10.05.202511:56
باورم نمیشه یه احمقی رفته به استاد گفته مرسی که نمونه سوال میدید اگه شما نبودید ما پاس نمیشدیم و استادم لج کرده و حالا دهنمون گاییدهست😂😂😂😂😂😂😂
10.05.202507:01
من مشکلم با کسخلایی نیست که عشق ابدی میبینن و روشون تاثیر بدی میذاره، مشکلم با کسخلاییه که فکر میکنن با شیم کردنش خیلی فرهیخته هستن و خیلی حالیشونه و کون دنیارو پاره کردن🙏🏻
10.05.202504:14
نه مثل اینکه ایرانی جماعت ذاتا متمایله به کسشر😂😂😂😂😂😂


08.05.202513:47
17.04.202512:22
خسته شدم همه باهام کار دارن در حالی که من فقط میخوام بخوابم
12.04.202515:43
چقدر مریض جالب و نادر داریم امروز. جیگرم داره حال میاد
10.05.202507:04
Bro is a شکرستان character
10.05.202506:17
نظریه زبان و ماشین ها❤️❤️❤️🫶🏻
10.05.202504:13
باورم نمیشه اینو میگم ولی وسط اپیزود جدید عشق ابدی خوابم برده بود بیدار شدم دیدم گوشیم خاموش شده
01.05.202518:31
17.04.202511:50
بعد از تمرین پا یه جوری پاهام گرفته که اگر یه لحظه خم شم یه چیزی از ماشین لباسشویی دربیارم قشنگ ۱۰-۱۲ ساعت پورن ازم درمیاد
12.04.202514:55
10.05.202507:04
سیبیلامو یه فر دادم از توش خرده نون ریخت. اصلا انتظارشو نداشتم😭
10.05.202504:23
من خیلی متفاوتم منو انتخاب کنید🥺
09.05.202520:15
دکتر مملکت
17.04.202512:35
پنجشنبه مورخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۴
دیروز یک مریض بسیار بدحال داشتیم. یه بچه که بخاطر یه اسهال استفراغ ساده اینقدر مایع از دست داده بود که هوشیاریش کم شده بود و نمیتونست نفس بکشه. کد احیا خورد چون داشت میمرد. باید فورا بهش مایع میدادیم ولی چون خیلی فشار خونش پایین بود رگ نداشت. مهران رفته بود بالای سرش، حتی سعی کردن از رگهای روی جمجمهش رگ بگیرن سرم بزنن ولی رگ نداشت، چه برسه به دست و پا. دقیقا جایی که تقریبا گفتیم تموم شد و من محیط رو ترک کردم و برگشتم سر کار خودم، یکی از استادامون دوان دوان اومد توی اورژانس و بدون مکث سوزن زد وسط مغز استخوان بچه و سرم مثل فرفره رفت. یه سرم زد داخل مغز استخوان ران راستش و یکی وسط استخوان ران چپش. بچه احیا شد و احتمالا تا شنبه با حال کاملا خوب میره خونه. از دیروز دارم فکر میکنم که من ۷ ساله دارم پزشکی میخونم و کلی مریض جلوی چشمام بخاطر کمبود مایعات دچار نارسایی کلیوی و بعدش مرگ شدن ولی من حتی یکبار هم به ذهنم نرسیده که برم توی یوتیوب و آموزش سرم زدن وسط مغز استخوان آدمیزاد رو ببینم. آموزشی که احتمالا هزار ویدیو براش وجود داره.
وقتی فهمیدم استادمون اینطوری جون بچه رو نجات داده به این فکر کردم که اگر به جای ۱۲ ظهر ساعت ۱۳ میومد بیمارستان قطعا مرده بود. به همین سادگی. به این فکر کردم که این ناآگاهی من و امثال من از کجا میاد. این میل شدید به تسلیم شدن و خبر مرگ دادن از کجا میاد. آیا بخاطر وجدان نداشتنه؟ که باید بگم خیر، خیلی شده که مریضی بمیره و بعدش برم توی راه پله یا یه گوشه خلوت واسه خودم گریه کنم. یه بار حتی یادمه توی بخش داخلی یه پسر ۲۰ ساله اومد که موقع بستری باباش داشت باهام گپ میزد و میگفت تازگی کلاس زبان رو شروع کرده و وقتی باهاش انگلیسی حرف زدم گل از گلش شکفت و خندان باهم کلی گپ زدیم. ۲ ساعت بعد قلبش وایستاد و من در حالی که حتی نمیدونستم چرا داره میمیره داشتم احیاش میکردم. وقتی مرد آروم آروم وسط همون راهروی بیمارستان راه رفتم و بلند گریه کردم. یادمه همراه مریضا وقتی تگ پزشک رو روی لباسم دیدن وحشت کردن و مریضاشون رو بغل کردن. هالهای از استرس که هر کسی ممکنه به راحتی بمیره داشت باهام توی بیمارستان حرکت میکرد. پس نه، قطعا بخاطر وجدان نداشتن نیست. اما دیشب وقتی داشت خوابم میبرد به این فکر کردم که تابحال شده قبل از تسلیم شدن از خودم بپرسم آیا در حد توان و سواد خودم هر کاری ممکن بود رو انجام دادم؟ نه، نشده. نسل ما، از پزشک تا مهندس تا سرباز و معلم، همه عادت کردیم به تسلیم شدن و گریه کردن از فرط ناتوانی.
دیروز یک مریض بسیار بدحال داشتیم. یه بچه که بخاطر یه اسهال استفراغ ساده اینقدر مایع از دست داده بود که هوشیاریش کم شده بود و نمیتونست نفس بکشه. کد احیا خورد چون داشت میمرد. باید فورا بهش مایع میدادیم ولی چون خیلی فشار خونش پایین بود رگ نداشت. مهران رفته بود بالای سرش، حتی سعی کردن از رگهای روی جمجمهش رگ بگیرن سرم بزنن ولی رگ نداشت، چه برسه به دست و پا. دقیقا جایی که تقریبا گفتیم تموم شد و من محیط رو ترک کردم و برگشتم سر کار خودم، یکی از استادامون دوان دوان اومد توی اورژانس و بدون مکث سوزن زد وسط مغز استخوان بچه و سرم مثل فرفره رفت. یه سرم زد داخل مغز استخوان ران راستش و یکی وسط استخوان ران چپش. بچه احیا شد و احتمالا تا شنبه با حال کاملا خوب میره خونه. از دیروز دارم فکر میکنم که من ۷ ساله دارم پزشکی میخونم و کلی مریض جلوی چشمام بخاطر کمبود مایعات دچار نارسایی کلیوی و بعدش مرگ شدن ولی من حتی یکبار هم به ذهنم نرسیده که برم توی یوتیوب و آموزش سرم زدن وسط مغز استخوان آدمیزاد رو ببینم. آموزشی که احتمالا هزار ویدیو براش وجود داره.
وقتی فهمیدم استادمون اینطوری جون بچه رو نجات داده به این فکر کردم که اگر به جای ۱۲ ظهر ساعت ۱۳ میومد بیمارستان قطعا مرده بود. به همین سادگی. به این فکر کردم که این ناآگاهی من و امثال من از کجا میاد. این میل شدید به تسلیم شدن و خبر مرگ دادن از کجا میاد. آیا بخاطر وجدان نداشتنه؟ که باید بگم خیر، خیلی شده که مریضی بمیره و بعدش برم توی راه پله یا یه گوشه خلوت واسه خودم گریه کنم. یه بار حتی یادمه توی بخش داخلی یه پسر ۲۰ ساله اومد که موقع بستری باباش داشت باهام گپ میزد و میگفت تازگی کلاس زبان رو شروع کرده و وقتی باهاش انگلیسی حرف زدم گل از گلش شکفت و خندان باهم کلی گپ زدیم. ۲ ساعت بعد قلبش وایستاد و من در حالی که حتی نمیدونستم چرا داره میمیره داشتم احیاش میکردم. وقتی مرد آروم آروم وسط همون راهروی بیمارستان راه رفتم و بلند گریه کردم. یادمه همراه مریضا وقتی تگ پزشک رو روی لباسم دیدن وحشت کردن و مریضاشون رو بغل کردن. هالهای از استرس که هر کسی ممکنه به راحتی بمیره داشت باهام توی بیمارستان حرکت میکرد. پس نه، قطعا بخاطر وجدان نداشتن نیست. اما دیشب وقتی داشت خوابم میبرد به این فکر کردم که تابحال شده قبل از تسلیم شدن از خودم بپرسم آیا در حد توان و سواد خودم هر کاری ممکن بود رو انجام دادم؟ نه، نشده. نسل ما، از پزشک تا مهندس تا سرباز و معلم، همه عادت کردیم به تسلیم شدن و گریه کردن از فرط ناتوانی.


17.04.202510:26
به نظرتون اگر برم داخل بگم تی مار کوص چقدر تخفیف میده
12.04.202514:55
وای بچه که بودم همیشه برام سوال بود چرا پس وقتی تلویزیون فیلم خارجی پخش میکنه و موها یا بدن خانومه معلومه مردان سرزمینم به گناه نمیوفتن
10.05.202507:03
Repost qilingan:
🍋🟩سها کوچک.

10.05.202504:19
گيلتي پلژر براي ده دقيقه ست جدي، نه هر شب بشيني زباله ببيني. در بيست سالگيت چيكار ميكردي؟ هيچي ده تا كرجي برده بودن يه جا، شبا مينشستم ميديدم صبحا با دوستام تحليل ميكردم🤭
09.05.202509:43
17.04.202512:22
16.04.202514:18
چتجپت بهترین و ساپورتیوترین همکار جهان
12.04.202514:44
الان میخواستم برم پیادهروی و بعدش برم دوش بگیرم اما برق رفت تا ۲ ساعت دیگه. یعنی شبانه روز ما ایرانیهای بدبخت ۲۴ ساعتم نیست. فقط بدو بدو کاراتو انجام بده چیزی قطع نشه و روزت هدر نره.
Ko'rsatilgan 1 - 24 dan 103
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.