Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
از ویرایش avatar
از ویرایش
از ویرایش avatar
از ویرایش
15.04.202507:37
انتقادی به دانشنامۀ زبان و ادب فارسی؛
فقط دانشنامۀ ادب فارسی است، نه دانشنامۀ زبان و ادب فارسی
فرهاد قربان‌زاده، پژوهشگر و زبان‌شناس، گفت: این دانشنامه، در ساختار کنونی، فقط دانشنامۀ ادب فارسی است، نه دانشنامۀ زبان و ادب فارسی. زیرا در آن به بخش زبان توجه کافی نشده است و پسندیده‌تر آن است که در این دانشنامه به زبان فارسی توجه بیشتری شود.

دانشنامۀ زبان و ادب فارسی مجموعه‌ای دوازده‌جلدی در حوزۀ زبان و ادبیات فارسی است که به همت فرهنگستان زبان و ادب فارسی و به سرپرستی اسماعیل سعادت، عضو پیوستۀ این فرهنگستان، تدوین شده‌است. این دانشنامه با همکاری بیش از ۴۲۰ پژوهشگر و نویسنده تهیه شده و انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی با همکاری انتشارات سخن آن را چاپ و منتشر کرده‌است. آخرین ویرایش آن در سال ۱۳۹۸ در دسترس قرار گرفت. این دانشنامه الفبایی است و موضوعات متنوع و گستردۀ ادبی را در بر می‌گیرد.

هدف از تدوین این مجموعه، حفظ و ترویج میراث غنی زبان و ادبیات فارسی، به دست دادن مرجعی معتبر برای پژوهش‌های ادبی و زبانی، و پشتیبانی از پژوهشگران، دانشجویان و علاقه‌مندان به فرهنگ و ادب فارسی است.

این اثر با سرمایه‌گذاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی و کوشش شماری از پژوهشگران جایگاه ویژه‌ای در میان آثار مرجع ادبی ایران دارد و گنجینه‌ای از دانش و فرهنگ فارسی است.

با این حال، فرهاد قربان‌زاده در نقدی که به این مجموعه وارد کرده، معتقد است عنوان «دانشنامۀ زبان و ادب فارسی» با محتوای آن همخوانی کامل ندارد. او اشاره می‌کند که تمرکز اصلی این اثر بر ادبیات است و در آن به‌قدر کافی به بخش زبان‌شناسی توجه نشده‌است.

وی دربارۀ دانشنامۀ زبان و ادب فارسی به خبرنگار ایبنا گفت: این دانشنامه، در ساختار کنونی، فقط دانشنامۀ ادب فارسی است، نه دانشنامۀ زبان و ادب فارسی. زیرا در آن به بخش زبان توجه کافی نشده‌است و پسندیده‌تر آن است که در این دانشنامه به زبان فارسی توجه بیشتری شود و مؤلفانْ بر اصطلاحات زبان‌شناسی آن بیفزایند. برای نمونه، در این دانشنامه مقالۀ «حافظ» ٣١ صفحه و مقالۀ «زبان فارسی» یک صفحه است! یعنی برای مؤلفان این دانشنامه، حافظ حتی از زبانی که به آن شعر سروده هم مهم‌تر بوده! آن هم ٣١ برابر! تا آن روز عنوان این کتاب باید دانشنامۀ ادب فارسی باشد.

این زبان‌شناس افزود: همان‌گونه که اصطلاحات بدیع و بیان و عروض و قافیه در این دانشنامه آمده و مثال‌هایی از ادب فارسی برای آن‌ها آورده‌اند، بهتر است اصطلاحات پرکاربرد زبان‌شناسی، همراه با نمونه‌هایی از زبان فارسی، به کتاب افزوده شود. در ویرایش بعدی دانشنامه می‌توان اصطلاح‌های پایه‌ای یا پیشینه‌دار مانند «اماله» و «بسیط» و «بن / ستاک / مادّه» و «پیشوند» و «پسوند» و «تکیه» و «جنس» و «(دستور) حالت» و «حذف» و «حرف ربط» و «صامت / همخوان» و «عبارت» و «قلب» و «مرکّب» و «مشتق» و «مصوت / واکه» و «مضاف» و «مضاف‌الیه» و «معرفه» و «ممال» و «منادا» و «موصوف» و «نکره» و «واو معدوله» و «یای مجهول» را به آن افزود.
این پژوهشگر گفت: افزون‌براین، می‌توان شماری از اصطلاحات جدید و پرکاربرد زبان‌شناسی را نیز به‌همراه نمونه‌هایی از زبان فارسی به کتاب اضافه کرد. از دیگر اصطلاحات کمی تخصصی‌تر یا اندکی جدیدتر، که می‌توان آن‌ها را در دانشنامه آورد، می‌توان به «ساخت معکوس» و «همگونی واکه‌ای» و «مبتداسازی» و «واج» و «واک» و ده‌ها اصطلاح دیگر اشاره کرد. ‌
منبع: خبرگزاری ایبنا
۱۴۰۴/۰۱/۱۱
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
30.03.202519:21
روزنامه‌جات یا روزنامجات؟
واژهٔ rōznāmag از فارسی میانه وارد عربی شده و تبدیل به روزنامج شده. در عربی روزنامج و واژه‌های مشابه را با ـات جمع بسته‌اند و شده روزنامجات. این واژه‌ها را دوباره از عربی وام گرفته‌ایم و ـجات را از انتهای این واژه‌ها برداشته‌ایم و به واژه‌های دیگر، مانند ترشی و سبزی و کارخانه، افزوده‌ایم.

منبع:
«دربارۀ زبان فارسی، ویرایش زبانی و درست و غلط در زبان»، علی‌اشرف صادقی، تدوین فرهاد قربان‌زاده، چاپ‌شده در: درست و غلط در زبان از دیدگاه زبان‌شناسی (ویراست دوم)، کتاب بهار، ١۴٠١، صفحهٔ ۱۴۰.

۱۴۰۴/۰۱/۱۰
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
19.03.202518:37
Repost qilingan:
از ویرایش avatar
از ویرایش
18.03.202513:55
ما در تاریخ ایران نه «چهارشنبۀ* آخر سال» داشته‌ایم، نه «روز طبیعت»؛ آنچه از گذشته‌های دور داشته‌ایم و امروز هم داریم «چهارشنبه‌سوری» و «سیزده‌به‌در» نام دارد. اصطلاح‌های مزدورهای بی‌وطن را تکرار نکنیم.

*«سه‌شنبۀ آخر سال» درست است.

۱۴۰۱/۱۲/۲۳
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
11.02.202503:40
▫️در آگهی کارگاه نوشته‌ایم:
«اگر پرداخت هزینۀ کارگاه برایتان دشوار است، در خصوصی اطلاع دهید». همچنین نوشته‌ایم: «با امکان پرداخت قسطی».
این برای هم‌میهنان خودمان است. نه‌تنها شهریۀ کارگاه بسیار کمتر از کارگاه‌های مشابه است، امکان پرداخت قسطی را فراهم کرده‌ایم و بی‌سروصدا و بدون تبلیغ و خودنمایی، تاکنون صدها نفر را به‌رایگان در کلاس‌هایمان نام‌نویسی کرده‌ایم.

▫️در اطلاع‌رسانی تکمیلی هم نوشته‌ایم:
«این کارگاه برای دختران افغانستانیِ باشندۀ افغانستان [و نه ساکن ایران]، که به لطف طالبان از تحصیل بازمانده‌اند، رایگان است».

▫️کسی که این‌ها را می‌بیند، ولی می‌گوید: «چراغی که به خانه روا است، به مسجد حرام است» پندآموزی است که خود نیازمند پند است.

۱۴۰۳/١١/٢٣
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
04.02.202507:21
باز هم دربارۀ واژۀ سینی
سرور ارجمند، آقای مسعود باب‌الحوائجی، که افتخار آشنایی با ایشان را ندارم، یادداشتی در پاسخ به قلم‌انداز بنده با عنوان «دربارۀ واژۀ سینی» نوشته‌اند (اینجا). دیدگاه این کمترین دربارۀ پاسخ ایشان در ادامه آمده‌است:

۱. عنوان یادداشت ایشان «واژه‌کاوی سینی یا صینی و اشتباهی که فرهنگ‌نویسان فارسی در این باره داشته‌اند» است و فرموده‌اند: «مبنی بر چند فرهنگ لغت عربی صینی در عربی مشتق از صین به معنای "چین" نیست.»
▫️پاسخ: ایشان مشخص نکرده‌اند منظورشان کدام فرهنگ‌ها است. بنده در یادداشت خود به فرهنگ معجم‌الوسیط ارجاع داده‌ام، نه «فرهنگ‌نویسان فارسی» (کذا، به‌جای «مؤلفان فرهنگ‌های فارسی»).

۲. فرموده‌اند: «در قدیمی‌ترین فرهنگ لغت عربی به نام العین از خلیل‌بن احمد فراهیدی که واضع علم عروض هم هست دیدگاه دقیق‌تری نسبت به اشتقاق واژۀ صینی ذکر شده است. خلیل معتقد است که صینی از صوان است که از نوعی صخره‌های سنگی سخت ساخته می‌شده به نام حجارة الصوان و مهنت و حرفۀ صوانی به شغل کسانی اطلاق می‌شده که از این سنگ سخت ظرف‌های سنگی و این نوع صینی‌ها را می‌تراشیدند و می‌ساختند».
▫️پاسخ: ارجاع آقای باب‌الحوائجی دقیق نیست و بر نگارنده روشن نیست در کدام تصحیحِ العین و در کدام صفحه و ذیل کدام مدخل این سخنان گفته شده. در العین (خلیل‌بن احمد فراهیدی، به کوشش عبدالحمید هنداوی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۲۰۰۳ / ۱۴۲۴ قمری، ذیل صون، ص ۴۲۴) گفته شده «صوّان: نوعی سنگ سخت به رنگ زمین (خاک)» (اینجا). این صوّان (با تشدید روی «و»)، به معنی «سنگ خارا» و «سنگ آتش‌زنه» و «سنگ سیلیس» (عبدالنبی قیم، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۱۳۹۳) است. از سوی دیگر، در لسان‌العرب (ابن‌منظور ۱۹۸۸/ ۱۴۰۸ قمری، به کوشش علی شیری، دار احیاء التراث العربی) صوانی (بدون تشدید) به معنی «منسوب به صین (چین)» است. کوتاه آنکه ظاهراً واژۀ صوانی (بدون تشدید، به معنی «ظرف‌های چینی») ربطی به واژۀ صوّانی (با تشدید و به معنی «نوعی سنگ») ندارد و واژۀ دیگری است و نویسندۀ گرامی دو واژه را با هم آمیخته‌اند.

۳. فرموده‌اند: «دلیل دیگر اینکه آن را بر وزن «صوانی» جمع می‌بستند، درحالی‌که اگر آن را معرب از صین به معنای "چین" می‌دانستند باید جمع آن صینیات می‌شد نه صوانی».
▫️پاسخ: صوانی جمعِ صینیَة به معنی «چینی» و «سینی» است، نه جمعِ صینی.

۴. فرموده‌اند: «در عراق هم این موضوع چندان شایع است که دستمایۀ جوک و طنزی شده بدین شکل که چند نفر چینی به خانۀ یک عراقی می‌روند. مرد عراقی زنش را صدا می‌زند که: "طلعی الصینیة من الفرن و دخلی صینیة ثانیة بساع گبل لایبرد الفرن". (یعنی زود آن صینی را از تنور یا گاز فر بیرون بیا[و]ر و تا صینی اول سرد نشده، صینی دوم را در فر و تنور بگذار.) مهمانان چینی بدین گمان که منظورش از صینی، یک فرد چینی است که در تنور انداخته‌اند پا به فرار می‌گذارند. همین فکاهی هم نشان می‌دهد که در لهجه‌های عراقی نیز «صینی» نسبتی با صین که معرب و عربی‌شدۀ چینی است ندارد و ناظر به اشتقاق قدیمی خود از صوان و صانی است.»
▫️پاسخ: این حکایت فقط نشان‌دهندۀ این است که چینی‌ها عربی بلد نبوده‌اند و چیزی را ثابت نمی‌کند.

۵. فرموده‌اند: «اما به تدریج فارسی‌زبان‌ها حرف صاد عربی را تبدیل به سین کرده‌اند، همان کاری که با املای صاروج کرده‌ایم و امروزه آن را ساروج می‌خوانیم و می‌نویسیم.»
▫️پاسخ: این مطلب دربارۀ املای فارسی‌شدۀ ساروج برگرفته از یادداشتی از این دانشجو، فرهاد قربان‌زاده، است (اینجا) و در همان یادداشت «دربارۀ واژۀ سینی» نیز تکرار شده. پسندیده‌تر آن بود که آقای باب‌الحوائجی ارجاع می‌دادند.

۱۴۰۳/۱۱/۱۶
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
07.04.202513:02
کتاب فارسی عمومی (نام پیشین: زبان و ادبیات فارسی عمومی) به قلم استادان حسن ذوالفقاری و غلامرضا عمرانی و فریده کریمی موغاری از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در میان کتاب‌های هم‌رده است. در چاپ‌های اخیرِ کتاب نام دو مؤلف از سه مؤلف، یعنی استادان غلامرضا عمرانی و فریده کریمی موغاری، حذف شده. می‌دانیم که حقوق معنوی حذف‌شدنی نیست و تا هزار سال دیگر هم این کتاب گردآوردۀ این سه استاد است.
امیدواریم انتشارات ارجمند چشمه، که از ناشران خوشنام کشورمان است، دراین‌باره اطلاع‌رسانی کند و بگوید که چرا نام دو مؤلف کتاب را از روی جلد حذف کرده و آیا این حذفِ نام حذفِ حقوق مادی را هم در پی داشته یا نه.

١۴٠۴/٠١/١٨
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
Repost qilingan:
از ویرایش avatar
از ویرایش
▫️آغاز دوره: نیمۀ نخست فروردین ١۴۰۴، جمعه‌ها، ساعت ١۴:۰۰
▫️شرکت‌کنندگان در کارگاهْ عضو کانالی تلگرامی می‌شوند و در آنجا جزوه‌ها و فیلم‌های همۀ جلسه‌ها بارگذاری می‌شود. زمان دسترسی به این جزوه‌ها و فیلم‌ها نامحدود است.
▫️ جلسۀ ۱: رسم‌الخط و املا
جلسۀ ۲: فارسی گفتاری و شکسته
جلسۀ ۳: نشانه‌گذاری
جلسۀ ۴: ویرایش رایانه‌ای
جلسۀ ۵: ویرایش زبانی ١
جلسۀ ۶: ویرایش زبانی ٢
جلسۀ ۷: درست و غلط در زبان ١
جلسۀ ۸: درست و غلط در زبان ٢
جلسۀ ۹: درست و غلط در زبان ٣
جلسۀ ۱۰: واژه‌پژوهی ١
جلسۀ ۱۱: واژه‌پژوهی ٢
جلسۀ ۱۲: مرجع‌شناسی (فرهنگ‌های فارسی)
جلسۀ ۱۳: درآمدی بر صرف
جلسۀ ۱۴: درآمدی بر نحو ١
جلسۀ ۱۵: درآمدی بر نحو ٢
توضیح: جلسۀ ١ تا ٣ در قالب فیلم ضبط‌شده ارائه می‌شود.
▫️عضویت در گروه تلگرامی برای پاسخ به پرسش‌ها.
▫️اگر پرداخت هزینۀ کارگاه برایتان دشوار است، در خصوصی اطلاع دهید.
▫️شهریۀ کارگاه: ‏١،٢۰۰،۰۰۰ تومان (یک میلیون و دویست هزار تومان، برابر با حدود ١٢ دلار!).
▫️شمارۀ کارت: 6104337384300636
بانک ملت، به نام فرهاد قربان‌زاده (پس از واریز، روگرفتِ رسید بانکی را در خصوصی بفرستید.)

▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
19.03.202518:36
نشست «درست و غلط در زبان» در تاریخ ١۴٠٣/١٢/١۶

١۴٠٣/١٢/٢٨
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
▫️آغاز دوره: نیمۀ نخست فروردین ١۴۰۴، جمعه‌ها، ساعت ١۴:۰۰
▫️شرکت‌کنندگان در کارگاهْ عضو کانالی تلگرامی می‌شوند و در آنجا جزوه‌ها و فیلم‌های همۀ جلسه‌ها بارگذاری می‌شود. زمان دسترسی به این جزوه‌ها و فیلم‌ها نامحدود است.
▫️ جلسۀ ۱: رسم‌الخط و املا ١
جلسۀ ۲: رسم‌الخط و املا ٢
جلسۀ ۳: نشانه‌گذاری
جلسۀ ۴: ویرایش رایانه‌ای
جلسۀ ۵: ویرایش زبانی ١
جلسۀ ۶: ویرایش زبانی ٢
جلسۀ ۷: درست و غلط در زبان ١
جلسۀ ۸: درست و غلط در زبان ٢
جلسۀ ۹: درست و غلط در زبان ٣
جلسۀ ۱۰: واژه‌پژوهی ١
جلسۀ ۱۱: واژه‌پژوهی ٢
جلسۀ ۱۲: مرجع‌شناسی (فرهنگ‌های فارسی)
جلسۀ ۱۳: درآمدی بر صرف
جلسۀ ۱۴: درآمدی بر نحو ١
جلسۀ ۱۵: درآمدی بر نحو ٢
توضیح: جلسۀ ١ تا ٣ در قالب فیلم ضبط‌شده ارائه می‌شود.
▫️عضویت در گروه تلگرامی برای پاسخ به پرسش‌ها.
▫️اگر پرداخت هزینۀ کارگاه برایتان دشوار است، در خصوصی اطلاع دهید.
▫️شهریۀ کارگاه: ‏١،٢۰۰،۰۰۰ تومان (یک میلیون و دویست هزار تومان، برابر با حدود ١٣ دلار!).
▫️شمارۀ کارت: 6104337384300636
بانک ملت، به نام فرهاد قربان‌زاده (پس از واریز، روگرفتِ رسید بانکی را در خصوصی بفرستید.)

▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
10.02.202519:32
این کارگاه برای دختران افغانستانیِ باشندۀ افغانستان، که به لطف طالبان از تحصیل بازمانده‌اند، رایگان است.

▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
03.02.202519:26
دربارۀ واژۀ غازقلنگ
واژۀ غازقُلَنگ در هیچ‌یک از فرهنگ‌های شناخته‌شدۀ فارسی مدخل نشده‌است. بااین‌حال، «امروزه ... شخص لاغر و بلندبالا را به‌صورت اهانت‌آمیز غازقلنگ می‌خوانند». این واژه هم در فارسی تهرانی به کار می‌رود و هم در بسیاری از زبان‌ها و گویش‌های ایرانی، مانند کردی و لکی و لری. برای نمونه، در یکی از بازی‌های محلی فارس بازی‌کنان می‌خوانند «... / گردن به‌مثال غازقلنگی / ...». دور نیست که غازقلنگ از این زبان‌ها و گویش‌ها به فارسی تهرانی راه یافته باشد.
غازقُلَنگ از دو واژۀ غاز به معنی «پرندۀ آبزی مشهور» و قُلَنگ ترکیب شده‌است. قلنگ گونۀ دیگرِ کُلَنگ است؛ چنان‌که مسعودمیرزا ظل‌السلطان آورده‌است: «پازن و قوچ و میش در این سال‌ها کمتر می‌زدم، ولی کبک و دراج و درنا، که او را قلنگ و کلنگ هردو می‌گویند، بسیار زدم». کلنگ نیز «پرنده‌ای است کبودرنگ و درازگردن، بزرگ‌تر از لک‌لک که او را شکار کنند و خورند و پرهای زیرِ دُمِ او را بر سر زنند.»

متن کامل‌تر:
https://t.me/azvirayesh/993

۱۴۰۳/۰۶/۰۷

▫️فرهاد قربان‌زاده
▫️با صدای سعیده فضلوی
@azvirayesh
O'chirildi08.04.202503:55
03.04.202517:26
#پیام_موقت
این دوره جمعه، ١۴٠۴/٠١/١۵، آغاز خواهد شد و مانند همۀ دوره‌های «از ویرایش»، قسطی و بدون پیش‌پرداخت نیز می‌توان نام‌نویسی کرد.
20.03.202506:46
سالِ پرنشیب و کم‌فراز دیگری سپری شد و سربلندی‌اش برای مردم ایران و سرافکندگی‌اش برای گرگ‌های در لباس میش به جا ماند. در تاریخ از ما به‌نیکی یاد خواهند کرد؛ نسل راست‌قامتانی که بارها به چهرۀ سیاه ضحاکان زمانه سیلی زد و تا زنده بود، نگذاشت خاک ایران بر زانوانش بوسه زند.
نوروز پیروز.

١۴۰٣/١٢/۳۰
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
19.03.202516:14
چند پیشنهاد به ویرایش‌آموزان
همواره به دوستان ویراستار این نکته را یادآور می‌شوم که همه‌چیز را همگان دانند. بنده می‌کوشم در دوره‌های سه‌گانۀ «ویرایش» و «دستور» و «زبان‌شناسی برای ویراستاران» تا جایی که وقت کلاس اجازه می‌دهد، دانش اندک خود را به ویرایش‌آموزان انتقال دهم. این اطلاعات برای شروع کار ویرایش لازم است، ولی کافی نیست. برای ویراستار شدن باید پیوسته مطالعه و تمرین کرد.
شاید مدرسی خود را بهترین استاد ویرایش بداند و دیگری به ویرایش‌آموزانش بگوید در کلاس‌های هیچ استادی جز خودش شرکت نکنند و عزیزی هم شأن خود را اجل از آن بداند که در کلاس از همکار خود نام ببرد. بنده چون هنوز به چنین جایگاه‌هایی دست نیافته‌ام، در مقام کوچک‌ترین عضو جامعۀ ویرایش، پیشنهاد می‌کنم ویرایش‌آموزان برای افزایش اطلاعات خود در کلاس چند استاد برجسته شرکت بفرمایند.
هر مدرس در یکی دو حوزه تخصص دارد. بنده بیشتر به مسائل زبانی می‌پردازم، دیگری در ویرایش ترجمه سِمَتِ استادی بر من دارد و عزیزی دیگر روی ویرایش استنادی یا نمایه‌سازی تمرکز کرده و مدرسی هم در یاد گرفتن ریزه‌کاری‌های ویرایش رایانه‌ای یا دستور خط وقت گذاشته. این‌ها و چند شاخۀ دیگرِ ویرایش مکمل هم‌اند.
برای تشخیص مقام علمی استاد، بهتر است هم از ویرایش‌آموزان او پرس‌وجو کنید و هم به نوشته‌های پیشین او بنگرید و ببینید آیا از خودْ سخنی برای گفتن دارد یا فقط مطالب کتاب‌های ویرایشی را تکرار می‌کند.
سخن دیگر اینکه اگر در کلاسِ استادی شرکت کرده‌اید و راضی بوده‌اید، پس از چند سال دوباره در دوره‌های او شرکت کنید. تجربه نشان داده مدرسان ِ حرفه‌ای همواره اطلاعات و جزوه‌های خود را روزآمد می‌کنند.

١۴٠٣/١٢/٢٨
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
10.03.202509:06
از خوش‌وقتی‌های جامعۀ ادبیاتیِ ایران، در این سال‌ها، یکی هم این است که دانشنامه‌ای دوازده‌جلدی و معتبر به نام دانشنامۀ زبان و ادب فارسی تألیف و چاپ شده که می‌توانند از اطلاعات گسترده و ارزشمند آن بهره‌مند شوند. این دانشنامه سزاوارانه معتبرترین دانشنامۀ ادبی به زبان فارسی است. از حُسن سعادتِ زبان فارسی، واژۀ زبان در عنوان این دانشنامه دیده می‌شود، ولی تعداد مقاله‌های مربوط به زبان فارسی در این دانشنامه از شمار مجلدهای آن خیلی بیشتر نیست. عملاً مقاله‌های زبان فارسی را اسماعیل‌وار ذبح کرده‌اند و واژۀ زبان در عنوان این دانشنامه «دکوری» است. برای نمونه، در این دانشنامه مقالۀ «حافظ» ٣١ صفحه و مقالۀ «زبان فارسی» یک صفحه است! یعنی برای مؤلفان این دانشنامه حافظ حتی از زبانی که به آن شعر سروده هم مهم‌تر بوده! آن هم ٣١ برابر!
در پاسخ به اینکه کدام اصطلاحات زبانی را باید در دانشنامه بیاورند، باید گفت همان‌گونه که اصطلاحات بدیع و بیان و عروض و قافیه در این دانشنامه آمده و مثال‌هایی از ادب فارسی برای آن‌ها آورده‌اند، اصطلاحات پرکاربرد زبان‌شناسی، همراه با نمونه‌هایی از زبان فارسی، هم باید در کتاب بیاید. تا آن روز عنوان این کتاب باید دانشنامۀ ادب فارسی باشد.

١۴٠٣/١٢/۲۰
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
Repost qilingan:
از ویرایش avatar
از ویرایش
10.02.202510:27
▫️دستور زبان مبحثی بسیار درازدامن است و در کارگاه‌های ویرایش و زبان‌شناسی نمی‌توان به اندازۀ کافی به آن پرداخت. ازاین‌رو، کارگاه جداگانه‌ای برای آن تدارک دیده‌ایم.
▫️آغاز دوره: نیمۀ دوم بهمن ١۴٠٣، پنجشنبه‌ها، ساعت ١٠:٠٠
▫️سرفصل‌ها: مقوله‌های دستوری فارسی، مانند فعل و اسم و صفت و حرف اضافه، در زبان فارسی معاصر، در چهارچوب دستور توصیفی
▫️شرکت‌کنندگان در کارگاهْ عضو کانالی تلگرامی می‌شوند و در آنجا جزوه‌ها و فیلم‌های همۀ جلسه‌ها بارگذاری می‌شود. زمان دسترسی به این جزوه‌ها و فیلم‌ها نامحدود است.
▫️عضویت در گروه تلگرامی برای پاسخ به پرسش‌ها.
▫️اشتراک یک‌سالهٔ وبگاه واژه‌یاب.
▫️اگر پرداخت هزینۀ کارگاه برایتان دشوار است، در خصوصی اطلاع دهید.
▫️با امکان پرداخت قسطی
▫️شهریۀ کارگاه: ‏١،٢٠٠،٠٠٠ تومان (یک میلیون و دویست‌هزار تومان).
▫️شمارۀ کارت: 6104337384300636
بانک ملت، به نام فرهاد قربان‌زاده (پس از واریز، روگرفتِ رسید بانکی را به شناسۀ @Farhad_Ghorbanzade بفرستید.)

▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
27.01.202501:11
دربارۀ خاستگاه فعل مستمر (مانندِ دارم می‌آیم)
دربارۀ خاستگاه فعل مستمر (یا ملموس) گفته‌اند: «منشأ این ساخت در فارسی گفتاری تهران دانسته نیست» (سامعی ۱۳۸۳، ص ۳۱ حاشیه). در کتاب‌های دستوری هم به ریشۀ این فعل اشاره نشده‌است.
برخی معتقدند «در بافت‌هایی که داشتن با منبع معنایی مالکیت موقت، بلافاصله پیش از یک فعل دیگر با فاعل مشترک ظاهر می‌شود، اسباب بازتحلیل آن به‌عنوان نشانۀ نمود استمراری فراهم می‌شود: ... پرده‌ای را که داشتند باز می‌کردند (علویه خانم، صادق هدایت)». در پاسخ باید گفت که اگر چنین می‌بود، فارسی‌زبانان بیش از هزار سال فرصت داشته‌اند که نمود مستمر را در زبان خود بسازند، ولی چنان‌که می‌دانیم، این ساخت در فارسی معاصر پدید آمده‌است. از سوی دیگر، نمود مستمرِ یادشده در زبانِ فارسیِ شهرهایی مانند اصفهان و شیراز و مشهد ساخته نشده‌است و فارسی‌زبانانِ این شهرها و شهرهای دیگر آن را از فارسی تهرانی وام گرفته‌اند. پس باید دید که چه عاملی موجب تفاوت فارسی تهرانی با دیگر گویش‌های فارسی شده‌است.
سامعی (۱۳۸۳، ص ۳۱ حاشیه) با تردید دربارۀ این ساخت می‌نویسد: «می‌توان احتمال داد منشأ آن در فارسی گفتاری تهران گویش‌های محلی موجود در این ناحیه، ازجمله گویش شمیرانی، باشد». برای بررسی درستی یا نادرستی این احتمال باید زبان‌ها و گویش‌های این ناحیه را بررسی کرد.
این ساخت با در (و نه با بن حالِ فعل داشتن، یعنی دار) در زبان‌ها و گویش‌های دامنۀ البرز، مانند گویش‌های قصران (دیهیم ۱۳۸۴، ص ۲۹) و شمیرانات (سامعی ۱۳۸۳، ص ۳۱) و مازندرانی (شکری ۱۳۷۴، ص ۱۲۴ـ۱۲۵) و کلاردشتی (کلباسی ۱۳۷۶، ص ۹۴) و رامسری (شکری ۱۳۸۵، ص ۸۵ـ۸۶) و گویش کومشیِ اَفتَر (همایون ۱۳۷۱، ص ۲۷) و گویش فیروزکوه (اسفندیار ۱۳۸۶، ص ۷۱)، به کار می‌رود (بسنجید با گیلکی [پورهادی ۱۳۸۵، ص ۶۹ـ۷۱]). در گیلکی، برخلاف فارسی تهرانی، dər «در، اندر، درحال» پس از مصدر می‌آید (همان، ص ۷۰).
فعل مستمر در فارسی تهرانی به‌صورت منفی به کار نمی‌رود، ولی در زبان‌ها و گویش‌های دیگر منفی آن نیز کاربرد دارد. برای نمونه، در مازندرانی (گویش رودبارک کلاردشت) (کلباسی ۱۳۸۴، ص ۹۲):
dar-eme bar-eme «دارم می‌بَرَم»
dar-eme na-ber-eme «دارم نمی‌بَرَم»
بسنجید با گیلکی (پورهادی ۱۳۸۵، ص ۶۱؛ برای همین واژه در گویش املشی، نک. کلباسی ۱۳۸۴، ص ۸۳):
xurdân dərəm «درحال خوردن هستم»
nuxurdân dərəm «درحال خوردن نیستم»
این ساخت از فارسی تهرانی به بلوچی (دبیرمقدم ۱۴۰۲، ص ۲۴۸ـ۲۴۹) و یزدی و نیشابوری و لکی راه یافته‌است. در گویش دماوندی به تأثیر از فارسی تهرانی، ساخت کهن فراموش شده و این ساخت را با فعل داشتن به کار می‌برند (علمداری ۱۳۸۴، ص ۴۴ـ۴۵ و ۴۷ـ۴۸).
رفته‌رفته چون پنداشته‌اند این همان فعل داشتن است، از روی فعل حال (یعنی مثلاً دارم) فعل گذشته (یعنی مثلاً داشتم) را هم ساخته‌اند. در هیچ‌یک از گویش‌های یادشده فعل گذشته با بن فعل داشتن، یعنی داشت، ساخته نمی‌شود و این تأییدکنندۀ این دیدگاه است که دار در نمود مستمر دراصل گونۀ دیگری از در است و ربطی به بن حال فعل داشتن، یعنی دار، ندارد.
نمود مستمر به‌ویژه «برای تقویت معنی استمرار» (ابوالقاسمی ۱۳۹۳، ص ۲۲۹) به کار می‌رود. در نوشتار اگر تأکید یا تقویتی در کار نباشد، گاه می‌توان آن را حذف کرد: داری چی می‌خوری؟ > چی می‌خوری؟
در نمود مستمر دار / داشت و فعل اصلی شناسه‌های یکسان دارند: «دارم می‌آم»، «داشتی می‌رفتی».
کوتاه آنکه دار در نمود مستمر دراصل ربطی به فعل داشتن ندارد و صورت تحول‌یافتۀ در است. وقتی می‌گوییم «دارم می‌آیم» یعنی «در عمل آمدن هستم». ازاین‌رو، می‌توان گفت دار از زبان زیرین به زبان زبرین رسیده‌است.

خواهش فروتنانه و برادرانه: بدون ذکر منبع در جایی نقل نفرمایید.

منابع:
ابوالقاسمی، محسن (۱۳۹۳)، دستور تاریخی زبان فارسی، تهران، سمت.
اسفندیار، اصغر (۱۳۸۶)، گویش فیروزکوه (روستای لَزُور)، تهران، تأویل.
دبیرمقدم، محمد (۱۴۰۲)، رده‌شناسی زبان‌های ایرانی، تهران، سمت.
دیهیم، گیتی (۱۳۸۴)، بررسی خرده‌گویش‌های منطقهٔ قصران به انضمام واژه‌نامهٔ قصرانی، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
سامعی، حسین (۱۳۸۳)، «گویش تجریشی»، مجلهٔ زبان‌شناسی، شمارهٔ ۳۸، ص ۳۷ـ۴۷.
شکری، گیتی (۱۳۷۴)، گویش ساری (مازندرانی)، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی.
علمداری، مهدی (۱۳۸۴)، گویش دماوندی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی.
شکری، گیتی (۱۳۸۵)، گویش رامسری، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی.
کلباسی، ایران (۱۳۷۶)، گویش کلاردشت (رودبارک)، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی.
کلباسی، ایران (۱۳۸۴)، «شباهت‌ها و تفاوت‌های گویش‌های تالشی، گیلکی و مازندرانی»، مجلهٔ زبان‌شناسی، شمارهٔ ۳۹، ص ۵۷ـ۹۸.
همایون، همادخت (۱۳۷۱)، گویش افتری، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی.

۱۴۰۳/۱۰/۱۶
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
شما شاهد رذالت و بی‌شعوری صاحب کانالی در پیام‌رسان ایتا هستید که تاکنون بیش از صد مطلب مرا دزدیده و در کانال خود منتشر کرده.

١۴٠۴/٠١/١١
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
19.03.202518:37
سخنرانی‌های نشست «درست و غلط در زبان» در تاریخ ١۴٠٣/١٢/١۶.

توضیح: به‌علت بی‌مسئولیتی و بی‌اخلاقی نهاد دولتی‌ای که فیلم‌برداری را بر عهده داشت، هنوز فیلم نشست به دستمان نرسیده.

١۴٠٣/١٢/٢٨
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
18.03.202516:36
به فرخندگی جشن چهارشنبه‌سوری، شادی‌تان را با هم‌میهنان خود تقسیم کنید و ترانه‌هایی را که دلشادتان کرده در گروه بفرستید.

۱۴۰۳/۱۲/۲۸
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
10.03.202507:59
زبان معیار، زبان گفتار، زبان شکسته
زبان معیار: زبان رسمی و بی‌نشان که کتاب‌های درسی را به آن زبان می‌نویسند و رسانه‌های رسمی خبرها را به آن زبان اعلام می‌کنند و به خارجی‌ها آموزش داده می‌شود: به مدرسه رفتم. به خانه رفتم.
زبان گفتار: زبانی که در گفتار به کار می‌رود و ممکن است شکسته باشد یا نباشد. پس زبان گفتار اعم از زبان شکسته است. در گفتاری‌نویسی ممکن است فقط در نحو جمله تغییری دهیم: رفتم مدرسه (گفتاری). رفتم خونه (گفتاری و شکسته).
زبان شکسته: زیرمجموعۀ زبان گفتار است و در آن هم نحو تغییر می‌کند و هم صورت معیار واژه: رفتم خونه.
۱۴۰۳/۱۲/۲۰
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
09.02.202513:11
مستند استاد ابوالحسن نجفی (اینجا)
ساختۀ شِبلی نجفی

۱۴۰۳/۱۱/۲۱
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
24.01.202506:44
در اینجا دربارۀ واژه‌گزینی گفت‌وگو کرده‌ایم (بخش دوم).

١۴٠٣/١١/٠۴
▫️فرهاد قربان‌زاده
@azvirayesh
Ko'rsatilgan 1 - 24 dan 48
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.