Notcoin Community
Notcoin Community
ㅤㅤNyctophiliàㅤㅤ avatar

ㅤㅤNyctophiliàㅤㅤ

______⋆
Луна нас сближает каждый день
⋆______
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПублічний
Верифікація
Не верифікований
Довіреність
Не надійний
Розташування
МоваІнша
Дата створення каналуЛист 23, 2024
Додано до TGlist
Груд 17, 2024

Рекорди

19.03.202515:54
532Підписників
08.03.202520:47
300Індекс цитування
01.12.202423:59
48Охоплення 1 допису
01.12.202423:59
50Охоп рекл. допису
14.03.202512:40
100.00%ER
30.01.202523:59
7.69%ERR

Розвиток

Підписників
Індекс цитування
Охоплення 1 допису
Охоп рекл. допису
ER
ERR
ГРУД '24СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

Популярні публікації ㅤㅤNyctophiliàㅤㅤ

18.03.202515:53
سین بد بود اون موقع ببینم الان خوبه
14.03.202518:23
09.04.202513:22
21.03.202510:54
نظراتتونو پاک نکین تا شب بیام فور بزنم
17.03.202507:59
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
INTELLECT AND EMOTION

◆Part:13

◆Genre: #Action , #Criminal, #Smut

◆Write:Lee

◆Couple:Chanmin ,Changin ,
Hyunlix ,Minsung

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°

♾@STRAYKIDS_SAM♾
15.03.202506:13
وای هیسونگ گناه داره
15.03.202506:13
چقد قشنگ نوشتی
16.03.202520:39
بچه نازم
16.03.202520:31
یوهان قشنگم
10.04.202521:22
‌ ⃝༆༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄
³⁰ دسامبر - پاریس
همچنان زنان و مردانی با لباس های شیک و مجلل به همراه ماسکی بر چهره، و دعوتنامه هایی طلایی رنگ که در دست داشتند، وارد میشدند؛
دعوتنامه ای درخشان دقیق شبیه به همان دعوتنامه ای که میان دستان تهیونگ قرار داشت
سه شب پیش آن دعوتنامه به صورت ناشناس به دستش رسیده بود و تنها، نشانی و ساعت مهمانی ای در آن ذکر شده بود اما مهر و مومی داشت به شکل Jk ؛
موسیقی ملایم، تن ها را لمس میکرد و آن ها را به حرکت در می آورد، و شمع های سوزان وظیفه داشتند سایه های رقصان را بر روی دیوار های آن کاخ حک کنند. در دل این شب پر از رمز و راز و ناشناخته ها، پسری به زیبایی ماه در گوشه ای ایستاده بود و بی آنکه لب بر لبه ی جام شرابش بزارد آن را تکان میداد؛
با چشم هایش که از زیر ماسک بسیار گیرا تر شده بودند به مهمانان مینگریست و سعی داشت داستان پنهان هر یک از آنان را بفهمد، فارغ از آن پرنس تیره پوشی که به سمتش قدم برداشته بود؛
هنگامی زمان خودش را بهش نشان داد که دستی به سمتش گرفته شده بود و صدای زیبایی خطابش میکرد، " اینجا و امشب هرچیزی ممکن است؛ افتخار دارم؟ "
قصد مخالفت داشت اما وقتی تتوی Jk جلوی چشمانش رقصید خیره به آن دو گوی سیاه مرموز دستش را با آن دست گرم جلویش هم آغوش کرد؛ و رقصی آغاز شد که نه تنها جسم، بلکه روح‌ ها را به حرکت درآورد؛ و دوباره آن صدای گیرا نجوا کرد،
" تولدت مبارک شاهزاده سفید پوش "
در آن لحظه همه چیز فراموش شد، هویت ها، گذشته ها و حتی ترس‌ها؛ بالماسکه ادامه داشت و هرکس به دنبال کشف رازهایی بود که در زیر آن ماسک های زیبا، پنهان شده بودند.

༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༅༄༆⃝
10.04.202521:22
10.04.202521:22
10.04.202521:22
10.04.202521:21
خیلی ناز شده مثل تو و چری
Переслав з:
Reva avatar
Reva
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.