09.05.202518:04
اساس اشتقاق فارسی
پاول هرن، هانریش هوبشمان
ترجمه و پژوهش دکتر جلال خالقی مطلق، بنیاد فرهنگ ایران، ۲۵۳۶
#بنیاد_نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
پاول هرن، هانریش هوبشمان
ترجمه و پژوهش دکتر جلال خالقی مطلق، بنیاد فرهنگ ایران، ۲۵۳۶
#بنیاد_نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor


08.05.202517:17
اسماعیل بن یسار نسائی
03.05.202507:39
بحر فارس؛ مطالعۀ برخی از نسخههای خطی موجود در کتابخانۀ ملی ملک به مناسبت دهم اردیبهشت روز ملی خلیج فارس
http://malekmuseum.org/news/1906/
http://malekmuseum.org/news/1906/
Repost qilingan:
انجمن علمی زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی ✒️



29.04.202517:36
🔹کارگاه آوانویسی و واجنویسی زبان فارسی
🔸مدرس: دکتر گلناز مدرسی قوامی
📆 زمان: چهارشنبه، ۱۷ و ۲۴ اردیبهشت
⌛️ساعت: ۹ - ۱۲:۳۰
📍مکان: دانشکدهی ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبائی، سالن شهید مطهری
💳 هزینهی کارگاه:
دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی: ۸۰ هزار تومان
سایر شرکتکنندگان: ۱۰۰ هزار تومان
شماره کارت:
زهرا عامری - بانک ملی
راه ارتباطی: atulinguistics@gmail.com
🔗 فرم نامنویسی: (در صورت نیاز لطفا فیلترشکن دستگاه خود را روشن نمایید)
https://forms.gle/UbrKYZzhNCfX29Ep7
@laatu
🔸مدرس: دکتر گلناز مدرسی قوامی
📆 زمان: چهارشنبه، ۱۷ و ۲۴ اردیبهشت
⌛️ساعت: ۹ - ۱۲:۳۰
📍مکان: دانشکدهی ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبائی، سالن شهید مطهری
💳 هزینهی کارگاه:
دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی: ۸۰ هزار تومان
سایر شرکتکنندگان: ۱۰۰ هزار تومان
شماره کارت:
6037998127129566
زهرا عامری - بانک ملی
راه ارتباطی: atulinguistics@gmail.com
🔗 فرم نامنویسی: (در صورت نیاز لطفا فیلترشکن دستگاه خود را روشن نمایید)
https://forms.gle/UbrKYZzhNCfX29Ep7
@laatu
23.04.202511:37
🎓 ستایش محمود غزنوی در شاهنامه، دروغ و افزوده است. (بخش دوم)
امیر ابومنصور، محمد، پورِ عبدالرزاق، پهلوان و کُنارَنگ خراسان، که از خاندان اسپَهبَدان ایران بود، دستور خویش «ابومنصور معمّری» را فرمان داد تا خداوندان کتب را از دهقانان و فرزانگان و جهاندیدگان از شهرها بیاوردند. «ابومنصور معمّری» شاهنامه ای را که آنان از روی نسکهای (نسخه ها، کتابها) گونه گون از پهلوی ترجمه کردند، در یک دفتر آرایش داد، و آن شاهنامه به «شاهنامة ابومنصوری» نامور گردید.
ابومنصور را در ۳۵۱ هجری در یکی از نبردها زهر خوراندند و سرش را از تن جدا کردند.
چون فردوسی سرودن شاهنامه را آغاز کرد، فرزند ابومنصور بنام «امیرمنصور» پشتیبانی از فردوسی را بر دوش گرفت:
بدین نامه چون دست بردم فراز
یکی پهلوان بود، گردن فراز
جوان بود و از گوهر پهلوان
خردمند و بیدار و روشن روان
مرا گفت کـ : ”ز من چه باید؟ همی
که جانت، سخن، برگراید همی!
به چیزی که باشد مرا دسترس
ز گیتی، نیازت نیارم به کس!“
همی داشتم چون یکی تازه سیب
که از باد ناید، به من بر، نهیب
(مرا همچون سیبِ تازه میداشت تا باد پریشانم نکند.)
امیرمنصور در آشوبهای پایان هنگام ساسانیان در ۳۷۷ هجری در نیشابور گرفتار شد. در همین زمانها بود که سبَکتَکین بمُرد و محمود جایش را گرفت و خلعت خلیفه بپوشید، و در ۳۸۹ امیرمنصور را در زندان بکُشت، مبادا خراسانیان به یاد آورند که سرداری نژاده از دودمان اسپهبدان در زندان اوست و سر به شورش برآرند:
چُنان نامور، گُم شد از انجمن
چو از باد، سرو سهی، در چمن
نه زو زنده بینم، نه مرده، نشان
به دست نهنگان و مردمکُشان
ستم باد بر جان او ماه و سال
کجا بر تن شاه شد بدسگال
چنین سخن نشان از آن دارد که امیرمنصور را تازه کشته بوده اند، و برخی را گمان بود که هنوز زنده است، بدانروی که پیکر آن پهلوان را در جایی بی نشان به خاک سپرده بوده اند، و از وی نه مرده نه زنده نشانی در جهان پدیدار نبوده است.
👩🎓 سگالیدن: اندیشیدن. بدسگال: بداندیش، که همان «دشمن» است. واژة «دشمن» از دو بخش ساخته شده است: دُش = بد؛ من = اندیشه.
در اوستا: دوش مَئینیو dūš maīniū.
بر روی هم «دشمن» یعنی بداندیش، یا کسی که به دیگری اندیشة بد دارد، و بدسگال یعنی بداندیش و "دشمن".
👩🎓 «باد» در دستورزبان امروز فارسی، «صیغة دعا» نامیده میشود، برابر با «خدای خواهد که باشد».
در بیت پایانین، فردوسی از خداوند برای محمود ستم خواسته است و همانا او را نفرین کرده است. اکنون جای آنست که از خردمندان و استادان شاهنامه دان پرسیده شود، فردوسی که محمود را در آغاز شاهنامه نفرین کرده است، چگونه شاید که همو بیدرنگ، وی را بستاید؟
اندکی درنگ باید!
(پیشگفتار بر ویرایش شاهنامه، فریدون جنیدی، چاپ نخست، ۱۳۸۷، صص ۱۹-۱۱)
🎓
امیر ابومنصور، محمد، پورِ عبدالرزاق، پهلوان و کُنارَنگ خراسان، که از خاندان اسپَهبَدان ایران بود، دستور خویش «ابومنصور معمّری» را فرمان داد تا خداوندان کتب را از دهقانان و فرزانگان و جهاندیدگان از شهرها بیاوردند. «ابومنصور معمّری» شاهنامه ای را که آنان از روی نسکهای (نسخه ها، کتابها) گونه گون از پهلوی ترجمه کردند، در یک دفتر آرایش داد، و آن شاهنامه به «شاهنامة ابومنصوری» نامور گردید.
ابومنصور را در ۳۵۱ هجری در یکی از نبردها زهر خوراندند و سرش را از تن جدا کردند.
چون فردوسی سرودن شاهنامه را آغاز کرد، فرزند ابومنصور بنام «امیرمنصور» پشتیبانی از فردوسی را بر دوش گرفت:
بدین نامه چون دست بردم فراز
یکی پهلوان بود، گردن فراز
جوان بود و از گوهر پهلوان
خردمند و بیدار و روشن روان
مرا گفت کـ : ”ز من چه باید؟ همی
که جانت، سخن، برگراید همی!
به چیزی که باشد مرا دسترس
ز گیتی، نیازت نیارم به کس!“
همی داشتم چون یکی تازه سیب
که از باد ناید، به من بر، نهیب
(مرا همچون سیبِ تازه میداشت تا باد پریشانم نکند.)
امیرمنصور در آشوبهای پایان هنگام ساسانیان در ۳۷۷ هجری در نیشابور گرفتار شد. در همین زمانها بود که سبَکتَکین بمُرد و محمود جایش را گرفت و خلعت خلیفه بپوشید، و در ۳۸۹ امیرمنصور را در زندان بکُشت، مبادا خراسانیان به یاد آورند که سرداری نژاده از دودمان اسپهبدان در زندان اوست و سر به شورش برآرند:
چُنان نامور، گُم شد از انجمن
چو از باد، سرو سهی، در چمن
نه زو زنده بینم، نه مرده، نشان
به دست نهنگان و مردمکُشان
ستم باد بر جان او ماه و سال
کجا بر تن شاه شد بدسگال
چنین سخن نشان از آن دارد که امیرمنصور را تازه کشته بوده اند، و برخی را گمان بود که هنوز زنده است، بدانروی که پیکر آن پهلوان را در جایی بی نشان به خاک سپرده بوده اند، و از وی نه مرده نه زنده نشانی در جهان پدیدار نبوده است.
👩🎓 سگالیدن: اندیشیدن. بدسگال: بداندیش، که همان «دشمن» است. واژة «دشمن» از دو بخش ساخته شده است: دُش = بد؛ من = اندیشه.
در اوستا: دوش مَئینیو dūš maīniū.
بر روی هم «دشمن» یعنی بداندیش، یا کسی که به دیگری اندیشة بد دارد، و بدسگال یعنی بداندیش و "دشمن".
👩🎓 «باد» در دستورزبان امروز فارسی، «صیغة دعا» نامیده میشود، برابر با «خدای خواهد که باشد».
در بیت پایانین، فردوسی از خداوند برای محمود ستم خواسته است و همانا او را نفرین کرده است. اکنون جای آنست که از خردمندان و استادان شاهنامه دان پرسیده شود، فردوسی که محمود را در آغاز شاهنامه نفرین کرده است، چگونه شاید که همو بیدرنگ، وی را بستاید؟
اندکی درنگ باید!
(پیشگفتار بر ویرایش شاهنامه، فریدون جنیدی، چاپ نخست، ۱۳۸۷، صص ۱۹-۱۱)
🎓
Repost qilingan:
انجامه



23.04.202504:54
روز سعدی، شیخ زبان پارسی، گرامی باد.
به مناسبت روز سعدی، نامۀ نویافتهای را از حضرت ایشان به همۀ پارسیزبانان جهان تقدیم میکنیم .
محمد رضیپور
#انجامه
#سعدی
#شمسالدین_محمد_جوینی
#پژوهشی
@Anjaame
به مناسبت روز سعدی، نامۀ نویافتهای را از حضرت ایشان به همۀ پارسیزبانان جهان تقدیم میکنیم .
کتب الشّیخ سعدی الی الصاحب شمسالدّین صاحبالدیوان:
صدرِ سخن را بهتحیّتی لایقِ قدرِ صاحبِ اعظم - عزّ نصره - آراستن میسّر نمیشود؛ بر دعا اقتصار کردن لازم گشت.
ز نقش روی تو، مشّاطه دست بازکشید
که شرم داشت کی خورشید را بیاراید.
حق - سبحانه و تعالی - آن سایۀ بارحمت را کی بهحقیقت آفتاب جهان افروزست، تا سایه و آفتاب ضدّانند، از ضدّان و حسودان محروس و محمی داراد. داعی مخلص بهتهنیت و تحیّت عرضه میدارد؛ شکر المنعم واجب. همواره بهذکر محامد مشغول.
هرکه را بر سماط بنشستی
واجب آمد بهخدمتش برخاست.
متوقّعست بهکرم مخدومی که شفقت و مرحمت از حامل دعا دریغ ندارد تا مزید سوابق نعم گردد و داعی مخلص بدین جسارت معذور فرماید.
محمد رضیپور
#انجامه
#سعدی
#شمسالدین_محمد_جوینی
#پژوهشی
@Anjaame


08.05.202517:19
گفتار پایانی درباره اسماعیل بن یسار نسائی


08.05.202517:16
نهضت شعوبیه پژوهش حسینعلی ممتحن
02.05.202507:48
۱۲ اردیبهشت سالروز درگذشت محمدرضا لطفی نوازنده برجسته تار و استاد بزرگ موسیقی ایرانی است. ۱۰ اردیبهشت سالروز تولد استاد بزرگ آواز ایرانی غلامحسین بنان بود. ایرانیان هر سال اول اردیبهشت را روز بزرگداشت سعدی میدانند. به یاد این سه استاد بهشتی و اردیبهشتی شعر و ادب و هنر و موسیقی ایران یکی از آخرین اجراهای روانشاد غلامحسین بنان را میشنویم.
برگرفته از کانال تلگرام
https://t.me/OstadBanan
دلی از سنگ بباید به سر راه وداع
#بنیاد_نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
برگرفته از کانال تلگرام
https://t.me/OstadBanan
دلی از سنگ بباید به سر راه وداع
#بنیاد_نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
25.04.202521:29
جلسه شاهنامهخوانی ۱۴ امرداد ۱۴۰۲ داستان فرود. فایلهای صوتی انجمن شاهنامهخوانی پس از این جلسه بهزودی و به صورت پیوسته در کانال تلگرام بنیاد نیشابور فرستاده خواهد شد.
همچنین فایلهای صوتی دوره تازه انجمن شاهنامهخوانی که از زمستان ۱۴۰۳ آغاز شده است، یکبهیک برای بارگذاری در کانال تلگرام آماده میشود.
#بنیاد_نیشابور
همچنین فایلهای صوتی دوره تازه انجمن شاهنامهخوانی که از زمستان ۱۴۰۳ آغاز شده است، یکبهیک برای بارگذاری در کانال تلگرام آماده میشود.
#بنیاد_نیشابور
23.04.202511:37
🎓 ستایش محمود غزنوی در شاهنامه، دروغ و افزوده است.
(بخش چهارم و پایانین)
📚 فردوسی در جایی از شاهنامه چنین میفرماید:
همی خواهم از داور یکخدای
که چندان به گیتی بمانم به پای
که این نامة شهریاران پیش
درآرم بدین خوب گفتار خویش
اُزانپس تن بی هنر، خاک راست
روان و توان مینوی پاک راست
در این گفتار، آرزوی بلند فردوسی نمایان میشود، و نشان میدهد که تنها، چشم به پایان یافتن شاهنامه دارد، نه به مال و زری که محمود با ستم از ایرانیان و هندیان میگرفت.
📚 در ستایشهای محمود، که دیگران به شاهنامه وارد کرده اند، از محمود با عنوان «شاه» و «شاهنشاه» یاد میشود. «گردیزی»، که ریزه خوار خوان محمود و فرزندانش بود، همواره از وی و فرزندانش با پاژنام «امیر» یاد کرده است:
📖 چون امیر محمود رحمة الله از فتح مرو فارغ شد و امیر خراسان گشت ...
پس از مرگ محمود نیز همچنین:
📖 ”و چون امیر شهید این خبر بشنید ...“
”بکتغدی بازگشت و پیش امیر شهید آمد و امیر تنگدل شد.“
”چون رام خبر یافت، کس فرستاد، و از امیر شهید عذر خواست.“
”و امیر مسعود رحمة الله بفرمود تا میلی کردند (مناره ای بساختند) و آن سرها اندر آن میل نهادند.“ (ساخت مناره از سر آدمیان!)
«بیهقی» نیز که در دستگاه و دیوان غزنویان گمارده بود، پاژنامی جز این برای آنان نیاورده است:
📖 ”امیر چون رقعه بخواند، بنوشت (نوردید، لوله کرد) و به غلامی خاصه داد ...“
”بدان وقت امیر محمود از گرگان قصد ری کرد ... و امیران محمود و مسعود، پدر و پسر، دیگر روز قصد ری کردند.“
گاه نیز بدنبال گزافه های سرایندگان دربار، پاژنام ’سلطان‘ را دربارة آنان آورده است:
📖 ”وی را امیر محمود آزاد نکرده بود، هرچه وی راست، از آنِ سلطان است.“
پس از مرگ محمود، همواره از وی با پاژنام امیر ماضی یاد میکردند، تا آنجا که پسرش نیز از پدرش چنین یاد میکند:
📖 ”پدر ما امیر ماضی ملک خراسان به مرو یافت که سامانیان را بزد.“
نه تنها کارگزاران غزنوی، که دیگران نیز همواره از ایشان با پاژنام «امیر» یاد کرده اند.
خواجه نظام الملک در «سیر الملوک» داستانی بلند از محمود یاد میکند، که از خلیفه پاژنامی افزون بر «امین الملّه» میخواست و خلیفه نامی بر نام او نمی افزود:
📖 ”با این همه هواخواهی و خدمتهای پسندیده و کوشش محمود و جَلدیِ دانشمند، امین المله زیادت کردند و تا محمود زنده بود لقب او یمین الدوله و امین المله بود.“
پس روشن میشود که محمود هیچگاه شاه و شاهنشاه (!!) نبوده است، مگر آن که شاعران مزدور و مدیحه گوی دربارش او را به این عنوان خوانده باشند.
(پیشگفتار بر ویرایش شاهنامهٔ فردوسی، فریدون جنیدی، چاپ نخست، ۱۳۸۷، برداشتی از صفحات ۲۴-۱۹)
🎓
(بخش چهارم و پایانین)
📚 فردوسی در جایی از شاهنامه چنین میفرماید:
همی خواهم از داور یکخدای
که چندان به گیتی بمانم به پای
که این نامة شهریاران پیش
درآرم بدین خوب گفتار خویش
اُزانپس تن بی هنر، خاک راست
روان و توان مینوی پاک راست
در این گفتار، آرزوی بلند فردوسی نمایان میشود، و نشان میدهد که تنها، چشم به پایان یافتن شاهنامه دارد، نه به مال و زری که محمود با ستم از ایرانیان و هندیان میگرفت.
📚 در ستایشهای محمود، که دیگران به شاهنامه وارد کرده اند، از محمود با عنوان «شاه» و «شاهنشاه» یاد میشود. «گردیزی»، که ریزه خوار خوان محمود و فرزندانش بود، همواره از وی و فرزندانش با پاژنام «امیر» یاد کرده است:
📖 چون امیر محمود رحمة الله از فتح مرو فارغ شد و امیر خراسان گشت ...
پس از مرگ محمود نیز همچنین:
📖 ”و چون امیر شهید این خبر بشنید ...“
”بکتغدی بازگشت و پیش امیر شهید آمد و امیر تنگدل شد.“
”چون رام خبر یافت، کس فرستاد، و از امیر شهید عذر خواست.“
”و امیر مسعود رحمة الله بفرمود تا میلی کردند (مناره ای بساختند) و آن سرها اندر آن میل نهادند.“ (ساخت مناره از سر آدمیان!)
«بیهقی» نیز که در دستگاه و دیوان غزنویان گمارده بود، پاژنامی جز این برای آنان نیاورده است:
📖 ”امیر چون رقعه بخواند، بنوشت (نوردید، لوله کرد) و به غلامی خاصه داد ...“
”بدان وقت امیر محمود از گرگان قصد ری کرد ... و امیران محمود و مسعود، پدر و پسر، دیگر روز قصد ری کردند.“
گاه نیز بدنبال گزافه های سرایندگان دربار، پاژنام ’سلطان‘ را دربارة آنان آورده است:
📖 ”وی را امیر محمود آزاد نکرده بود، هرچه وی راست، از آنِ سلطان است.“
پس از مرگ محمود، همواره از وی با پاژنام امیر ماضی یاد میکردند، تا آنجا که پسرش نیز از پدرش چنین یاد میکند:
📖 ”پدر ما امیر ماضی ملک خراسان به مرو یافت که سامانیان را بزد.“
نه تنها کارگزاران غزنوی، که دیگران نیز همواره از ایشان با پاژنام «امیر» یاد کرده اند.
خواجه نظام الملک در «سیر الملوک» داستانی بلند از محمود یاد میکند، که از خلیفه پاژنامی افزون بر «امین الملّه» میخواست و خلیفه نامی بر نام او نمی افزود:
📖 ”با این همه هواخواهی و خدمتهای پسندیده و کوشش محمود و جَلدیِ دانشمند، امین المله زیادت کردند و تا محمود زنده بود لقب او یمین الدوله و امین المله بود.“
پس روشن میشود که محمود هیچگاه شاه و شاهنشاه (!!) نبوده است، مگر آن که شاعران مزدور و مدیحه گوی دربارش او را به این عنوان خوانده باشند.
(پیشگفتار بر ویرایش شاهنامهٔ فردوسی، فریدون جنیدی، چاپ نخست، ۱۳۸۷، برداشتی از صفحات ۲۴-۱۹)
🎓
Repost qilingan:
کانال رسمی بنیاد نیشابور



21.04.202504:34
سروده #فریدون_جنیدی در ستایش #سعدی
رویهٔ ددیگر
بنیاد نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
رویهٔ ددیگر
بنیاد نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor


08.05.202517:18
چند بیت از اسماعیل بن یسار نسائی
07.05.202519:52
اسماعیل بن یسار | دائرةالمعارف بزرگ اسلامی | مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
https://www.cgie.org.ir/fa/article/230449/
https://www.cgie.org.ir/fa/article/230449/
01.05.202515:21
دریای پارس در اوستا و نوشتههای پهلوی و شاهنامه نوشته استاد فریدون جنیدی منتشر شده در مجله گلچرخ، شماره ۲۰، مرداد (امرداد) ۷۷
#بنیاد_نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
#بنیاد_نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
Repost qilingan:
فرهیختگان



25.04.202506:54
نشریات قدیمی کشور به صورت رایگان در دسترس قرار گرفت
تاکنون ۲۵۱ عنوان روزنامه و مجله قدیمی در ۶۴۲۹ شماره در بخش نشریات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران آپلود شده است که قابل استفاده همه مردم می باشد. دیگر برای استفاده از این مطبوعات لازم نیست به کتابخانه مراجعه کنید. از هر کجا که هستید وارد سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به آدرس library.ut.ac.ir شوید سپس درباکس جستجوی آذرسا عنوان را سرچ کرده و نتیجه را ببینید. در آغاز اطلاعات کتابشناختی آن منبع را دیده و کمی پایینتر در همان صفحه فایل نشریات دیده می شود. این نشریات بدون پرداخت هزینه در اختیار مراجعین است.
#فرهیختگان راهی به رهایی
تاکنون ۲۵۱ عنوان روزنامه و مجله قدیمی در ۶۴۲۹ شماره در بخش نشریات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران آپلود شده است که قابل استفاده همه مردم می باشد. دیگر برای استفاده از این مطبوعات لازم نیست به کتابخانه مراجعه کنید. از هر کجا که هستید وارد سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به آدرس library.ut.ac.ir شوید سپس درباکس جستجوی آذرسا عنوان را سرچ کرده و نتیجه را ببینید. در آغاز اطلاعات کتابشناختی آن منبع را دیده و کمی پایینتر در همان صفحه فایل نشریات دیده می شود. این نشریات بدون پرداخت هزینه در اختیار مراجعین است.
#فرهیختگان راهی به رهایی
23.04.202511:37
🎓 ستایش محمود غزنوی در شاهنامه، دروغ و افزوده است (بخش اول)
فردوسی هیچگاه ستایش محمود غزنوی را نگفته است و ابیات مربوط را به شاهنامه افزوده اند. دلایل افزوده بودن آن ستایشها را در چند بخش بررسی میکنیم.
در آغاز داستان پادشاهی گشتاسپ، که «دقیقی» پیش از فردوسی آن را سروده بود، فردوسی میگوید که شبی دقیقی به خوابش می آید و چنین میگوید:
چنان دید گوینده یک شب به خواب
که یک جام مَی داشتی چون گلاب
«دقیقی» ز جایی پدید آمدی
بر آن جامِ مَی داستانها زدی
به فردوسی آواز دادی که: ”مَی
مخور جز بر آیین کاووس کَی
بدین نامه گر چند بشتافتی
کنون هرچه جستی، همه یافتی
از این باره من پیش گفتم سخن
اگر بازیابی، بَخیلی مکن“
بین ابیات سوم و چهارم، این ابیات در ستایش محمود غزنوی میآید:
که شاهی ز گیتی گزیدی که بخت
بدو نازد و لشگر و تاج و تخت
شهنشاه محمود گیرنده شهر
ز شادی به هرکس رسانیده بهر
از امروز تا سال هشتاد و پنج
بکاهدش رنج و نکاهدش گنج
ازین پس به چین اندرآرد سپاه
همه مهتران برگشایند راه
نبایدش گفتن کسی را درشت
همه تاج شاهانش آمد به مشت
از سخن فردوسی در بیت سوم چنین برمیآید که دقیقی (و فردوسی که از سوی وی سخن میگوید) بجز از آیین کیانیان، آیین نمیشناسند، و کسی را بجز از شاهان کیانی، شاه نمینامند. آنگاه چگونه شاید که پس از چنین گفتار، سخن از محمود تاتارنژاد آید و وی را با پاژنام «شهنشاه» ستایش کنند؟!
محمود غزنوی شاه نبوده است، و یک امیر محلی و سرسپردة خلیفة عرب بوده است.
(شاهنامه، ویرایش فریدون جنیدی، چاپ نخست، دفتر سوم، ص ۳۷۶، زیرنویس بیت شمارة ۲۳۹۰۲)
(این نوشته یک اِشکال داشت و آن را برطرف کردیم.)
🎓
فردوسی هیچگاه ستایش محمود غزنوی را نگفته است و ابیات مربوط را به شاهنامه افزوده اند. دلایل افزوده بودن آن ستایشها را در چند بخش بررسی میکنیم.
در آغاز داستان پادشاهی گشتاسپ، که «دقیقی» پیش از فردوسی آن را سروده بود، فردوسی میگوید که شبی دقیقی به خوابش می آید و چنین میگوید:
چنان دید گوینده یک شب به خواب
که یک جام مَی داشتی چون گلاب
«دقیقی» ز جایی پدید آمدی
بر آن جامِ مَی داستانها زدی
به فردوسی آواز دادی که: ”مَی
مخور جز بر آیین کاووس کَی
بدین نامه گر چند بشتافتی
کنون هرچه جستی، همه یافتی
از این باره من پیش گفتم سخن
اگر بازیابی، بَخیلی مکن“
بین ابیات سوم و چهارم، این ابیات در ستایش محمود غزنوی میآید:
که شاهی ز گیتی گزیدی که بخت
بدو نازد و لشگر و تاج و تخت
شهنشاه محمود گیرنده شهر
ز شادی به هرکس رسانیده بهر
از امروز تا سال هشتاد و پنج
بکاهدش رنج و نکاهدش گنج
ازین پس به چین اندرآرد سپاه
همه مهتران برگشایند راه
نبایدش گفتن کسی را درشت
همه تاج شاهانش آمد به مشت
از سخن فردوسی در بیت سوم چنین برمیآید که دقیقی (و فردوسی که از سوی وی سخن میگوید) بجز از آیین کیانیان، آیین نمیشناسند، و کسی را بجز از شاهان کیانی، شاه نمینامند. آنگاه چگونه شاید که پس از چنین گفتار، سخن از محمود تاتارنژاد آید و وی را با پاژنام «شهنشاه» ستایش کنند؟!
محمود غزنوی شاه نبوده است، و یک امیر محلی و سرسپردة خلیفة عرب بوده است.
(شاهنامه، ویرایش فریدون جنیدی، چاپ نخست، دفتر سوم، ص ۳۷۶، زیرنویس بیت شمارة ۲۳۹۰۲)
(این نوشته یک اِشکال داشت و آن را برطرف کردیم.)
🎓
Repost qilingan:
کانال رسمی بنیاد نیشابور



21.04.202504:34
سروده #فریدون_جنیدی در ستایش #سعدی
رویهٔ نخست
بنیاد نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
رویهٔ نخست
بنیاد نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor


08.05.202517:18
دنباله گفتار درباره اسماعیل بن یسار نسائی
04.05.202514:16
درود بر شما.
دوره تازه انجمنهای آموزشی فارسی میانه کتیبهای (کتیبههای پهلوی ساسانی) با آموزش بانو نسرین فروتن بهزودی در بنیاد نیشابور آغاز میشود.
به جز شاگردان ایشان در بنیاد نیشابور، کمتر از سه تن نیز میتوانند به این انجمن بپیوندند. شرط نامنویسی در این انجمن آشنایی با خط و زبان پهلوی کتابی است.
لطفا برای آگاهی بیشتر و نامنویسی به شماره تماس بانو بصیری در تلگرام ۰۹۲۱۳۷۸۰۷۱۷ پیام بدهید.
#بنیاد_نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
دوره تازه انجمنهای آموزشی فارسی میانه کتیبهای (کتیبههای پهلوی ساسانی) با آموزش بانو نسرین فروتن بهزودی در بنیاد نیشابور آغاز میشود.
به جز شاگردان ایشان در بنیاد نیشابور، کمتر از سه تن نیز میتوانند به این انجمن بپیوندند. شرط نامنویسی در این انجمن آشنایی با خط و زبان پهلوی کتابی است.
لطفا برای آگاهی بیشتر و نامنویسی به شماره تماس بانو بصیری در تلگرام ۰۹۲۱۳۷۸۰۷۱۷ پیام بدهید.
#بنیاد_نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
Repost qilingan:
کانال رسمی بنیاد نیشابور

01.05.202513:00
گزارشی از آموزش کتیبههای پهلوی ساسانی و اشکانی در بنیاد نیشابور
استاد فریدون جنیدی در صفحات پایانی کتاب نامهٔ پهلوانی (۱۳۶۰) الفبای گشتهدبیره (خط پهلوی اشکانی کتیبهای و خط پهلوی ساسانی کتیبهای) یا خط پهلوی منفصل و الفبای دیندبیره (خط اوستائی) را فهرست کردهاند. این کار هدفی مهم دارد: آموختن هام دبیره (خط پهلوی ساسانی) برای خواندن نوشتههای پهلوی (فارسی میانهٔ زرتشتی) آغاز راه فراگیری فرهنگ و زبانهای باستانی ایران است و دروازهای است میان فرهنگ و زبانهای ایرانی پیش و پس از اسلام.
در همان کتاب، متن دو کتیبه کوتاه از دورهٔ ساسانی آمده است تا خواننده به کمک فهرست الفبا آن را بخواند و راه را پیبگیرد
بانو نسرین فروتن، از شاگردان پیشکسوت استاد فریدون جنیدی، تقریبا از ۲۵ سال پیش تا کنون، در تدریس زبان پهلوی ساسانی و خط آن (هامدبیره) و کتیبههای پهلوی اشکانی و ساسانی و خطهای آن (گشتهدبیره) به فرزندان بنیاد نیشابور زمان خود را ویژه کردهاند.
ایشان قرائت، ترجمه و تحلیل متنهای گوناگون پهلوی (بندهش، مینوی خرد، ارداویرافنامه، درخت آسوریک، نامهٔ شهرستانهای ایران، یادگار زریران و ...) و مهمترین کتیبههای پهلوی ساسانی و اشکانی، به همراه متن سکههای دارای کتیبهٔ پارسیک و پهلوانیک را آموزش میدهند.
شرکتکنندگان در این انجمنها انبوهی از آگاهیهای زبانی و فرهنگی را کسب میکنند. با این کار در ادامهٔ راه پهلویآموزی و سپس آموختن زبانهای اوستائی و فارسی باستان، در بنیاد نیشابور و نیز دیگر زبانهای باستانی (زبانهای ایرانی میانهٔ شرقی)، در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی دیگر، تواناتر میشوند.
معمولا پس از ۵۴ جلسه مقدماتی پهلویآموزی (خواندن متن کامل کتاب نامهٔ پهلوانی و کارنامهٔ اردشیر بابکان) و آغاز انجمن آموزشی قرائت، ترجمه و بررسی متن یادگار زریران، شاگردان میتوانند در انجمنهای آموزشی گشته دبیره ساسانی شرکت کنند.
پس از پایان این دوره، آموختن پهلوی اشکانی کتیبهای آغاز میشود. تا پیش از همهگیری ویروس کرونا، انجمنهای گشتهدبیره دست کم هر دو سال یکبار برگزار میشد.
اکنون پس از چند سال توقف، از اسفند ۱۳۹۹ تا اردیبهشت ۱۴۰۳، این انجمنها ازسرگرفته شدهاست.
بانو فروتن، دانشآموختهٔ زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه، جز آموختن زبانهای پهلوی و اوستایی در بنیاد نیشابور و مکتب استاد فریدون جنیدی، نزد استاد عبدالمجید ارفعی خط و زبان عیلامی (ایلامی/خوزی) را آموختهاند و به صورت گسترده پیرامون هزوارشهای پهلوی، اسطورهها و افسانههای ایران و میانرودان و فرهنگ عمومی مردم آذربایجان و زبان ترکی آذربایجانی تحقیق کردهاند.
برای این بانوی گرامی شادی و تندرستی همواره آرزو میکنیم.
#بنیاد_نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
استاد فریدون جنیدی در صفحات پایانی کتاب نامهٔ پهلوانی (۱۳۶۰) الفبای گشتهدبیره (خط پهلوی اشکانی کتیبهای و خط پهلوی ساسانی کتیبهای) یا خط پهلوی منفصل و الفبای دیندبیره (خط اوستائی) را فهرست کردهاند. این کار هدفی مهم دارد: آموختن هام دبیره (خط پهلوی ساسانی) برای خواندن نوشتههای پهلوی (فارسی میانهٔ زرتشتی) آغاز راه فراگیری فرهنگ و زبانهای باستانی ایران است و دروازهای است میان فرهنگ و زبانهای ایرانی پیش و پس از اسلام.
در همان کتاب، متن دو کتیبه کوتاه از دورهٔ ساسانی آمده است تا خواننده به کمک فهرست الفبا آن را بخواند و راه را پیبگیرد
بانو نسرین فروتن، از شاگردان پیشکسوت استاد فریدون جنیدی، تقریبا از ۲۵ سال پیش تا کنون، در تدریس زبان پهلوی ساسانی و خط آن (هامدبیره) و کتیبههای پهلوی اشکانی و ساسانی و خطهای آن (گشتهدبیره) به فرزندان بنیاد نیشابور زمان خود را ویژه کردهاند.
ایشان قرائت، ترجمه و تحلیل متنهای گوناگون پهلوی (بندهش، مینوی خرد، ارداویرافنامه، درخت آسوریک، نامهٔ شهرستانهای ایران، یادگار زریران و ...) و مهمترین کتیبههای پهلوی ساسانی و اشکانی، به همراه متن سکههای دارای کتیبهٔ پارسیک و پهلوانیک را آموزش میدهند.
شرکتکنندگان در این انجمنها انبوهی از آگاهیهای زبانی و فرهنگی را کسب میکنند. با این کار در ادامهٔ راه پهلویآموزی و سپس آموختن زبانهای اوستائی و فارسی باستان، در بنیاد نیشابور و نیز دیگر زبانهای باستانی (زبانهای ایرانی میانهٔ شرقی)، در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی دیگر، تواناتر میشوند.
معمولا پس از ۵۴ جلسه مقدماتی پهلویآموزی (خواندن متن کامل کتاب نامهٔ پهلوانی و کارنامهٔ اردشیر بابکان) و آغاز انجمن آموزشی قرائت، ترجمه و بررسی متن یادگار زریران، شاگردان میتوانند در انجمنهای آموزشی گشته دبیره ساسانی شرکت کنند.
پس از پایان این دوره، آموختن پهلوی اشکانی کتیبهای آغاز میشود. تا پیش از همهگیری ویروس کرونا، انجمنهای گشتهدبیره دست کم هر دو سال یکبار برگزار میشد.
اکنون پس از چند سال توقف، از اسفند ۱۳۹۹ تا اردیبهشت ۱۴۰۳، این انجمنها ازسرگرفته شدهاست.
بانو فروتن، دانشآموختهٔ زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه، جز آموختن زبانهای پهلوی و اوستایی در بنیاد نیشابور و مکتب استاد فریدون جنیدی، نزد استاد عبدالمجید ارفعی خط و زبان عیلامی (ایلامی/خوزی) را آموختهاند و به صورت گسترده پیرامون هزوارشهای پهلوی، اسطورهها و افسانههای ایران و میانرودان و فرهنگ عمومی مردم آذربایجان و زبان ترکی آذربایجانی تحقیق کردهاند.
برای این بانوی گرامی شادی و تندرستی همواره آرزو میکنیم.
#بنیاد_نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
23.04.202511:37
🎓 ستایش محمود غزنوی در شاهنامه، دروغ و افزوده است. (بخش سوم)
📚 سال پایان یافتن شاهنامه بر بنیاد گفتار فردوسی، چهارسد هجری است:
سرآمد کنون نامة یزدگرد
به ماه سپندارمز، روزِ اِرد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
که پیوستم این نامة نامدار
از سوی، چون «رستم فرخزاد» پیش از آغاز جنگ برای برادر خویش نامه مینویسد، در میانة سخن چنین میگوید:
بر این، سالها چارسد بگذرد
کزین دوده، کس، تخت را نسپَرَد
شود بندة بی هنر، شهریار
نژاد و بزرگی نیاید به کار
از ایران و ترکان و از تازیان
نژادی پدید آید اندر میان
نه اِیر و نه ترک و نه تازی بَوَد
سخنها به کَردارِ بازی بَوَد
رباید همی، این از آن، آن از این
ز نفرین ندانند باز، آفرین
📌 بیگمان پیداست که بندة بی هنری که شهریار شده است همان محمود غزنوی است، بدانروی که در سال پایان یافتن شاهنامه، محمود بر تخت خراسان نشسته بود.
📌 آمیزش ترکان با ایرانیان نیز پدیده ای بوده است ویژة همان روزگار، زیرا که در آغاز یورش تازیان، ترکان پدیدار نبوده اند و فرمانروایی آنان با سبَکتَکین آغاز شد.
📚 گواه دیگری که نشان از آن میدهد که فردوسی هیچگاه ستایش محمود را نکرده است، «تاریخ بیهقی» است که در زمان محمود و مسعود نوشته شده است.
در آن کتاب، فهرستی از همة سرایندگان مزدور دربار محمودی آمده است و از هر یک نیز سروده ای در ستایش وی پیوسته شده است، و در آن میان، از فردوسی نامی نیست.
(پیشگفتار بر ویرایش شاهنامه، فریدون جنیدی، چاپ نخست، ۱۳۸۷، ص ۱۹)
🎓
نکته:
نام پدر محمود غزنوی را بر نادرست سَبُکتَکین saboktakin میخوانند، در حالی که sebaktakin درست است. سِبَک sebak در زبان مغولان، نام وسیله ای است که به سوراخی در زیر گهوارة نوزاد وصل میکنند تا ادرارش بیرون رود. نامگذاری بچه ها نزد مغولان چنان بوده که پس از تولد نوزاد، پدر بچه نام هرچه را که اول به چشمش میخورد بر روی بچه میگذاشت. پدر سبکتکین از خانه بیرون آمد و اولین چیزی که دید، یک سِبَک sebak بود. پس نام بچه را سِبَکتَکین گذاشتند. شگفت است که نزد اعراب نیز چنین رسمی بوده است.
📚 سال پایان یافتن شاهنامه بر بنیاد گفتار فردوسی، چهارسد هجری است:
سرآمد کنون نامة یزدگرد
به ماه سپندارمز، روزِ اِرد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
که پیوستم این نامة نامدار
از سوی، چون «رستم فرخزاد» پیش از آغاز جنگ برای برادر خویش نامه مینویسد، در میانة سخن چنین میگوید:
بر این، سالها چارسد بگذرد
کزین دوده، کس، تخت را نسپَرَد
شود بندة بی هنر، شهریار
نژاد و بزرگی نیاید به کار
از ایران و ترکان و از تازیان
نژادی پدید آید اندر میان
نه اِیر و نه ترک و نه تازی بَوَد
سخنها به کَردارِ بازی بَوَد
رباید همی، این از آن، آن از این
ز نفرین ندانند باز، آفرین
📌 بیگمان پیداست که بندة بی هنری که شهریار شده است همان محمود غزنوی است، بدانروی که در سال پایان یافتن شاهنامه، محمود بر تخت خراسان نشسته بود.
📌 آمیزش ترکان با ایرانیان نیز پدیده ای بوده است ویژة همان روزگار، زیرا که در آغاز یورش تازیان، ترکان پدیدار نبوده اند و فرمانروایی آنان با سبَکتَکین آغاز شد.
📚 گواه دیگری که نشان از آن میدهد که فردوسی هیچگاه ستایش محمود را نکرده است، «تاریخ بیهقی» است که در زمان محمود و مسعود نوشته شده است.
در آن کتاب، فهرستی از همة سرایندگان مزدور دربار محمودی آمده است و از هر یک نیز سروده ای در ستایش وی پیوسته شده است، و در آن میان، از فردوسی نامی نیست.
(پیشگفتار بر ویرایش شاهنامه، فریدون جنیدی، چاپ نخست، ۱۳۸۷، ص ۱۹)
🎓
نکته:
نام پدر محمود غزنوی را بر نادرست سَبُکتَکین saboktakin میخوانند، در حالی که sebaktakin درست است. سِبَک sebak در زبان مغولان، نام وسیله ای است که به سوراخی در زیر گهوارة نوزاد وصل میکنند تا ادرارش بیرون رود. نامگذاری بچه ها نزد مغولان چنان بوده که پس از تولد نوزاد، پدر بچه نام هرچه را که اول به چشمش میخورد بر روی بچه میگذاشت. پدر سبکتکین از خانه بیرون آمد و اولین چیزی که دید، یک سِبَک sebak بود. پس نام بچه را سِبَکتَکین گذاشتند. شگفت است که نزد اعراب نیز چنین رسمی بوده است.
Repost qilingan:
انجامه

23.04.202504:54
آگاهیهایی در بارۀ نامۀ نویافته از سعدی که در فرستهی پیشین تقدیم شد:
این نامه را سعدی به شمس الدین محمد جوینی، برادر عطاالملک جوینی، نوشته است. شمس الدین از دولتیان بود و خود نیز شاعری زبردست بود و از سعدی حمایت میکرد.
از مضمون نامه چنین برمیآید که سعدی ضمن تقدیم اردات، از حامی خود درخواست کمک کردهاست.
نامه کوتاه است، امّا نشان سبک نگارش سعدی و معجزۀ موجزگویی او در آن بهخوبی پیداست. این بخش از نامه که میگوید:
«تا سایه و آفتاب ضدّانند، از ضدّان و حسودان محروس و محمی داراد،» سخن کسی جز سعدی نمیتواند باشد.
این نامه در جُنگی آمده که بهسال ۷۴۱ نوشته شدهاست.
جای نگاهداری جُنگ:
کتابخانۀ لالا اسماعیل ترکیه.
کاتب جُنگ:
محّمد بن حیدر الحسینی.
محمد رضیپور
#انجامه
#سعدی
#شمسالدین_محمد_جوینی
#پژوهشی
@Anjaame
این نامه را سعدی به شمس الدین محمد جوینی، برادر عطاالملک جوینی، نوشته است. شمس الدین از دولتیان بود و خود نیز شاعری زبردست بود و از سعدی حمایت میکرد.
از مضمون نامه چنین برمیآید که سعدی ضمن تقدیم اردات، از حامی خود درخواست کمک کردهاست.
نامه کوتاه است، امّا نشان سبک نگارش سعدی و معجزۀ موجزگویی او در آن بهخوبی پیداست. این بخش از نامه که میگوید:
«تا سایه و آفتاب ضدّانند، از ضدّان و حسودان محروس و محمی داراد،» سخن کسی جز سعدی نمیتواند باشد.
این نامه در جُنگی آمده که بهسال ۷۴۱ نوشته شدهاست.
جای نگاهداری جُنگ:
کتابخانۀ لالا اسماعیل ترکیه.
کاتب جُنگ:
محّمد بن حیدر الحسینی.
محمد رضیپور
#انجامه
#سعدی
#شمسالدین_محمد_جوینی
#پژوهشی
@Anjaame
Repost qilingan:
کانال رسمی بنیاد نیشابور

Ko'rsatilgan 1 - 24 dan 80
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.