Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
نور می‌آید. avatar

نور می‌آید.

TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
Tekshirilmagan
Ishonchnoma
Shubhali
Joylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaЖовт 02, 2019
TGlist-ga qo'shildi
Бер 03, 2025

Rekordlar

25.03.202512:10
20.5KObunachilar
31.01.202523:59
0Iqtiboslar indeksi
13.04.202517:38
3KBitta post qamrovi
19.04.202523:59
1.3KReklama posti qamrovi
11.03.202523:59
5.84%ER
13.04.202517:38
14.42%ERR

Rivojlanish

Obunachilar
Iqtibos indeksi
1 ta post qamrovi
Reklama posti qamrovi
ER
ERR
ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

نور می‌آید. mashhur postlari

14.04.202513:57
29.03.202522:27
«می‌گفت آدمی که در کتاب غرق نشود و با طبیعت زندگی نکند و خیال پرداز نباشد، هیچ چیز ندارد، هیچ چیز.»
O'chirildi26.03.202521:01
Repost qilingan:
رِیـحـــاٰن avatar
رِیـحـــاٰن
25.03.202514:31
راستش وقتی خودت برای خودت ارزش قائل بشی و خودت رو اولویت خودت قرار بدی، دیگه مهم نیست بقیه باهات چطور رفتار میکنند.
13.04.202515:31
و می‌گوید یادت باشد که در میان هیاهو، نفس بکشی. یادت باشد که هنوز طبیعت، هنر، درختان و فشردن دست‌های یک‌دیگر وجود دارند.
06.04.202508:10
⁣پیشتر فکر می‌کردم اگر از کسی عکاسی کنم او را از دست نمی‌دهم، اما در واقع عکس‌هایم بیش از هر چیز، نمایانگر همه‌ی چیزهایی هستند که در تمام این سال‌ها آن‌ها را از دست داده‌ام.

— نن گلدین
13.04.202510:24
O'chirildi29.03.202522:29
29.03.202508:34
چه حرف‌ها که زده نشد، با خیال این‌که همیشه فرصتی هست.
27.03.202514:39
18.04.202520:39
24.03.202517:54
بارت نوشته است: عکاسی نوعی تاتر اولیه است، نوعی تابلوی زنده، تصویر چهره‌ی بی حرکت و بزک شده‌ای که زیر آن فرد مرده را می‌بینیم.
30.03.202515:58
و بعد به یادم می‌آید تمام آن چیزهایی که باهم گذرانده‌ایم را. و اینکه چطور هیچکس دیگری به جز ما آن‌جا در کنار یکدیگر نبود. و اینکه چطور گاهی تنها ملودی یک موسیقی لازم است تا دوباره آن لحظات گرم و آشنا، یادآورمان شود.
18.04.202520:38
من فکر می‌کنم رشد کردن جنبه‌های مختلفی داره. به جز کار و حرفه و تحصیل، حتی اینکه صرفا آگاه بشی که چه آسیب‌هایی دیدی و پیامد هاشون چی بوده، این آگاهی به خودی خود یک قدم برای رشده. تصمیم برای بهتر شدن و عمل بهش هم قدم‌های دیگه.
26.03.202509:44
29.03.202520:23
05.04.202509:46
دست‌های تو انگار
پرچم‌های صلح‌اند
بر خرابه‌ی روزهای من
که جز نشانه‌ای از گنج‌ها در او باقی نیست
زورق‌ها و نگهبانانی
که باروت کشف‌شده را به جزیره‌ی دور می برند.

دست‌های تو انگار سیم‌های تارند که
ترانه‌های حرام را پنهانی در آتش
رودخانه‌های‌شان حفظ می‌کنند،
رودهایی روشن که صورت سربازهای شکست‌خورده را در آتش زخم‌ها می‌شویند.

دست‌های تو صبحی روشن‌اند
صبح جمعه‌ی پاییز
که زیر ملافه‌ی سردی به موسیقی دوری گوش می‌کنم.
ای سرمای صبح که شمدهای سفید را بر اندامم رواج می‌دهی
به پاس همین دست‌هاست
که تو را دوست دارم.

— شمس لنگرودى
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.