Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
گزین‌گویه‌ها avatar
گزین‌گویه‌ها
گزین‌گویه‌ها avatar
گزین‌گویه‌ها
19.04.202507:46
فاصله‌گذاری (۱)

اهمیتِ فاصله‌گذاریِ دقیق را در این جفت‌جمله‌ها می‌توان دید:

۱. پس فردا تعطیله.
۲. پس‌فردا تعطیله.

۱. تابستان رفتیم.
۲. تا بُستان رفتیم.

۱. فعلاً در سفارت کار دارم.
۲. فعلاً در سفارت کاردارم.

۱. نخست وزیر واردِ سالن شد.
۲. نخست‌وزیر واردِ سالن شد.

۱. کف‌گیر به تهِ دیگ خورد.
۲. کف‌گیر به ته‌دیگ خورد.

۱. هر روز نامه‌ای را می‌خواندم.
۲. هر روزنامه‌ای را می‌خواندم.

۱. این کتاب فروشی نیست.
۲. این کتاب‌فروشی نیست.

۱. همین بغل نگه دار!
۲. خدا نگه‌دار تا فردا.

۱. همه چیز را به یاد داشت.
۲. این یادداشت را بخوانید.

۱. پیش رفت؟ تا کجا؟
۲. پیش‌رفت تا کجا؟

۱. او با ما هیچ عکسی نگرفت.
۲. اوباما هیچ عکسی نگرفت.

۱. بالش را پشتِ سر بگذارید.
۲. مشکلات را پشت‌ِسر بگذارید.

۱. دوستِ دخترم زنگ زد.
۲. دوست‌دخترم زنگ زد.

۱. شباهت‌ِ نادرِ شاه و برادرش.
۲. شباهتِ نادرشاه و برادرش.

۱. من هم‌ چنین عقیده دارم که...
۲. من هم‌چنین عقیده دارم که...

۱. میوه تازه رسیده‌است.
۲. میوۀ تازه رسیده‌است.
۳. میوۀ تازه‌رسیده است.
۴. میوۀ تازۀ رسیده است.

هرکه درمان کرد مر جانِ مرا/
برد گنج و دُرّ و مرجانِ مرا

مولوی
مثنوی، دفترِ ۱، بیتِ ۴۵

ترکِ خوابِ غفلتِ خرگوش کن/
غُرّۀ این شیر، ای خر، گوش کن

مولوی
مثنوی، دفترِ ۱، بیتِ ۱۱۶۳

ذاتِ نایافته از هستی بخش/
چون تواند که بُوَد هستی‌بخش؟

جامی

#فاصله‌گذاری
ادبیات یعنی خلاقیت.
داستان هم یعنی داستان.
این‌که داستانی را داستانِ حقیقی بنامند،
هم توهین به حقیقت است هم توهین به هنر.

ولادیمیر ناباکوف
16.04.202513:45
معادل‌گذاریِ چند نامِ لَنددار 😁

ایرلند (Ireland): سالارستان
ایسلند (Iceland): یخستان
پورتلند (Portland): بندرستان
تایلند (Thailand): دخترستان
گادلند (Godland): ایزدستان
گرینلند (Greenland): سبزستان
لالالند (La La Land): خوابستان
مریلند (Maryland): مریمستان
نیوزیلند (New Zealand): نوزیستان

#واژه‌بازی
15.04.202514:55
وصیتِ منوچهریِ دامغانی (قرنِ پنجمِ هجری)

آزاده رفیقانِ منا، من چو بمیرم
از سرخ‌ترین باده بشویید تنِ من

وصیتِ حافظ (قرنِ هشتمِ هجری)

مَهِل که روزِ وفاتم به خاک بسپارند
مرا به می‌کده بر در خُمِ شراب انداز
اگر گذشته و حال را به جانِ هم بیندازیم،
خواهیم دید که آینده را از دست داده‌ایم.

وینستن چرچیل
13.04.202511:28
ماجرای بی‌پایانِ رسم‌الخطِ فارسی
بحث بر سرِ رسم‌الخطِ فارسی از ازل بوده و گویا تا ابد هم خواهد بود. در این زمینه، به گمانِ من، نهایتاً معیارهای علمی و منطقی بر معیارهای سنتی و عادتی غلبه خواهند کرد.
به سرگشتگانِ وادیِ رسم‌الخط توصیه می‌کنم رسم‌الخط‌های گوناگون را بررسی کنند و هرکدام را که علمی‌تر و منطقی‌تر می‌بینند برای خود برگزینند. البته این کار اندکی جرئت و اعتماد به نفس می‌خواهد که شاید هر کسی از این موهبت برخوردار نباشد.

#بهروز صفرزاده
شنبه ۱۴۰۲/۸/۱۳
#رسم‌الخط
ادبیات هست چون جهان کافی نیست.

فرناندو پسوا
17.04.202508:33
ویراستار کسی است که کتاب‌های زیادی خوانده، ولی چیزی از محتوای کتاب‌ها یادش نمانده. 😄

#بهروز صفرزاده
#ویراستار
اسکیمو: اگر چیزی دربارۀ خدا و گناه ندانم، به جهنم می‌روم؟
کشیش: نه، اگر ندانی، نمی‌روی.
اسکیمو: پس چرا این چیزها را به من گفتی؟
واژۀ teetotaler در انگلیسی به معنیِ کسی است که هرگز لب به مشروب نمی‌زند.
معادلِ سادۀ فارسی‌اش می‌شود مشروب‌نخور و معادلِ ادبی‌اش هم باده‌پرهیز.
جالب است بدانید که دونالد ترامپ مشروب‌نخور است.
ترجمه مانندِ پیاز خرد کردن است؛
اولش فکر می‌کنید از پسِ آن برمی‌آیید،
اما آخرش اشکتان را در آش‌پزخانه درمی‌آورَد.

#ترجمه
13.04.202511:23
املا چه فرقی با رسم‌الخط دارد؟

املا یعنی حروفِ تشکیل‌دهندۀ واژه و ترتیبِ خاصِ آن‌ها. املا ممکن است درست یا غلط باشد.

املای درست: اصطلاح، تثبیت، منتشر.
املای غلط: اسطلاح، تسبیت، متنشر.

رسم‌الخط یعنی جدانویسی یا پیوسته‌نویسی.
همۀ رسم‌الخط‌ها درست‌اند و توجیه دارند، فقط روش‌ها فرق می‌کنند.

جدانویسی: آرام‌بخش، خوش‌بخت، می‌شود.
پیوسته‌نویسی: آرامبخش، خوشبخت، میشود.

#املا
#رسم‌الخط
ادبیاتِ داستانی روزی ابداع شد که یونس به خانه آمد و به زنش گفت به این دلیل سه روز دیر کرده که نهنگی او را بلعیده‌بود.

گابریل گارسیا مارکز
اگر خدا لطف کرده و ما را به شکلِ خود آفریده، ما هم این لطفش را جبران کرده‌ایم.

ولتر
یک بطری شراب بیش از تمامِ کتاب‌های جهان فلسفه در خود دارد.

لوئی پاستور
میزبازی
بعضیا پشتِ‌میزنشین‌ان.
بعضیا زیرِ میز می‌زنن.
بعضیا زیرمیزی می‌دن.
بعضیا زیرمیزی می‌گیرن.
خلاصه همۀ گزینه‌ها رو میزن.
Repost qilingan:
مترجم شدن avatar
مترجم شدن
14.04.202510:15
💰نرخ‌نامهٔ ترجمه ۱۴۰۴ (نیم‌سال اول)
مطابق با قانون کار ایران و با درنظرگرفتن ساعت کار روزانهٔ مترجمان

این نرخ‌نامه هر شش ماه یک‌بار (اواخر فروردین و مهر) متناسب با شرایط بازار و تورم به‌روزرسانی می‌شود

برای اثرگذاری بیشتر به اشتراک بگذارید. ❤️


#ترجمه #مترجم #مترجم_شدن #مترجم_حرفه_ای #دستمزد #دستمزد_۱۴۰۴ #دستمزد_مترجم #قیمت #قیمت_ترجمه #حقوق_مترجمان #نرخ_نامه #نرخنامه #نرخنامه_ترجمه #نرخ_ترجمه #حداقل_دستمزد_ترجمه

ـــــــــــــــــــــــــ
😎 مترجم‌شدن | نگاهی دور و نزدیک به ترجمه و حرفه‌ی مترجمی، تلاشی برای آموزش و آشنایی، جهت‌دهی و مشاوره.
کانال تلگرام | گروه تلگرام | اینستاگرام | فروشگاه | آموزش‌ها

▫️motarjemshodan
آتالانتای ازدواج‌گریز

در اساطیرِ یونان، آتالانتا یا آتالانته دوشیزۀ شکارچیِ تیزپای ازدواج‌گریزی است. شرطِ ازدواجش این است که خواست‌گارش با او مسابقۀ دو بدهد؛ اگر برنده شود، با وی ازدواج می‌کند، و اگر بازنده شود، بی‌درنگ کشته می‌گردد. جوانانِ بسیاری جان بر سرِ این کار می‌نهند. تا سرانجام جوانی هیپومِنِس‌نام (Hippomenes) در مسابقۀ دو برنده می‌شود و با وی ازدواج می‌کند.
ایزدبانو آفرودیته سه سیبِ زرینِ وسوسه‌انگیز به هیپومنس داده‌است. در جریانِ مسابقه، هر بار که آتالانتا پیش می‌افتد، هیپومنس یکی از سیب‌ها را بر زمین می‌اندازد تا آتالانتا برای برداشتنش بایستد. و به این ترتیب هیپومنس در مسابقه پیش می‌افتد.
ادبیات روزی زاده نشد که پسرکی با فریادِ «گرگ! گرگ!» از درۀ نئاندرتال بیرون دوید، در حالی‌ که گرگِ خاکستریِ بزرگی دنبالش ‌بود؛ ادبیات روزی زاده شد که پسرکی با فریادِ «گرگ! گرگ!» از راه رسید، بی‌ آن‌که گرگی پشت‌سرش باشد.

ولادیمیر ناباکوف
16.04.202514:50
ایران و آمریکا می‌خواهند به توافقی برسند که بر سرِ هیچ‌یک از اجزایش توافق ندارند. 😂

#بهروز صفرزاده
می خورم تا چو نار بشکافم
می خورم تا چو خی برآماسم

ابوشَکورِ بلخی (قرنِ چهارمِ هجری)

یعنی
آن‌قدر شراب بخورم که مثلِ انار بترکم،
آن‌قدر شراب بخورم که مثلِ مَشک باد کنم.
گذشته جای‌گاهِ اشارت است،
نه جای‌گاهِ اقامت.

مترجم: بهروز صفرزاده
دانشِ کم چیزِ خطرناکی است،
اما بی‌میلی به دانش هم خطرناک است.

سمیوئل باتلر
مترجم: الهه احمدی
13.04.202505:22
واژه‌شناسیِ قرارداد

واژۀ «قرارداد» از دو جزء تشکیل شده‌است: قرار + داد.
این واژه برگرفته از فعلِ مرکبِ «قرار دادن» است، اما نه به معنای رایجِ این فعل در فارسیِ امروز، یعنی گذاشتن و نهادن، بل‌که به معنای قدیمیِ آن یعنی «توافق کردن».
«قرار دادن»، به معنای توافق کردن، در متونِ کهنِ فارسی به‌ کار رفته‌است. مثلاً در قدیم می‌گفتند «من با فلانی قرار دادم که چنین و چنان کنم».
بنا بر این «قرارداد» در اصل یعنی توافق.

#واژه‌شناسی
Ko'rsatilgan 1 - 24 dan 200
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.