ساده سازی دلسوزانه!
عبدالرسول عمادی
آقای دکتر مسعود پزشکیان اخیرا گفته اند:
این که فرزندان ما از کشور مهاجرت می کنند به ابن علت است که ما دلبستگی به وطن را به آنان آموزش نداده ایم و این اشکال از نظام آموزشی ماست.
اینگونه تحلیل کردن مسائل غفلت از علل پیچیده و در هم تنیده آنهاست.
ایشان در مساله عدالت آموزشی هم به جای این که به نحو اساسی به چالش های نظام آموزش وپرورش کشور توجه کنند مساله را به ساخت و ساز مدارس تقلیل داده اند و خود و وزیر آموزش و پرورش دولت چهاردهم به اقداماتی مانند همکاری در آجر چینی بر دیوار مدرسه روی آورده اند.
نه مسائل اساسی آموزش و پرورش ایران منحصر به کمبود فضای آموزشی یا کیفیت نازل این فضاهاست که اگر باشد هم نیازمند برنامه ریزی مبتنی بر واقعیت های میدانی اقتصاد ایران است، نه مساله مهاجرت منحصر در ضعف آموزش وطن دوستی به فرزندان کشور است.
مساله آموزش و پرورش ایران مساله ای پیچیده و چند وجهی است که عمدتا ناشی از سیاست زدگی و محدودیت های ساختار مند و نهادینه شده در نظام آموزشی است که اجازه هیچ اقدام تحول گرایانه ای را جز در مرحله تدوین اسناد تحولی! در فرایندهای تربیت معلم و جایگاه و منزلت معلمی، برنامه درسی ملی، مشارکت، نظام ارزشیابی و ایجاد فضای آزادی و پرسشگری در مدارس و سایر زیر نظام های این ابر ساختار اجتماعی نمی دهد.
مسائل یاد شده نیز با حضور رئیس جمهور در چند جلسه مرتبط با آموزش و پرورش حل نمی شود هر چند در کشوری که روسای جمهور به عنوان رئیس شورای عالی آموزش و پرورش در این جلسات حتی حضور هم نمی یافته اند این حد از اهتمام دلگرمکننده است اما راهی به حل مسائل آموزش و پرورش ندارد.
فرضا تمام مدرسه ها هم نوسازی شوند مادام که مابقی مسائل اساسی آموزش و پرورش دست نخورده بمانند این امر تنها تغییری در جنس و رنگدیوارهاست نه فراتر از آن.
همین طور است تلقی ایشان از مساله مهاجرت. مهاجرت مفهومی است نخبگانی و آنان که از کشور مهاجرت می کنند آدم هایی نیستند که دلبستگی به وطن نداشته باشند.
آنان به دلیل همیننخبگی این حد از درک را دارند که اگر زمینه زندگی و خدمت در وطن فراهم باشد بمانند و زندگی و خدمت کنند و از رهگذر این خدمات به هموطنان خویش مایه مباهات مام میهن باشند.
چالش مهاجرت نخبگان که از چالش های اساسی جامعه ایران در دهه های اخیر است مساله پیچیده ای است که ابعاد مختلف و در همتنیده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارد که یکی از ابعاد آن ضعف نظام آموزشی در تحکیم فرهنگ میهندوستی در شخصیت فرزندان ماست.
حال با فرض این که مساله مهاجرت همین یک قلم است ایشان به عنوان رئیس دستگاه اجرایی برای حل این مساله چه راه حلی دارد؟
آقای دکتر پزشکیان در جلسات نکاتی را اشاره می کنند و می گذرند و هیچنتیجه ای هم بر این صحبت ها مترتب نیست.
رئیس جمهور باید به مردم گزارش بدهد که چه مساله ای را حل کرده یا در مسیر حل و فصل قرار داده است. اشاره کردن به مشکلات در جامعه ای که مشکلات از سر و کول مردم بالا می رود و همگان مشکلات را می شناسند و حتی راه حل ها را هم می دانند، از سوی کسی که بنا بوده مسائل را حل کند و نه این که آنها را حمل کرده به دولت بعدی تحویل دهد، نه تنها مرهمی بر زخمهای جامعه نیست که نمک پاشیدن بر این زخم هاست.
آقای دکتر پزشکیان!
شما دردها را خوب توصیف می کنید ولی بیمار ایران محتاج پزشکی است که درمان کند. همدردی را هر کسی بلد است و متاسفانه شما هم در چاه ویل سخنرانی های بی عمل که سال هاست گریبانگیر نظام حکمرانی ایران است افتاده اید و تصور می کنید با زدن این حرف ها دارید مشکلات را حل می کنید!
@haftjoosh