
Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

مانی بشرزاد
مجری برنامه کتاب فردا (میزبان برنده نوبل اقتصاد ۲۰۱۰)فردای اقتصاد
نوشتههای خودم و کتابها و مقالات جذاب رو به اشتراک میزارم📚
ارتباط با من:
@ManiBashar
نوشتههای خودم و کتابها و مقالات جذاب رو به اشتراک میزارم📚
ارتباط با من:
@ManiBashar
Рейтинг TGlist
0
0
ТипПублічний
Верифікація
Не верифікованийДовіреність
Не надійнийРозташування
МоваІнша
Дата створення каналуСерп 10, 2023
Додано до TGlist
Бер 28, 2025Рекорди
24.04.202523:59
1.2KПідписників22.04.202523:59
200Індекс цитування03.04.202517:29
1.9KОхоплення 1 допису17.04.202514:42
728Охоп рекл. допису18.04.202520:41
15.51%ER04.03.202517:30
213.02%ERRРозвиток
Підписників
Індекс цитування
Охоплення 1 допису
Охоп рекл. допису
ER
ERR
Переслав з:
موسی غنینژاد

17.04.202501:01
مقالهای عمیق و تامل برانگیز از دوست عزیز مانی بشرزاد، پژوهشگر جوان و فرهیخته
بخشی از مقاله
لیبرالیسم و جستوجوی خوشبختی
ریشهی فاشیسم، کمونیسم و تمام ایدئولوژیهای تمامیتخواه در این باور سادهلوحانه نهفته است که تنها یک راه درست برای زندگی وجود دارد و روشنفکران میتوانند آن را با قطعیتی همچون علوم طبیعی تعیین کنند. در مقابل، لیبرالیسم هیچ سبک زندگی واحدی را تجویز نمیکند و قدرتش نیز در همین است.
لیبرالیسم به افراد با باورها، اهداف و آرزوهای گوناگون اجازه میدهد در کنار یکدیگر زندگی کنند. این اصل در اعلامیهی استقلال ایالات متحده تجلی یافته است، جایی که از «جستوجوی خوشبختی» سخن میگوید — جستوجویی که باید بر عهدهی خود افراد باشد، نه چیزی که دولت آن را تعیین کند. این باور، هستهی اصلی لیبرالیسم است.
بخشی از مقاله
لیبرالیسم و جستوجوی خوشبختی
ریشهی فاشیسم، کمونیسم و تمام ایدئولوژیهای تمامیتخواه در این باور سادهلوحانه نهفته است که تنها یک راه درست برای زندگی وجود دارد و روشنفکران میتوانند آن را با قطعیتی همچون علوم طبیعی تعیین کنند. در مقابل، لیبرالیسم هیچ سبک زندگی واحدی را تجویز نمیکند و قدرتش نیز در همین است.
لیبرالیسم به افراد با باورها، اهداف و آرزوهای گوناگون اجازه میدهد در کنار یکدیگر زندگی کنند. این اصل در اعلامیهی استقلال ایالات متحده تجلی یافته است، جایی که از «جستوجوی خوشبختی» سخن میگوید — جستوجویی که باید بر عهدهی خود افراد باشد، نه چیزی که دولت آن را تعیین کند. این باور، هستهی اصلی لیبرالیسم است.
22.04.202514:26
روانشناسی ناسیونالیسم اقتصادی
✍️مانی بشرزاد
📝منشتر شده در Adam Smith Institute
فرانک نایت روزی نوشت: «طرفداران تجارت آزاد در مناظرهها پیروز میشوند، اما حمایتگرایان در انتخابات.» این جمله که در مارس ۱۹۵۱ در The American Economic Review منتشر شد، همچنان به طرز دردناکی درست است. با وجود دستاوردهای مشهود تجارت در دهههای اخیر — از تقسیم بینالمللی کار گرفته تا گسترش اندازه بازار (به تعبیر آدام اسمیت) — جاذبه حمایتگرایی همچنان پابرجاست. این تداوم، نکتهای عمیقتر را درباره اقتصاد سیاسی تجارت آشکار میکند: فراتر از منطق اقتصادی، یک نیروی روانشناختی قدرتمند نهفته است؛ چیزی که کنت راینرت در کتاب جاذبه ناسیونالیسم اقتصادی «ذهنیت حاصلجمع صفر» مینامد.
ذهنیت حاصلجمع صفر چیست؟
در بازیهای حاصلجمع مثبت، همه طرفها میتوانند سود ببرند. در مقابل، بازی حاصلجمع صفر بر این فرض استوار است که منابع و پاداشها ثابتاند و بنابراین، سود یک طرف مستلزم زیان طرف دیگر است. اینگونه بازیها در تاریخ بشر کم نبودهاند—از غارتهای قبیلهای گرفته تا فتوحات امپراتوری. اما مشکل زمانی آغاز میشود که تعاملات حاصلجمع مثبت بهاشتباه حاصلجمع صفر تلقی شوند. متأسفانه، ناسیونالیسم اقتصادی دقیقاً چنین خطایی را مرتکب میشود.
یکی از نخستین درسهای اقتصاد این است که مبادله داوطلبانه به نفع هر دو طرف است. آدام اسمیت در ثروت ملل با تأکید بر «گرایش طبیعی انسان به معامله، مبادله و دادوستد» بر همین نکته تأکید دارد. اگر مبادله هم طبیعی است و هم سودمند، پس چرا ناسیونالیسم اقتصادی هنوز چنین مقبولیت سیاسی بالایی دارد؟ پاسخ را باید در چیزی یافت که میتوان آن را نگرش ارگانیسمی نامید.
دیدگاه ارگانیسمی در برابر دیدگاه فردگرایانه
وقتی از تجارت بین افراد صحبت میکنیم، نیاز چندانی به آدام اسمیت یا میلتون فریدمن نیست تا سود آن را توضیح دهیم—این موضوع کاملاً بدیهی است. اما وقتی صحبت به تجارت بین «ملتها» کشیده میشود، اوضاع مبهمتر میشود. علت این امر، گسترش دیدگاه ارگانیسمی نسبت به تجارت بینالمللی است: تمایل به درک پدیدههایی چون «دولت»، «جامعه» یا «ملت» بهمثابه موجوداتی واحد و تصمیمگیرنده.
این نوع نگاه، گمراه کننده است. همانطور که دونالد بودرو و رندال هولکومب مینویسند: «تنها افراد هستند که ترجیحات دارند، تنها افراد سود یا زیان را تجربه میکنند. تنها افراد کنش میکنند و در نتیجه، تنها افراد تصمیم میگیرند.» مشکل نگاه ارگانیسمی در این است که فردگرایی روششناختی را نادیده میگیرد—این دیدگاه که تمام پدیدههای اقتصادی و اجتماعی، ناشی از کنشهای فردیاند. وقتی این اصل کنار گذاشته شود، در دام جمعگرایی میافتیم؛ جایی که مبادله نه بر اساس سود فردی، بلکه بر اساس شاخصهایی چون تراز تجاری قضاوت میشود.
در این ذهنیت، مازاد تجاری یعنی «برد»، و کسری یعنی «باخت». اما این کشورها نیستند که با هم تجارت میکنند—این افرادند که دادوستد میکنند. و همانطور که در هر مبادله داوطلبانه بین افراد، هر دو طرف میتوانند سود ببرند. با این حال، سیاستمداران و بخش زیادی از مردم، تجارت را مانند مسابقه فوتبال مینگرند: یکی باید ببرد و دیگری ببازد. و تابلوی امتیاز؟ عددی گمراهکننده به نام تراز تجاری.
تا زمانی که به تجارت با عینک حاصلجمع صفر نگاه شود، وسوسه حمایتگرایی قدرتمند باقی خواهد ماند. و وقتی چنین شود، همانطور که هنری جورج هشدار داد، ما در زمان صلح همان بلایی را بر سر خود میآوریم که دشمنانمان در زمان جنگ آرزویش را دارند.
✍️مانی بشرزاد
📝منشتر شده در Adam Smith Institute
فرانک نایت روزی نوشت: «طرفداران تجارت آزاد در مناظرهها پیروز میشوند، اما حمایتگرایان در انتخابات.» این جمله که در مارس ۱۹۵۱ در The American Economic Review منتشر شد، همچنان به طرز دردناکی درست است. با وجود دستاوردهای مشهود تجارت در دهههای اخیر — از تقسیم بینالمللی کار گرفته تا گسترش اندازه بازار (به تعبیر آدام اسمیت) — جاذبه حمایتگرایی همچنان پابرجاست. این تداوم، نکتهای عمیقتر را درباره اقتصاد سیاسی تجارت آشکار میکند: فراتر از منطق اقتصادی، یک نیروی روانشناختی قدرتمند نهفته است؛ چیزی که کنت راینرت در کتاب جاذبه ناسیونالیسم اقتصادی «ذهنیت حاصلجمع صفر» مینامد.
ذهنیت حاصلجمع صفر چیست؟
در بازیهای حاصلجمع مثبت، همه طرفها میتوانند سود ببرند. در مقابل، بازی حاصلجمع صفر بر این فرض استوار است که منابع و پاداشها ثابتاند و بنابراین، سود یک طرف مستلزم زیان طرف دیگر است. اینگونه بازیها در تاریخ بشر کم نبودهاند—از غارتهای قبیلهای گرفته تا فتوحات امپراتوری. اما مشکل زمانی آغاز میشود که تعاملات حاصلجمع مثبت بهاشتباه حاصلجمع صفر تلقی شوند. متأسفانه، ناسیونالیسم اقتصادی دقیقاً چنین خطایی را مرتکب میشود.
یکی از نخستین درسهای اقتصاد این است که مبادله داوطلبانه به نفع هر دو طرف است. آدام اسمیت در ثروت ملل با تأکید بر «گرایش طبیعی انسان به معامله، مبادله و دادوستد» بر همین نکته تأکید دارد. اگر مبادله هم طبیعی است و هم سودمند، پس چرا ناسیونالیسم اقتصادی هنوز چنین مقبولیت سیاسی بالایی دارد؟ پاسخ را باید در چیزی یافت که میتوان آن را نگرش ارگانیسمی نامید.
دیدگاه ارگانیسمی در برابر دیدگاه فردگرایانه
وقتی از تجارت بین افراد صحبت میکنیم، نیاز چندانی به آدام اسمیت یا میلتون فریدمن نیست تا سود آن را توضیح دهیم—این موضوع کاملاً بدیهی است. اما وقتی صحبت به تجارت بین «ملتها» کشیده میشود، اوضاع مبهمتر میشود. علت این امر، گسترش دیدگاه ارگانیسمی نسبت به تجارت بینالمللی است: تمایل به درک پدیدههایی چون «دولت»، «جامعه» یا «ملت» بهمثابه موجوداتی واحد و تصمیمگیرنده.
این نوع نگاه، گمراه کننده است. همانطور که دونالد بودرو و رندال هولکومب مینویسند: «تنها افراد هستند که ترجیحات دارند، تنها افراد سود یا زیان را تجربه میکنند. تنها افراد کنش میکنند و در نتیجه، تنها افراد تصمیم میگیرند.» مشکل نگاه ارگانیسمی در این است که فردگرایی روششناختی را نادیده میگیرد—این دیدگاه که تمام پدیدههای اقتصادی و اجتماعی، ناشی از کنشهای فردیاند. وقتی این اصل کنار گذاشته شود، در دام جمعگرایی میافتیم؛ جایی که مبادله نه بر اساس سود فردی، بلکه بر اساس شاخصهایی چون تراز تجاری قضاوت میشود.
در این ذهنیت، مازاد تجاری یعنی «برد»، و کسری یعنی «باخت». اما این کشورها نیستند که با هم تجارت میکنند—این افرادند که دادوستد میکنند. و همانطور که در هر مبادله داوطلبانه بین افراد، هر دو طرف میتوانند سود ببرند. با این حال، سیاستمداران و بخش زیادی از مردم، تجارت را مانند مسابقه فوتبال مینگرند: یکی باید ببرد و دیگری ببازد. و تابلوی امتیاز؟ عددی گمراهکننده به نام تراز تجاری.
تا زمانی که به تجارت با عینک حاصلجمع صفر نگاه شود، وسوسه حمایتگرایی قدرتمند باقی خواهد ماند. و وقتی چنین شود، همانطور که هنری جورج هشدار داد، ما در زمان صلح همان بلایی را بر سر خود میآوریم که دشمنانمان در زمان جنگ آرزویش را دارند.
09.04.202514:10
آشنایی با کتاب «اقتصاد، قانون و سیاست» درباره مهمترین ایدههای جیمز بوکانان، نوشته دونالد بودرو و رندال هولکومب
با حضور مترجمان فرهیخته کتاب:
مانی بشرزاد
مهرزاد مطهری
کامراد گلمحمدی
و با مدیریت فریدون پرهام
۱۹ فروردین ۱۴۰۴
۸ آوریل ۲۰۲۵
به همراه: گفتگو درباره مقاله مانی بشرزاد با عنوان «اقتصاد کلان دوره لنین»، برنده «مسابقه سیاست پولی موسسه iea» در ساعت 00:43:00
@ArchiveOfLiberalism
.
با حضور مترجمان فرهیخته کتاب:
مانی بشرزاد
مهرزاد مطهری
کامراد گلمحمدی
و با مدیریت فریدون پرهام
۱۹ فروردین ۱۴۰۴
۸ آوریل ۲۰۲۵
به همراه: گفتگو درباره مقاله مانی بشرزاد با عنوان «اقتصاد کلان دوره لنین»، برنده «مسابقه سیاست پولی موسسه iea» در ساعت 00:43:00
@ArchiveOfLiberalism
.
Переслав з:
آرشیو جلسات کتابخوانی «فراگیری»



05.04.202520:34
آشنایی با کتاب «اقتصاد، قانون و سیاست» درباره مهمترین ایدههای جیمز بوکانان، نوشته دونالد بودرو و رندال هولکومب
با حضور مترجمان فرهیخته کتاب:
مانی بشرزاد
مهرزاد مطهری
کامراد گلمحمدی
به همراه: گفتگو درباره مقاله مانی بشرزاد با عنوان «اقتصاد کلان دوره لنین»، برنده «مسابقه سیاست پولی موسسه iea»
⏰ زمان: سهشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۴۵ تا ۲۰ به وقت ایران / ۸ آوریل ۲۰۲۵
📍مکان: اتاق برگزاری در اسکایپ👇
https://join.skype.com/ot0jfL1SGhg7
🏛 منبع: آرشیو جلسات قبلی 👇
https://t.me/ArchiveOfLiberalism
@ArchiveOfLiberalism
.
با حضور مترجمان فرهیخته کتاب:
مانی بشرزاد
مهرزاد مطهری
کامراد گلمحمدی
به همراه: گفتگو درباره مقاله مانی بشرزاد با عنوان «اقتصاد کلان دوره لنین»، برنده «مسابقه سیاست پولی موسسه iea»
⏰ زمان: سهشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۴۵ تا ۲۰ به وقت ایران / ۸ آوریل ۲۰۲۵
📍مکان: اتاق برگزاری در اسکایپ👇
https://join.skype.com/ot0jfL1SGhg7
🏛 منبع: آرشیو جلسات قبلی 👇
https://t.me/ArchiveOfLiberalism
@ArchiveOfLiberalism
.
16.04.202517:00
بخشی از مقاله
لیبرالیسم و جستوجوی خوشبختی
ریشهی فاشیسم، کمونیسم و تمام ایدئولوژیهای تمامیتخواه در این باور سادهلوحانه نهفته است که تنها یک راه درست برای زندگی وجود دارد و روشنفکران میتوانند آن را با قطعیتی همچون علوم طبیعی تعیین کنند. در مقابل، لیبرالیسم هیچ سبک زندگی واحدی را تجویز نمیکند و قدرتش نیز در همین است.
لیبرالیسم به افراد با باورها، اهداف و آرزوهای گوناگون اجازه میدهد در کنار یکدیگر زندگی کنند. این اصل در اعلامیهی استقلال ایالات متحده تجلی یافته است، جایی که از «جستوجوی خوشبختی» سخن میگوید — جستوجویی که باید بر عهدهی خود افراد باشد، نه چیزی که دولت آن را تعیین کند. این باور، هستهی اصلی لیبرالیسم است.
لیبرالیسم و جستوجوی خوشبختی
ریشهی فاشیسم، کمونیسم و تمام ایدئولوژیهای تمامیتخواه در این باور سادهلوحانه نهفته است که تنها یک راه درست برای زندگی وجود دارد و روشنفکران میتوانند آن را با قطعیتی همچون علوم طبیعی تعیین کنند. در مقابل، لیبرالیسم هیچ سبک زندگی واحدی را تجویز نمیکند و قدرتش نیز در همین است.
لیبرالیسم به افراد با باورها، اهداف و آرزوهای گوناگون اجازه میدهد در کنار یکدیگر زندگی کنند. این اصل در اعلامیهی استقلال ایالات متحده تجلی یافته است، جایی که از «جستوجوی خوشبختی» سخن میگوید — جستوجویی که باید بر عهدهی خود افراد باشد، نه چیزی که دولت آن را تعیین کند. این باور، هستهی اصلی لیبرالیسم است.




27.03.202510:47
🥇خوشحالم که توانستم رتبه اول مسابقه سیاست پولی موسسه iea به ارزش ۲۵۰۰ پوند را به دست بیاورم
♦️این مسابقه برای دانشجوهای لیسانس هست و دانشجوها از سراسرانگلیس و بعضی از کشورهای دیگر در این مسابقه شرکت کرده بودند.
موضوع من اقتصاد کلان دوره لنین بود، زمانی که بلشویکها تلاش کردند به اقتصاد بدون پول دست پیدا کنند اما تنها دستاوردشان ابرتورمی بود که اقتصاد شوروی را نابود کرد، این فاجعه نه تنها در دادههای اقتصادی قابل مشاهده است، بلکه رمانهایی به مانند دکتر ژیواگو این نابسامانی اقتصادی را به تصویر میکشند.
داورهای مسابقه از اقتصاددانهای مورد علاقه من بودند که ارائه مقاله و دریافت جایزه مسابقه از آنها تجربهای رویایی بود.
♦️این مسابقه برای دانشجوهای لیسانس هست و دانشجوها از سراسرانگلیس و بعضی از کشورهای دیگر در این مسابقه شرکت کرده بودند.
موضوع من اقتصاد کلان دوره لنین بود، زمانی که بلشویکها تلاش کردند به اقتصاد بدون پول دست پیدا کنند اما تنها دستاوردشان ابرتورمی بود که اقتصاد شوروی را نابود کرد، این فاجعه نه تنها در دادههای اقتصادی قابل مشاهده است، بلکه رمانهایی به مانند دکتر ژیواگو این نابسامانی اقتصادی را به تصویر میکشند.
داورهای مسابقه از اقتصاددانهای مورد علاقه من بودند که ارائه مقاله و دریافت جایزه مسابقه از آنها تجربهای رویایی بود.
09.04.202514:10
فایل صوتی جلسه☝️
16.04.202516:29
✍️ریشه تمامیت خواهی، مهندسی اجتماعی است
جایی که هایک با آیزیا برلین به اتفاق نظر میرسند
📝مانی بشرزاد
منتشر شده در American Institute for Economic Research
https://thedailyeconomy.org/article/the-root-of-totalitarianism-is-social-engineering/
جایی که هایک با آیزیا برلین به اتفاق نظر میرسند
📝مانی بشرزاد
منتشر شده در American Institute for Economic Research
https://thedailyeconomy.org/article/the-root-of-totalitarianism-is-social-engineering/
27.03.202517:52
📚بسیار خوشحال شدم دیدم کتابی که با دوستانم مهرزاد و کامراد ترجمه کردیم جزو ریویوی کتاب های عید هست
ممنون از امیرحسین خالقی عزیز
ممنون از امیرحسین خالقی عزیز
Переслав з:
Finance & Economics

27.03.202517:48
🖥 ریویوی کتاب
«اقتصاد، قانون و سیاست»
مهمترین ایدههای جیمز بوکانان
نوشته دونالد بودرو و رندال هولکومب
👤 امیرحسین خالقی
◽️@utfinance◽️
«اقتصاد، قانون و سیاست»
مهمترین ایدههای جیمز بوکانان
نوشته دونالد بودرو و رندال هولکومب
👤 امیرحسین خالقی
◽️@utfinance◽️
03.04.202516:02
ماجراجوییهای مهندسان اجمتاعی در علوم انسانی؛ مدرسه پلی تکنیک پاریس
📝منتشر شده در
American Institute for Economic Research
✍️مانی بشرزاد
لینک مقاله
مسئله جامعه آزاد
باید درک کرد که مشکلاتی که یک جامعهی آزاد با آن مواجه است، ماهیت فنی ندارند و نمیتوان آنها را با کمک کارشناسان فنی که دانش و دادهی کافی دارند، حل کرد.
به دلیل این محدودیتها، آنچه نیاز داریم همان چیزی است که فرانک نایت—که هایک او را "ممتازترین اقتصاددان-فیلسوف زنده" مینامید—"حکمرانی از طریق گفت و گو" توصیف کرد. نهادهای سیاسی و اقتصادی باید به گونهای طراحی شوند که دانش غیرمتمرکز را به کار گیرند و به افراد اجازه دهند تا هر یک سهم منحصربهفرد خود از اطلاعات را ارائه دهند.
یک جامعهی آزاد، جامعهای است که همواره در حال کشف، تطبیق و کسب دانش جدید است.
همانطور که هایک استدلال کرد: "مسئلهی علوم اجتماعی اساساً این است که انسان چگونه با این جهل بنیادین کنار میآید."
📝منتشر شده در
American Institute for Economic Research
✍️مانی بشرزاد
لینک مقاله
مسئله جامعه آزاد
باید درک کرد که مشکلاتی که یک جامعهی آزاد با آن مواجه است، ماهیت فنی ندارند و نمیتوان آنها را با کمک کارشناسان فنی که دانش و دادهی کافی دارند، حل کرد.
به دلیل این محدودیتها، آنچه نیاز داریم همان چیزی است که فرانک نایت—که هایک او را "ممتازترین اقتصاددان-فیلسوف زنده" مینامید—"حکمرانی از طریق گفت و گو" توصیف کرد. نهادهای سیاسی و اقتصادی باید به گونهای طراحی شوند که دانش غیرمتمرکز را به کار گیرند و به افراد اجازه دهند تا هر یک سهم منحصربهفرد خود از اطلاعات را ارائه دهند.
یک جامعهی آزاد، جامعهای است که همواره در حال کشف، تطبیق و کسب دانش جدید است.
همانطور که هایک استدلال کرد: "مسئلهی علوم اجتماعی اساساً این است که انسان چگونه با این جهل بنیادین کنار میآید."
17.04.202518:10
📝مقاله “مدرسه پلی تکنیک و ماجراجویی ذهنهای فنی در علوم انسانی” در روزنامه The Epoch Times منتشر و به زبان یونانی ترجمه شد.
لینک مقاله (همراه با نسخه صوتی)
ترجمه یونانی
لینک مقاله (همراه با نسخه صوتی)
ترجمه یونانی
Історія змін каналу
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.