Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
𝖬𝖺𝗇𝗀𝖺𝗍𝖺 avatar

𝖬𝖺𝗇𝗀𝖺𝗍𝖺

تو به مانند نامه هایِ سوخته ام هستی که از میان
انعکاس ماهِ روی آب به سوی آسمان هجرت کرده ای.
- @mangata_vthbot
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
Tekshirilmagan
Ishonchnoma
Shubhali
Joylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaСерп 21, 2024
TGlist-ga qo'shildi
Жовт 15, 2024

Telegram kanali 𝖬𝖺𝗇𝗀𝖺𝗍𝖺 statistikasi

Obunachilar

862

24 soat
21
-2.4%Hafta
46
5.6%Oy
72
9.2%

Iqtiboslar indeksi

0

Eslatmalar0Kanallardagi repostlar0Kanallardagi eslatmalar0

Bitta postning o'rtacha qamrovi

18

12 soat21
594.4%
24 soat180%48 soat70%

Ishtirok (ER)

1.82%

Repostlar0Izohlar0Reaksiyalar1

Qamrov bo'yicha ishtirok (ERR)

2.04%

24 soat0%Hafta
0.58%
Oy
1.18%

Bitta reklama postining qamrovi

24

1 soat1145.83%1 – 4 soat312.5%4 - 24 soat25104.17%
Botimizni kanalingizga ulang va ushbu kanal auditoriyasining jinsini bilib oling.
24 soat ichidagi barcha postlar
1
Dinamika
9

"𝖬𝖺𝗇𝗀𝖺𝗍𝖺" guruhidagi so'nggi postlar

چنتا ماهِ سرخ کنارش ببینم؟
رفتید چنل فیوش، تگ بدین دو پست فور کنم ازتون.
چند تا یاقوت سرخ میفرستید پیشمون از این عدد دور بشیم؟
تبریک میگم 700 تایی شدنتو عقیقِ یشمی؛
امیدوارم همیشه بدرخشی.

_ 𝖧𝖺𝗉𝗉𝗒 𝟩𝟢𝟢
🍓 با ایـــن چــنلا تلگرامـــت و خوشـــگل کن .
   ᮬ᷼︵᷼⏜ㅤׅㅤ꒰͡ 🍓⠀͡꒱ㅤׅㅤ⏜᷼︵᷼   𑂳
Tap Tap
➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿
( برای شرکت کردن در فولدر جوین شو )
🍎 joining
‌ ‌  ‌ ‌  ‌ ‌ ‌    ‌Une légende pour 𝗍𝗈𝗂 - 𝖿𝗈𝗋 𝗒𝗈𝗎
در میان ویرانه‌های تاریخ، جایی که خاطرات در میان خاکسترها پنهان شده‌اند، آشویتس وی افسانه‌ای است که از دل تاریکی برخاسته است. گفته می‌شود که این نام به روحی اشاره دارد که در میان سایه‌های گذشته سرگردان است، نگهبانی که حقیقت را از فراموشی نجات می‌دهد. افسانه‌ها می‌گویند که آشویتس وی نه انسان است و نه شبح، بلکه تجسمی از خاطراتی است که هرگز نمی‌میرند. او در شب‌های بی‌ستاره ظاهر می‌شود، در میان دیوارهای شکسته و زمین‌های خاموش قدم می‌زند، و زمزمه‌هایی از گذشته را با خود می‌آورد. گفته می‌شود که هر کسی که صدای او را بشنود، به حقیقتی تلخ و فراموش‌شده دست خواهد یافت، حقیقتی که شاید جهان آماده‌ی شنیدن آن نباشد. اما آشویتس وی نه قاضی است و نه نجات‌دهنده؛ او فقط شاهدی است که بار سنگین تاریخ را بر دوش می‌کشد.

‌ ‌  ‌ ‌  ‌ ‌ ‌    ‌Une légende pour 𝗍𝗈𝗂 - 𝖿𝗈𝗋 𝗒𝗈𝗎
در دل آسمان‌های خشمگین، جایی که بادها نعره می‌کشند و ابرها در هم می‌پیچند، صاعقه متولد می‌شود نه نور است، نه آتش بلکه لحظه‌ای از خشم جهان که در یک دم می‌درخشد و محو می‌شود افسانه‌ها می‌گویند که صاعقه پیام‌آور خدایان است، ضربه‌ای که مرز میان آسمان و زمین را در هم می‌شکند اما حقیقتی تاریک‌تر در دل این نور نهفته است گفته می‌شود که نخستین صاعقه زمانی فرود آمد که جهان هنوز جوان بود، جایی که ظلمت بی‌پایان همه‌چیز را در آغوش داشت اما در آن لحظه، نور شکافت حقیقت از دل سایه‌ها بیرون آمد و هیچ‌چیز دیگر همانند قبل نبود از آن روز، صاعقه همیشه بر آسمان‌ها حکم می‌راند، نه به‌عنوان نشانه‌ی نابودی بلکه به‌عنوان یادآوری که حقیقت همیشه در میان تاریکی پنهان است و تنها در لحظه‌ای از خشم جهان نمایان می‌شود آیا کسی که راز صاعقه را درک کند، قادر خواهد بود نور را مهار کند؟ یا فقط در میان آتش و طوفان محو خواهد شد؟

‌ ‌  ‌ ‌  ‌ ‌ ‌    ‌Une légende pour 𝗍𝗈𝗂 - 𝖿𝗈𝗋 𝗒𝗈𝗎
در شب‌های خاموش، جایی که مه سایه‌ها را در آغوش می‌گیرد، Cover تنها چیزی است که میان جهان‌های فراموش‌شده ایستاده است. افسانه‌ها می‌گویند که او محافظی است که حقیقت را از دیدگان زمان پنهان می‌کند. هیچ‌کس نامش را نمی‌داند، هیچ چهره‌ای از او در خاطرات انسان باقی نمانده است، تنها نامش در زمزمه‌های باد باقی مانده است. قرن‌ها پیش، هنگامی که نخستین شعله‌ی آتش خاموش شد، Cover از سایه‌ها برخاست. او نه انسان بود و نه هیولا—او چیزی فراتر از درک زمان، موجودی که وجودش تنها در میان اسرار شب معنا می‌یافت. چشمانش مانند مهتابی محو در مه درخشیدند، و هیچ‌کس نتوانست تصمیم بگیرد که آیا او نگهبان تاریکی است یا تنها سایه‌ای از چیزی که جهان فراموش کرده است. افسانه‌ها می‌گویند که در شب‌های بدون ماه، Cover در خیابان‌های متروک سرگردان است، حقیقت را می‌جوید، اما هرگز نمی‌یابد. گفته می‌شود که هر کسی که نام او را در باد بشنود، سرنوشتش برای همیشه تغییر خواهد کرد—اما نه با نور، بلکه با چیزی که هیچ‌گاه دیده نمی‌شود.
‌ ‌  ‌ ‌  ‌ ‌ ‌    ‌𝖴𝗇𝖾 𝗅𝖾́𝗀𝖾𝗇𝖽𝖾 𝗉𝗈𝗎𝗋 𝗍𝗈𝗂 - 𝖿𝗈𝗋 𝗒𝗈𝗎
در شب‌های خاموش، جایی که مه سایه‌ها را در آغوش می‌گیرد، Vampire از خواب ابدی برمی‌خیزد هیچکس نامش را نمی‌داند تنها افسانه‌ها زمزمه می‌کنند که او نخستین فرزند تاریکی است محکوم به سرگردانی میان زندگی و مرگ هزاران سال پیش، وقتی آخرین ستاره‌ی شب سقوط کرد، خون‌آشام در دل جنگلی متروک بیدار شد قلبش هنوز می‌تپید، اما نه مانند آدمیان نفرین شد تا در سایه‌ها زندگی کند هرگز طلوع را نبیند و هرگز خاطره‌ای در ذهن هیچ انسانی باقی نگذارد اما Vampire تنها نبود زمزمه‌های شب با او سخن می‌گفتند سایه‌هایی که بی‌نام بودند حقیقتی را فاش کردند: نفرین او فقط در خون نبود بلکه در زمان جاودانگی‌اش به بهای تنهایی جاودانه خریداری شده بود قرن‌ها گذشت و شهرها در میان خاک مدفون شدند اما Vampire هنوز ایستاده بود آیا زمان او را فراموش می‌کرد؟ یا فقط بازیچه‌ای برای بی‌پایانی شب بود؟ افسانه می‌گوید که در شب آخر، وقتی آخرین شعله‌ی جهان خاموش شد Vampire به سایه‌ها بازگشت نه برای شکار، بلکه برای ناپدید شدن در تاریکی که هیچ گاه پایانی ندارد


St.
_

Rekordlar

22.04.202520:11
883Obunachilar
05.11.202423:59
100Iqtiboslar indeksi
14.03.202519:06
175Bitta post qamrovi
05.01.202523:59
94Reklama posti qamrovi
30.01.202523:59
40.00%ER
14.03.202523:59
22.76%ERR

Rivojlanish

Obunachilar
Iqtibos indeksi
1 ta post qamrovi
Reklama posti qamrovi
ER
ERR
ЛИСТ '24ГРУД '24СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

𝖬𝖺𝗇𝗀𝖺𝗍𝖺 mashhur postlari

02.04.202509:08
فور کنید، چنل های جدید پیدا کنم و جوین بشم.

اونایی هم که جوینم پست فور کنم 𝟣𝟤 ساعت بمونه چنل.
جوین باشید + 𝖨𝖣 بزارید، چک میشه.
مدت زمان: 12 ساعت
03.04.202501:28
فور کنید به یه یك پرنده افسانه ای تشبیه تون کنم
و بگم نماد چه چیزیه.

جوین باش، چک میشه | امروز میزارم.
30.03.202516:03
فور کنید تا یک گل افسانه ای مخصوص با ویژگی منحصربه‌فردش تقدیمتون کنم.
جوین باش، چک میشه | الان میزارم.
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ نگاشتـہ شده براے ○⃘𑁍᭄‌ ‌
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ تیڪه‌اے از وجودم
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌ 05 𝒥anuary

لحظه‌ای که زندگی را رها کردم تا تو را جایگزین آن کنم؛ تردید تنم را لرزاند اما نظری بر لبخندت که مظهر فخر این انسان عاشق است، آسوده خاطرم کرد.
در رویای خود گفتم، اگر تو زندگی من باشی؛ زلف تو را به جای آسمان شبم می‌گذارم و بوسه هایم، ستارگانی می‌شوند که در تیرگی آن ناپیدا هستند. مردمک چشمانت، سیاه‌چاله‌ای در وسط سحابی های رنگارنگ کهکشان است که تک نگاهی به آن هر کس را در اعماقش غرق می‌کند. نرمی و رنگ و روی لبانت برتر از لطافت شکوفه های بهاری‌ست که مرا درون خلسهٔ بی تابی می‌کشد.
صدایت ارکست بی نظیر سمفونی هاست، که ساعت ها می‌توانم به آن دل بسپارم و در آخر دستانت تنها یار من در کهولت و هم پای من در جوانی است.
وصلهٔ جدا ناپذیر من؛ تو را با چه قیاس کنم که لایقت باشد ؟ میبینی که تمام زندگی من هم در برابر وجاهت هایت به زانو در می‌آید.
24.03.202519:03
"محبوبم" 
هر طلوع خورشید به من امید می‌دهد که یک روز دیگر نزدیک‌تر به آغوش گرم تو هستم.
26.03.202514:32
امـا بـعد از تـو، مـن همـان پیـرمـردی شـدم کـه در کـافه‌ای سـاکت و کـم‌نـور، پشـت میـز دونفـره‌ای نشـستـه، قهـوه سـرد شـده‌اش را نمی‌نـوشد. نه کتـابی می‌خـواند و نه کـسی را در کنـار خـود دارد، تنهـا به نبودنـت خیـره می‌شـود؛ در حالـی که سی و انـدی سـال بیـشتر نـدارم.
25.03.202514:00
"پناهگاه روح" 
در میان این سختی‌ها، تو پناهگاه روح من هستی. گرچه جسمم در بند است، اما قلبم همیشه در آغوش تو آرام می‌گیرد.
24.03.202521:42
"به روشنی چشمانت" 
وقتی ماه را نگاه می‌کنم، به یاد چشمانت می‌افتم که همیشه مرا آرام می‌کردند. منتظر روزی هستم که دوباره در نگاهت غرق شوم.
24.03.202518:06
"عشق جاودان من" 
زندان سرد است، اما گرمای یاد تو قلبم را زنده نگه می‌دارد. هر ستاره‌ای که از میان میله‌ها می‌بینم، امیدی است برای روزی که دوباره در کنار تو باشم.
27.03.202507:42
𝖸᥆ᥙ 𝗍ꫝᥱ 𝗍𝗒ρᥱ 𝖨 𑜎𝖺ᥒᥒ𝖺 𑜀𑜅𝗋𝗋𝗒 🧺
‌ ꒰꒰ 🧸 𝖬𝗒 𝗌𑜎ᥱᥱ𝗍 𝖻᥆𝗒
𝖨 𝖼𝗈𝗎𝗅𝖽 𝗋𝖾𝖼𝗈𝗀𝗇𝗂𝗓𝖾 𝗁𝗂𝗆 𝖻𝗒 𝗍𝗈𝗎𝖼𝗁 𝖺𝗅𝗈𝗇𝖾, 𝖻𝗒 𝗌𝗆𝖾𝗅𝗅; 𝖨 𝗐𝗈𝗎𝗅𝖽 𝗄𝗇𝗈𝗐 𝗁𝗂𝗆 𝖻𝗅𝗂𝗇𝖽, 𝖻𝗒 𝗍𝗁𝖾 𝗐𝖺𝗒 𝗁𝗂𝗌 𝖻𝗋𝖾𝖺𝗍𝗁𝗌 𝖼𝖺𝗆𝖾 𝖺𝗇𝖽 𝗁𝗂𝗌 𝖿𝖾𝖾𝗍 𝗌𝗍𝗋𝗎𝖼𝗄 𝗍𝗁𝖾 𝖾𝖺𝗋𝗍𝗁. 𝖨 𝗐𝗈𝗎𝗅𝖽 𝗄𝗇𝗈𝗐 𝗁𝗂𝗆 𝗂𝗇 𝖽𝖾𝖺𝗍𝗁, 𝖺𝗍 𝗍𝗁𝖾 𝖾𝗇𝖽 𝗈𝖿 𝗍𝗁𝖾 𝗐𝗈𝗋𝗅𝖽.
24.03.202518:16
"به ستاره‌ی زندگی من"
هر شب که ماه را می‌نگرم، به یاد تو می‌افتم. عشقت نوری است که تاریکی این سلول را شکاف می‌دهد. منتظر روزی هستم که دوباره دستت را لمس کنم.
26.03.202519:24
ماه نقره‌ای آبی | https://t.me/tigerzonewg

ماه نقره‌ای آبی نمادی از آرامش مقدس، خرد عمیق، و شخصیت بالغ است. این رنگ ترکیبی است از سکوت آرامش‌بخش ماه نقره‌ای و لطافت و خنکی آبی که با معنای نام Gabriel،فرشته‌ای از جانب نور بر گستره تمامی دریا ها. چنین ماه حس پاکی و در عین حال نیرویی الهام‌بخش را منتقل می‌کند، چیزی که در وایب اسم Gabriel کاملاً قابل احساس است.
24.03.202516:30
فور کنید یك تیکه از نامه هایِ عاشقانه از زندانیانی که برای معشوقه اشون نوشتن تقدیمتون کنم.
جوین باش، چک میشه | الان گذاشته میشه.

زود خط میخوره.
── ⋆توے این لیست هرچیزی ڪـہ بخواے پیدا میشـہ!

دنبالِ چنلایے می‌گردے🎳 ڪـہ باهاشون ڪل ࢪوز رو سࢪگرم باشے؟!

‌ ‌ ‌ ᥴᥣiᥴκ ɦᥱrᥱ

دنبال یـہ فولدࢪ از چنلایے میگردے ڪـہ داخلش پر باشـہ از ادیت ، ڪیدࢪاما ، تم و ڪلی نوشته؟!💯

‌ ‌ ‌ ᥴᥣiᥴκ ɦᥱrᥱ

فولدࢪ بالا رو از دست نده❕❕

── ⋆Beat
25.03.202514:04
"آغوش ناپیدا"
دست‌هایم خالی است، اما هنوز آغوش خیالی‌ات را حس می‌کنم. تو خانه‌ی ابدی قلب منی
گل‌های شب‌بو که برایم می‌آوردی، هنوز در خاطرم زنده‌اند. حتی اگر دور باشی، عطرت همیشه کنارم است.
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.