Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
خاطرات پس از مرگ avatar

خاطرات پس از مرگ

قصه‌ی واقعی آدمایی که جاودانه شدن.
ناشناس:
https://t.me/HarfChatBot?start=a0e7ad9e8bd5
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
Tekshirilmagan
Ishonchnoma
Shubhali
Joylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaFeb 16, 2025
TGlist-ga qo'shildi
Apr 02, 2025

Rekordlar

07.04.202523:59
661Obunachilar
22.03.202523:59
0Iqtiboslar indeksi
02.04.202523:59
593Bitta post qamrovi
02.04.202523:59
593Reklama posti qamrovi
05.04.202523:59
8.28%ER
02.04.202523:59
132.07%ERR

Rivojlanish

Obunachilar
Iqtibos indeksi
1 ta post qamrovi
Reklama posti qamrovi
ER
ERR
23 MAR '2530 MAR '2506 APR '25

خاطرات پس از مرگ mashhur postlari

02.04.202517:14
همیشه دلم میخواست یه چالش بذارم حالا برعکس چنل‌ها رو دیس کنم
ولی داستان میشه😭😭😂😂😂
02.04.202510:51
چنل قاصدک که فور کردی
چنلت زیباترینه چرا پاک کردی😭
03.04.202520:31
این پیام رو فوروارد کنید تا بگم چنلتون وایب چه هنرمندی رو میده و با تحلیل بگم.
ظرفیت:تا وقتی خط‌ بخوره
امیدوارم درک کنید که دیلی های بهم ریخته نمیشه.
02.04.202512:40
باورتون میشه ۵۵ تا چنل دیگه مونده؟
04.04.202522:39
بقیش رو فردا میذارم🫂
02.04.202517:56
پست بعدی: آشنایی با ادبیات گوتیک
06.04.202518:32
-مارجری مور برای حق کار کردن جنگید.

تو دهه ۴۰ میلادی، زن‌ها اجازه نداشتن تو بیشتر شغل‌ها کار کنن و اگر هم کار می‌کردن، حقوقشون خیلی کمتر از مردها بود.
چی کار کرد؟
مارجری مور برای حق کار کردن زن‌ها تلاش کرد و ثابت کرد که زن‌ها هم می‌تونن تو کارهای بزرگ و مهم حضور داشته باشن. اون برای اینکه بتونه کار کنه، با مشکلات زیادی روبه‌رو شد، ولی هیچ وقت تسلیم نشد.

-فرناندا نوتو برای حقِ داشتن مالکیت جنگید.

در زمان‌های قدیم، زن‌ها حتی نمی‌تونستن مالک چیزی باشن. یعنی اگه شوهرشون می‌مرد، همه چیز به مردهای خانواده می‌رسید.
چی کار کرد؟
فرناندا نوتو برای اینکه بتونه مال و اموال خودش رو داشته باشه، از حق خودش دفاع کرد و این حق رو برای زن‌ها به رسمیت شناخت. امروز دیگه زن‌ها می‌تونن دارایی خودشون رو نگه دارن.

-کلارا لودویگا برای حق سلامت و درمان جنگید.

تو قرن ۱۹، زنان هیچ کنترلی روی سلامت خودشون نداشتن. پزشکان به جای اون‌ها تصمیم می‌گرفتن که چی بخورن و چی نه.
چی کار کرد؟
کلارا لودویگا برای اینکه زن‌ها حق انتخاب درمان داشته باشن، ایستاد و گفت: "من می‌خوام خودم تصمیم بگیرم." این کارش باعث شد که زن‌ها هم بتونن به راحتی تو مسائل سلامتیشون دخالت داشته باشن.
 -آنا لیزا بیلز برای حق داشتن جیب جنگید!

آنا لیزا بیلز تو دهه ۱۸۷۰، برای یک حق خیلی ساده جنگید: حق داشتن جیب! در اون زمان، زن‌ها حتی اجازه نداشتن که یه جیب داشته باشن یا کیف خودشون رو حمل کنن.
چی کار کرد؟
آنا لیزا گفت: "چرا باید به کسی وابسته باشم؟ من خودم باید بتونم پولم رو با خودم حمل کنم." و به همین دلیل، یکی از اولین زن‌هایی شد که برای داشتن جیب یا کیف شخصی مبارزه کرد. این حق باعث شد که زنان بتونن از استقلال مالی خودشون دفاع کنن.
30.03.202511:53
کتاب‌هایی که نویسنده‌هاشونو به جنون کشوندن!

میگن نویسندگی فقط یه شغل یا یه هنر نیست، یه جور جنونه. وقتی یه نفر زیادی تو دنیای داستاناش غرق بشه، دیگه راه برگشتی نداره. بعضی از بزرگ‌ترین نویسنده‌های تاریخ، نه‌تنها توی داستاناشون، بلکه توی دنیای واقعی هم گیر همون تاریکی‌هایی افتادن که خودشون خلق کرده بودن. این داستان نویسنده‌هاییه که کتاباشون باعث شد دیوونه بشن یا شاید، به چیزی وحشتناک‌تر پی ببرن.
-هاوارد فیلیپس لاوکرفت – وحشتی که خودش اسیرش شد.

لاوکرفت استاد خلق کردن وحشتای غیرقابل‌درک بود. موجوداتی که فراتر از فهم بشر بودن، رازهایی که هرکی بفهمه، عقلشو از دست میده. اما نکته ترسناک اینه که خود لاوکرفت هم انگار توی همون وحشتا گیر افتاده بود.
اون توی نامه‌هاش می‌نوشت که شب‌ها کابوسای عجیب می‌بینه، جاهایی توی خواب گم می‌شه که هیچ‌کس توی بیداری بهشون نرسیده. کم‌کم این حس تعقیب شدن و ترس از ناشناخته‌ها توی ذهنش موندگار شد. آخرای عمرش، اون‌قدر از خونه بیرون نمی‌رفت که انگار واقعاً چیزی توی سایه‌ها انتظارشو می‌کشید… شاید هم می‌خواست زیاد به تاریکی خیره نشه، چون تاریکی هم می‌تونست بهش خیره بشه.
-گوستاو مایرینک – نویسنده‌ای که حس می‌کرد تو داستان خودش زندانی شده.

مایرینک، نویسنده گولم، یه رمان نوشت درباره مردی که حس می‌کنه کنترل زندگیش دست خودش نیست. اما کم‌کم، خودش هم توی همچین وضعی گیر کرد!
اون ادعا می‌کرد شب‌ها توی اتاقش سایه‌هایی رو می‌بینه که باهاش حرف می‌زنن. چندین بار به دوستاش گفته بود که یه نیروی ناشناخته داره کنترلش می‌کنه، دقیقاً مثل شخصیت اصلی کتابش. آخرای عمرش، تقریباً به جنون رسید و از همه فاصله گرفت. شاید، اونم فقط یه کاراکتر توی داستانی بود که خودش ازش خبر نداشت.
01.04.202509:53
هنرمند‌‌های ایرانی که باید بشناسید!

ایران همیشه پر از هنرمندایی بوده که توی زمینه‌های مختلف، تاریخ رو تغییر دادن. بعضی‌هاشون تو ادبیات انقلاب کردن، بعضی‌ها سینما رو متحول کردن، و بعضی‌هاشون صدای یه نسل شدن. اینا آدمایی هستن که اگه هنوز باهاشون آشنا نیستی، وقتشه که بشناسی!
صادق هدایت – نویسنده‌ای که زخم‌های جامعه رو نشون داد.

صادق هدایت فقط یه نویسنده نبود، یه کاشف بود، یه روانشناس که از تاریک‌ترین بخش‌های ذهن آدمی حرف می‌زد. "بوف کور" کتابی که بیشتر از یه رمان، یه سفر توی ناخودآگاهه. هدایت توی داستاناش از آدمایی حرف می‌زد که توی یه دنیای بی‌معنا گم شدن، کسایی که زیر بار سنت‌ها و مشکلات روانی خرد شدن. اگه هدایت رو نخوندی، هنوز وارد دنیای واقعی ادبیات ایران نشدی!
عباس کیارستمی – مردی که سینما رو جهانی کرد.

کیارستمی یکی از معدود کارگردانای ایرانیه که سینماش تو سطح بین‌المللی شناخته‌شده و تحسین‌شده‌ست. فیلمای مثل "خانه دوست کجاست؟" و "طعم گیلاس" باعث شد دنیا نگاهش به سینمای ایران تغییر کنه. کیارستمی توی فیلم‌هاش از سادگی و زندگی روزمره حرف می‌زد، اما همون سادگی، عمیق‌ترین مفاهیم انسانی رو نشون می‌داد.
سهراب سپهری – شاعری که با رنگ و کلمات نقاشی کرد.

سپهری فقط یه شاعر نبود، یه نقاش بود که شعر می‌گفت! توی شعرهاش یه جور نگاه عارفانه و مینیمالیستی وجود داره که اونو از همه‌ی شاعرا متمایز می‌کنه. "صدای پای آب" یکی از اون شعراییه که وقتی می‌خونی، انگار روحت به یه سفر آروم و فلسفی می‌ره.
هوشنگ گلشیری – نویسنده‌ای که سبک داستان‌نویسی ایران رو تغییر داد.

گلشیری یکی از مهم‌ترین نویسنده‌های مدرن ایران بود که سبک جدیدی رو توی داستان‌نویسی فارسی آورد. "شازده احتجاب" یکی از اون داستاناییه که یه تجربه‌ی خاص توی روایت داره و ذهن خواننده رو درگیر می‌کنه.
03.04.202521:26
@kalagheedana
این چنل، شبیه به حس و حال "ریچارد براتیگان" یا حتی "صادق هدایت" داره. یه سبک نوشتن که توش سادگی، غم، و یه نوع خستگی عمیق از دنیا موج می‌زنه، اما در عین حال، شاعرانه و تاثیرگذاره.
این چنل پر از جملاتیه که انگار از یه جای خیلی شخصی و عمیق میان، شاید گاهی کوتاه و ساده، ولی پر از احساس. ممکنه عکسایی از هوای ابری، پنجره‌ای که به یه خیابون خیس از بارون باز می‌شه، یا یه لیوان چای نیمه‌خورده توی سکوت بذاره، چیزایی که یه جور خستگی آروم توشونه. نوشته‌هاش انگار یه حرف‌های نگفته‌ان، برای اونایی که بین خط‌ها رو می‌خونن و حسش می‌کنن.
03.04.202521:11
@NRplayin
این چنل می‌تونه شبیه "نیک هورنبی" باشه. هورنبی نویسنده‌ایه که عشق عمیقی به موسیقی داره و تو کتاباش مثل High Fidelity درباره تاثیر آهنگ‌ها بر زندگی و احساسات آدم‌ها می‌نویسه. چنل این فرد پر از ترک‌های خاص، پلی‌لیست‌هایی که حس و حال متفاوتی دارن، و شاید حتی متن‌های کوتاهی درباره حس هر آهنگ باشه. ادمین این چنل احتمالاً کسیه که با هر آهنگ یه خاطره داره، با هر ملودی یه داستان، و سلیقه‌اش تو انتخاب موسیقی طوریه که هرکسی که وارد چنلش بشه، یه چیزی برای گوش دادن پیدا می‌کنه.
03.04.202520:58
@lotus_area
این چنل اگه یه هنرمند بود، یانی تیرسن می‌شد؛ همون نوازنده‌ای که وقتی آهنگاشو گوش می‌دی، انگار توی یه فیلم فرانسوی قدیمی راه می‌ری، با یه غروب ملایم و بادی که آروم پرده‌ها رو تکون می‌ده.
اینجا پر از نت‌های پیانو، ملودی‌های کلاسیک و اون حس لطیف و شاعرانه‌ایه که از ترکیب موسیقی و هنر میاد. انگار یکی با یه پیانوی قدیمی توی یه اتاق پر از نور شمع نشسته و بدون اینکه بخواد چیزی رو توضیح بده، فقط حسش رو روی کلاویه‌ها جاری می‌کنه. یه چنل که حال‌وهوای یه دفتر نت دست‌نویس پر از رویاهای خاموش رو داره.
01.04.202509:53
پرویز فنی‌زاده – بازیگری که تو قلب مردم موند.

فنی‌زاده یکی از اون بازیگرایی بود که نقشاش هنوز تو ذهن مردم زنده‌ست. بازی فوق‌العاده‌ش تو "رگبار" و "دایره مینا" نشون داد که چطور یه بازیگر می‌تونه شخصیت رو زنده کنه. هیچ‌کس نتونست جای اونو پر کنه، چون اصلاً قابل‌تکرار نبود.
فروغ فرخزاد – زنی که تابوها رو شکست.

فروغ فقط شاعر نبود، یه جریان فکری بود، یه زن که توی جامعه‌ی بسته‌ی زمان خودش، از عشق، آزادی و زندگی واقعی حرف زد. "تولدی دیگر" یه جور انقلاب توی شعر فارسی بود. فروغ شاعری بود که زندگی رو بدون سانسور روایت کرد، چیزی که توی زمان خودش بی‌سابقه بود.
کوروش یغمایی – پدر راک ایران

اگه فکر می‌کنی راک تو ایران جایی نداشته، پس هنوز کوروش یغمایی رو نشناختی! اون کسی بود که موسیقی راک رو به ایران آورد. آلبوم "گل یخ" نه‌تنها یه اثر کلاسیکه، بلکه هنوزم بعد از چندین دهه گوش دادن بهش، تازگی داره.
داریوش مهرجویی – مردی که سینمای ایران رو متحول کرد.

مهرجویی یکی از اون کارگردانایی بود که یه سبک جدید توی سینمای ایران به وجود آورد. فیلم "گاو" رو که بسازید، خود اینگمار برگمان، کارگردان مشهور سوئدی، اونو تحسین کرد. بعدش با "هامون"، که به یکی از فیلمای محبوب روشنفکرا تبدیل شد، سینمای ایران رو یه قدم جلو برد.
بهمن محصص – نقاشی که با تابلوهاش فریاد زد.

بهمن محصص یکی از تأثیرگذارترین نقاشای مدرن ایران بود. سبک نقاشی‌هاش پر از احساسات خشم، سرکوب و اعتراض بود. آثارش هنوزم تو بهترین موزه‌ها و گالری‌های دنیا نمایش داده می‌شه و الهام‌بخش هنرمندای جدیدتره.
02.04.202511:03
@Mahi_wrote
این چنل رو می‌شه شبیه به سبک «چارلز بوکوفسکی» تصور کرد. بوکوفسکی همیشه با کلمات خیلی صادقانه و خام، از عشق و درد و زندگی نوشت. این چنل هم همون vibe رو داره، یه حس عمیق از احساسات واقعی و لحظات سخت و عاشقانه. هر پست اینجا یه جورایی مثل حرف‌های درونی آدمه، بدون هیچ لایه‌ای از تظاهر. مثل همون متنی که نوشتی، این چنل بهت این حس رو می‌ده که می‌تونی با تمام احساساتت روبه‌رو بشی و اون‌ها رو با دیگران به اشتراک بذاری. یه جایی که با هر کلمه‌اش حس می‌کنی عمیق‌تر می‌ری توی خودت.
01.04.202522:22
@Darkcornner
اگه بخوام به یه هنرمند تشبیهش کنم، این چنل یه چیزی بین فرانسیس بیکن و گویا‌ست.
بیکن‌طوره، چون نقاشیاش اون حس آشفتگی، خشونت کنترل‌شده و یه نوع جنون ظریف رو دارن. انگار چهره‌ی هانیبال نه فقط یه تصویر، بلکه یه ذهنیت پیچیده و درهم‌شکسته‌ست که لایه‌لایه روی بوم ریخته.
از گویا هم یه چیزی داره، چون یادآور نقاشی‌های سیاهشه. اون حس سایه‌روشن‌های وهمناک، چهره‌های سرد و یه ترس عجیبی که توی سکوت تابلوهاش موج می‌زنه. یه چیزی که نه جیغ می‌کشه، نه واضح می‌ترسونه، ولی یه جای عمیق توی ذهن آدم گیر می‌کنه.
در کل، این چنل جاییه که هنر و جنون دست همو گرفتن. جایی که هانیبال فقط یه شخصیت نیست، یه مفهومه. یه چیزی بین زیبایی و وحشت، وسواس و خلاقیت، تاریکی و ظرافت.

عاشق اینجام وای.
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.