Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
حوری avatar

حوری

زن، خانواده، محیط زیست
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
Tekshirilmagan
Ishonchnoma
Shubhali
Joylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaOct 16, 2020
TGlist-ga qo'shildi
Nov 19, 2024
Muxrlangan guruh

Rekordlar

18.01.202523:59
1.3KObunachilar
19.02.202508:10
500Iqtiboslar indeksi
21.03.202511:09
2.3KBitta post qamrovi
21.03.202511:09
2.3KReklama posti qamrovi
20.03.202509:11
22.92%ER
20.03.202523:59
143.50%ERR

Rivojlanish

Obunachilar
Iqtibos indeksi
1 ta post qamrovi
Reklama posti qamrovi
ER
ERR
DEC '24JAN '25FEB '25MAR '25APR '25

حوری mashhur postlari

25.04.202509:31
♻️آخرین سال تدریس

✍️ ارسالی یک معلم 

🟠 در آخرین سال خدمت در آموزش و پرورش هستم و سنوات خدمتم ۳۳ سال را نشان میدهد. اکنون احساس میکنم هنر تعلیم و تربیت و به ویژه کلاسداری و تدریس در این سال‌های اخیر، کار بسیار سخت و دشواری شده است. 

🟠 دانش‌آموزان مقاطع مختلف، بنا به اظهارات و تجربیات همکاران، رفتارهای هیجانی و تقابلی در امر آموزش و مقولهٔ تربیت دارند. 

🟠 در مورد تربیت، سربسته و به اصطلاح قدیمی‌ها می‌توان گفت: چشم و گوششان باز شده و تعلیم و تربیت بچه‌ها را تا حدود زیادی تحت تأثیر خود قرار داده است. 

🟠 از این گذشته، چه در متوسطهٔ اول و چه در متوسطهٔ دوم، در مدارس دولتی، برخی دانش‌آموزان با ابتدایی‌ترین آداب و قوانین کلاس درس و آموزش آشنا نیستند؛ اعم از نحوهٔ نشستن روی میز و صندلی، اجازه گرفتن، نحوهٔ سؤال پرسیدن در حین تدریس یا پایان تدریس، حرمت و احترام بزرگترها، نپریدن در حرف دیگران، خوراکی خوردن، دستشویی رفتن، نحوهٔ آزمون دادن و قوانین مربوط به امتحان و ... . 

🟠 متأسفانه اخیراً با برخی رفتارها در کلاس درس مواجه هستیم که نام اختلال رفتاری، نام مناسب‌تری برایشان است. سطح بی‌ادبی و بی‌تفاوتی به درس به جاهایی رسیده که برخی دانش‌آموزان هر نوع توهین و دهن‌کجی را به دبیر و مجموعهٔ آموزش می‌کنند. 

🟠 هنگام برپا گفتن برای معلم، از جایشان بلند نمی‌شوند، نگاه تمسخرآمیز به همکاران ما دارند. در بعضی مناطق که تمکن مالی بهتری دارند، این نگاه تحقیرآمیز به دبیران ما بیشتر است. دانش‌آموزان از پولی که به مدرسه داده‌اند با افتخار صحبت می‌کنند و خود را مالک کلاس درس و مدرسه می‌دانند و موقع تدریس، آگاهانه و بدون واهمه با کنار دستی خودشان صحبت می‌کنند، خوراکی می‌خورند و این رفتار با کلاس درس و معلم، عامدانه و تقابلی است. می‌گویند: «پولش را داده‌ایم!» و هل‌من‌مبارز می‌طلبند! 

🟠 و دقیقاً می‌دانند که هیچ قانونی از مدرسه و عوامل مدرسه حمایت نمی‌کند و متوجه شده‌اند که مدرسه و معلم کاملاً خلع سلاح هستند. وقتی زنگ هم می‌خورد، انگار زندانیان یک ندامتگاه آزاد شدند! و معلم زیر دست و پا می‌ماند. 

🟠 در یکی از مدارس دخترانه، دانش‌آموزانی که در شاخهٔ نظری تحصیل می‌کنند و علیرغم چند درس تجدیدی، بدون مردودی به سال پایانی رسیده‌اند (چون در آن نزدیکی هنرستانی نیست، در شاخهٔ نظری پذیرفته شده‌اند)، آشکارا می‌گویند که هیچ علاقه‌ای به درس و کلاس و مدرسه ندارند و عینِ ۳۰ نفرشان با صدای بلند، چشم‌در‌چشم مدیر و معلم می‌گویند: «ما نمی‌خواهیم درس بخوانیم! و چون در خانه افسرده می‌شویم، برای فرار از خانه به‌ناچار به مدرسه می‌آییم!» مسئولان مدرسه همهٔ راهکارها را امتحان کرده‌اند و اکنون در فقدان حمایت اداری و قانونی، هیچ راهکاری برای برخورد ندارند. این‌ها عامدانه مانع آموزش هستند و الگوی بدی برای بقیهٔ بچه‌ها هستند و چیزهایی که نمی‌توان گفت... . 

🟠 دانش‌آموزان، شمارهٔ تلفن مدرسه را در گوشی پدر و مادرشان بلاک کرده‌اند و مدیر مدرسه بعدها متوجه شده که چرا والدین جواب تماس‌های او را نمی‌دهند! 

🟠 دانش‌آموزان متوجه جایگاه ضعیف اجتماعی معلم شده‌اند و هر توهین و بی‌ادبی را در کلاس درس مرتکب می‌شوند. خیالشان هم راحت است، چون در هر شرایطی معلم حق ندارد او را از کلاس اخراج کند. همکار ما دانش‌آموز بسیار گستاخ و بی‌ادب را از کلاس اخراج کرده. والدین مدعی هستند که روحیهٔ بچهٔ آنها جلوی هم‌کلاسی‌ها آسیب دیده، تحقیر شده و دبیر مربوطه باید پاسخگو باشد. 

🟠 دیگر در کلاس درس نمی‌توانیم در مورد ارزش علم و دانش صحبت کنیم. دانش‌آموز گستاخ می‌گوید: «آقا، یکی چیزی می‌گویم، ناراحت نشوید! اگر علم خوب بود، معلم‌ها با پراید به مدرسه نمی‌آمدند! آقا اجازه، دایی من رانندهٔ یک کامیون است؛ یک بار را جابه‌جا می‌کند، در یک روز ۶۰ میلیون درآمدش هست!» 

🟠 در آخرین سال خدمتم، معلم را شمعی در باد می‌بینم! موافق تنبیه فیزیکی نیستم، اما معتقدم که دستگاه باید بداند و هشیار باشد. ترکهٔ نازک اناری که از دست مهربان مدرسه حذف شد، ممکن است در آینده منجر به آسیب‌های اجتماعی فراوانی شود. 

🟠 حال شاید این نظر من به‌خاطر سن و سال بازنشستگی باشد، یا به‌خاطر حقوقی که همان روزهای اول عید، ملاقه به ته‌دیگ خورده و این فروردینی که حسابی کش می‌آید و تمام نمی‌شود.

@Citizens_Rights
@hooreechannel 🌹
24.04.202514:35
ابداع های مذهبی

ضمن عرض تسلیت شهادت امام جعفر صادق(ع) پیشوای علم و عقلانیت، امروز در دو محله شمال تهران، دیدم که دسته عزاداری کم‌شمار و غالبا سالخورده برای شهادت امام صادق راه افتاده بود و به فهرست سوگواری های ابداعی در دوره جمهوری اسلامی افزوده شد.

تا اینجا که این حق شهروندان است که پیرو هر مذهبی هستند بتوانند آزادانه مراسم و مناسک خود را اجرا کنند به شرط اینکه تبعیضی وجود نداشته باشد سخنی نیست و من نیز همدل هستم اما این پرسش برایم به وجود آمد که وقتی در ۱۳ قرن گذشته بجز سوگواری های عاشورایی، چنین دسته‌های عزاداری برای شهادت ائمه(ع) وجود نداشته آیا شیعیان غیرت و حمیت مذهبی نداشتند؟ یا علما نمی‌فهمیدند و امروز ناگهان عده ای ضرورت آن را کشف کردند؟

یاد سخن آیت الله شبیر زنجانی از مراجع تقلید شیعه افتادم که هشدار می‌دادند "ازدیاد و افراط در عزاداری های مذهبی، مردم را از دین بیزار می‌کند" آن‌هم در فضای سنگین دین گریزی هیستریک ناشی عملکرد حکومت مذهبی.

اصلاً چرا ابن نوآوری ها معکوس نمی شود و برای مثال به عنوان بزرگداشت شان به مناسبت ولادت، کارناوال شادی راه نمی‌اندازند؟

✍عماد الدین باقی

@hooreechannel 🌹
11.04.202505:32
🌕مردم، خسته از سیاست نه جنگ نه صلح: نگاهی روان‌شناختی به آرزوی زندگی عادی

🔸در این یادداشت، با رویکرد روان‌شناختی به انعکاس وضعیتی پرداخته می‌شود که می‌توان آن را «نه جنگ و نه صلح» نامید.

🔶1. خستگی روانی: زندگی در برزخ نه جنگ و نه صلح
🔸از منظر روان‌شناسی، زندگی در شرایطی که نه آرامش کامل برقرار است و نه بحران به‌طور کامل فروکش می‌کند، انسان را در حالت «استرس مزمن» قرار می‌دهد. جنگ هشت‌ساله با عراق، دهه‌ها تحریم، و تهدیدهای مداوم نظامی، ذهن مردم را در وضعیتی نگه داشته که روان‌شناسان آن را «ناامنی ادراکی» می‌نامند: حالتی که فرد نمی‌داند فردا چه خواهد شد، اما همیشه بدترین را انتظار می‌کشد. این وضعیت، انرژی روانی جامعه را تحلیل برده و احساس درماندگی، افسردگی، و اضطراب را در میان مردم گسترش داده است. 
🔸مردم دیگر نمی‌خواهند هر روز با ترس از اخبار جدید، از افزایش قیمت‌ها تا تهدید بمباران، زندگی کنند. آنها خسته‌اند از این تعلیق دائمی، از این سیاست نه جنگ و نه صلح که نه به زندگی عادی اجازه می‌دهد و نه به یک پایان قاطع می‌رسد. این خستگی، فقط جسمی یا اقتصادی نیست؛ خستگی روحی و روانی است که نسل‌ها را فرسوده کرده است.

🔶2. نقد روان‌شناختی ایدئولوژی امپراتوری جهانی
🔸ایدئولوژی‌هایی که از تشکیل امپراتوری جهانی، فتح دنیا، یا «به خاک مالیدن پوزه جهانخواران» سخن می‌گویند، ریشه در یک نیاز روان‌شناختی دارند: میل به قدرت، برتری، و هویت‌سازی از طریق تقابل با «دشمن». در روان‌شناسی، این رویکرد به‌عنوان «دفاع از خود از طریق تهاجم» شناخته می‌شود؛ حالتی که فرد یا جامعه برای فرار از احساس ضعف یا تهدید، به رویارویی دائمی روی می‌آورد. 
🔸اما این ایدئولوژی برای مردم عادی چه معنایی دارد؟ آنها که نمی‌خواهند سربازان این نبرد بی‌پایان باشند، از این شعارها چه می‌گیرند؟ روان‌شناسان معتقدند که چنین آرمان‌هایی، وقتی از واقعیت زندگی روزمره فاصله می‌گیرند، به «توهم جمعی» تبدیل می‌شوند. مردم ایران، پس از دهه‌ها زندگی در سایه این ایدئولوژی، دیگر نمی‌خواهند قیومیت جهان را بر عهده بگیرند یا امپراتوری بسازند. آنها نمی‌خواهند هزینه روانی و مادی این آرمان‌ها را بپردازند. این ایدئولوژی، که زمانی شاید انگیزه‌بخش بود، حالا به زنجیری بدل شده که زندگی عادی را از آنها دریغ می‌کند.

🔶3. خواست مردم: زندگی به‌جای آرمان‌های بزرگ
🔸مردم ایران، برخلاف آنچه ایدئولوژی‌های آرمان‌گرا فرض می‌کنند، به‌دنبال فتح دنیا یا جنگ با همه نیستند. آنها رویاهایی ساده و انسانی دارند: شغلی با درآمد کافی، خانه‌ای امن، امکان سفر، و آینده‌ای روشن برای فرزندانشان. از منظر روان‌شناسی، این خواسته‌ها به «نیازهای پایه‌ای مازلو» (امنیت، معاش، و تعلق) برمی‌گردند که در سایه سیاست نه جنگ و نه صلح، سال‌هاست برآورده نشده است.
🔸مردم نمی‌خواهند با دنیا بجنگند، نه به این دلیل که ترسو هستند، بلکه به این دلیل که خسته‌اند از جنگی که برایشان سودی ندارد. آنها نمی‌خواهند امپراتوری تشکیل دهند، چون این هدف اساساً با واقعیت زندگی‌شان هم‌خوانی ندارد. آنچه آنها می‌خواهند، فقط یک چیز است: زندگی کردن، نه زنده ماندن در میان بحران‌ها.

🔶4. هزینه روانی تقابل دائمی با جهان
🔸سیاست نه جنگ و نه صلح، مردم را در وضعیتی قرار داده که روان‌شناسان آن را «فرسودگی عاطفی» می‌نامند. این حالت وقتی رخ می‌دهد که فرد یا جامعه‌ای مدام تحت فشار باشد، بدون اینکه امیدی به بهبود یا پایان فشارها داشته باشد. تقابل دائمی با جهان، که در شعارهایی مثل «مرگ بر این و آن» یا «جهانخواران» نمود پیدا می‌کند، شاید برای عده‌ای حس غرور ایجاد کند، اما برای اکثریت، فقط خستگی و انزوا به همراه آورده است. 
🔸این سیاست، نه‌تنها ایران را از نظر اقتصادی منزوی کرده، بلکه از نظر روانی نیز مردم را از حس تعلق به جامعه جهانی محروم ساخته است. آنها نمی‌خواهند دشمن همه باشند، بلکه می‌خواهند بخشی از جهانی باشند که در آن زندگی جریان دارد، نه جنگ و تحریم.

🔶5. پایان دادن به این سیاست: دعوتی به زندگی
🔸مردم ایران دیگر نمی‌توانند این وضعیت را تحمل کنند. از منظر روان‌شناختی، ادامه این سیاست نه جنگ و نه صلح، به افزایش «ناامیدی آموخته‌شده» منجر می‌شود؛ حالتی که فرد باور می‌کند هیچ تلاشی به تغییر شرایط نمی‌انجامد. این خطر بزرگی برای انسجام اجتماعی و سلامت روانی جامعه است. 
🔸به این سیاست باید پایان داد، نه به‌خاطر ضعف، بلکه به‌خاطر مردم. آنها شایسته زندگی‌ای هستند که در آن نه مجبور به جنگیدن با دنیا باشند و نه در انزوایی بی‌پایان گرفتار شوند. ایدئولوژی امپراتوری جهانی، که روزی شاید الهام‌بخش بود، حالا به مانعی برای زندگی عادی بدل شده است. مردم نمی‌خواهند سربازان این آرمان‌ها باشند؛ آنها فقط می‌خواهند زندگی کنند.

✍جعفر نکونام

https://t.me/dineaqlani
@hooreechannel 🌹
31.03.202516:33
دیدگاه تندروها برای امنیت کشور فوق العاده خطرناک است/ چرا ریاست جمهوری سکوت کرده است/ حمایت نمایندگان از تجمعات غیرقانونی فاجعه است

كامبيز نوروزی، حقوقدان درباره رفتار تجمع كنندگان، حمايت نمايندگان و برخورد با تجمع غيرقانونی آنان در گفتگو با هم‌ميهن بيان داشت:

🔹پس از مدتها با تجمعات غیرقانونی «درخواست‌کنندگان ابلاغ قانون حجاب و عفاف» برخورد شد، البته این بار هم به زعم بسیاری «برخورد مومنانه» بود. این رفتار با انتقادات بسیاری روبرو شد و کاربران فضای مجازی رفتار نیروی انتظامی در برخورد با اعتراضات سراسری، صنفی و مردمی را با این تجمعات مقایسه کردند. اگر از انتقاد به تضاد در برخورد با تجمعات بگذریم، رفتار تجمع‌کنندگان نیز عجیب و قابل تحلیل بود.

🔹تجمع‌کنندگان به ویژه زنان محجبه با درخواست حجاب اجباری به این تجمعات پا گذاشتند اما با حمله به نیروی انتظامی و خودزنی، ذات تندرو و نیت اصلی خود را نشان دادند. آن‌ها در فیلم‌هایی که منتشر می‌کردند از مردم خواستند که به آن‌ها بپیوندد و در یک فیلم حتی اعلام کردند که یکی از زنان که با صورتی خونی روی زمین افتاده از سوی نیروی انتظامی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. اما فیلم‌های منتشر شده توسط نیروی انتظامی دست آنها را رو کرد و مشخص شد که این زن خودزنی کرده است.

🔹شاید به دلیل وجود همین «بی‌پروایی در بدنام کردن دیگران و عبور از مرزهای تعادل، حتی خودزنی» است که برخی معتقدند مسئولان از این تندروها واهمه دارند. تندروهایی که شاخه‌ای از آن هم به مجلس رخنه کرده و با استفاده از مصونیت نمایندگی از برخی اقدامات غیرقانونی مانند برگزاری تجمع بدون مجوز، حمایت می‌کنند.

🖌️پریسا هاشمی | خبرنگار هم‌میهن

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

@hooreechannel 🌹
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.