Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
ТУ
Труха⚡️Україна
Лёха в Short’ах Long’ует
Лёха в Short’ах Long’ует
ТУ
Труха⚡️Україна
Лёха в Short’ах Long’ует
Лёха в Short’ах Long’ует
Реальна Війна
Реальна Війна
ᴘɪʀᴀɴ (New post) avatar

ᴘɪʀᴀɴ (New post)

آدم ها توی وهم و خیال خود شون بیشتر ضربه میخورن تا واقعیت؛
----------
ناشناس:
https://t.me/HarfChatBot?start=0dd4d36bf096
Another Channel: @jadraeh
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
Tekshirilmagan
Ishonchnoma
Shubhali
Joylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaJun 17, 2024
TGlist-ga qo'shildi
Dec 05, 2024

"ᴘɪʀᴀɴ (New post)" guruhidagi so'nggi postlar

@fxkzhg
فور‌کنید‌پسند‌ترین‌پستتون‌رو‌فور‌میکنم.
پین
Nicholas
Nicholas
هات و کیوت
_کاش می‌توانستم
این دو قدم فاصلهء میانمان را رد کنم و‌ تو را در آغوش بکشم، چشمانم را ببندم ‌و روحم را به دستانت بسپارم و تو انگار که 'تنِ سربازِ از جنگ بازگشته‌ای' را به آغوش کشیده‌ای؛ روی زخم‌هایم مرهمِ بوسه بکاری.(:
Repost qilingan:
ڪرآنہ avatar
ڪرآنہ
اگه من مرهم دل‌ بریده‌ی تو از زندگی نیستم، اگه عشق قلب من اونقدری بزرگ و پناهنده نیست که بتونه شکسته‌های قلبت رو کنار هم بچسبونه، پس نور امیدِ قلب سیاهت کیه؟ بهم بگو، اگر کائنات من رو برای آرامش تو خلق نکردن، پس مکمل قلب شکستت کیه؟ کی پناه قلب ظلم دیده‌ و ترسیده‌ی توعه؟ یعنی چشمام محکومن به دیدن آروم گرفتن قلبت برای نگاه و نجوای نوازش‌واری که از سمت من نیست؟
بیا سفیدکم. کنار من بمون و برای اخرین بار دستم رو برای قدم زدن زیر اولین برف سال بگیر و تک تک خیابونا و کوچه‌های این شهر رو شاهد همراهی دم و بازدم‌هامون کن و زیر سقوط همون برفکا من رو ببوس. ببوس و بزار آخرین تصویری که لحظه‌ی مرگم از این دنیا میبینم پلکای روی هم افتاده‌ی تو برای بوسیدن لبای مجسمه‌ی یخ زده‌ی من باشه، میخوام آخرین چیزی که قبل بی صدا شدن قلب عاشقم حس میکنم، حلقه‌ی دستای تو دور گردنم باشه. من رو ببوس و بزار توی همون نقطه از این شهر دقیقا وقتی که سرمای یخبندون زمستون‌هم توان خاموش کردن قلب سوزان من که بیشتر از هر وقتی توی آتیش شعله‌ور عشق تو فریاد میزنه و برای ادامه‌ی زندگی تقلا میکنه رو نداره، تنی که با دستات به اسارت گرفتی طعم سرمای رهایی رو به آرومی بچشه و سردیِ مرگ رو جایگزین قلب سردت کنه؛ چرا که میدونه این بوسه مثل بقیه‌ی بوسه‌ها نیست، دیگه قرار نیست مثل همیشه با به تپش انداختن قلبم تنم رو گرم کنه.

Rekordlar

18.02.202513:24
411Obunachilar
28.01.202512:52
100Iqtiboslar indeksi
20.02.202523:59
30Bitta post qamrovi
21.02.202508:47
30Reklama posti qamrovi
19.02.202505:39
40.00%ER
20.12.202412:31
7.79%ERR

Rivojlanish

Obunachilar
Iqtibos indeksi
1 ta post qamrovi
Reklama posti qamrovi
ER
ERR
NOV '24DEC '24JAN '25FEB '25MAR '25

ᴘɪʀᴀɴ (New post) mashhur postlari

Repost qilingan:
ڪرآنہ avatar
ڪرآنہ
28.03.202510:23
اگه من مرهم دل‌ بریده‌ی تو از زندگی نیستم، اگه عشق قلب من اونقدری بزرگ و پناهنده نیست که بتونه شکسته‌های قلبت رو کنار هم بچسبونه، پس نور امیدِ قلب سیاهت کیه؟ بهم بگو، اگر کائنات من رو برای آرامش تو خلق نکردن، پس مکمل قلب شکستت کیه؟ کی پناه قلب ظلم دیده‌ و ترسیده‌ی توعه؟ یعنی چشمام محکومن به دیدن آروم گرفتن قلبت برای نگاه و نجوای نوازش‌واری که از سمت من نیست؟
بیا سفیدکم. کنار من بمون و برای اخرین بار دستم رو برای قدم زدن زیر اولین برف سال بگیر و تک تک خیابونا و کوچه‌های این شهر رو شاهد همراهی دم و بازدم‌هامون کن و زیر سقوط همون برفکا من رو ببوس. ببوس و بزار آخرین تصویری که لحظه‌ی مرگم از این دنیا میبینم پلکای روی هم افتاده‌ی تو برای بوسیدن لبای مجسمه‌ی یخ زده‌ی من باشه، میخوام آخرین چیزی که قبل بی صدا شدن قلب عاشقم حس میکنم، حلقه‌ی دستای تو دور گردنم باشه. من رو ببوس و بزار توی همون نقطه از این شهر دقیقا وقتی که سرمای یخبندون زمستون‌هم توان خاموش کردن قلب سوزان من که بیشتر از هر وقتی توی آتیش شعله‌ور عشق تو فریاد میزنه و برای ادامه‌ی زندگی تقلا میکنه رو نداره، تنی که با دستات به اسارت گرفتی طعم سرمای رهایی رو به آرومی بچشه و سردیِ مرگ رو جایگزین قلب سردت کنه؛ چرا که میدونه این بوسه مثل بقیه‌ی بوسه‌ها نیست، دیگه قرار نیست مثل همیشه با به تپش انداختن قلبم تنم رو گرم کنه.
22.03.202517:53
خیلی قشنگ بود:) پست فیوم شد
خسته نباشی
20.03.202522:11
قلمت
27.03.202507:59
زیباست
30.03.202500:07
29.03.202521:27
29.03.202515:22
@fxkzhg
29.03.202512:30
فور‌کنید‌پسند‌ترین‌پستتون‌رو‌فور‌میکنم.
28.03.202520:39
پین
28.03.202516:13
Nicholas
28.03.202516:13
Nicholas
هات و کیوت
28.03.202514:55
28.03.202514:55
_کاش می‌توانستم
این دو قدم فاصلهء میانمان را رد کنم و‌ تو را در آغوش بکشم، چشمانم را ببندم ‌و روحم را به دستانت بسپارم و تو انگار که 'تنِ سربازِ از جنگ بازگشته‌ای' را به آغوش کشیده‌ای؛ روی زخم‌هایم مرهمِ بوسه بکاری.(:
28.03.202510:23
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.