10.05.202514:21
I'll walk over you
And on the things we'd do, I'll dream alone
No matter the storms and the leftovers
Our leftovers maybe
And on the things we'd do, I'll dream alone
No matter the storms and the leftovers
Our leftovers maybe
09.05.202513:39
توی راه داشتم یه کتاب از یه نویسندهٔ آلمانی میخوندم و همین که رسیدیم به جاده، اینها هم توی کتابه رفتن توی جاده و ما که رفتیم توی تونل، اینها هم رفتن توی تونل. و توی کتاب شب شد و هنوز داشتن زیر آسمون پرستاره میروندن، توی ماشین ما هم اون آهنگ Camel پخش شد که دربارهٔ شب و ستارههاست. بعد هم وقتی اونها رسیدن ما هم رسیدیم. وقتی کتابها با زندگی واقعی پیوند میخورن، انگار دو برابر مواقع عادی حس میکنم، دو برابر همیشه زندگی میکنم، انگار هم هستم هم نیستم. شکل بسیار خاصی از بودن رو تجربه میکنم.


07.05.202514:56


06.05.202509:17
دانشکدهٔ ادبیات با همکلاسیهای دوستداشتنیم.
02.05.202518:56
برای استادم نوشتم «شاید ندانید، یا شاید هم بدانید، روزهایی در زندگیام بوده که فقط و فقط بهخاطر شما به دانشکده آمدهام. بهخاطر کلاستان، احترام و عشقتان و کلماتتان. در میان این هرجومرج و ناانسانی، شما همچنان آن انسانیترین دلیلی بودید که مرا پای کلاس درس کشاند و به من آموخت زندگی را دوست بدارم و زیبا بزیم.» دانشگاه رفتن تازگیها از سختترین کارهای زندگیام شده. اما گاهی چه آدمهای عزیزی سر راهمان قرار میگیرند. حتی اگر از همهجای این خرابشده دلایلی ببارد تا قانعم کند در خانه بنشینم و تسلیم شوم، بهخاطر این استاد عزیزم میروم. میروم نه چون او آنجاست، چون هنوز میشود کسی مثل او بود. کاش من هم بتوانم. روز معلم مبارک.
25.04.202516:44
سیصد صفحه مونده. احتمالاً برم قهوه درست کنم و بیدار بمونم تا تموم شه. ☕️


10.05.202507:04
صبح بهخیر. 🤎


09.05.202513:26
🤍
07.05.202514:42
یکی دو تا ویدیو داشتم دربارهش که تمها و مسائلش رو بررسی میکرد، اونها رو ببینم میرم ابله رو شروع میکنم. شیاطین رو هم سفارش دادم. مشخصاً تب داستایفسکیم ذرهای فروکش نکرده. 🌹
05.05.202517:25
From this moment
How can it feel, this wrong
How can it feel, this wrong


01.05.202514:01
آن کسی که وجدان دارد اگر بهاشتباه خود پی برد، رنج میکشد. این خود بیش از اعمال شاقه برایش مجازات است.
—جنایت و مکافات، فیودور داستایفسکی
—جنایت و مکافات، فیودور داستایفسکی
25.04.202516:44
رنج و درد لازمهٔ قوهٔ دراکهٔ پهناور و قلب عمیق است.
—جنایت و مکافات، فیودور داستایفسکی
—جنایت و مکافات، فیودور داستایفسکی
08.05.202511:59
07.05.202514:39
تموم شد. چه پایانی! یعنی با خودت میگی جنایت و مکافاته دیگه، همهجا اسپویل شده. بعد متوجه میشی داستایفسکی رو کسی نمیتونه اسپویل کنه...
04.05.202516:16
بچهها شادی میخواد توی این دوره طبق نظریات فیلسوفهای مختلف و با استفاده از فراروانشناسی توضیح بده که روح وجود داره یا نه.
اگر مسائلی مثل روح، اضطراب مرگ و دنیای بعد از مرگ براتون سؤال بوده این دوره به دردتون میخوره.
از طرفی به نظر خودم که هیچوقت درست فلسفه نفهمیدم، این مبحث واقعاً قابل فهم و جذابه. :))))
اگر مسائلی مثل روح، اضطراب مرگ و دنیای بعد از مرگ براتون سؤال بوده این دوره به دردتون میخوره.
از طرفی به نظر خودم که هیچوقت درست فلسفه نفهمیدم، این مبحث واقعاً قابل فهم و جذابه. :))))


30.04.202512:10
بعدازظهر بهخیر.
25.04.202511:53
«زندگی یک بار نصیب من میشود و دیگر هرگز برایم وجود نخواهد داشت. من نمیخواهم منتظر سعادت عمومی بشوم. میخواهم خودم هم زندگی کنم و الا بهتر است اصلاً زنده نباشم.»
09.05.202514:02
یکی از دوستانم گفت این یک مفهومه بهنام همزمانی که یونگ دربارهش صحبت کرده. (از مزایای داشتن دوست باسواد.)
07.05.202516:18
یکی از چیزهایی که بعد از خوندن جنایت و مکافات به نظرم اومد این بود که این کتاب و شخصیت راسکلنیکف، چقدر به کتاب یادداشتهای زیرزمینی و شخصیت مرد زیرزمینی نزدیکه. انگار کاملاً در یک دنیا روایت میشن و انگار جنایت و مکافات جلد دوم یادداشتهای زیرزمینیه. از اون جالبتر اینکه مطمئنم خود داستایفسکی هم در این موضوع عمد داشته. حتی بعید نیست خود شخصیت مرد زیرزمینی توی جنایت و مکافات باشه. یه جایی توی کتاب یه مرد مرموزی پیدا میشه و کاملاً غیرمترقبه میآد توی اتاق راسکلنیکف و بعدتر بهش میگه قاتل. قسمتی که خوندنش خیلی هم شوکهکننده بود. چند فصل بعد مرده برمیگرده و راسکلنیکف میگه این همون مردیه که از «زیرزمین» اومده بود. مرده جلوی راسکلنیکف تعظیم میکنه و بهش میگه مقصره. بهخاطر افکار شرور و ظالمانه، شبیه شخصیت مرد زیرزمینی. (بخش چهار جنایت و مکافات.)
حالا حتی اگر این مرد خود مرد زیرزمینی هم نباشه، ارجاع خیلی دقیقی به اون کتاب اینجا هست. میشه این رو از روند فلسفهٔ داستایفسکی فهمید.
سال ۱۸۶۴. داستایفسکی یادداشتهای زیرزمینی رو مینویسه و میگه آزادی گرانبهاترین نعمت آدمه و همهٔ بدبختیهای بشر از نفی آزادیش نشأت میگیره. از ترس در آغوش گرفتن این آزادی انسان کل زندگیش رو تباه میکنه. مرد زیرزمینی هم منفعله و از این آزادی استفاده نمیکنه، از منفعلترین شخصیتهای ادبیاته در واقع و همین آزاد نبودن بدبختش کرده.
سال ۱۸۶۶. دو سال بعد جنایت و مکافات رو مینویسه. حالا شخصیت اصلی راسکلنیکف کاملاً آزاده و همین آزاد بودن بدبختش میکنه. همون آزادیای که توی یادداشتهای زیرزمینی میگه باید ازش استفاده کنیم، اینجا تبدیل به جنایت و بعد مکافات راسکلنیکف میشه. میخواد بگه خب گفتم آزاد باشید، ولی هر کاری هم خواستید نمیتونید بکنید. و آخر کتاب، مینویسه این داستان تموم شد. یعنی فهمیدیم آزادی بیحدوحصر انسان رو تباه میکنه. به طرز عجیبی پاراگراف آخر کتاب از زبون خود خود داستایفسکیه به خواننده:
این روند فکری بین آثارش ادامه داره تا آخرین اثر و شاهکارش، برادران کارامازوف که اونجا حرف آخرش رو میزنه. گرچه انگار میخواسته بعد از برادران کارامازوف هم چیزی بنویسه که متأسفانه از دنیا میره.
حالا حتی اگر این مرد خود مرد زیرزمینی هم نباشه، ارجاع خیلی دقیقی به اون کتاب اینجا هست. میشه این رو از روند فلسفهٔ داستایفسکی فهمید.
سال ۱۸۶۴. داستایفسکی یادداشتهای زیرزمینی رو مینویسه و میگه آزادی گرانبهاترین نعمت آدمه و همهٔ بدبختیهای بشر از نفی آزادیش نشأت میگیره. از ترس در آغوش گرفتن این آزادی انسان کل زندگیش رو تباه میکنه. مرد زیرزمینی هم منفعله و از این آزادی استفاده نمیکنه، از منفعلترین شخصیتهای ادبیاته در واقع و همین آزاد نبودن بدبختش کرده.
سال ۱۸۶۶. دو سال بعد جنایت و مکافات رو مینویسه. حالا شخصیت اصلی راسکلنیکف کاملاً آزاده و همین آزاد بودن بدبختش میکنه. همون آزادیای که توی یادداشتهای زیرزمینی میگه باید ازش استفاده کنیم، اینجا تبدیل به جنایت و بعد مکافات راسکلنیکف میشه. میخواد بگه خب گفتم آزاد باشید، ولی هر کاری هم خواستید نمیتونید بکنید. و آخر کتاب، مینویسه این داستان تموم شد. یعنی فهمیدیم آزادی بیحدوحصر انسان رو تباه میکنه. به طرز عجیبی پاراگراف آخر کتاب از زبون خود خود داستایفسکیه به خواننده:
«در این مرحله دیگر موضوعی نو آغاز میگردد، موضوع دگرگونی تدریجی انسان، داستان تحول تدریجی راسکلنیکف، موضوع گذشتن از جهانی به جهان دیگر، موضوع آشنایی با حقیقتی نو که تا به حال بهکلی ناشناخته مانده بود. اینها میتواند زمینهٔ داستان جدیدی باشد، اما داستان کنونی ما دیگر به پایان رسیده است.»حالا توی کتابهای بعدی میگه این حقیقت نو چیه. یعنی چجوری باید از این آزادی استفاده کرد که به تباهی راسکلنیکف ختم نشه، یا در واقع بهتره گفت چجوری نباید از آزادیمون استفاده کنیم. به زبان دیگه، شیوهٔ حقیقی زندگی کردن چیه.
این روند فکری بین آثارش ادامه داره تا آخرین اثر و شاهکارش، برادران کارامازوف که اونجا حرف آخرش رو میزنه. گرچه انگار میخواسته بعد از برادران کارامازوف هم چیزی بنویسه که متأسفانه از دنیا میره.
07.05.202514:37
چه پیش آمد، خود راسکلنیکف هم نمیدانست؛ اما ناگهان گویی چیزی او را از جا بلند کرد و به پای سونیا افکند. میگریست و زانوان سونیا را در آغوش گرفته بود. سونیا در لحظهٔ اول بسیار متوحش شد و رنگ از چهرهاش پرید. از جا برجست و لرزان به راسکلنیکف نگریست، اما بیدرنگ در یک آن همهچیز را دریافت. در چشمانش خوشوقتی بیپایانی میدرخشید. مطلب را فهمیده بود و دیگر شکی نداشت که راسکلنیکف دوستش دارد، بسیار دوستش دارد. عاقبت لحظه دلخواه فرارسید.
میخواستند با هم صحبت کنند، اما نمیتوانستند. اشک در دیدگانشان حلقه زده بود. هر دو بیرنگ و نحیف بودند، اما در این چهره های بیرنگ بیمار پرتویی از آیندهای نو و زندگانی تازهای میدرخشید. هر دو آنان را عشق احیا کرده بود، قلب هر یک برای دیگری سرچشمهای لایزال از زندگی بود.
—جنایت و مکافات، فیودور داستایفسکی، ترجمهٔ مهری آهی
میخواستند با هم صحبت کنند، اما نمیتوانستند. اشک در دیدگانشان حلقه زده بود. هر دو بیرنگ و نحیف بودند، اما در این چهره های بیرنگ بیمار پرتویی از آیندهای نو و زندگانی تازهای میدرخشید. هر دو آنان را عشق احیا کرده بود، قلب هر یک برای دیگری سرچشمهای لایزال از زندگی بود.
—جنایت و مکافات، فیودور داستایفسکی، ترجمهٔ مهری آهی
Repost qilingan:
انجمن علمی دانشجویی فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه تهران



04.05.202515:34
مرگ واپسین چیز در میان تمام چیزها نیست!
انجمن علمی-دانشجویی فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه تهران برگزار میکند:
🕯 حقیقت روح
🎙مدرس: شادی رادمنش (فارغ التحصیل فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه تهران - پژوهشگر فلسفۀ دین)
🗓 زمان برگزاری:
۲.۲۴ اردیبهشت
۲.۳۱ اردیبهشت
۳.۷ خرداد
⏱️ چهارشنبهها / ساعت ۲۰ تا ۲۲
🏢 به صورت مجازی در گوگلمیت
♦️هزینه دوره برای دانشجویان: ۱۵۰ هزار تومان
♦️هزینه دوره برای سایر: ۲۰۰ هزار تومان
🧾به شرکت کنندگان دوره، گواهی معتبر اعطا میشود.
📬جهت ثبت نام به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید.
@philosophyut
@philosophyisl
انجمن علمی-دانشجویی فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه تهران برگزار میکند:
🕯 حقیقت روح
🎙مدرس: شادی رادمنش (فارغ التحصیل فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه تهران - پژوهشگر فلسفۀ دین)
🗓 زمان برگزاری:
۲.۲۴ اردیبهشت
۲.۳۱ اردیبهشت
۳.۷ خرداد
⏱️ چهارشنبهها / ساعت ۲۰ تا ۲۲
🏢 به صورت مجازی در گوگلمیت
♦️هزینه دوره برای دانشجویان: ۱۵۰ هزار تومان
♦️هزینه دوره برای سایر: ۲۰۰ هزار تومان
🧾به شرکت کنندگان دوره، گواهی معتبر اعطا میشود.
📬جهت ثبت نام به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید.
@philosophyut
@philosophyisl


27.04.202505:16
آلبالو.
25.04.202509:39
مردمِ واقعاً بزرگ، به نظر من، باید در دنیا غم را بزرگ احساس کنند.
—جنایت و مکافات، فیودور داستایفسکی
—جنایت و مکافات، فیودور داستایفسکی
Ko'rsatilgan 1 - 24 dan 80
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.