stars
You drew stars around my scars.
http://t.me/HidenChat_Bot?start=75474728
انباری
@inthemomentwearelostandfound
http://t.me/HidenChat_Bot?start=75474728
انباری
@inthemomentwearelostandfound
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
TekshirilmaganIshonchnoma
ShubhaliJoylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaFeb 16, 2018
TGlist-ga qo'shildi
Mar 23, 2025"stars" guruhidagi so'nggi postlar
17.04.202521:34
«سرتاسر زمستان می‌دانستم باید بر چیزی تمرکز کنم. افسوس– این بدترین نوع گم‌کردگی است: گم کردن چیزی ناشناخته، چیزی حدس‌نازدنی.»
راینر ماریا ریلکه
راینر ماریا ریلکه
16.04.202521:05
16.04.202521:02
(I made up the last sentence out of nowhere and it sounds like a quote your aunt would send you to say good morning but honestly, that is kinda cool even though I don't know what the balance is yet.)
16.04.202521:01
This was my essay, titled:
"I should not be left to my own devices
They come with prices and vices
I end up in crisis" 🧌
"I should not be left to my own devices
They come with prices and vices
I end up in crisis" 🧌
16.04.202521:01
Sometimes, it just doesn't feel right to put that weight on people who are just as broken as you. But at the same time, you won't always be strong and that's fine. The slow, sneaky movement of healing whispers that you're not allowed to pause again, that those small acts of care are worthless, and your quiet moments with yourself are a waste of time. In the middle of this chaos, I wish all of us the strength to move forward, to keep our loved ones close, and to believe that perfectionism was never something to be achieved because it never existed. I don't know. This paradox is too much and that's why you should have a therapist around.
16.04.202521:01
And that's okay. It's about 'sometimes'—and yes, sometimes people can't give you what you expect from them. Because sometimes it's a solo journey, and expecting too much doesn't make you feel better; it just holds you back. Human connection is based on mutual and continuous dynamics, but you still have your own part to play in getting out of the mess you're in. It's all about 'the balance'—hard to gain, but worth the wait.
16.04.202521:01
My solitude whispers that your availability to others depends on how well you're able to hide your depression and manage your anxiety in daily life; the mask you wear to conceal the storm inside. Adulthood is sometimes about not being a burden or disturbance to your loved ones—being quiet enough; they say, 'Don’t bring more baggage of sadness—I already have enough of my own.'
13.04.202513:59
خیلی وقت پیش تصمیم گرفتم آهنگ‌هایی که خودم رو توشون پیدا می‌کنم رو به یه پلی‌لیست تبدیل کنم تا هروقت بهش گوش میدم، احساس کنم توسط آهنگ‌هام بغل شدم. الان دیدم دونفر سیوش کردن و فکر کردم شاید جالب باشه تا لینکش رو برای شما هم بفرستم به این امید که آهنگ‌ها شما رو درآغوش بگیرن. 🫂
https://open.spotify.com/playlist/1vYeskl2pb2cBr9XnOE5FD?si=LjqjoCRKQVyzxhB5GuCwAw
https://open.spotify.com/playlist/1vYeskl2pb2cBr9XnOE5FD?si=LjqjoCRKQVyzxhB5GuCwAw
Repost qilingan:
rey’s vignette
12.04.202519:18
ویدیوی کوچولوی آذر خدمت شما🎄
فان فکت: با اشتراک گذاشتن، لایک و مخصوصا کامنت من رو خیلی خوشحال می‌کنید🍄
از اینجا هم می‌تونید نظر بدید
و اینجا:
@Aurorabyreybot
https://youtu.be/iDH65UFzNdQ
فان فکت: با اشتراک گذاشتن، لایک و مخصوصا کامنت من رو خیلی خوشحال می‌کنید🍄
از اینجا هم می‌تونید نظر بدید
و اینجا:
@Aurorabyreybot
https://youtu.be/iDH65UFzNdQ
12.04.202500:58
بالاخره چالش تمووووم شد. حقیقتش خیلی مزه داد و متشکرم که همراهی کردین. اگر کسی رو جا انداختم، بهم بگید. امیدوارم لذت برده باشین و آهنگی که براتون انتخاب کردم، همون چیزی بوده باشه که بهش نیاز داشتین. لینک ناشناس توی توضیحات کاناله و آهنگ‌ها توی انباری هستن. ⭐️
11.04.202509:42
کارگران ستاره‌ها مشغول کار هستند و دارند شما رو با عینک سوییفتی خودشون آنالیز می‌کنن. منتظر آهنگتون در انباری باشید. 🧙🏻♀🌟
11.04.202501:18
چنل‌های پابلیکی که تا الان فوروارد کردن رو چک کردم، خوندم، عکس‌هاشون رو نگاه کردم و براشون آهنگ رو گذاشتم. امیدوارم خوشتون بیاد چون به من که خیلی مزه داد و واقعا خیلی قشنگید. :*) اگر دلتون خواست باز هم فوروارد کنید
10.04.202503:37
این جامعهٔ انسانی– که زن را در حقارت و درد بار آورده است – سرانجام روزی را خواهد دید که زن همهٔ زنجیرهای قیود اجتماعی خویش را ازهم بگسلد و آنگاه مردان که چنین روزی را پیش‌بینی نمی‌کنند مبهوت و مغلوب خواهند شد. روزی دوشیزه‌ای خواهد بود و زنی خواهد بود (نشانه‌های آنروز از هم‌اکنون در کشورهای شمالی اروپا پدیدار شده است). کلمات دوشیزه و زن دیگر تنها معنی ضدنر نخواهد داد بلکه معنی خاصی خواهد داشت که خود ارزشی داشته باشد. زن دیگر نه‌همان متمم جنس نر، بلکه خود صورتی کامل از هستی خواهد بود: یعنی زن از جنبهٔ حقیقی انسایت خویش.
نامهٔ هفتم، ۱۹۰۴
چند نامه به شاعری جوان، راینر ماریا ریلکه
ترجمهٔ دکتر پرویز ناتل خانلری
نامهٔ هفتم، ۱۹۰۴
چند نامه به شاعری جوان، راینر ماریا ریلکه
ترجمهٔ دکتر پرویز ناتل خانلری
09.04.202502:24
آهنگ صبحگاهی 💐🌟🎉💖⚡️🌈
09.04.202502:19
Cheers to another day of being mentally unstable but still showing up 🥂
Rekordlar
11.04.202523:59
3.2KObunachilar20.02.202523:59
0Iqtiboslar indeksi14.03.202523:59
812Bitta post qamrovi22.02.202523:59
471Reklama posti qamrovi03.04.202523:59
9.83%ER31.03.202516:29
17.35%ERR
29.03.202512:17
یکی از عجیب‌ترین فیلم‌هایی که تا الان دیدم، murderess بوده. فیلم به معنای واقعی کلمه مرگه؛ پر از غم و درد و رنج آشنا ولی ناملموس، سنگین و خاکستری و درنهایت، از بین رفتن.
توی روزگاری که افسانه‌ها از آفرودیت و پرسفون میگن، زنان در دنیای واقعی مجبورن تن به پدرسالاری و خواسته‌های بی‌رحمانه بدن، خودشون رو فدای میل بیمارگونه مردها بکنن و در سکوت بی‌انتها به تماشای مرگ بنشینن. تضاد واقعی همینجاست که باید با آرزوی الهه شدن به خواب بری و وقتی چشم‌هات رو باز می‌کنی، اون‌ها رو فراموش کنی.
همونقدری که هادولا، شخصیت اصلی فیلم این حق رو نداشت که دست به چنین جنایت‌هایی بزنه، همونقدر هم میشه بهش حق داد و برای سرنوشتی که از قبل براش تعیین شده گریه کرد. اون داره تمام تلاشش رو می‌کنه تا از بند محدودیت‌ها رها بشه، صدای مادری که خودش هم هزاران‌برابر بدتر از هادولا درگیر بوده رو قطع کنه و به زندگی ادامه بده و فقط یک تیکه گوشتی که نفس می‌کشه نباشه. این تلاش برای زنده موندن اونقدر زیاد میشه که به سیاهی ختم میشه. هادولا آرزو کرد به کبوتر تبدیل بشه و آزادی رو تجربه کنه و شاید توی دنیای دیگه، الهه آزادی شده.
توی روزگاری که افسانه‌ها از آفرودیت و پرسفون میگن، زنان در دنیای واقعی مجبورن تن به پدرسالاری و خواسته‌های بی‌رحمانه بدن، خودشون رو فدای میل بیمارگونه مردها بکنن و در سکوت بی‌انتها به تماشای مرگ بنشینن. تضاد واقعی همینجاست که باید با آرزوی الهه شدن به خواب بری و وقتی چشم‌هات رو باز می‌کنی، اون‌ها رو فراموش کنی.
همونقدری که هادولا، شخصیت اصلی فیلم این حق رو نداشت که دست به چنین جنایت‌هایی بزنه، همونقدر هم میشه بهش حق داد و برای سرنوشتی که از قبل براش تعیین شده گریه کرد. اون داره تمام تلاشش رو می‌کنه تا از بند محدودیت‌ها رها بشه، صدای مادری که خودش هم هزاران‌برابر بدتر از هادولا درگیر بوده رو قطع کنه و به زندگی ادامه بده و فقط یک تیکه گوشتی که نفس می‌کشه نباشه. این تلاش برای زنده موندن اونقدر زیاد میشه که به سیاهی ختم میشه. هادولا آرزو کرد به کبوتر تبدیل بشه و آزادی رو تجربه کنه و شاید توی دنیای دیگه، الهه آزادی شده.
22.03.202522:36
+You like noisy music?
–Yes. The louder the better. Stops me from thinking.
+You don't like to think? What do you like?
–Never thought about it.
Chungking Express, 1994
29.03.202516:26
Whistlers Mother, James McNeill Whistler
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.