
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

بیان آزادی
❇️ بیان آزادی
✍🏻 درسگفتارها و مباحثات احمد فعال و فضایی برای طرح تحلیلهای نظری در فلسفه سیاسی و جامعهشناسی
آی آدمها که بر ساحل نشسته، شاد و خندانید! یک نفر در آب دارد میسپارد جان! (نیما یوشیج)
تماس با ادمین کانال:
@ahmadfaal
✍🏻 درسگفتارها و مباحثات احمد فعال و فضایی برای طرح تحلیلهای نظری در فلسفه سیاسی و جامعهشناسی
آی آدمها که بر ساحل نشسته، شاد و خندانید! یک نفر در آب دارد میسپارد جان! (نیما یوشیج)
تماس با ادمین کانال:
@ahmadfaal
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПублічний
Верифікація
Не верифікованийДовіреність
Не надійнийРозташування
МоваІнша
Дата створення каналуБер 07, 2022
Додано до TGlist
Січ 14, 2025Прикріплена група
بیان آزادی Chat
3
Рекорди
17.03.202523:59
1.8KПідписників02.04.202523:59
100Індекс цитування11.02.202506:26
1.9KОхоплення 1 допису10.02.202523:43
1.9KОхоп рекл. допису17.03.202514:42
8.26%ER10.02.202523:59
106.85%ERRРозвиток
Підписників
Індекс цитування
Охоплення 1 допису
Охоп рекл. допису
ER
ERR
15.04.202518:40
ترامپ، فرصتی برای بازگشت از بیراهه !
دکتر اسفندیارخدایی
🌿جمهوری اسلامی به نقطهای رسیده که باید بین آرمانگرایی و واقعگرایی، یکی را انتخاب کند. تصمیمگیری برای جمهوری اسلامی در موضوعات مهم همواره سخت بوده است. هنوز در موضوع ماهواره تصمیم مشخصی نگرفتهایم. تصمیم نهایی در موضوع حجاب در هالهای از ابهام است. در موضوع هدفمندی یارانهها هم همینطور. در سیاست خارجی نیز مشخص نکردهایم که به دنبال سازگاری با واقعیتها هستیم یا آرمانهایی همچون نابودی آمریکا و اسرائیل و شرق و غرب. اگر در پایان جنگ هشتساله با عراق به درستی تصمیم به پایان جنگ گرفتیم، از آن به عنوان شکست تلخ یا جام زهر یاد میکنیم. اما سازگاری با طبیعت شکست نیست، بلکه پیروزی بر توهمات ایدئولوژیک را باید جشن گرفت.
🌿اکنون زمان شکستن نفس و پذیرش اشتباهات گذشته است. رمز ماندگاری آمریکا و تمدن غرب در شکستپذیری و انعطاف است. آمریکا وقتی توانست ویتنام را فتح کند که آرمانگرایی را کنار گذاشت و واقعیت ویتنام را پذیرفت و عقب نشست. امروز ویتنام یکی از مهمترین متحدان آمریکا در شرق آسیاست. آمریکا در افغانستان شکست خورد و آن را پذیرفت و با طالبان مذاکره کرد و رفت و باید زودتر میرفت. رمزماندگاری آمریکا در شکستپذیری و انعطاف است. اما داعش و القاعده هنوز شکست را نپذیرفتهاند و اگر روزگاری بپذیرند و با دنیا کنار بیاید، طبیعت به آنها حق ادامه حیات خواهد داد.
🌿وقتی که جاده میپیچید ما هم باید بپیچیم، وگرنه به دره سقوط میکنیم. قرار نیست دنیا خود را با ما سازگار کند، بلکه ما باید با دنیا کنار بیاییم. خیلی خوب میشود اگر کوهها و درهها را برای جمهوری اسلامی فرش کنند که خاری در پایش فرو نرود. اما واقعیت آن است که دنیا پر از سنگ و خار است و جمهوری اسلامی باید با پوشیدن کفش با دنیا کنار بیاید.
🌿کنار آمدن با موضوع حجاب مسئله دردناکی برای نظام بود، گرچه هیچوقت در این زمینه تصمیم مشخصی گرفته نشد و نخواهد شد. اما بطور کلی کنار آمدن با خواست و رای مردم یک پیروزی است نه شکست. در موضوع سیاست خارجی نیز جمهوری اسلامی همواره بین واقعگرایی و توهمات آرمانگرایی ایدئولوژیک سرگردان بوده است. اکنون به لطف ترامپ وقت آن است که تصمیمات دردناکی گرفته شود. بلکه کنار آمدن با واقعیت بینالملل نشانه بلوغ و ماندگاری جمهوری اسلامی است و باید جشن گرفته شود.
🌿بابت توهمات و بلندپروازیهای ایدئولوژیک بسیار هزینه دادهایم و به نتیجه نرسیدیم. پس از تجاوز عراق، عاقلانه و شجاعانه جنگیدیم و دشمن را از خاک خود بیرون کردیم و دنیا ما را تحسین کرد. میتوانستیم با تضمین سازمان ملل و عربستان، غرامت بگیریم و پیروز میدان باشیم، اما روزی که به دنبال آرمان "راه قدس از کربلا میگذرد" رفتیم، دنیا مقابل ما ایستاد و مجبورمان کرد جام زهر را بنوشیم. صدها هزار شهید و یک تریلیون دلار خسارت مالی، هزینه ناچیزی بود که میتوانستیم از آن درس بزرگ واقعگرایی و کنار آمدن با طبیعت را بگیریم.
🌿اگر با واقعیت و طبیعت قدرت کنار نیاییم محکوم به نابودی هستیم. امثال داعش و القاعده محکوم به نابودی هستند. حماس و حزبالله و جمهوری اسلامی و حشدالشعبی و یمن نباید همان راه نیستی را در پیش بگیرند. منظور این نیست که تسلیم شویم. راه سومی جز تسلیم و تقابل مستقیم وجود دارد و آن راه این است که از تجربیات خودمان و کشورهای دیگر و انبوه تجربیات تاریخی درس بگیریم. ژاپن، چین، ویتنام، آلمان، قطر، ترکیه و سایر کشورهای جهان در مقابل آمریکا تسلیم نشدهاند اما راه کنار آمدن را آموختهاند.
🌿امروز چین روزانه صدها سرباز آمریکایی را میکشد و هر هفته چندین کارخانه آمریکا را به آتش میکشد! بدون آنکه تیری شلیک کرده باشد، از طریق اقتصاد. وقتی که متخصصان آمریکایی و اروپایی در شرکتهای چینی استخدام میشود مثل آن است که آنها را کشته و وقتی که شرکتها و کارخانههای غربی سرمایههای خود را به چین منتقل میکنند مثل آن است که چین آنها را منفجر کرده بلکه بطور مسالمآمیز به خدمت خود درآورده.
🌿وقتی که صبحانه یک کودک عربستانی و قطری و اماراتی دو برابر صبحانه کودک آمریکایی است و امکانات پزشکی و آموزشی و ورزشی آنها بهتر از آمریکاییهاست، چگونه میگویید آنها برده آمریکا هستند. وقتی که عربستان با موازنه واقعگرایانه هم از چین امتیاز میگیرد و هم از آمریکا و روسیه و ایران، چرا میگویید عربستان گاو شیرده آمریکاست. میگویید این سخن ترامپ است؟از کی سخن ترامپ برای شما حجت است؟ آیا سخنان دیگر ترامپ را هم قبول دارید یا حجاب ایدئولوژیک جلوی چشم شما را گرفته که فقط آنچه که که به نفع آرمانهای خودتان است را میبینید؟
🌿امروز ترامپ فرصتی است برای بیدار شدن و بازگشت از بیراهه توهمات و بلندپروازی های ایدئولوژیک یک اقلیت که خود را نماینده مردم میخوانند.
@bayane_azadi
دکتر اسفندیارخدایی
🌿جمهوری اسلامی به نقطهای رسیده که باید بین آرمانگرایی و واقعگرایی، یکی را انتخاب کند. تصمیمگیری برای جمهوری اسلامی در موضوعات مهم همواره سخت بوده است. هنوز در موضوع ماهواره تصمیم مشخصی نگرفتهایم. تصمیم نهایی در موضوع حجاب در هالهای از ابهام است. در موضوع هدفمندی یارانهها هم همینطور. در سیاست خارجی نیز مشخص نکردهایم که به دنبال سازگاری با واقعیتها هستیم یا آرمانهایی همچون نابودی آمریکا و اسرائیل و شرق و غرب. اگر در پایان جنگ هشتساله با عراق به درستی تصمیم به پایان جنگ گرفتیم، از آن به عنوان شکست تلخ یا جام زهر یاد میکنیم. اما سازگاری با طبیعت شکست نیست، بلکه پیروزی بر توهمات ایدئولوژیک را باید جشن گرفت.
🌿اکنون زمان شکستن نفس و پذیرش اشتباهات گذشته است. رمز ماندگاری آمریکا و تمدن غرب در شکستپذیری و انعطاف است. آمریکا وقتی توانست ویتنام را فتح کند که آرمانگرایی را کنار گذاشت و واقعیت ویتنام را پذیرفت و عقب نشست. امروز ویتنام یکی از مهمترین متحدان آمریکا در شرق آسیاست. آمریکا در افغانستان شکست خورد و آن را پذیرفت و با طالبان مذاکره کرد و رفت و باید زودتر میرفت. رمزماندگاری آمریکا در شکستپذیری و انعطاف است. اما داعش و القاعده هنوز شکست را نپذیرفتهاند و اگر روزگاری بپذیرند و با دنیا کنار بیاید، طبیعت به آنها حق ادامه حیات خواهد داد.
🌿وقتی که جاده میپیچید ما هم باید بپیچیم، وگرنه به دره سقوط میکنیم. قرار نیست دنیا خود را با ما سازگار کند، بلکه ما باید با دنیا کنار بیاییم. خیلی خوب میشود اگر کوهها و درهها را برای جمهوری اسلامی فرش کنند که خاری در پایش فرو نرود. اما واقعیت آن است که دنیا پر از سنگ و خار است و جمهوری اسلامی باید با پوشیدن کفش با دنیا کنار بیاید.
🌿کنار آمدن با موضوع حجاب مسئله دردناکی برای نظام بود، گرچه هیچوقت در این زمینه تصمیم مشخصی گرفته نشد و نخواهد شد. اما بطور کلی کنار آمدن با خواست و رای مردم یک پیروزی است نه شکست. در موضوع سیاست خارجی نیز جمهوری اسلامی همواره بین واقعگرایی و توهمات آرمانگرایی ایدئولوژیک سرگردان بوده است. اکنون به لطف ترامپ وقت آن است که تصمیمات دردناکی گرفته شود. بلکه کنار آمدن با واقعیت بینالملل نشانه بلوغ و ماندگاری جمهوری اسلامی است و باید جشن گرفته شود.
🌿بابت توهمات و بلندپروازیهای ایدئولوژیک بسیار هزینه دادهایم و به نتیجه نرسیدیم. پس از تجاوز عراق، عاقلانه و شجاعانه جنگیدیم و دشمن را از خاک خود بیرون کردیم و دنیا ما را تحسین کرد. میتوانستیم با تضمین سازمان ملل و عربستان، غرامت بگیریم و پیروز میدان باشیم، اما روزی که به دنبال آرمان "راه قدس از کربلا میگذرد" رفتیم، دنیا مقابل ما ایستاد و مجبورمان کرد جام زهر را بنوشیم. صدها هزار شهید و یک تریلیون دلار خسارت مالی، هزینه ناچیزی بود که میتوانستیم از آن درس بزرگ واقعگرایی و کنار آمدن با طبیعت را بگیریم.
🌿اگر با واقعیت و طبیعت قدرت کنار نیاییم محکوم به نابودی هستیم. امثال داعش و القاعده محکوم به نابودی هستند. حماس و حزبالله و جمهوری اسلامی و حشدالشعبی و یمن نباید همان راه نیستی را در پیش بگیرند. منظور این نیست که تسلیم شویم. راه سومی جز تسلیم و تقابل مستقیم وجود دارد و آن راه این است که از تجربیات خودمان و کشورهای دیگر و انبوه تجربیات تاریخی درس بگیریم. ژاپن، چین، ویتنام، آلمان، قطر، ترکیه و سایر کشورهای جهان در مقابل آمریکا تسلیم نشدهاند اما راه کنار آمدن را آموختهاند.
🌿امروز چین روزانه صدها سرباز آمریکایی را میکشد و هر هفته چندین کارخانه آمریکا را به آتش میکشد! بدون آنکه تیری شلیک کرده باشد، از طریق اقتصاد. وقتی که متخصصان آمریکایی و اروپایی در شرکتهای چینی استخدام میشود مثل آن است که آنها را کشته و وقتی که شرکتها و کارخانههای غربی سرمایههای خود را به چین منتقل میکنند مثل آن است که چین آنها را منفجر کرده بلکه بطور مسالمآمیز به خدمت خود درآورده.
🌿وقتی که صبحانه یک کودک عربستانی و قطری و اماراتی دو برابر صبحانه کودک آمریکایی است و امکانات پزشکی و آموزشی و ورزشی آنها بهتر از آمریکاییهاست، چگونه میگویید آنها برده آمریکا هستند. وقتی که عربستان با موازنه واقعگرایانه هم از چین امتیاز میگیرد و هم از آمریکا و روسیه و ایران، چرا میگویید عربستان گاو شیرده آمریکاست. میگویید این سخن ترامپ است؟از کی سخن ترامپ برای شما حجت است؟ آیا سخنان دیگر ترامپ را هم قبول دارید یا حجاب ایدئولوژیک جلوی چشم شما را گرفته که فقط آنچه که که به نفع آرمانهای خودتان است را میبینید؟
🌿امروز ترامپ فرصتی است برای بیدار شدن و بازگشت از بیراهه توهمات و بلندپروازی های ایدئولوژیک یک اقلیت که خود را نماینده مردم میخوانند.
@bayane_azadi
13.04.202514:52
🌎 جلسهی نخست میان دو طرف تعیین کننده است
💠 هیچ عاملی حتا اسرائیل نمیتواند مانع ایران شود اگر...
(پیش بینی و پیشنهاد پیرامون مذاکرات ایران و آمریکا)
✒️ محمود سریعالقلم
الان دستور کار ارتدوکس اسراییل این است که بین ایران و امریکا در دوران ترامپ مذاکرهای صورت نگیرد و اگر هم مذاکرهای انجام شد، شکست بخورد.
توجه به اقتصاد، میتواند فضای سیاسی و روانی میان ایران و امریکا را نه تنها متحول کند، که در حد پارادایمشیفت تغییر دهد.
آیندهی ایران در گرو درآمد است. وقتی پول نباشد، بهداشت، آموزش، امنیت، حملونقل و فرهنگ آسیب جدی خواهد دید. کشور باید فکر کند چگونه درآمد حاصل از صنعت انرژی و نفت خود را احیا کند.
ما باید مسائل سیاست خارجی، امنیت ملی و هستهای را به مسائل اقتصادی گره بزنیم. به همین دلیل است که من ایدهی سرمایهگذاری کنسرسیوم با مشارکت غربی ها، امریکاییها، چین و حتی مالزی را در صنعت انرژی ایران مطرح کردم. ما ممکن است دههها با امریکا دربارهی اختلافات سیاسیمان جدال کنیم و به جایی هم نرسیم اما جهان به سمت یک فضای اقتصادی دارد حرکت میکند. ما باید گرههای سیاسی را به مسائل اقتصادی پیوند بزنیم.
اگر تصمیم به مذاکره باشد، تیم مذاکرهکننده واجد اهمیت نیست. حتا افرادی کاملاً بوروکرات میتوانند روبهروی طرف امریکایی بنشینند؛ به شرط اینکه دستور کار داشته باشند؛ و اگر دستور کار مشخص باشد، نتیجه خواهند گرفت.
آنچه تعیینکننده خواهد بود، جلسهی نخست میان دو طرف است، نه اینکه چه افرادی از طرف ایران در مذاکره باشند. در جلسهی نخست که احتمالاً در حد بوروکراتها باشد، نوعی از افکارسنجی و مشخص کردن دستور کار و روشن شدن اولویتهای طرفین صورت خواهد گرفت که برای ادامهی مسیر مذاکرات تعیینکننده خواهد بود.
به نفع ایران است که حکمرانی خود را از معادلات سیاسیـاستراتژیک به سوی معادلات اقتصادیـفنآورانه ببرد. هم برای رشد و توسعهی ایران مفید است و هم امکان بهرهبرداری ما از امکانات عظیم در دنیا را فراهم میکند.
اگر کشوری بخواهد به مسیر توسعه برود نیاز به شرکای قابل اتکا دارد. ایران میتواند با نرمالیزه کردن سیاستخارجی خود با کشورهای منطقه نیز همکاری تجاری و اقتصادی و فرهنگی و پروژههای مشترک انرژی داشته باشد. بهلحاظ امنیتی نیز ایران هرقدر که خودش را به اقتصاد جهانی قفل کند، امنیتش بیشتر خواهد شد.
من ایدهی سرمایهگذاری کنسرسیوم غربی با مشارکت امریکاییها را در صنعت انرژی ایران مطرح کردم. ما میتوانیم دههها با امریکا دربارهی اختلافات سیاسیمان جدال کنیم و به جایی هم نرسیم اما جهان به سمت یک فضای اقتصادی دارد حرکت میکند. ما باید گرههای سیاسی را به مسائل اقتصادی پیوند بزنیم.
اگر بخواهیم از لحاظ اندیشهی سیاسی به دنیا بنگریم و بگوییم ما خواهان یک جهان مملو از عدالت هستیم، به هیچ جایی نخواهیم رسید. هیچ کشوری نمیتواند منافعش را بر اساس اندیشهی سیاسی محاسبه کند. ما باید مسائل سیاست خارجی، امنیت ملی و هستهای را به مسائل اقتصادی گره بزنیم.
البته این نیز گفته میشود که ترامپ اگر به توافق هستهای با ایران رسید، آنرا در سنای امریکا تصویب میکند و به صورت یک معاهده درمیآورد.
میدانید که برجام چنین وضعیتی نداشت. اوباما برجام را به سنا فرستاد و تنها چهار سناتور از صد سناتور سنا با آن موافق بودند. در حالی که به ۶۷ امضا برای تبدیل آن به معاهده نیاز بود.
من آنقدرها نسبت به مذاکرات و رفعتحریمها بدبین نیستم. امریکاییها حداکثر حرفشان را مطرح کردهاند اما قرار نیست عین آن چه که آنها میگویند در نهایت به کرسی بنشیند. مگر در دور نخست ریاستجمهوری ترامپ، امریکاییها چطور با چینیها به توافق رسیدند؟ آیا همهی خواستههایی که طرح کرده بودند محقق شد؟
چینیها در نهایت پذیرفتند پنجاهمیلیارد دلار محصولات کشاورزی و نفت از امریکا بخرند.
آنچه ترامپ مطرح میکند، برآمده از ذهنیت تجاری و معاملهگرایانهی اوست و نه ذهنیت سنتی وزارت خارجهی امریکا. او مثل تجارت، دست بالا را میگیرد تا در مذاکره تخفیف کمتری بدهد.
عجیب نیست که وقتی امریکا به صورت حداکثری خواستههای خود را طرح کرد، ایران هم به صورت حداکثری پاسخ داد و گفت اصلاً قصدی برای مذاکره ندارد. ایران هم قیمت را بالا برد.
در طنابکشی سیاست، این روندها عجیب نیست. البته ایران باید به این نکته توجه داشته باشد که مذاکرات تکموردی با آمریکا در دوران ترامپ ممکن نیست. ایران با توجه به شرایط دنیا و وضعیت داخلی، باید مذاکراتش با امریکا را در قالب یک بستهی کامل انجام دهد.
من البته بیست سال است این حرف را دربارهی موضوع ایران و امریکا میزنم و میگویم مذاکرات تکموردی با امریکا، دوام ندارد.
متن کامل گفتوگو
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1664661
💠 هیچ عاملی حتا اسرائیل نمیتواند مانع ایران شود اگر...
(پیش بینی و پیشنهاد پیرامون مذاکرات ایران و آمریکا)
✒️ محمود سریعالقلم
الان دستور کار ارتدوکس اسراییل این است که بین ایران و امریکا در دوران ترامپ مذاکرهای صورت نگیرد و اگر هم مذاکرهای انجام شد، شکست بخورد.
توجه به اقتصاد، میتواند فضای سیاسی و روانی میان ایران و امریکا را نه تنها متحول کند، که در حد پارادایمشیفت تغییر دهد.
آیندهی ایران در گرو درآمد است. وقتی پول نباشد، بهداشت، آموزش، امنیت، حملونقل و فرهنگ آسیب جدی خواهد دید. کشور باید فکر کند چگونه درآمد حاصل از صنعت انرژی و نفت خود را احیا کند.
ما باید مسائل سیاست خارجی، امنیت ملی و هستهای را به مسائل اقتصادی گره بزنیم. به همین دلیل است که من ایدهی سرمایهگذاری کنسرسیوم با مشارکت غربی ها، امریکاییها، چین و حتی مالزی را در صنعت انرژی ایران مطرح کردم. ما ممکن است دههها با امریکا دربارهی اختلافات سیاسیمان جدال کنیم و به جایی هم نرسیم اما جهان به سمت یک فضای اقتصادی دارد حرکت میکند. ما باید گرههای سیاسی را به مسائل اقتصادی پیوند بزنیم.
اگر تصمیم به مذاکره باشد، تیم مذاکرهکننده واجد اهمیت نیست. حتا افرادی کاملاً بوروکرات میتوانند روبهروی طرف امریکایی بنشینند؛ به شرط اینکه دستور کار داشته باشند؛ و اگر دستور کار مشخص باشد، نتیجه خواهند گرفت.
آنچه تعیینکننده خواهد بود، جلسهی نخست میان دو طرف است، نه اینکه چه افرادی از طرف ایران در مذاکره باشند. در جلسهی نخست که احتمالاً در حد بوروکراتها باشد، نوعی از افکارسنجی و مشخص کردن دستور کار و روشن شدن اولویتهای طرفین صورت خواهد گرفت که برای ادامهی مسیر مذاکرات تعیینکننده خواهد بود.
به نفع ایران است که حکمرانی خود را از معادلات سیاسیـاستراتژیک به سوی معادلات اقتصادیـفنآورانه ببرد. هم برای رشد و توسعهی ایران مفید است و هم امکان بهرهبرداری ما از امکانات عظیم در دنیا را فراهم میکند.
اگر کشوری بخواهد به مسیر توسعه برود نیاز به شرکای قابل اتکا دارد. ایران میتواند با نرمالیزه کردن سیاستخارجی خود با کشورهای منطقه نیز همکاری تجاری و اقتصادی و فرهنگی و پروژههای مشترک انرژی داشته باشد. بهلحاظ امنیتی نیز ایران هرقدر که خودش را به اقتصاد جهانی قفل کند، امنیتش بیشتر خواهد شد.
من ایدهی سرمایهگذاری کنسرسیوم غربی با مشارکت امریکاییها را در صنعت انرژی ایران مطرح کردم. ما میتوانیم دههها با امریکا دربارهی اختلافات سیاسیمان جدال کنیم و به جایی هم نرسیم اما جهان به سمت یک فضای اقتصادی دارد حرکت میکند. ما باید گرههای سیاسی را به مسائل اقتصادی پیوند بزنیم.
اگر بخواهیم از لحاظ اندیشهی سیاسی به دنیا بنگریم و بگوییم ما خواهان یک جهان مملو از عدالت هستیم، به هیچ جایی نخواهیم رسید. هیچ کشوری نمیتواند منافعش را بر اساس اندیشهی سیاسی محاسبه کند. ما باید مسائل سیاست خارجی، امنیت ملی و هستهای را به مسائل اقتصادی گره بزنیم.
البته این نیز گفته میشود که ترامپ اگر به توافق هستهای با ایران رسید، آنرا در سنای امریکا تصویب میکند و به صورت یک معاهده درمیآورد.
میدانید که برجام چنین وضعیتی نداشت. اوباما برجام را به سنا فرستاد و تنها چهار سناتور از صد سناتور سنا با آن موافق بودند. در حالی که به ۶۷ امضا برای تبدیل آن به معاهده نیاز بود.
من آنقدرها نسبت به مذاکرات و رفعتحریمها بدبین نیستم. امریکاییها حداکثر حرفشان را مطرح کردهاند اما قرار نیست عین آن چه که آنها میگویند در نهایت به کرسی بنشیند. مگر در دور نخست ریاستجمهوری ترامپ، امریکاییها چطور با چینیها به توافق رسیدند؟ آیا همهی خواستههایی که طرح کرده بودند محقق شد؟
چینیها در نهایت پذیرفتند پنجاهمیلیارد دلار محصولات کشاورزی و نفت از امریکا بخرند.
آنچه ترامپ مطرح میکند، برآمده از ذهنیت تجاری و معاملهگرایانهی اوست و نه ذهنیت سنتی وزارت خارجهی امریکا. او مثل تجارت، دست بالا را میگیرد تا در مذاکره تخفیف کمتری بدهد.
عجیب نیست که وقتی امریکا به صورت حداکثری خواستههای خود را طرح کرد، ایران هم به صورت حداکثری پاسخ داد و گفت اصلاً قصدی برای مذاکره ندارد. ایران هم قیمت را بالا برد.
در طنابکشی سیاست، این روندها عجیب نیست. البته ایران باید به این نکته توجه داشته باشد که مذاکرات تکموردی با آمریکا در دوران ترامپ ممکن نیست. ایران با توجه به شرایط دنیا و وضعیت داخلی، باید مذاکراتش با امریکا را در قالب یک بستهی کامل انجام دهد.
من البته بیست سال است این حرف را دربارهی موضوع ایران و امریکا میزنم و میگویم مذاکرات تکموردی با امریکا، دوام ندارد.
متن کامل گفتوگو
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1664661
13.04.202514:49
نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی), [Apr 12, 2025 at 18:07]
چهها که نشد!
عملیات 7 اکتبر حماس، بهانۀ نابودی نوارغزه شد. زمینۀ عقبنشینی حزبالله از جنوب رودخانۀ لیطانی و خلع سلاح آتی آن را فراهم کرد. باعث سقوط حکومت خاندان اسد در سوریه شد. حشدالشعبی را به سمت ادغام در ارتش عراق سوق داد. منابع حیاتی و تسلیحاتی حوثیها را نابود کرد و جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکره با نمایندگان ترامپ در مسقط کشاند.
آن عملیات واقعاً چه جای شادی و پایکوبی از طرف "ارزشیها" داشت؟ آیا نظرشان این است که هیچکدام از این قضایا ربطی به آن عملیات ندارد؟ و یا اینکه همۀ این موارد دروغ است؟ یا اینکه همۀ اینها نوعی پیروزی است؟
حداقل آنها که به صرف تحلیلِ پیامدهای آن عملیات مرا آماج تهمت و توهین و تهدید قرار دادند، یک کلمه پاسخ دهند!
#احمد_زیدآبادی
@bayane_azadi
https://t.me/ahmadzeidabad/4695
چهها که نشد!
عملیات 7 اکتبر حماس، بهانۀ نابودی نوارغزه شد. زمینۀ عقبنشینی حزبالله از جنوب رودخانۀ لیطانی و خلع سلاح آتی آن را فراهم کرد. باعث سقوط حکومت خاندان اسد در سوریه شد. حشدالشعبی را به سمت ادغام در ارتش عراق سوق داد. منابع حیاتی و تسلیحاتی حوثیها را نابود کرد و جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکره با نمایندگان ترامپ در مسقط کشاند.
آن عملیات واقعاً چه جای شادی و پایکوبی از طرف "ارزشیها" داشت؟ آیا نظرشان این است که هیچکدام از این قضایا ربطی به آن عملیات ندارد؟ و یا اینکه همۀ این موارد دروغ است؟ یا اینکه همۀ اینها نوعی پیروزی است؟
حداقل آنها که به صرف تحلیلِ پیامدهای آن عملیات مرا آماج تهمت و توهین و تهدید قرار دادند، یک کلمه پاسخ دهند!
#احمد_زیدآبادی
@bayane_azadi
https://t.me/ahmadzeidabad/4695


02.04.202513:25
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀حیوانات و پرندگان به حمایت ما انسانها احتیاج دارند. توجه داشته باشیم ما انسان ها با توسعه شهرها و آلودگی به تخریب طبیعت دست زده و عرصه حیات را بر حیوانات و پرندگان تنگ کرده ایم. از این نظر است که انسان دِن و بدهی بزرگی از حیوانات بر گردن دارند. با حمایت های خود از حیوانات و پرندگان اندکی از دِین و بدهی خود را به طبیعت ادا کنیم🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🆔 bayand_azadi
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🆔 bayand_azadi
14.04.202516:06
توافق احتمالى ايران و امريكا و
اثرات آن بر سياست و اقتصاد ايران (۱)
✍️ حسين شيخى
چنانكه از اظهارات استيون ويتكاف نماينده ترامب در گفتگوهاى مقدماتى و عباس عراقچى وزير امور خارجه ايران در همه مراحل گفتگوهاى روز شنبه گذشته بر مى آيد ، امريكا بر برنامه هسته اى ايران و ضمانت هاى عينى براى دست نيافتن ايران به تسليحات هسته اى و ايران نير - در عين حال كه مى خواهد مذاكرات صرفآ به مساله هسته اى منحصر و محدود باشد - بر برداشته شدن تحريم هاى اقتصادى متمركز بوده اند ؛ و اين در شرايطى است كه برداشته شدن تحريم هاى اقتصادى به هر اندازه مورد توافق و وجوهى كه از اين راه براى ايران همچون معادل ضمانت هاى عينى براى دست نيافتن ايران به سلاح هسته اى آزاد خواهند شد ، خواه ناخواه و حتمآ در مراحل بعدى مذاكرات با لزوم تعديل در سياست هاى منطقه اى ايران ربط پيدا مى كند .
در واقع يكى از انتقادات اصلى ترامپ از دولت بايدن طى مبارزات انتخاباتى و تا همين حالا در باره ايران ، به تامين مالى حماس و حزب الله و ديگر گروه هاى محور مقاومت توسط ايران از محل آزاد سازى همين وجوه از سوى دولت بايدن بوده است و روشن است كه براى ترامپ كه اكنون خود رييس جمهور امريكاست ، هرگز امكان تامين مالى اين گروه ها از راه آزاد سازى وجوه ايران قابل پذيرش نيست ؛ از اين رو در حاليكه ترامپ بر مهار نظامى و ديپلماتيك اين گروه ها در يك مشاركت تنگانگ با اسراييل ، به شدت و بطور گسترده متمركز است ، على الاصول نمى تواند به برنامه تامين مالى آنها از راه آزادسازى وجوه ايران بى توجه باشد و با آن كنار بيايد .
در نتيجه در برداشتن تحريم ها و آزادسازى وجوه ايران ، هم در اندازه و هم در مصارف اين وجوه ، نهايت سخت گيرى را خواهد داشت ، بطوريكه به اين اطمينان برسد كه هيچ بخشى از اين وجوه به تامين مالى اين گروه ها - از نظر امريكا تروريسم - منحرف نمى شود ؛ اما نظارت و كنترل بر مصارف اين وجوه كار آسانى نيست ، در حقيقت اين كار تنها در قالب يك برنامه اقتصادى مشترك با امريكا ممكن است و اتفاقآ اكنون كه مذاكرات ايران و امريكا در جريان است ، فرصت خوبى براى اين تغييرات بنيادين و البته ناگزير است .
آقاى دكتر محمود سريع القلم در باره تشكيل يك 'كنسرسيوم' براى چنين مشاركت هايى به درستى مى گويند " من ایدهی سرمایهگذاری کنسرسیوم غربی با مشارکت امریکاییها را در صنعت انرژی ایران مطرح کردم. ما میتوانیم دههها با امریکا دربارهی اختلافات سیاسیمان جدال کنیم و به جایی هم نرسیم اما جهان به سمت یک فضای اقتصادی دارد حرکت میکند. ما باید گرههای سیاسی را به مسائل اقتصادی پیوند بزنیم ."
با اين حال اگر بخواهيم به اين ايده در قالب اين يادداشت نگاه كنيم ، مساله از صرف مشاركت امريكايى ها ( و ديگر مشاركت كنندگان ، از نظر سريع القلم حتى چين و مالزى) در صنعت انرژى هم فراتر مى رود و كل اقتصاد ايران را در بر مى گيرد تا اهداف امنيتى خود در منع تامين مالى گروه هاى موسوم به محور مقاومت را پوشش دهد .
بنابراين برداشتن تحريم ها از اين نظر كه با سياست هاى منطقه اى كنونى ايران ربطى وثيق پيدا مى كند ، به خودى خود امرى بغايت بيچيده است ؛ لزوم حل و فصل فورى مساله هسته اى ايران از نظر امريكا و متحدان آن ، اساسآ به هماهنگى و هم پوشانى زمانى تدارك ضمانت هاى عينى براى دست نيافتن ايران به سلاح هسته اى از يك سو و برداشتن تحريم ها ، چه از نظر آمادگى براى پارادايم شيفت هاى بزرگ و چه از نظر تداركات زيرساختى چنين پارايم شيفتى از سوى ديگر مجال چندانى نمى دهد و از اين رو هر گونه انتظار براى هم عنان كردن اين دو را بيهوده مى كند .
@bayane_azadi
اثرات آن بر سياست و اقتصاد ايران (۱)
✍️ حسين شيخى
چنانكه از اظهارات استيون ويتكاف نماينده ترامب در گفتگوهاى مقدماتى و عباس عراقچى وزير امور خارجه ايران در همه مراحل گفتگوهاى روز شنبه گذشته بر مى آيد ، امريكا بر برنامه هسته اى ايران و ضمانت هاى عينى براى دست نيافتن ايران به تسليحات هسته اى و ايران نير - در عين حال كه مى خواهد مذاكرات صرفآ به مساله هسته اى منحصر و محدود باشد - بر برداشته شدن تحريم هاى اقتصادى متمركز بوده اند ؛ و اين در شرايطى است كه برداشته شدن تحريم هاى اقتصادى به هر اندازه مورد توافق و وجوهى كه از اين راه براى ايران همچون معادل ضمانت هاى عينى براى دست نيافتن ايران به سلاح هسته اى آزاد خواهند شد ، خواه ناخواه و حتمآ در مراحل بعدى مذاكرات با لزوم تعديل در سياست هاى منطقه اى ايران ربط پيدا مى كند .
در واقع يكى از انتقادات اصلى ترامپ از دولت بايدن طى مبارزات انتخاباتى و تا همين حالا در باره ايران ، به تامين مالى حماس و حزب الله و ديگر گروه هاى محور مقاومت توسط ايران از محل آزاد سازى همين وجوه از سوى دولت بايدن بوده است و روشن است كه براى ترامپ كه اكنون خود رييس جمهور امريكاست ، هرگز امكان تامين مالى اين گروه ها از راه آزاد سازى وجوه ايران قابل پذيرش نيست ؛ از اين رو در حاليكه ترامپ بر مهار نظامى و ديپلماتيك اين گروه ها در يك مشاركت تنگانگ با اسراييل ، به شدت و بطور گسترده متمركز است ، على الاصول نمى تواند به برنامه تامين مالى آنها از راه آزادسازى وجوه ايران بى توجه باشد و با آن كنار بيايد .
در نتيجه در برداشتن تحريم ها و آزادسازى وجوه ايران ، هم در اندازه و هم در مصارف اين وجوه ، نهايت سخت گيرى را خواهد داشت ، بطوريكه به اين اطمينان برسد كه هيچ بخشى از اين وجوه به تامين مالى اين گروه ها - از نظر امريكا تروريسم - منحرف نمى شود ؛ اما نظارت و كنترل بر مصارف اين وجوه كار آسانى نيست ، در حقيقت اين كار تنها در قالب يك برنامه اقتصادى مشترك با امريكا ممكن است و اتفاقآ اكنون كه مذاكرات ايران و امريكا در جريان است ، فرصت خوبى براى اين تغييرات بنيادين و البته ناگزير است .
آقاى دكتر محمود سريع القلم در باره تشكيل يك 'كنسرسيوم' براى چنين مشاركت هايى به درستى مى گويند " من ایدهی سرمایهگذاری کنسرسیوم غربی با مشارکت امریکاییها را در صنعت انرژی ایران مطرح کردم. ما میتوانیم دههها با امریکا دربارهی اختلافات سیاسیمان جدال کنیم و به جایی هم نرسیم اما جهان به سمت یک فضای اقتصادی دارد حرکت میکند. ما باید گرههای سیاسی را به مسائل اقتصادی پیوند بزنیم ."
با اين حال اگر بخواهيم به اين ايده در قالب اين يادداشت نگاه كنيم ، مساله از صرف مشاركت امريكايى ها ( و ديگر مشاركت كنندگان ، از نظر سريع القلم حتى چين و مالزى) در صنعت انرژى هم فراتر مى رود و كل اقتصاد ايران را در بر مى گيرد تا اهداف امنيتى خود در منع تامين مالى گروه هاى موسوم به محور مقاومت را پوشش دهد .
بنابراين برداشتن تحريم ها از اين نظر كه با سياست هاى منطقه اى كنونى ايران ربطى وثيق پيدا مى كند ، به خودى خود امرى بغايت بيچيده است ؛ لزوم حل و فصل فورى مساله هسته اى ايران از نظر امريكا و متحدان آن ، اساسآ به هماهنگى و هم پوشانى زمانى تدارك ضمانت هاى عينى براى دست نيافتن ايران به سلاح هسته اى از يك سو و برداشتن تحريم ها ، چه از نظر آمادگى براى پارادايم شيفت هاى بزرگ و چه از نظر تداركات زيرساختى چنين پارايم شيفتى از سوى ديگر مجال چندانى نمى دهد و از اين رو هر گونه انتظار براى هم عنان كردن اين دو را بيهوده مى كند .
@bayane_azadi
16.04.202520:30
پایان نشنیدن
✍️ احمد فعال
🔶 قصد داشتم درباره یادداشت آقای دکتر اسفندیار خدایی در باب آرمانگرایی و واقعگرایی متن کوتاهی بنویسم، لیکن بعضی از رسانههای فارسی زبان در خارج از کشور، از زمانی که احتمال عادیسازی روابط ایران و آمریکا به مشامشان رسیده است، بنا به مأموریتی که بر عهده دارند، با پخش، و چه عرض کنم بمباران اخبار منفی و برجسته کردن قسمهای منفی اخباری که از هر دو طرف مذاکره کننده به طور طبیعی ماهیت دوگانهای دارد، چنان به سنگاندازی مشغول شدهاند، که اگر کسی نداند فکر میکند، به همین نزدیکی یک جنگ و بیچارگی بزرگی گریبانگیر دولت و ملت ایران میشود. به طوری در جایی شنیدم، وقتی یک ایرانی قصد داشت از انگلیس به ایران سفر کند، تحت تأثیر همین رسانهها، از هر طرف به او زنگ میزدند، مگر دیوانهای که توی این شرایط به ایران میروی.
🔹روشن است که هم ترامپ و تیم ایشان، و هم طرف ایرانی ضمن مثبت ارزیابی کردن مذاکرات، دندان برای یکدیگر تیز میکنند. این طبیعت مذاکرات بر اصول موازنه قدرت است. این رسانهها وقتی اخبار عادی شدن روابط ایران و آمریکا و حتی احتمال سرمایهگذاری آمریکا در ایران به گوششان رسید، به دلیل اینکه تمام رویاهای آنها ممکن است پنبه شود، چنان برآشفته و عصبانی شدهاند، که با پخش قسم منفی اخبار مذاکرات و حواشی آن، کوشش دارند تا مخاطبان خود را فریب، و تا آنجایی هم که از دستشان بربیاید با ترساندن و تحریک هر دو طرف، از امکان نزدیک شدن ایران و آمریکا پرهیز شود. به طرف آمریکایی وانمود میکنند، مذاکره با جمهوری اسلامی بیفایده است، و طرف ایرانی را با مکرر القاء این مسئله که از روی ترس تن مذاکره داده است، تحریک میکنند.
🔹شگفتی و یا طنز ماجرا اینجاست، که پیش از انتخابات آمریکا، این رسانهها با کمک نیروهای سیاسی اپوزسیون که چشم به انتظار تحریم و یا حمله نظامی به ایران دوخته بودند، در مدح و ثنای ترامپ به عنوان یک منجی آخرالزمانی – و به تعبیر یکی از مجریان که ترامپ را "رئیس جمهوری محبوب دلها مینامید" - چنان تبلیغ میکردند، که بعضی از تحلیلگران حتی تمام شدن کار جمهوری اسلامی را تا پایان خرداد ماه امسال خیلی دیر میدانستند. اکنون حقیقتاً نمیدانیم آینده این مذاکرات به کجا میرسد. اما مسئله دو نوع رویکرد و دو نوع تبلیغات است. یک رویکرد که عموماً برنامهای و وسوسهای برای کسب قدرت و دولت در سر ندارد، و تنها به مسائل میهنی فکر میکند، هر نوع عادیسازی میان ایران و آمریکا و رفع تحریمها و تهدیدها را به نفع ایران و مردم ایران میداند، چون عادیسازی رابطه ایران و آمریکا، میانتهی کردن ایدئولوژی آمریکاستیزی است، و ناگزیز نظام راهی جز تغییرات ساختاری معطوف به حل مسائل داخل کشور ندارد، و این به نفع طبقه متوسط و به نفع هرنوع تغییر و تحولات آینده ایران است. این رویکرد به حکمرانان میگوید، اگرچه مذاکره کردن از روی ترس و ضعف است، و راهحلی جز تسلیم شدن ندارد، لیکن وقتی بقاء حکمرانی با مصالح مردم گره میخورد، ترس و تسلیم علامت خردمندی است. رویکرد دوم، با توجه به اینکه تصرف قدرت و دولت را در سر میپروراند، به فاکتور وضعیت معیشت مردم در تحریم و تهدید، و احیانا نابودی کشور بر اثر حمله نظامی، فکرنمیکند. از این رو تمام تبلیغات خود را معطوف به جلوگیری از عادیسازی رابطه ایران و آمریکا میکند.
🔹🔸این حقیقت را درک میکنیم که هر رژیمی بنا به مقتضیات و مصالح خودش عمل میکند، و فاصله از این گوش به آن گوش "در" کردنِ سخنانی از این دست، به فاصله چند ثانیه بیش نیست. به خصوص برای کسانی که به تأملات و دوراندیشی عادت نکردهاند، و تصمیمات را آناناً موکول به لحظات پایانی کردهاند. امروز بعد از 45 سال زمان از این گوش به آن گوش در کردن و نشنیدن به پایان رسیده است. از این نظر، موقعیت سنجی نیروهای اجتماعی و رویکردها، به بخشی از مقتضیات و مصالح رژیم تبدیل شده است، اگر سخن خیرخواهان کشور را گوش ندهند، بدخواهان تصمیم خودشان را گرفتهاند. اکنون با توجه و تمرکز روی این دو رویکرد و نوع تبلیغات آنها، مسئولیت متوجه حکمرانان جمهوری اسلانی است تا خرد و بیخردی خود را در انتخاب و نزدیک شدن به یکی از این دو رویکرد به محک بگذارند. 27 فروردین 1404
https://t.me/bayane_azadi
✍️ احمد فعال
🔶 قصد داشتم درباره یادداشت آقای دکتر اسفندیار خدایی در باب آرمانگرایی و واقعگرایی متن کوتاهی بنویسم، لیکن بعضی از رسانههای فارسی زبان در خارج از کشور، از زمانی که احتمال عادیسازی روابط ایران و آمریکا به مشامشان رسیده است، بنا به مأموریتی که بر عهده دارند، با پخش، و چه عرض کنم بمباران اخبار منفی و برجسته کردن قسمهای منفی اخباری که از هر دو طرف مذاکره کننده به طور طبیعی ماهیت دوگانهای دارد، چنان به سنگاندازی مشغول شدهاند، که اگر کسی نداند فکر میکند، به همین نزدیکی یک جنگ و بیچارگی بزرگی گریبانگیر دولت و ملت ایران میشود. به طوری در جایی شنیدم، وقتی یک ایرانی قصد داشت از انگلیس به ایران سفر کند، تحت تأثیر همین رسانهها، از هر طرف به او زنگ میزدند، مگر دیوانهای که توی این شرایط به ایران میروی.
🔹روشن است که هم ترامپ و تیم ایشان، و هم طرف ایرانی ضمن مثبت ارزیابی کردن مذاکرات، دندان برای یکدیگر تیز میکنند. این طبیعت مذاکرات بر اصول موازنه قدرت است. این رسانهها وقتی اخبار عادی شدن روابط ایران و آمریکا و حتی احتمال سرمایهگذاری آمریکا در ایران به گوششان رسید، به دلیل اینکه تمام رویاهای آنها ممکن است پنبه شود، چنان برآشفته و عصبانی شدهاند، که با پخش قسم منفی اخبار مذاکرات و حواشی آن، کوشش دارند تا مخاطبان خود را فریب، و تا آنجایی هم که از دستشان بربیاید با ترساندن و تحریک هر دو طرف، از امکان نزدیک شدن ایران و آمریکا پرهیز شود. به طرف آمریکایی وانمود میکنند، مذاکره با جمهوری اسلامی بیفایده است، و طرف ایرانی را با مکرر القاء این مسئله که از روی ترس تن مذاکره داده است، تحریک میکنند.
🔹شگفتی و یا طنز ماجرا اینجاست، که پیش از انتخابات آمریکا، این رسانهها با کمک نیروهای سیاسی اپوزسیون که چشم به انتظار تحریم و یا حمله نظامی به ایران دوخته بودند، در مدح و ثنای ترامپ به عنوان یک منجی آخرالزمانی – و به تعبیر یکی از مجریان که ترامپ را "رئیس جمهوری محبوب دلها مینامید" - چنان تبلیغ میکردند، که بعضی از تحلیلگران حتی تمام شدن کار جمهوری اسلامی را تا پایان خرداد ماه امسال خیلی دیر میدانستند. اکنون حقیقتاً نمیدانیم آینده این مذاکرات به کجا میرسد. اما مسئله دو نوع رویکرد و دو نوع تبلیغات است. یک رویکرد که عموماً برنامهای و وسوسهای برای کسب قدرت و دولت در سر ندارد، و تنها به مسائل میهنی فکر میکند، هر نوع عادیسازی میان ایران و آمریکا و رفع تحریمها و تهدیدها را به نفع ایران و مردم ایران میداند، چون عادیسازی رابطه ایران و آمریکا، میانتهی کردن ایدئولوژی آمریکاستیزی است، و ناگزیز نظام راهی جز تغییرات ساختاری معطوف به حل مسائل داخل کشور ندارد، و این به نفع طبقه متوسط و به نفع هرنوع تغییر و تحولات آینده ایران است. این رویکرد به حکمرانان میگوید، اگرچه مذاکره کردن از روی ترس و ضعف است، و راهحلی جز تسلیم شدن ندارد، لیکن وقتی بقاء حکمرانی با مصالح مردم گره میخورد، ترس و تسلیم علامت خردمندی است. رویکرد دوم، با توجه به اینکه تصرف قدرت و دولت را در سر میپروراند، به فاکتور وضعیت معیشت مردم در تحریم و تهدید، و احیانا نابودی کشور بر اثر حمله نظامی، فکرنمیکند. از این رو تمام تبلیغات خود را معطوف به جلوگیری از عادیسازی رابطه ایران و آمریکا میکند.
🔹🔸این حقیقت را درک میکنیم که هر رژیمی بنا به مقتضیات و مصالح خودش عمل میکند، و فاصله از این گوش به آن گوش "در" کردنِ سخنانی از این دست، به فاصله چند ثانیه بیش نیست. به خصوص برای کسانی که به تأملات و دوراندیشی عادت نکردهاند، و تصمیمات را آناناً موکول به لحظات پایانی کردهاند. امروز بعد از 45 سال زمان از این گوش به آن گوش در کردن و نشنیدن به پایان رسیده است. از این نظر، موقعیت سنجی نیروهای اجتماعی و رویکردها، به بخشی از مقتضیات و مصالح رژیم تبدیل شده است، اگر سخن خیرخواهان کشور را گوش ندهند، بدخواهان تصمیم خودشان را گرفتهاند. اکنون با توجه و تمرکز روی این دو رویکرد و نوع تبلیغات آنها، مسئولیت متوجه حکمرانان جمهوری اسلانی است تا خرد و بیخردی خود را در انتخاب و نزدیک شدن به یکی از این دو رویکرد به محک بگذارند. 27 فروردین 1404
https://t.me/bayane_azadi
14.04.202516:06
توافق احتمالى ايران و امريكا و
اثرات آن بر سياست و اقتصاد ايران (۲)
✍️ حسين شيخى
از اين رو اقبال به مشاركت هاى اقتصادى بين المللى در قالب كنسرسيومى از شركاى مورد اعتماد و كارآمد ، از نظر انطباق با واقعيات سياست و امنيت بين المللى براى ضمانت هاى اقتصادى در قبال هر گونه امتياز دهى در موضوع برنامه هسته اى براى ايران ، مى تواند گزينه قابل قبولى باشد .
در عين حال كه ايران خود نيز ، اكنون و بعد از اين همه تجربه در باره انواع بحران هاى اقتصادى اجتماعى و زيست محيطى ، به ترجيح معادلات اقتصادی تكنولوژيك بر معادلات صرفآ سياسى استراتژيك ، با توجه به تغيير مبانى قدرت سياسى در جامعه هاى جديد ، نياز عاجل دارد و اساسآ به نظر مى رسد كه اين به نفع ایران هم هست که در يك پارادايم شيف بنيادين ، ازين پس به جاى معادلات سياسى استراتژيك ، حكمرانى خود را بر معادلات اقتصادی تكنولوژيك استوار كند و از اين راه و نيز از راه عادى سازى مناسبات سياست خارجى و همکاری هاى تجاری و اقتصادى در قالب پروژههای مشترک و همكارى هاى بين المللى و بهرهبرداری از امکانات فراوان بين المللى در قالب مشاركت با شركاى بين المللى - از نظر اقتصادى تكنولوژيك - مطمئن و كارآمد ، احياى درآمدهاى ناشى از نفت و گاز خود از اين راه و بنابراين رشد و توسعهی كشور را ممكن کند و از اين راه بر بحران هايى كه از هر سو و در همه زمينه ها ايران را در بر گرفته اند فائق آيد .
٢٥ فروردين ٤٠٤
@bayane_azadi
اثرات آن بر سياست و اقتصاد ايران (۲)
✍️ حسين شيخى
از اين رو اقبال به مشاركت هاى اقتصادى بين المللى در قالب كنسرسيومى از شركاى مورد اعتماد و كارآمد ، از نظر انطباق با واقعيات سياست و امنيت بين المللى براى ضمانت هاى اقتصادى در قبال هر گونه امتياز دهى در موضوع برنامه هسته اى براى ايران ، مى تواند گزينه قابل قبولى باشد .
در عين حال كه ايران خود نيز ، اكنون و بعد از اين همه تجربه در باره انواع بحران هاى اقتصادى اجتماعى و زيست محيطى ، به ترجيح معادلات اقتصادی تكنولوژيك بر معادلات صرفآ سياسى استراتژيك ، با توجه به تغيير مبانى قدرت سياسى در جامعه هاى جديد ، نياز عاجل دارد و اساسآ به نظر مى رسد كه اين به نفع ایران هم هست که در يك پارادايم شيف بنيادين ، ازين پس به جاى معادلات سياسى استراتژيك ، حكمرانى خود را بر معادلات اقتصادی تكنولوژيك استوار كند و از اين راه و نيز از راه عادى سازى مناسبات سياست خارجى و همکاری هاى تجاری و اقتصادى در قالب پروژههای مشترک و همكارى هاى بين المللى و بهرهبرداری از امکانات فراوان بين المللى در قالب مشاركت با شركاى بين المللى - از نظر اقتصادى تكنولوژيك - مطمئن و كارآمد ، احياى درآمدهاى ناشى از نفت و گاز خود از اين راه و بنابراين رشد و توسعهی كشور را ممكن کند و از اين راه بر بحران هايى كه از هر سو و در همه زمينه ها ايران را در بر گرفته اند فائق آيد .
٢٥ فروردين ٤٠٤
@bayane_azadi
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.