18.04.202514:33
18.04.202512:06
17.04.202509:19
فقط برات بازی بودم؟پس حس تو چشمات چی؟چشماتم حرومزاده بودن.
17.04.202508:58
•join to join
.
.
@Me_li8n
.
.
@Me_li8n
17.04.202509:19
من زخمامو میپرستم،اگه یادگاری تو باشن.
17.04.202508:58
گاهی احساس میکنم که به اینجا تعلق ندارم.
به هیچ کجا تعلق ندارم.
گاهی احساس میکنم مرگ هم مرا دوست ندارد.
احساس زیادی میکنم.
احساس گمشدگی.
احساس تنفر.
دوست نداشته شدن، خستگی، مچالگی.
گاهی هم به این فکر میکنم که تا کی باید احساس کنم؟
به هیچ کجا تعلق ندارم.
گاهی احساس میکنم مرگ هم مرا دوست ندارد.
احساس زیادی میکنم.
احساس گمشدگی.
احساس تنفر.
دوست نداشته شدن، خستگی، مچالگی.
گاهی هم به این فکر میکنم که تا کی باید احساس کنم؟
18.04.202511:05
17.04.202508:52
Ko'rsatilgan 1 - 24 dan 72
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.