☆فرم و محتوا
☆جمهوری یا پادشاهی
✍نظام مشروطه سلطنتی ایران محتوایی دقیق توام با فرم پادشاهی و الگوی حکمرانی قابل ارزیابی می باشد.
ایستادن بر سیستم #پادشاهی طبیعتا یک فرم بدون محتوای دقیق است؛ همانطور که ایستادن و تاکید بر #سیستم_جمهوری چیزی جز یک فرم بدون محتوای مشخص است.
هیچکس از مفهوم کلی پادشاهی(سلطنت) یا جمهوری در نمییابد که منظور چه نوع پادشاهی یا چه نوع جمهوری است.
اگر میگوییم جمهوری باید ببینیم با چه مفهوم و چه نمونه ای در جهان مواجهیم. صحبت از جمهوری آمریکاست یا اتحاد جماهیر شوروی سابق است. جمهوری اسلامی پاکستان و ایران است یا جمهوریهای مارکسیستی و دیگر انواع جمهوری در جهان و بویژه در خاورمیانه...
همچنین وقتی تنها صحبت از سلطنت یا پادشاهی بطور عام میکنیم؛ نه روزمه ای برای آن میتوان فهم کرد و نه نمونه ای تصور...
اما اگر کسی دقیق بگوید جمهوری فلان با نمونه عینی آن در فلان منطقه جهان و با چه عملکردی؛ اینجاست که میتوان تراز و شاخصه ای برای تصور و فهم آن پیدا کرد.
همچنین است در مورد سیستم سلطنت یا پادشاهی بویژه در ایران که مبتکر این الگوی حکمرانی با تغییرات تدریجی در زمانهای بسیار طولانی و در شرایط مختلف زمانی و زمینی در نسل های بیشمار و هزاران سال تاریخ ایرانشاهی.
لیکن با بیان دقیق نوع؛ ویژگی ها و مشخصات آن طبق آخرین نمونه و الگوی سلطنت در ایران که اساس و وارث آن برپایه نظام مشروطه سلطنتی مشخص و در معرض دید و قضاوت ملت قرار گرفته است. اینجاست که دیگر ما با یک فرم صرف و یک سلیقه سیاسی محض روبرو نیستیم.
بویژه هنگامی که رضاشاه دوم پهلوی شهریار قانونی ایران در پرسش و پاسخ با میشل تبمن که در کتابی بنام #زمان_انتخاب تدوین شده و نیز بسیاری گفتارها و سخنانشان از امتداد مشروطه خواهی میگویند و یا از قانون اساسی پیشا ۵۷ یعنی همان قانون اساسی مشروطه سلطنتی برای استفاده در دوران گذار نام میبرد و نهایتاً خود را تنها در هیئت یک پادشاه مشروطه میشناسد؛ دیگر ما نمیتوانیم بگوییم که با یک فرم بی محتوا و یا هندوانه ای در بسته روبروییم.
قانون اساسی مشروطه ایران با سابقه پایین کشاندن قانونی دو پادشاه بیکفایت و تغییر قانونی سلسله از قاجار به پهلوی بدون خونریزی و یا انتخاب رضاخان سردارسپه بعنوان پادشاه ایران، بدون دارا بودن خون و ژن پادشاهی؛ همچنین استعفای او در زمان اشغال کشور توسط متفقین بر مبنای سعادت ایران و ایرانی و سپس روال و روند توسعه دوران طلایی سلطنت شاهنشاه آریامهر نمونههای عینی و عملی و نیز قابل تکرار و قابل بروز رسانی قانون اساسی مشروطه سلطنتی با تمام جزییات و عملکردهای آن دوران است، و نمیتوان آنرا همانند ادعای جمهوریخواهان شاه ستیز و استحاله گران قانون ستیز سیستمی بدون محتوا و الگوی دقیق و صرفا فرم بشمار آورد.
چرا که بر اساس مکانیسم موجود در آن و حق حاکمیت (سلطنت) متعلق به ملت ایران فارغ از جنسیت و نژاد و باور و.. با قانونی کردن حق انتخاب پوشش و ممنوع کردن روبند و چاغچور و دادن آزادی به بانوان ایرانی در پناه قانون؛ تاسیس مدارس و دانشگاه های نوین علارغم تلاش گسترده روحانیون و خوانین اشراف در حفظ حجاب زنان؛ عدم حق رای زنان و نیز تکیه فقط بر سوگند به قرآن که توسط شاهنشاه آریامهر کنار زده شد و در مرحله اول برای رساندن تمام ایرانیان به حقوق ملی خود؛ سوگند بر تمام کتابهای مذهبی را جایگزین قرآن نمود که همه اینها نمونههای مشخص و غیرقابل انکاری از مکانیسم کارآمد قانون اساسی مشروطه ایران با محتوایی دقیق براساس تغییر تدریجی میباشد.
در این راستا از آنکسان که جمهوری یا حتی سلطنت غیر مشروطه (مطلقه) را برتر از سیستم پادشاهی مشروطه در ایران میدانند شایسته است بدون ستیزش با پهلوی و مشروطه نوع حکمرانی منتخب خود برای ایران در پسا جمهوری اسلامی را بطور دقیق با قانون اساسی مورد نظر خویش ارائه و تشریح نمایند.
یارشا_دماوند
#مشروطه_محتواست
#نبرد_مشروطه_با_مشروعه
#بازگشت_به_هویت_ملی
#جاویدشاه_همان_پاینده_ایرانست
@Yarshah_Damavand
#همراهان_اندیشمندان_و_نوآوران_ایرانیان