18.04.202512:40
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 زبان بلوچی
🪶 ژوژف الفنبین
━━━≼🔸≽━━━
🔹 موقعیت زبانشناختی
🔹 الف) واجشناسی
🔹 زبان بلوچی در موارد زیر با فارسی میانه مطابقت دارد و با پارتی در تقابل است:
💠 در زبان بلوچی واج /y/ ایرانی باستان آن در آغاز واژه به /ǰ/ بدل شده است:
فارسی نو / فارسی میانه / بلوچی / پارتی:
۱- جُدا / جُدی / جُتا / یُود - یُودّاگ
🔹 پینوشت: در بلوچی جِتا، جَد و جِد هم گفته میشود.
💠 زبان بلوچی واج /s/ پدید آمده از /ɵr/ ایرانی باستان را نگه داشته است:
فارسی نو / فارسی میانه / بلوچی / پارتی:
۱- سه / سه / سے / هْرے
۲- پُِسَر، پور / پُسَر / پُسَّگ / پُوهْر
۳- در بلوچی «آس» (به معنی آتش) در تمام گویشها به جز رخشانی از «آچ» برگرفته از آتش فارسی است.
🔹 پینوشت: در فارسی این مورد نیز وجود دارد: ۲- پُسْ؛ و در بلوچی این مورد نیز وجود دارد: ۲- پُسّ.
🔹 زبان بلوچی در موارد زیر با بیشتر زبانهای ایرانی غربی تفاوت دارد:
💠 زبان بلوچی واجهای میانواکهای /p/ و /t/ و /k/ ایرانی باستان و نیز /č/ و /j/ را در پایان واژه نگه داشته است. مثال: «آپ» [=آب]؛ «هوک» [=خوی، عرق]؛ بوت [=بود]؛ «بْرات» [=برادر]؛ «رۆچ» [=روز]؛ «دْراج» [=دراز]. و سایواجها /f/ و /ɵ/ و /x/ را از دست داده است؛ برای مثال: «کۆپَگ» [=شانه، دوش] (← در اوستایی: kaofa- و در فارسی باستان: kaufa-)، «کان، کَهن» [چاه و چشمه و قنات] (← در فارسی و پارتی: خان -xān) و همچنین با اعمال قاعدهٔ قلب: «پَتْکَه» [=پخته]، «آتْکَه» [=آمده] > *آخْتَه > آگَتَه.
🔹 پینوشت: در گویش بلوچی شرقی (سلیمانی) آخْتَه و اَختَه [=آمده] به کار میرود.
#زبان #زبان_شناسی
📃/۹۵
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
📃 زبان بلوچی
🪶 ژوژف الفنبین
━━━≼🔸≽━━━
🔹 موقعیت زبانشناختی
🔹 الف) واجشناسی
🔹 زبان بلوچی در موارد زیر با فارسی میانه مطابقت دارد و با پارتی در تقابل است:
💠 در زبان بلوچی واج /y/ ایرانی باستان آن در آغاز واژه به /ǰ/ بدل شده است:
فارسی نو / فارسی میانه / بلوچی / پارتی:
۱- جُدا / جُدی / جُتا / یُود - یُودّاگ
🔹 پینوشت: در بلوچی جِتا، جَد و جِد هم گفته میشود.
💠 زبان بلوچی واج /s/ پدید آمده از /ɵr/ ایرانی باستان را نگه داشته است:
فارسی نو / فارسی میانه / بلوچی / پارتی:
۱- سه / سه / سے / هْرے
۲- پُِسَر، پور / پُسَر / پُسَّگ / پُوهْر
۳- در بلوچی «آس» (به معنی آتش) در تمام گویشها به جز رخشانی از «آچ» برگرفته از آتش فارسی است.
🔹 پینوشت: در فارسی این مورد نیز وجود دارد: ۲- پُسْ؛ و در بلوچی این مورد نیز وجود دارد: ۲- پُسّ.
🔹 زبان بلوچی در موارد زیر با بیشتر زبانهای ایرانی غربی تفاوت دارد:
💠 زبان بلوچی واجهای میانواکهای /p/ و /t/ و /k/ ایرانی باستان و نیز /č/ و /j/ را در پایان واژه نگه داشته است. مثال: «آپ» [=آب]؛ «هوک» [=خوی، عرق]؛ بوت [=بود]؛ «بْرات» [=برادر]؛ «رۆچ» [=روز]؛ «دْراج» [=دراز]. و سایواجها /f/ و /ɵ/ و /x/ را از دست داده است؛ برای مثال: «کۆپَگ» [=شانه، دوش] (← در اوستایی: kaofa- و در فارسی باستان: kaufa-)، «کان، کَهن» [چاه و چشمه و قنات] (← در فارسی و پارتی: خان -xān) و همچنین با اعمال قاعدهٔ قلب: «پَتْکَه» [=پخته]، «آتْکَه» [=آمده] > *آخْتَه > آگَتَه.
🔹 پینوشت: در گویش بلوچی شرقی (سلیمانی) آخْتَه و اَختَه [=آمده] به کار میرود.
#زبان #زبان_شناسی
📃/۹۵
💠 @balochs_history
09.04.202512:35
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 بسیاری از چادرنشینان، وقت بسیاری صرف بندسازی میکنند. بند باعث می شود که از جریان آبهای نامنظم و زودگذر حداکثر استفاده بشود. بند در کوهها و زمینهای پرفراز و نشیبی که معمولاً رطوبت خاک آن برای زراعت کافی نیست، در مسیر زهاب ایجاد میشود تا آب را ذخیره کند و رسوبات آن تهنشین گردد و خود آب نیز به آرامی در رسوبات جمعآوری شده نفوذ کند. این شیوهٔ کمهزینه و نسبتاً ساده در نواحی کوهستانی دورافتاده با جمعیت کم، مانند بلوچستان و بهویژه مکران، تولید مقدار کمی میوه و سبزی و غله را ممکن میسازد. ممکن است که این شیوه در دوران قبل از ورود بلوچها به این ناحیه دارای اهمیت بیشتری بوده باشد (گَبَربندها).
💠 در قسمت اعظم بلوچستان، بارش مستقیم برای کشاورزی ارزشی ندارد، ولی آبهای سطحی و انباشت آب در وادیها -که از نتایج فوری بارندگی است- یکی از مهمترین منابع آب برای آبیاری است. تمام آب یک آبگیر را می توان با صرف اندکی نیرو و استفاده از پستی و بلندی زمین جمعآوری، و با رسوبات گرانبهای آن به سوی مزارع آماده هدایت کرد. در نتیجهٔ این کار، اگرچه مقدار بسیار زیادی آب حاصل میشود ولی ذخیرهٔ آب بهشدت نامنظم است و معمولاً برای ایجاد آبادیهای دایمی کافی نیست. در برخی از قسمتها از چاه استفاده میکنند، مهمترین نمونه آن را احتمالاً در دَلگان واقع در غرب بمپور میتوان مشاهده کرد. در جاهایی که سطح آبهای زیرزمینی آن بالاست و آبریز وسیعی دارد، چنین چاههایی نسبتاً قابل اعتماد است؛ با وجود این، آنقدر آب ندارد که ایجاد اقامتگاه دایمی را میسر کند. در بخشهایی از رشتهکوههایی که در بخش جنوبی این ناحیه قرار دارد، در قسمتهایی از بستر بسیاری از رودهای بالنسبه بزرگ، در سراسر سال آب جریان دارد. محصول عمده عبارت است از گندم، جو، ارزن، ذرت، برنج حبوبات، پیاز و انواع خرما اما انار، موز، خربزهٔ درختی، انبه و انواع دیگر میوه و سبزی نیز به دست میآید.
📃/۸۶
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 بسیاری از چادرنشینان، وقت بسیاری صرف بندسازی میکنند. بند باعث می شود که از جریان آبهای نامنظم و زودگذر حداکثر استفاده بشود. بند در کوهها و زمینهای پرفراز و نشیبی که معمولاً رطوبت خاک آن برای زراعت کافی نیست، در مسیر زهاب ایجاد میشود تا آب را ذخیره کند و رسوبات آن تهنشین گردد و خود آب نیز به آرامی در رسوبات جمعآوری شده نفوذ کند. این شیوهٔ کمهزینه و نسبتاً ساده در نواحی کوهستانی دورافتاده با جمعیت کم، مانند بلوچستان و بهویژه مکران، تولید مقدار کمی میوه و سبزی و غله را ممکن میسازد. ممکن است که این شیوه در دوران قبل از ورود بلوچها به این ناحیه دارای اهمیت بیشتری بوده باشد (گَبَربندها).
💠 در قسمت اعظم بلوچستان، بارش مستقیم برای کشاورزی ارزشی ندارد، ولی آبهای سطحی و انباشت آب در وادیها -که از نتایج فوری بارندگی است- یکی از مهمترین منابع آب برای آبیاری است. تمام آب یک آبگیر را می توان با صرف اندکی نیرو و استفاده از پستی و بلندی زمین جمعآوری، و با رسوبات گرانبهای آن به سوی مزارع آماده هدایت کرد. در نتیجهٔ این کار، اگرچه مقدار بسیار زیادی آب حاصل میشود ولی ذخیرهٔ آب بهشدت نامنظم است و معمولاً برای ایجاد آبادیهای دایمی کافی نیست. در برخی از قسمتها از چاه استفاده میکنند، مهمترین نمونه آن را احتمالاً در دَلگان واقع در غرب بمپور میتوان مشاهده کرد. در جاهایی که سطح آبهای زیرزمینی آن بالاست و آبریز وسیعی دارد، چنین چاههایی نسبتاً قابل اعتماد است؛ با وجود این، آنقدر آب ندارد که ایجاد اقامتگاه دایمی را میسر کند. در بخشهایی از رشتهکوههایی که در بخش جنوبی این ناحیه قرار دارد، در قسمتهایی از بستر بسیاری از رودهای بالنسبه بزرگ، در سراسر سال آب جریان دارد. محصول عمده عبارت است از گندم، جو، ارزن، ذرت، برنج حبوبات، پیاز و انواع خرما اما انار، موز، خربزهٔ درختی، انبه و انواع دیگر میوه و سبزی نیز به دست میآید.
📃/۸۶
💠 @balochs_history
08.04.202506:31
Repost qilingan:
تاریخ و فرهنگ بلوچستان

19.03.202512:03
🔹 فهرست مطالب «بهارگاه و نوروز در بلوچستان»
🔹 بهار و نوروز در فرهنگ مردم بلوچ / مقدمه
🔹 فرارسیدن بهار در شعر و ادب بلوچی
🔹 نوروز در بلوچستان بر اساس اسناد تاریخی / بخش اول
🔹 نوروز در بلوچستان بر اساس اسناد تاریخی / بخش دوم
🔹 مراسم و آیینهای نوروزی و بهارگاهی در بلوچستان / مقدمه
🔹 مراسم و آیینهای نوروزی و بهارگاهی در بلوچستان / بخش اول
🔹 مراسم و آیینهای نوروزی و بهارگاهی در بلوچستان / بخش دوم
🔹 مراسم و آیینهای نوروزی و بهارگاهی در بلوچستان / بخش سوم
🔹 مراسم و آیینهای نوروزی و بهارگاهی در بلوچستان / بخش پایانی
🔹 نوروز و بهارگاه در میرجاوه / بخش اول
🔹 نوروز و بهارگاه در میرجاوه / بخش دوم
💠 @balochs_history
🔹 بهار و نوروز در فرهنگ مردم بلوچ / مقدمه
🔹 فرارسیدن بهار در شعر و ادب بلوچی
🔹 نوروز در بلوچستان بر اساس اسناد تاریخی / بخش اول
🔹 نوروز در بلوچستان بر اساس اسناد تاریخی / بخش دوم
🔹 مراسم و آیینهای نوروزی و بهارگاهی در بلوچستان / مقدمه
🔹 مراسم و آیینهای نوروزی و بهارگاهی در بلوچستان / بخش اول
🔹 مراسم و آیینهای نوروزی و بهارگاهی در بلوچستان / بخش دوم
🔹 مراسم و آیینهای نوروزی و بهارگاهی در بلوچستان / بخش سوم
🔹 مراسم و آیینهای نوروزی و بهارگاهی در بلوچستان / بخش پایانی
🔹 نوروز و بهارگاه در میرجاوه / بخش اول
🔹 نوروز و بهارگاه در میرجاوه / بخش دوم
💠 @balochs_history
17.03.202512:33
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 فرهنگهای جغرافیایی برای مطالعهٔ سکونتگاه و جامعهٔ بلوچستان انگلیس، و ایالتهای کلات و لسبلا و خاران و مکران، چنان مواد خاصی فراهم آوردهاند که در منطقه منحصربهفرد است. از اواسط قرن بیستم چند تن از دانشپژوهان کوشیدهاند تا با کاربرد رهیافتهای نظری نو در سفرهای مطالعاتی خود، و غالباً با مطرح ساختن پرسشهای جدید، به این دادهها بیفزایند.
🔹 مطالعات قومشناختی جدید با پرسون شروع شد که مدت شش ماه میان افراد ایل مَری به تحقیق پرداخت. بارث نیز هنگامی که به ویرایش نوشتههای پرسون مشغول بود، در ۱۳۳۹ش این ایل را دید. تحقیقات پرسون عمدتاً درباره روابط اجتماعی روزمره از جمله میان زن و مرد، در جوامعی است که به کار شبانی مشغولاند.
🔹 ن.سوئیدلر و و.سوئیدلر از ۱۳۴۲ش تا ۱۳۴۴ش میان براهوییزبانان سراوان و کچهی به سر بردند. و.سوئیدلر پیوند میان اوضاع زیستبومشناختی و ملزومات فنشناختیِ گلهداری و تولید شبانی، و پویششناسی اجتماعی گروههای گلهدار و چادرنشین را نشان داد. ن.سوئیدلر تکوین سیاسی خاننشین کلات را بر مبنای مشاهدات قومشناسی و مطالعهٔ منابع تاریخی بازسازی کرد
🔹 اسپونر در سالهای ۱۳۴۲-۱۳۴۶ش به مجموعه مطالعاتی در سراوان و مکران ایران پرداخت. مدت کوتاهی نیز در ۱۳۴۴ش در نواحی بلوچنشین افغانستان به مطالعه پرداخت و بعداً، در ۱۳۶۱-۱۳۶۲ش توانست چند سفر کوتاه به بلوچستان پاکستان انجام دهد. او توجه خود را بر زیستبومشناسی زندگی شبانی و پویششناسی رهبری در جامعهای مختلط با گرایشهای گوناگون، بهویژه بر نقش «حاکم» معطوف کرد. هَمِّ او بیشتر مصروف حل این مطلب بود که توضیحات زیستبوم شناختی تا چه میزانی ممکن است تاریخ بلوچ را روشن سازد.
📃/۶۹
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 فرهنگهای جغرافیایی برای مطالعهٔ سکونتگاه و جامعهٔ بلوچستان انگلیس، و ایالتهای کلات و لسبلا و خاران و مکران، چنان مواد خاصی فراهم آوردهاند که در منطقه منحصربهفرد است. از اواسط قرن بیستم چند تن از دانشپژوهان کوشیدهاند تا با کاربرد رهیافتهای نظری نو در سفرهای مطالعاتی خود، و غالباً با مطرح ساختن پرسشهای جدید، به این دادهها بیفزایند.
🔹 مطالعات قومشناختی جدید با پرسون شروع شد که مدت شش ماه میان افراد ایل مَری به تحقیق پرداخت. بارث نیز هنگامی که به ویرایش نوشتههای پرسون مشغول بود، در ۱۳۳۹ش این ایل را دید. تحقیقات پرسون عمدتاً درباره روابط اجتماعی روزمره از جمله میان زن و مرد، در جوامعی است که به کار شبانی مشغولاند.
🔹 ن.سوئیدلر و و.سوئیدلر از ۱۳۴۲ش تا ۱۳۴۴ش میان براهوییزبانان سراوان و کچهی به سر بردند. و.سوئیدلر پیوند میان اوضاع زیستبومشناختی و ملزومات فنشناختیِ گلهداری و تولید شبانی، و پویششناسی اجتماعی گروههای گلهدار و چادرنشین را نشان داد. ن.سوئیدلر تکوین سیاسی خاننشین کلات را بر مبنای مشاهدات قومشناسی و مطالعهٔ منابع تاریخی بازسازی کرد
🔹 اسپونر در سالهای ۱۳۴۲-۱۳۴۶ش به مجموعه مطالعاتی در سراوان و مکران ایران پرداخت. مدت کوتاهی نیز در ۱۳۴۴ش در نواحی بلوچنشین افغانستان به مطالعه پرداخت و بعداً، در ۱۳۶۱-۱۳۶۲ش توانست چند سفر کوتاه به بلوچستان پاکستان انجام دهد. او توجه خود را بر زیستبومشناسی زندگی شبانی و پویششناسی رهبری در جامعهای مختلط با گرایشهای گوناگون، بهویژه بر نقش «حاکم» معطوف کرد. هَمِّ او بیشتر مصروف حل این مطلب بود که توضیحات زیستبوم شناختی تا چه میزانی ممکن است تاریخ بلوچ را روشن سازد.
📃/۶۹
💠 @balochs_history
14.03.202511:46
🔹 بلوچها در سِند؛ بروایت بستانالسیاحه
━━━≼🔸≽━━━
📖 سرچشمه: شیروانی، زینالعابدین بن اسکندر: «بستانالسیاحه»، بدون تاریخ، ۱ ج. تهران - ایران: کتابخانه سنایی. صفحات ۶۳، ۱۶۵، ۲۲۶، ۳۱۱.
━━━≼🔸≽━━━
🔹 حاجی زينالعابدين، فرزند ملا اسکندر شیروانی، عارف و جهانگرد مشهور قرن سیزدهم هجری بود که در سال ۱۱۹۴ هجری در شماخی شیروان چشم به جهان گشود. شیروانی چهل سال به جهانگردی و بازدید از سرزمینها و شهرهای مختلف پرداخت و با مردم شهرها و دیارها، و مذاهب و ادیان و آداب و رسوم آنان آشنا شد.
🔹 وی براساس تحصیلات و تجربیات خود، کتابهای بسیاری نوشته که مشهورترین آنها «بستان السیاحه» است که گزارشهایی از مشاهدات و تجربیات خود طی چهار دهه سیاحت خود آورده است که شامل اطلاعاتی از مشاهیرِ دانشمند و عالم و شاعر هم میشود.
🔹 وی در مورد نواحی سکونت قوم بلوچ مینویسد: «بلوچ - اسم قبیلهایست مشهور و در عدّت و کثرت نامحصورند. مسکن آن قوم، دیار سند و کیج و مکران و بانپور (بنپور) و کلات و سجستان است. قرب صد هزار خانوارند.»
#تاریخ
📃/۱
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
📖 سرچشمه: شیروانی، زینالعابدین بن اسکندر: «بستانالسیاحه»، بدون تاریخ، ۱ ج. تهران - ایران: کتابخانه سنایی. صفحات ۶۳، ۱۶۵، ۲۲۶، ۳۱۱.
━━━≼🔸≽━━━
🔹 حاجی زينالعابدين، فرزند ملا اسکندر شیروانی، عارف و جهانگرد مشهور قرن سیزدهم هجری بود که در سال ۱۱۹۴ هجری در شماخی شیروان چشم به جهان گشود. شیروانی چهل سال به جهانگردی و بازدید از سرزمینها و شهرهای مختلف پرداخت و با مردم شهرها و دیارها، و مذاهب و ادیان و آداب و رسوم آنان آشنا شد.
🔹 وی براساس تحصیلات و تجربیات خود، کتابهای بسیاری نوشته که مشهورترین آنها «بستان السیاحه» است که گزارشهایی از مشاهدات و تجربیات خود طی چهار دهه سیاحت خود آورده است که شامل اطلاعاتی از مشاهیرِ دانشمند و عالم و شاعر هم میشود.
🔹 وی در مورد نواحی سکونت قوم بلوچ مینویسد: «بلوچ - اسم قبیلهایست مشهور و در عدّت و کثرت نامحصورند. مسکن آن قوم، دیار سند و کیج و مکران و بانپور (بنپور) و کلات و سجستان است. قرب صد هزار خانوارند.»
#تاریخ
📃/۱
💠 @balochs_history
Repost qilingan:
کانال تبادلات مهربانان



10.04.202518:34
🏛📚46 کانال جذاب تاریخی، علمی، فرهنگی و ادبی!
🎓👌اگه دنبال یادگیری مفید و محتواهای خاص هستی، حتماً یه نگاه بنداز!👇
📌 https://t.me/addlist/hx6xNiawF5I0ODNk
⤵️ این پایین دو کانال نمونه رو بدون جوین هم میتونی ببینی👀
🎓👌اگه دنبال یادگیری مفید و محتواهای خاص هستی، حتماً یه نگاه بنداز!👇
📌 https://t.me/addlist/hx6xNiawF5I0ODNk
⤵️ این پایین دو کانال نمونه رو بدون جوین هم میتونی ببینی👀
09.04.202507:37
🔹 رقص دستهجمعی بلوچی (چاپ)
💠 قلعهگنج کرمان
💠 @balochs_history
💠 قلعهگنج کرمان
💠 @balochs_history
07.04.202518:37
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 موضوع مسکنسازی شایان توجه ویژهای است. گذشته از سیاه چادر (از موی بز) و چادر حصیری و خانههایی از خشت و گل، انواع دیگر مسکن در مکران هست که تحرک چادر و پایداری خشت و گل را ندارد، از جمله: چارچوبی که با ساقههای برگ درخت خرما تهیه و با طناب «پیش» به هم بسته میشود و با حصیر ساخته شده از «پیش» آن را میپوشانند. این خانه به شکل تخم مرغی است که آن را از طول به دو نیم کرده باشند؛ نوع دیگر گنبدی است، گنبد را با ساقههای «پیش» میپوشانند. دیوارها را با نی یا ساقهٔ درخت خرما میسازند و آن را با حصیر میپوشانند و گاهی نیز آن را گلمالی میکنند. این نوع خانه به یورت ترکمنها شباهت دارد. خانههایی نیز وجود دارد که سقف آن مسطح است و دیوار ندارد (بلوچی: کاپَر؛ فارسی: کَپَر). «خارخانه» نیز مسکنی است که در جهتی که باد میوزد، به جای دیوار، خارشتر گذاشتهاند و آب بر روی آن میپاشند تا هوا را خنک کند. بیشتر این انواع مسکن را در نقاط دیگر جنوب ایران نیز میتوان یافت.
💠 فرهنگ مادی و صناعات زندگی شبانی بلوچ به نحوی است که با نوسانات اوضاع طبیعی سازگار باشد. بلوچهای چادرنشین همواره در حال حرکتاند. آنها برای کشت قطعههای کوچک زمین و یافتن حیوانات گم شده و اجرای مراسم دید و بازدید و خرید غلات و دیگر کالاهایی که شبانان تولید نمیکنند، و نیز زیارت و ایجاد پیوندهای سیاسی، ناگزیر از سفرهای دور و درازند. آنها در ‹میتگ» یا «هلک» («خلق»: به معنای اردو) زندگی میکنند، معمولاً در ادارهٔ یک یا چند گله با خویشاوندان با منسوبان سببی خود همکاری میکنند، به کشت اراضی کوچک میپردازند و از این طریق میوه و سبزی و گاهی مقدار کمی غله با علوفه به دست میآورند و با جامعهٔ کشاورز نیز رابطهای متقابل دارند و بدینترتیب در ازای شیر و لبنیاتی که در بهار به آنها میدهند، در محصول خرما شریک میشوند.
📃/۸۴
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 موضوع مسکنسازی شایان توجه ویژهای است. گذشته از سیاه چادر (از موی بز) و چادر حصیری و خانههایی از خشت و گل، انواع دیگر مسکن در مکران هست که تحرک چادر و پایداری خشت و گل را ندارد، از جمله: چارچوبی که با ساقههای برگ درخت خرما تهیه و با طناب «پیش» به هم بسته میشود و با حصیر ساخته شده از «پیش» آن را میپوشانند. این خانه به شکل تخم مرغی است که آن را از طول به دو نیم کرده باشند؛ نوع دیگر گنبدی است، گنبد را با ساقههای «پیش» میپوشانند. دیوارها را با نی یا ساقهٔ درخت خرما میسازند و آن را با حصیر میپوشانند و گاهی نیز آن را گلمالی میکنند. این نوع خانه به یورت ترکمنها شباهت دارد. خانههایی نیز وجود دارد که سقف آن مسطح است و دیوار ندارد (بلوچی: کاپَر؛ فارسی: کَپَر). «خارخانه» نیز مسکنی است که در جهتی که باد میوزد، به جای دیوار، خارشتر گذاشتهاند و آب بر روی آن میپاشند تا هوا را خنک کند. بیشتر این انواع مسکن را در نقاط دیگر جنوب ایران نیز میتوان یافت.
💠 فرهنگ مادی و صناعات زندگی شبانی بلوچ به نحوی است که با نوسانات اوضاع طبیعی سازگار باشد. بلوچهای چادرنشین همواره در حال حرکتاند. آنها برای کشت قطعههای کوچک زمین و یافتن حیوانات گم شده و اجرای مراسم دید و بازدید و خرید غلات و دیگر کالاهایی که شبانان تولید نمیکنند، و نیز زیارت و ایجاد پیوندهای سیاسی، ناگزیر از سفرهای دور و درازند. آنها در ‹میتگ» یا «هلک» («خلق»: به معنای اردو) زندگی میکنند، معمولاً در ادارهٔ یک یا چند گله با خویشاوندان با منسوبان سببی خود همکاری میکنند، به کشت اراضی کوچک میپردازند و از این طریق میوه و سبزی و گاهی مقدار کمی غله با علوفه به دست میآورند و با جامعهٔ کشاورز نیز رابطهای متقابل دارند و بدینترتیب در ازای شیر و لبنیاتی که در بهار به آنها میدهند، در محصول خرما شریک میشوند.
📃/۸۴
💠 @balochs_history
19.03.202506:32
🔹 چراگاه بهاری عشایر روپَس
🔹 میدان جوز در کوهپایهٔ تفتان
#طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 میدان جوز در کوهپایهٔ تفتان
#طبیعت
💠 @balochs_history


17.03.202506:33
🔹 دماغه بریس
🔹 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 #طبیعت
💠 @balochs_history


14.03.202506:34
🔹 چاپ (رقص بلوچی)
🔹 روستای سنگان
💠 @balochs_history
🔹 روستای سنگان
💠 @balochs_history
10.04.202512:35
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 وضع زراعت آبی در جوامع آبادینشین بلوچستان نسبت به زراعت چادرنشینان کوچرو بسیار تفاوت دارد. این محلها، که جمعیتشان از چند صد تا چند هزار تن است، در بیشتر موارد از الگوی خاصی پیروی میکنند: بیشتر کار زراعت را رعایا یا خردهمالکان میکنند؛ در مرکز ناحیه قلعهای غالبا بلند و پرهیبت ساخته شده است، که معمولاً حاکمی در آن زندگی میکرد. او با استفاده از انواع مختلف مالیات و مالکیت، قسمت اعظم محصول کشاورزی را در اختیار میگرفت و از موقعیت خود برای ایجاد یا تجدید شبکههایی از متحدان در مراکز کشاورزی مشابه و چادرنشینانی که بر پهنهٔ گستردهٔ کوهها و بیابانها واقع در میان آبادیها تسلط داشتند استفاده میکرد. با اینکه در قیاس با نقاط حاصلخیزتر فلات، بسیاری از املاک بلوچستان کوچک است، برخی از سردارها املاک بسیار وسیعی فراهم آورده بودند که مهمترین آنها به این افراد تعلق داشت: میر احمدیار خان احمدزایی (خان کلات)، عطاءالله خان مینگل (سردار یکی از بزرگترین ایلها)، غوثبخش بیزنجو، غوثبخش رئیسانی، دوداخان زارَکزایی، نبیبخش زِهری، همچنین نوشیروانیها بهویژه غلام مصطفی نوشیروانی، در خاران؛ گیچکیها در مکران؛ بوگتیها، بهویژه نواب محمد اکبر خان بوگتی در سیبی؛ و مریها، بهویژه نواب خیربخش مری؛ و سنجرانیها و جمالدینیها و بادینیها در چاغی و افغانستان. در ایران املاک بارکزاییها به مراتب از دیگران بیشتر بود، ولی بزرگزادهها و بلیدیها و سردارزاییها و شیرانیها نیز ثروتمند بودند.
💠 بهرغم وجود املاک زراعی بزرگ، بلوچستان بسیار خشک است و قسمت اعظم آن فقط برای گستردهترین اشکال استفاده از منابع، مانند پرورش بز و شتر، مناسب است. آبیاری چهار فصل تا ایام اخیر فقط در بمپور به میزان شایان توجه وجود داشته است. نواحی دیگری که کشاورزی آنها در پهنه تاریخ اهمیتی داشته عبارت است از کولواه، دشت، لَسبِلا، دشتیاری و کچّهی. در ایام اخیر، به درجات مختلف، نسبت به عمران سه ناحیهٔ اخیر اقدام شده است، ولی این نواحی از قدیم به استفاده از سیلهای فصلی متکی بودند که شایان اعتماد نبود. از اینها گذشته، زراعت مطمئن بیشتر در درههایی میسر است که رودی از میان آن بگذرد، بهویژه درهٔ رود ماشکید و ریزابههای آن و درهٔ رود سرباز. سرمایه گذاری در آبیاری از طریق قنات (بلوچی: كَهن؛ واژه معمول در پاکستان: کاریز) که همواره، شاید از اعصار کُهَن، در حوضههای ماشکید و کیچ اهمیت داشته، در قرن گذشته رو به توسعه گذاشت. از چند دههٔ گذشته، در نتیجهٔ دسترسی به نیروی محرکهٔ ارزان برای استخراج آبهای زیرزمینی با تلنبه، آبیاری توسعه یافته است. در مکران نیز، با استفاده از درآمدهای حاصل از کار در شیخنشینهای خلیج فارس، ایجاد کاریز مجدداً رو به گسترش است.
📃/۸۷
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 وضع زراعت آبی در جوامع آبادینشین بلوچستان نسبت به زراعت چادرنشینان کوچرو بسیار تفاوت دارد. این محلها، که جمعیتشان از چند صد تا چند هزار تن است، در بیشتر موارد از الگوی خاصی پیروی میکنند: بیشتر کار زراعت را رعایا یا خردهمالکان میکنند؛ در مرکز ناحیه قلعهای غالبا بلند و پرهیبت ساخته شده است، که معمولاً حاکمی در آن زندگی میکرد. او با استفاده از انواع مختلف مالیات و مالکیت، قسمت اعظم محصول کشاورزی را در اختیار میگرفت و از موقعیت خود برای ایجاد یا تجدید شبکههایی از متحدان در مراکز کشاورزی مشابه و چادرنشینانی که بر پهنهٔ گستردهٔ کوهها و بیابانها واقع در میان آبادیها تسلط داشتند استفاده میکرد. با اینکه در قیاس با نقاط حاصلخیزتر فلات، بسیاری از املاک بلوچستان کوچک است، برخی از سردارها املاک بسیار وسیعی فراهم آورده بودند که مهمترین آنها به این افراد تعلق داشت: میر احمدیار خان احمدزایی (خان کلات)، عطاءالله خان مینگل (سردار یکی از بزرگترین ایلها)، غوثبخش بیزنجو، غوثبخش رئیسانی، دوداخان زارَکزایی، نبیبخش زِهری، همچنین نوشیروانیها بهویژه غلام مصطفی نوشیروانی، در خاران؛ گیچکیها در مکران؛ بوگتیها، بهویژه نواب محمد اکبر خان بوگتی در سیبی؛ و مریها، بهویژه نواب خیربخش مری؛ و سنجرانیها و جمالدینیها و بادینیها در چاغی و افغانستان. در ایران املاک بارکزاییها به مراتب از دیگران بیشتر بود، ولی بزرگزادهها و بلیدیها و سردارزاییها و شیرانیها نیز ثروتمند بودند.
💠 بهرغم وجود املاک زراعی بزرگ، بلوچستان بسیار خشک است و قسمت اعظم آن فقط برای گستردهترین اشکال استفاده از منابع، مانند پرورش بز و شتر، مناسب است. آبیاری چهار فصل تا ایام اخیر فقط در بمپور به میزان شایان توجه وجود داشته است. نواحی دیگری که کشاورزی آنها در پهنه تاریخ اهمیتی داشته عبارت است از کولواه، دشت، لَسبِلا، دشتیاری و کچّهی. در ایام اخیر، به درجات مختلف، نسبت به عمران سه ناحیهٔ اخیر اقدام شده است، ولی این نواحی از قدیم به استفاده از سیلهای فصلی متکی بودند که شایان اعتماد نبود. از اینها گذشته، زراعت مطمئن بیشتر در درههایی میسر است که رودی از میان آن بگذرد، بهویژه درهٔ رود ماشکید و ریزابههای آن و درهٔ رود سرباز. سرمایه گذاری در آبیاری از طریق قنات (بلوچی: كَهن؛ واژه معمول در پاکستان: کاریز) که همواره، شاید از اعصار کُهَن، در حوضههای ماشکید و کیچ اهمیت داشته، در قرن گذشته رو به توسعه گذاشت. از چند دههٔ گذشته، در نتیجهٔ دسترسی به نیروی محرکهٔ ارزان برای استخراج آبهای زیرزمینی با تلنبه، آبیاری توسعه یافته است. در مکران نیز، با استفاده از درآمدهای حاصل از کار در شیخنشینهای خلیج فارس، ایجاد کاریز مجدداً رو به گسترش است.
📃/۸۷
💠 @balochs_history
08.04.202512:35
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 در تابستان ۱۳۴۳ ش، در «سلاهکوه» که برای چادرنشینان کوههای مکران نمونهای معمولی است، در منطقهای به وسعت تقریبی هزار کیلومتر مربع، ۷۲ چادر وجود داشت. این چادرها در میان دوازده اردو تقسیم شده بود که هر یک، ۲ الی ۹ چادر داشت. حرکت اردوها نامنظم است و به بارندگی بستگی دارد. باران آثار مختلف دارد: باران ملایم و پیوسته زمین را احیا میکند، ولی آبی از آن جاری نمیشود که کشت را آبیاری کند؛ سیل ناگهانی غالباً شكل و عمق مسیل و دسترسی بعدی به آبهای سطحی را تغییر میدهد، و در حقوق افراد بر اراضی کشاورزی اثر میگذارد. بلوچها خود را به صورت جامعهای متشکل از تعدادی اردو میبینند و نه مجموعهای از گروههای اردونشین مجزا. اگرچه از دههٔ ۱۳۴۰ ش گرایشی به آبادینشینی دیده شده است، این امر در سرحد و سراوان-جهلاوان و شمالشرقی بیشتر بوده است تا در مکران که چادرنشینان میتوانند خشکسالیها را با درآمد حاصل از کار در شیخنشینهای خلیج فارس جبران کنند.
💠 نقطهٔ ثابتی که دور سالانه به گرد آن میگردد، «آمین» (فارسی: هامین) یا خرماچینی است. در این وقت، تمام افراد -جز معدودی شبان که نزد گله میمانند- به نقاطی که نخلستانهای وسیع دارد میروند. اگرچه قسمت اعظم محصول خرما احتمالاً حاصل کار آبادیهای «شهری» است، اهمیت خرما در زندگی «بلوچ» کمتر از اهمیت آن برای «شهری»ها نیست. مردم دربارهٔ روزی که خرما رنگ میاندازد (یک ماه قبل از رسیدن خرما) پیشگوییها میکنند. همه دربارهٔ محصول خرما در آن سال و پیشرفت فصل سخن میگویند و برای مقایسه از محلهای گوناگون نمونهبرداری میکنند. هیچ کار زراعی یا شبانی دیگری، به اهمیت آن نیست. «آمین» فصل دید و بازدید و انواع جشن و سرورهایی است که اصلا نباید به وقت دیگری از سال موکول شود.
📃/۸۵
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 در تابستان ۱۳۴۳ ش، در «سلاهکوه» که برای چادرنشینان کوههای مکران نمونهای معمولی است، در منطقهای به وسعت تقریبی هزار کیلومتر مربع، ۷۲ چادر وجود داشت. این چادرها در میان دوازده اردو تقسیم شده بود که هر یک، ۲ الی ۹ چادر داشت. حرکت اردوها نامنظم است و به بارندگی بستگی دارد. باران آثار مختلف دارد: باران ملایم و پیوسته زمین را احیا میکند، ولی آبی از آن جاری نمیشود که کشت را آبیاری کند؛ سیل ناگهانی غالباً شكل و عمق مسیل و دسترسی بعدی به آبهای سطحی را تغییر میدهد، و در حقوق افراد بر اراضی کشاورزی اثر میگذارد. بلوچها خود را به صورت جامعهای متشکل از تعدادی اردو میبینند و نه مجموعهای از گروههای اردونشین مجزا. اگرچه از دههٔ ۱۳۴۰ ش گرایشی به آبادینشینی دیده شده است، این امر در سرحد و سراوان-جهلاوان و شمالشرقی بیشتر بوده است تا در مکران که چادرنشینان میتوانند خشکسالیها را با درآمد حاصل از کار در شیخنشینهای خلیج فارس جبران کنند.
💠 نقطهٔ ثابتی که دور سالانه به گرد آن میگردد، «آمین» (فارسی: هامین) یا خرماچینی است. در این وقت، تمام افراد -جز معدودی شبان که نزد گله میمانند- به نقاطی که نخلستانهای وسیع دارد میروند. اگرچه قسمت اعظم محصول خرما احتمالاً حاصل کار آبادیهای «شهری» است، اهمیت خرما در زندگی «بلوچ» کمتر از اهمیت آن برای «شهری»ها نیست. مردم دربارهٔ روزی که خرما رنگ میاندازد (یک ماه قبل از رسیدن خرما) پیشگوییها میکنند. همه دربارهٔ محصول خرما در آن سال و پیشرفت فصل سخن میگویند و برای مقایسه از محلهای گوناگون نمونهبرداری میکنند. هیچ کار زراعی یا شبانی دیگری، به اهمیت آن نیست. «آمین» فصل دید و بازدید و انواع جشن و سرورهایی است که اصلا نباید به وقت دیگری از سال موکول شود.
📃/۸۵
💠 @balochs_history
Repost qilingan:
کانال تبادلات مهربانان



06.04.202518:33
🌍 گلچین بهترینهای علمی، تاریخی، آموزشی و فرهنگی در یک لیست!✨
🔎 این لینک را از دست ندهید! 👇
🎁 https://t.me/addlist/lCx0Gnp9DQhjZjU0
🔎 این لینک را از دست ندهید! 👇
🎁 https://t.me/addlist/lCx0Gnp9DQhjZjU0
18.03.202514:01
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 سالزمن در ۱۳۴۶-۱۳۴۷، ۱۳۵۱-۱۳۵۲ و ۱۳۵۵ شمسی در میان ایل یارمحمدزایی (شهنوازی در زمان رضاشاه) در سرحد (ایران) به مطالعه پرداخت. سی.پاستنر و اس.پاستنر نیز در ۱۳۴۸ش به تحقیق دربارهٔ روابط زن و مرد در پنجگور، و در ۱۳۵۵ش در یک روستای ساحلی بلوچنشین بیرون کراچی پرداختند. در همین سال، بستور طی اقامتی کوتاه در پای کوه تفتان در سرحد (ایران) به وصف جامعه کوچکی از کُردها پرداخت. ارپول نیز در ۱۳۵۵-۱۳۵۶ش در میان بلوچهای افغانستان به مطالعه مشغول شد. این بخش نهایی جاری اطلاعاتی دربارهٔ جامعه و فرهنگ و اقتصاد و زیستگاه سنتی بلوچها و بر اساس تألیفات پژوهندگان و یادداشتهای چاپ نشدهٔ مؤلف است.
🔹 جامعهٔ بلوچها دارای قشرهای مختلف است. چهار طبقهٔ اجتماعی دارد که در اصل موروثی و حرفهای (پیشهای) است: حاکُمزات، بلوچ، شهری و غلام؛ تأویل سادهٔ این واژهها بهترتیب عبارت است از: اشراف، چادرنشینان، کشاورزان و بردگان. «حاکُم» تلفظ بلوچی حاکم است، اصطلاحی که در دورهٔ قاجار استفاده میشده؛ «حاکُمزات»ها خانوادههای گستردهٔ سردارهایی هستند که میتوانستند با والی در بمپور رابطهٔ مستقیم ایجاد کنند با آن مقام را به چنگ آورند (در بلوچستان پاکستان، نواب و سردار به یک معنی است).
🔹 «بلوچ»ها، چادرنشینان یا اخلاف ایلهای چادرنشین یا بلوچهای اصیلی هستند که گمان میرود نام «بلوچ» و زبان بلوچی را به بلوچستان آورده باشند. «شهری» از واژهٔ بلوچی «شهر» (به معنای «ناحیهٔ مزروعی») به زارع آبادینشین اطلاق میشود.
🔹 «غلام» به مثابهٔ برده به جامعهٔ بلوچ وارد شد (واژههای دیگری مانند «درزاده» و «نقیب» نیز یافت میشود). گواینکه بردگان دارای اصل و نسب و قیافه و رنگِ متفاوت بودند، از زمان الغای بردهداری تنها کسانی که اصل و نسب آنها آفریقایی و سیاهپوست بوده، نتوانستهاند وضع اجتماعی خود را تغییر بدهند. بردهها بر مبنای قانون همهٔ کشورها آزادند، ولی دستکم تا پایان دهه ۱۳۲۰ش وضع و اختیارات آنها در جامعه بلوچ چندان تغییری نکرده بود. از غلامان آفریقایی که بگذریم، تحرک در میان مرزهای طبقاتی ممکن است ولی چندان معمول نیست.
📃/۷۰
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 سالزمن در ۱۳۴۶-۱۳۴۷، ۱۳۵۱-۱۳۵۲ و ۱۳۵۵ شمسی در میان ایل یارمحمدزایی (شهنوازی در زمان رضاشاه) در سرحد (ایران) به مطالعه پرداخت. سی.پاستنر و اس.پاستنر نیز در ۱۳۴۸ش به تحقیق دربارهٔ روابط زن و مرد در پنجگور، و در ۱۳۵۵ش در یک روستای ساحلی بلوچنشین بیرون کراچی پرداختند. در همین سال، بستور طی اقامتی کوتاه در پای کوه تفتان در سرحد (ایران) به وصف جامعه کوچکی از کُردها پرداخت. ارپول نیز در ۱۳۵۵-۱۳۵۶ش در میان بلوچهای افغانستان به مطالعه مشغول شد. این بخش نهایی جاری اطلاعاتی دربارهٔ جامعه و فرهنگ و اقتصاد و زیستگاه سنتی بلوچها و بر اساس تألیفات پژوهندگان و یادداشتهای چاپ نشدهٔ مؤلف است.
🔹 جامعهٔ بلوچها دارای قشرهای مختلف است. چهار طبقهٔ اجتماعی دارد که در اصل موروثی و حرفهای (پیشهای) است: حاکُمزات، بلوچ، شهری و غلام؛ تأویل سادهٔ این واژهها بهترتیب عبارت است از: اشراف، چادرنشینان، کشاورزان و بردگان. «حاکُم» تلفظ بلوچی حاکم است، اصطلاحی که در دورهٔ قاجار استفاده میشده؛ «حاکُمزات»ها خانوادههای گستردهٔ سردارهایی هستند که میتوانستند با والی در بمپور رابطهٔ مستقیم ایجاد کنند با آن مقام را به چنگ آورند (در بلوچستان پاکستان، نواب و سردار به یک معنی است).
🔹 «بلوچ»ها، چادرنشینان یا اخلاف ایلهای چادرنشین یا بلوچهای اصیلی هستند که گمان میرود نام «بلوچ» و زبان بلوچی را به بلوچستان آورده باشند. «شهری» از واژهٔ بلوچی «شهر» (به معنای «ناحیهٔ مزروعی») به زارع آبادینشین اطلاق میشود.
🔹 «غلام» به مثابهٔ برده به جامعهٔ بلوچ وارد شد (واژههای دیگری مانند «درزاده» و «نقیب» نیز یافت میشود). گواینکه بردگان دارای اصل و نسب و قیافه و رنگِ متفاوت بودند، از زمان الغای بردهداری تنها کسانی که اصل و نسب آنها آفریقایی و سیاهپوست بوده، نتوانستهاند وضع اجتماعی خود را تغییر بدهند. بردهها بر مبنای قانون همهٔ کشورها آزادند، ولی دستکم تا پایان دهه ۱۳۲۰ش وضع و اختیارات آنها در جامعه بلوچ چندان تغییری نکرده بود. از غلامان آفریقایی که بگذریم، تحرک در میان مرزهای طبقاتی ممکن است ولی چندان معمول نیست.
📃/۷۰
💠 @balochs_history
16.03.202506:35
🔹 سرو کهنسال دهپابید
🔹 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 #طبیعت
💠 @balochs_history
13.03.202512:33
🔹 ملاحظاتی درباره هویت و زبان در سنگان
━━━━━━≼🔸≽━━━━━━
🔹 یک توضیح محتمل برای ریشههای قبیلهٔ کُرد این است که نام "کُرد" به عنوان یک همنام [eponym] نقش ایفا میکند، که میتواند دلایل افسانهای یا تاریخی داشته باشد. این دیدگاه نشان میدهد که هویت قبیلهٔ کُرد به طور مستقیم به ویژگیهای زبانی مربوط نمیشود، بلکه به یک شخصیت افسانهای یا تاریخی مرتبط است که ممکن است هویت آنها را شکل داده باشد.
🔹 در مورد زبانی که توسط این قبیلهٔ مرموز صحبت میشود، به نام سنگانی (یا سنگویی)، این گویش تحت تأثیر زبان بلوچی قرار گرفته است؛ با این حال، اساساً یک گویش از زبان فارسی است. قابل ذکر است که هیچ ویژگی از زبان کُردی در واژگان، ساختار گرامری یا آواشناسی آن وجود ندارد. این موضوع نشان میدهد که در حالی که سنگانی برخی عناصر را از بلوچی جذب کرده است، اما ریشههای فارسی خود را حفظ کرده است.
🔹 به طور خلاصه، هویت قبیله کرد ممکن است به یک شخصیت تاریخی یا افسانهای مرتبط باشد، تا ارتباطی مستقیم با زبان کردی؛ و زبان سنگانی این تمایز را از طریق بنیاد فارسی خود، با وجود تأثیرات خارجی، نشان میدهد.
پایان.
━━━━━━≼🔸≽━━━━━━
📖 سرچشمه:
Vahe S. Boyajian, azim shahbakhsh: «remarks on the identity and language situation in sanagn». Iran and the caucasus 19 (2015) 265-268.
#تاریخ #زبان
📃/۴
💠 @balochs_history
━━━━━━≼🔸≽━━━━━━
🔹 یک توضیح محتمل برای ریشههای قبیلهٔ کُرد این است که نام "کُرد" به عنوان یک همنام [eponym] نقش ایفا میکند، که میتواند دلایل افسانهای یا تاریخی داشته باشد. این دیدگاه نشان میدهد که هویت قبیلهٔ کُرد به طور مستقیم به ویژگیهای زبانی مربوط نمیشود، بلکه به یک شخصیت افسانهای یا تاریخی مرتبط است که ممکن است هویت آنها را شکل داده باشد.
🔹 در مورد زبانی که توسط این قبیلهٔ مرموز صحبت میشود، به نام سنگانی (یا سنگویی)، این گویش تحت تأثیر زبان بلوچی قرار گرفته است؛ با این حال، اساساً یک گویش از زبان فارسی است. قابل ذکر است که هیچ ویژگی از زبان کُردی در واژگان، ساختار گرامری یا آواشناسی آن وجود ندارد. این موضوع نشان میدهد که در حالی که سنگانی برخی عناصر را از بلوچی جذب کرده است، اما ریشههای فارسی خود را حفظ کرده است.
🔹 به طور خلاصه، هویت قبیله کرد ممکن است به یک شخصیت تاریخی یا افسانهای مرتبط باشد، تا ارتباطی مستقیم با زبان کردی؛ و زبان سنگانی این تمایز را از طریق بنیاد فارسی خود، با وجود تأثیرات خارجی، نشان میدهد.
پایان.
━━━━━━≼🔸≽━━━━━━
📖 سرچشمه:
Vahe S. Boyajian, azim shahbakhsh: «remarks on the identity and language situation in sanagn». Iran and the caucasus 19 (2015) 265-268.
#تاریخ #زبان
📃/۴
💠 @balochs_history
10.04.202506:33
🔹 ساحل زیبای دَرَک
💠 تلاقی ریگزار و دریا
#طبیعت
💠 @balochs_history
💠 تلاقی ریگزار و دریا
#طبیعت
💠 @balochs_history
08.04.202506:31
🔹 درخت کهنسال انجیر معابد
💠 بندر تنگ
#طبیعت
💠 @balochs_history
💠 بندر تنگ
#طبیعت
💠 @balochs_history


06.04.202506:32
🔹 درخت کهنسال انجیر معابد
💠 بندر تنگ
#طبیعت
💠 @balochs_history
💠 بندر تنگ
#طبیعت
💠 @balochs_history


18.03.202506:34
🔹 رودخانه سرباز
🔹 کلات
#طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 کلات
#طبیعت
💠 @balochs_history
15.03.202513:03
🔹 بلوچها در سِند؛ بروایت بستانالسیاحه
━━━≼🔸≽━━━
🔹 دربارهٔ دیار سند نیز چنین آورده است: «در ذکر سند - بر وزن هند، ولایتی است مشهور و کشوریست معمور.
...اکنون در آنجا صاحبان مذاهب مختلفه بسیار و گروه متفرقه بیشمارند؛ اما چند فرقه فراوانند:
اوّل هندوان؛ دویّم مسلمان؛ سیّم اهل ایمانند. حکّام آن دیار بعضی امامیّهاند از طایفهٔ بلوچ. و بلوچ مانند اعراب و الوار، قبایل و عشایر بسیارند. بلوچ سند اگرچه معرفت ندارند، لیکن مانند بلوچ کچ و مکران طریق راهزنی و فساد نسپارند.
...بعد از دولت نادر شاه، جمعی که خود را "میان" (عنوانی به معنای آقا) لقب کرده بودند (دودمان عباسی یا کلهوره) و خود را به بنی عباس منسوب مینمودند، به ملک سند مستولی شدند. آخر ایشان "میان رسول" بود که طایفهٔ صراحی بلوچ (دودمان تالپور) خروج نموده او را از دیار سند بیرون نمودند و آن دیار به حیطهٔ تصرف درآوردند.»
🔹 در ذکر شهر «حیدرآباد» سند چنین قلم زده است: «...تخمیناً پنج هزار باب خانه در اوست و نواحی معموره و قرای مشهوره مضافات اوست. مردمش اکثر و مقتدر بلوچ شیعیمذهب و دیگر هندوست و قلیلی اهلسنت و جماعت میباشند.»
🔹 در ذکر شهر «احمدآباد» سند چنین گفته است: «..."میان سهراب بلوچ" حاکم آن نواحی است و قلعه بر سر تل از سنگ بغایت محکم دارد ...و در زیر آن قلعه قرب هزار خانه سکونت دارند همگی هندو و کمی شیعه امامیّهاند. میان سهراب امیری عالیقدر و منشرح الصّدر بود و مذهب امامیّه داشت و از طوایف بلوچ بود و در عدل و داد بر امثال خود تفوّق مینمود. درویشان و مسافران را محبّت کردی و لوازم اخلاص و ارادت بجای آوردی. فقیر چند گاه مهمان آن امیر مکرمت مصیر بود و از مراسم مهمانداری هیچگونه تقصیر نفرمود.»
پایان.
#تاریخ
📃/۲
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
🔹 دربارهٔ دیار سند نیز چنین آورده است: «در ذکر سند - بر وزن هند، ولایتی است مشهور و کشوریست معمور.
...اکنون در آنجا صاحبان مذاهب مختلفه بسیار و گروه متفرقه بیشمارند؛ اما چند فرقه فراوانند:
اوّل هندوان؛ دویّم مسلمان؛ سیّم اهل ایمانند. حکّام آن دیار بعضی امامیّهاند از طایفهٔ بلوچ. و بلوچ مانند اعراب و الوار، قبایل و عشایر بسیارند. بلوچ سند اگرچه معرفت ندارند، لیکن مانند بلوچ کچ و مکران طریق راهزنی و فساد نسپارند.
...بعد از دولت نادر شاه، جمعی که خود را "میان" (عنوانی به معنای آقا) لقب کرده بودند (دودمان عباسی یا کلهوره) و خود را به بنی عباس منسوب مینمودند، به ملک سند مستولی شدند. آخر ایشان "میان رسول" بود که طایفهٔ صراحی بلوچ (دودمان تالپور) خروج نموده او را از دیار سند بیرون نمودند و آن دیار به حیطهٔ تصرف درآوردند.»
🔹 در ذکر شهر «حیدرآباد» سند چنین قلم زده است: «...تخمیناً پنج هزار باب خانه در اوست و نواحی معموره و قرای مشهوره مضافات اوست. مردمش اکثر و مقتدر بلوچ شیعیمذهب و دیگر هندوست و قلیلی اهلسنت و جماعت میباشند.»
🔹 در ذکر شهر «احمدآباد» سند چنین گفته است: «..."میان سهراب بلوچ" حاکم آن نواحی است و قلعه بر سر تل از سنگ بغایت محکم دارد ...و در زیر آن قلعه قرب هزار خانه سکونت دارند همگی هندو و کمی شیعه امامیّهاند. میان سهراب امیری عالیقدر و منشرح الصّدر بود و مذهب امامیّه داشت و از طوایف بلوچ بود و در عدل و داد بر امثال خود تفوّق مینمود. درویشان و مسافران را محبّت کردی و لوازم اخلاص و ارادت بجای آوردی. فقیر چند گاه مهمان آن امیر مکرمت مصیر بود و از مراسم مهمانداری هیچگونه تقصیر نفرمود.»
پایان.
#تاریخ
📃/۲
💠 @balochs_history
Ko'rsatilgan 1 - 23 dan 23
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.