحب یک منطقه وسیع از اراضی خوب نزدیک«کرند» بوده!
♦️او گذشته تلخ و سختی داشته و از آن سختیها و ناکامیها به فضای پادگان و سربازی گام نهاده و سپس از پادگان به سپهر سیاست و قدرت مطلق و در حصار ایرانیانِ زبردست در تملق!
تیپی همیشه ساکت، دورو، مال اندوز، تنگ نظر با قامتی ۱۹۰ سانتی با چشمانی درشت و عبوس و خشن و بغایت پرخاشگر، مهاجم و فحاش...!
بهبودی محرم رازش می نویسد در هنگام مراجعت رضاخان(وزیر جنگ) از رشت:
«حضرت اشرف یک حلقه انگشتر برلیان در انگشت داشتند بین راه قزوین تا آبیک اتومبیل پنچر شد و حضرت اشرف ناراحت شدند با مشت پشت گردن راننده زدند مدتی پیاده شدند پس از رفع عیب اتومبیل و حرکت به تهران دیدند که تخمۀ برلیان افتاده است..»
واضح است که بخاطر گم شدن آن برلیان، بهبودی این حادثه را نوشته که نشانگر تیپ رضاشاه است.
خود بهبودی را بارها بخاطر مصرف کم و زیادِ مثلا هیزم، چنان کتک می زده که راهی بیمارستان می شده اما دوباره می بخشیده و دوباره مشغول بکار می شده.
حدس بزنید برخوردش را با اهالی مطبوعات...!
♦️دکتر سجادی که در زمان تبعید رضاشاه در کرمان با او بوده در خاطراتش می نویسد رضاشاه از وی خواست که بزرگترین اشتباهش را در دوران حکومتش بگوید و سجادی به غصب اموال مردم اشاره کرده و رضاشاه بعد از تأملی گفته «راست گفتی و سپس به اطرافیان چاپلوسی که او را به این مسیر انداختند لعنت فرستاده»!
امروزه کتابهای قطوری در ستایش او مینویسند اما یک صفحه در مورد زمینخواری او که خودش نیز بدان به عنوان عیب بزرگ اذعان کرده نمی نویسند این نشان می دهد که این کتابها بیشتر بوق تبلیغاتی بوده تا یک پژوهش علمی و تاریخی...!
⏹️لینک کانال: @Ali_Moradi_maragheie
✍️علی مرادی مراغه ای
✅ما ایرانیان در فحاشی استادیم! تاورنيه که در زمان صفویه به ایران آمده می نويسد:
«ايرانيها در اداء الفاظ ركيك و فحشهاى قبيح مهارت دارند...»
قبلا در اینجا و اینجا به فحاشی ایرانیان پرداخته ام اما امروزه این فحاشی در بین طیفهای سیاسی بیداد میکند!
مخصوصا حوزه تاریخ و سیاست، آکنده از فحاشی است چون اینجا همه متخصص اند!
بارها بخش کامنتهای کانال را بخاطر فحاشی بستیم سپس بخواهش دوستان باز کردیم اما سرانجام از خیرش گذشتیم تا کمتر به همدیگر فحش بدهند! و اینها تازه قشر تحصیلکرده هستند!
♦️محال است مطلبی نقادانه بنویسید و گروهی به شما فحش ندهند دریغ از دو کلمه نقد حسابی!
اما در میان گروههای قومی یا چپی یا اسلامی، طرفداران پهلوی گوی سبقت را از همگان ربوده اند! آنها در فحاشی شبیه ترین فرد به رضاشاه هستند! چون کمتر شاهی به اندازه او فحاش بوده! او به همه فحش میداد حتی فحش ناموسی مادر قح...!
تلگرافی است که او به سرلشکر ایرج مطبوعی گفته «زن قح..!
♦️طرفدارانش شبیه او هستند.
رضاشاه، کودکی و نوجوانی سختی داشته و این خشونت، فحاشی و زمینخواری او محصول عقده های گذشته اش بوده.
زمانی او در مقام نخست وزیری به میهمانی سفارت بلژیک دعوت شده در تمام مدت چشم به آن اتاقک چوبی دمِ در دوخته بود، وزیر مختار بلژیک با تعجب، علت آنرا می پرسد و او می گوید زمانی سه سال در آن اتاقک چوبی نگهبان بوده ام!
♦️قبل از کودتای سوم اسفند بقول حسین مکی در هفت آسمان یک ستاره نداشت در محله سنگلج در کوچه نباتی مستاجر بود و دخترش شمس در اینجا متولد شد سپس در دروازه قزوین مستاجر بود و اینجا محمدرضا و اشرف متولد شدند، این زمان پولی جمع کرده کاروانسرایی خرید و خانه ای در آنجا ساخت اما پس از کودتا بلافاصله شروع کرد به تصاحب زمین!
نخست بومهن و سپس رودهن را تصرف کرد، نخست وزیر که شد زمینهای مازندران بلعید و شاه که شد به طرف گرگان و گیلان و سپس نقاط دیگر ایران سرازیر شد!
در اوج زمینخواری اش یکی از روزنامه های فرانسوی، کاریکاتوری شبیه به یک غده سرطانی چاپ کرده نوشت که «در ایران جانوری پیدا شده که در روز چند کیلومتر زمین میخورد»!
ژنرالها و فرماندهانش که علاقه او را به زمین فهمیده بودند برای تقرب و ترفیع گرفتن مسابقه گذاشتند برای پیدا کردن بهترین زمینها و تصاحب آنها برای رضاشاه!
معلوم است که اداره ثبت که جزو افتخارات اوست در برباد دادن هست و نیستِ مردم شب و روز کار میکرده و آن جلدهای مخملی بی شمار یادگار آن دوران است! چون زمانیکه متفقین آمدند و او سقوط کرد ۴۴هزار سند مالکیت بنام او زده بودند!
او ۲۱۶۷ روستا داشت که ۲۵۴۵۸۵رعیت بر روی آنها کار می کردند و ۶۸ میلیون تومان در حساب بانکی داشت یعنی ۴۶ درصد نقدینگی کشور!
بیخود نبوده که بقول بهبودی وقتی از بانک گزارش میخواسته می گفت بانک من!
بقول دشتی که ابتدا ستایشگرِ او بوده در زمان تبعیدش میگفت اگر کمی دیر سقوط می کرد دیگر ملکی برای کسی باقی نمیگذاشت!
عجیب اینکه در زمان هجوم متفقین که از قدرت کنار رفت در آن زمان نیز او مشغول تصاحب یک منطقه وسیع از اراضی خوب نزدیک«کرند» بوده!
♦️او گذشته تلخ و سختی داشته و از آن سختیها و ناکامیها به فضای پادگان و سربازی گام نهاده و سپس از پادگان به سپهر سیاست و قدرت مطلق و در حصار ایرانیانِ زبردست در تملق!
تیپی همیشه ساکت، دورو، مال اندوز، تنگ نظر با قامتی ۱۹۰ سانتی با چشمانی درشت و عبوس و خشن و بغایت پرخاشگر، مهاجم و فحاش...!
بهبودی محرم رازش می نویسد در هنگام مراجعت رضاخان(وزیر جنگ) از رشت:
«حضرت اشرف یک حلقه انگشتر برلیان در انگشت داشتند بین راه قزوین تا آبیک اتومبیل پنچر شد و حضرت اشرف ناراحت شدند با مشت پشت گردن راننده زدند مدتی پیاده شدند پس از رفع عیب اتومبیل و حرکت به تهران دیدند که تخمۀ برلیان افتاده است..»
واضح است که بخاطر گم شدن آن برلیان، بهبودی این حادثه را نوشته که نشانگر تیپ رضاشاه است.
خود بهبودی را بارها بخاطر مصرف کم و زیادِ مثلا هیزم، چنان کتک می زده که راهی بیمارستان می شده اما دوباره می بخشیده و دوباره مشغول بکار می شده.
حدس بزنید برخوردش را با اهالی مطبوعات...!
♦️دکتر سجادی که در زمان تبعید رضاشاه در کرمان با او بوده در خاطراتش می نویسد رضاشاه از وی خواست که بزرگترین اشتباهش را در دوران حکومتش بگوید و سجادی به غصب اموال مردم اشاره کرده و رضاشاه بعد از تأملی گفته «راست گفتی و سپس به اطرافیان چاپلوسی که او را به این مسیر انداختند لعنت فرستاده»!
امروزه کتابهای قطوری در ستایش او مینویسند اما یک صفحه در مورد زمینخواری او که خودش نیز بدان به عنوان عیب بزرگ اذعان کرده نمی نویسند این نشان می دهد که این کتابها بیشتر بوق تبلیغاتی بوده تا یک پژوهش علمی و تاریخی...!
⏹️لینک کانال: @Ali_Moradi_maragheie
Repost qilingan:
یادها

06.04.202510:47
#سحابی
در کشمکش میان بنی صدر و رهبران حزب [جمهوری اسلامی] در شورای انقلاب، مرحوم بازرگان، آقای مهندس معین فر و دکتر حبیبی و من ساکت بودیم و له یا علیه هیچ یک از طرفین موضع نمیگرفتیم.
سرانجام در یکی از آن جلسات در شورای انقلاب تصویب شد که نوار آیت پخش نشود و بنی صدر آن را پذیرفت. ولی درست فردای همان روز روزنامه انقلاب اسلامی متن سخنان آیت را منتشر کرد. در جلسه شورای انقلاب ما به بنی صدر در این مورد اعتراض کردیم. بنی صدر در پاسخ گفت که من پس از آنکه به روزنامه رفتم، متوجه شدم که کار چاپ آن متن به انجام رسیده و امکان تغییر صفحات وجود نداشت.
در مورد انتشار این نوار به نظر من گناه اصلی بر عهده اطرافیان بنی صدر بود. این اطرافیان (که عمدتاً پس از انتخاب بنی صدر به ریاست جمهوری، در اطراف وی جمع شدند) از طیفهای مختلفی بودند. به عنوان مثال رئیس دفتر وی از اعضای قدیمی جبهه ملی بود و یکی از اعضای دفتر هم از جمله افرادی بود که به طاغوتی بودن مشهور بود. مجاهدین هم در آن دوران با بنی صدر ارتباطات وسیعی برقرار کردند، از جمله آمارگیری و نظر سنجیهای فراوانی برای تعیین سطح محبوبیت بنی صدر در جامعه از سوی مجاهدین انجام شد که هر چند روز یک بار نتایج آن منتشر میشد و اعلام میشد که در طول روزهای اخیر محبوبیت رئیس جمهور افزایش یافته و از نفوذ بیشتری در میان مردم برخوردار شده است.
به هر صورت در خصوص انتشار متن نوار آیت برای ما مشخص نشد که آیا این اقدام برخلاف نظر بنی صدر انجام شده بود و یا خود وی نیز تمایل به انجام آن داشت.
متن نوار بسیار تحریک آمیز بود در آن نوار، آیت ادعای حذف بنی صدر از صحنه سیاسی کشور را کرده بود. حوادث آینده نیز نشان داد که توطئه علیه بنی صدر به مورد اجرا گذاشته شد و حکایت از نفوذ آیت و جناح وی در میان جناحهای سیاسی و روحانیون و حوزه علمیه قم و سایر مراکز می کرد.
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1_%D8%A2%DB%8C%D8%AA
در کشمکش میان بنی صدر و رهبران حزب [جمهوری اسلامی] در شورای انقلاب، مرحوم بازرگان، آقای مهندس معین فر و دکتر حبیبی و من ساکت بودیم و له یا علیه هیچ یک از طرفین موضع نمیگرفتیم.
سرانجام در یکی از آن جلسات در شورای انقلاب تصویب شد که نوار آیت پخش نشود و بنی صدر آن را پذیرفت. ولی درست فردای همان روز روزنامه انقلاب اسلامی متن سخنان آیت را منتشر کرد. در جلسه شورای انقلاب ما به بنی صدر در این مورد اعتراض کردیم. بنی صدر در پاسخ گفت که من پس از آنکه به روزنامه رفتم، متوجه شدم که کار چاپ آن متن به انجام رسیده و امکان تغییر صفحات وجود نداشت.
در مورد انتشار این نوار به نظر من گناه اصلی بر عهده اطرافیان بنی صدر بود. این اطرافیان (که عمدتاً پس از انتخاب بنی صدر به ریاست جمهوری، در اطراف وی جمع شدند) از طیفهای مختلفی بودند. به عنوان مثال رئیس دفتر وی از اعضای قدیمی جبهه ملی بود و یکی از اعضای دفتر هم از جمله افرادی بود که به طاغوتی بودن مشهور بود. مجاهدین هم در آن دوران با بنی صدر ارتباطات وسیعی برقرار کردند، از جمله آمارگیری و نظر سنجیهای فراوانی برای تعیین سطح محبوبیت بنی صدر در جامعه از سوی مجاهدین انجام شد که هر چند روز یک بار نتایج آن منتشر میشد و اعلام میشد که در طول روزهای اخیر محبوبیت رئیس جمهور افزایش یافته و از نفوذ بیشتری در میان مردم برخوردار شده است.
به هر صورت در خصوص انتشار متن نوار آیت برای ما مشخص نشد که آیا این اقدام برخلاف نظر بنی صدر انجام شده بود و یا خود وی نیز تمایل به انجام آن داشت.
متن نوار بسیار تحریک آمیز بود در آن نوار، آیت ادعای حذف بنی صدر از صحنه سیاسی کشور را کرده بود. حوادث آینده نیز نشان داد که توطئه علیه بنی صدر به مورد اجرا گذاشته شد و حکایت از نفوذ آیت و جناح وی در میان جناحهای سیاسی و روحانیون و حوزه علمیه قم و سایر مراکز می کرد.
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1_%D8%A2%DB%8C%D8%AA
Repost qilingan:
اکبر گنجی



06.04.202509:36
🎥 رقاص سابق اوکراین ۳۰۰ میلیارد دلار از ما گرفت و به ترامپ اهانت کرد👇👇
👈 وزیر خزانه داری آمریکا
https://t.me/ganji_akbar
👈 وزیر خزانه داری آمریکا
https://t.me/ganji_akbar
Repost qilingan:
Shid TV | شید تیوی

06.04.202509:21
⚡️عصبانیت کارشناس بیبیسی و اینترنشنال، از فعالیتها و اهداف پشتپرده این رسانهها
🔴«حسین آرین» تحلیلگر امور نظامی و راهبردی: “به اسم مقابله با جمهوری اسلامی میخواهند کاری کنند که ایران هیچگاه نتواند در منطقه قد راست کند زیرا هدف لابی اسرائیل این است که تلآویو قدرت برتر منطقه باشد”
☀️ @shidtv
🔴«حسین آرین» تحلیلگر امور نظامی و راهبردی: “به اسم مقابله با جمهوری اسلامی میخواهند کاری کنند که ایران هیچگاه نتواند در منطقه قد راست کند زیرا هدف لابی اسرائیل این است که تلآویو قدرت برتر منطقه باشد”
☀️ @shidtv
06.04.202506:20
استخاره خونین | محمدعلیشاه: مردم غلط میکنند مرا نخواهند

امروز صدمین سالمرگ محمدعلی شاه قاجار است؛ سلطانی که مشروطه را به توپ بست و به روسیه گریخت.
محمدعلی شاه دلبسته شیوۀ استبدادی دوران ولیعهدیاش بود اما شخصیتی متزلزل و نااستوار داشت که او را در مقابل فشارهای سیاسی آسیبپذیر میکرد.« فریدون آدمیت» وقتی حین آن دو سال و هفت ماه سلطنت خطاب به مشروطهخواهان تلگراف زد که: «رعیت را چه به سرکشی! رعیت را چه به استنطاق! صاحبقران، رعیت را چه به فریاد حقطلبی! رعیت غلط میکند ما را نخواهد! رعیت گوسفند و ما شبانیم! سایه ماست که آرامش میدهد، نعمت ارزانی میدارد و دفع بلا میکند! ماییم که آبرو میدهیم، ماییم که مالک ایرانیم!»
هیچ فکرش را نمیکرد در ٢۵ تیر ١٢٨٨ یعنی درست یک سال و سههفته پس از آنکه مجلس اول مشروطه را به توپ بست و برخی از سرآمدان مشروطهخواهی را در باغشاه (میدان حرّ کنونی) به دار کشید و ماهعسل جنبش آزادیخواهی را پایان داد و آغازی بر تداوم استبداد مطلقه شد
متن کامل👇
https://www.asriran.com/fa/news/1048786/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D9%86%DB%8C%D9%86-%7C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%BA%D9%84%D8%B7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%AF

امروز صدمین سالمرگ محمدعلی شاه قاجار است؛ سلطانی که مشروطه را به توپ بست و به روسیه گریخت.
محمدعلی شاه دلبسته شیوۀ استبدادی دوران ولیعهدیاش بود اما شخصیتی متزلزل و نااستوار داشت که او را در مقابل فشارهای سیاسی آسیبپذیر میکرد.« فریدون آدمیت» وقتی حین آن دو سال و هفت ماه سلطنت خطاب به مشروطهخواهان تلگراف زد که: «رعیت را چه به سرکشی! رعیت را چه به استنطاق! صاحبقران، رعیت را چه به فریاد حقطلبی! رعیت غلط میکند ما را نخواهد! رعیت گوسفند و ما شبانیم! سایه ماست که آرامش میدهد، نعمت ارزانی میدارد و دفع بلا میکند! ماییم که آبرو میدهیم، ماییم که مالک ایرانیم!»
هیچ فکرش را نمیکرد در ٢۵ تیر ١٢٨٨ یعنی درست یک سال و سههفته پس از آنکه مجلس اول مشروطه را به توپ بست و برخی از سرآمدان مشروطهخواهی را در باغشاه (میدان حرّ کنونی) به دار کشید و ماهعسل جنبش آزادیخواهی را پایان داد و آغازی بر تداوم استبداد مطلقه شد
متن کامل👇
https://www.asriran.com/fa/news/1048786/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D9%86%DB%8C%D9%86-%7C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%BA%D9%84%D8%B7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF-%D9%85%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%AF
Repost qilingan:
پادکست مداخله



08.04.202513:36
برادر ناصرالدین شاه از او نقل میکند که بعد از بازگشت از سفر سومش به اروپا، در ستایش اروپا گفته بود «تمام نظم و ترقی اروپ به جهت این است که قانون دارند.» ظلالسلطان، پسر بزرگ ناصرالدین شاه، هم بعد از بازگشت از سفرش به اروپا، در ستایش آنجا گفته بود «با وجودی که میگویند آزادی است و جمهوری است و "هر که هر که" است، چنین نیست... درین مملکت ... هر کسی کتاب قانون را گویا در بغل دارد و مدنظر دارد و میداند گریبانش از چنگ قانون خلاص نیست.» حدود نیم قرن بعد از این تعاریف و ستایشها، شبحی بر سر اروپای آزاد و قانونمدار در حال گشت و گذار بود: شبح فاشیسم! چه شد که مسیر آزادی و قانون به فاشیسم رسید؟
-----------------------------
https://modakheleh.yek.link
-----------------------------
«مداخله» را در کستباکس، اپلپادکست و اسپاتیفای بشنوید.
🔗لینک مستقیم در بایوی اینستاگرام ما هست.
.
🎙سالار خوشخو و علی سلطانزاده
با شما از «مدرنیته» و «وضعیت امروز ایران» میگویند.🗞
@modakhelehpodcast
___
#پادکست_مداخله #پادکست #تاریخ #مدرنیته #سنت#کست_باکس #اپل_پادکست
-----------------------------
https://modakheleh.yek.link
-----------------------------
«مداخله» را در کستباکس، اپلپادکست و اسپاتیفای بشنوید.
🔗لینک مستقیم در بایوی اینستاگرام ما هست.
.
🎙سالار خوشخو و علی سلطانزاده
با شما از «مدرنیته» و «وضعیت امروز ایران» میگویند.🗞
@modakhelehpodcast
___
#پادکست_مداخله #پادکست #تاریخ #مدرنیته #سنت#کست_باکس #اپل_پادکست
Repost qilingan:
ایراندل | IranDel

06.04.202514:44
🔴 هشدار بیش از ۸۰۰ نفر از اندیشمندان، دانشگاهیان، متخصصان، هنرمندان، نویسندگان و کارشناسانِ ایراندوست به ورود غیرکارشناسی بخشهایی از حاکمیت از جمله قوۀ مجریه به «مباحثِ قومی» به جای تمرکز و توجه به ابرچالشهای پیشروی کشور و ملّتِ ایران:
بر سرِ شاخهای نشسته و بُن نبرید!
در این بیانیه مفصل که خطاب به ملّتِ تاریخی و بزرگ ایران نوشته شده است، به برخی از رخدادهای تلخِ هفتههای پایانی اسفند ۱۴۰۳ و نوروز ۱۴۰۴ خورشیدی، اشارۀ کوتاهی شده و به مقامات کشور، هشدار داده شده است.
ذیل بیانیه به ترتیب حروف الفبا، امضای شخصیتهای برجستۀ دانشگاهی، دانشی، هنری، رسانهای و سیاسی چون عباس آخوندی، ژاله آموزگار، محمد آمره، اکبر ایرانی، کوروش احمدی، عبدالمجید ارفعی، حسن انوری، مجتبی برزویی، مرضیه برومند، احمد بستانی، رخشان بنیاعتماد، محمدعلی بهمنی قاجار، کاوه بیات، محمدرضا پاسبان، سعیده پراش، ناصرالدین پروین، نصرالله پورجوادی، تهمورث پورناظری، سهراب پورناظری، کیخسرو پورناظری، داریوش پیرنیاکان، مجید تفرشی، افشین جعفرزاده، محمد جعفری قنواتی، علی جنتی، منوچهر جوکار، هادی حیدری، محمد خزایی، کامروز خسروی جاوید، علیاصغر دادبه، محمد درویش، داود دشتبانی، علی دهباشی، گودرز رشتیانی، محمد جواد روح، اشکان زارع، زاگرس زند، علیاشرف صادقی، ابراهیم صحافی، پیمان عارف، حامد عامری گلستانی، مسعود عرفانیان، عقاب علیاحمدی، موسی غنینژاد، نعتالله فاضلی، حبیباله فاضلی کرمانشاهی، محمد قوچانی، حامد کاظمزاده ایرانشهر، احمد کاظمی، رضا کدخدازاده، میرجلالالدین کزازی، الهه کولایی، جمشید کیانفر، زهرا گویا، علی گنجیان خناری، علی مصفّا، محمد مطلق، حکمتالله ملاصالحی، احسان منصوری، یدالله منصوری، میر طاهر موسوی، مصطفی نصیری، علی نظری، حسین نورینیا، مهدی هداوند، ناصر همرنگ و احسان هوشمند دیده میشود.
🔴 در بیانیۀ مفصلِ دغدغهمندان ایران به موارد زیر اشاره شده است:
● فروکاستنِ نوروز از یک جشنِ بزرگِ ملّیِ ایرانی، به یک مراسمِ خُردِ قومی و طایفهای و محلّی در برخی جشنهای نوروری در استانهای غرب و شمالغرب کشور
● رخدادهای تلخ و خلاف وحدتِ ملی در شهر ارومیه و عملکرد مسئولان استانی در این رخدادها
● تبدیل نوروز - جشنِ ملّی و میهنی ایرانیان - به محلِّ منازعاتِ کاذب و مصنوعیِ قومی و قبیلهای
● برخوردهای سلیقهای و ناسنجیده و گاه همراه با تحریف، تخفیف و تقلیلِ مسنولانِ کشور نسبت به میراثِ فرهنگی، تاریخی و تمدّنی ایران بویژه نسبت به جشنِ ملّی نوروز
● تلاش برای مصادرۀ جشن ملّی نوروز توسط رئیسجمهور ترکیه و گستاخی او نسبت به تبریز - کُهنشهر ایران - و سکوتِ ناموجه و نابخشودنیِ مسئولانِ کشور در پاسخ به این ادعاهای بیاساس
● ترویج «ادبیاتِ قومگرایانه» و عدم توجه به مفهوم «شهروند ایرانی» و «حقوق شهروندی» توسط برخی از مقامات بویژه توسط عالیترین مقام اجرایی کشور
● عدم توجه به جایگاه و نقش زبان ملّی - تمدنی فارسی در وحدت و یکپارچگی ملی و تلاش برای تضعیف آن از سوی برخی از مقاماتِ کشوری و استانی
● سخنانِ خلافِ واقعیاتِ تاریخی و یکپارچگی سرزمینی و انسجامِ فرهنگیِ ایرانیان توسط استاندار آذربایجان شرقی دربارۀ پیوند آذربایجان با ایران
● تلاش تفرقهافکنِ استاندار خوزستان برای تبدیل عید فطر از یک «عیدی دینی» به «عیدی قومی»
● برخی اظهاراتِ نابههنگام و تفرقهافکن و انسجامسوز مقامات دربارۀ «آموزش زبانهای محلی»، اختیارات استاندارها، طرح بحثِ «فدرالیسم»، دیدار عالیترین مقام اجرایی کشور با برخی افرادِ افراطیِ قومگرا و سوءتدبیر استاندار آذربایجان غربی در رخدادهای هفتههای اخیر شهر ارومیه
● «قومیسازی مناسباتِ اجتماعی» به جای مواجهۀ اصولی با چالشهای کشور توسط بخشهایی از حاکمیّت و از جمله بخشهایی از قوۀ مجریه
و ...
🔴 در بند پایانی بیانیه آمده است:
«ما امضاکنندگان این بیانیه، ضمن هشدارِ دوباره به دولتمردان دربارۀ اتخاذ رویکردهای غیرکارشناسی و وفاقسوزی که در پیش گرفتهاند، یادآور میشویم که چنین روشهایی به جز تهدیدِ انسجام و امنیتِ ملّی و تقویتِ واگرایی و منازعاتِ خانمانسوزِ محلّی، آوردۀ دیگری برای کشور و ملّتِ بزرگِ ایران ندارد. با تأکید یادآور میشویم که در صورتِ تداومِ چنین رویکردهایی، سکوت را خیانت به آیندۀ ایران و بازی در برنامۀ دشمنانِ کشور برای تهدیدِ تمامیّتِ ایران ارزیابی نموده و در قبالِ مسئولیتِ ملّی و تاریخی خود نسبت به سرنوشتِ کشور و ملّتِ ایران، روشنگری و کنشگری مدنی و ملّی خود را با جدیّتِ بیشتر، ادامه میدهیم.»
🔴 متن کاملِ بیانیه و نام بیش از ۸۰۰ شخصیتِ امضاکنندۀ بیانیه (تا ظهر ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ خورشیدی) را در «روزنامۀ شرق» یا «خبرآنلاین» بخوانید.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 هشدار بیش از ۸۰۰ نفر از اندیشمندان، دانشگاهیان، متخصصان، هنرمندان، نویسندگان و کارشناسانِ ایراندوست به ورود غیرکارشناسی بخشهایی از حاکمیت از جمله قوۀ مجریه به «مباحثِ قومی» به جای تمرکز و توجه به ابرچالشهای پیشروی کشور و ملّتِ ایران:
بر سرِ شاخهای نشسته و بُن نبرید!
در این بیانیه مفصل که خطاب به ملّتِ تاریخی و بزرگ ایران نوشته شده است، به برخی از رخدادهای تلخِ هفتههای پایانی اسفند ۱۴۰۳ و نوروز ۱۴۰۴ خورشیدی، اشارۀ کوتاهی شده و به مقامات کشور، هشدار داده شده است.
ذیل بیانیه به ترتیب حروف الفبا، امضای شخصیتهای برجستۀ دانشگاهی، دانشی، هنری، رسانهای و سیاسی چون عباس آخوندی، ژاله آموزگار، محمد آمره، اکبر ایرانی، کوروش احمدی، عبدالمجید ارفعی، حسن انوری، مجتبی برزویی، مرضیه برومند، احمد بستانی، رخشان بنیاعتماد، محمدعلی بهمنی قاجار، کاوه بیات، محمدرضا پاسبان، سعیده پراش، ناصرالدین پروین، نصرالله پورجوادی، تهمورث پورناظری، سهراب پورناظری، کیخسرو پورناظری، داریوش پیرنیاکان، مجید تفرشی، افشین جعفرزاده، محمد جعفری قنواتی، علی جنتی، منوچهر جوکار، هادی حیدری، محمد خزایی، کامروز خسروی جاوید، علیاصغر دادبه، محمد درویش، داود دشتبانی، علی دهباشی، گودرز رشتیانی، محمد جواد روح، اشکان زارع، زاگرس زند، علیاشرف صادقی، ابراهیم صحافی، پیمان عارف، حامد عامری گلستانی، مسعود عرفانیان، عقاب علیاحمدی، موسی غنینژاد، نعتالله فاضلی، حبیباله فاضلی کرمانشاهی، محمد قوچانی، حامد کاظمزاده ایرانشهر، احمد کاظمی، رضا کدخدازاده، میرجلالالدین کزازی، الهه کولایی، جمشید کیانفر، زهرا گویا، علی گنجیان خناری، علی مصفّا، محمد مطلق، حکمتالله ملاصالحی، احسان منصوری، یدالله منصوری، میر طاهر موسوی، مصطفی نصیری، علی نظری، حسین نورینیا، مهدی هداوند، ناصر همرنگ و احسان هوشمند دیده میشود.
🔴 در بیانیۀ مفصلِ دغدغهمندان ایران به موارد زیر اشاره شده است:
● فروکاستنِ نوروز از یک جشنِ بزرگِ ملّیِ ایرانی، به یک مراسمِ خُردِ قومی و طایفهای و محلّی در برخی جشنهای نوروری در استانهای غرب و شمالغرب کشور
● رخدادهای تلخ و خلاف وحدتِ ملی در شهر ارومیه و عملکرد مسئولان استانی در این رخدادها
● تبدیل نوروز - جشنِ ملّی و میهنی ایرانیان - به محلِّ منازعاتِ کاذب و مصنوعیِ قومی و قبیلهای
● برخوردهای سلیقهای و ناسنجیده و گاه همراه با تحریف، تخفیف و تقلیلِ مسنولانِ کشور نسبت به میراثِ فرهنگی، تاریخی و تمدّنی ایران بویژه نسبت به جشنِ ملّی نوروز
● تلاش برای مصادرۀ جشن ملّی نوروز توسط رئیسجمهور ترکیه و گستاخی او نسبت به تبریز - کُهنشهر ایران - و سکوتِ ناموجه و نابخشودنیِ مسئولانِ کشور در پاسخ به این ادعاهای بیاساس
● ترویج «ادبیاتِ قومگرایانه» و عدم توجه به مفهوم «شهروند ایرانی» و «حقوق شهروندی» توسط برخی از مقامات بویژه توسط عالیترین مقام اجرایی کشور
● عدم توجه به جایگاه و نقش زبان ملّی - تمدنی فارسی در وحدت و یکپارچگی ملی و تلاش برای تضعیف آن از سوی برخی از مقاماتِ کشوری و استانی
● سخنانِ خلافِ واقعیاتِ تاریخی و یکپارچگی سرزمینی و انسجامِ فرهنگیِ ایرانیان توسط استاندار آذربایجان شرقی دربارۀ پیوند آذربایجان با ایران
● تلاش تفرقهافکنِ استاندار خوزستان برای تبدیل عید فطر از یک «عیدی دینی» به «عیدی قومی»
● برخی اظهاراتِ نابههنگام و تفرقهافکن و انسجامسوز مقامات دربارۀ «آموزش زبانهای محلی»، اختیارات استاندارها، طرح بحثِ «فدرالیسم»، دیدار عالیترین مقام اجرایی کشور با برخی افرادِ افراطیِ قومگرا و سوءتدبیر استاندار آذربایجان غربی در رخدادهای هفتههای اخیر شهر ارومیه
● «قومیسازی مناسباتِ اجتماعی» به جای مواجهۀ اصولی با چالشهای کشور توسط بخشهایی از حاکمیّت و از جمله بخشهایی از قوۀ مجریه
و ...
🔴 در بند پایانی بیانیه آمده است:
«ما امضاکنندگان این بیانیه، ضمن هشدارِ دوباره به دولتمردان دربارۀ اتخاذ رویکردهای غیرکارشناسی و وفاقسوزی که در پیش گرفتهاند، یادآور میشویم که چنین روشهایی به جز تهدیدِ انسجام و امنیتِ ملّی و تقویتِ واگرایی و منازعاتِ خانمانسوزِ محلّی، آوردۀ دیگری برای کشور و ملّتِ بزرگِ ایران ندارد. با تأکید یادآور میشویم که در صورتِ تداومِ چنین رویکردهایی، سکوت را خیانت به آیندۀ ایران و بازی در برنامۀ دشمنانِ کشور برای تهدیدِ تمامیّتِ ایران ارزیابی نموده و در قبالِ مسئولیتِ ملّی و تاریخی خود نسبت به سرنوشتِ کشور و ملّتِ ایران، روشنگری و کنشگری مدنی و ملّی خود را با جدیّتِ بیشتر، ادامه میدهیم.»
🔴 متن کاملِ بیانیه و نام بیش از ۸۰۰ شخصیتِ امضاکنندۀ بیانیه (تا ظهر ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ خورشیدی) را در «روزنامۀ شرق» یا «خبرآنلاین» بخوانید.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
06.04.202510:45
▪️ فیلسوفان پسامدرن و مهمترین آثارشان
▫️ میشل فوکو
- «دیرینهشناسی دانش» | «تاریخ جنسیت» | «مراقبت و تنبیه» | «نظم اشیا» | «تاریخ جنون» | «تولد پزشکی بالینی»
▫️ ژانفرانسوا لیوتار
- «وضعیت پسامدرن» | «اقتصاد لیبیدویی» | «ناانسانی: تأملاتی در باب زمان» | «افتراق» | «به سوی پسامدرن»
▫️ ژیل دولوز
- «هزار فلات» | «ضد ادیپ» | «تفاوت و تکرار» | «ریزوم» | «فلسفه چیست» | «اسپینوزا: فلسفهی عملی»
▫️ ژاک دریدا
- «دربارهی گراماتولوژی» | «آوا و پدیدار» | «نوشتار و تفاوت» | «حواشی فلسفه» | «مواضع» | «دربارهی روح: هایدگر و این مسئله»
▫️ ژان بودریار
- «وانموده و وانمودهها» | «نظام اشیا» | «امریکا» | «مبادلهی نمادین و مرگ» | «جامعهی مصرفی» | «اغوا» | «جنگ خلیج رخ نداد»
▫️ رولان بارت
- «اسطورهشناسیها» | «درجهی صفر نوشتار» | «اس/زد» | «لذت متن» | «سخن عاشق» | «عناصر نشانهشناسی»
▫️ ریچارد رورتی
- «فلسفه و آینهی طبیعت» | «فلسفه و امید اجتماعی» | «پیشامد، بازی و همبستگی» | «نتایج پراگماتیسم» | «به چه میتوان امید داشت»
▫️ ژولیا کریستوا
- «نیروهای وحشت» | «پسر سیاه: افسردگی و مالیخولیا» | «پروست و معنای زمان» | «میل در زبان» | «انقلاب در زبان شعری»
▫️ فردریک جیمسن
- «پسامدرنیسم یا منطق فرهنگیِ سرمایهداری متأخر» | «ناخودآگاه سیاسی» | «مارکسیسم و فرم»
احمد ابراهیمیپور
zibaishenasiمنبع
https://t.me/andishevasedayiranian
▫️ میشل فوکو
- «دیرینهشناسی دانش» | «تاریخ جنسیت» | «مراقبت و تنبیه» | «نظم اشیا» | «تاریخ جنون» | «تولد پزشکی بالینی»
▫️ ژانفرانسوا لیوتار
- «وضعیت پسامدرن» | «اقتصاد لیبیدویی» | «ناانسانی: تأملاتی در باب زمان» | «افتراق» | «به سوی پسامدرن»
▫️ ژیل دولوز
- «هزار فلات» | «ضد ادیپ» | «تفاوت و تکرار» | «ریزوم» | «فلسفه چیست» | «اسپینوزا: فلسفهی عملی»
▫️ ژاک دریدا
- «دربارهی گراماتولوژی» | «آوا و پدیدار» | «نوشتار و تفاوت» | «حواشی فلسفه» | «مواضع» | «دربارهی روح: هایدگر و این مسئله»
▫️ ژان بودریار
- «وانموده و وانمودهها» | «نظام اشیا» | «امریکا» | «مبادلهی نمادین و مرگ» | «جامعهی مصرفی» | «اغوا» | «جنگ خلیج رخ نداد»
▫️ رولان بارت
- «اسطورهشناسیها» | «درجهی صفر نوشتار» | «اس/زد» | «لذت متن» | «سخن عاشق» | «عناصر نشانهشناسی»
▫️ ریچارد رورتی
- «فلسفه و آینهی طبیعت» | «فلسفه و امید اجتماعی» | «پیشامد، بازی و همبستگی» | «نتایج پراگماتیسم» | «به چه میتوان امید داشت»
▫️ ژولیا کریستوا
- «نیروهای وحشت» | «پسر سیاه: افسردگی و مالیخولیا» | «پروست و معنای زمان» | «میل در زبان» | «انقلاب در زبان شعری»
▫️ فردریک جیمسن
- «پسامدرنیسم یا منطق فرهنگیِ سرمایهداری متأخر» | «ناخودآگاه سیاسی» | «مارکسیسم و فرم»
احمد ابراهیمیپور
zibaishenasiمنبع
https://t.me/andishevasedayiranian
Repost qilingan:
عصر ایران



06.04.202509:31
جزئیاتی از محتوای پاسخ ایران به نامه ترامپ از زبان رئیس ستادکل نیروهای مسلح
سرلشکر باقری:
🔹ترامپ به تازگی نامهای برای رهبر انقلاب نوشت و پاسخ درخور خودش را هم با لحاظ تدابیر و اوامر ایشان دریافت کرد.
🔹در پاسخ ایران به نامه ترامپ تاکید شده است؛ ما به دنبال آرامش در منطقه هستیم.
🔹در مسئله هستهای به دنبال سلاح هستهای نیستیم و نیازهای ملت خودمان را در هستهای دنبال میکنیم.
🔹مذاکره مستقیم نخواهیم کرد، اما مذاکره غیرمستقیم ایرادی ندارد، چراکه ایران راه را نمی بندد و راه مذاکره غیرمستقیم را باز میگذارد تا اگر صادقانه حرکت کنید بشود مذاکره کرد.
🔹شما بدقولترین و بدعهدترین طرف در مذاکرات گذشته بودید و لذا هیچ اعتمادی به شما وجود ندارد.
🔹جمهوری اسلامی ایران جنگ طلب نیست، اما قلدری و زورگویی را نمیپذیرد و در مقابل آن ایستادگی خواهد کرد.
🔹پاسخ ما به هرگونه تعرض به حریم و منافع جمهوری اسلامی ایران کوبنده و جبران ناپذیر خواهد بود.
asriran.com
@MyAsriran
سرلشکر باقری:
🔹ترامپ به تازگی نامهای برای رهبر انقلاب نوشت و پاسخ درخور خودش را هم با لحاظ تدابیر و اوامر ایشان دریافت کرد.
🔹در پاسخ ایران به نامه ترامپ تاکید شده است؛ ما به دنبال آرامش در منطقه هستیم.
🔹در مسئله هستهای به دنبال سلاح هستهای نیستیم و نیازهای ملت خودمان را در هستهای دنبال میکنیم.
🔹مذاکره مستقیم نخواهیم کرد، اما مذاکره غیرمستقیم ایرادی ندارد، چراکه ایران راه را نمی بندد و راه مذاکره غیرمستقیم را باز میگذارد تا اگر صادقانه حرکت کنید بشود مذاکره کرد.
🔹شما بدقولترین و بدعهدترین طرف در مذاکرات گذشته بودید و لذا هیچ اعتمادی به شما وجود ندارد.
🔹جمهوری اسلامی ایران جنگ طلب نیست، اما قلدری و زورگویی را نمیپذیرد و در مقابل آن ایستادگی خواهد کرد.
🔹پاسخ ما به هرگونه تعرض به حریم و منافع جمهوری اسلامی ایران کوبنده و جبران ناپذیر خواهد بود.
asriran.com
@MyAsriran
Repost qilingan:
مدرسه علوم انسانی

06.04.202508:55
Ⓜ️ بذارید خیلی کوتاه و ساده #سوسیالیسم رو براتون توضیح بدم، بدردتون میخوره.
📌کشورایی که از سرمایهداری به سمت سوسیالیسم میرن، اولش وضعیت بهتری پیدا میکنن. با خودشون میگن عجب خری بودیم زودتر به این سمت نرفتیم. چون نابرابریشون کم میشه و توزیع ثروت توشون بهتر میشه. خب این خیلی خوبه ولی مشکل اینه همینجوری نمیمونه و یواش یواش اوضاع تغییر میکنه. چون سوسیالیستها از جیب خودشون دولت رفاهی رو تشکیل نمیدن.
📌در واقع دولتهای سوسیالیست پول سرمایهدارها و متخصصین پردرآمد رو به شکل مالیاتهای سنگین میگیرن و بین همه تقسیم میکنن. طبیعتا اون پول بعد از یه مدت تموم میشه و سرمایهدارها و متخصصین هم که موتور اصلی تولید بودن دیگه انگیزهای برای افزایش تولید و رقابت و بهبود صنایع ندارن. بعضیشون مهاجرت میکنن، بعضی شون هم میمونن اما تنبل و بیانگیزه به کار ادامه میدن. پس آروم آروم تولید کم میشه و «توزیع یکسان ثروت» که مثلا هدف اصلی سوسیالیست ها بود تبدیل به «توزیع یکسان فقر» میشه.
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
📌کشورایی که از سرمایهداری به سمت سوسیالیسم میرن، اولش وضعیت بهتری پیدا میکنن. با خودشون میگن عجب خری بودیم زودتر به این سمت نرفتیم. چون نابرابریشون کم میشه و توزیع ثروت توشون بهتر میشه. خب این خیلی خوبه ولی مشکل اینه همینجوری نمیمونه و یواش یواش اوضاع تغییر میکنه. چون سوسیالیستها از جیب خودشون دولت رفاهی رو تشکیل نمیدن.
📌در واقع دولتهای سوسیالیست پول سرمایهدارها و متخصصین پردرآمد رو به شکل مالیاتهای سنگین میگیرن و بین همه تقسیم میکنن. طبیعتا اون پول بعد از یه مدت تموم میشه و سرمایهدارها و متخصصین هم که موتور اصلی تولید بودن دیگه انگیزهای برای افزایش تولید و رقابت و بهبود صنایع ندارن. بعضیشون مهاجرت میکنن، بعضی شون هم میمونن اما تنبل و بیانگیزه به کار ادامه میدن. پس آروم آروم تولید کم میشه و «توزیع یکسان ثروت» که مثلا هدف اصلی سوسیالیست ها بود تبدیل به «توزیع یکسان فقر» میشه.
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Repost qilingan:
وقایع :: آذریجهرمی

25.03.202521:07
در مصاحبه مفصلی با خبرآنلاین، درباره موضوعات مختلفی چون حواشی پس از انتخابات و تشکیل دولت، رفع محدودیتها از اینترنت و توطئهها علیه دولت دوازدهم در مقطع سال ۹۶ صحبت کردم که مشروح آن در لینک زیر در دسترس است.
https://www.aparat.com/v/kdw403l
اما نکات مهم:
🔹 هیچ کسی نمیتواند دلسوزتر از دکتر پزشکیان به سرمایه اجتماعی دولتش باشد، حتما نبود امثال دکتر ظریف یا دکتر طیبنیا در بدنه دولت باعث کاهش سرمایه اجتماعی دولت میشود؛ اما رییس جمهور بر مبنای جمیع جهاتی که میبیند، بین تصمیمهای مختلف و ارجحیت در انتخاب افراد اطرافش یک جمع بندی میکند. نهایتا شخصیت هر فرد یا هر کابینهای در این انتخابها تبلور پیدا میکند.
🔹 به نظر بنده، برای عموم مردم اهمیت بالایی ندارد چه کسی در عضو دولت باشد/نباشد، دیدگاه کلی و رویکرد عمومی برای حل مشکلات برای آنها مهمتر است. آنها حل مشکلاتشان را پیگیرند و آموختهاند که دیگر عاشق چشم و ابروی فلانی یا بهمانی نباشند، اگر به کسی هم ابراز علاقه میکنند، ناشی از اقدامات سابق آنها در احقاق حقوقشان است.
🔹 رفع فیلتر پیچیده است، مثل خیلی دیگر از تصمیمات ساده که به راحتی اتخاذ نمیشود. ساختار کشور دچار ناترازی عقلانیت و شجاعت در اداره است. رفع این ناترازی بر همه ناترازیها اولویت بیشتری دارد و البته ساده نیست. رویکرد رییس جمهور، سیاستگذاری استدراجی است. این رویکرد یا در شخصیت ایشان نهفته است و یا به ایشان توصیهای صورت گرفته است. سیاستگذاری استدراجی، یک سیاستگذاری نو و امروزی است و به نظرم با شرایط محیطی کشور ما هم سازگاری بیشتری دارد. اقدام دفعی یا چکشی، با احتمال بالا منجر به نتیجه نمیشود. در رفع فیلتر هم سیاست ایشان اقدام استدراجی است. گام اول را برداشتهاند؛ گام دوم و سوم سختتر است چرا که لجاجت بیشتری با ایشان خواهد شد.
🔹 حواشی دولت بعضا برای زمین زدن دولت است؛ واقعا نباید به آن دامن زد. اختلافات در همه دولتها بوده، بعضا هم از بیرون دولت از عمد بین اعضای دولت ایجاد اختلاف میکنند. در همین کابینه فعلی برخی اعضا چشم دیدن امثال بنده را ندارند، اما این موضوع بیاهمیت است. حواشی نباید جایگزین اصول شود.
🔹 نمره دولت چهاردهم در جوانگرایی ضعیف است. کارنامه مرحوم رییسی بهتر بود. البته جوان با طفل نباید اشتباه گرفته شود، برخی در دولت قبل طفل سیاسی بودند. جوانی به ترکیبی از انعطاف و کنترلگری اطلاق میشود نه به سن و سال. پیرمردها با توجه به تفوق کنترلگری بر انعطاف، محافظه کار میشوند، چابکی ندارند. در شرایط فعلی کشور، چابکی مهمتر از محافظه کاری و ترسو بودن است. دولت باید با این همه چالشهای خارجی و داخلی، مقتدر و شجاع باشد.
🔹 مردمداری پوپولیسم نیست. برخی چون اعتقاد دارند عوام مردم فقط برای زمان انتخابات مهمند، ارتباطی با آنها برقرار نمیکنند که نکند گرد مشکلات مردم بر چهره مبارکشان بنشیند، محافظان بیشمار، نرده نماز جمعه و … را بین خودشان و مردم حائل میکنند و بعد هم میگویند ما نخبهگرا هستیم. سیاستمدار باید مردمدار باشد. اعتبارش را از مردم بگیرد.
✨ @azarijahromi
https://www.aparat.com/v/kdw403l
اما نکات مهم:
🔹 هیچ کسی نمیتواند دلسوزتر از دکتر پزشکیان به سرمایه اجتماعی دولتش باشد، حتما نبود امثال دکتر ظریف یا دکتر طیبنیا در بدنه دولت باعث کاهش سرمایه اجتماعی دولت میشود؛ اما رییس جمهور بر مبنای جمیع جهاتی که میبیند، بین تصمیمهای مختلف و ارجحیت در انتخاب افراد اطرافش یک جمع بندی میکند. نهایتا شخصیت هر فرد یا هر کابینهای در این انتخابها تبلور پیدا میکند.
🔹 به نظر بنده، برای عموم مردم اهمیت بالایی ندارد چه کسی در عضو دولت باشد/نباشد، دیدگاه کلی و رویکرد عمومی برای حل مشکلات برای آنها مهمتر است. آنها حل مشکلاتشان را پیگیرند و آموختهاند که دیگر عاشق چشم و ابروی فلانی یا بهمانی نباشند، اگر به کسی هم ابراز علاقه میکنند، ناشی از اقدامات سابق آنها در احقاق حقوقشان است.
🔹 رفع فیلتر پیچیده است، مثل خیلی دیگر از تصمیمات ساده که به راحتی اتخاذ نمیشود. ساختار کشور دچار ناترازی عقلانیت و شجاعت در اداره است. رفع این ناترازی بر همه ناترازیها اولویت بیشتری دارد و البته ساده نیست. رویکرد رییس جمهور، سیاستگذاری استدراجی است. این رویکرد یا در شخصیت ایشان نهفته است و یا به ایشان توصیهای صورت گرفته است. سیاستگذاری استدراجی، یک سیاستگذاری نو و امروزی است و به نظرم با شرایط محیطی کشور ما هم سازگاری بیشتری دارد. اقدام دفعی یا چکشی، با احتمال بالا منجر به نتیجه نمیشود. در رفع فیلتر هم سیاست ایشان اقدام استدراجی است. گام اول را برداشتهاند؛ گام دوم و سوم سختتر است چرا که لجاجت بیشتری با ایشان خواهد شد.
🔹 حواشی دولت بعضا برای زمین زدن دولت است؛ واقعا نباید به آن دامن زد. اختلافات در همه دولتها بوده، بعضا هم از بیرون دولت از عمد بین اعضای دولت ایجاد اختلاف میکنند. در همین کابینه فعلی برخی اعضا چشم دیدن امثال بنده را ندارند، اما این موضوع بیاهمیت است. حواشی نباید جایگزین اصول شود.
🔹 نمره دولت چهاردهم در جوانگرایی ضعیف است. کارنامه مرحوم رییسی بهتر بود. البته جوان با طفل نباید اشتباه گرفته شود، برخی در دولت قبل طفل سیاسی بودند. جوانی به ترکیبی از انعطاف و کنترلگری اطلاق میشود نه به سن و سال. پیرمردها با توجه به تفوق کنترلگری بر انعطاف، محافظه کار میشوند، چابکی ندارند. در شرایط فعلی کشور، چابکی مهمتر از محافظه کاری و ترسو بودن است. دولت باید با این همه چالشهای خارجی و داخلی، مقتدر و شجاع باشد.
🔹 مردمداری پوپولیسم نیست. برخی چون اعتقاد دارند عوام مردم فقط برای زمان انتخابات مهمند، ارتباطی با آنها برقرار نمیکنند که نکند گرد مشکلات مردم بر چهره مبارکشان بنشیند، محافظان بیشمار، نرده نماز جمعه و … را بین خودشان و مردم حائل میکنند و بعد هم میگویند ما نخبهگرا هستیم. سیاستمدار باید مردمدار باشد. اعتبارش را از مردم بگیرد.
✨ @azarijahromi
Repost qilingan:
تعمّق - فلسفه، علم و تاریخ



06.04.202516:17
کارکرد فلسفه از نگاه آلتوسر
🔸نسخۀ کامل در یوتوب تعمق
- #هومن_حسینزاده
🔸همچنین ببینید:
از ماکیاولی تا مارکس: خوانش آلتوسر از فلاسفۀ سیاسی
#لویی_آلتوسر، #فلسفه، #علم، #ایدئولوژی، #باروخ_اسپینوزا، #ژاک_دریدا
Taamoq | تَعَمُّق
فلسفه باید خطوط مرزی بین علم و ایدئولوژی را شناسایی بکند!
🔸نسخۀ کامل در یوتوب تعمق
- #هومن_حسینزاده
🔸همچنین ببینید:
از ماکیاولی تا مارکس: خوانش آلتوسر از فلاسفۀ سیاسی
#لویی_آلتوسر، #فلسفه، #علم، #ایدئولوژی، #باروخ_اسپینوزا، #ژاک_دریدا
Taamoq | تَعَمُّق
Repost qilingan:
آخرین خبر



06.04.202513:07
📸 هماکنون؛ تصاویری از تظاهرات آمریکاییها علیه ترامپ و سیاستهای وی
@Akharinkhabar | akharinkhabar.ir
@Akharinkhabar | akharinkhabar.ir
Repost qilingan:
زیبایی شناسی

06.04.202510:43
▪️ چرا از آهنگهای غمگین لذت میبریم؟
محققان موسسهی علوم مغزی رایکن در ژاپن اومدن از ۴۴ نفر نوازنده و فرد عادی خواستن که به دو موسیقیِ غمگین و یک موسیقی شاد گوش کنن و احساس خودشون رو به کمک ۶۲ کلمهی کلیدی از شاد تا جنونآمیز بیان کنن.
پاسخها متناقض بهنظر میرسید. دربارهی اون موسیقیای که ما غمگین تلقی میکنیم، شنوندگان احساسشون رو اینطور توصیف کردن: بیشتر عاشقانه، بیشتر دلپذیر و کمتر ناراحتکننده (تراژیک).
نتیجهای که محققان گرفتن اینه که درکی که ما از اون موسیقی داریم اینه که «غمگینه» ولی در واقع احساسی که تجربه میکنیم، مثبته.
بر خلاف غمی که بهطور مستقیم در زندگی روزمره تجربه میکنیم، اندوهی که بهطور غیرمستقیم در هنر احساس میکنیم، در واقع احساس خوشایندی داره چون تهدیدی واقعی برای ما محسوب نمیشه و کمک میکنه با احساسات منفی در زندگی واقعی بهتر کنار بیایم.
Sad music induces pleasant emotion (2013)
@zibaishenasi
محققان موسسهی علوم مغزی رایکن در ژاپن اومدن از ۴۴ نفر نوازنده و فرد عادی خواستن که به دو موسیقیِ غمگین و یک موسیقی شاد گوش کنن و احساس خودشون رو به کمک ۶۲ کلمهی کلیدی از شاد تا جنونآمیز بیان کنن.
پاسخها متناقض بهنظر میرسید. دربارهی اون موسیقیای که ما غمگین تلقی میکنیم، شنوندگان احساسشون رو اینطور توصیف کردن: بیشتر عاشقانه، بیشتر دلپذیر و کمتر ناراحتکننده (تراژیک).
نتیجهای که محققان گرفتن اینه که درکی که ما از اون موسیقی داریم اینه که «غمگینه» ولی در واقع احساسی که تجربه میکنیم، مثبته.
بر خلاف غمی که بهطور مستقیم در زندگی روزمره تجربه میکنیم، اندوهی که بهطور غیرمستقیم در هنر احساس میکنیم، در واقع احساس خوشایندی داره چون تهدیدی واقعی برای ما محسوب نمیشه و کمک میکنه با احساسات منفی در زندگی واقعی بهتر کنار بیایم.
Sad music induces pleasant emotion (2013)
@zibaishenasi
Repost qilingan:
راهبرد

06.04.202509:30
💥خبر: واکنش تحلیلگر اصولگرا به خط کیهان برای ترور ترامپ
👈 عبدالله گنجی، تحلیلگر سیاسی نزدیک به سپاه، در کانال تلگرامی خود نوشت:
✍ ستون گفتوشنود کیهان دچار "سهو ناخودآگاه" شده است. کیهان هزاران بار نوشته است شرارت شیطان بزرگ و خوی استکباری آمریکا فراتر از این و آن است. بنابراین، چگونه میشود بگوید با حذف #ترامپ مشکلی حل میشود؟
✍ قانون داماتو، تحریم نفتی ١٣٩١ و شهادت فرماندهان مقاومت در سال١۴٠٣ مربوط به جریان مقابل ترامپ است. دقیقا داستان سگ زرد و شغال است.
✍ فرق ترامپ عریاننمایی بهتر از این جنون ماتریالیستی جهان و گرفتن شیلنگ بر دمکراسی ادعایی است.
@javadrooh
👈 عبدالله گنجی، تحلیلگر سیاسی نزدیک به سپاه، در کانال تلگرامی خود نوشت:
✍ ستون گفتوشنود کیهان دچار "سهو ناخودآگاه" شده است. کیهان هزاران بار نوشته است شرارت شیطان بزرگ و خوی استکباری آمریکا فراتر از این و آن است. بنابراین، چگونه میشود بگوید با حذف #ترامپ مشکلی حل میشود؟
✍ قانون داماتو، تحریم نفتی ١٣٩١ و شهادت فرماندهان مقاومت در سال١۴٠٣ مربوط به جریان مقابل ترامپ است. دقیقا داستان سگ زرد و شغال است.
✍ فرق ترامپ عریاننمایی بهتر از این جنون ماتریالیستی جهان و گرفتن شیلنگ بر دمکراسی ادعایی است.
@javadrooh
Repost qilingan:
فرهنگ ایران

06.04.202508:28
شاهنامه تهماسبی/طهماسبی
نقش ساعت
https://t.me/farhang_e_iran
https://www.facebook.com/share/v/19EUquutnX/
نقش ساعت
https://t.me/farhang_e_iran
https://www.facebook.com/share/v/19EUquutnX/
25.03.202509:00
چهره های جدید فاشیسم: پوپولیسم و راست افراطی
نویسنده:
انزو تراورسو
مترجم:
سعید مهراقدم
از پیشگفتار مترجم:
انگیزه اصلی در ترجمه این کتاب از زبان انگلیسی به فارسی، اهمیت مطالب مورد بحث در آن برای درک عمیق تر رویدادهای ایران و جهان در برهه زمانی فعلی است. این کتاب به زبان فرانسه در سال ۲۰۱۷ انتشار یافته و در سال ۲۰۱۹ ترجمه انگلیسی آن به چاپ رسیده است. در این کتاب انزو تراورسو سعی دارد که مولفه های فاشیسم و ناسیونال سوسیالیسم را در گستره دو جنگ جهانی از دل تعداد وسیعی از تحقیقات تاریخی، برجسته نماید و روند بسط و توسعه، تغییر و دگردیسی گوناگون اندیشه های فاشیستی تمامیت خواهی و پوپولیسم را در وجود جریانهای سیاسی نه تنها در غرب بلکه در جهان اسلام نیز، تعقیب نماید. در این کتاب احزاب راست افراطی در غرب مورد تدقیق قرار گرفته و نزدیکی و گسست تاکتیکی آنها از تبار فاشیستی خود مورد برسی واقع شده است. از این منظر، اسلام افراطی به ویژه بنیادگرایی داعشی ریشه ها و آمال آنها، بخشی از بررسی ارزشمند این کتاب واقع شده و تشابهات و افتراقهای آنان در مقایسه با نظریه های فاشیستی و تمامیت خواهی مورد بحث واقع شده است...
https://t.me/andishevasedayiranian
نویسنده:
انزو تراورسو
مترجم:
سعید مهراقدم
از پیشگفتار مترجم:
انگیزه اصلی در ترجمه این کتاب از زبان انگلیسی به فارسی، اهمیت مطالب مورد بحث در آن برای درک عمیق تر رویدادهای ایران و جهان در برهه زمانی فعلی است. این کتاب به زبان فرانسه در سال ۲۰۱۷ انتشار یافته و در سال ۲۰۱۹ ترجمه انگلیسی آن به چاپ رسیده است. در این کتاب انزو تراورسو سعی دارد که مولفه های فاشیسم و ناسیونال سوسیالیسم را در گستره دو جنگ جهانی از دل تعداد وسیعی از تحقیقات تاریخی، برجسته نماید و روند بسط و توسعه، تغییر و دگردیسی گوناگون اندیشه های فاشیستی تمامیت خواهی و پوپولیسم را در وجود جریانهای سیاسی نه تنها در غرب بلکه در جهان اسلام نیز، تعقیب نماید. در این کتاب احزاب راست افراطی در غرب مورد تدقیق قرار گرفته و نزدیکی و گسست تاکتیکی آنها از تبار فاشیستی خود مورد برسی واقع شده است. از این منظر، اسلام افراطی به ویژه بنیادگرایی داعشی ریشه ها و آمال آنها، بخشی از بررسی ارزشمند این کتاب واقع شده و تشابهات و افتراقهای آنان در مقایسه با نظریه های فاشیستی و تمامیت خواهی مورد بحث واقع شده است...
https://t.me/andishevasedayiranian
Ko'rsatilgan 1 - 24 dan 131
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.