یکی از دوستان زحمت کشیدند و اتفاقی رو که توی برودی و بیلیسی میافته توضیح دادند:
ساخت واژهی «برودی» از این دستور پیروی میکند:
ب + بن مضارع + یای نسبت یا (فعل امر + یای نسبت)
یعنی فعل امر از مصدر «روبیدن» (یا «روفتن» یا «رُفتن») (بروب) + یای نبست
یعنی در اصل «بروبی» (یا «بروفی») است.
طبق همین ساختواژه، بلیسی (آبنبات چوبی) یا ببیزی (غربال) را در #اصفهان میبینیم.
لیسیدن: بلیس + ی: بلیسی (با لهجهی اصفهانی: بیلیسی)
بیزیدن (بیختن): ببیز + ی: ببیزی (با لهجهی اصفهانی: بیبیزی)
حالا چرا «بروبی» تبدیل شده به «برودی»؟
ما گاهی در زبان، با هدف سهولت در تلفظ یا با هدفهای دیگر، برخی تغییرات را در واژهها ایجاد میکنیم.
مثلاً لپتاپ را میگوییم لبتاب، یا پهپاد را میگوییم پهباد، یا شنبه را میگوییم شمبه، یا اگر دیده باشید بعضیها رادیو را میگویند رادیول.
این تغییرات که به آنها تغییرات واجی (phonological shifts / changes) میگوییم، انواع مختلفی دارد:
گاهی با اضافه کردن یک واج اتفاق میافتند؛ مثل «رادیول». به این تغییر، افزودن واج یا «میانهشت» (Epenthesis) میگوییم.
گاهی با کم کردن یک واج اتفاق میافتند؛ مثلاً در محاوره گاهی بهجای «آقای رضایی» میگوییم «آی رضایی». به این تغییر، حذف (Elision) میگوییم.
گاهی با تبدیل یک واج به واج دیگر اتفاق میافتد؛ مثل «شمبه». به این تغییر، قلب یا ابدال (Metathesis) میگوییم.
خلاصه اینکه این «برودی»، در اصل «بروبی» (یا «بروفی» یا «بِرُفی») بوده است که طی فرایند «ابدال»، به «برودی» تبدیل شده است و البته ممکن است در شهر دیگری این فرایند به شکل دیگری رخ بدهد و واژهی دیگری ساخته شود.
@kalamebazi