Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
حرفای نگفته avatar

حرفای نگفته

-کپی با ذکر اسم #مهدیه_رضایی
"اسم مستعار قبلی مهی‌نوشت بود که تغییر پیدا کرد"
چنل موزیک‌ها: @mylittleroomi
"استفاده بدون ذکر نام من، پیگرد قانونی دارد."
http://t.me/HidenChat_Bot?start=7444446279 ناشناس
حتی‌الامکان فوروارد کنید🌚🤝🏻
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПублічний
Верифікація
Не верифікований
Довіреність
Не надійний
Розташування
МоваІнша
Дата створення каналуЛист 09, 2021
Додано до TGlist
Жовт 27, 2024

Останні публікації в групі "حرفای نگفته"

به نبودنت خو گرفته‌ام عزیز دلم. نخست دلتنگی بود و اکنون لحظه‌ای با لبخند خیره شدن به گوشه‌ای که تو دیگر آنجا ننشسته‌ای.
برای این جمله ساعت‌ها گریه کردم.
اینقدر طولانیه فکر نکنم‌ کسی بخونه.
منتظر باشید امشب یه نامه‌ی بلند بالا می‌نویسم.
من امروز فهمیدم اگه یکی بخواد کاری رو انجام بده، انجام می‌ده. بهونه‌های صد من یه غازشونو باور نکنید.
۴۰ نفر فوروارد نکردید!
می‌خوام فولدرو بذارم شرکت کردیییی؟
وای چقدر قشنگن.🥹
برید چنلش خیلی کارای زیبایی داره، قیمتاشم که عالی تر.
شمعِ دست سازِ ماه و خورشید.
قیمت: ۵۵ هزار تومان.🔖
ماه و خورشید در ظاهر متضاد همدیگه، اما در کنار هم نشان تعادل و درک متقابل، و مکمل هم هستند.🌙
- رنگ شمع، به دلخواهتون کمرنگ یا تیره تر هم میشه.
برای داشتنش می‌تونید بهم پیام بدید:
@elincandlee
بدو الان فولدرو می‌ذارم.
از خواننده های مورد علاقم می‌خوام یه خورده صبر کنن. چجوری همتونو با هم هندل کنم وقتی اینجوری پشت سر هم اهنگ می‌دید. خب قلبم وایمیسته.😭
یه نوروز مونده برامون. اینقدر گوه بخورید، اینقدر زر الکی بزنید تا تو همینم برینید. بسه دیگه. یه دو روز حالا جشن بگیرید برا تاریختون. منم می‌دونم اوضاع تخمیِ ولی همین جشنو دیگه خراب نکنید.
بابت ادبیات این پیامم غذر می‌خوام ولی حق مطلب رو ادا کردم.
واکنشام:
اولین جلسه مشاوره.

"اولین متنی که بعد از جلسه از ذهنم رد شد این بود که انگار با خانواده‌ام دور یک میز نشسته‌ایم و من با تکه تکه کردن خودم از آن‌ها پذیرایی می‌کنم و گریه می‌کنم. برای دردی که به خود داده‌ام نیست بلکه در ذهنم فکر می‌کنم که آن‌ها به سلاخی کشیده‌اند و این درحالی است که آن‌ها فقط گفتند از ما پذیرایی کن."
"باورش سخت بود که بوسه‌هایت تبدیل شود به نمکی زهرآگین بر زخمم."

Рекорди

05.04.202523:59
1.9KПідписників
12.10.202423:59
0Індекс цитування
12.02.202523:59
224Охоплення 1 допису
15.03.202523:59
77Охоп рекл. допису
12.02.202523:59
3.13%ER
12.02.202523:59
11.99%ERR

Розвиток

Підписників
Індекс цитування
Охоплення 1 допису
Охоп рекл. допису
ER
ERR
ЛИСТ '24ГРУД '24СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

Популярні публікації حرفای نگفته

08.03.202517:10
09.03.202514:04
یه نوروز مونده برامون. اینقدر گوه بخورید، اینقدر زر الکی بزنید تا تو همینم برینید. بسه دیگه. یه دو روز حالا جشن بگیرید برا تاریختون. منم می‌دونم اوضاع تخمیِ ولی همین جشنو دیگه خراب نکنید.
بابت ادبیات این پیامم غذر می‌خوام ولی حق مطلب رو ادا کردم.
11.03.202516:57
شمعِ دست سازِ ماه و خورشید.
قیمت: ۵۵ هزار تومان.🔖
ماه و خورشید در ظاهر متضاد همدیگه، اما در کنار هم نشان تعادل و درک متقابل، و مکمل هم هستند.🌙
- رنگ شمع، به دلخواهتون کمرنگ یا تیره تر هم میشه.
برای داشتنش می‌تونید بهم پیام بدید:
@elincandlee
07.04.202521:54
به نبودنت خو گرفته‌ام عزیز دلم. نخست دلتنگی بود و اکنون لحظه‌ای با لبخند خیره شدن به گوشه‌ای که تو دیگر آنجا ننشسته‌ای.
Переслав з:
علی نور✍🏼 avatar
علی نور✍🏼
08.03.202512:58
نامِ اثر: زن بودن در اینجا یعنی عقب‌تر بودن


زن! زن برخلافِ مرد، تلاشی همیشگی برایِ «شدن» نمی‌کند، بلکه مستمرانه در مسیرِ «بودن» است. زن می‌خواهد یک زن به‌حساب بی‌آید. یک زن می‌خواهد در خانواده، جامعه، محیطِ کار شمارش شود. می‌خواهد این زن بودنش ضربه‌ای به کارها و حضورش نزند. زن اینجا همیشه نقطه‌ی شروعش عقب‌تر از مردها بوده. مسئله میانگینِ حقوقِ دریافتیِ زن‌ها نیست. که اگر در همین مسئله هم واشکافی کنیم و به مالیاتِ صورتی و پنهانی که زن‌ها برایِ زن بودن پرداخت می‌کنند بپردازیم، می‌بینیم حساب کردنِ نصفِ دنگ هم باز برابری نیست! اما بالاتر گفتم مسئله این نیست. حتی مسئله نگاهِ مردسالارانه‌ی کشور هم نیست. حتی نگاهِ سودجویی هم همینطور. یا حضور در ورزشگاه! مسئله فقط یک چیز است: زن باید بجنگد تا برچسبِ جنس دوم بودن را از خود بِکَنَد و بعد از این امر، با خستگیِ توام با شور، تازه به خطِ شروع برسد. برایِ همین زن همیشه عقب‌تر است و باید همیشه در راهِ بودن باشد.

- مذکر بودنم خلاف این واقع نشد که از دردِ هم‌نوعم ننویسم و فکر نکنم.
08.03.202519:18
"باران بارید تا فکر تو را از من بشوید."
09.03.202512:06
واکنشام:
08.03.202519:25
"گریه کردم.
زیرا تو قول داده بودی."
09.03.202506:38
اولین جلسه مشاوره.

"اولین متنی که بعد از جلسه از ذهنم رد شد این بود که انگار با خانواده‌ام دور یک میز نشسته‌ایم و من با تکه تکه کردن خودم از آن‌ها پذیرایی می‌کنم و گریه می‌کنم. برای دردی که به خود داده‌ام نیست بلکه در ذهنم فکر می‌کنم که آن‌ها به سلاخی کشیده‌اند و این درحالی است که آن‌ها فقط گفتند از ما پذیرایی کن."
08.03.202519:29
"باورش سخت بود که بوسه‌هایت تبدیل شود به نمکی زهرآگین بر زخمم."
08.03.202519:21
"غمگینم.
بِسانِ یک کودک در بازار.
چشم دوخته به عروسک باربی و گران.
غمگینم.
بِسانِ مادری که دید نگاه فرزند را."
#مهدیه_رضایی
07.04.202521:29
برای این جمله ساعت‌ها گریه کردم.
05.04.202520:04
اینقدر طولانیه فکر نکنم‌ کسی بخونه.
05.04.202518:43
منتظر باشید امشب یه نامه‌ی بلند بالا می‌نویسم.
12.03.202512:42
من امروز فهمیدم اگه یکی بخواد کاری رو انجام بده، انجام می‌ده. بهونه‌های صد من یه غازشونو باور نکنید.
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.